سفیانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در مورد اینکه سفیانی نامی است برای یک شخص یا نمادی است برای یک جریان در طول [[تاریخ]] دو نظریه وجود دارد: | در مورد اینکه سفیانی نامی است برای یک شخص یا نمادی است برای یک جریان در طول [[تاریخ]] دو نظریه وجود دارد: | ||
=== سفیانی نماد یک جریان === | === سفیانی نماد یک جریان === | ||
برخی قائلند سفیانی، نماد جریان [[کفر]] در برابر [[اسلام]] است نه یک شخص؛ هرچند از بعضی [[روایات]] بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از [[آل ابوسفیان]] و فرزندان او است؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده بلکه فردی است با ویژگیهای [[ابوسفیان]]، که در آستانۀ [[ظهور]] [[مهدی]] به طرفداری از [[باطل]]، [[خروج]] میکند و [[مسلمانان]] را به [[انحراف]] میکشاند. همچنین اشاره به | برخی قائلند سفیانی، نماد جریان [[کفر]] در برابر [[اسلام]] است نه یک شخص؛ هرچند از بعضی [[روایات]] بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از [[آل ابوسفیان]] و فرزندان او است؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده بلکه فردی است با ویژگیهای [[ابوسفیان]]، که در آستانۀ [[ظهور]] [[مهدی]] به طرفداری از [[باطل]]، [[خروج]] میکند و [[مسلمانان]] را به [[انحراف]] میکشاند. همچنین اشاره به صفات و برنامههای مشخّصی است که در طول [[تاریخ]] افراد زیادی مَظهر آن بودهاند. از جمله در روایتی از [[امام سجاد|امام علی بن الحسین]] [[نقل]] شده:<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲: «أَمْرُ السُّفْيَانِيِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي»</ref> «[[ظهور قائم]] از ناحیۀ [[خداوند]]، قطعی و [[خروج سفیانی]] نیز، قطعی است. در برابر هر قیام کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد»؛ از این [[حدیث]] به خوبی روشن میشود سفیانی جنبه "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای او است و نیز استفاده میشود که در برابر هر مرد انقلابی و [[مصلح]] راستین یک یا چند سفیانی قد [[علم]] خواهد کرد. در [[حدیث]] دیگری [[امام صادق]] میفرماید: «ما و [[خاندان]] [[ابوسفیان]]، دو خاندانی هستیم که بر سر [[دین خدا]] با هم [[دشمنی]] داریم. ما سخن [[خداوند]] را تصدیق کردیم و آنان [[تکذیب]] کردند. [[ابوسفیان]]، با [[پیامبر]] [[مبارزه]] کرد و [[معاویه]] با [[امام علی|علی]] و [[یزید]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] به [[مخالفت]] برخاستند و سفیانی نیز با [[قائم]] خواهد جنگید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ {{ع}} وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم {{ع}}}}؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۲۲۱؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص۲۶۴؛ [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ [[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵.</ref> | ||
قائلین این نظریه میگویند: در [[حقیقت]]، [[ابوسفیان]]، به عنوان سرسلسله سفیانیان، نماد [[پلیدی]] است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول [[اموال]] [[مردم]]، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه [[فریب]] و [[استثمار]] تودههای ستم کشیده و | قائلین این نظریه میگویند: در [[حقیقت]]، [[ابوسفیان]]، به عنوان سرسلسله سفیانیان، نماد [[پلیدی]] است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول [[اموال]] [[مردم]]، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه [[فریب]] و [[استثمار]] تودههای ستم کشیده و ترویج [[خرافات]] و دامن زدن به [[نظام]] طبقاتی [[جاهلی]]، [[قدرت]] فراوانی داشت. [[ابو سفیان]]، در جایگاه سردمدار [[شرک]] و بتپرستی و سرمایه داری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از [[عدالت]]، [[برادری]] و [[آزادی]] میزد، [[دشمن]] شماره یک خود میدانست و با [[قدرت]] تمام برابر آن به [[مبارزه]] برمیخاست؛ بنابراین سفیانی جریان [[باطل]] در بستر [[تاریخ]] است و رودررویی بین [[حق]] و [[باطل]] در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل [[ابوسفیان]] هم بدانیم، آخرین مهرۀ این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانۀ [[ظهور قائم]] [[خروج]] میکند. اینکه هم زمان با [[خروج سفیانی]] از منطقه [[شام]]، [[یمانی]] و [[خراسانی]] به طرفداری از [[حق]] در ناحیه [[خراسان]] و [[یمن]]، [[قیام]] میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴؛ >[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۷۴؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> | ||
در برابر هر [[قائم]] و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و [[ظالم]]، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد، و میکوشد، تلاشهای انقلابی [[قائم]] و [[مصلح]] را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل [[تاریخ]] انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر [[قیام]] [[مصلح]] بزرگ جهانی "[[مهدی]]" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با [[قدرت]] جهنّمیشان سعی دارند در مسیر [[انقلاب]] راستین [[مهدی]] وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانه طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند. بر این اساس، در [[حقیقت]] سفیانی یک جریان است، نه یک شخص<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴.</ref>. | در برابر هر [[قائم]] و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و [[ظالم]]، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد، و میکوشد، تلاشهای انقلابی [[قائم]] و [[مصلح]] را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل [[تاریخ]] انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر [[قیام]] [[مصلح]] بزرگ جهانی "[[مهدی]]" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با [[قدرت]] جهنّمیشان سعی دارند در مسیر [[انقلاب]] راستین [[مهدی]] وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانه طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند. بر این اساس، در [[حقیقت]] سفیانی یک جریان است، نه یک شخص<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== شخص بودن سفیانی === | === شخص بودن سفیانی === | ||
سفیانی غیر نمادین، واقعی و یک فرد مشخص از نسل [[ابوسفیان]] است. قائلین این نظریه میگویند: تصریح [[روایات]] به نام و نسب و وضعیت ظاهری سفیانی، جز با فرد دانستن وی فهمیده نمیشود، و [[ظهور]] سایر [[روایات]] در فرد بودن سفیانی و فقدان [[دلیل]] بر نپذیرفتن این ظهورات، دلایلی هستند که این نظریه را اثبات میکنند. همچنین نظریۀ اول (نمادین دانستن سفیانی) به [[دلایل]] مختلفی [[باطل]] است، از جمله: | سفیانی غیر نمادین، واقعی و یک فرد مشخص از نسل [[ابوسفیان]] است. قائلین این نظریه میگویند: تصریح [[روایات]] به نام و نسب و وضعیت ظاهری سفیانی، جز با فرد دانستن وی فهمیده نمیشود، و [[ظهور]] سایر [[روایات]] در فرد بودن سفیانی و فقدان [[دلیل]] بر نپذیرفتن این ظهورات، دلایلی هستند که این نظریه را اثبات میکنند. همچنین نظریۀ اول (نمادین دانستن سفیانی) به [[دلایل]] مختلفی [[باطل]] است، از جمله: | ||
# نمادین دانستن سفیانی با [[روایات]] متعددی در | # نمادین دانستن سفیانی با [[روایات]] متعددی در تعارض است، از جمله: مجموعه روایاتی که نام، نسب و وضعیت ظاهری و ویژگیهای جسمانی سفیانی را ذکر کردهاند. [[روایات]] در این مضمون مشترکاند که سفیانی، یک فرد است. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در نامهای به [[معاویه]]، اینگونه به سفیانی اشاره نموده است: «ای [[معاویه]]! [[پیامبر خدا]] {{صل}} به من خبر داده است ... فردی از نسل تو (که شوم، [[ملعون]]، نابخرد، خشن، با دلی واژگون، بدخو و سخت گیر است و [[خداوند]]، رحم و شفقت را از [[دل]] او برکنده و از سوی مادر به [[قبیله کلب]] میرسد و گویی او را میبینم و اگر میخواستم، نامش، ویژگیهایش و چند ساله بودنش را میگفتم)، لشکری را روانه [[مدینه]] میکند و به آن وارد میشود و در [[کشتار]] و زشت کاری، زیاده روی میکنند و مردی [[پاک]] و [[پاکیزه]] از نسل من از او میگریزد؛ کسی که [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر میکند، همان گونه که از [[ظلم و ستم]] پر شده است»<ref>{{متن حدیث|يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ أَخْبَرَنِي ... ٍ وَ أَنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِكَ مَشُومٌ مَلْعُونٌ جِلْفٌ جَافٍ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ فَظٌّ غَلِيظٌ قَدْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ أَخْوَالُهُ مِنْ كَلْبٍ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ لَوْ شِئْتُ لَسَمَّيْتُهُ وَ وَصَفْتُهُ وَ ابْنُ كَمْ هُوَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيُسْرِفُونَ فِيهَا فِي الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ يَهْرُبُ مِنْهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي زَكِيٌّ نَقِيٌّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}، کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۷۷۴.</ref> و نیز فرمود: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یک چشمی است، او از اولاد [[ابو سفیان]] است. وی [[خروج]] میکند و به [[کوفه]] (یا [[نجف]]) میآید و بر [[منبر]] آن مینشیند. گروه کثیری را [[فریب]] میدهد و آنان را با خود هم دست مینماید و مناطق: [[شام]]، [[دمشق]]، حمص، [[فلسطین]]، [[اردن]] و قنسرین<ref>قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. (ر. ک. مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۱۲۶.)</ref> را تصرف مینماید»<ref>{{متن حدیث|يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ الْجُدَرِيِّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ حَتَّى يَأْتِيَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِينٍ فَيَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِهَا}}، [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص۲۰۶؛ [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، منتخب الأثر، ص ۴۵۸.</ref> و [[روایات]] دیگر. اگر سفیانی، یک نماد باشد باید این [[روایات]]، کنار گذاشته شوند<ref>ر.ک: [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۱۷ ـ ۱۲۱؛ [[سید عباس طباطباییفر|طباطباییفر، سید عباس]]، مهدی شناسی، ص۶۵؛ [[محمد باقریزاده اشعری|باقری زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۷۲ ـ ۷۸؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۰۴؛ [[محمد باقریزاده اشعری|باقری زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۷۲ـ۷۸؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۳ـ۵۰.</ref>. | ||
# با ظاهر [[روایات]] متعدد دیگری [[مخالفت]] دارد؛ توضیح اینکه: برای سمبلیک گرفتن سفیانی باید: | # با ظاهر [[روایات]] متعدد دیگری [[مخالفت]] دارد؛ توضیح اینکه: برای سمبلیک گرفتن سفیانی باید: | ||
## مجموعه روایاتی را که از [[دین]] سفیانی خبر دادهاند، [[علی]] رغم [[ظهور]] آنها در فرد بودن سفیانی، بر این معنا حمل کرد که: منظور شکل گیری این جریان [[فرهنگی]] [[انحرافی]]، در دنیای [[اسلام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: «گویا سفیانی را میبینم که در میدان کوفۀ شما، جایگاه خود را گسترانیده است و منادی او فریاد میزند هر کس سر [[شیعه]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم مزد میگیرد [[همسایه]] بر [[همسایه]] رحم نمیکند و گردنش را میزند برای هزار درهم [[آگاه]] باشید که [[حکومت]] شما در آن زمان به دست زنا زادگان خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|كَأَنِّي بِالسُّفْيَانِيِّ أَوْ بِصَاحِبِ السُّفْيَانِيِّ قَدْ طَرَحَ رَحْلَهُ فِي رَحْبَتِكُمْ بِالْكُوفَةِ فَنَادَى مُنَادِيهِ مَنْ جَاءَ بِرَأْسِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَلَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَيَثِبُ الْجَارُ عَلَى جَارِهِ وَ يَقُولُ هَذَا مِنْهُمْ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ يَأْخُذُ أَلْفَ دِرْهَمٍ أَمَا إِنَّ إِمَارَتَكُمْ يَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ إِلَّا لِأَوْلَادِ الْبَغَايَا}}، شیخ طوسی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.