جهانشناسی
جهانشناسی به معنای شناخت جهان است که به توصیف و توضیح جهان میپردازد. جهانشناسی یکی از ارکان اساسی معرفت دینی به شمار میآید که برخی از اجزای نظام ارزشی و کنشی بر آن مبتنی است. مبانی جهانشناسی اثبات رئالیسم و امکان جهان هستی است. باورمندی به سنتهای الهی، ویژگیهایی چون یقین به پیروزی و برنامهریزی برای شکوفایی را در پی دارد.
معناشناسی
«جهانشناسی» یا «Cosmology» به معنای شناخت جهان به معرفتی گفته میشود که به توصیف و توضیح جهان به عنوان یک کل میپردازد و همان «جهانبینی یا نظام بینشی» است که به «برداشت کلی و کیفی از جهان» محدود شده است و برخلاف «جهانبینی» شامل انسان و جامعه نمیشود[۱].
جهانبینی از دیدگاه برخی همان بینش فلسفی و زیربنایی است که ایدئولوژی (طرحها و برنامهها و افکار عملی و زندگیساز) بر آن استوار است[۲] و به تفسیر انسان، تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت و آنچه نظام ارزشی جامعه را میسازد، میپردازد[۳].[۴]
ضرورت جهانشناسی
جهانبینی یک آیین و مسلک، به منزله زیرساز و تکیهگاه فکری آن مکتب به شمار میرود و در واقع «چرا»ی هر ایدئولوژی در جهانبینیای که آن ایدئولوژی بر آن استوار است نهفته است. از این جهت انتخاب نوع زندگی از سوی انسانها، به نوع برداشت کلی آنها از هستی و جهان، حیات و زندگی و آغاز و انجام امور، وابسته است[۵]. به برخی از گونههای مختلف آن اشاره میشود:
- جهانبینی به طور عام که بخشی از آن را جهانشناسی تشکیل میدهد، زیربنای ایدئولوژی است[۶]؛
- جهانبینی عامل اساسی در شکلگیری شخصیتهاست[۷]؛
- پایه دین اسلام جهانبینی و شناخت نسبت به عالم، انسان، مسئولیت، راه و هدف است[۸].
جایگاه جهانشناسی
جهانشناسی، نظام بینشی در حوزه جهان و یکی از ارکان اساسی جهانبینی است. از آنجایی که دین اجزایی دارد و جهانبینی روشن و شفاف نسبت به همه پدیدههای عالم؛ پایه آن به حساب میآید[۹]، میتوان این نتیجه را گرفت که جهانشناسی یکی از ارکان اساسی معرفت دینی به شمار میآید[۱۰].
جهانشناسی معنوی
جهان بینی معنوی، توجه و ارتباط با خدا را تسهیل میکند و عالم را یکسر پژواک نور خدا مینماید و ذکر توحید و تسبیح را از هر ذرهای به گوش میرساند[۱۱].
خداوند، نه تنها آغاز و آفریننده جهان، بلکه همراه و نگهدارنده آن و مقصد و سرانجام جهان است. همه جهان برپا به عشق و قدرت و دانش بیکران اوست و به سوی او میرود. کسی که خود را در میان این حرکت پر از شور و روشنایی مییابد، میفهمد که همه عالم او را به سوی خدا میراند[۱۲].
عالم آفرینش سرشار از نور و نشانه خداست و انسان هم به عنوان یک پدیده در این عالم نام و نشان اوست و هماهنگ با کل هستی به سوی او در حرکت است. به این ترتیب «با نگاه و نگرش توحیدی، اشیاء و اجزای عالم و حیوانات و جمادات و آسمان و زمین و همه چیز، به یکدیگر متصل و مرتبطاند و همه با انسان خویشاوندند[۱۳]. امنیت و آرامش با درک هماهنگی عالم و اینکه همه هستی دست قدرت و رحمت خداست، حاصل میشود. این احساس آرامش به عمیقترین لایههای هستی انسان میرسد و به گستردگی کل جهان هستی است. جهانی که همه چیزش در هر لحظه یاد و نام خدا و سرشار از نور و حضور اوست[۱۴].
