سیاستهای حکومتی امام علی
اسباب ماندگاری دولتها
برپا داشتن عدالت: امام علی (ع): آنکه به عدالتْ رفتار کند، خداوند، از دولتش پاسداری کند[۱]. امام علی (ع): پایداری مملکت، در عدالت است[۲]. امام علی (ع): خداوندِ سبحان، عدالت را استواری مردم، پاکی از ستمها و گناهان، و سبب تحقق و اجرای اسلام، قرار داد[۳]. امام علی (ع): هرگاه شهروندان، حقوق زمامدار را به جا آورند و زمامدار، حقوق شهروندان را به جا آورد، حق در میان آنان، عزیز گردد، و آیین دینداری بر پا شود، و نشانههای عدالت، استوار گردد، و سنتها بر روش درست، جاری شوند، و در پرتو آن، زمانه به صلاح گراید، و بقای دولت، جای امیدواری باشد، و آرزوهای دشمنان، به ناامیدی گراید[۴].
تدبیر نیکو: امام علی (ع): آنکه سیاستی نیکو پیشه سازد، آقاییاش دوام یابد[۵]. امام علی (ع): در پرتوِ سیاست نیکو، تربیتِ درست انجام گیرد[۶].
رفتار نیکو امام علی (ع): رفتار نیکو، زیبایی قدرت و پناهگاه حکومت است[۷].
بیداری و مراقبت از کارها: امام علی (ع): از نشانههای [پایداری] دولت، بیداری برای مراقبت کارهاست[۸].
اسباب زوال دولتها
ستمگری: امام علی (ع): بدترینِ حکمرانان، کسانیاند که بر شهروندان خود، ستم روا دارند[۹]. امام علی (ع): آنکه بر شهروندان خویش ستم ورزد، مخالفان خود را یاری رسانده است[۱۰]. امام علی (ع)- به زیاد بن ابیه-: عدالتْ پیشه ساز و از بیداد و ستم بپرهیز؛ چرا که بیداد، به آوارگی وا دارد و ستم، شمشیر به میان آرد[۱۱].
تدبیر نادرست: امام علی (ع): تدبیر نادرست، سبب هلاکت گردد[۱۲]. امام علی (ع): با چهار چیز، بر پشت کردن [حکومت]، استدلال شود: تدبیر نادرست، زشتی اسراف، کمی عبرت گرفتن، و عذرخواهی فراوان[۱۳].
خودکامگی: امام علی (ع)- از حکمتهای منسوب به ایشان-: خودکامگی، حسادت را برانگیزد، و حسادتْ دشمنی آورد، و دشمنی، سبب اختلاف گردد، و اختلاف، باعث جدایی شود، و جدایی، سستی آورد، و سستی، سبب خواری گردد، و خواری، دولت را نابود سازد و نعمتها را از میان بِبَرد[۱۴].
ضایع کردن اصول و مبانی: امام علی (ع): استدلال شود بر پشت کردن حکومتها به چهار چیز: ضایع کردن اصول [و مبانی]، چنگ زدن به فروع، به کار گماردن فرومایگان، و کنار گذاردن نخبگان[۱۵].
توصیههایی در روابط اجتماعی - سیاسی
دیگران را با خود سنجیدن: امام علی (ع)- از سفارش وی به فرزندش محمد بن حنفیه-: فرزندم! به تمام مردم نیکی کن، چنان که دوست داری به تو نیکی شود، و برای آنان، خوش بخواه آنچه برای خویش خوش میداری، و زشت شمار از خود، آنچه را از دیگران زشت میشماری، و با تمام مردم، خُلق و خویت را نیک گردان، تا وقتی از آنان دور شدی، به سویت پَر کشند و هنگامی که مُردی، بر تو بگریند و بگویند: "ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم" و از کسانی مباش که هنگام مرگشان گفته میشود: "سپاسْ خدای را که پرورنده جهانیان است!"[۱۶].
پرهیز از دشمنی: امام علی (ع): بپرهیزید... از کینه هم را در دل داشتن و تخم نفاق در سینه کاشتن، و از هم بریدن و دست از یاری یکدیگر کشیدن[۱۷]. امام علی (ع): اوج نادانی، دشمنی با مردم است[۱۸].
وفا به پیمان: امام علی (ع): ای مردم! به درستی که وفا، همزاد راستی است، و هیچ سپری بازدارندهتر از آن نمیشناسم. آنکه از چگونگی رستاخیزْ آگاه شود، دغلکاری نکند. در زمانهای به سر میبریم که بسیاری از مردمان، دغلکاری را زیرکی دانستهاند و نادانان، آنها را چارهاندیشی خوانند[۱۹].
استقلال فرهنگی: امام صادق (ع): امیرمؤمنان، همیشه میفرمود: "این امت، همیشه در نیکبختی به سر برَند تا وقتی که لباس بیگانگان را نپوشند و غذای بیگانگان را نخورند؛ اما وقتی چنین کردند، خداوند، آنان را به خواری اندازد"[۲۰].[۲۱]
برنامههای سیاسی]] امیرمؤمنان(ع)
حضرت امیر(ع) پس از به دست گرفتن مقام خلافت، حکام ستمگر منصوب از طرف عثمان را عزل نمود و فقط ابوموسی اشعری را به صلاحدید مالک اشتر در حکومت کوفه ابقا نمود[۲۲]. برای دیگر ولایات نیز حاکمانی نصب فرمود[۲۳]. در همان اوان، مغیرة بن شعبه ثقفی که از زیرکان برجسته عرب به شمار میآمد[۲۴]، نزد آن حضرت آمد و از ابقای معاویه و برخی دیگر از کارگزاران عثمان طرفداری نمود[۲۵] و پیشنهاد کرد طلحه و زبیر را والی بصره و کوفه نماید[۲۶]. علی(ع) پیشنهاد وی را نپذیرفت. گفتوگوهای حضرت امیر(ع) و مغیره در زمینه عزل و نصبها و اظهار نظرهای ابن عباس و مواردی امام حسن مجتبی(ع) در این باره، در بیشتر متون تاریخی آمده است. مؤلفان کتاب بیعة علی بن ابیطالب، از اساس، منکر نصیحت مغیره به حضرت امیر(ع) هستند و آن را روایتی ضعیف و موضوعه میدانند که از طریق سیف بن عمر نقل شده است و سیف را نیز کذاب و وضاع میدانند[۲۷]. کارنامه زندگی مغیره تا هنگام مرگ، سیاه و سرشار از فساد و نیرنگ است. ابن ابیالحدید مینویسد: بیشتر عمر او چیزی جز نابکاریها و برآوردن خواستههای نفسانی و شکم و یاری دادن تبهکاران و گذران وقت در نافرمانی خدا نبوده است[۲۸].
گذشته از درستی یا نادرستی این روایت، این پیشنهاد مغیره، حاکمیت معاویه و طلحه و زبیر بر شام و عراق، به معنای محاصره امیرمؤمنان(ع) در حجاز بود. برخی این ملاقات و پیشنهادهای مغیره را مأموریت برای توطئههای سیاسی و نظامی بنیامیه، از جمله راه انداختن بلوای ناکثین میدانند[۲۹]. حضرت امیر(ع) واگذاری نقش سیاسی ممتاز به طلحه و زبیر را به مصلحت نمیدانستند. در بیشتر متون تاریخی نقل شده است که آن دو، خواهان دستیابی به حکومت بصره و کوفه بودند. بعضی روایت کردهاند که علی(ع) فرمانداری یمن را به طلحه، و یمامه و بحرین را به زبیر داد و به خاطر بروز حرص و آزِ ریاست از آن دو، حکم فرمانداری را از آنها بازپس گرفت. آن دو نیز از این کار برآشفتند[۳۰]. بررسی سوابق سیاسی طلحه و زبیر از زمان خلفای نخستین، نشانگر حب جاه و ریاستطلبی و عدم اعتماد به آن دو است. نگاهی گذرا به روابط طلحه و زبیر و عثمان، این حقیقت را روشن میسازد. طلحه و زبیر، از رهگذر روابط حسنه با عثمان، به مال و منال فراوانی دست یافته بودند. طلحه در شورای شش نفره خلافت، به عثمان رأی داد[۳۱]. زبیر نیز بنا به نقل برخی متون تاریخی، جایگاه خاصی نزد عثمان داشت[۳۲]؛ حتی در برههای از زمان، عثمان وی را به وصایت خود منصوب نموده بود[۳۳].
با این همه، آن دو، برای رسیدن به خلافت و قدرت، در سلک مخالفان درجه اول عثمان درآمدند و در قتل وی کوشیدند. در این باره از علی(ع) روایت شده است که میفرماید: «... وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ...»؛ «آنها حقی را طلب میکنند که خود ترک کردهاند و خونی را میخواهند که خود ریختهاند.»..[۳۴]. عثمان، طلای زیادی به طلحه داده بود و چون او با ناسپاسی در قتل وی کوشا بود، نفرینش کرد[۳۵]. افرادی با این ویژگیها و سابقهها که هدفی جز برآوردن امیال نفسانی خود نداشتند و در این راه، از دست زدن به هیچ کاری پرهیز نداشتند، نمیتوانستند مورد اعتماد حضرت امیر(ع) قرار گیرند. آن حضرت در گفتوگویی با محمد بن طلحه، نگرانی خود را از انتصاب طلحه و زبیر به مناصب بالای حکومتی ابراز کرده، با اعلام پاسخ منفی میفرماید: نه، به خدا سوگند که در آن صورت، فساد، همانند کرم در همه جا رخنه میکند و از همه جانب، عرصه گیتی بر من تنگ میشود[۳۶]. در این نکته نیز باید دقت کرد که کوفه و بصره دارای موقعیت ویژهای بودند. در این باره، در یک تحلیل تاریخی آمده است:... طلحه و زبیر تقاضا داشتند حکومت بصره و کوفه به آنان واگذار شود و بعضی مشاوران امام این کار را برای راضی نگه داشتن آنان، لازم میدانستند. کوفه و بصره در آن روز، دو اردوگاه بزرگ اسلام و مرکز حکومت همه قلمرو شرقی خلافت یعنی ارمنستان و ایران تا دربند قفقاز و حدود آسیای مرکزی و مرزهای هندوستان بود. معاویه نیمِ غربی قلمرو خلافت را در دست داشت و این مناطق، عملاً زیر نفوذ مدینه نبود. در این وضع آشفته، در اختیار سپردن نیمِ شرقی خلافت به کسانی چون طلحه و زبیر که تمایلات و تقاضایشان، از پیش آشکار بود، پیش درآمد خوشی نبود[۳۷].
فجایعی که بعدها در جنگ جمل رخ نمود، نشان داد که مواضع حضرت امیر(ع) در عدم انتصاب آن دو، چقدر دوراندیشانه و سنجیده بوده است. اینگونه سیاستهای اصولی و کارآمد آن حضرت، توانست قلمرو غربی و شرقی جهان اسلام را به جز شام، به سرعت ضمیمه حکومت اسلامی به رهبری حضرتش نماید. شام نیز در آستانه سقوط بود که متأسفانه انحرافات به وجود آمده در مسیر خلافت اسلامی و عمق توطئهها، تقدیر دیگری را برای خلافت اسلامی رقم زد و جهان را از انوار پر فیض علوی محروم ساخت.[۳۸]
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
منابع
پانویس
- ↑ «الإمام علی (ع): مَن عَمِلَ بِالعَدلِ حَصنَ اللهُ مُلکهُ» (غرر الحکم، ح ۸۷۲۲).
- ↑ «عنه (ع): ثَباتُ المُلک فِی العَدلِ» (المواعظ العددیة، ص ۵۴).
- ↑ «عنه (ع): جَعَلَ اللهُ- سُبحانَهُ- العَدلَ قِواماً لِلأَنامِ، وتَنزیهاً مِنَ المَظالِمِ وَالآثامِ، وتَسنِیةً لِلإِسلامِ» (غرر الحکم، ح ۴۷۸۹).
- ↑ «عنه (ع): إذا أدتِ الرعِیةُ إلَی الوالی حَقهُ، وأدی الوالی إلَیها حَقها عَز الحَق بَینَهُم، وقامَت مَناهِجُ الدینِ، وَاعتَدَلَت مَعالِمُ العَدلِ، وجَرَت عَلی أذلالِهَا السنَنُ، فَصَلَحَ بِذلِک الزمانُ، وطُمِعَ فی بَقاءِ الدولَةِ، ویئِسَت مَطامِعُ الأَعداءِ» (نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶).
- ↑ «الإمام علی (ع): مَن حَسُنَت سِیاسَتُهُ دامَت رِیاسَتُهُ» (غرر الحکم، ح ۸۴۳۸).
- ↑ «عنه (ع): بِحُسنِ السیاسَةِ یکونُ الأَدَبُ الصالِحُ» (الکافی، ج ۱، ص ۲۸، ح ۳۴).
- ↑ «عنه (ع): حُسنُ السیرَةِ جَمالُ القُدرَةِ، وحِصنُ الإِمرَةِ» (غرر الحکم، ح ۴۸۴۷).
- ↑ «عنه (ع): مِن أماراتِ الدولَةِ الیقَظَةُ لِحِراسَةِ الامورِ» (غرر الحکم، ح ۹۳۶۰).
- ↑ «عنه (ع): شَر الامَراءِ مَن ظَلَمَ رَعِیتَهُ» (غرر الحکم، ح ۵۷۱۷).
- ↑ «عنه (ع): مَن ظَلَمَ رَعِیتَهُ نَصَرَ أضدادَهُ» (غرر الحکم، ح ۷۸۱۵).
- ↑ «عنه (ع)- لِزِیادِ بنِ أبیهِ-: استَعمِلِ العَدلَ، وَاحذَرِ العَسفَ وَالحَیفَ؛ فَإِن العَسفَ یعودُ بِالجَلاءِ، وَالحَیفَ یدعو إلَی السیفِ» (نهج البلاغة، حکمت ۴۷۶).
- ↑ «الإمام علی (ع): سوءُ التدبیرِ سَبَبُ التدمیرِ» (غرر الحکم، ح ۵۵۷۱).
- ↑ «عنه (ع): یستَدَل عَلَی الإِدبارِ بِأَربَعٍ: سوءِ التدبیرِ، وقُبحِ التبذیرِ، وقِلةِ الِاعتِبارِ، وکثرَةِ الِاعتِذارِ» (غرر الحکم، ح ۱۰۹۵۸).
- ↑ «عنه (ع)- فِی الحِکمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ-: الِاستِئثارُ یوجِبُ الحَسَدَ، وَالحَسَدُ یوجِبُ البِغضَةَ، وَالبِغضَةُ توجِبُ الِاختِلافَ، وَالِاختِلافُ یوجِبُ الفُرقَةَ، وَالفُرقَةُ توجِبُ الضعفَ، وَالضعفُ یوجِبُ الذل، وَالذل یوجِبُ زَوالَ الدولَةِ وذَهابَ النعمَةِ» (شرح نهج البلاغة، ج ۲۰، ص ۳۴۵، ح ۹۶۱).
- ↑ «عنه (ع): یستَدَل عَلی إدبارِ الدوَلِ بِأَربَعٍ: تَضییعِ الاصولِ، وَالتمَسک بِالفُروعِ، وتَقدیمِ الأَراذِلِ، وتَأخیرِ الأَفاضِلِ» (غرر الحکم، ح ۱۰۹۶۵).