</ref>. | ## مجموعه روایاتی را که از [[دین]] سفیانی خبر دادهاند، [[علی]] رغم [[ظهور]] آنها در فرد بودن سفیانی، بر این معنا حمل کرد که: منظور شکل گیری این جریان [[فرهنگی]] [[انحرافی]]، در دنیای [[اسلام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: «گویا سفیانی را میبینم که در میدان کوفۀ شما، جایگاه خود را گسترانیده است و منادی او فریاد میزند هر کس سر [[شیعه]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم مزد میگیرد [[همسایه]] بر [[همسایه]] رحم نمیکند و گردنش را میزند برای هزار درهم [[آگاه]] باشید که [[حکومت]] شما در آن زمان به دست زنا زادگان خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|كَأَنِّي بِالسُّفْيَانِيِّ أَوْ بِصَاحِبِ السُّفْيَانِيِّ قَدْ طَرَحَ رَحْلَهُ فِي رَحْبَتِكُمْ بِالْكُوفَةِ فَنَادَى مُنَادِيهِ مَنْ جَاءَ بِرَأْسِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَلَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَيَثِبُ الْجَارُ عَلَى جَارِهِ وَ يَقُولُ هَذَا مِنْهُمْ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ يَأْخُذُ أَلْفَ دِرْهَمٍ أَمَا إِنَّ إِمَارَتَكُمْ يَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ إِلَّا لِأَوْلَادِ الْبَغَايَا}}، شیخ طوسی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== جنایات سفیانی == | == جنایات سفیانی == | ||
{{اصلی|جنایات سفیانی}} | {{اصلی|جنایات سفیانی}} | ||
از بلایای بزرگی که در آستانه [[ظهور]] دامن گیر [[مسلمانان]] میشود، [[فتنه]] سفیانی و جنایات وسیع و بیرحمانهای است که او در شهرهای مختلف بر [[مردم]] تحمیل میکند. وی به دنبال کسب [[پیروزی]] بر رقبای خود در [[شام]]، [[اقدام]] به لشکرکشی به سوی شهرهای [[عراق]]، [[مدینه]] و [[مکه]] میکند تا این مناطق را [[غارت]] کرده و به | از بلایای بزرگی که در آستانه [[ظهور]] دامن گیر [[مسلمانان]] میشود، [[فتنه]] سفیانی و جنایات وسیع و بیرحمانهای است که او در شهرهای مختلف بر [[مردم]] تحمیل میکند. وی به دنبال کسب [[پیروزی]] بر رقبای خود در [[شام]]، [[اقدام]] به لشکرکشی به سوی شهرهای [[عراق]]، [[مدینه]] و [[مکه]] میکند تا این مناطق را [[غارت]] کرده و به تصرف خود در آورد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد بروز این [[فتنه]] ویران گر، هشدار داده، میفرماید: "در زمانی که [[مردم]] گرفتار انواع فتنهاند، عنصر [[پلیدی]] به نام سفیانی از وادی یابس (دره خشک) بر آنان خروج میکند و در [[دمشق]] فرود میآید. آن گاه دو [[سپاه]]، یکی به سوی [[مشرق]] و دیگری به سوی [[مدینه]] گسیل میدارد. [[سپاه]] او در سرزمین [[بابل]] و [[شهر]] [[بغداد]] ـ که نفرین شده است ـ فرود میآید و بیش از سه هزار نفر را میکشد و بیش از یکصد [[زن]] را هتک [[حرمت]] میکند و سیصد نفر از چهرهها و شخصیتهای [[بنی عباس]]از بین میبرد؛ سپس به [[کوفه]] سرازیر میگردد و خانههای اطراف آن را تخریب میکند، پس از آن به [[شام]] روی میآورد"<ref>{{متن حدیث| يَخْرُجُ عَلَيْهِمُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ فِي فَوْرِ ذَلِكَ حَتَّى يَنْزِلَ دِمَشْقَ فَيَبْعَثُ جَيْشَيْنِ جَيْشاً إِلَى الْمَشْرِقِ وَ آخَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ حَتَّى يَنْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِينَةِ الْمَلْعُونَةِ يَعْنِي بَغْدَادَ فَيَقْتُلُونَ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ آلَافٍ وَ يَفْضَحُونَ أَكْثَرَ مِنْ مِائَةِ امْرَأَةٍ وَ يَقْتُلُونَ بِهَا ثَلَاثَمِائَةِ كَبْشٍ مِنْ بَنِي الْعَبَّاسِ ثُمَّ يَنْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَيُخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ثُمَّ يَخْرُجُونَ مُتَوَجِّهِينَ إِلَى الشَّامِ}}؛ مجمع البیان، ج۸، ص۲۲۸؛ تفسیر الصافی، ج۴، ص۲۲۷.</ref>؛ جنایات هولناک سفیانی و [[قساوت]] و بیرحمی او تاجایی است که شکم [[زنان]] حامله را دریده و کودکان آنان را زنده زنده در دیگ میجوشانند<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۶۲ - ۱۶۹.</ref>. | ||
== فرجام سفیانی == | == فرجام سفیانی == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳
از مشهورترین نشانههای حتمی ظهور، خروج سفیانی است. وی لشکر سفاک و خونریز خود را بعد از جنایتهای بسیاری که قبل از ظهور مرتکب شده، برای مقابله با حضرت مهدی (ع) به سمت مکه روانه میسازد که سرانجام آن فرو رفتن در سرزمین بیدا (خسف بیدا) است. عدهای او را یک فرد معین از نسل ابوسفیان میدانند و عدهای دیگر آن را نماد جریان باطل در برابر جریان حق معرفی میکنند. البته در روایات به اسم و ویژگیهای شخصی او اشاره شده است.
سفیانی کیست؟
مشهورترین نشانۀ ظهور حضرت ولی عصر که وقوعش حتمی شمرده شده خروج سفیانی است. خروج "سفیانی" در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان آمده است[۱]. امام صادق (ع) فرمودند: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است[۲]. عبدالملک بن أعین میگوید: نزد ابو جعفر بودم، صحبت از قائم شد، به ایشان عرض کردم؛ امیدوارم ظهور شان نزدیک باشد و سفیانی هم در کار نباشد. فرمود: «نه، به خدا سوگند، سفیانی جزو موارد قطعی است و ناگزیر باید باشد»[۳].
دربارۀ نام سفیانی نظرات مختلفی مطرح شده است اما مشهور آن است که نام او عثمان بن عنبسه و مشهورترین لقب او سفیانی است. او را از آن جهت سفیانی مینامند که از تبار ابوسفیان است. در مورد خصوصیات سفیانی نیز چنین آمده است: او مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود، بی بند و بار، آلوده و پرده در، از نسل بنی امیه و ابوسفیان است. در ظاهر ذکر خدا میگوید و همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است[۴] ولی از پلیدترین و کثیف ترین مردم روزگار است و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچهدارِ خود را از ترس این که مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۵]، او با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد، حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان (ع) خروج و قیام خود را از منطقه وادی یابس ـ احتمالاً در جنوب غرب سوریه واقع است ـ شروع میکند[۶].
سفیانی شخص یا نماد یک جریان
در مورد اینکه سفیانی نامی است برای یک شخص یا نمادی است برای یک جریان در طول تاریخ دو نظریه وجود دارد:
سفیانی نماد یک جریان
برخی قائلند سفیانی، نماد جریان کفر در برابر اسلام است نه یک شخص؛ هرچند از بعضی روایات بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از آل ابوسفیان و فرزندان او است؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان، که در آستانۀ ظهور مهدی به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. همچنین اشاره به صفات و برنامههای مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مَظهر آن بودهاند. از جمله در روایتی از امام علی بن الحسین نقل شده:[۷] «ظهور قائم از ناحیۀ خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هر قیام کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد»؛ از این حدیث به خوبی روشن میشود سفیانی جنبه "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای او است و نیز استفاده میشود که در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک یا چند سفیانی قد علم خواهد کرد. در حدیث دیگری امام صادق میفرماید: «ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان، با پیامبر مبارزه کرد و معاویه با علی و یزید با حسین بن علی به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم خواهد جنگید»[۸].[۹]
قائلین این نظریه میگویند: در حقیقت، ابوسفیان، به عنوان سرسلسله سفیانیان، نماد پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستم کشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت. ابو سفیان، در جایگاه سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایه داری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شماره یک خود میدانست و با قدرت تمام برابر آن به مبارزه برمیخاست؛ بنابراین سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابوسفیان هم بدانیم، آخرین مهرۀ این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانۀ ظهور قائم خروج میکند. اینکه هم زمان با خروج سفیانی از منطقه شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیه خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد[۱۰].[۱۱]
در برابر هر قائم و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و ظالم، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد، و میکوشد، تلاشهای انقلابی قائم و مصلح را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل تاریخ انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر قیام مصلح بزرگ جهانی "مهدی" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با قدرت جهنّمیشان سعی دارند در مسیر انقلاب راستین مهدی وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانه طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند. بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۱۲].
شخص بودن سفیانی
سفیانی غیر نمادین، واقعی و یک فرد مشخص از نسل ابوسفیان است. قائلین این نظریه میگویند: تصریح روایات به نام و نسب و وضعیت ظاهری سفیانی، جز با فرد دانستن وی فهمیده نمیشود، و ظهور سایر روایات در فرد بودن سفیانی و فقدان دلیل بر نپذیرفتن این ظهورات، دلایلی هستند که این نظریه را اثبات میکنند. همچنین نظریۀ اول (نمادین دانستن سفیانی) به دلایل مختلفی باطل است، از جمله:
- نمادین دانستن سفیانی با روایات متعددی در تعارض است، از جمله: مجموعه روایاتی که نام، نسب و وضعیت ظاهری و ویژگیهای جسمانی سفیانی را ذکر کردهاند. روایات در این مضمون مشترکاند که سفیانی، یک فرد است. امیرالمؤمنین (ع) در نامهای به معاویه، اینگونه به سفیانی اشاره نموده است: «ای معاویه! پیامبر خدا (ص) به من خبر داده است ... فردی از نسل تو (که شوم، ملعون، نابخرد، خشن، با دلی واژگون، بدخو و سخت گیر است و خداوند، رحم و شفقت را از دل او برکنده و از سوی مادر به قبیله کلب میرسد و گویی او را میبینم و اگر میخواستم، نامش، ویژگیهایش و چند ساله بودنش را میگفتم)، لشکری را روانه مدینه میکند و به آن وارد میشود و در کشتار و زشت کاری، زیاده روی میکنند و مردی پاک و پاکیزه از نسل من از او میگریزد؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است»[۱۳] و نیز فرمود: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یک چشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود هم دست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین[۱۴] را تصرف مینماید»[۱۵] و روایات دیگر. اگر سفیانی، یک نماد باشد باید این روایات، کنار گذاشته شوند[۱۶].
- با ظاهر روایات متعدد دیگری مخالفت دارد؛ توضیح اینکه: برای سمبلیک گرفتن سفیانی باید:
- مجموعه روایاتی را که از دین سفیانی خبر دادهاند، علی رغم ظهور آنها در فرد بودن سفیانی، بر این معنا حمل کرد که: منظور شکل گیری این جریان فرهنگی انحرافی، در دنیای اسلام است. امام صادق (ع) میفرمایند: «گویا سفیانی را میبینم که در میدان کوفۀ شما، جایگاه خود را گسترانیده است و منادی او فریاد میزند هر کس سر شیعه علی را بیاورد هزار درهم مزد میگیرد همسایه بر همسایه رحم نمیکند و گردنش را میزند برای هزار درهم آگاه باشید که حکومت شما در آن زمان به دست زنا زادگان خواهد بود»[۱۷].
- در توجیه مجموعه روایاتی که از مکان و زمان قیام سفیانی مانند یک شخص معین سخن گفتهاند، باید گفت که این روایات به خاستگاه این جریان فرهنگی و محل پیدایش آن، اشاره دارند.
- مجموعه روایاتی را که از حملۀ او به عراق، مدینه و مکه سخن گفتهاند، باید کنایه از گسترش این فرهنگ در مناطق یاد شده، دانست.
- مجموعه روایاتی را که از کشته شدن سفیانی سخن میگویند، باید به ریشه کن شدن این جریان فرهنگی انحرافی، تفسیر کرد. در حالی که بنابر ظاهر روایات، سفیانی فردی است با نامی مشخص، از خاندانی معین و با ویژگیهای جسمانی خاص که به دین خاصی اعتقاد دارد و در زمان و مکان معینی قیام میکند و به کشورهای مختلفی یورش میبرد و ... ، کنایی گرفتن تمامی روایات یاد شده، خلاف ظاهر روایات است.
- نمادین دانستن سفیانی، زمانی امکان دارد که پذیرفتن ظاهر روایاتی که خصوصیات و ویژگیهای او را بیان کردهاند ممکن نباشد. در حالی که این روایات، خالی از هر گونه مطلب خلاف عقل و خارق العاده است. از این رو، دلیلی بر نپذیرفتن ظاهر روایات که او را یک شخص معرفی کردهاند وجود ندارد[۱۸].[۱۹]
زمان و مکان خروج سفیانی
از نشانههای حتمی ظهور، خروج سفیانی است که لشکر جنایتکار و سفاک خود را از سرزمین شام (شام قدیم شامل دمشق، قنسرین، حمص، فلسطین و اردن) برای مقابله با سپاه حضرت مهدی (ع) در ماه رجب در سال ظهور به سوی مکه روانه میکند[۲۰].
شورش سفیانی
شخصی به نام عثمان بن عنبسه از نسل یزید بن معاویة بن ابی سفیان، خروج و جنبش خود را از شام آغاز میکند. با شکست سایر گروهها بر شام مسلط میشود. پس عازم عراق شده در یک نبرد سهمگین سپاه عراق را شکست میدهد. سپس به نبرد یمانی میرود و او را نیز شکست میدهد. هدف بعدی او حجاز است که ابتدا وارد مدینه شده و بعد از جنایتهای بسیار و اطلاع از وجود امام مهدی (ع) لشکر خود را برای جنگ با ایشان به مکه روانه میکند که در بین راه در سرزمین بیدا دچار عذاب الهی شده و نابود میشوند. البته سفیانی خود با این سپاه نیست و در جنگ دیگری در عراق در مقابل حضرت مهدی (ع) هلاک میشود[۲۱].
دین سفیانی
روایات در این مورد سه دسته هستند: ۱. مسیحی است؛ ۲. مسلمان است؛ ۳. ابتدا مسلمان است سپس مسیحی میشود. از آنجا که هیچ کدام از این روایات معتبر نیستند لذا نمیشود قاطعانه نظر داد. اما توجه به این نکته لازم است که روایات معتبر حکایت از عناد و تعصب شدید او علیه شیعیان دارند[۲۲].
جنایات سفیانی
از بلایای بزرگی که در آستانه ظهور دامن گیر مسلمانان میشود، فتنه سفیانی و جنایات وسیع و بیرحمانهای است که او در شهرهای مختلف بر مردم تحمیل میکند. وی به دنبال کسب پیروزی بر رقبای خود در شام، اقدام به لشکرکشی به سوی شهرهای عراق، مدینه و مکه میکند تا این مناطق را غارت کرده و به تصرف خود در آورد. پیامبر اکرم (ص) در مورد بروز این فتنه ویران گر، هشدار داده، میفرماید: "در زمانی که مردم گرفتار انواع فتنهاند، عنصر پلیدی به نام سفیانی از وادی یابس (دره خشک) بر آنان خروج میکند و در دمشق فرود میآید. آن گاه دو سپاه، یکی به سوی مشرق و دیگری به سوی مدینه گسیل میدارد. سپاه او در سرزمین بابل و شهر بغداد ـ که نفرین شده است ـ فرود میآید و بیش از سه هزار نفر را میکشد و بیش از یکصد زن را هتک حرمت میکند و سیصد نفر از چهرهها و شخصیتهای بنی عباساز بین میبرد؛ سپس به کوفه سرازیر میگردد و خانههای اطراف آن را تخریب میکند، پس از آن به شام روی میآورد"[۲۳]؛ جنایات هولناک سفیانی و قساوت و بیرحمی او تاجایی است که شکم زنان حامله را دریده و کودکان آنان را زنده زنده در دیگ میجوشانند[۲۴].
فرجام سفیانی
لشکر سفیانی در دو مرحله به جنگ حضرت مهدی (ع) میرود. در مرحله اول دچار عذاب الهی شده و در زمین بیدا با فرو رفتن در زمین نابود میشوند که سفیانی همراه این لشکر نیست. او در عراق در جنگی دیگر مقابل حضرت (ع) میایستد که در این جنگ به اسارت درآمده و نهایتاً کشته میشود[۲۵].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
- سفیانی و دجال چه تفاوتهایی دارند؟ (پرسش)
- خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
- ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
- اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
- آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
- سفیانی در قیام خود چه اقدامهای انجام میدهد؟ (پرسش)
- چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
- حکمرانی سفیانی چقدر به طول میانجامد؟ (پرسش)
- آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
- آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
- آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از میان قیامهای یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
- وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
- پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
- آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف سفیانیهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
- نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- سفیانی در چه منطقهای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد میکند؟ (پرسش)
- سفیانی در کجا به هلاکت میرسد؟ (پرسش)
- مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد میکند؟ (پرسش)
- امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبهرو میشود و به نبرد میپردازد؟ (پرسش)
- کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر میکند؟ (پرسش)
- فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- سفیانی
- ویژگیهای سفیانی
- دین سفیانی
- منبع روایات سفیانی
- تفاوت دجال و سفیانی
- زمان و مکان خروج سفیانی
- اهداف خروج سفیانی
- شورش سفیانی
- جنایات سفیانی
- تعداد سپاه سفیانی
- مخالفان سفیانی
- فاصله زمانی ظهور امام مهدی و خروج سفیانی
- اقدامات سفیانی
- عدم واکنش جهان به شورش سفیانی
- مدت حکمرانی سفیانی
- شیوه به قدرت رسیدن سفیانی
- همزمانی خروج خراسانی، سفیانی و یمانی
- وظیفه شیعیان در برابر شورش سفیانی
- رفتار سفیانی با شیعیان
- جنگ سفیانی با صاحب پرچم زرد
- پیروان سفیانی
- تعدد سفیانی
- قرقیسیا
- محل هلاکت سفیانی
- فرمانده سپاه سفیانی
- جنگ امام مهدی با سپاه سفیانی
- دستگیری سفیانی
- فرجام سفیانی
- حکومت سفیانی
- اختفای امام مهدی بعد خروج سفیانی
- نکوهش سفیانی
منابع
- مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی
- امینی، ابراهیم، دادگستر جهان
- محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت
- زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید
- رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت
- اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور
- رحیمی، عباس، امید فردا
- طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب
- رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات
- باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم
- تونهای، مجتبی، موعودنامه
- خیراللهیو، زهرا، علائم ظهور در آیات قرآن
- نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر
- پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها
- پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان
پانویس
- ↑ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸ و ۲۰۹.
- ↑ «خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَحْتُومِ»، الغیبه، للطوسی، ص ۴۳۵.
- ↑ «عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فَجَرَی ذِکْرُ الْقَائِمِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ أَرْجُو أَنْ یَکُونَ عَاجِلًا وَ لَا یَکُونَ سُفْیَانِیٌّ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْه»، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۰۱.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ ـ ۷۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۹۰؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴؛ الحسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۱ ـ ۱۹۴؛ مهدیپور، علی اکبر، در آستانه ظهور؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی، فروغ تابان ولایت، ص ۶۸ ـ ۶۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲: «أَمْرُ السُّفْيَانِيِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي»
- ↑ «إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم (ع)»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ >اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ «يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ أَخْبَرَنِي ... ٍ وَ أَنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِكَ مَشُومٌ مَلْعُونٌ جِلْفٌ جَافٍ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ فَظٌّ غَلِيظٌ قَدْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ أَخْوَالُهُ مِنْ كَلْبٍ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ لَوْ شِئْتُ لَسَمَّيْتُهُ وَ وَصَفْتُهُ وَ ابْنُ كَمْ هُوَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيُسْرِفُونَ فِيهَا فِي الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ يَهْرُبُ مِنْهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي زَكِيٌّ نَقِيٌّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»، کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۷۷۴.
- ↑ قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. (ر. ک. مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۱۲۶.)
- ↑ «يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ الْجُدَرِيِّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ حَتَّى يَأْتِيَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِينٍ فَيَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِهَا»، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص۲۰۶؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص ۴۵۸.
- ↑ ر.ک: آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۱۷ ـ ۱۲۱؛ طباطباییفر، سید عباس، مهدی شناسی، ص۶۵؛ باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ ـ ۷۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ۷۸؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳ـ۵۰.
- ↑ «كَأَنِّي بِالسُّفْيَانِيِّ أَوْ بِصَاحِبِ السُّفْيَانِيِّ قَدْ طَرَحَ رَحْلَهُ فِي رَحْبَتِكُمْ بِالْكُوفَةِ فَنَادَى مُنَادِيهِ مَنْ جَاءَ بِرَأْسِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَلَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَيَثِبُ الْجَارُ عَلَى جَارِهِ وَ يَقُولُ هَذَا مِنْهُمْ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ يَأْخُذُ أَلْفَ دِرْهَمٍ أَمَا إِنَّ إِمَارَتَكُمْ يَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ إِلَّا لِأَوْلَادِ الْبَغَايَا»، شیخ طوسی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ تاریخ ما بعد الظهور، ص۱۷۳.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳ـ۵۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۴۰۴؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۱۷ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ ـ ۷۸؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳ـ۵۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴.
- ↑ ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۷۳ـ۸۰؛قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۲؛ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰.
- ↑ ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۴۷؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص ۲۳۵.
- ↑ « يَخْرُجُ عَلَيْهِمُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ فِي فَوْرِ ذَلِكَ حَتَّى يَنْزِلَ دِمَشْقَ فَيَبْعَثُ جَيْشَيْنِ جَيْشاً إِلَى الْمَشْرِقِ وَ آخَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ حَتَّى يَنْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِينَةِ الْمَلْعُونَةِ يَعْنِي بَغْدَادَ فَيَقْتُلُونَ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ آلَافٍ وَ يَفْضَحُونَ أَكْثَرَ مِنْ مِائَةِ امْرَأَةٍ وَ يَقْتُلُونَ بِهَا ثَلَاثَمِائَةِ كَبْشٍ مِنْ بَنِي الْعَبَّاسِ ثُمَّ يَنْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَيُخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ثُمَّ يَخْرُجُونَ مُتَوَجِّهِينَ إِلَى الشَّامِ»؛ مجمع البیان، ج۸، ص۲۲۸؛ تفسیر الصافی، ج۴، ص۲۲۷.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۶۲ - ۱۶۹.
- ↑ ر.ک: بهجت، محمد تقی، عصر ظهور، ص ۱۵؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶؛ سلیمیان، خدا مراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹؛ طبسی، نجمالدین، سفیانی، ص۸۴ ـ ۸۵.