مبانی جهانشناسی
شناخت جهان با آگاهی از ویژگیهای کلی یا جزئی جهان است. جهانشناسی علاوه بر دو مبنای یاد شده، مبانی دیگری نیز دارد، مانند:
اثبات رئالیسم
از مبانی جهانشناسی قبول این نکته است که در خارج از ظرف ذهن، جهانی وجود دارد. از این دیدگاه به رئالیسم تعبیر میشود، در مقابل ایدهآلیسم که مبتنی بر انکار واقعیت و هستی است. در اثبات رئالیسم همین مقدار بس که شکاکترین شکاکان در عمل، به پیروی از فطرت خویش رئالیست و واقعبین هستند[۱۵].[۱۶]
امکان شناخت هستی
برخی اگرچه واقع و جهان خارج از ذهن را انکار نکردهاند، اما به جهت وقوع خطا در حس و عقل به موهوم بودن همه معلومات بشر فتوا داده و گفتهاند که ذهن انسان توان درک واقعیات را آنگونه که هستند، ندارد. بطلان این سخن نیازی به استدلال ندارد؛ زیرا خود همین پی بردن به خطا دلیل بر آن است که یک سلسله حقایق مسلمه در نزد ما هست که آنها را معیار و مقیاس قرار دادهایم و از روی آنها به خطاهایی پی بردهایم و گرنه پی بردن به خطا معنا نداشت[۱۷].
در این زمینه توجه به چند نکته ضروری است:
- انسان میتواند به معرفت پروردگار، نایل آید. باب علم توحید، راه بینهایتی است که همه انبیاء و اولیا، در این راه مشغول پیشرفت و تکامل نفس و فراهم کردن معرفت بیشتر نسبت به حضرت حقاند[۱۸].
- ایمان به غیب به معنای بیاعتنایی به دنیای شهادت نیست[۱۹].
- تکامل بشریت در آن است که مفاهیم عالی را درک کند و قدم به قدم به سوی معرفت صحیح به پیش رود و هرچه بیشتر به اخلاق عالی متخلق شود[۲۰].[۲۱]
کارکردهای جهانشناسی در نظامهای اجتماعی
نظام بینشی، نظام ارزشی و کنشی را پدید میآورند. نظام ارزشی شامل نظام اخلاقی و نظام حقوقی و نظام کنشی شامل نظامهای اجتماعی (نظام آموزش و پژوهش، نظام عبادی، نظام تربیتی، نظام مدیریتی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام قضایی و...) میشود.
نظام اجتماعی مبتنی بر جهانبینی و ساخته به شکل آن است؛ مثلاً آزادی، برابری انسانها، عدل اجتماعی و دیگر اصول اجتماعی نظام اسلامی و نیز اخلاق و رفتار شخصی و تقوای سیاسی و شغلی، همه زائیده جهانبینی و برداشت کلی از جهان و انسان است[۲۲]. اما هر یک از اصول جهانشناسی اسلام کارکردهایی دارد. این کارکردها ممکن است محصول یک اصل یا چند اصل جهان شناختی باشد. برخی از این ویژگیهای عبارتاند از:
نقش جهانشناسی توحیدی بر مدیریت دانش
جهانشناسی توحیدی، توحید را اصل بنیادی و انسجام عالم خلقت را نتیجه ضروری آن میداند. جهان را عین ربط به خدا و آیت او میداند. بر این اساس از بُعد نظری، علمی را تولید میکند که کشف آیات الهی در آفاق و انفس است و وحدت تدبیر، یکپارچگی طبیعت و وحدت خالق آن را نمایان میکند و هنری را پدید میآورد که ارجاع کثرت به وحدت را نشان میدهد[۲۳] و در جهت رفع نیازهای مشروع فردی و اجتماعی و اعتلای جامعه اسلامی به کار گرفته میشود[۲۴].
تأثیر نظاممندی جهان بر نظامهای اجتماعی
اگر رفتارهای فردی و محیط اجتماعی انسان از نظم برخوردار باشد، هماهنگی میان او و دنیای پیرامونش تأمین خواهد شد و به انسان این فرصت را میدهد تا بتواند از هر چیزی به نحو شایسته آن استفاده کند. از این جهت بینظمی در رفتارهای انسان را باید یک بیماری دانست. همچنین ساخت جامعه و بنای نظام اجتماعی؛ از نظم ویژهای که تابع فلسفه خاصی است، سرچشمه میگیرد[۲۵]. بر این اساس؛ از آنجایی که جهان نظاممند است، باید تلاش شود که تمام رفتارها منظم و هماهنگ با نظام تکوین باشد، علاوه بر این ضروری است که همه نظامات اجتماعی بر اساس نظمی که در چارچوب جهانشناسی توحیدی میگنجد، پایهریزی شوند[۲۶].
نقش هدفداری عالم بر نظامهای اجتماعی
سعادت هر انسانی در شناخت مقصد هستی و انطباق رفتار اختیاری خود با آن است و بدبختی و روسیاهی هر انسان، نیز در این است که این مقصد را نشناسد و رفتار فردی و احساسات و عملکرد او، در جهت این حرکت عمومی، یکسان و جهان شمول قرار نگیرد؛ زیرا برای انسانی که در مسیر آب رودخانه شنا میکند، زندگی راحت میشود، روح آسایش پیدا میکند، امنیت بر تمام وجود او سایه میاندازد و از درگیریها، اختلافات، حسدها، بغضها و کینهها در درون انسان و جامعه خبری باقی نمیماند این همان زندگی توصیه شده به وسیله پیامبران الهی است[۲۷].
در بُعد سیاسی نیز توجه به این نکته اهمیت دارد که در جامعه توحیدی و دارای ولایت، تمام اجزاء آن به مبدأ هستی و سلطان عالم وجود متصل بوده و از او مدد میگیرند؛ لذا با یکدیگر خویشاوند و مرتبط هستند و این خود نتیجه قطعی توحید است. اجزاء چنین جامعهای از درون به یکدیگر متصل و در بیرون، اجزاء موافق را جذب و مخالفین خود را دفع میکند و این امر لازمه ولایت و توحید در جامعه اسلامی است که در تمام شئون فردی و اجتماعی تأثیر گذاشته و آن را به صورت یک جامعه هماهنگ و متحد در حرکت و عمل مبدل میسازد[۲۸].[۲۹]
نقش اعتقاد به جهان غیب بر نظامهای اجتماعی
از عوامل بدبختی مادیین و بسیاری از غیرمادیین غافل، محدود و محصور کردن همه حقیقت در مشاهدات و محسوسات؛ عدم اعتقاد به غیب و دل بستن و اتکا به محاسبات مادی است. در این محاسبات اگر همه جوانب مادی هم ملاحظه شود، باز بخشی از محاسبات به خطا میانجامد. پس ورای این محاسبات معمولی، دستگاه معقول و قانونمندی وجود دارد که غیب است و باید به آن معتقد بود. آن محاسبه از راه شرع و عمل به تکلیف و حرکت بر طبق رضای الهی برای انسان پیدا میشود[۳۰].[۳۱]
نقش نظام علیت بر نظامهای اجتماعی
اعتقاد به حاکمیت نظام اسباب و مسببی بر عالم، آثاری دارد. اگر عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره میشود و از سنتهای الهی آن است که آبادانی دنیا و طبیعت در گرو تلاش است، یکی از کارهای واجب و اصلی برای هر انسانی آن است که دائماً تلاش کند و به تنبلی و بیعملی و بیتعهدی تن ندهد و در این راه مبارزه و قبول خطر کند[۳۲]؛ زیرا بدون حصول و فراهم کردن اسباب، انتظار تحقق چیزی بیجا خواهد بود، البته در این مسیر استمداد از دعا و عوامل غیبی نباید فراموش شود. بر این اساس؛ در طراحی نظامهای اجتماعی خصوصاً نظام اقتصادی باید به هر دو عامل مادی و معنوی توجه شود. همچنین از آنجایی که فلسفه وجودی و وظیفه اصلی بشر حاکمیت بر روی زمین است و از سوی دیگر بر تمام اجزای عالم قانون حکم فرماست، حاکمیت بشر بر زمین محقق نمیشود مگر زمانی که قوانین زمین ـ یعنی قوانین آب و باد و هوا ـ شناخته شود. شناخت این قوانین با علم میسور است. از این جهت استقرار «روح علمی» در همه سطوح جامعه، هدف بسیار مهمی است که با این مبنای دینی (وجود قوانین، نظم در آفرینش) میتوان به آن دست یافت و آثار متعدد آن را مشاهده کرد[۳۳].
تولید علم به طور طبیعی عزت نفس و اعتماد به نفس را در ملت پدید میآورد و از این طریق بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد[۳۴]. بر این اساس نه تنها «علمگرایی» با «دینگرایی» منافاتی ندارد[۳۵]، بلکه از نتایج باورمندی به جهانبینی توحیدی است[۳۶].[۳۷]
نقش باورمندی به سنتهای الهی در نظامهای اجتماعی
این برداشت کلی از جهان که در جهان سنتهای قطعی وجود دارد، آثار و برکات زیادی را به دنبال دارد که برخی از این آثار عبارتاند از:
یقین به پیروزی و برچیده شدن بساط ناامیدی
یأس و ناامیدی بدترین بلائی است که دامنگیر یک نسل یا یک ملت میشود[۳۸]. یأس موجب میشود که برخی وارد میدان نشوند[۳۹]. بر اساس نگاه توحیدی، اولاً: جهان، مجموعهای نظاممند و قانونمدار و زندگی انسان کاملاً هدفدار است. هر حرکت و تلاشی دارای اجر و پاداش الهی است. با این نگاه، جهان زیبا و معنادار خواهد شد و یأس، سرخوردگی و افسردگی، رخت بر میبندد[۴۰]. ثانیاً: جریان عالم به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح است، اگرچه تحقق صددرصدی آن در زمان ولی عصر ارواحنافداه است[۴۱]، اما در صورتی که انسان مجاهدت کند و در مسیر حرکت عمومی عالم باشد، حق ندارد ناامید شود؛ چون یقیناً پیروزی در انتظار اوست[۴۲].[۴۳]
برنامهریزی برای شکوفایی عالم ماده
اگر شکوفایی انسان، همراه با شکوفایی عالم ماده و طبیعت است، برای تعالی انسان در همه ابعاد آن (تعالی علمی، فکری، روحی و اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) باید تلاش و برنامهریزی کرد. این وظیفه در دوره حکومت غیر ال الله هم وجود دارد[۴۴]، اگرچه در زمانی که دین خدا حاکم است، حکومت برای ریشهکن کردن محرومیتها و استقرار عدل در جامعه؛ باید تلاش مضاعفی را سامان دهد تا انسانها از مواهب الهی برخوردار شوند و بتوانند در یک محیط مناسب و مساعد، خود را به کمال برسانند[۴۵].[۴۶]
تأثیر باور به عالم آخرت بر نظامهای اجتماعی
از ارکان جهانشناسی توحیدی باور به عالم آخرت است. این اعتقاد و بینش در هر یک از نظامهای اجتماعی، کارکردهای فراوانی دارد:
ترجیح رستگاری اخروی بر سود دنیوی
آنکه معتقد به جهانبینی توحیدی است، اگر در موردی سود دنیوی در جهت هدفهای اخروی قرار نگرفت و ارتکاب گناهی را به دنبال داشت، جنبه اخروی را ترجیح میدهد و از سود دنیوی صرفنظر میکند و آن گناه را مرتکب نمیشود؛ لذا از وظایف عملی افراد و حکومت اسلامی، بر اساس نوع نگاه توحیدی به جهان، این است که آخرت را بر دنیا ترجیح دهند[۴۷]. بنابراین؛ در نظام اقتصادی، سیاسی، عبادی، تربیتی و مدیریتی، این اصل میتواند مورد لحاظ قرار گیرد و میتوان شاهد برکات آن بود[۴۸].
