آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | خروج سفیانی |
تعداد پاسخ | ۵ پاسخ |
یکی از مشهورترین پنج نشانه حتمی ظهور، خروج سفیانی است که در بسیاری از منابع شیعه و اهل تسنن بیان شده است. از جمله امام صادق (ع) در روایتی فرمودند: خروج سفیانی از علائم حتمی ظهور است؛ «السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ».
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
پاسخ جامع اجمالی
خروج سفیانی از علائم حتمی ظهور است
- یکی از اتفاقاتی که قبل از ظهور گریبان گیر امت اسلامی و جهان میشود.[۱]قیام[۲] و خروج[۳] و ظهور[۴] مردی از نسل ابوسفیان [۵]به نام سفیانی است[۶]؛ و ظهور وی از مشهورترین نشانههای حتمی ظهور مصلح بزرگ جهانی[۷] (امام مهدی موعود (ع)) دانسته شده است[۸]. خروج "سفیانی" در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان آمده است[۹].
روایات دال بر حتمی بودن خروج سفیانی
- برخی از روایاتی که خروج سفیانی را از علائم حتمی ظهور بیان میکنند عبارتند از:
- عبدالملک بن أعین میگوید: نزد ابو جعفر بودم، صحبت از قائم شد، به ایشان عرض کردم؛ امیدوارم ظهور شان نزدیک باشد و سفیانی هم در کار نباشد. فرمود[۱۰]: «نه، به خدا سوگند، سفیانی جزو موارد قطعی است و ناگزیر باید باشد»[۱۱].
- معلی بن خنیس میگوید: از ابو عبد الله (ع) شنیدم فرمودند[۱۲]: «مواردی حتمی است و برخی هم احتمالی و غیر حتمی و خروج سفیانی از جمله امور حتمی الوقوع است»[۱۳].
- امام صادق (ع) فرمودند[۱۴]: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است»[۱۵]. و...[۱۶].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«خروج سفیانی مشهورترین نشانههای ظهور است که به طور گسترده در منابع قدیم و جدید، بیان شده است. این احادیث در مصادر شیعه و اهل سنت تقریباً یکسان آمده و این گونه نیست که به فرقۀ خاصی اختصاص داشته باشد. از منابع شیعه، نعمانی یک باب از کتاب الغیبة، را به احادیث سفیانی اختصاص داده و در آن، هجده حدیث گزارش کرده است؛ اما نعیم بن حمّاد در کتاب الفتن، بیش از ده باب به سفیانی و جنگهای او اختصاص داده و در آن، حدود ۱۲۰ خبر نقل میکند. در منابع متأخّر، از جمله بحار الأنوار، حجم احادیث مربوط به سفیانی، بسیار بیشتر از آن است که گفته شد. کثرت این احادیث و صحّت و اعتبار سند یا مضمون برخی از آنها علامت بودن سفیانی برای ظهور را اثبات میکند. توجه بدین نکته، شایسته است که احادیث مرتبط با سفیانی، تنوّع دارند و متون مفصّل به بیان جزئیاتی پرداختهاند که گاه با هم معارض هستند؛ ولی مجموعۀ این متون و قدر مشترک آنها، این اطمینان را پدید میآورند که اصل حرکت سفیانی و مقابلۀ او با سپاه امام مهدی (ع) پذیرفته و ثابت است. دلایل اثبات کنندۀ این علامت، عبارتاند از:
احادیث فراوانی در مصادر شیعی گزارش شده و بر حتمی بودن ظهور سفیانی و حرکت او در ماه رجب، تأکید شده است[۱۷] در احادیث شیعه، سفیانی غالباً همراه با ندای آسمانی، نفس زکیه و فرو رفتن در سرزمین بیدا یاد میشود. گاه در کنار سفیانی، از یمانی هم یاد شده است. در منابع شیعی، افزون بر احادیث گزارش شده از معصومان (ع)، متونی نیز از غیر معصومان گزارش شده است. در منابع اهل سنت، سخنی از حتمی بودن سفیانی یا ظهور وی در ماه رجب نیست. اگر چه برخی از احادیث به نقل از پیامبر خاتم (ص) است، ولی بیشتر متون، به صحابه و تابعیان منتهی میشود. بعضی از احادیث مرتبط با سفیانی که در کتاب الفتن نعیم بن حماد آمده، به نقل از جابر جُعفی از امام باقر (ع) است. البته این متون در مصادر اصلی اهل سنّت، کمتر گزارش شده است. بیشتر گزارشهای اهل سنت دربارۀ سفیانی، ارزش لازم برای استناد و اطمینان را ندارد. بهویژه گزارشهایی که در کتاب الفتن ابن حمّاد به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است. در این گزارشها بیشتر از دشمنی سفیانی با مردم کوفه و مدینه و یا عموم بنی هاشم یاد شده است. گاه دشمنیِ او با بنی عبّاس هم مورد اشاره قرار گرفته است متون اهل سنت دربارۀ سفیانی، معمولاً به صورت داستان پیوسته نقل شده و جنگهای او با مردم مناطق مختلف، مطرح شده است. مکانهایی همچون: قرقیسیاء، حرّان، خراسان، زوراء (بغداد)، جابیه، روم، دمشق و ... نام برده شدهاند و از بنی امیه، بنی عباس، پرچمهای سیاه و دیگر رویدادهای تاریخ اسلام، یاد شده است. نکتۀ مورد توجّه اهل سنّت قرار گرفته است نکتۀ مهم در مجموعه احادیث سفیانی، تبادل متون در مصادر حدیثی شیعه و سنی است. این مطلب، حتی در کتاب الغیبة شیخ طوسی ینز به چشم میآید و ایشان برخی از متون اهل سنّت را گزارش کرده است. از زمان سید ابن طاووس و تألیف کتاب الملاحم و الفتن، گزارش احادیث و متون اهل سنّت که ناظر به موضوع علائم ظهور باشند در مصادر شیعی، بسیار گستردهتر شده است. نویسندگان متأخّر نیز گاه به نقل از این کتاب و گاه مستقیماً از مصادر اهل سنّت همچون الفتن ابن حمّاد و عقد الدرر، این متون را گزارش کردهاند[۱۸]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
«پیش از اینکه به جزئیات این نشانه بپردازیم، باید از نقطهنظر تاریخی، وجود آنرا اثبات کرد و در اینجا برای اثبات این مدعا کافی است که نام علمایی را که در تألیفات حدیثیشان در نقل این نشانه باهم اتفاقنظر دارند، چه شیعه و چه سنی، ذکر کنیم. از جمله علمای شیعه که این نشانه را ذکر کردهاند، میتوان از اشخاص زیر نام برد:
اما از جانب اهل سنت درست است که گفته شد منابع اولیه آنان، این نشانه را ذکر نکردهاند اما این بهمعنای موجود نبودن آن نزد مخصوصا عامه آنها نیست و منابع اولیه آنان بسیاری از احادیث صحیح را نادیده گرفته که پس از آنها برخی از خودشان این احادیث را برشمردهاند بهعنوان مثال حاکم نیشابوری در مستدرکش بسیاری از احادیث سفیانی را ثبت کرده و به دنبال حدیث گفته است که: اسناد این حدیث صحیح است و آن دو آنرا ذکر نکردهاند همچنین پس از نقل حدیثی دیگر در رابطه با سفیانی گفته: این حدیثی با اسناد و سند درست است و شرایطی که شیخین (مسلم و بخاری) برای صحت آن قائلند، در آن وجود دارد. اما این دو، این حدیث را ذکر نکردهاند. ابن ابی الحدید متوفای سال ۶۵۶ ه.ق این نشانه را نقل کرده و میگوید: سفیانی که در اخبار صحیحه سخن از او گفتهشده از نسل ابو سفیان است[۱۹]. متقی هندی متوفای سال ۹۷۵ ه.ق در کتاب کنز العمال[۲۰] هم این نشانه را آورده است و محمد عبد الرؤوف المناوی متوفای سال ۱۳۱۳ ه.ق در کتاب فیض الغدیر[۲۱] نیز به آن اشاره نموده است. همینکه این علما و دیگران این نشانه را ذکر کردهاند، باعث میشود که ما آنرا صحیح بدانیم.
نعمانی در کتاب الغیبة خود به نقل از معلی بن خنیس میگوید: از ابو عبد الله (ع) شنیدم که فرمود: مواردی حتمی است و برخی هم احتمالی و غیرحتمی که خروج سفیانی از جمله امور حتمی الوقوع است[۲۲]. او با سند خود از عبد الملک بن أعین نیز نقل میکند: نزد ابو جعفر (ع) بودم که صحبت از قائم (ع) شد و به ایشان عرض کردم؛ امیدوارم که ظهورشان نزدیک باشد و سفیانی هم در کار نباشد. فرمود: نه، به خدا سوگند، سفیانی جزو موارد قطعی است و ناگزیر باید باشد[۲۳]. او همچنین با سند خود از حمران بن اعین و او به نقل از ابو جعفر محمد بن علی (ع) میگوید: آنگاه مدتی را برای شما مقرر داشت و اجل حتمی نزد اوست. سپس فرمود: دو اجل و مهلت وجود دارد، یکی اجل و مهلت حتمی و دوم اجل و مهلت مشروط و موقوف. حمران میگوید: گفتم: امیدوارم که سفیانی از جمله امور موقوفه و مشروط باشد. امام ابو جعفر (ع) فرمودند: نه به خدا که حتمی است[۲۴]. شیخ طوسی از امام ابو جعفر (ع) روایت میکند که فرمودند: خروج سفیانی حتمی است[۲۵]. کلینی به نقل از ابو عبد الله (ع) میگوید: حضرت به فضل کاتب فرمودند: ای فضل زمین خروج سفیانی را میبیند و این یک مسئله حتمی است[۲۶]. شیخ صدوق هم در کتاب کمال الدین از امام ابو عبد الله (ع) روایت میکند که: مسئله سفیانی قطعی و حتمی است[۲۷]. این احادیث نقلشده در کتابهای علمای بزرگ برای اثبات قطعیت داشتن و حتمی بودن این نشانه کافی است»[۲۸]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«یکی از نشانههای دیگر ظهور امام مهدی موعود (ع) که در روایات اسلامی فراوان از آن یاد شده، قیام سفیانی است؛ وی در منطقه شام خروج میکند و با مکر و فریب گروه زیادی را به دور خود گرد میآورد و بر بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی از جمله شام و فلسطین سیطره مییابد. هنگامی که از ظهور امام مهدی (ع) با خبر میشود، سپاهی عظیم را برای جنگ با وی گسیل میدارد و در منطقه "بیداء" میان مکه و مدینه، با نیروهای امام برخورد میکند و به امر خداوند، همه لشکریان وی، به جز چند نفر در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۲۹]. در شماری از احادیث اهل سنت، به سرنوشتی که برای سفیانی وجود دارد، اشاره شده است: «فيبعث إليه بعث فإذا كانوا ببيداء من الأرض، خسف بهم»[۳۰]؛ گروهی را به سوی او (مهدی (ع)) حرکت میدهد، پس وقتی در بیداء[۳۱] باشند در زمین فرو میروند. عایشه از پیامبر (ص) نقل کرده است: «يغزو جيش الكعبة فاذا كانوا ببيداء من الارض يخسف بأولهم و آخرهم»[۳۲]. جابر گوید: امام باقر (ع) فرمود: «فينزل امير جيش السفياني البيداء فينادي مناد من السماء يا بيداء أبيدي القوم فيسخف بهم»[۳۳].
|
۴. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، در کتاب «گفتارهای مهدوی» در اینباره گفته است:
«یکی از اتفاقاتی که قبل از ظهور گریبانگیر امت اسلامی و جهان میشود ظهور فردی به نام سفیانی است؛ او فردی طغیانگر از افراد بشر است که نسبش به بنی امیه میرسد و ظهور وی از نشانههای حتمی ظهور حضرت مهدی (ع) دانسته شده است. او یکی از خونریزترین و سنگدلترین انسانهاست که معنای عطوفت و انسانیت را نمیشناسد و انسانها را به سادگی کشتن حشرات میکشد و در پیشگاه خداوند متعال مرتکب بیشترین جرمها و بدترین جنایتها میشود و در قساوت قلب و دنائت طبع، مرتبه ویژهای را دارد. امام صادق (ع) فرمودند: «إِن أَمْرَ السفْیانِی مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رَجَبٍ»[۳۴]»[۳۵].
