اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = امام علی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام علی]]{{ع}} است. "'''امام علی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام علی در قرآن]] | [[امام علی در حدیث]] | [[امام علی در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام علی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
* بنی نضیر که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] بسته بودند، آهنگ [[کشتن پیامبر]] {{صل}} کردند. [[پیامبر خدا]] که از خیزش‌های [[پنهان]] آنان پس از جریان [[احد]] [[آگاه]] شده بود، برای بررسی [[حقیقت]]، به سوی دژ آنان حرکت کرد و عنوان ظاهری این حرکت را پرداختِ [[خون]] بهای دو نفر از [[قبیله بنی عامر]] قرار داد. آنان، در آستان دژ، به ظاهر از [[پیامبر]] {{صل}} استقبال کردند و چون [[پیامبر خدا]] با یارانش در سایه دژ آرمیدند، نقشه [[قتل]] [[پیامبر]] {{صل}} را کشیدند و هنوز در مقدمات اجرای آن بودند که [[پیامبر خدا]] [[آگاه]] شد و بی آن که آنان بفهمند، راه [[مدینه]] را پیش گرفت. اکنون آنان [[پیمان]] را شکسته بودند. [[پیامبر]] {{صل}} پیشنهاد کرد که خانه‌های خویش را وا نهند و از آن دیار بروند؛ اما آنان خیره‌سری کردند و [[پیامبر]] {{صل}} هم در [[ربیع]] اول سال چهارم هجری، آنان را محاصره کرد و بنا به برخی گزارش‌ها پس از آن‌که ده نفر کشته دادند، با [[ذلت]] از آن دیار رفتند.
[[بنی نضیر]] که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] بسته بودند، آهنگ [[کشتن پیامبر]] {{صل}} کردند. [[پیامبر خدا]] که از خیزش‌های پنهان آنان پس از جریان [[احد]] [[آگاه]] شده بود، برای بررسی [[حقیقت]]، به سوی دژ آنان حرکت کرد و عنوان ظاهری این حرکت را پرداختِ [[خون]] بهای دو نفر از [[قبیله بنی عامر]] قرار داد. آنان، در آستان دژ، به ظاهر از [[پیامبر]] {{صل}} استقبال کردند و چون [[پیامبر خدا]] با یارانش در سایه دژ آرمیدند، نقشه [[قتل]] [[پیامبر]] {{صل}} را کشیدند و هنوز در مقدمات اجرای آن بودند که [[پیامبر خدا]] [[آگاه]] شد و بی آنکه آنان بفهمند، راه [[مدینه]] را پیش گرفت. اکنون آنان [[پیمان]] را شکسته بودند. [[پیامبر]] {{صل}} پیشنهاد کرد که خانه‌های خویش را وا نهند و از آن دیار بروند؛ اما آنان خیره‌سری کردند و [[پیامبر]] {{صل}} هم در [[ربیع]] اول [[سال چهارم هجری]]، آنان را محاصره کرد و بنا به برخی گزارش‌ها پس از آنکه ده نفر کشته دادند، با [[ذلت]] از آن دیار رفتند.
*[[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]]: چون [[پیامبر خدا]] به سوی بنی نضیر رو آورد، آنان را محاصره کرد و [[خیمه]] فرماندهی‌اش را در دورترین نقطه دشت متعلق به بنی حُطَمه بر پا کرد و چون شب در رسید، مردی از بنی نضیر، تیری به سوی آن [خیمه‌] پرتاب نمود که به [[خیمه]] اصابت کرد. پس [[پیامبر]] {{صل}} [[فرمان]] داد که خیمه‌اش را به دامنه کوه، منتقل کنند و [[مهاجران]] و [[انصار]]، گِردش را گرفتند. چون [[تاریکی]] همه جا را فرا گرفت،[[ امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] {{ع}} را نیافتند. [[مردم]] گفتند: ای [[پیامبر خدا]]! [[علی]] را نمی‌بینیم؟ فرمود: "[[گمان]] دارم که در پی [[اصلاح]] کار شماست". طولی نکشید که [[علی]] {{ع}}، سرِ [[یهودی]] تیرانداز را که "عزورا" نامیده می‌شد، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آورد و آن را پیش ایشان افکند. [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "چگونه این کار را کردی؟". گفت: من دیدم که این خبیث، گستاخ و نترس است. پس به کمینش نشستم و [با خود] گفتم: نکند که جرئت کند و در [[تاریکی]] شب، در پی غافلگیر کردن ما باشد که دیدم با شمشیرِ کشیده و همراه با نُه نفر از [[یاران]] یهودی‌اش پیش می‌آید. به او حمله کردم و سخت گرفتم تا وی را کشتم و یارانش گریختند و خیلی دور نشده‌اند، و اگر چند نفر با من بفرستی، [[امید]] دارم به آنان دست یابم. [[پیامبر خدا]]، ده نفر را با او روانه کرد که در میان آنان، ابو دُجانه سِماک بن خَرَشَه و [[سهل بن حنیف]] هم بودند که پیش از آن که [آنان‌] به دژ [[پناه]] برند، به آنان رسیدند و همه آنها را کشتند و سرهایشان را نزد [[پیامبر]] {{صل}} آوردند. ایشان هم [[فرمان]] داد که آنها را در یکی از چاه‌های بنی حُطَمه بیندازند و آن [اقدامات‌]، سبب [[فتح]] دژهای بنی نضیر شد<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۹۲.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۱.</ref>.


