بحث:حدیث سفینه نوح: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'حدیث متواتر ثقلین' به 'حدیث متواتر ثقلین')
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای قاضی زاده==
یکی از احادیث متواتر و مشهوری که مشاهیر [[اهل سنت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند، [[حدیث]] "[[سفینه نوح]]" است که [[شایستگی]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} را جهت [[پیشوایی]] [[مسلمانان]] بیان می‌کند بلکه بر [[لزوم]] [[رهبری]] آنان اشعار دارد. [[ابوذر غفاری]] [[نقل]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "مثل [[اهل بیت]] من میان شما همانند [[کشتی نوح]] است، هر کس بر آن نشست [[نجات]] یافت و آن کسی که از آن روی گردانید، [[غرق]] شد"<ref>کنز العمال، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. از این [[تشبیه]] بر می‌آید که هر کس در [[وظیفه]] مکتبی مسئولیّت‌های [[دینی]] و خط‌مشی [[زندگی]]، از [[اهل بیت]] [[الهام]] بگیرد و در عمل به [[اطاعت]] از [[فرامین]] آنها ملتزم گردد، از [[عذاب]] [[رهایی]] خواهد داشت و آنکه [[نافرمانی]] کند و از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} فاصله بگیرد، در غرقاب حوادث [[غرق]] خواهد شد. از این [[حدیث]] و [[احادیث]] مشابه می‌توان [[عصمت اهل بیت]] را نیز فهمید.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۱۶.</ref>.
یکی از [[احادیث متواتر]] و مشهوری که مشاهیر [[اهل سنت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند، [[حدیث]] "[[سفینه نوح]]" است که [[شایستگی]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} را جهت [[پیشوایی]] [[مسلمانان]] بیان می‌کند بلکه بر [[لزوم]] [[رهبری]] آنان اشعار دارد. [[ابوذر غفاری]] [[نقل]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "مثل [[اهل بیت]] من میان شما همانند [[کشتی نوح]] است، هر کس بر آن نشست [[نجات]] یافت و آن کسی که از آن روی گردانید، [[غرق]] شد"<ref>کنز العمال، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. از این [[تشبیه]] بر می‌آید که هر کس در [[وظیفه]] مکتبی مسئولیّت‌های [[دینی]] و خط‌مشی [[زندگی]]، از [[اهل بیت]] [[الهام]] بگیرد و در عمل به [[اطاعت]] از [[فرامین]] آنها ملتزم گردد، از [[عذاب]] [[رهایی]] خواهد داشت و آنکه [[نافرمانی]] کند و از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} فاصله بگیرد، در غرقاب حوادث [[غرق]] خواهد شد. از این [[حدیث]] و [[احادیث]] مشابه می‌توان [[عصمت اهل بیت]] را نیز فهمید.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۱۶.</ref>.
==مقدمه==
==مقدمه==
* [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها [[اهل بیت]]{{عم}} خود را به [[کشتی نوح]] [[تشبیه]] کرده که هرکه بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هرکه جا بماند هلاک می‌شود. در [[طوفان]] [[نوح]]، هرکس از [[مؤمنان]] و نیز از حیوانات که سوار [[کشتی نوح]] شدند، از آن [[طوفان]] عالمگیر که [[عذاب الهی]] بود [[نجات]] یافتند و هرکس که از آن جدا ماند حتّی اگر پسر [[نوح]] بود [[غرق]] شد. [[کشتی نوح]]، سمبل [[نجات]] از غرقاب‌ها و ایمنی در تلاطم طوفان‌هاست. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|"إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ "}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۷ به نقل از کمال الدین صدوق، امالی طوسی، احتجاج طبرسی و...</ref>، مثل [[اهل بیت]]{{عم}} من در میان شما، مثل [[کشتی نوح]] از [[قوم]] اوست، هرکس که بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هرکس عقب و جا بماند، [[غرق]] می‌شود. این مضمون، در [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[أئمه]] [[معصومین]] با عبارت‌های مختلف بیان شده است. غیر از واژۀ سفینه، با "فلک" هم که به همان معنی است ذکر شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَها"}}<ref>«ما کشتی‌های جاری در دریاهای طوفانی و امواج شدیدیم، هرکس بر این کشتی‌ها سوار شود آسوده گردد و هرکه آنها را ترک کند غرق می‌شود» اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۸</ref> گویا [[پیامبر]] از ورای حوادث، امواج مهلک و طوفان‌های سهمگین را می‌دید که [[امت اسلامی]] را دستخوش امواج و گرداب‌ها خواهد ساخت و بسیاری دچار این موج‌ها شده [[غرق]] و [[گمراه]] خواهند گشت. [[اهل بیت]] خویش را به عنوان [[کشتی]] نجات‌بخشی معرفی کرد تا [[امّت]] با تمسّک به [[ولایت]] و [[امامت]] آنان، تباه و [[گمراه]] نشوند. در [[حدیث]] معروف {{متن حدیث| إِنَّ الْحُسَيْنَ مِصْبَاحُ الْهُدَى وَ سَفِينَةِ النَّجَاةِ}} نیز به [[نجات‌بخش]] بودن [[کشتی]] [[حسینی]] در امواج حوادث و [[فتنه‌ها]] اشاره کرده است. [[حدیث سفینه]]، از یک‌سو [[گمراه]] بودن خطوط و افکار و راه‌های غیر [[اهل بیت]] را می‌رساند، از سویی راه درست و منتهی به ساحل امن و [[ایمان]] را. پس [[واجب]] است که از این [[خاندان]] [[اطاعت]] شود و [[رهبری]] آنان پذیرفته گردد تا [[امت]] به [[سعادت]] برسد. این مضمون حتی در [[ادبیات]] نیز فراوان مطرح شده و این [[خاندان]]، همچون [[نوح]] [[نجات‌بخش]] معرفی شده‌اند. چه [[غم]] دیوار [[امّت]] را که باشد چون تو [[پشتیبان]] چه [[بیم]] از موج بحر آن را که باشد [[نوح]]، کشتیبان. از این باب است نامگذاری کتاب "و رکبت السّفینة" (سوار [[کشتی]] شدم) از [[مروان]] خلیفات، یکی از آنان که با مطالعه و آزاداندیشی به [[حقانیت]] تشیّع و [[مکتب]] [[اهل بیت]] پی برد و این تحوّل [[فکری]] و [[اعتقادی]] را نوعی سوار شدن بر [[کشتی نجات‌بخش]] [[عترت]] [[پیامبر]] دانست. [[حدیث سفینه]] از بزرگترین منقبتهای [[اهل بیت]] به شمار می‌رود که در [[کتب حدیث]] آمده است.<ref>برای منابع این حدیث و نقل‌های گوناگون آن، ر. ک: نفحات الازهار (خلاصۀ عبقات)، ج ۴، احقاق الحق ج ۸ص ۲۶۹، بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۱۲۰، اهل البیت فی الکتاب و السنّه ص ۸۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۴.</ref>
* [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها [[اهل بیت]]{{عم}} خود را به [[کشتی نوح]] [[تشبیه]] کرده که هرکه بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هرکه جا بماند هلاک می‌شود. در [[طوفان]] [[نوح]]، هرکس از [[مؤمنان]] و نیز از حیوانات که سوار [[کشتی نوح]] شدند، از آن [[طوفان]] عالمگیر که [[عذاب الهی]] بود [[نجات]] یافتند و هرکس که از آن جدا ماند حتّی اگر پسر [[نوح]] بود [[غرق]] شد. [[کشتی نوح]]، سمبل [[نجات]] از غرقاب‌ها و ایمنی در تلاطم طوفان‌هاست. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|"إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ "}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۷ به نقل از کمال الدین صدوق، امالی طوسی، احتجاج طبرسی و...</ref>، مثل [[اهل بیت]]{{عم}} من در میان شما، مثل [[کشتی نوح]] از [[قوم]] اوست، هرکس که بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هرکس عقب و جا بماند، [[غرق]] می‌شود. این مضمون، در [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[أئمه]] [[معصومین]] با عبارت‌های مختلف بیان شده است. غیر از واژۀ سفینه، با "فلک" هم که به همان معنی است ذکر شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَها"}}<ref>«ما کشتی‌های جاری در دریاهای طوفانی و امواج شدیدیم، هرکس بر این کشتی‌ها سوار شود آسوده گردد و هرکه آنها را ترک کند غرق می‌شود» اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۸</ref> گویا [[پیامبر]] از ورای حوادث، امواج مهلک و طوفان‌های سهمگین را می‌دید که [[امت اسلامی]] را دستخوش امواج و گرداب‌ها خواهد ساخت و بسیاری دچار این موج‌ها شده [[غرق]] و [[گمراه]] خواهند گشت. [[اهل بیت]] خویش را به عنوان [[کشتی]] نجات‌بخشی معرفی کرد تا [[امّت]] با تمسّک به [[ولایت]] و [[امامت]] آنان، تباه و [[گمراه]] نشوند. در [[حدیث]] معروف {{متن حدیث| إِنَّ الْحُسَيْنَ مِصْبَاحُ الْهُدَى وَ سَفِينَةِ النَّجَاةِ}} نیز به [[نجات‌بخش]] بودن [[کشتی]] [[حسینی]] در امواج حوادث و [[فتنه‌ها]] اشاره کرده است. [[حدیث سفینه]]، از یک‌سو [[گمراه]] بودن خطوط و افکار و راه‌های غیر [[اهل بیت]] را می‌رساند، از سویی راه درست و منتهی به ساحل امن و [[ایمان]] را. پس [[واجب]] است که از این [[خاندان]] [[اطاعت]] شود و [[رهبری]] آنان پذیرفته گردد تا [[امت]] به [[سعادت]] برسد. این مضمون حتی در [[ادبیات]] نیز فراوان مطرح شده و این [[خاندان]]، همچون [[نوح]] [[نجات‌بخش]] معرفی شده‌اند. چه [[غم]] دیوار [[امّت]] را که باشد چون تو [[پشتیبان]] چه [[بیم]] از موج بحر آن را که باشد [[نوح]]، کشتیبان. از این باب است نامگذاری کتاب "و رکبت السّفینة" (سوار [[کشتی]] شدم) از [[مروان]] خلیفات، یکی از آنان که با مطالعه و آزاداندیشی به [[حقانیت]] تشیّع و [[مکتب]] [[اهل بیت]] پی برد و این تحوّل [[فکری]] و [[اعتقادی]] را نوعی سوار شدن بر [[کشتی نجات‌بخش]] [[عترت]] [[پیامبر]] دانست. [[حدیث سفینه]] از بزرگترین منقبتهای [[اهل بیت]] به شمار می‌رود که در [[کتب حدیث]] آمده است.<ref>برای منابع این حدیث و نقل‌های گوناگون آن، ر. ک: نفحات الازهار (خلاصۀ عبقات)، ج ۴، احقاق الحق ج ۸ص ۲۶۹، بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۱۲۰، اهل البیت فی الکتاب و السنّه ص ۸۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۴.</ref>
خط ۳۶: خط ۳۵:


[[نصوص]] معتبری هم در خصوص [[امیر المؤمنین]]{{ع}} وارد شده که بر [[عصمت]] دلالت دارد مانند [[روایات]] [[همراهی]] [[علی]]{{ع}} با [[حق]] و جدا نشدن آن دو از یکدیگر و همچنین [[همراهی]] آن [[حضرت]] با [[قرآن]]. و [[همراهی]] با [[علی]]{{ع}} [[همراهی]] با [[حق]] است [[ابو ایوب انصاری]] می‌گوید: {{متن حدیث|سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ تَقْتُلُكَ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ وَ أَنْتَ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَكَ يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى}}<ref>کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۲۳۴.</ref>
[[نصوص]] معتبری هم در خصوص [[امیر المؤمنین]]{{ع}} وارد شده که بر [[عصمت]] دلالت دارد مانند [[روایات]] [[همراهی]] [[علی]]{{ع}} با [[حق]] و جدا نشدن آن دو از یکدیگر و همچنین [[همراهی]] آن [[حضرت]] با [[قرآن]]. و [[همراهی]] با [[علی]]{{ع}} [[همراهی]] با [[حق]] است [[ابو ایوب انصاری]] می‌گوید: {{متن حدیث|سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ تَقْتُلُكَ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ وَ أَنْتَ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَكَ يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى}}<ref>کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۲۳۴.</ref>
==[[حدیث]] [[سفینة نوح]]==
[[پیامبر گرامی]] فرمود:
{{متن حدیث|إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}.
[[مقام]] و موقعیت [[اهل بیت]] من در میان امتم، مانند [[کشتی نوح]] است، هر کس بر آن کشتی سوار شد، [[نجات]] یافت و هر کس ترک گفت، [[غرق]] گردید.
[[سلیم بن قیس]] می‌گوید: در موقع [[حج]] در [[مکه]] بودم، دیدم که [[ابوذر غفاری]]، حلقه در [[کعبه]] را گرفته و با صدای بلند می‌گوید: ای [[مردم]] هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد، و هر کس مرا نمی‌شناسد من خود را معرفی می‌کنم: من [[جندب بن جناده]]، ابوذر غفاری هستم مردم از [[پیامبر]] شما شنیدم که فرمود:
اهل بیت من، بسان کشتی نوح در میان [[قوم]] خود می‌باشند، هر کس بر کشتی سوار شد، نجات یافت و هر کس آن را ترک گفت، غرق شد<ref>احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۳۸؛ عیون الاخبار، ابن قتیبه، ج۱، ص۲۱۱، طبع مصر؛ معارف ابن قتیبه، ص۸۶؛ المعجم الصعیر، طبرانی، ص۷۸.</ref>.<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پیشوائی از نظر اسلام (کتاب)|پیشوائی از نظر اسلام]] ص ۲۱۰.</ref>.
===بررسی مفاد حدیث===
از اینکه حدیث، مقام و موقعیت [[عترت]] را با ترسیم مثالی (کشتی نوح) بیان نموده است، معلوم می‌شود که [[پیروی]] از آنان مایه نجات و [[مخالفت]] آنها مایه نابودی است. اکنون باید دید که آیا مفاد حدیث این است که باید تنها در موضوع [[حلال و حرام]] از آنان پیروی کرد و در مسائل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، نظر و [[رأی]] و گفتار آنان را کنار گذارد؟ یا اینکه در تمام این موارد باید از آنان پیروی کرد و سخن آنان را بدون استثناء از صمیم [[دل]] پذیرفت؟
کسانی که می‌گویند: پیروی از آنان مخصوص به [[احکام دین]] و امور مربوط به حلال و حرام است، بدون دلیل موضوع پیروی را محدود نموده و از وسعت آن می‌کاهند، در حالی که در حدیث چنین قید و شرطی وجود ندارد.
بنابراین، [[حدیث سفینه]] بسان دیگر احادیثی که در این زمینه وارد شده است، [[گواه]] بر تعیین آنان برای [[زعامت اسلامی]] است و اینکه جز آنان شخصی برای این [[مقام]] [[لیاقت]] ندارد.
گذشته از این، [[حدیث]] یاد شده روشن‌ترین [[گواه]] بر [[عصمت]] و مصونیت آنان از [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[لغزش]] و [[گناه]] است؛ زیرا یک فرد [[خطاکار]] و یا گنه‌کار که خود بر لب پرتگاه [[سقوط]] و در [[وادی]] نابودیست، چگونه می‌تواند [[ناجی]] دیگران و [[هادی]] [[گمراهان]] گردد؟
هرگاه یک نفر با کمال بی‌غرضی و بی‌نظری، بدون پیش [[داوری]]، در مضامین [[احادیث]] سه گانه دقت کند، خواهد یافت که [[پیامبر گرامی]] خلأ مقام و [[منصب رهبری]] را با تعیین رهبرانی پر کرده است و [[امت]] را به [[پیروی]] از افراد معین [[رهبری]] نموده است.
در حدیث نخست، [[امام علی]]{{ع}} را بسان [[هارون]] معرفی کرده، در حدیث دوم بین [[عترت]] و کتاب، پیوند و هم بستگی برقرار نموده و در این حدیث، آنان را به [[سفینة نوح]] [[تشبیه]] کرده است.
آیا با چنین نصوصی روشن، امت [[حق]] داشتند که در [[سقیفه]] گرد هم آیند و برای خود رهبری تعیین نمایند، یا باید به آنان [[رجوع]] کنند و در تمام موضوعات از آنان [[الهام]] بگیرند.
آیا صحیح است که [[امت اسلامی]] در غیاب [[پیامبر]]، هارون امت را کنار بگذارد و برای خود رهبری بیندیشد؟
آیا صحیح است که امت اسلامی، عترت [[معصوم]] و هم سنگ [[قرآن]] را عقب بزند و در [[احکام]] و [[حلال و حرام]] و اصول و [[فروع]] به [[واصل]] بن عطا معتزلی، [[ابو الحسن اشعری]]، [[ابوحنیفه]]، [[شافعی]]، مالک و احمد مراجعه نماید، گروهی که برای [[حجیت]] آراء و [[افکار]] آنان، دلیل صحیحی در دست نیست.
اکنون که موضوع [[رهبری سیاسی]] عترت سپری گردیده است، بحث در این که چه کسی لازم بود که رهبری سیاسی امت را پس از پیامبر به دست بگیرد، بحث مفید و [[سودمندی]] نیست. هر چه بود، [[تاریخ]] آن سپری گردید و چرخ [[زمان]] دیگر به عقب برنمی‌گردد.
ولی یک مطلب حیاتی در اینجا باقی است و آن اینکه اگرچه امت از رهبری سیاسی خود، [[پیشوایان معصوم]] [[محروم]] گردیده‌اند، ولی می‌توانند در [[معارف]] و اصول و آشنائی به [[حلال و حرام]] و [[احکام]] و [[فروع اسلام]]، از [[تعالیم]] جامع و گسترده آنان کاملاً بهره مند گردند و به جای [[رجوع]] به افرادی که برای [[حجیت قول]] آنان از [[کتاب و سنت]] دلیل محکم و [[استواری]] نیست، به [[عترت پیامبر]] رجوع نموده و بر [[کشتی نجات]] [[امت]] سوار گردند و از این راه، [[وحدت اسلامی]] و [[وحدت]] [[دینی]] و مکتبی را [[حفظ]] کرده و به بقای آن کمک کنند.
به عبارت روشن‌تر: ما کار نداریم که [[رهبری سیاسی]] پس از [[پیامبر گرامی]] بر عهده چه کسی بود، هر چه بود موضوع سپری گردید، و بازگو کردن این بحث دیگر مفید نیست.
ولی یک بحث دیگر فعلاً برای [[مسلمانان]]، حیاتی و ضروری می‌باشد و آن اینکه آیا مسلمانان در [[آگاهی]] از اصول و [[فروع]] و از معارف و احکام، به چه مقامی باید رجوع کنند؟ آیا به دنبال مکتب‌های اعتزالی و [[اشعری]] بروند و احکام را از [[پیشوایان]] چهارگانه بگیرند، یا اینکه از عترت پیامبر و هم وزن و هم ردیف [[قرآن]] اخذ کنند؟
پیامبر گرامی [[تکلیف]] همۀ امت را حتی در این [[زمان]] روشن کرده و باب عذر را به روی همه بسته است و با وجود یک چنین نصوصی، مراجعه به پیشوایان غیر [[معصوم]] و [[خطاکار]]، هرگز صحیح نیست.
اگر سران [[علمی]] و [[فکری]] [[اسلامی]]، تعصب‌های خشک و رسوبات قرون گذشته را کنار بگذارند و مغزها و اندیشه‌های خود را از پیش داوری‌ها شستشو دهند، و این [[احادیث متواتر]] اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، و در [[رأی]] و سخن و ابراز نظر، [[شجاعت]] به [[خرج]] دهند، و [[امت اسلامی]] را به [[مکتب اهل بیت]] ارجاع کنند، ثمره وحدت و [[یگانگی]] را به زودی زود خواهند چید.
شیخ [[محمود شلتوت]] شیخ ازهر، مردی بسیار با [[شهامت]] بود، گامی به پیش نهاد و [[مذهب شیعه]] را در ردیف [[مذاهب چهارگانه]] دیگر معرفی کرد. حالا نوبت [[اندیشمندان]] [[حر]] و آزادمنش دیگر فرا رسیده است که گام‌های دیگری در این راه بردارند و به [[حکم]] این [[نصوص]] همه [[امت]] را در [[تعالیم]] و [[احکام]] به سوی [[عترت]] سوق دهند، بدون آنکه در مسائل مربوط به به [[خلافت]] [[تغییر]] نظر دهند، و [[سنی]] را [[دعوت]] به [[تشیع]] و یا [[شیعه]] را دعوت به [[تسنن]] نمایند.<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پیشوائی از نظر اسلام (کتاب)|پیشوائی از نظر اسلام]] ص ۲۱۲.</ref>.
==[[حدیث سفینه]]==
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند:
{{متن حدیث|إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ‌، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ}}<ref>فضائل الصحابة، ج۲، ص۷۸۵، حدیث ۱۴۰۲؛ المعجم الاوسط، ج۴، ص۹؛ ج۵، ص۳۵۴؛ ج۶، ص۸۵؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۵، حدیث ۲۶۳۷؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص۳۰۶؛ ج۳، ص۱۶۳؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۲۷۳؛ البلدانیات، ج۱، ص۱۸۶، حدیث ۲۹؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۴، حدیث ۳۴۱۶۹.</ref>؛
همانا مثل [[اهل بیت]] من در میان شما به مثل [[کشتی نوح]] می‌ماند که هر که بدان سوار شد [[نجات]] یافت و هر که از آن [[تخلف]] کرد هلاک گردید.
قسمت آخر [[روایت]] به تعابیر مختلفی نقل شده است. در برخی منابع آمده:
{{متن حدیث|و من تخلف عنها زخ به في النار}}<ref>النهایة فی غریب الاثر، ج۲، ص۷۲۳؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۷۳؛ لسان العرب، ج۳، ص۲۰.</ref>.
عده‌ای چنین آورده‌اند:
{{متن حدیث|ومن تخلف عنها زج في النار}}<ref>ذخائر العقبی، ص۲۰؛ نزهة المجالس، ص۳۶۵.</ref>.
و بالاخره در برخی از نقل‌ها عبارت چنین است:
{{متن حدیث|ومن تخلف عنها غرق}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ ج۳، ص۱۶۳، حدیث ۴۷۲۰؛ نزهة المجالس، ص۳۶۵.</ref>.
در برخی [[روایات]] لفظ «انما» افتاده و در برخی نقل‌ها نیز واژه «کمثل» به «مثل» تبدیل شده است. اما مضمون [[حدیث]] در همه این نقل‌ها واحد است.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} با استفاده از تشبیهات، مثل‌ها و بیان‌های مختلف، به تبیین [[مقام اهل بیت]]{{عم}} و [[تذکر]] به [[امامت]] ایشان پرداخته است<ref>مانند: تشبیه امیرالمؤمنین{{ع}} به انبیاء پیشین (حدیث تشبیه)، تشبیه اهل بیت{{عم}} به ستارگان هدایت (حدیث نجوم)، تشبیه نسبت امیرالمؤمنین{{ع}} با رسول خدا{{صل}} به نسبت هارون با موسی (حدیث منزلت) و....</ref>.
در این حدیث رسول خدا{{صل}} اهل بیت خود را به کشتی نوح [[تشبیه]] کرده است. بر اساس [[آیات قرآن]] [[مجید]] هنگامی که [[خداوند]] [[اراده]] کرد بر [[امت نوح]] [[بلا]] نازل کند، به [[حضرت نوح]] علی نبینا وآله و{{ع}} دستور داد تا یک کشتی بسازد و [[مؤمنان]] را به [[سوار شدن]] بر آن [[دعوت]] کند. پس از آن طوفانی برپا شد و آب تمام سطح [[زمین]] و حتی ارتفاعات را فرا گرفت. بدین ترتیب مؤمنانی که [[دعوت پیامبر]] [[خدا]] را پذیرفته و بر کشتی سوار شده بودند، [[نجات]] یافتند، و [[قوم نوح]] که بی‌اعتنا به [[دعوت]] نوح از [[سوار شدن]] بر کشتی سرباز زدند، هلاک گشتند.
با توجه به این داستان [[قرآنی]]، معنای [[روایت رسول خدا]]{{صل}} بسیار روشن و آشکار است. بر اساس این [[حدیث شریف]]، همۀ عالم را [[طوفان]] [[فتنه]] فرا گرفته و همه در معرض [[هلاکت]] هستند. [[مردمان]] همگی در [[ظلمت]] [[جهل]] و [[گمراهی]] فرو رفته‌اند جز آنان که به [[وصیت پیامبر]] خدا{{صل}} گوش فرا داده‌اند، و با [[سر سپردن]] به [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} بر این [[کشتی نجات]] سوار شده‌اند؛ زیرا چنان که [[امت نوح]] هیچ [[پناه]] و راه نجاتی جز سوار شدن بر کشتی نداشتند؛ [[امت رسول الله]]{{صل}} نیز برای نجات و [[رستگاری]] چاره‌ای جز [[تمسک به اهل بیت]]{{عم}} ندارند.
الف) '''داستان [[کشتی نوح]]''': [[خدای تعالی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ * وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ}}<ref>«و کشتی را زیر نظر ما و وحی ما بساز و با من درباره ستمگران سخن (از رهایی) مگو که آنان غرق خواهند شد * و (نوح) کشتی را می‌ساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او می‌گذشتند او را به ریشخند می‌گرفتند؛ (نوح می) گفت: اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که می‌کنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۷-۳۸.</ref>.
سپس خدای تعالی به [[فرزند نوح]] اشاره می‌کند و می‌فرماید:
{{متن قرآن|وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ * قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و آن (کشتی) آنان را در میان موجی کوه‌پیکر (پیش) می‌برد و نوح پسرش را- که (هنوز) بر کرانه‌ای بود- فرا خواند: پسرکم! با ما سوار شو و با کافران مباش! *او گفت: آنک به کوهی پناه می‌جویم که مرا از آب نگاه می‌دارد؛ (نوح) گفت: امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد و موج میان آن دو افتاد و او از غرق‌شدگان گشت» سوره هود، آیه ۴۲-۴۳.</ref>.
ب) '''وجه [[تشبیه]] [[اهل بیت]]{{عم}} به [[کشتی نوح]]''':
در این [[آیات]] تصریح شده که برای [[امت نوح]] هیچ [[پناه]] گاهی جز کشتی وجود ندارد، و رابطۀ پدر و [[فرزندی]] هم بدون [[ایمان]] [[نجات]] بخش نیست، همچنین [[امت]] [[رسول خدا]]{{صل}} نیز برای نجات از [[هلاکت]]، [[ضلالت]] و [[شقاوت]] باید کشتی اهل بیت{{عم}} را بیابند و با [[سوار شدن]] بر آن به [[ساحل]] نجات برسند.
حسین طیبی از [[محدثان بزرگ اهل سنت]] در شرح [[حدیث سفینه]] می‌نویسد:
{{عربی|شبه الدنيا بما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة {{متن قرآن|فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ}}<ref>«یا چون تاریکی‌هایی است در دریایی ژرف که موجی فرا موجی، فراز آن ابری آن را فرو می‌پوشد، تاریکی‌هایی است پشت بر پشت که اگر کسی دست خویش را بر آورد دشوار آن را ببیند، و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref> وقد أحاط بأكنافه وأطرافه الأرض كلها وليس منه خلاص ولا مناص إلا تلك السفينة}}<ref>شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶.</ref>؛
[[دنیا]] و آن چه در آنست از [[کفر]] و [[بدعت]] و [[خواهش‌های نفسانی]] [[گمراه کننده]]، تشبیه شده است به «دریایی عمیق که موجی آن را پوشانده و بالای آن موج دیگری است و بر فراز آن ابرهای تیره بعضی بالای بعضی دیگر» که به اطراف و اکنافش همۀ [[زمین]] را احاطه کرده و خلاص و راه [[گریز]] از آن نیست مگر این کشتی.
[[ملا علی قاری]] نیز ضمن نقل عبارت طیبی آن را [[تأیید]] کرده است<ref>المرقاة فی شرح المشکاة، ج۱۱، ص۳۲۷.</ref>.
در [[فیض]] [[القدیر]] هم وجه [[تشبیه]] [[اهل بیت]]{{عم}} به [[کشتی نوح]] چنین تبیین شده است: [[نجات]] برای [[اهل]] کشتی از [[قوم نوح]] ثابت است پس [[مصطفی]]{{صل}} [با این تشبیه] نجات [[امت]] به واسطه [[تمسک]] به اهل بیتش را [[اثبات]] می‌کند و ایشان را راه رسیدن به نجات قرار داده است.
و نتیجۀ [این تشبیه] ایجاد انگیزه برای چنگ زدن به [[محبت اهل بیت]]{{عم}} و ریسمان ایشان، [[بزرگداشت]] ایشان به جهت [[شکر نعمت]] [[تشرف]] [[[مردم]] به [[اسلام]]] و گرفتن [[هدایت]] از علمای اهل بیت است؛ پس هر کس به این [[حدیث]] عمل کند از تاریکی‌های [[مخالفت]] [[نجات یافته]] و شکر نعمت [[متابعت]] را ادا کرده است و کسی که از آن [[تخلف]] کند در دریاهای [[کفران]] و سیل [[سرکشی]] [[غرق]] می‌شود و مستحق [[آتش]] می‌گردد<ref>{{عربی|وجه التشبيه: أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح، فأثبت المصطفى{{صل}} لامته بالتمسك بأهل بيته النجاة وجعلهم وصلة إليها. ومحصوله الحث على التعلق بحبهم وحبلهم وإعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدى علمائهم، فمن أخذ بذلك نجا من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة، ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحقق النيران}}؛ فیض القدیر، ج۲، ص۶۵۸، حدیث ۲۴۴۲.</ref>.
پس [[اهل سنت]] نیز معترفند که بر اساس این حدیث فقط اهل بیت{{عم}} راه نجات هستند، و برای نجات از [[هلاکت]] و غرق در دریای [[ضلالت]] و [[شقاوت]] باید با [[تمسک به اهل بیت]]{{عم}} و [[سوار شدن]] بر این [[کشتی نجات]]، خود را به [[ساحل]] [[امن]] رساند.
این بود اعتراف اهل سنت به دلالت محتوای حدیث بر [[امامت اهل بیت]]{{عم}}، و سند این حدیث نیز بسیار محکم است، و عدۀ کثیری از بزرگان حدیث [[سنی]] این حدیث را [[روایت]] کرده‌اند. [[احمد بن حنبل]]، [[ابوبکر بزار]]، [[خطیب بغدادی]]، [[فخر رازی]]، [[ذهبی]] و [[ابن حجر عسقلانی]]، از جمله کسانی هستند که [[حدیث سفینه]] را روایت کرده‌اند. [[سیوطی]] در مورد [[سند حدیث سفینه]] می‌گوید:
{{عربی|اخرج أبو يعلي والبزار والحاكم عن أبي ذر}}<ref>الخصائص الکبری، ج۲، ص۳۹۵.</ref>؛
[[ابویعلی]]، بزار و [[حاکم]] این [[حدیث]] را از [[ابوذر]] نقل کرده‌اند.
[[ابن حجر]] مکی می‌نویسد:
{{عربی|جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵.</ref>؛
این حدیث به طرق متعددی نقل شده که برخی طرق برخی دیگر را تقویت می‌کند.
[[حاکم نیشابوری]] هم می‌گوید:
{{عربی|صحيح على شرط مسلم}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.</ref>.
[[خطیب]] تبریزی در کتاب [[مشکاة المصابیح]]<ref>مشکاة المصابیح، ج۳، ص۳۴۸، حدیث ۶۱۷۴.</ref>حدیث را به [[احمد بن حنبل]] نسبت می‌دهد و از او نقل می‌کند. شیخ [[ناصر الدین البانی]] که یکی از [[محدثین]] معاصر [[اهل سنت]] است، در تحقیق کتاب مشکاة متذکر می‌شود که بر اساس نقل خطیب تبریزی باید [[حدیث سفینه]] در [[مسند احمد]] آمده باشد، اما در چاپ‌های موجود از مسند احمد این حدیث وجود ندارد. همچنین در کتاب [[الصواعق المحرقة]] این حدیث به [[صحیح مسلم]] نسبت داده شده است<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۴۵.</ref> در حالی که در چاپ‌های موجود کتاب مسلم حدیث سفینه حذف شده است.
اما علی‌رغم این تصرفات، حدیث سفینه از حیث سند و دلالت بسیار محکم است و اهل سنت نمی‌توانند در آن مناقشه کنند.
این حدیث نیز به خوبی گویای [[اصل دین بودن امامت]] است و [[امامت اهل بیت]]{{عم}} و [[حقانیت شیعه]] را [[اثبات]] می‌کند. [[مرحوم علامه حلی]] نقل فرموده است که روزی از [[خواجه نصیر الدین طوسی]] رحمه الله پرسیدند: «دلیل شما بر امامت اهل بیت{{عم}} چیست؟» ایشان در پاسخ گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود:
{{متن حدیث|ستفترق امتي على ثلاث وسبعين فرقة، واحدة منها ناجية والباقي في النار، وقد عين{{صل}} الفرقة الناجية والهالكة في حديث آخر صحيح متفق عليه وهو قوله{{صل}}: مثل [[أهل]] بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن [[تخلف]] عنها [[غرق]]، فوجدنا الفرقة الناجية هي الفرقة الإمامية لأنهم باينوا جميع المذاهب وجميع المذاهب قد اشتركت في اصول العقائد}}؛
به زودی امتم به هفتاد و سه [[فرقه]] متفرق خواهند شد، یک فرقه [[نجات]] می‌یابد و مابقی در [[آتش]] هستند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرقۀ [[نجات یافته]] و هلاک شده را در [[حدیث]] صحیحی که مورد اتفاق است معین نمودند، [آن جا] که فرمود: مثل [[اهل بیت]] من مانند [[سفینه نوح]] است هر کس بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هر کس [[تخلف]] کند [[غرق]] می‌شود.
پس ما فرقۀ نجات یافته را فرقۀ [[امامیه]] یافتیم؛ زیرا آن با جمیع [[مذاهب]] که در اصول [[عقائد]] مشترکند، تفاوت دارد.
و [[رسول خدا]]{{صل}} ضمن [[حدیث سفینه]] فرمود:
{{متن حدیث|ومن تخلف عنها هلك}}<ref>منهاج الکرامة، ص۴۹؛ ر.ک: شرح منهاج الکرامه، ج۱، ص۱۲۴.</ref>؛
هر کس از اهل بیت{{عم}} تخلف کند هلاک می‌شود.
با ضمیمه این دو حدیث به یکدیگر [[امامت اهل بیت]]{{عم}} و [[اهل]] نجات بودن [[پیروان]] ایشان به روشنی [[اثبات]] می‌شود. اما [[اهل سنت]] که چاره‌ای جز پذیرش سند و دلالت روشن حدیث سفینه ندارند. جهت بر [[حق]] جلوه دادن خود ادعا کرده‌اند که [[پیروان واقعی اهل بیت]]{{عم}} آنانند و ادعای [[شیعیان]] مبنی بر [[پیروی از اهل بیت]]{{عم}} [[دروغ]] است. برخی دیگر [[محبت اهل بیت]]{{عم}} را راه نجات معرفی می‌کنند و مدعی [[دوستی با اهل بیت]]{{عم}} هستند. [[ابن حجر هیتمی]] در مورد دلالت حدیث سفینه می‌گوید:
{{متن حدیث|ووجه تشبيههم بالسفينة فيما مر أن من أحبهم وعظمهم شكرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدى علمائهم نجا من ظلمة المخالفات!}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶.</ref>.
علت [[تشبیه]] اهل بیت به کشتی [در آن [[حدیثی]] که گذشت] این است که هر کسی ایشان را [[دوست]] بدارد و بزرگ بشمارد به خاطر [[سپاسگزاری]] از [[نعمت]] وجودشان و به [[هدایت]] [[علماء]] ایشان [[گرایش]] نماید، از [[گمراهی]] سرپیچی‌ها نجات می‌یابد!
اما روشن است که [[محبت]]، بدون [[تبعیت]]، معنا ندارد و برای نجات از [[هلاکت]] کافی نیست.
'''[[تأویل]] حدیث توسط [[فخر رازی]]''':
فخر رازی جهت توجیه [[عقاید]] خویش، دست به تأویل حدیث زده و گفته است: کسی که به کشتی سوار می‌شود به دو چیز نیاز دارد یک کشتی بدون [[عیب]] ونقص و دوم ستاره‌های ظاهر و [[نورانی]] و [[روشنایی]] بخش پس چنان چه آن کشتی را سوار شد و به آن ستاره‌های آشکار نگاه دوخت [[امید]] سلامتش می‌رود پس به همین جهت همراهان [[سنی]] ما بر کشتی [[دوستی]] [[آل محمد]] سوار شده و به ستارۀ [[صحابه]] [[چشم]] دوخته‌اند و از [[خدای تعالی]] امید [[رستگاری]] و [[سلامت]] و [[سعادت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] دادند<ref>{{عربی|راكب البحر يحتاج إلى أمرين، أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب. والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة ووقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة، كان رجاء السلامة غالبا، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة حب آل محمد ووضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة، فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة}}؛ تفسیر کبیر، ج۲۷، ص۵۹۶.</ref>.
وی مدعی شده که براساس [[حدیث]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌}}.
کشتی [[اهل بیت]] برای [[حرکت]] در مسیر [[نجات]] به کمک [[نجوم]] احتیاج دارد، پس همان طور که اهل بیت{{عم}} [[کشتی نجات]] [[امت]] هستند، [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیز وسیله نجاتند.
در پاسخ [[فخر رازی]] باید گفت:
#بزرگانی از [[اهل سنت]] مثل [[احمد بن حنبل]] و دیگران حدیث «[[اصحابی کالنجوم]]» را [[ضعیف]] دانسته‌اند<ref>در تحقیق این حدیث ساختگی رسالۀ مستقلی تألیف کرده‌ایم و منتشر شده است.</ref>. [[ابن تیمیه]] در این باره می‌گوید: اما [[روایت]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ...‌}} ضعیف است و [[اهل حدیث]] آن را ضعیف دانسته‌اند... و آن در [[کتاب‌های حدیثی]] مورد [[اعتماد]] [و معتبر] وجود ندارد<ref>{{عربی|وأما قوله: أصحابي... فهذا الحديث ضعيف ضعفه أهل الحديث... وليس هو في كتب الحديث المعتمدة}}؛ منهاج السنة، ج۸، ص۲۵۷.</ref>.
#بر فرض پذیرش [[صحت]] این حدیث، [[ستارگان]] در [[روز]] هیچ نقشی در جهت یابی کشتی ندارند.
#بر فرض این که کشتی فقط به هنگام شب حرکت کند باز هم هر ستاره‌ای نمی‌تواند راهنمای آن باشد.
حاصل آنکه براساس [[حدیث سفینه]]، پذیرش [[امامت اهل بیت پیامبر]]{{صل}} تنها راه نجات است. و این موضوع بیان گر [[اصل دین]] بودن مسأله [[امامت]] است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۰۹۹.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۴

یکی از احادیث متواتر و مشهوری که مشاهیر اهل سنت از رسول اکرم(ص) نقل کرده‌اند، حدیث "سفینه نوح" است که شایستگی خاندان پیامبر(ص) را جهت پیشوایی مسلمانان بیان می‌کند بلکه بر لزوم رهبری آنان اشعار دارد. ابوذر غفاری نقل می‌کند که پیامبر(ص) فرمود: "مثل اهل بیت من میان شما همانند کشتی نوح است، هر کس بر آن نشست نجات یافت و آن کسی که از آن روی گردانید، غرق شد"[۱]. از این تشبیه بر می‌آید که هر کس در وظیفه مکتبی مسئولیّت‌های دینی و خط‌مشی زندگی، از اهل بیت الهام بگیرد و در عمل به اطاعت از فرامین آنها ملتزم گردد، از عذاب رهایی خواهد داشت و آنکه نافرمانی کند و از خاندان پیامبر(ص) فاصله بگیرد، در غرقاب حوادث غرق خواهد شد. از این حدیث و احادیث مشابه می‌توان عصمت اهل بیت را نیز فهمید.[۲].

مقدمه

حدیث سفینه نوح در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین

  • پیامبر خدا به روزها و روزگاری می‌اندیشد که مشعل فروزان حیاتش خاموش می‌شود، اما امت، باید راه را ادامه دهند. در سخنی که به "حدیث سفینه" شهره است، پیامبر می‌فرماید: «"مَثَلُ أَهلِ بَیتِی فیکم مَثلُ سَفِینَةِ نُوحٍ؛ مَن رَکبَها نَجَا، وَمَن تَخَلفَ عَنها هَلَک"»[۷]. مَثَل اهل بیتم در میان شما، همچون کشتی نوح است. هر کس به آن در آید، نجات یابد و هر کس از آن بازماند، هلاک گردد. پس امت، باید هشیار و بیدار باشد، که تنها راه نجات، در آمدن به "سفینه" اهل بیت(ع) است و چنگ زدن به آموزه‌های آنان[۸].

حدیث سفینه در معارف و عقاید ۵

درباره نصوص عصمت امیر المؤمنین علی(ع)، دلالت آیه تطهیر و حدیث متواتر ثقلین را از نظر سند و دلالت مورد دقت قرار دادیم. در اینجا عصمت آن حضرت با استناد به حدیث مشهور سفینه که مورد قبول فریقین است تبیین و به برخی از نصوص مختص به امیر المؤمنین علی(ع) نیز اشاره می‌شود.

حدیث مشهور سفینه در منابع اصیل و قابل اعتنا نزد شیعه و سنی به وفور نقل شده است با توجه به اشتراک نقل‌ها و یا قرابت الفاظ روایات در منابع فریقین، تنها به یک روایت از منابع عامه بسنده می‌شود: احمد بن حنبل (م ۲۴۱) در کتاب فضائل الصحابه به سند خود از حَنَشٍ‏ الْكِنَانِيِّ‏ روایت می‌کند: «سَمِعْتُ أَبَا ذَرٍّ یَقُولُ - وَ هُوَ آخِذٌ بِبَابِ‏ الْكَعْبَةِ-: مَنْ عَرَفَنِي فَأَنَا مَنْ قَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ أَنْکَرَنِي فَأَنَا أَبُو ذَرٍّ سَمِعْتُ النَّبِيَّ(ص) يَقُولُ: أَلَا إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِیکُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»[۹]. از ابوذر شنیدم- در حالی که در کعبه را گرفته بود- می‌گفت: هرکس مرا می‌شناسد من همانم که می‌شناسد و آنکه مرا نمی‌شناسد من ابوذرم از پیامبر(ص) را شنیدم که می‌گفت: آگاه باشید مثل اهل بیت من در بین شما همانند کشتی نوح است هرکه سوار شود نجات می‌یابد و آنکه تخلف کند هلاک می‌شود[۱۰].

اعتبار حدیث سفینه

حدیث سفینه نزد شیعه و سنی از جهت اعتبار جایگاه والایی دارد و آن را جمع زیادی از صحابه مانند امیر المؤمنین(ع)، ابوذر غفاری، ابوسعید خدری، عبد الله العباس، أبو الطفیل عامر بن واثله، أنس بن مالک، عبد الله بن الزبیر و سلمة بن الأکوع از آن حضرت(ص) نقل کرده‌اند. از تابعان نیز شخصیت‌هایی مانند امام زین العابدین(ع)، سعید بن جبیر، عطیه کوفی، سعید بن مسیّب، عامر بن عبد الله از راویان این حدیث هستند[۱۱].

وجود این حدیث با الفاظ متقارب در بسیاری از منابع اصیل و قابل اعتنا نزد عالمان سنی و تصریح به صحت و تقویت سند آن به وسیله ائمه جرح و تعدیل و حدیث شناسان مانند حاکم نیشابوری و ابن حجر مکی و سیوطی، هرگونه تردیدی را نسبت به اعتبار و صحت آن بر طرف می‌سازد. دانشمند بزرگ میر سید حامد حسین در کتاب "عبقات الأنوار فی إمامه الأئمه الأطهار" اسامی بیش از هشتاد نفر از عالمان سنی را همراه با منابع آورده است.[۱۲] شبهه در اعتبار: ابن تیمیه در منهاج السنه برای اشکال به استناد علامه حلی به حدیث سفینه در "منهاح الکرامه فی معرفة الامامه" درباره حدیث سفینه می‌گوید: سند صحیحی ندارد و در هیچ یک از کتاب‌های قابل اعتماد ذکری از آن نشده است[۱۳].

پاسخ: از آنچه تحت عنوان اعتبار حدیث گفته شد بی‌اساس بودن سخن ابن تیمیه روشن می‌شود. در همین زمینه برای رد ادعای او مرحوم میرحامد حسین به تفصیل منابع حدیث را از کتاب‌های معتبر اهل سنت بیان کرده است[۱۴]. علاوه بر این که بی‌اعتباری ارزیابی‌ها و قضاوت‌های ابن تیمیه به ویژه درباره احادیث فضائل امیر المؤمنین و فرزندان پاک او حتی از دید پیروان او مانند ابن حجر عسقلانی والبانی مخفی نمانده است[۱۵][۱۶].

دلالت حدیث سفینه

حدیث سفینه که در آن اهل بیت پیامبر اکرم(ص) به کشتی نوح و باب حطه تشبیه شده‌اند در موضوع امامت و جانشینی رسول خدا(ص) بر اموری دلالت دارد از جمله: امامت و افضلیت و مرجعیت علمی امامان و نیز استمرار امامت از اهل بیت(ع) برای دسترسی به هدایت و نجات هلاکت[۱۷]. در اینجا به دلالت حدیث بر عصمت اهل بیت(ع) می‌پردازیم:

  1. دلالت بر عصمت اهل بیت: پیامبر اکرم(ص) برای هدایت و راهنمایی امت برای بعد از خود راه نجات را در قالب مثال به آنان ارائه فرموده‌اند تا به صورت ملموس و روشن بدون هیچ ابهامی بتوانند راه را از بیراهه تشخیص دهند و در واقع بر آنان حجت تمام شود؛ زیرا یکی از روش‌های مفید و مؤثر در تعلیم و تربیت، استفاده از "مثال" است. برای تفهیم مطلبی که از ذهن مخاطب دور است، از مطالبی استفاده می‌شود که ذهن او انس بیشتری با آنها دارد. به تعبیر دیگر"مثل" به معنای توصیف مقصود است به چیزی که آن را مجسم ساخته و ذهن شنونده را به آن نزدیک گرداند. وضع مسلمانان بعد از پیامبر(ص) مانند قوم نوح می‌شود که طوفان بلاهای سهمگین آنان را هلاک خواهد کرد و تنها راه نجات تمسک به هدایت اهل بیت است. تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح که سوار شدن بر آن تنها راه نجات و تخلف از آن مایه هلاکت و نابودی است تعبیر دیگری از مرجعیت علمی و عصمت اهل بیت(ع) است اگر اهل بیت(ع) معصوم نباشند امر هدایت دچار خلل شده و تشبیه آنان به کشتی نوح معنای خود را از دست می‌دهد. عصمت اهل بیت(ع) در برخی از روایات همین باب بیان شده است مانند این نقل که پیامبر(ص) بعد از سفارش نسبت به قرآن و عترت بعد از تشبیه اهل بیت خود به کشتی نوح و باب حطه در بنی اسرائیل و بیان اینکه آنان امان امت هستند فرمودند: «الا و ان الله عصمهم من الضلاله و طهرهم من الفواحش و اصطفاهم علی العالمین الا و ان الله اوجب محبتهم و امر بمودتهم الا و انهم الشهداء علی العباد فی الدنیا و یوم العباد الا و انهم اهل الولایه الدالّون علی طرق الهدایه»[۱۸].
  2. تشبیه به باب حطه: در قرآن کریم در دو مورد سخن از باب حطه بنی اسرائیل به میان آمده است: ﴿وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۱۹]. ﴿وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۲۰][۲۱]. تشبیه اهل بیت(ع) به باب حطه بنی اسرائیل به این جهت است که آنان نیز مانند باب حطه راه و سبب بخشش و مغفرت الهی و وسیله نجات امت از گمراهی هستند. بنابر این اهل بیت(ع) که راه نجات و سبب پاکی و طهارت از آلودگی‌ها هستند، خود باید دارای طهارت و مصونیت از خطاها و لغزش‌ها باشند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَنْ‏ دَانَ‏ بِدِينِي‏ وَ سَلَكَ‏ مِنْهَاجِي‏ وَ اتَّبَعَ‏ سُنَّتِي‏ فَلْيَدِنْ بِتَفْضِيلِ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلَى جَمِيعِ أُمَّتِي فَإِنَّ مَثَلَهُمْ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ»[۲۲]. همان‌گونه که از امیر المؤمنین(ع) نقل شده: «فَهَؤُلَاءِ بَنُو إِسْرَائِيلَ نُصِبَ لَهُمْ بَابُ حِطَّةٍ وَ أَنْتُمْ‏ يَا مَعْشَرَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نُصِبَ‏ لَكُمْ‏ بَابُ‏ حِطَّةِ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ(ص)، وَ أُمِرْتُمْ بِاتِّبَاعِ هُدَاهُمُ وَ لُزُومِ طَرِيقَتِهِمْ، لِيَغْفِرَ لَكُمْ‏ بِذَلِكَ خَطَايَاكُمْ وَ ذُنُوبَكُمْ، وَ لِيَزْدَادَ الْمُحْسِنُونَ مِنْكُمْ، وَ بَابُ حِطَّتِكُمْ أَفْضَلُ مِنْ بَابِ حِطَّتِهِمْ، لِأَنَّ ذَلِكَ كَانَ‏ بَابَ خَشَبٍ، وَ نَحْنُ النَّاطِقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُرْتَضَوْنَ‏ الْهَادُونَ الْفَاضِلُونَ، كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ النُّجُومَ فِي السَّمَاءِ أَمَانٌ مِنَ الْغَرَقِ، وَ إِنَّ أَهْلَ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي مِنَ الضَّلَالَةِ فِي أَدْيَانِهِمْ، لَا يَهْلِكُونَ فِيهَا مَا دَامَ فِيهِمْ مَنْ يَتَّبِعُونَ هَدْيَهُ‏ وَ سُنَّتَهُ»[۲۳].
  3. مراد از اهل بیت(ع): در مباحث دیگر مراد از اهل بیت در فرهنگ قرآنی و سخنان پیامبر اکرم(ص) را بیان کردیم[۲۴] علاوه بر آن در برخی از همین روایاتی که پیامبر(ص) آنان را به کشتی نوح تشبیه کرده، امر به تمسک به ثقلین هم آمده است و به امامان دوازده‌گانه اشاره شده است و در برخی از آنان به وضوح مصادیق اهل بیت نیز بیان شده است. ابن عباس از عثمان بن عفان نقل می‌کند که از رسول خدا(ص) شنید که فرمود: «إِنَّ مَثَلَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ فِي هَذِهِ الْاُمَّةِ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ، مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ‏ تَرَكَهَا غَرِقَ‏»[۲۵]. ابوسعید خدری می‌گوید: رسول خدا(ص) بعد از نماز روی مبارک خود را به سوی ما کرد و ما را مخاطب قرار داده و فرمود: «إِنَّ مَثَلَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فِيكُمْ‏ مَثَلُ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ وَ بَابُ‏ حِطَّةٍ فِي‏ بَنِي‏ إِسْرَائِيلَ فَتَمَسَّكُوا بِأَهْلِ بَيْتِي بَعْدِي وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِنْ ذُرِّيَّتِي فَإِنَّكُمْ لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ فَقَالَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ قَالَ مِنْ عِتْرَتِي»[۲۶].
  4. لزوم محبت نه تمسک: برخی از نویسندگان اهل سنت مانند فخررازی و دهلوی مدلول حدیث سفینه را محبت به اهل بیت پیامبر(ص) دانسته و گفته‌اند دلالتی بر لزوم تبعیت و پیروی از اهل بیت ندارد[۲۷]. پاسخ: الفاظ حدیث به وضوح دلالت بر تمسک و پیروی دارد هر چند به التزام بر محبت نیز دلالت دارد زیرا رکوب سفینه بیان دیگری از اطاعت و تبعیت و همراهی کامل در تمام مراحل است. این نکته نیز قابل توجه است که محبت به معنای صحیح آن به ویژه در این حدیث - که نجات و رستگاری در گرو همراهی است- از اطاعت و پیروی و تبعیت کامل قابل تفکیک نیست[۲۸][۲۹].

استناد به حدیث سفینه

در کلمات اهل بیت(ع) و اصحاب و دوستداران آنان به حدیث سفینه تمسک و استناد شده است که به یک مورد بسنده می‌شود: استناد ابوذر غفاری: بنابر گواهی منابع مورد قبول فریقین در بین اصحاب رسول خدا(ص) ابوذر غفاری از افرادی است که بیش از دیگران اهتمام فراوانی بر اعلام و ابلاغ این حدیث از خود نشان داده است. اهمیت ابلاغ و اعلام ابوذر با توجه به شهادت پیامبر(ص) بر راستگویی او دو چندان می‌شود زیرا آن حضرت(ص) درباره‌اش فرمود: «مَا أَظَلَّتِ‏ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ‏ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍّ»[۳۰]. در اینجا یکی از مواردی که ابوذر به حدیث سفینه استناد جسته را اشاره می‌کنیم: سلیم بن قیس هلالی و حبش ابن معمر، روایت کنند که روزی ما هر دو در اثناء طرف خانه کعبه ابوذر را در موسم اجتماع مردم برای طواف حرم دیدیم که حلقه در خانه کعبه را گرفته می‌گفت: که ای مردم هرکه مرا می‌شناسد که می‌شناسد و آنکه مرا نمی‌شناسد، بداند طواف که من جندب و من ابوذرم، ایها الناس، من از پیغمبر شما شنیدم می‌فرمود: «إِنَّ‏ مَثَلَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فِي‏ أُمَّتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ فِي قَوْمِهِ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَکَهَا غَرِقَ َ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ‏‏»[۳۱][۳۲].

سایر نصوص عصمت امیر المؤمنین(ع)

برای اثبات عصمت امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان(ع) علاوه بر آن چه گذشت نصوص معتبر دیگری مانند حدیث امان هست که ابوسعید الخُدرِیّ می‌گوید: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ‏ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏ كَمَا أَنَ‏ النُّجُومَ‏ أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ السَّمَاءِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَالْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَلَا إِنَّهُمْ أَهْلُ بَيْتِي وَ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي مَا بَالُ أَقْوَامٍ يُؤْذُونَنِي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي»[۳۳].

نصوص معتبری هم در خصوص امیر المؤمنین(ع) وارد شده که بر عصمت دلالت دارد مانند روایات همراهی علی(ع) با حق و جدا نشدن آن دو از یکدیگر و همچنین همراهی آن حضرت با قرآن. و همراهی با علی(ع) همراهی با حق است ابو ایوب انصاری می‌گوید: «سَمِعْتُ النَّبِيَّ(ص) يَقُولُ لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ تَقْتُلُكَ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ وَ أَنْتَ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَكَ يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى»[۳۴]

حدیث سفینة نوح

پیامبر گرامی فرمود: «إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ». مقام و موقعیت اهل بیت من در میان امتم، مانند کشتی نوح است، هر کس بر آن کشتی سوار شد، نجات یافت و هر کس ترک گفت، غرق گردید. سلیم بن قیس می‌گوید: در موقع حج در مکه بودم، دیدم که ابوذر غفاری، حلقه در کعبه را گرفته و با صدای بلند می‌گوید: ای مردم هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد، و هر کس مرا نمی‌شناسد من خود را معرفی می‌کنم: من جندب بن جناده، ابوذر غفاری هستم مردم از پیامبر شما شنیدم که فرمود: اهل بیت من، بسان کشتی نوح در میان قوم خود می‌باشند، هر کس بر کشتی سوار شد، نجات یافت و هر کس آن را ترک گفت، غرق شد[۳۵].[۳۶].

بررسی مفاد حدیث

از اینکه حدیث، مقام و موقعیت عترت را با ترسیم مثالی (کشتی نوح) بیان نموده است، معلوم می‌شود که پیروی از آنان مایه نجات و مخالفت آنها مایه نابودی است. اکنون باید دید که آیا مفاد حدیث این است که باید تنها در موضوع حلال و حرام از آنان پیروی کرد و در مسائل سیاسی و اجتماعی، نظر و رأی و گفتار آنان را کنار گذارد؟ یا اینکه در تمام این موارد باید از آنان پیروی کرد و سخن آنان را بدون استثناء از صمیم دل پذیرفت؟ کسانی که می‌گویند: پیروی از آنان مخصوص به احکام دین و امور مربوط به حلال و حرام است، بدون دلیل موضوع پیروی را محدود نموده و از وسعت آن می‌کاهند، در حالی که در حدیث چنین قید و شرطی وجود ندارد.

بنابراین، حدیث سفینه بسان دیگر احادیثی که در این زمینه وارد شده است، گواه بر تعیین آنان برای زعامت اسلامی است و اینکه جز آنان شخصی برای این مقام لیاقت ندارد. گذشته از این، حدیث یاد شده روشن‌ترین گواه بر عصمت و مصونیت آنان از خطا و اشتباه و لغزش و گناه است؛ زیرا یک فرد خطاکار و یا گنه‌کار که خود بر لب پرتگاه سقوط و در وادی نابودیست، چگونه می‌تواند ناجی دیگران و هادی گمراهان گردد؟ هرگاه یک نفر با کمال بی‌غرضی و بی‌نظری، بدون پیش داوری، در مضامین احادیث سه گانه دقت کند، خواهد یافت که پیامبر گرامی خلأ مقام و منصب رهبری را با تعیین رهبرانی پر کرده است و امت را به پیروی از افراد معین رهبری نموده است. در حدیث نخست، امام علی(ع) را بسان هارون معرفی کرده، در حدیث دوم بین عترت و کتاب، پیوند و هم بستگی برقرار نموده و در این حدیث، آنان را به سفینة نوح تشبیه کرده است. آیا با چنین نصوصی روشن، امت حق داشتند که در سقیفه گرد هم آیند و برای خود رهبری تعیین نمایند، یا باید به آنان رجوع کنند و در تمام موضوعات از آنان الهام بگیرند. آیا صحیح است که امت اسلامی در غیاب پیامبر، هارون امت را کنار بگذارد و برای خود رهبری بیندیشد؟

آیا صحیح است که امت اسلامی، عترت معصوم و هم سنگ قرآن را عقب بزند و در احکام و حلال و حرام و اصول و فروع به واصل بن عطا معتزلی، ابو الحسن اشعری، ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمد مراجعه نماید، گروهی که برای حجیت آراء و افکار آنان، دلیل صحیحی در دست نیست. اکنون که موضوع رهبری سیاسی عترت سپری گردیده است، بحث در این که چه کسی لازم بود که رهبری سیاسی امت را پس از پیامبر به دست بگیرد، بحث مفید و سودمندی نیست. هر چه بود، تاریخ آن سپری گردید و چرخ زمان دیگر به عقب برنمی‌گردد.

ولی یک مطلب حیاتی در اینجا باقی است و آن اینکه اگرچه امت از رهبری سیاسی خود، پیشوایان معصوم محروم گردیده‌اند، ولی می‌توانند در معارف و اصول و آشنائی به حلال و حرام و احکام و فروع اسلام، از تعالیم جامع و گسترده آنان کاملاً بهره مند گردند و به جای رجوع به افرادی که برای حجیت قول آنان از کتاب و سنت دلیل محکم و استواری نیست، به عترت پیامبر رجوع نموده و بر کشتی نجات امت سوار گردند و از این راه، وحدت اسلامی و وحدت دینی و مکتبی را حفظ کرده و به بقای آن کمک کنند. به عبارت روشن‌تر: ما کار نداریم که رهبری سیاسی پس از پیامبر گرامی بر عهده چه کسی بود، هر چه بود موضوع سپری گردید، و بازگو کردن این بحث دیگر مفید نیست. ولی یک بحث دیگر فعلاً برای مسلمانان، حیاتی و ضروری می‌باشد و آن اینکه آیا مسلمانان در آگاهی از اصول و فروع و از معارف و احکام، به چه مقامی باید رجوع کنند؟ آیا به دنبال مکتب‌های اعتزالی و اشعری بروند و احکام را از پیشوایان چهارگانه بگیرند، یا اینکه از عترت پیامبر و هم وزن و هم ردیف قرآن اخذ کنند؟

پیامبر گرامی تکلیف همۀ امت را حتی در این زمان روشن کرده و باب عذر را به روی همه بسته است و با وجود یک چنین نصوصی، مراجعه به پیشوایان غیر معصوم و خطاکار، هرگز صحیح نیست. اگر سران علمی و فکری اسلامی، تعصب‌های خشک و رسوبات قرون گذشته را کنار بگذارند و مغزها و اندیشه‌های خود را از پیش داوری‌ها شستشو دهند، و این احادیث متواتر اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، و در رأی و سخن و ابراز نظر، شجاعت به خرج دهند، و امت اسلامی را به مکتب اهل بیت ارجاع کنند، ثمره وحدت و یگانگی را به زودی زود خواهند چید. شیخ محمود شلتوت شیخ ازهر، مردی بسیار با شهامت بود، گامی به پیش نهاد و مذهب شیعه را در ردیف مذاهب چهارگانه دیگر معرفی کرد. حالا نوبت اندیشمندان حر و آزادمنش دیگر فرا رسیده است که گام‌های دیگری در این راه بردارند و به حکم این نصوص همه امت را در تعالیم و احکام به سوی عترت سوق دهند، بدون آنکه در مسائل مربوط به به خلافت تغییر نظر دهند، و سنی را دعوت به تشیع و یا شیعه را دعوت به تسنن نمایند.[۳۷].