- ↑ «الإمام علی (ع)- فی وَصِیتِهِ لِابنِهِ مُحَمدِ بنِ الحَنَفِیةِ-: یا بُنَی!... أحسِن إلی جَمیعِ الناسِ کما تُحِب أن یحسَنَ إلَیک، وَارضَ لَهُم ما تَرضاهُ لِنَفسِک، وَاستَقبِح مِن نَفَسِک ما تَستَقبِحُهُ مِن غَیرِک، وحَسن مَعَ جَمیعِ الناسِ خُلُقَک، حَتی إذا غِبتَ عَنهُم حَنوا إلَیک، وإذا مِت بَکوا عَلَیک. وقالوا: إنا للهِ وإنا إلَیهِ راجِعونَ، ولا تَکن مِنَ الذین یقالُ عِندَ مَوتِهِ: الحَمدُ للهِ رَب العالَمینَ» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۷، ح ۵۸۳۴).
- ↑ «عنه (ع): اجتَنِبوا... مِن تَضاغُنِ القُلوبِ، وتَشاحُنِ الصدورِ، وتَدابُرِ النفوسِ، وتَخاذُلِ الأَیدی» (نهج البلاغة، خطبه ۱۹۲).
- ↑ «عنه (ع): رَأسُ الجَهلِ مُعاداةُ الناسِ» (غرر الحکم، ح ۵۲۴۷).
- ↑ «عنه (ع): أیهَا الناسُ! وإن الوَفاءَ تَوأَمُ الصدقِ، ولا أعلَمُ جُنةً أوقی مِنهُ، وما یغدِرُ مَن عَلِمَ کیفَ المَرجِعُ، ولَقَد أصبَحنا فی زَمانٍ قَدِ اتخَذَ أکثَرُ أهلِهِ الغَدرَ کیساً، ونَسَبَهم أهلُ الجَهلِ فیهِ إلی حُسنِ الحیلَةِ» (نهج البلاغة، خطبه ۴۱).
- ↑ «الإمام الصادق (ع): کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ (ع) یقولُ: لا تَزالُ هذِهِ الامةُ بِخَیرٍ ما لَم یلبَسوا لِباسَ العَجَمِ، ویطعَموا أطعِمَةَ العَجَمِ، فَإذا فَعَلوا ذلِک ضَرَبَهُم اللهُ بِالذل» (المحاسن، ج ۲، ص ۱۷۸، ح ۱۵۰۴).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۳۱۴-۳۱۹.
- ↑ ر.ک: احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۲؛ دینوری، ابو حنیفه، الاخبار الطوال، ص۱۴۱.
- ↑ ذهبی، شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۰۸.
- ↑ ر.ک: طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۳۹.
- ↑ نویری، شهاب الدین احمد، نهایة الارب، ج۲۰، ص۱۶ - ۱۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ص۲۰۹.
- ↑ خالدی، ام المالک و مالکی، حسن بن فرحان، بیعة علی بن ابیطالب، ص۱۸۳.
- ↑ ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۰؛ طائی، نجاح، نظریات الخلیفتین، ج۲، ص۲۱۲؛ ابن هلال ثقفی، الغارات، ص۳۵۴؛ ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج۱۸، ص۲۶۴؛ شیخ مفید، الجمل، ص۱۱۷.
- ↑ طائی، نجاح، نظریات الخلیفتین، ج۲، ص۲۱۳؛ پاینده، ابوالقاسم، علی ابرمرد تاریخ، ص۶۶.
- ↑ احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۰.
- ↑ دینوری، ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص٣٠.
- ↑ مادلونگ، ویلفرد، جانشینی حضرت محمد(ص)، ترجمه احمد نمایی و دیگران، ص۱۲۶، به نقل از: بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ص۱۳؛ ابن شبه تاریخ المدینة المنوره، ص۱۰۵۵؛ ذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۲.
- ↑ مادلونگ، ویلفرد، جانشینی حضرت محمد(ص)، ص۱۲۶، به نقل از زبیری، نسب قریش، ص۱۰۶؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۰۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۵.
- ↑ بهبودی، محمدباقر، سیره علوی، ص۹۷ به نقل از: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶.
- ↑ ر.ک: پاینده، ابوالقاسم، علی ابرمرد تاریخ، ص۶۷.
- ↑ ملکی میانجی، علی، مقاله «ناکثین»، دانشنامه امام علی ج۹ ص ۵۶.