[[الارشاد (کتاب)|الارشاد]]: چون [[پیامبر خدا]] به سوی [[بنی نضیر]] رو آورد، آنان را محاصره کرد و [[خیمه]] فرماندهی‌اش را در دورترین نقطه دشت متعلق به بنی حُطَمه بر پا کرد و چون [[شب]] در رسید، مردی از [[بنی نضیر]]، تیری به سوی آن [خیمه‌] پرتاب نمود که به [[خیمه]] اصابت کرد. پس [[پیامبر]] {{صل}} [[فرمان]] داد که خیمه‌اش را به دامنه کوه، منتقل کنند و [[مهاجران]] و [[انصار]]، گِردش را گرفتند. چون [[تاریکی]] همه جا را فرا گرفت، [[امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] {{ع}} را نیافتند. [[مردم]] گفتند: ای [[پیامبر خدا]]! [[علی]] را نمی‌بینیم؟ فرمود: "[[گمان]] دارم که در پی [[اصلاح]] کار شماست". طولی نکشید که [[علی]] {{ع}}، سرِ [[یهودی]] تیرانداز را که "عزورا" نامیده می‌شد، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آورد و آن را پیش ایشان افکند. [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "چگونه این کار را کردی؟". گفت: من دیدم که این خبیث، گستاخ و نترس است. پس به کمینش نشستم و [با خود] گفتم: نکند که جرئت کند و در [[تاریکی]] [[شب]]، در پی غافلگیر کردن ما باشد که دیدم با شمشیرِ کشیده و همراه با نُه نفر از [[یاران]] یهودی‌اش پیش می‌آید. به او حمله کردم و سخت گرفتم تا وی را کشتم و یارانش گریختند و خیلی دور نشده‌اند، و اگر چند نفر با من بفرستی، [[امید]] دارم به آنان دست یابم. [[پیامبر خدا]]، ده نفر را با او روانه کرد که در میان آنان، ابو دُجانه سِماک بن خَرَشَه و [[سهل بن حنیف]] هم بودند که پیش از آنکه [آنان‌] به دژ [[پناه]] برند، به آنان رسیدند و همه آنها را کشتند و سرهایشان را نزد [[پیامبر]] {{صل}} آوردند. ایشان هم [[فرمان]] داد که آنها را در یکی از چاه‌های بنی حُطَمه بیندازند و آن [اقدامات‌]، سبب [[فتح]] دژهای [[بنی نضیر]] شد<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۹۲.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۱.</ref>
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل امام علی}}
{{مدخل امام علی}}
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
* [[نقش امام علی در جنگ بنی نضیر چه بود؟ (پرسش)]]
* [[نقش امام علی در جنگ بنی نضیر چه بود؟ (پرسش)]]
==منابع==
* [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
{{امام علی}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:اقدامات امام علی در جنگ‌ها]]
[[رده:اقدامات امام علی در جنگ‌ها]]
[[رده:مدخل گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]
[[رده:مدخل گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱

مقدمه

بنی نضیر که با مسلمانان پیمان بسته بودند، آهنگ کشتن پیامبر (ص) کردند. پیامبر خدا که از خیزش‌های پنهان آنان پس از جریان احد آگاه شده بود، برای بررسی حقیقت، به سوی دژ آنان حرکت کرد و عنوان ظاهری این حرکت را پرداختِ خون بهای دو نفر از قبیله بنی عامر قرار داد. آنان، در آستان دژ، به ظاهر از پیامبر (ص) استقبال کردند و چون پیامبر خدا با یارانش در سایه دژ آرمیدند، نقشه قتل پیامبر (ص) را کشیدند و هنوز در مقدمات اجرای آن بودند که پیامبر خدا آگاه شد و بی آنکه آنان بفهمند، راه مدینه را پیش گرفت. اکنون آنان پیمان را شکسته بودند. پیامبر (ص) پیشنهاد کرد که خانه‌های خویش را وا نهند و از آن دیار بروند؛ اما آنان خیره‌سری کردند و پیامبر (ص) هم در ربیع اول سال چهارم هجری، آنان را محاصره کرد و بنا به برخی گزارش‌ها پس از آنکه ده نفر کشته دادند، با ذلت از آن دیار رفتند.

الارشاد: چون پیامبر خدا به سوی بنی نضیر رو آورد، آنان را محاصره کرد و خیمه فرماندهی‌اش را در دورترین نقطه دشت متعلق به بنی حُطَمه بر پا کرد و چون شب در رسید، مردی از بنی نضیر، تیری به سوی آن [خیمه‌] پرتاب نمود که به خیمه اصابت کرد. پس پیامبر (ص) فرمان داد که خیمه‌اش را به دامنه کوه، منتقل کنند و مهاجران و انصار، گِردش را گرفتند. چون تاریکی همه جا را فرا گرفت، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع) را نیافتند. مردم گفتند: ای پیامبر خدا! علی را نمی‌بینیم؟ فرمود: "گمان دارم که در پی اصلاح کار شماست". طولی نکشید که علی (ع)، سرِ یهودی تیرانداز را که "عزورا" نامیده می‌شد، نزد پیامبر (ص) آورد و آن را پیش ایشان افکند. پیامبر (ص) به او فرمود: "چگونه این کار را کردی؟". گفت: من دیدم که این خبیث، گستاخ و نترس است. پس به کمینش نشستم و [با خود] گفتم: نکند که جرئت کند و در تاریکی شب، در پی غافلگیر کردن ما باشد که دیدم با شمشیرِ کشیده و همراه با نُه نفر از یاران یهودی‌اش پیش می‌آید. به او حمله کردم و سخت گرفتم تا وی را کشتم و یارانش گریختند و خیلی دور نشده‌اند، و اگر چند نفر با من بفرستی، امید دارم به آنان دست یابم. پیامبر خدا، ده نفر را با او روانه کرد که در میان آنان، ابو دُجانه سِماک بن خَرَشَه و سهل بن حنیف هم بودند که پیش از آنکه [آنان‌] به دژ پناه برند، به آنان رسیدند و همه آنها را کشتند و سرهایشان را نزد پیامبر (ص) آوردند. ایشان هم فرمان داد که آنها را در یکی از چاه‌های بنی حُطَمه بیندازند و آن [اقدامات‌]، سبب فتح دژهای بنی نضیر شد[۱].[۲]