نظارت الهی در تصمیمگیری و عملکرد
نقطه اصلی و اساسی در جهانشناسی اسلامی، مسأله تداوم حیات بعد از مرگ است. این اصل باید در تنظیم روابط زندگی، تنظیم پایههای حکومت اسلامی و اداره جامعه و اداره عالم، تصمیمگیریها و اقدامها، نقش داشته باشد[۴۹]. نظامهایی که به خدا و قیامت اعتقاد دارند، علاوه بر چشمهای حسابگر و حسابرس دنیایی، آن جایی که دیگران نمیفهمند، آن جایی که دیگران تشخیص نمیدهند، به ناظر دیگری معتقد هستند و همین هم کارایی یک نظام را بالا میبرد[۵۰].[۵۱]
تحقق عدالت در گرو اعتقاد به مبدأ و معاد
همه بدبختیهایی که در جوامع مختلف مشاهده میشود، ناشی از ظلم و بیعدالتی است[۵۲]، از این رو؛ ادیان الهی در نگاه به مبدأ خلقت هستی، در مسیر حرکت تاریخی ملتها و در تبیین پایان این مسیر یعنی معاد، همواره بر عنصر «عدالت» تأکید کردهاند[۵۳]. در اسلام، «عدالت» ارزشی است که به هیچ وجه و در هیچ شرایطی مورد مناقشه قرار نمیگیرد[۵۴]. انسان اگر باور داشته باشد که رفتار ظالمانه یا عادلانهاش در قیامت مجسم میشود، طبعاً به عدالت نزدیک میشود[۵۵]. بر این اساس؛ نقش چنین باوری در تحقق نظامهای اجتماعی به ویژه نظامهای قضایی، اقتصادی و مدیریتی عدالتمحور بیبدیل است[۵۶].
توجه به دنیا و آخرت در ایجاد حیات طیبه
ملتهایی که به زندگی دنیا چسبیدهاند و در این زمینه پیشرفت کردهاند، لزوماً زندگی گوارا (حیات طیبه) ندارند. زندگی گوارا وقتی است که رفاه مادی با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود و این را فقط ادیان الهی میتوانند برای بشر تأمین کنند[۵۷]. حیات طیبه یعنی دنیا و آخرت، ماده و معنا را با هم داشتن. حیات طیبه یعنی ملتی که تلاش و سازندگی میکند، صنعت، بازرگانی و کشاورزی را به اوج میرساند، قدرت علمی و تکنیکی پیدا میکند، پیشرفتهای گوناگون در همه جهت به دست میآورد، در همه این حالات، دلش با خدا باشد[۵۸].[۵۹]
نقش اعتقاد به مبدأ و معاد در پیشرفت جامعه
در هر جامعه و ملتی، مبانی معرفتی، فلسفی و اخلاقی نقش تعیین کنندهای در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب دارند اما جامعهای که بر اساس فلسفه، ایدئولوژی و نظام اخلاقی خود لذت مادی را اصل نمیشمرد و برخی از کارهای لذتبخش را نامشروع میداند، لذت را مجوزی برای تصمیم و اقدام تلقی نمیکند. اما در یک جامعهای که در آن پول و سود، محور قضاوت نیست، همان کار ممکن است ضدارزش محسوب شود؛ لذا مدل توسعه غربی در نظام اسلامی به جهت ماهیت متفاوت مبانی دیدگاه اسلام و غرب نسبت به پیشرفت و جایگاه انسان در این پیشرفت، نتیجهبخش نیست[۶۰]. در دیدگاه غربی، پیشرفت مادی و محور آن سود مادی است. اما در دیدگاه اسلام پیشرفت مادی هدف نیست، بلکه وسیلهای برای رشد و تعالی انسان است. در جهانبینی اسلام، ثروت، قدرت و علم، وسیله رشد انسان و زمینهساز برقراری عدالت، حکومت حق، روابط انسانی در جامعه و دنیای آباد هستند[۶۱].[۶۲]
منابع
پانویس
- ↑ برای مطالعه بیشتر، ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۴ و ۲۵-۲۷؛ ج۲، ص۲۲۶؛ کیاشمشکی، ابوالفضل، جهانشناسی در قرآن، ص۱۴-۲۱.
- ↑ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص۳۳.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۴۷.
- ↑ برای آگاهی بیشتر، ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۵۰۴-۵۰۵؛ ج۳، ص۲۵.
- ↑ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص۳۳.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، سخنرانی در مراسم بیعت نماینده امام در ارتش، وزیر دفاع، فرماندهان و پرسنل منتخب نیروهای سهگانه و وزارت دفاع، ۱۸/۳/۱۳۶۸.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از جوانان استان اردبیل، ۵/۵/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از جوانان استان اردبیل، ۵/۵/۱۳۷۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۵۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ مظاهریسیف، حمید رضا، مقاله «نظام معنویت اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۳۷۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۹۱؛ ج۶، ص۸۰، ۸۲ و ۴۷۶.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ برای مطالعه بیشتر، ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۳ - ۱۵۴ و ۱۶۰.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۸/۱۰/۱۳۷۵.
- ↑ ر.ک: نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع اعضای شورای اداری استان بوشهر، ۱۲/۱۰/۱۳۷۰.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، سخنرانی در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۷/۶/۱۳۷۰.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار هیأت علمی و کارشناسان جهاد دانشگاهی، ۱/۴/۱۳۸۳.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱/۹/۱۳۸۱.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۰.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم از سراسر کشور، ۱۸/۷/۱۳۷۵.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار دانشگاهیان، طلاب، دانش آموزان، مسئولان و اقشار مختلف مردم، ۲۹/۹/۱۳۶۸.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۰.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رؤسای دفاتر نمایندگی ولی فقیه در این نهاد، ۲۹/۶/۱۳۶۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۷۲.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای «گروه دانش» صدای جمهوری اسلامی ایران، ۱۵/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها، ۱۷/۱۰/۱۳۸۳.
- ↑ ر.ک: نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای «گروه دانش» صدای جمهوری اسلامی ایران، ۱۵/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ ر.ک: همان، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات رهبر معظم انقلاب پس از سخنان اساتید، ۲۶/۹/۱۳۸۳.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۳.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، ۸/۶/۱۳۸۸.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار گروه کثیری از آزادگان، ۲۶/۵/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار صمیمانه و پر شور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاههای استان قم، ۸/۴/۱۳۸۹. [online]available: http://farsi.khamenei.ir/index.html
- ↑ نرمافزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع مردم چهار محال و بختیاری، در استادیوم ورزشی شهرکرد، ۱۵/۷/۱۳۷۱.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع مردم چهار محال و بختیاری در استادیوم ورزشی شهرکرد، ۱۵/۷/۱۳۷۱.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۶.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۶.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۷.
- ↑ ر.ک: نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کارگزاران، در روز «عید مبعث»، ۲۹/۹/۱۳۷۴.
- ↑ ر.ک: دومین نشست اندیشههای راهبردی، ۲۷/۲/۱۳۹۰. [online]available: http://farsi.khamenei.ir/index.html
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ دومین نشست اندیشههای راهبردی، ۲۷/۲/۱۳۹۰. [online]available: http://farsi.khamenei.ir/index.html.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۷.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در صحن جامع رضوی مشهد مقدس، ۲/۱/۱۳۸۳؛ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان، ۱۹/۲/۱۳۸۴.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زایران حضرت رضا(ع)، ۲۹/۱/۱۳۷۰.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۲۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، ۲۷/۲/۱۳۸۸.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد: الگوی اسلامی - ایرانی تنها راه پیشرفت کشور، ۲۵/۲/۱۳۸۶.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۷۹.