چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ (پرسش)
چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ولادت امام مهدی |
مدخل اصلی | ولادت امام مهدی |
تعداد پاسخ | ۱۰ پاسخ |
چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی (ع) هست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله سید منذر حکیم، در مقاله «غیبت حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
«با توجه به موقعیت ویژه امام عسکری (ع) و زیر نظر قرار داشتن خانواده گرانقدرش، بسیار طبیعی است که یگانه فرزندش، بسیار مخفیانه دیده به جهان گشاید، و جز چند تن از خواص هیچ کس از آن رویداد بزرگ آگاه نگردد. بنابراین اثبات ولادت آن حضرت با دلیل های طبیعی و عادی ممکن نیست و باید در پی دلیلهای متناسب بود. خوشبختانه درباره تولد حضرت مهدی (ع) در سال ۲۵۵ هجری قمری دلیلهای بسیاری وجود دارد. تحقق ولادت حضرت مهدی (ع) دست کم با هفت دلیل اثبات میشود.
- سخن امام حسن عسکری (ع) درباره تولد فرزندش: این خبر را ابوهاشم جعفری و محمد بن علی بن بلال در دو خبر جداگانه گزارش کردهاند.[۱]
- گزارش قابله ویژه حضرت مهدی (ع): حکیمه خاتون، دخت گرامی امام جواد (ع) و عمه امام حسن عسکری (ع)، هنگام زایمان نرجس حضور داشته و در خبری دقیق و طولانی نحوه تولد حضرت مهدی (ع) را گزارش کرده است.[۲] بیتردید، گواهی مامایی که هنگام زایمان حضور داشته، مهمترین سند تحقق تولد فرزند به شمار میرود.
- گواهی شماری از اصحاب امام عسکری (ع) که امام عصر (ع) را دیدهاند: مرحوم کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی که هنگام غیبت صغرا یا اندکی پس از آن میزیسته و مشاهده کنندگان حضرت مهدی (ع) را با خبر حسی شناسایی کردهاند، روایات ویژهای را به ذکر نام این نیک بختان اختصاص دادهاند.[۳] سفیران چهارگانهغیبت صغرا نیز در شمار این نیک نهادان جای دارند، زیرا آنها نیز هنگام سفارت خویش به محضر امام (ع) شرفیاب شدهاند. نام کسانی که به زیارت حضرت نایل گشتهاند، در کتابهای روایی و تاریخی چنین ذکر شده است: ابراهیم بن ادریس، ابراهیم بن عبده نیشابوری، ابراهیم بن محمد تبریزی، ابراهیم بن مهزیار ابواسحاق اهوازی، احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری، احمد بن حسین بن عبدالملک ابو جعفر ازدی یا اودی، احمد بن عبدالله هاشمی (همراه با ۳۹ نفر دیگر)، احمد بن محمد بن مطهر ابو علی (از اصحاب امام دهم و یازدهم (ع))، احمد بن هلال ابو جعفر عبرتائی، علی بن بلال، محمد بن معاویة بن حکیم، حسن بن ایوب، عثمان بن سعید عمری، اسماعیل بن علی نوبختی (ابوسهل)، ابوعبدالله بن صالح، ابو محمد حسن بن وجنا نصیبی، ابوهارون (از مشایخ محمد بن حسن کرخی)، جعفر کذاب (عموی حضرت مهدی (ع))، حکیمه خاتون دختر امام جواد (ع) زهری یا زهرانی (همراه با عمری)، رشیق، ابوقاسم روحی، عبدالله سوری، عمرو اهوازی، علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی، علی بن محمد شمشاطی (پیامرسان جعفر بن ابراهیم یمانی)، غانم ابوسعید هندی، کامل بن ابراهیم مدنی، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، محمد بن احمد انصاری (ابونعیم زیدی) (همراه با ابو علی محمودی، علّان کلینی، ابو هثیم دیناری و ابو جعفر احول همدانی)، سید محمد بن قاسم علوی عقیقی، سید محمد بن اسماعیل (از فرزندان امام موسی کاظم (ع) و کهنسالترین فرزند رسول خدا (ص) در زمان خود)، محمد بن جعفر ابوعباس حمیری (همراه با جمعی از شیعیان قم)، محمد بن حسن بن عبید الله تمیمی زیدی (ابوسوره)، محمد بن صالح بن علی بن محمد قنبر کبیر، محمد بن عثمان عمری (همراه با چهل تن از مؤمنان)، محمد بن ایوب بن نوح، یعقوب بن منقوش، یعقوب بن یوسف ضراب غسانی و یوسف بن احمد جعفری.[۴]
- گواهی خدمتکاران امام حسن عسکری (ع) ابو نصر طریف، خانم خدمتگزار ابراهیم بن عبده نیشابوری، ابوالادیان، ابوغانم، عقید خادم، خانم خدمتگزار ابوعلی خیزرانی که در محضر امام حسن عسکری (ع) خدمت مینمود، نسیم ماریه و سرور طباخ، خدمتگزاران امام حسن عسکری (ع)، همگی بر تحقق ولادت فرزند گرانقدر امام یازدهم (ع) گواهی دادهاند.[۵]
- تعقیب حضرت مهدی (ع) از طرف دربار: تفتیش خانه امام حسن عسکری (ع) قبل و پس از وفات و در برههای از غیبت صغرا از سوی معتمد عباسی، بر تحقق و تولد حضرت مهدی (ع) گواهی میدهد زیرا چنانچه ولادت نیافته باشد، دلیلی برای این همه نگرانی و بی تابی معتمد وجود ندارد.[۶] شیخ طوسی جریان تفتیش خانه امام (ع) به وسیله مأموران عباسی را به تفصیل آورده است.[۷] جالب این است که خلیفه، مأموران خود را از گزارش هرگونه مطلبی در این باره منع می کرد و سرپیچی از این فرمان را با کیفر مرگ پاسخ میداد.
- اعتراف نَسب شناسان به تولد حضرت مهدی (ع)[۸]
- اعتراف جمعی از علمای اهل سنت به تولد حضرت مهدی [۹]
- این دلیل ها و شواهد تاریخی، ولادت امام محمد بن حسن العسکری (ع) را امری متواتر میسازد و جای هیچ گونه تردید باقی نمیگذارد»[۱۰].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«احادیث ولادت حضرت مهدی (ع) از طرف جماعت زیادی نقل شده است که اتفاق آنها به دروغ محال است و در اصطلاح میگویند به حدّ تواتر رسیده و اینجا احادیث ولادت بر اثر کثرت، فوق حدّ تواتر است. و احادیث ولادت حضرت مهدی (ع) در کتب معتبر شیعه و اهل سنت آمده است که کتاب ارزشمند منتخب الاثر[۱۱] در ۲۱۴ حدیث زیبا به این موضوع اشاره نموده است. و نیز در کتاب ارزشمند "مهدی کیست" اثر آیت اللّه تجلیل در فصل ۳۵، صفحه ۲۸۷ به حدود ۵۳ اثر از اهل سنت اشاره میکنند[۱۲] که یادآور ولادت حضرت مهدی (ع) شدهاند. مورّخان و محدّثانی ولادت حضرت مهدی (ع) را ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری دانستهاند، گفتهاند حضرت مهدی (ع) در شب جمعه نیمه ماه شعبان در سال فوق متولد شدهاند. برای نمونه نام پنج تن از بزرگان را یادآور میشویم.
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«دلایل اثبات امامت امام مهدی (ع) را به دسته کلی میتوان تقسیم کرد: گروه اول روایاتی است که توسط پیشوایان معصوم (ع) گذشته در رابطه با امامت ایشان، صادر شده است؛ گروه دوم اقداماتی است که توسط امام مهدی (ع) رخ داده است و به نوعی برآمده از مقام امامت آن بزرگوار است. ۱. اخبار و پیشوایان قبل: روایات متعددی از پیامبر و امامان معصوم (ع) با محتوای امامت و ولایت صادر شده است که در برخی در ضمن خبر اثنی عشر خلیفه، امام مهدی (ع) به عنوان آخرین وصی یاد شده است، و در برخی دیگر، به اصل امامت ایشان پرداخته شده است. در اینجا به نمونههایی از گونههای مختلف روایات اشاره میکنیم.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«بنابر آنچه که مورّخان شیعه و سنی در خصوص تاریخ و چگونگی ولادت امام مهدی (ع) نوشتهاند، اصل ولادت خجسته امام زمان (ع) و به دنیا آمدنش، جزء امور مسلّم و قطعی تاریخ است. به عنوان نمونه: مورّخ شهیر اهل سنت، علّی بن حسین مسعودی میگوید: در سال ۲۶۰ ابو محمّد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علّی بن الحسین بن علّی ابن ابی طالب (ع)، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، ۲۹سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است[۲۵]. و شیخ سلیمان قندوزی گوید: خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است که ولادت قائم (ع)، در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است[۲۶]. اما از آنجایی که خلفای بنی عبّاس دانسته بودند که دوازدهمین امام شیعیان همان مهدی موعود است که زمین را پر از عدل و داد میکند و دژهای گمراهی و فساد را درهم میکوبد، و نیز میدانستند که از فرزندان امام حسن عسکری (ع) است؛ درصدد برآمدند این نور را خاموش کنند. از اینرو امام مهدی (ع) از نخستین روز ولادت، همواره در نهان میزیست و مردم به طور عموم او را نمیدیدند. ولی با این وجود، عدّهای از اصحاب امام حسن عسکری (ع) بودند که توفیق شرفیابی و معرّفی را یافته بودند. بعضی از آنها عبارتند از:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است:
«همانگونه که پیش از این اشاره شد، اگرچه ولادت آن حضرت به دلیلهایی پنهانی صورت گرفت و باعث شد تا گروهی آن را انکار کنند، اما پیروان راستین اهل بیت (ع) برای اثبات ولادت حضرت مهدی (ع) دلیلهای فراوانی از روایات اقامه کردهاند:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
«در حدیثی، امام حسن عسکری (ع) از انتظار آمیخته با ترس و هراس حاکمان از نوزاد موعودی که خداوند مقدر کرده است که او پیروز شود، سخن گفتهاند، امام فرمودند: ستمگران میپندارند که میتوانند مرا به قتل برسانند و اینگونه این نسل را مقطوع سازند و کسی از آن بر جای نماند، شگفتا، آنها قدرت خدا را چگونه دیدهاند[۴۶]. این نوشته و نوشتههای دیگر بیانگر این است که عباسیان چگونه منتظر به دنیا آمدن آن مصلح جهانی و مترصد از بین بردن وی، در گهوارهاش بودهاند. اما وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۴۷]. در شبی از شبهای مبارک، امام حسن عسکری (ع) به سوی منزل عمهاش، حکیمه دختر امام جواد (ع) رفت، این زن به پاکی و عفت و حسن تدبیر و نیکاندیشی زبانزد همه بود. امام به او فرمود: عمه! امشب را در خانه من بمان، چون خداوند عز و جل تو را با (تولد) ولی و حجتش بر مردم و با جانشین پس از من خوشحال خواهد کرد[۴۸]. اندکی بعد "بانو حکیمه" از امام سؤال کرد، مادر او کیست؟ امام فرمود: "نرجس" و چون سنت اوصیاء نیز مانند سنت انبیاء است، بنابراین جای شگفتی نیست که نشانههای بارداری در یک زن، مانند مادر موسی (ع) پنهان بماند. به همین دلیل بود که حکیمه تعجب کرد و با کمی ترس، سعی کرد از نزدیک به بررسی امور بپردازد، تنها پس از چند ساعت آن نوزاد متولد شد و دنیا را با نور آسمانی خود نورافشانی کرد. پس از تولد ایشان، زمین که منتظر آن روز وعده داده شد بود، نورانی شد. حال به بیان این مطلب از زبان شیخ صدوق و علمای شیعی دیگر و رخ دادن این معجزه از زبان حکیمه میپردازیم. حکیمه میگوید: ابو محمد حسن بن علی کسی را به دنبال من فرستاد و فرمود: عمه، امشب افطار را نزد ما باش، امشب نیمه ماه شعبان است و خداوند بلندمرتبه و بزرگ، حجت را که حجت او بر روی زمین است، نمایان میکند. حکیمه گفت: به ایشان عرض کردم، مادر ایشان کیست؟ امام (ع) به من فرمود: نرجس، گفتم: خدا مرا قربانی تو کند، به خدا سوگند نشانههای بارداری در نرجس وجود ندارد، امام (ع) فرمود: به تو خواهم گفت. بنابراین حکیمه منتظر به دنیا آمدن آن کودک بود تا آنکه در ساعتهای آخر شب کمکم احساس کرد آن تولد نزدیک است. زمانی که او در این حال بود، نرجس با نگرانی از خواب بیدار شد و با شتاب خود را به حکیمه رساند حکیمه میگوید: پس از آن به او گفتم: چیزی احساس میکنی؟ نرجس گفت: آری، عمه! به او گفتم: خودت را جمع کن، دلت را جمع کن ..."[۴۹] اندک زمانی گذشت و پس از آن، زمین با نور پروردگار نورانی شد و مسئله موعود به حقیقت پیوست و حجت خدا بر روی زمین متولد شد و پدرش او را با روی گشاده و نورانی استقبال کرد، امام (ع)، نوزاد را با دو دست خود گرفت و شعار پیامبران و نغمه و سرود اولیاء را که همان "الله أکبر، لا إله إلا الله" است، به او آموخت. پس از آن، حکیمه، نوزاد را از امام (ع) گرفت و او را به مادرش بازگرداند و امام (ع) دستور داد، کارهای مستحب هنگام ولادت فرزندان مانند صدقه دادن و مانند این انجام شود و خبر تولد این نوزاد را به یاران و شیعیانش داد و در این خبر تأکید کرد که ایشان امام خواهند بود و این موضوع در احادیث صحیحه نیز آمده است. پس از آن، شیعیان و یاران امام، همانگونه که در مبحث ملاقاتهای فردی و گروهی به آن اشاره شد، به زیارت مهدی موعود (ع) مشرف شدند»[۵۰]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در اینباره گفته است:
«قطعی بودن تولد و حیات امام زمان (ع): نقلها و گزارشهای تاریخی بیانگر تولد و زندگی حضرت مهدی (ع) میباشد این اخبار تاریخی علاوه بر اثبات وجود و تولد آن حضرت به بیان بعضی از ویژگیها و خصوصیات ایشان نیز اشاره کرده است. در اینجا به بعضی از این گزارشهای تاریخی که از بیانات علامه طباطبایی به دست میآید[۵۱] اشاره میکنیم.
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«* اخبار رسول خدا و ائمه (ع) به ولادت مهدی موعود (ع): رسول خدا (ص) فرموده است: "خداوند از میان روزها، روز جمعه را برگزید و از شبها، شب قدر و از ماهها ماه رمضان را انتخاب کرد و مرا از میان رسولان برگزید و حضرت علی (ع) را از من و حسن (ع) و حسین (ع) را از علی برگزید و اوصیای بعدی را از امام حسین (ع) انتخاب کرده که نهمین آنان قائم است"[۵۶]. امام رضا (ع) از حضرت علی (ع) نقل میکند که حضرت خطاب به امام حسین (ع) فرمودند: "نهمین فرزند تو ای حسین، همان قائم به حقی است که دین خدا را غالب میگرداند و عدل را میگستراند"[۵۷]. از امام حسن (ع) چنین روایت شده: "هر یک از ما ائمّه، بیعت سلطان متجاوز زمانش، ناگزیر بهگردنش میافتد، مگر قائمیکه عیسی روح الله پشت سر او نماز میگذارد؛ زیرا خداوند متعال ولادت او را پنهان میدارد و خودش را غائب میگرداند، تا هنگامیکه ظهور میکند، بیعتی در گردنش نباشد. او نهمین امام از فرزندان برادرم حسین (ع) است"[۵۸]. همچنین امام حسین (ع)نیز فرمودهاند: "نهمین فرزند من، سنتی از بوسف (ع) و سنتی از موسیبن عمران را داراست. او قائم اهل بیت (ع) است و خدای متعال کارهای او را در یک شب سامان میبخشد"[۵۹]. امام عسکری (ع) در حدیثی فرمودهاند: "به زودی خداوند به کرم و لطفش، فرزندی به من ارزانی خواهد داشت"[۶۰][۶۱].
|
۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«کتاب در انتظار ققنوس[۷۸] بهطور مفصل این مسئله را بررسی کرده است، ولی بهطور خلاصه عبارت است از:
|
۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«ولادت امام دوازدهم (ع) از منظر شیعیان آن حضرت امری مسلم به شمار میآید؛ شهادت شاهدانی چون حضرت حکیمه خاتون دختر امام جواد (ع) گواه این ادعاست[۸۱]. از آن جا که ولادت امام دوازدهم (ع) به صورت پنهانی انجام گرفت بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجّت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری (ع) وظیفه داشت تا فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند تا آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل بیت (ع) برسانند و بدین ترتیب ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی نیز متوجّه وجود آن آخرین سفیر حق نگردد. "احمد بن اسحاق" که از بزرگان شیعه و پیروان ویژه امام یازدهم (ع) است میگوید: "خدمت امام عسکری (ع) شرفیاب شدم و میخواستم در مورد امام پس از او سؤال کنم؛ ولی پیش از آن که سخنی بگویم فرمود: ای احمد! همانا خدای متعال از آن زمان که آدم را آفریده، زمین را از حجّت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجّت خدا، بلا از اهل زمین برداشته میشود و به برکت وجود او باران باریده و بهرههای زمینی بیرون میآید. عرض کردم: ای پسر رسول خدا (ص)! امام و جانشین پس از شما کیست؟! آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پس ری سه ساله که رویش همانند ماه تمام میدرخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجّتهای او گرامی نبودی، این پسرم را به تو نشان نمیدادم! همانا او هم نام و هم کنیه رسول خدا (ص) است و کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. گفتم: سرور من! آیا نشانه ای هست که قلبم به آن آرام گردد؟! در این هنگام آن کودک، لب به سخن گشود و به زبان عربی روان گفت: من بقیه الله در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت؛ ای احمد بن اسحاق، پس از این که با چشم خود میبینی در پی نشانه مباش!! احمد بن اسحاق گوید: پس از شنیدن این سخنان با شادمانی از خانه امام (ع) بیرون شدم...."[۸۲]. همچنین محمد بن عثمان[۸۳] و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل میکنند: چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: "پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید...."[۸۴]
|
پرسشهای وابسته
- چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ (پرسش)
- آیا کسی بعد از تولد امام مهدی را دیده است؟ (پرسش)
- آیا ممکن است گروهی اخباری را در موضوع ولادت امام مهدی جعل کرده باشند؟ (پرسش)
- آیا با اجماعی که شیعه قبول ندارد میتوان دلیل ولادت امام مهدی را اجماع قرار داد؟ (پرسش)
- آیا ممکن است که ولادت و وجود شخصی را در خارج با دلیل فلسفی اثبات نمود؟ (پرسش)
- گزارش حکیمه خاتون از ولادت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- حکیمه خاتون درباره چهل روزگی امام مهدی چه میفرماید؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۸
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۳۰ و شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۲۴
- ↑ ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۲۹ - ۳۳۱؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، پابهای ۴۶ و ۴۷؛ شیخ مفید، الارشاد و شیخ طوسی، الغيبه، فصل های دوم و سوم
- ↑ مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۱۱ - ۱۱۴
- ↑ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۷۲
- ↑ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۲۷۶
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۴۸ - ۲۵۰
- ↑ مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۲۰ - ۱۲۳. این کتاب از هشت عالم نسب شناس شاهد و دلیل آورده است.
- ↑ مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۲۳ - ۱۲۸، در این کتاب به هشت دانشمند بسنده شد، در حالی که تا ۱۲۸ دانشمند آمار داده شده است و این شهادت ها به یک قرن اختصاص ندارد
- ↑ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۴۸- ۱۵۱.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۳۹۸.
- ↑ مهدى کیست، ترجمه، ص ۲۸۷.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۹۵، ۹۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹؛ امامان بعد از من دوازده نفرند، اولشان علی بن ابی طالب (ع) است و آخرشان قائم، آنان خلفاء و اوصیاء منند و حجج خدا بر امتم بعد از من، اقرار کننده به آنها مؤمن و منکر آنها کافر است
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۲؛ ائمه پس از من دوازده تن هستند که اول ایشان تویی ای علی و آخر آنها قائمی است که خدای تعالی بر دستهای او مشارق و مغارب زمین را فتح کند
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۷؛ از ما خاندان دوازده مهدی خواهد بود که اولین آنها امیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع) است و آخرین آنها نهمین از فرزندان من است و او امام قائم به حق است و خدای تعالی زمین را به واسطه او پس از موت زنده کند و دین حق را به دست او بر همه ادیان چیره نماید گرچه مشرکان را ناخوش آید
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ امام پس از من فرزندم علی است، دستور او دستور من و سخن او سخن من و طاعت او طاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، دستور او دستور من و دستور پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد، سپس سکوت کرد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! امام پس از حسن کیست؟ او به شدّت گریست و سپس فرمود: پس از حسن فرزندش قائم به حق امام منتظر است.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۳؛ امام پس از من فرزندم حسن است و پس از حسن فرزندش قائم کسی که زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱؛ از جانب امام حسن عسکری، دو سال پیش از وفاتش پیامی به من رسید که از جانشین بعد از خود به من خبر داد، بار دیگر سه روز پیش از وفاتش پیامی رسید و از جانشین بعد از خود به من خبر داد.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۳؛امام حسن عسکری پسرش را به من نشان داد و فرمود، این است صاحب شما بعد از من.
- ↑ کمال الدین و التمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۸، ح ۷؛ سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا هب من نشان داد، او از نظر آفرینش و اخلاق شبیهترین مردم به رسول خداست. خدای تعالی او را در غیبتش جفظ فرماید سپس او را آشکار کند و او زمین را پر از عدل و داد فرماید همچنان که مملو از جور و ستم شده باشد
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹؛ من نزد امام عسکری (ع) بودم که از آن حضرت خبری که از پدران بزرگوارش روایت شده است پرسش کردند که زمین از حجّت الهی بر خلایق تا روز قیامت خالی نمیماند و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت درگذشته است. فرمود: این حقاست همچنان که روز روشن حق است. گفتند: ای فرزند رسول خدا حجّت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد، او امام و حجت پس از من است، کسی که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت درگذشته است، آگاه باشید که برای او غیبتی است که نادان در آن سرگردان شوند و مبطلان در آن هلاک گردند و کسانی که برای آن وقت معین کنند دروغ گویند، سپس خروج میکند و گویا به پرچمهای سپیدی مینگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتراز است
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲؛ غیبت طوسی، ص ۲۴۶؛ به خدمت صاحب الزمان رسیدم. فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و پسر آقای من هستید. فرمود: مقصودم این نبود. عرض کردم: خداوند مرا فدای شما بگرداند شما بفرمایید، فرمود: من آخرین وصی پیامبرم، خداوند به وسیله من، بلا را از خاندانم و شیعیانم برطرف میکند
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۱۴-۱۱۷.
- ↑ مروّج الذّهب، مسعودی، ج ۴، ص ۱۹۹
- ↑ ینابیع المودّة، قندوزی، ج ۳، ص ۱۱۴
- ↑ الزام النّاصب، شیخ حائری یزدی، ج ۱، ص ۳۴۰
- ↑ کشف الغمّه، علّامه اربلی، ج ۲، ص ۴۹۹
- ↑ الزام النّاصب، ج ۱، ص ۳۴۲
- ↑ - الزام النّاصب، ج۱، ص ۳۴۱
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۴۷.
- ↑ " سيرزقني اللّه ولدا بمنّه و لطفه "؛ محمّد باقر مجلسی ، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۳.
- ↑ " سَتَحْمِلِينَ وَلَداً وَ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴.
- ↑ " الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً يَحْفَظُهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴.
- ↑ " الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ زَعَمَتِ الظَّلَمَةُ أَنَ حُجَّةَ اللَّهِ دَاحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنَا فِي الْكَلَامِ لَزَالَ الشَّكُ "، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۴، ح ۲۱۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۵؛ همچنین ر. ک: الخرائج و الجرایح، ج ۱۰، ص ۴۵۷، ح ۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۵؛ باب ۴۳، ح ۲۵. همچنین ر. ک: علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۱۵۷؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۰۱.
- ↑ در اینجا تنها به موارد اندکی اشاره شده برای تفصیل بیشتر ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر؛ سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۵ تا ص ۲۰۰؛ همو، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقیق، مهدی علیزاده، ص ۱۸۸ تا ۱۹۸.
- ↑ یادآوری: برخی از اهل سنّت که ولادت حضرت مهدی (ع) را گزارش کردهاند، فقط آن را از دیدگاه شیعه بیان کردهاند، در حالی که عدهای گمان کردهاند تمام کسانی که ولادت آن حضرت را نقل کردهاند بر این باور هستند که آن حضرت به دنیا آمده است.
- ↑ سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ﻫ.ق.
- ↑ سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، به نقل از: وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲.
- ↑ سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، به نقل از: وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲.
- ↑ مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲.
- ↑ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۵۲ - ۵۷.
- ↑ خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت ج۱، ص۱۸۷-۱۹۱.
- ↑ الطوسی، الغیبة، ص ۲۲۳.
- ↑ «خداوند، نور خود را کامل خواهد گردانید، هرچند مشرکان را ناخوش آید"» سوره صف، آیه ۸.
- ↑ الطوسی، الغیبة، ص ۲۳۵.
- ↑ کمال الدین ۲، ۴۲۴، ینابیع المودة، صص ۴۴۹- ۴۵۱، الغیبة، طوسی، صص ۱۴۰- ۱۴۱.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۷۴.
- ↑ شیعه در اسلام (طبع قدیم) ص ۲۳۰/ بررسیهای اسلامی، ج ۱، ص ۲۳۰/ تعالیم اسلام، ص ۱۸۰.
- ↑ صحیح ترمذی، ج ۹، باب ما جاء فی المهدی/ سنن ابی داوود، ج۲، کتاب المهدی/ سنن ابن ماجه، ج ۲، باب خروج المهدی/ ینابیع الموده؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، محمد بن یوسف شافعی؛ نور الأبصار، شبلنجی/ الصواعق المحرقه، ابن حجر؛ الفصول المهمه، شیخ حر عاملی؛ صحیح مسلم. از منابع شیعی: الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی/ کمال الدین، شیخ صدوق/ اثبات الهداه، شیخ حر عاملی و بحارالانوار مجلسی. ج ۱ و ۵۲.
- ↑ در این باره میتوان به این منابع مراجعه کرد کفایه الاثر؛ بحارالانوار، ج ۱۳؛ غایة المرام؛ دلائل الامامه؛ کافی؛ منتخب الاثر و... و منابع اهل سنت: ابن خلکان در وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۴۵۱ و شبراوی در الاتحاف، ص ۱۷۹ و احمد بن یوسف قرمانی اخبار الدول، ص ۱۱۷ و ابی الفداء در المختصر، (تاریخ)، ج ۲، ص ۴۵ و ابوالفلاح حنبلی در شذرات الذهب، ج ۲، ص ۱۴۱ و ۱۵۰ و شبلنجی در نورالابصار، ص ۱۴۶ و ابن خلدون در تاریخ، ج ۴، ص ۱۱۵ و یافعی در تاریخ مرآت الجنان، ج ۲، ص ۱۰۷؛ به نقل از شیعه (خسروشاهی)، ص ۴۰۱.
- ↑ در کتاب منتخب الانوار المضیئه ص ۲۵۱.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۹۰.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنَ النَّاسِ الْأَنْبِيَاءَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ الرُّسُلَ وَ اخْتَارَنِي مِنَ الرُّسُلِ وَ اخْتَارَ مِنِّي عَلِيّاً وَ اخْتَارَ مِنْ عَلِيٍّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْحُسَيْنِ الْأَوْصِيَاءَ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ وَ هُوَ ظَاهِرُهُمْ وَ بَاطِنُهُمْ»؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۶۰؛ اثبات الوصیه، ص۲۶۶؛ دلائل الامامه، ص۲۴۰.
- ↑ «التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِكَ يَا حُسَيْنُ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُظْهِرُ لِلدِّينِ وَ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۱۰.
- ↑ «مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمَ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ...»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۷۹.
- ↑ «فِي التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِي سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ»؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۱۳۲.
- ↑ «... سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۱۳.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۴-۱۸۶.
- ↑ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً...»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۶۱.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ الغیبه، ص۲۴۵؛ کمالالدین، ج۲، باب ۴۲.
- ↑ الغیبه، ص۲۴۵؛ کمالالدین، ج۲، باب ۴۲، ح۵.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۷.
- ↑ شیخ صدوق، کمالالدین، ج۲، باب ۴۳، ح۱.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۷-۱۸۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۳۱، ح۸؛ الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ الغیبه، ص۲۵۹، ح۲۲۶؛ کمالالدین، ج۲، ص۳۸۴، باب ۴۳، ح۱.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۸.
- ↑ ر.ک: احقاقالحق و ازهاقالباطل، ج۱۳، ص۸۸.
- ↑ وفیات الأعیان، ج۳، ص۳۱۶.
- ↑ مروجالذهب، ج۴، ص۱۹۹
- ↑ الیواقیت و الجواهر، ج۳، ص۱۷۸.
- ↑ مطالب السول فی مناقب آل الرسول، ج۲، ص۸۸.
- ↑ الصواعق المحرقه، ص۲۰۸.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۸۸-۱۹۰.
- ↑ نوشته سید ثامر هاشم العمیدی، ترجمه مهدی علیزاده.
- ↑ کافی، ج ۱، باب ۷۶، ص ۳۲۸، ح ۲.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷ و ۳۸.
- ↑ کمال الدین، ص۴۲۴.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، باب ۳۸، ح ۱، ص ۸۰.
- ↑ او دومین نائب خاص امام مهدی (ع) در دوره غیبت صغری است.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲، ص ۱۶۲.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، باب ۴۲.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲، ص ۱۵۸.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۲۲ - ۱۲۵.