جستارهای وابسته

  1. آخرین خطبه امام علی
  2. شهادت آرزوی امام علی
  3. پدر امام علی
  4. از ذو قار تا بصره‌
  5. ازدواج امام علی
  6. امارت امام علی در حدیث
  7. امامت امام علی در حدیث
  8. انواع دانش‌های امام علی
  9. انگیزه‌های دشمنی با امام علی
  10. ایثار امام علی در شب هجرت
  11. بازگشت خورشید برای امام علی
  12. اقدامات امام علی در جنگ بدر
  13. بیعت با امام علی
  14. اقدامات امام علی در جنگ تبوک
  15. ترور امام علی
  16. توطئه برای ترور امام علی
  17. جایگاه علمی امام علی
  18. اقدامات امام علی در جنگ احد
  19. اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
  20. اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
  21. اقدامات امام علی در جنگ حنین
  22. خبر دادن پیامبر از شهادت علی
  23. خلافت امام علی در حدیث
  24. اقدامات امام علی در جنگ خندق
  25. اقدامات امام علی در جنگ خیبر
  26. داوری‌های امام علی
  27. دشمنان امام علی
  28. دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
  29. دلایل تنهایی امام علی
  30. حب امام علی
  31. رویارویی امام علی با ناکثین
  32. زیان‌های دشمنی با امام علی
  33. سیاست‌های اجتماعی امام علی
  34. سیاست‌های اداری امام علی
  35. سیاست‌های اقتصادی امام علی
  36. سیاست‌های امنیتی امام علی
  37. سیاست‌های جنگی امام علی
  38. سیاست‌های حکومتی امام علی
  39. سیاست‌های فرهنگی امام علی
  40. سیاست‌های قضایی امام علی
  41. سیمای امام علی
  42. شکست بت‌ها توسط امام علی
  43. شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
  44. عصمت امام علی در حدیث
  45. علم امام علی در حدیث
  46. امام علی از زبان اهل بیت
  47. امام علی از زبان دشمنانش
  48. امام علی از زبان قرآن
  49. امام علی از زبان همسران پیامبر
  50. امام علی از زبان پیامبر
  51. امام علی از زبان یارانش
  52. امام علی از زبان یاران پیامبر
  53. امام علی از زبان خودش
  54. غلو در دوست داشتن امام علی
  55. اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
  56. فرزندان امام علی
  57. لقب‌های امام علی
  58. مأموریت امام علی
  59. محبوبیت امام علی
  60. محدودیت‌های امام علی در انتخاب کارگزاران
  61. هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
  62. نافرمانی سپاه امام علی
  63. نام‌های امام علی
  64. نسب امام علی
  65. نیرنگ‌های دشمنان امام علی
  66. هدایت امام علی در حدیث
  67. وراثت امام علی در حدیث
  68. وصایت امام علی در حدیث
  69. ولادت امام علی
  70. ولایت امام علی در حدیث
  71. ویژگی‌های اخلاقی امام علی
  72. ویژگی‌های اعتقادی امام علی
  73. ویژگی‌های امام علی
  74. ویژگی‌های جنگی امام علی
  75. ویژگی‌های دشمنان امام علی
  76. ویژگی‌های دوستداران امام علی
  77. ویژگی‌های سیاسی امام علی
  78. ویژگی‌های عملی امام علی
  79. پذیرفته شدن دعاهای امام علی
  80. پرورش امام علی
  81. پس از شهادت امام علی
  82. پیشگویی امام علی
  83. کارگزاران امام علی
  84. کنیه‌های امام علی
  85. کین‌ورزی به امام علی
  86. یاران امام علی
  87. یاری خواستن امام علی از کوفیان‌
  88. یوم‌الدار

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس