معصیت در جامعه‌شناسی اسلامی

معناشناسی

عصیان عبارت است از آنچه مقابل تبعیت باشد[۱] مانند: ﴿فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲]. این معنا در آیه ﴿أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي[۳] هم دیده می‌شود.

تفسیر نمونه در توضیح این واژه می‌نویسد: عصیان در لغت به معنی خارج شدن از اطاعت و فرمان است (اعم از اینکه این فرمان یک فرمان وجوبی باشد یا استحبابی)؛ بنابراین کلمه عصیان لزوماً به معنی ترک واجب یا ارتکاب حرام نیست، بلکه می‌تواند ترک یک امر مستحب یا ارتکاب مکروه نیز باشد. [گستره معنایی این واژه حتی] اوامر و نواهی ارشادی مثل دستورهای طبیب را نیز شامل می‌شود. عصیان و گناه گاه جنبه مطلق دارد، یعنی برای همه بدون استثنا گناه است مانند دروغ گفتن و ظلم کردن و اموال حرام خوردن و گاه جنبه نسبی دارد؛ یعنی کاری است که اگر از یک نفر سر بزند نه تنها گناه نیست که نسبت به او مطلوب و شایسته هم هست؛ اما اگر از دیگری سر بزند با مقایسه به مقام او کاری نامناسب است[۴]؛ از این‌رو، عصیان هم در مخالفت امر و هم در مخالفت نهی است. هم در تکالیف مولوی صادق است و هم در مورد خطاب‌های ارشادی[۵]. در حوزه ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی می‌توان، عصیان را به معنای تمرد از قوانین، معیارها، رسوم، قواعدی و انتظاراتی دانست که حیات جمعی، ضرورت آن را ـ به نوعی ـ اقتضا می‌کند.

آیات قرآنی مرتبط

  1. ناخشنودی خدا از نافرمانی بندگان: ﴿وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ[۶].
  2. در برخی آیات، سرپیچی از فرامین خدا و رسول را نشانه گمراهی آشکار مرتکبان معرفی[۷] و ایشان را مشمول لعن و نفرین پیامبران الهی کرده است[۸].[۹]

واژه‌های هم معنای معصیت

اثم

“اثم و آثام” نام کارهایی است که کند کننده و مانع رسیدن به ثواب و پاداش می‌شوند؛ چیزی که در دل نفوذ کرده و آن را می‌آزارد؛ مانند ﴿فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ[۱۰] یعنی در مصرف آن دو کندی در خیرات هست[۱۱] به بیان دیگر، اثم عملی است که با نتیجه‌ها و پیامدهای خود، انسان را از توفیق انجام اعمال نیک بسیار محروم می‌سازد؛ مانند شرب خمر، قمار، سرقت و کارهایی که هیچ انسانی آنها را به منظور به دست آوردن خیرات انجام نمی‌دهد و به عکس، انحطاط اجتماعی و تنزل جایگاه اجتماعی فرد و سلب اعتماد و وثوق جامعه از او را موجب می‌شود[۱۲]. همین نویسنده در جای دیگر می‌نویسد: اثم آن قسم اعمالی است که اثر سوء دارد، ولی اثر بد آن از مرتکب آن به دیگران تجاوز نمی‌کند؛ نظیر میگساری، قمار و بی‌نمازی که صرفاً مربوط به حق الله است[۱۳]. به بیان دیگر، اثم از نظر معنا به کلمه ذنب و نظایر آن نزدیک است و آن حالتی است که در انسان یا هر چیز دیگری یا در عقل پیدا می‌شود و باعث کندی انسان از رسیدن به خیرات می‌گردد. اثم آن گناهی است که به دنبال خود شقاوت و محرومیت از نعمت‌های دیگر می‌آورد و سعادت زندگی را در جهان دیگر تباه می‌سازد[۱۴]. شهید مطهری نیز بر آن است که اثم به معنی گناه است، ولی بیشتر به اثر گناه نظر دارد. به گناه از آن جهت “اثم” می‌گویند که اثری روی قلب انسان می‌گذارد و قلب انسان را کدر و زنگ‌زده می‌کند[۱۵].

آیات قرآنی مرتبط

  1. تحریم صریح اثم: ﴿قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ...[۱۶].
  2. نهی مؤمنان از ارتکاب گناه آشکار و پنهان: ﴿وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ...[۱۷].
  3. برحذر داشتن مؤمنان از تعاون بر ارتکاب اثم: ﴿وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ...[۱۸].
  4. آیاتی نیز به نفی دوستی خداوند با گناهکاران[۱۹] توجه داده و مرتکبان اثم را به عذاب سخت اخروی وعده داده است[۲۰]. برخی از آیات نیز به معرفی مصداق‌هایی از گناه (اثم) پرداخته است: افترا و بهتان به همسر برای اخذ مهر اعطایی[۲۱]؛ کتمان شهادت[۲۲]؛ قتل ظالمانه و نابحق[۲۳]؛ رابطه نامشروع[۲۴]؛ ایذاء مؤمنان[۲۵]؛ مصرف نابه‌حق اموال دیگران[۲۶]؛ تغییر محتوای وصیت‌نامه[۲۷].[۲۸]

ذنب

واژه “ذنب” به طور استعاری به هر کاری که عاقبتش ناروا و ناگوار باشد، اطلاق می‌شود و به دلیل توجه به پیامد و فرجام بد و جنبه گناه‌آلود عمل است که به آن “ذنب” گفته می‌شود[۲۹].

به اعتقاد علامه طباطبایی “ذنب” هر عملی است که به نوعی به ضرر یا فوت نفع و مصلحتی منجر شود. اصل آن به معنای دُم و دنباله حیوان است و معنایی اعم از معصیت و نافرمانی دارد[۳۰]. این واژه تنها به معنای نافرمانی خدای تعالی نیست؛ بلکه هر وبال و اثر بدی که عمل آدمی داشته باشد ـ هر چند آن عمل نافرمانی امر تشریعی خدای تعالی نباشد ـ مصداق “ذنب” است[۳۱].

شهید مطهری می‌نویسد: "هرچه انسان در کار خیر بیشتر وارد شود، روحش سبکبارتر و سبکبال‌تر و قدرتمند‌تر می‌شود، مثل اینکه پا برای رفتن بیشتر پیدا می‌کند و بال برای پرواز پیدا می‌کند. برعکس، کار شر بار برای انسان درست می‌کند. با هر گناهی مثل اینکه یک چیزی روی دوش انسان می‌گذارند، قدرت تحرک را از انسان می‌گیرد و لهذا در قرآن به گناه می‌گوید وزر، یعنی بار. یکی از تعبیرها، همین “ذنب” است که از ماده “ذنب” است. ذنب یعنی دُم. هر گناهی گویی یک دم برای انسان درست می‌کند، یعنی برای انسان دنباله درست می‌کند. این باز اشاره به جنبه دیگری است که چگونه گناهان، انسان را سنگین می‌کند و جلوی تحرک انسان را می‌گیرد"[۳۲].

آیات قرآنی مرتبط

  1. توصیه به استغفار برای بخشش گناهان: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۳۳].
  2. دعا برای غفران گناهان و زیاده‌روی‌ها: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۳۴].
  3. در آیاتی نیز گناه، به عنوان عامل نزول عذاب بر برخی از اقوام پیشین معرفی شده است[۳۵].[۳۶]

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۱۵۸.
  2. «پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بی‌گمان تو آمرزنده‌ای بخشاینده‌ای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
  3. «از اینکه از من پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرپیچی کردی؟» سوره طه، آیه ۹۳.
  4. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۲۲.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۹.
  6. «و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید» سوره حجرات، آیه ۷.
  7. ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  8. ﴿لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸.
  9. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۶۵.
  10. «در این دو، گناهی بزرگ (نهفته) است» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  11. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳.
  12. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۲۲.
  13. سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۲۳.
  14. سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۸۹.
  15. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۲۷۰.
  16. «بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است.».. سوره اعراف، آیه ۳۳.
  17. «و گناه آشکار و پنهان را رها کنید» سوره انعام، آیه ۱۲۰.
  18. «و در گناه و تجاوز یاری نکنید» سوره مائده، آیه ۲.
  19. ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  20. ﴿إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ * طَعَامُ الْأَثِيمِ «بی‌گمان درخت زقّوم * خوراک گناهکار است» سوره دخان، آیه ۴۳-۴۴.
  21. ﴿وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا «و اگر بر آن بودید که همسری جایگزین همسری (که دارید) کنید، و به یکی از ایشان دارایی فراوانی داده بوده‌اید، چیزی از آن را باز مگیرید، آیا با دروغ بافتن و گناهی آشکار آن را باز می‌ستانید!» سوره نساء، آیه ۲۰.
  22. ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ «و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند -پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  23. ﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.
  24. ﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.
  25. ﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا «و آنان که مردان و زنان مؤمن را بی‌آنکه کاری (ناپسند) کرده باشند آزار می‌کنند بی‌گمان بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش دارند» سوره احزاب، آیه ۵۸.
  26. ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  27. ﴿فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «و آنان که پس از شنیدن وصیّت آن را دگرگون سازند گناهش به گردن همان کسانی است که آن را دگرگون می‌سازند، بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۱۸۱.
  28. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۸۴.
  29. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۱.
  30. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۸۴.
  31. سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۵۸.
  32. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۲۶۹-۲۷۰.
  33. «و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  34. «پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.
  35. ﴿أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ «آیا در نیافته‌اند که پیش از آنان چه بسیار مردم یک دوره را نابود کردیم که به آنان در زمین توانمندی داده بودیم (و) به شما آن توانمندی را نداده‌ایم؟ و بر آنها بارانی یکریز فرو فرستادیم و رودها را در دسترس آنان روانه ساختیم، آنگاه ایشان را برای گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان مردم دوره‌ای دیگر را پدید آوردیم» سوره انعام، آیه ۶.
  36. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۸۷.