احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی در معارف مهدویت
احمد بن اسحاق اشعری قمی بزرگ شیعیان قم و از اصحاب امام جواد، امام هادی و امام عسکری (ع) بود. او زمان امام عسکری (ع) به دیدن امام مهدی (ع) شرفیاب شد.
مقدمه
اسم او "احمد بن اسحاق بن عبدالله بن سعد بن مالک احوص اشعری قمی" و کنیهاش «ابو علی» است. از شخصیتهای معتبر و معتمد و موثق شیعه قم و رابط میان مردم قم و حضرات ائمه (ع) و از امام جواد و امام هادی (ع) حدیث نقل نموده و از خاصان امام عسکری (ع) بوده[۱] و حضرت ولی عصر (ع) را ملاقات کرده است. او مردی جلیلالقدر و عظیم الشأن بوده که توسط حسین بن روح ـ نایب خاص امام عصر (ع) ـ جهت رفتن به حج، از حضرت اجازه گرفت و حضرت در اجازهای که به وی داد از مرگش نیز خبر داد و در بازگشت از حج، در منزل حلوان، بیمار شد و آنجا وفات یافت. همراهانش او را در کفنی که حضرت امام حسن عسکری (ع) یا حسین بن روح ـ بنا به اختلاف روایات ـ برایش فرستاده بودند، کفن کرده و همانجا به خاک سپردند[۲][۳]
خاندان اشعری
اشعریان، خاندانی عربتبار از مردم قم بودند که به تشیع معروف بودند. از میان آنها رجال و دانشمندان شیعی فراوانی برخاستهاند. این خاندان در اصل از اعراب قحطانی یمن بودند و چون جدّ اعلای ایشان به نام ادریه، هنگام زادن، سر پُر مو داشت به "اشعر" ـ یعنی پُرمو ـ شهرت یافت و این نام در فرزندان او ماند. نخستین کسی از اشعریان که به آیین اسلام درآمد، مالک بن عامر بود که در مدینه به حضور پیغمبر (ص) رسید و در اسلام، پایگاهی بلند یافت. از حضرت رسول (ص) روایاتی در مدح نیکان آنها آمده است؛ از جمله: "خداوند، اشعریان را از خرد و کلان بیامرزد".
شمار محدثان اشعری چندان زیاد بوده که تعداد آنان را بیش از صد تن دانستهاند و بسیاری از ایشان، با حضرات ائمه (ع) در تماس بوده و بیواسطه از آنها حدیث نقل میکردهاند؛ چنان که دوازده تن از فرزندان سعد بن عبد الله اشعری، در شمار راویان حدیث از امام صادق (ع) بودهاند[۴].[۵]
احمد بن اسحاق و رؤیت امام زمان (ع)
احمد بن اسحاق میگوید: به محضر امام حسن عسکری (ع) مشرف شدم، میخواستم از ایشان سؤال کنم که جانشین پس از آن امام همام (ع) کیست؟ بدون اینکه سؤال خود را مطرح کنم، حضرت (ع) خود فرمودند: ای احمد بن اسحاق! خداوند از زمان خلقت آدم (ع) تاکنون، زمین را از حجت خالی نگذاشته و تا قیامت نیز چنین خواهد بود تا به واسطه او بلا از اهل زمین دور مانده و باران نازل شود و زمین برکات خود را خارج کند. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! امام و خلیفه بعد از شما کیست؟ آنگاه امام حسن عسکری (ع) از جا برخاستند و وارد اطاقی شدند و در حالی که پسربچهای را که سه سال بیشتر نداشت و در آغوش داشتند، خارج شدند، در حالی که چهره آن طفل چون ماه شب چهارده میدرخشید، فرمودند: ای احمد بن اسحاق! اگر نبود کرامتی که نزد خدا و حجج الهی داشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. او همنام و همکنیه رسول الله (ص) است و زمین را آنگاه که از ظلم و جور انباشته شده باشد، پر از عدل و داد میکند. ای احمد بن اسحاق! او در این امت مانند حضرت خضر (ع) و ذی القرنین است. خداوند او را از دیدهها غایب میکند و هیچکس غیر از آنها که بر عقیده به امامت ثابتند و برای تعجیل در فرجش دعا میکنند، از مهلکه غیبت او رهایی نمییابند. عرض کردم: مولا جان! آیا علامتی هست که قلبم به آن اطمینان پیدا کند؟ در این هنگام آن پسربچه به زبان عربی فصیح گفت: من بقیة الله در زمین هستم و انتقامگیرنده از دشمنان خدا، پس بعد از اینکه به عینه مشاهده کردی، علامتی را جستجو مکن! آن روز خوشحال و شاد از محضر امام (ع) خارج شدم. فردا دوباره به حضور امام (ع) شرفیاب شدم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا (ص) بسیار از آنچه به من ارزانی فرمودید، مسرور شدم. اما آن سنّت جاریهای که فرمودید از خضر (ع) و ذی القرنین در ایشان موجود است، چیست؟ فرمودند: غیبت طولانی اوست. عرض کردم: مگر غیبت او باید طولانی شود؟ فرمودند: آری، قسم به خدا آنقدر طولانی که اکثر آنهایی که قائل به وجود او خواهند بود، از عقیده خود بازخواهند گشت و جز آنهایی که خداوند از آنها به ولایت ما پیمان گرفته است و ایمان را در قلبشان تثبیت نموده است و آنها را به روحی از ناحیه خویش تأیید فرموده، کسی در این اعتقاد باقی نمیماند. ای احمد بن اسحاق! این امری است از امر خدا و سرّی است از اسرار خدا و غیبی است از غیب خدا. آنچه را که به تو دادم بگیر و پنهان دار و از شاکرین باش و فردای قیامت در اعلی علیین در کنار ما باش![۶].[۷]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- مراد از نهاد یا نظام وکالت در مباحث مهدویت چیست؟ (پرسش)
- بحث از نیابت و نهاد وکالت چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- واژه وکالت در لغت و اصطلاح مهدویت چیست؟ (پرسش)
- وکالت و وکیل به چه معناست؟ (پرسش)
- اهداف سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- پیشینه فعالیت سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- مهمترین وکلای امامان کدامند و منطقه فعالیت آنها چیست؟ (پرسش)
- پیشینه گستره جغرافیایی سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی غیر از سفرا وکیل نیز داشته است؟ (پرسش)
- چه ویژگیهایی برای وکیلان لازم و ضروری است؟ (پرسش)
- علل ایجاد سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- وظایف و مسئولیتهای سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- عناصر گوناگون سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- ساختار سازمان وکالت چیست؟ (پرسش)
- نهاد وکالت کدام مناطق و سرزمینهای اسلامی را زیر پوشش داشت؟ (پرسش)
- جایگاه و وظایف رهبر نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
- وکلاء و نواب و سفراء در برابر نهاد وکالت چه وظایفی داشتند؟ (پرسش)
- ویژگیها و شرایط برای وکیلان چیست؟ (پرسش)
- زمینههای پیدایش نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
- انگیزه تأسیس نهاد وکالت چه بوده است؟ (پرسش)
- آیا در تاریخ و فرق اسلامی سازمان یا نهاد مشابه نهاد وکالت وجود داشته است؟ (پرسش)
- برخورد دولت و نزدیکان دستگاه عباسی با نهاد وکالت چگونه بود؟ (پرسش)
- با وجود سختگیریهای دستگاه عباسی نهاد وکالت چگونه و با چه ابزار و شیوههایی به اهداف نهاد جامه عمل میپوشانیدند؟ (پرسش)
- آیا نهاد وکالت افراد نفوذی در درون دستگاه عباسی داشته است؟ (پرسش)
- وکلای امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص ۹۱، رقم ۲۲۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۷۳، رقم ۵۵۲۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۸۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۵؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۷ -۳۹.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۲۴۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۵.
- ↑ «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ ع وَ لَا يُخَلِّيهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ يَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِهِ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدَكَ فَنَهَضَ ع مُسْرِعاً فَدَخَلَ الْبَيْتَ ثُمَّ خَرَجَ وَ عَلَى عَاتِقِهِ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ مِنْ أَبْنَاءِ الثَّلَاثِ سِنِينَ فَقَالَ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا كَرَامَتُكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَيْكَ ابْنِي هَذَا إِنَّهُ سَمِيُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ كَنِيُّهُ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ ع وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ فَقَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ فَقُلْتُ لَهُ يَا مَوْلَايَ فَهَلْ مِنْ عَلَامَةٍ يَطْمَئِنُّ إِلَيْهَا قَلْبِي فَنَطَقَ الْغُلَامُ ع بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ فَصِيحٍ فَقَالَ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ فَقَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ فَخَرَجْتُ مَسْرُوراً فَرِحاً فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ عُدْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَ سُرُورِي بِمَا مَنَنْتَ بِهِ عَلَيَّ فَمَا السُّنَّةُ الْجَارِيَةُ فِيهِ مِنَ الْخَضِرِ وَ ذِي الْقَرْنَيْنِ فَقَالَ طُولُ الْغَيْبَةِ يَا أَحْمَدُ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ غَيْبَتَهُ لَتَطُولُ قَالَ إِي وَ رَبِّي حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَكْثَرُ الْقَائِلِينَ بِهِ وَ لَا يَبْقَى إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَهْدَهُ لِوَلَايَتِنَا وَ كَتَبَ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ اكْتُمْهُ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ تَكُنْ مَعَنَا غَداً فِي عِلِّيِّينَ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۴، باب ۳۸، ح ۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۵؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۷ -۳۹.