حدیث سفینه

رسول خدا(ص) فرمودند: «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ‌، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»[۳۸]؛ همانا مثل اهل بیت من در میان شما به مثل کشتی نوح می‌ماند که هر که بدان سوار شد نجات یافت و هر که از آن تخلف کرد هلاک گردید. قسمت آخر روایت به تعابیر مختلفی نقل شده است. در برخی منابع آمده: «و من تخلف عنها زخ به في النار»[۳۹].

عده‌ای چنین آورده‌اند: «ومن تخلف عنها زج في النار»[۴۰]. و بالاخره در برخی از نقل‌ها عبارت چنین است: «ومن تخلف عنها غرق»[۴۱]. در برخی روایات لفظ «انما» افتاده و در برخی نقل‌ها نیز واژه «کمثل» به «مثل» تبدیل شده است. اما مضمون حدیث در همه این نقل‌ها واحد است. پیامبر اکرم(ص) با استفاده از تشبیهات، مثل‌ها و بیان‌های مختلف، به تبیین مقام اهل بیت(ع) و تذکر به امامت ایشان پرداخته است[۴۲].

در این حدیث رسول خدا(ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است. بر اساس آیات قرآن مجید هنگامی که خداوند اراده کرد بر امت نوح بلا نازل کند، به حضرت نوح علی نبینا وآله و(ع) دستور داد تا یک کشتی بسازد و مؤمنان را به سوار شدن بر آن دعوت کند. پس از آن طوفانی برپا شد و آب تمام سطح زمین و حتی ارتفاعات را فرا گرفت. بدین ترتیب مؤمنانی که دعوت پیامبر خدا را پذیرفته و بر کشتی سوار شده بودند، نجات یافتند، و قوم نوح که بی‌اعتنا به دعوت نوح از سوار شدن بر کشتی سرباز زدند، هلاک گشتند. با توجه به این داستان قرآنی، معنای روایت رسول خدا(ص) بسیار روشن و آشکار است. بر اساس این حدیث شریف، همۀ عالم را طوفان فتنه فرا گرفته و همه در معرض هلاکت هستند. مردمان همگی در ظلمت جهل و گمراهی فرو رفته‌اند جز آنان که به وصیت پیامبر خدا(ص) گوش فرا داده‌اند، و با سر سپردن به اهل بیت ایشان(ع) بر این کشتی نجات سوار شده‌اند؛ زیرا چنان که امت نوح هیچ پناه و راه نجاتی جز سوار شدن بر کشتی نداشتند؛ امت رسول الله(ص) نیز برای نجات و رستگاری چاره‌ای جز تمسک به اهل بیت(ع) ندارند.

الف) داستان کشتی نوح: خدای تعالی می‌فرماید: ﴿وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ * وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ[۴۳]. سپس خدای تعالی به فرزند نوح اشاره می‌کند و می‌فرماید: ﴿وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ * قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ[۴۴].

ب) وجه تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح: در این آیات تصریح شده که برای امت نوح هیچ پناه گاهی جز کشتی وجود ندارد، و رابطۀ پدر و فرزندی هم بدون ایمان نجات بخش نیست، همچنین امت رسول خدا(ص) نیز برای نجات از هلاکت، ضلالت و شقاوت باید کشتی اهل بیت(ع) را بیابند و با سوار شدن بر آن به ساحل نجات برسند. حسین طیبی از محدثان بزرگ اهل سنت در شرح حدیث سفینه می‌نویسد: شبه الدنيا بما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ﴿فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ[۴۵] وقد أحاط بأكنافه وأطرافه الأرض كلها وليس منه خلاص ولا مناص إلا تلك السفينة[۴۶]؛ دنیا و آن چه در آنست از کفر و بدعت و خواهش‌های نفسانی گمراه کننده، تشبیه شده است به «دریایی عمیق که موجی آن را پوشانده و بالای آن موج دیگری است و بر فراز آن ابرهای تیره بعضی بالای بعضی دیگر» که به اطراف و اکنافش همۀ زمین را احاطه کرده و خلاص و راه گریز از آن نیست مگر این کشتی. ملا علی قاری نیز ضمن نقل عبارت طیبی آن را تأیید کرده است[۴۷].

در فیض القدیر هم وجه تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح چنین تبیین شده است: نجات برای اهل کشتی از قوم نوح ثابت است پس مصطفی(ص) [با این تشبیه] نجات امت به واسطه تمسک به اهل بیتش را اثبات می‌کند و ایشان را راه رسیدن به نجات قرار داده است. و نتیجۀ [این تشبیه] ایجاد انگیزه برای چنگ زدن به محبت اهل بیت(ع) و ریسمان ایشان، بزرگداشت ایشان به جهت شکر نعمت تشرف [[[مردم]] به اسلام] و گرفتن هدایت از علمای اهل بیت است؛ پس هر کس به این حدیث عمل کند از تاریکی‌های مخالفت نجات یافته و شکر نعمت متابعت را ادا کرده است و کسی که از آن تخلف کند در دریاهای کفران و سیل سرکشی غرق می‌شود و مستحق آتش می‌گردد[۴۸]. پس اهل سنت نیز معترفند که بر اساس این حدیث فقط اهل بیت(ع) راه نجات هستند، و برای نجات از هلاکت و غرق در دریای ضلالت و شقاوت باید با تمسک به اهل بیت(ع) و سوار شدن بر این کشتی نجات، خود را به ساحل امن رساند.

این بود اعتراف اهل سنت به دلالت محتوای حدیث بر امامت اهل بیت(ع)، و سند این حدیث نیز بسیار محکم است، و عدۀ کثیری از بزرگان حدیث سنی این حدیث را روایت کرده‌اند. احمد بن حنبل، ابوبکر بزار، خطیب بغدادی، فخر رازی، ذهبی و ابن حجر عسقلانی، از جمله کسانی هستند که حدیث سفینه را روایت کرده‌اند. سیوطی در مورد سند حدیث سفینه می‌گوید: اخرج أبو يعلي والبزار والحاكم عن أبي ذر[۴۹]؛ ابویعلی، بزار و حاکم این حدیث را از ابوذر نقل کرده‌اند. ابن حجر مکی می‌نویسد: جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا[۵۰]؛ این حدیث به طرق متعددی نقل شده که برخی طرق برخی دیگر را تقویت می‌کند.

حاکم نیشابوری هم می‌گوید: صحيح على شرط مسلم[۵۱]. خطیب تبریزی در کتاب مشکاة المصابیح[۵۲]حدیث را به احمد بن حنبل نسبت می‌دهد و از او نقل می‌کند. شیخ ناصر الدین البانی که یکی از محدثین معاصر اهل سنت است، در تحقیق کتاب مشکاة متذکر می‌شود که بر اساس نقل خطیب تبریزی باید حدیث سفینه در مسند احمد آمده باشد، اما در چاپ‌های موجود از مسند احمد این حدیث وجود ندارد. همچنین در کتاب الصواعق المحرقة این حدیث به صحیح مسلم نسبت داده شده است[۵۳] در حالی که در چاپ‌های موجود کتاب مسلم حدیث سفینه حذف شده است.

اما علی‌رغم این تصرفات، حدیث سفینه از حیث سند و دلالت بسیار محکم است و اهل سنت نمی‌توانند در آن مناقشه کنند. این حدیث نیز به خوبی گویای اصل دین بودن امامت است و امامت اهل بیت(ع) و حقانیت شیعه را اثبات می‌کند. مرحوم علامه حلی نقل فرموده است که روزی از خواجه نصیر الدین طوسی رحمه الله پرسیدند: «دلیل شما بر امامت اهل بیت(ع) چیست؟» ایشان در پاسخ گفت: رسول خدا(ص) فرمود: «ستفترق امتي على ثلاث وسبعين فرقة، واحدة منها ناجية والباقي في النار، وقد عين(ص) الفرقة الناجية والهالكة في حديث آخر صحيح متفق عليه وهو قوله(ص): مثل أهل بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق، فوجدنا الفرقة الناجية هي الفرقة الإمامية لأنهم باينوا جميع المذاهب وجميع المذاهب قد اشتركت في اصول العقائد»؛ به زودی امتم به هفتاد و سه فرقه متفرق خواهند شد، یک فرقه نجات می‌یابد و مابقی در آتش هستند و رسول خدا(ص) فرقۀ نجات یافته و هلاک شده را در حدیث صحیحی که مورد اتفاق است معین نمودند، [آن جا] که فرمود: مثل اهل بیت من مانند سفینه نوح است هر کس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس تخلف کند غرق می‌شود. پس ما فرقۀ نجات یافته را فرقۀ امامیه یافتیم؛ زیرا آن با جمیع مذاهب که در اصول عقائد مشترکند، تفاوت دارد.

و رسول خدا(ص) ضمن حدیث سفینه فرمود: «ومن تخلف عنها هلك»[۵۴]؛ هر کس از اهل بیت(ع) تخلف کند هلاک می‌شود. با ضمیمه این دو حدیث به یکدیگر امامت اهل بیت(ع) و اهل نجات بودن پیروان ایشان به روشنی اثبات می‌شود. اما اهل سنت که چاره‌ای جز پذیرش سند و دلالت روشن حدیث سفینه ندارند. جهت بر حق جلوه دادن خود ادعا کرده‌اند که پیروان واقعی اهل بیت(ع) آنانند و ادعای شیعیان مبنی بر پیروی از اهل بیت(ع) دروغ است. برخی دیگر محبت اهل بیت(ع) را راه نجات معرفی می‌کنند و مدعی دوستی با اهل بیت(ع) هستند. ابن حجر هیتمی در مورد دلالت حدیث سفینه می‌گوید: «ووجه تشبيههم بالسفينة فيما مر أن من أحبهم وعظمهم شكرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدى علمائهم نجا من ظلمة المخالفات!»[۵۵]. علت تشبیه اهل بیت به کشتی [در آن حدیثی که گذشت] این است که هر کسی ایشان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد به خاطر سپاسگزاری از نعمت وجودشان و به هدایت علماء ایشان گرایش نماید، از گمراهی سرپیچی‌ها نجات می‌یابد! اما روشن است که محبت، بدون تبعیت، معنا ندارد و برای نجات از هلاکت کافی نیست.

تأویل حدیث توسط فخر رازی: فخر رازی جهت توجیه عقاید خویش، دست به تأویل حدیث زده و گفته است: کسی که به کشتی سوار می‌شود به دو چیز نیاز دارد یک کشتی بدون عیب ونقص و دوم ستاره‌های ظاهر و نورانی و روشنایی بخش پس چنان چه آن کشتی را سوار شد و به آن ستاره‌های آشکار نگاه دوخت امید سلامتش می‌رود پس به همین جهت همراهان سنی ما بر کشتی دوستی آل محمد سوار شده و به ستارۀ صحابه چشم دوخته‌اند و از خدای تعالی امید رستگاری و سلامت و سعادت در دنیا و آخرت دادند[۵۶]. وی مدعی شده که براساس حدیث «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌». کشتی اهل بیت برای حرکت در مسیر نجات به کمک نجوم احتیاج دارد، پس همان طور که اهل بیت(ع) کشتی نجات امت هستند، اصحاب رسول خدا(ص) نیز وسیله نجاتند.

در پاسخ فخر رازی باید گفت:

  1. بزرگانی از اهل سنت مثل احمد بن حنبل و دیگران حدیث «اصحابی کالنجوم» را ضعیف دانسته‌اند[۵۷]. ابن تیمیه در این باره می‌گوید: اما روایت «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ...‌» ضعیف است و اهل حدیث آن را ضعیف دانسته‌اند... و آن در کتاب‌های حدیثی مورد اعتماد [و معتبر] وجود ندارد[۵۸].
  2. بر فرض پذیرش صحت این حدیث، ستارگان در روز هیچ نقشی در جهت یابی کشتی ندارند.
  3. بر فرض این که کشتی فقط به هنگام شب حرکت کند باز هم هر ستاره‌ای نمی‌تواند راهنمای آن باشد.

حاصل آنکه براساس حدیث سفینه، پذیرش امامت اهل بیت پیامبر(ص) تنها راه نجات است. و این موضوع بیان گر اصل دین بودن مسأله امامت است.[۵۹]

منابع

پانویس

  1. کنز العمال، ج۱، ص۲۵۰.
  2. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۱۶.
  3. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۷ به نقل از کمال الدین صدوق، امالی طوسی، احتجاج طبرسی و...
  4. «ما کشتی‌های جاری در دریاهای طوفانی و امواج شدیدیم، هرکس بر این کشتی‌ها سوار شود آسوده گردد و هرکه آنها را ترک کند غرق می‌شود» اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۸
  5. برای منابع این حدیث و نقل‌های گوناگون آن، ر. ک: نفحات الازهار (خلاصۀ عبقات)، ج ۴، احقاق الحق ج ۸ص ۲۶۹، بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۱۲۰، اهل البیت فی الکتاب و السنّه ص ۸۷
  6. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۴.
  7. المناقب، ابن مغازلی، ص ۱۳۲، ح ۱۷۳.
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۰۹.
  9. فضائل الصحابه، ج ۲، ص ۷۸۵ و المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص۳۴۳. قریب به این الفاظ در بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ع)، ج۱، ص۲۹۷ و کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۳۳ و عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷ و کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۴۱.
  10. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص.
  11. ر.ک نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار، ج ۴، ص ۲۱ و تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج۱، ص۱۳۱.
  12. ر.ک: عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج۲۳، ص ۴۱۹.
  13. منهاج السنه، ج ۷، ص ۳۹۵.
  14. عبقات الانوار فی إمامة الأئمة الأطهار ج۲۳، ص ۹۱۳ و نیز ر.ک: دراسة فی حدیث السفینه علی مبانی اهل السنه مع التأکید علی شبهات الألبانی، ص ۳۴۷ با عنوان فی من صحح الحدیث من علماء أهل السنه.
  15. ر.ک: لسان المیزان، ج ۶، ص ۳۱۹ و سلسله صحیحه، ج ۵، ص ۲۶۰.
  16. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص.
  17. ر.ک: نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار الأنوار، ج ۴، ص۲۰۵.
  18. نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار، ج۴، ص۲۱۰.
  19. «و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.
  20. «و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: "از لغزش ما بگذر!" و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم» سوره اعراف، آیه ۱۶۱.
  21. حطه بر وزن فعله از حط الشیء یحط به معنای فرو ریختن است و در اینجا معنی آن این است که: خدایا از تو تقاضای ریزش گناهان خود را داریم. خداوند به آنها دستور داد که برای توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جاری سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهای آنها صرف نظر خواهد شد و شاید به همین مناسبت یکی از درهای بیت المقدس را "باب الحطه" نام‌گذاری کرده‌اند. تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۶۸.
  22. الأمالی (للصدوق)، ص۷۴. هرکه دین را دارد و راه مرا می‌رود و پیرو قانون من است باید معتقد به تفضیل ائمه خاندان من باشد بر همه امتم زیرا مثل آنها در این امت مثل باب حطه است در بنی اسرائیل.
  23. التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن بن علی العسکری(ع)، ص۵۴۶ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۱۰.
  24. ر.ک: درس ۱۱.
  25. منتخب الدین، علی بن عبیدالله بن بابویه الرازی، الاربعون حدیثا (ص۲۱ الحدیث الثالث).
  26. عبقات الانوار، ص ۲۴۶، ج ۲، ج ۱۲. ونیز ر.ک: تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج۱، ص ۱۳۴.
  27. ر.ک: التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۱۶۷.
  28. ر.ک: نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، ج ۴، ص ۲۱۷.
  29. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص.
  30. معانی الأخبار، ص۱۷۸ «باب معنب قول النّبی(ص) مَا أَظَلَّتِ‏ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ‏ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍّ» المستدرک علی الصحیحین، ج ۴ ص۴۸۰: هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه.
  31. الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۱۵۶ و مسند احمد، ج ۲، ص ۱۶۳ و المستدرک، ج ۳، ص ۳۴۳.
  32. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص.
  33. کفایة الأثر فی النص علی الأمة الإثنی عشر، ص۲۹، احادیث امان با الفاظ گوناگون در منابع معتبر آمده رک کتاب امان الامه من الضلال والاختلاف.
  34. کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص ۲۳۴.
  35. احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۳۸؛ عیون الاخبار، ابن قتیبه، ج۱، ص۲۱۱، طبع مصر؛ معارف ابن قتیبه، ص۸۶؛ المعجم الصعیر، طبرانی، ص۷۸.
  36. سبحانی، جعفر، پیشوائی از نظر اسلام ص ۲۱۰.
  37. سبحانی، جعفر، پیشوائی از نظر اسلام ص ۲۱۲.
  38. فضائل الصحابة، ج۲، ص۷۸۵، حدیث ۱۴۰۲؛ المعجم الاوسط، ج۴، ص۹؛ ج۵، ص۳۵۴؛ ج۶، ص۸۵؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۵، حدیث ۲۶۳۷؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص۳۰۶؛ ج۳، ص۱۶۳؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۲۷۳؛ البلدانیات، ج۱، ص۱۸۶، حدیث ۲۹؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۹۴، حدیث ۳۴۱۶۹.
  39. النهایة فی غریب الاثر، ج۲، ص۷۲۳؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۷۳؛ لسان العرب، ج۳، ص۲۰.
  40. ذخائر العقبی، ص۲۰؛ نزهة المجالس، ص۳۶۵.
  41. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ ج۳، ص۱۶۳، حدیث ۴۷۲۰؛ نزهة المجالس، ص۳۶۵.
  42. مانند: تشبیه امیرالمؤمنین(ع) به انبیاء پیشین (حدیث تشبیه)، تشبیه اهل بیت(ع) به ستارگان هدایت (حدیث نجوم)، تشبیه نسبت امیرالمؤمنین(ع) با رسول خدا(ص) به نسبت هارون با موسی (حدیث منزلت) و....
  43. «و کشتی را زیر نظر ما و وحی ما بساز و با من درباره ستمگران سخن (از رهایی) مگو که آنان غرق خواهند شد * و (نوح) کشتی را می‌ساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او می‌گذشتند او را به ریشخند می‌گرفتند؛ (نوح می) گفت: اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که می‌کنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۷-۳۸.
  44. «و آن (کشتی) آنان را در میان موجی کوه‌پیکر (پیش) می‌برد و نوح پسرش را- که (هنوز) بر کرانه‌ای بود- فرا خواند: پسرکم! با ما سوار شو و با کافران مباش! *او گفت: آنک به کوهی پناه می‌جویم که مرا از آب نگاه می‌دارد؛ (نوح) گفت: امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد و موج میان آن دو افتاد و او از غرق‌شدگان گشت» سوره هود، آیه ۴۲-۴۳.
  45. «یا چون تاریکی‌هایی است در دریایی ژرف که موجی فرا موجی، فراز آن ابری آن را فرو می‌پوشد، تاریکی‌هایی است پشت بر پشت که اگر کسی دست خویش را بر آورد دشوار آن را ببیند، و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.
  46. شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶.
  47. المرقاة فی شرح المشکاة، ج۱۱، ص۳۲۷.
  48. وجه التشبيه: أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح، فأثبت المصطفى(ص) لامته بالتمسك بأهل بيته النجاة وجعلهم وصلة إليها. ومحصوله الحث على التعلق بحبهم وحبلهم وإعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدى علمائهم، فمن أخذ بذلك نجا من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة، ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحقق النيران؛ فیض القدیر، ج۲، ص۶۵۸، حدیث ۲۴۴۲.
  49. الخصائص الکبری، ج۲، ص۳۹۵.
  50. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵.
  51. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.
  52. مشکاة المصابیح، ج۳، ص۳۴۸، حدیث ۶۱۷۴.
  53. الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۴۵.
  54. منهاج الکرامة، ص۴۹؛ ر.ک: شرح منهاج الکرامه، ج۱، ص۱۲۴.
  55. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶.
  56. راكب البحر يحتاج إلى أمرين، أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب. والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة ووقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة، كان رجاء السلامة غالبا، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة حب آل محمد ووضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة، فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة؛ تفسیر کبیر، ج۲۷، ص۵۹۶.
  57. در تحقیق این حدیث ساختگی رسالۀ مستقلی تألیف کرده‌ایم و منتشر شده است.
  58. وأما قوله: أصحابي... فهذا الحديث ضعيف ضعفه أهل الحديث... وليس هو في كتب الحديث المعتمدة؛ منهاج السنة، ج۸، ص۲۵۷.
  59. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۳۰۹۹.