برهان نظم در قرآن
مقدمه
اثبات مبدئی یگانه، حکیم، عالم و قدیر برای مجموعه نظام هستی با تکیه بر وجود نظم هدفمند در جهان آفرینش برهان نظم مرکب از دو کلمه «برهان» به معنای دلیل روشن و «نظم» به معنای تألیف و ضمیمه کردن است[۱]. برهان در اصطلاح برترین نوع استدلال است که با تکیه بر مقدمات قطعی و یقینی به نتیجه یقینی منتهی میگردد[۲] و نظم در اصطلاح عبارت از گرد آمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیّت ویژه در یک مجموعه است که هماهنگی آنها هدف معینی را دنبال کند[۳]، بنابراین برهان نظم استدلالی است که بر خلاف براهین حدوث، حرکت و امکان هرگز بر مدار یک موجود سامان نیافته[۴] و با تکیه بر وجود نظمی هدفمند و پویا در جهان به اثبات وجود مبدئی یگانه و دانا و توانا و حکیم میپردازد، ازاینرو برخی گفتهاند: نظم مورد نظر در این برهان فقط نظم ناشی از علت فاعلی نیست، بلکه مراد نظمی است که افزون بر ابتنای بر فاعل، ناشی از علت غایی است و برای هدف و غایت معیّنی پدید آمده است؛ زیرا صرف وجود فاعل نمیتواند نظم شگفتانگیز جهان هستی را تفسیر کند، بلکه باید این فاعل دارای علم و شعور و حکمت و قدرت بوده، فعل او هدف مشخصی را دنبال کند[۵]. پیشینه تاریخی بهکارگیری این برهان بر اثر وضوح آن روشن نیست؛ اما از سوی حکیمانی همچون سقراط و ارسطو به کار رفته است[۶]. در منابع اسلامی (فلسفی، کلامی، تفسیری) نیز مواردی یافت میشود که از نظم به عنوان برهانی برای اثبات وجود خداوند با اوصاف یاد شده بهره جسته شده است[۷]. گرچه برخی از فلاسفه اسلامی در اثبات ذات واجب از این برهان بهره نگرفتهاند[۸]؛ اما در باب وحدت[۹]، علم[۱۰] و دیگر اوصاف الهی از آن استفاده شده است[۱۱]. آنان از به کار بردن نظم برای اثبات اموری دیگر نیز غفلت نکردهاند، چنانکه حکیمان مشّاء از مشاهده افعال متکثّر و هماهنگی موجود در گیاهان و حیوانات که مستند به عناصر مادی درون گیاه و حیوان نیست، نفس نباتی و حیوانی را ثابت کردهاند[۱۲] و شیخ اشراق از این هماهنگی عالمانه و مدبّرانه به اثبات ارباب انواع پرداخته است[۱۳].[۱۴]
تقریرهای برهان نظم
برای برهان نظم تقریرهایی گوناگون ارائه شده است:
- جهان طبیعت دارای نظم معینی است و هر نظمی به حکم عقل نیازمند ناظمی آگاه و تواناست که آن را پدید آورده است، پس جهان طبیعت ناظمی آگاه و توانا دارد، و آن خداوند متعالی است[۱۵]. در این تقریر از شکل اول بهره گرفته شده است.
- بین نظام حاکم بر جهان و خواستههای انسان نوعی هماهنگی، تناسب و توافق دائمی برقرار است. این تناسب یا از سوی صانعی حکیم و دانا (خدای متعالی) پدید آمده است یا بنا بر حساب احتمالاتِ بسیار ناچیز برحسب تصادف پدید آمده است و در چنین فرضی عقل سلیم گزینه نخست را که امری معقول است بر گزینه دیگر که بسیار ضعیف است ترجیح میدهد[۱۶].
- بین اندازهها و مقدارهای موجودات مختلف طبیعت توازن و نظم وجود دارد. اختلالی اندک در این توازن باعث اختلال در اندازههای دیگر در بخشهای گستردهای از جهان، بلکه در تمام جهان میشود؛ مانند توازنی که بین مقدار اکسیژن و دی اکسید کربن در طبیعت وجود دارد که اگر مقدار هریک کاسته شود باعث به خطر افتادن زندگی گیاهان (که دی اکسید کربن را جذب و اکسیژن را دفع میکنند) و حیوانات (که عکس عمل گیاهان را انجام میدهند) میشود و به حکم عقل، این توازن و نظم بدون خالق حکیم و دانا نمیتواند پدید آید[۱۷]، در هر صورت برهان نظم دارای دو مقدمه است که مقدمه نخست آن (صغرا) وجود افعال هماهنگ در عالم طبیعت است، اعم از اینکه نظم در بخشی از طبیعت یا در تمام آن باشد. این مقدمه، حسّی و تجربی است. مقدمه دوم برهان (کبرا) نیز عبارت است از اینکه هر نظمی نیازمند به ناظمی[۱۸] حکیم و داناست.
گفتنی است که برهان نظم به هر صورت اقامه شود از اشکال شرور مصون است؛ زیرا قوام نظم به غایت داشتن فعل یا به ارتباط و هماهنگی بین افعالی است که غایت و غرض واحدی را دنبال میکنند و غایت داشتن و ربط بین فعل و غایت ملازم با خیر بودن یا شر بودن آن غایت نیست. اگر نظم وجود داشته باشد شر نیز در صورت موجود بودن در قالب همان نظم عمل میکند یا بر اساس غایتی که دارد شکل میگیرد[۱۹]. برخی در یقینزایی و استقلال برهان نظم تشکیک کرده و گفتهاند: این برهان بر مقدمات حسی و تجربی و استقرا و حساب احتمالات ـ که امور ظنّی هستند ـ مبتنی است، و نیز به براهین دیگری نیازمند است؛ زیرا این برهان تنها ثابت میکند ناظمی حکیم و دانا این جهان را به نظم درآورده است و آن میتواند موجودی مجرد و عالم و قدیر که خارج از مجموعه هماهنگ است باشد، آنگاه برای اثبات اینکه این ناظم همان خداوندِ واجب الوجود است به برهان دیگری مانند برهان حدوث یا امکان نیاز است؛ مانند اینکه گفته شود نظم واقعیتی حادث یا ممکن است و هر حادث یا ممکنی نیازمند به مبدئی محدِث یا واجب است و مبدئی که نظم از وی صادر میشود ناظم نامیده میشود و چون فعلی که از ناظم صادر میشود (نظم) عالمانه بوده و با علم قرین است از این طریق وصف علم نیز برای ناظم اثبات میگردد و برهان نظم برای اثبات وصفی از اوصاف واجب نیز مانند ناظم و مدبّر یا عالم بودن ناگزیر باید به یکی از براهین دیگر نظیر برهان امکان و وجوب اعتماد کند، بنابراین برهان نظم، برهانی مستقلی محسوب نمیشود و در هر محدودهای که بخواهد نتیجه بدهد نیازمند به برهان دیگری است[۲۰]، افزون بر این اگر صغرای برهان نظم مربوط به نظم در طبیعت باشد، برهان انّی و نتیجه آن اثبات ناظم و مدبّر و حضور علم در همان محدوده خواهد بود؛ امّا اثبات نظم در محور عالم هستی جز با برهان عقلی و از طریق برهان لمّی میسّر نیست؛ یعنی از راه نظر به مبادی عالیه و به وساطت اسما و صفات الهی میتوان نظم کلی عالم و احسن بودن نظام را ثابت کرد و قبل از پی بردن به اصل نظام باید آگاهی به وجود مبدأ پیدا کرده و علم به نظم را از راه علم به ذات و صفات واجب به دست آورد، ازاینرو نمیتوان آگاهی به ذات یا صفاتی را که در اثبات نظم جهان نقش دارد در گرو قیاسی قرار داد که وجود نظم در صغرای آن استفاده شده باشد، با این همه نفی ارزش برهانی قیاس مبتنی بر نظم مستلزم نفی ارزش جدلی آن نیست و استفاده جدلی از آن در برابر کسانی که نظم را در بخشی از طبیعت یا در کل جهان میپذیرند و به ذات واجب و خالقیت و نیز توحید ذاتی باور دارند، مفید است؛ زیرا در این صورت با استفاده از آن میتوان توحید ربوبی و در پی آن توحید عبادی را نیز ثابت کرد[۲۱]. در پاسخ به تشکیکهای یاد شده باید اموری را متذکر شد.
- در برهان نظم گویا یک توافق ضمنی میان خداپرستان جهان و مادیین بر سر وجود یک مبدأ ازلی و ابدی صورت گرفته است؛ ولی خداپرستان، بر خلاف مادیین که عالم را زاییده طبیعتِ فاقد شعور و عقل میدانند با تکیه بر برهان نظم تأکید میکنند که جهان تابلوی گویا از علم و دانش مبدأ آفرینش، و آفریدگار آن یک مبدأ بزرگ علم و قدرت است.
- هدف از برهان نظم چیزی جز اثبات مبدئی عالم و قادر و حکیم برای همین عالم مشهود نیست، هرچند برای اثبات واجب الوجود بودن این مبدأ و سایر صفات او باید از برهان وجوب و امکان و دلایل دیگر کمک گرفت، ازاینرو توقع اموری جز هدف یاد شده از این برهان اصولاً صحیح نیست تا بر اساس توقع مزبور برهان نظم ناقص یا غیر مستقل معرفی گردد.
- برهان نظم از امتیازات فراوانی برخوردار است؛ مانند مقبولیت عامه و عدم نیاز به مقدمات پیچیده و پویایی و پیشرفت همگام با پیشرفت علوم و اکتشافات جدید و نیز قابلیت تطبیق آن بر بسیاری از آیات و روایات، به نحوی که میتوان ادعا کرد قرآن کریم بیشترین تکیه را بر همین برهان دارد.
قرآن کریم گرچه از برهان نظم به طور صریح یاد نکرده است؛ امّا میتوان آن را از آیاتی پرشمار استفاده کرد. برخی از این آیات ناظر به نظم در زوایای گوناگونی از زندگی انسان است؛ مانند خلقت انسانها[۲۲]، نظم زبانها و رنگها[۲۳] و غیره[۲۴] و قسمتی دیگر از این آیات درباره حیوانات است؛ مانند تنظیم آفرینش آنها برای استفاده انسان در زمینههای گوناگون؛ مانند حمل و نقل[۲۵] و بخشی نیز در مورد نباتات است؛ مانند کیفیت آفرینش آنها و سر برآوردن از زیر خاک.[۲۶] نظم در حوزههای گوناگون پدیدههای جهان هستی از نشانههای الهی است. در آیه ۱۶۴ بقره آمده است که در آفرینش آسمانها و زمین، و درپی یکدیگر آمدن شب و روز، و کشتیهایی که در دریا رواناند با آنچه به مردم سود میرساند و (همچنین) آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هرگونه جنبندهای پراکنده کرده و (نیز در) گردانیدن بادها و ابری که میان آسمان و زمین تحت تسخیر است برای گروهی که میاندیشند واقعاً نشانههایی (گویا) وجود دارد: ﴿إِنَّ فِى خَلْقِ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَـٰفِ ٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلْفُلْكِ ٱلَّتِى تَجْرِى فِى ٱلْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٍۢ فَأَحْيَا بِهِ ٱلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍۢ وَتَصْرِيفِ ٱلرِّيَـٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلْمُسَخَّرِ بَيْنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلْأَرْضِ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ يَعْقِلُونَ﴾[۲۷]. گفتنی است که برخی مفسران از این آیه ضرورت وجود و توحید خدا[۲۸] و برخی دیگر ضرورت توحید و قدرت وی را[۲۹] ـ که همگی با تکیه بر نظم قابل اثباتاند ـ استفاده کردهاند. نزدیک به همین مضمون در آیه ۳ جاثیه[۳۰] با کمی اختلاف به جای ﴿إِنَّ فِى خَلْقِ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ﴾ ﴿إِنَّ فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ﴾ آمده است. این اختلاف در تعبیر نشان میدهد که مراد از آفرینش آسمانها و زمین ذات آنهاست؛ نه چیز دیگر؛ زیرا خلق عین مخلوق است[۳۱]. به گفته برخی از محققان علت اینکه گاهی چیزی به عنوان ظرفی برای آیات و نشانهها مطرح میشود در حالیکه خود آن شیء نیز آیه و نشانه به شمار میآید این است که آن شیء دارای جهات متعددی است که هریک از آن جهات در حدّ خود نشانه و آیه به شمار میآیند[۳۲]. امام صادق(ع) در روایتی جهان را به خانهای تشبیه کردهاند که همه نیازهای بندگان در آن گردآمده است؛ آسمان مانند سقفی بلند قرار داده شده، زمین همانند فرشی گسترانیده و ستارگان چون چراغهایی چیده شده است و انسان همچون کسی است که این خانه را به او سپرده و همه چیز را در اختیارش گذاشتهاند و همه انواع گیاهان و حیوانات برای رفع نیاز و صرف در مصالح او در آن مهیا گردیده است، آنگاه امام(ع) همه اینها را دلیل آفرینش جهانهستی با اندازهگیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی از سوی خداوند دانستهاند[۳۳]. خلقت انسان (جمع کردن اجزا و موادّ زمینی و ترکیب آنها و سپس ساختن انسان از آن) به عنوان آیه یا آیاتی از وجود صانعی زنده و علیم یاد شده است[۳۴]: ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍۢ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٌۭ تَنتَشِرُونَ﴾[۳۵] البته برخی از مفسران این آیه را دالّ بر قدرت خداوند دانستهاند[۳۶]، چنانکه در آیه دیگری از آفرینش انسان به صورت تعدیل شده و سامان یافته برای دلالت بر صانع حکیم[۳۷] بهره گرفته شده است: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْإِنسَـٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلْكَرِيمِ * ٱلَّذِى خَلَقَكَ فَسَوَّىٰكَ فَعَدَلَكَ﴾[۳۸] برخی، آیه یاد شده را دالّ بر ربوبیّت خداوند دانستهاند[۳۹]. در روایتی آمده است که امام صادق(ع) یکی از اصحاب را به تفکر در اندامهای انسان مانند دستها، پاها، چشمها و دهان دعوت کرده و فرمود با اندیشه ژرف در کار همه عضوهای بدن میتوان یافت که این همه از سر حکمت و تدبیر و استواری پدید آمده است[۴۰]. یکی دیگر از نظمهای آشکار در حوزه انسان که از آیات الهی به شمار میآید پدیده تنوّع زبانها و رنگهاست: ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦ خَلْقُ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَـٰفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَٰنِكُمْ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّلْعَـٰلِمِينَ﴾[۴۱] احتمال میرود مراد از تنوع و اختلاف زبانها اختلاف بین زبانهای عربی، فارسی، اردو و غیره، و مراد از اختلاف رنگها اختلاف ملتها و نژادها در رنگهایی مانند سفید، زرد، سیاه و سرخ باشد؛ اما میتوان گفت این آیه ناظر به نکته ظریفتری است و آن تنظیم دقیق صدای هر فرد به طوری که با صدای فردی دیگر اشتباه نمیشود، حتی اگر هر دو به یک زبان تکلم کنند، و همچنین تنظیم دقیق رنگپوست هر فرد از انسان تا با رنگ پوست هیچ فردی دیگر مشابهت نداشته باشد. دانشمندان نیز به این نظریه اعتقاد دارند[۴۲]. از جهتی دیگر آیات فراوانی نیز وجود دارد که میتواند ناظر به برهان نظم در زمینههای دیگری از حوزه انسان باشد؛ مانند نظام ارتزاق[۴۳]، خواب[۴۴]، پوشاک[۴۵]، سکونت[۴۶] و غیره[۴۷]. آیات ۲۷ ـ ۲۸ فاطر وجود نظام اختلاف رنگها در میوهها، راههای میان کوهها یا کوهها[۴۸]، مردم، جنبندگان و چارپایان را یادآور شده و آنها را نشانه وجود خداوند دانسته است: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءًۭ فَأَخْرَجْنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٍۢ مُّخْتَلِفًا أَلْوَٰنُهَا وَمِنَ ٱلْجِبَالِ جُدَدٌۢ بِيضٌۭ وَحُمْرٌۭ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌۭ * وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلْأَنْعَـٰمِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى ٱللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ ٱلْعُلَمَـٰٓؤُا۟ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾[۴۹]. برخی این آیات را دالّ بر وجود صانع مختار[۵۰] و برخی دیگر آن را دالّ بر توحید[۵۱] یا بر قدرت و اراده خداوند[۵۲] دانستهاند.
نوع دیگری از نظم در حوزه انسان که میتواند دال بر صانع مختار باشد، آفرینش آنها به صورت زوج است تا بر آن اساس نسل بشر تداوم پیدا کند[۵۳]. امام صادق(ع) در روایتی آفرینش جفت برای آدمی با هدف تداوم نسل وی را تأیید کردهاند[۵۴]. قرآن کریم نظام ازدواج در گیاهان و حیوانات را نیز یادآور شده است که میتوان از این آیات نیز برهان نظم را استفاده کرد: ﴿وَمِن كُلِّ شَىْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴾[۵۵]، ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا۟ إِلَى ٱلْأَرْضِ كَمْ أَنۢبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍۢ كَرِيمٍ﴾[۵۶]، ﴿سُبْحَـٰنَ ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلْأَزْوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ﴾[۵۷] البته برخی از مفسران آیات یاد شده را دال بر توحید[۵۸]، عظمت و قدرت[۵۹] یا ربوبیت و الوهیت[۶۰] دانستهاند.
نظم در خلقتِ حیوانات برای استفاده انسانها از شیر یا گوشت آنها یا استفاده از آنها برای حمل و نقل نیز دال بر وجود خدا[۶۱] یا بر توحید[۶۲] و قدرت خدا[۶۳] دانسته شده است: ﴿وَإِنَّ لَكُمْ فِى ٱلْأَنْعَـٰمِ لَعِبْرَةًۭ نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِى بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَـٰفِعُ كَثِيرَةٌۭ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَعَلَيْهَا وَعَلَى ٱلْفُلْكِ تُحْمَلُونَ﴾[۶۴]، چنانکه وجود نظم در آفرینش گیاهان و سر بر آوردن از زیر خاک بر وجود خداوند دلالت دارد[۶۵]: ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦٓ أَنَّكَ تَرَى ٱلْأَرْضَ خَـٰشِعَةًۭ فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَيْهَا ٱلْمَآءَ ٱهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ ٱلَّذِىٓ أَحْيَاهَا لَمُحْىِ ٱلْمَوْتَىٰٓ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌ﴾[۶۶]، گرچه برخی آنرا دالّ بر احیای مردگان[۶۷] دانستهاند.[۶۸]
منابع
پانویس
- ↑ تاج العروس، ج ۱۷، ص۱۸۹، «نظم».
- ↑ الشفاء، ج ۳، صح ـ ط، «منطق».
- ↑ تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۳۰؛ دائرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، ج ۱، ص۵۳۱.
- ↑ تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۳۰.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۴، ص۸۶ ـ ۸۷، «توحید»؛ طبیعت و حکمت، ص۶۸.
- ↑ توحید المفضل، ص۱۲۱؛ تاریخ فلسفه، ج ۱، ص۱۳۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۳۶۳؛ کشف المراد، ص۲۰۲.
- ↑ الشفا، «الهیات»؛ شرح حکمة الاشراق؛ اسفار، ج ۶.
- ↑ شرح المنظومه، ج ۳، ص۵۲۷.
- ↑ کشفالمراد، ص۳۰۹ ـ ۳۱۲.
- ↑ تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۲۷.
- ↑ اسفار، ج ۸، ص۲۶.
- ↑ همان، ج ۲، ص۵۳ ـ ۵۴؛ مجموعه مصنفات، ج ۱، ص۴۵۳.
- ↑ بیاتی، حیدر، مقاله «برهان نظم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۵۴۱.
- ↑ الالهیات، ج ۱، ص۳۳ ـ ۳۹.
- ↑ مجموعه مؤلفات صدر، ج ۹، ص۳۱ ـ ۳۶، «موجز فی اصول الدین».
- ↑ الله خالق الکون، ص۱۹۴، ۲۰۰.
- ↑ تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۳۱.
- ↑ همان، ص۲۴۲.
- ↑ تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۳۰.
- ↑ همان؛ اسفار، ج ۷، ص۱۱۱.
- ↑ ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍۢ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٌۭ تَنتَشِرُونَ﴾ «و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید آنگاه شما آدمیانی (روی زمین) پراکنده میشوید» سوره روم، آیه ۲۰. ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْإِنسَـٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلْكَرِيمِ * ٱلَّذِى خَلَقَكَ فَسَوَّىٰكَ فَعَدَلَكَ﴾«ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشندهات به خیرگی وا داشت؟ * همان که تو را آفرید، پس استوار کرد و بهنجار داشت» سوره انفطار، آیه ۶-۷.
- ↑ ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦ خَلْقُ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَـٰفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَٰنِكُمْ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّلْعَـٰلِمِينَ﴾ «و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی زبانها و رنگهای شماست؛ به راستی در این نشانههایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.
- ↑ ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًۭا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةًۭ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَـٰتِ أَفَبِٱلْبَـٰطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ ٱللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ﴾ «و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.
- ↑ ﴿وَإِنَّ لَكُمْ فِى ٱلْأَنْعَـٰمِ لَعِبْرَةًۭ نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِى بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَـٰفِعُ كَثِيرَةٌۭ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَعَلَيْهَا وَعَلَى ٱلْفُلْكِ تُحْمَلُونَ﴾ «و بیگمان برای شما در (آفرینش) چارپایان (هم) عبرتی است؛ از آنچه درون شکمهای آنهاست به شما مینوشانیم و سودهایی بسیار برایتان دارد و از (گوشت) آنها میخورید * و شما را بر آنها و بر کشتیها برمیدارند» سوره مؤمنون، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦٓ أَنَّكَ تَرَى ٱلْأَرْضَ خَـٰشِعَةًۭ فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَيْهَا ٱلْمَآءَ ٱهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ ٱلَّذِىٓ أَحْيَاهَا لَمُحْىِ ٱلْمَوْتَىٰٓ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌ﴾ «و از نشانههای او این است که زمین را پژمرده میبینی و چون بر آن آب فرو باریم میجنبد و میبالد، به راستی آن کس که آن را زنده کرد زندگیبخش مردگان است که او بر هر کاری تواناست» سوره فصّلت، آیه ۳۹.
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده میدارد و بر آن هرگونه جنبندهای را میپراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد میورزند نشانههاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۲۰۰ ـ ۲۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۱۲۹؛ المیزان، ج ۱، ص۳۹۸.
- ↑ تفسیر ابنعباس، ص۲۳؛ تفسیر ماوردی، ج ۱، ص۲۱۶.
- ↑ ﴿إِنَّ فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّلْمُؤْمِنِينَ﴾ «بیگمان در آسمانها و زمین برای مؤمنان نشانههایی است» سوره جاثیه، آیه ۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳، ص۶۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص۱۶۵.
- ↑ «و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید آنگاه شما آدمیانی (روی زمین) پراکنده میشوید» سوره روم، آیه ۲۰.
- ↑ زادالمسیر، ج ۶، ص۲۹۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص۷۸.
- ↑ «ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشندهات به خیرگی وا داشت؟ * همان که تو را آفرید، پس استوار کرد و بهنجار داشت» سوره انفطار، آیه ۶-۷.
- ↑ کنز الدقائق، ج ۱۴، ص۱۶۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۲۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳، ص۶۷.
- ↑ «و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی زبانها و رنگهای شماست؛ به راستی در این نشانههایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۱۱۱؛ المیزان، ج ۱۶، ص۱۶۷.
- ↑ ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِى جَعَلَ لَكُمُ ٱلْأَرْضَ قَرَارًۭا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءًۭ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَـٰتِ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلْعَـٰلَمِينَ﴾ «خداوند همان است که زمین را آسایشگاه و آسمان را سرپناه شما کرد و شما را چهرهنگاری کرد و چهرههایتان را نیکو نگاشت و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، این است خداوند پروردگارتان پس خجسته بادا خداوند که پروردگار جهانیان است» سوره غافر، آیه ۶۴.
- ↑ ﴿وَمِنْ ءَايَـٰتِهِۦ مَنَامُكُم بِٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبْتِغَآؤُكُم مِّن فَضْلِهِۦٓ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ يَسْمَعُونَ﴾ «و از نشانههای او، خوابتان در شب و روز و (روزی) جستنتان از بخشش اوست، همانا در این، نشانههایی است برای گروهی که سخن نیوشند» سوره روم، آیه ۲۳. ﴿أَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّا جَعَلْنَا ٱلَّيْلَ لِيَسْكُنُوا۟ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَـٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ يُؤْمِنُونَ﴾ «آیا ندیدهاند که ما شب را آفریدیم تا در آن آرامش یابند و روز را روشنی بخش (آفریدیم)؛ بیگمان در آن نشانههایی است برای گروهی که ایمان میآورند» سوره نمل، آیه ۸۶.
- ↑ ﴿يَـٰبَنِىٓ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًۭا يُوَٰرِى سَوْءَٰتِكُمْ وَرِيشًۭا وَلِبَاسُ ٱلتَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌۭ ذَٰلِكَ مِنْ ءَايَـٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾ «ای فرزندان آدم! برای شما جامهای را فرو فرستادهایم که شرمگاههای شما را میپوشاند و (نیز) جامهای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶. ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَـٰلًۭا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْجِبَالِ أَكْنَـٰنًۭا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلْحَرَّ وَسَرَٰبِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُۥ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ﴾ «و خداوند از آنچه آفریده است سایهبانهایی برای شما قرار داد و از کوهها غارهایی برایتان نهاد و تنپوشهایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه میدارد و تنپوشهایی که شما را از (گزند) جنگتان نگه میدارد؛ بدینگونه خداوند نعمتش را بر شما تمام میگردا» سوره نحل، آیه ۸۱.
- ↑ ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۢ بُيُوتِكُمْ سَكَنًۭا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ ٱلْأَنْعَـٰمِ بُيُوتًۭا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَآ أَثَـٰثًۭا وَمَتَـٰعًا إِلَىٰ حِينٍۢ﴾ «و خداوند از خانههایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانههایی برآورد که در روز جابهجایی و روز ماندنتان آن را سبک مییابید و از پشم و کرک و موی آنها وسایل (خانه) و کالایی (پدید آورد) تا هنگامی (که بپاید)» سوره نحل، آیه ۸۰.
- ↑ طبیعت و حکمت، ص۱۸۴، ۱۹۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص۴۲.
- ↑ «آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد که از آن فرآوردههایی رنگارنگ برآوردیم؟ و از کوهها (رگه) راههایی است سفید و سرخ با رنگهای گوناگون و (رگه راههایی) سخت سیاه * و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۷-۲۸.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۲۱۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص۶۳۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۲۱.
- ↑ همان، ج ۲۰، ص۸۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۳، ص۷۵.
- ↑ «و از هر چیز دو جفت آفریدیم باشد که پند گیرید» سوره ذاریات، آیه ۴۹.
- ↑ «آیا به زمین ننگریستهاند که از هر گونه گیاهی نیکو در آن چه اندازه رویاندهایم؟» سوره شعراء، آیه ۷.
- ↑ «پاکا آن (خداوند) که تمام گونهها را آفرید: از آنچه زمین میرویاند و از خود آنان و از آنچه نمیدانند» سوره یس، آیه ۳۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص۲۲۷؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۸۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۶۲؛ ج ۱۵، ص۱۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص۸۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص۸۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص۸۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۱۶۵.
- ↑ «و بیگمان برای شما در (آفرینش) چارپایان (هم) عبرتی است؛ از آنچه درون شکمهای آنهاست به شما مینوشانیم و سودهایی بسیار برایتان دارد و از (گوشت) آنها میخورید * و شما را بر آنها و بر کشتیها برمیدارند» سوره مؤمنون، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۱۲۸.
- ↑ «و از نشانههای او این است که زمین را پژمرده میبینی و چون بر آن آب فرو باریم میجنبد و میبالد، به راستی آن کس که آن را زنده کرد زندگیبخش مردگان است که او بر هر کاری تواناست» سوره فصّلت، آیه ۳۹.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۲۳۸.
- ↑ بیاتی، حیدر، مقاله «برهان نظم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۵۴۲.