|
۵. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«یکی از نشانههای حتمی ظهور مصلح بزرگ جهانی، خروج سفیانی است[۳۶]. سفیانی در روایات اینگونه توصیف شده است: مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود. در ظاهر ذکر خدا میگوید، ولی از پلیدترین و کثیفترین مردم روزگار است و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچهدار خود را از ترس اینکه مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۳۷]. در روایتی حضرت علی (ع) فرمود: پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یکچشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود همدست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف مینماید[۳۸]. وی گروه بسیاری از شیعیان را به قتل میرساند[۳۹]، سپس از ظهور حضرت مهدی (ع) اطلاع پیدا میکند. لشکری انبوه به سوی او میفرستد اما به خود امام دست نمییابد و سرانجام در بیابانی بین مکه و مدینه به زمین فرو میروند[۴۰]. از امام صادق (ع) آوردهاند که فرمود: گویی مینگرم که سفیانی در کوفه و در میدان شهر شما، بساط خویش را گسترده است و جارچیهای او جار میزنند که: "هرکس سر شیعهای را بیاورد یک هزار درهم جایزه دارد"[۴۱]. آنگاه است که همسایه بر همسایه میشورد و او را به جرم شیعه بودن سر میبرد تا هزار درهم جایزه بگیرد. اصل خروج سفیانی، صرفنظر از ویژگیها و قضایای جزئی، امری مسلّم است، ولی اینکه سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه شورش میکند، چندان روشن نیست. در برخی از روایات، از امام علی (ع) در مورد نام سفیانی پرسیده شده و آن حضرت، از بیان آن خودداری کردهاند[۴۲]. حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی، خودداری کند. به نظر میرسد، سفیانی فرد مشخصی نیست، بلکه فردی است با ویژگیهای ابو سفیان، که در آستانه ظهور مهدی (ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. امام سجاد (ع) میفرماید: "ظهور قائم (ع) از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هرقیامکننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد"[۴۳]. و یا امام صادق (ع) میفرماید: "ما و خاندان ابو سفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا باهم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابو سفیان، با پیامبر (ص) مبارزه کرد و معاویه با علی (ع) و یزید با حسین بن علی (ع) به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم (ع) خواهد جنگید"[۴۴]. براساس این روایات، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابو سفیان هم بدانیم، آخرین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم (ع) خروج میکند. اینکه همزمان با خروج سفیانی از منطقه شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیه خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد"[۴۵]. ابو سفیان، به عنوان سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هرنوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن خود میدانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه برمیخاست. سفیانی، فردی است با این ویژگیها که در برابر انقلاب بزرگ جهانی حضرت مهدی (ع) خروج میکند. بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۴۶][۴۷]. |
۶.آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«رسول اکرم (ص) میفرمایند:"مردی از دل دمشق خروج میکند که به او سفیانی میگویند و همه پیروانش از نژاد کلب هستند. به قدری خون میریزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سربریدن کودکان میرسد. تیره قیس (مصریها و مراکشیها) در برابرش قیام میکنند و همه آنها را طعمه شمشیر میسازد و کسی نمیتواند از خودش دفاع کند. آنگاه مردی از تبار من در حرم خروج میکند. این خبر به سفیانی میرسد. سفیانی سپاهی برای رودررویی با او میفرستد، چون سپاهیان به سرزمین بیداء میرسند، زمین آنها را در کام خود فرو میبرد که جز گزارشگری از آنها زنده نمیماند"[۴۸]. تعبیر "لا یمنع ذنب تلعة" ضرب المثلی عربی است و به کسی گفته میشود که قدرت دفاع از خویشتن را نداشته باشد[۴۹]. امیر مؤمنان (ع) میفرماید: "او از فرزندان ابو سفیان است، به سرزمین آرامش و آسایش وارد میشود و بر منبر آن تکیه میزند"[۵۰]. منظور اینست که حکومت دمشق را به دست میآورد. "روز جمعه خروج میکند و بر فراز منبر دمشق قرار میگیرد و آن نخستین منبری است که او صعود میکند. آنگاه خطبه میخواند و مردم را به جهاد فرمان میدهد و از آنها بیعت میگیرد که هرگز با او مخالفت نکنند چه برطبق خواستهشان باشد و یا برخلاف آن"[۵۱]. امیر مؤمنان، در خطبهای درباره سفیانی فرموده است: "سفیانی با پرچمی سرخ خروج میکند، فرمانده سپاهش مردی از قبیله کلب است و دوازده هزار جنگجوی سواره از سپاه سفیانی به سوی مدینه اعزام میشوند، که فرماندهی آنها را مردی از بنی امیه به نام حزیمه به عهده میگیرد، که چشم چپش نابیناست و سفیدی ضخیمی روی مردمک را پوشانیده است. مردان را مثله میکند و پرچمش برنمیگردد تا وارد مدینه شود و در خانه "ابی الحسن اموی" نزول کند. آنگاه گروهی از سپاهیان به جستجوی مردی از اهل بیت میفرستد که عدهای از شیعیان در اطراف او گرد آمدهاند. آنگاه مدینه را به قصد مکه ترک میکند، چون به وسط بیابان سپید برسد، در کام زمین فرو میروند، فقط دو نفر گزارشگر برای عبرت دیگران باقی میمانند که خداوند صورتهای آنها را به پشت گردنشان برمیگرداند، تا نشانهای از آن حادثه شگفت باشند"[۵۲]. امام زین العابدین (ع) میفرماید:"امر قائم (ع) از امور حتمی الهی است. امر سفیانی از امور حتمی خداوند است. هرگز قیام قائم (ع) بدون خروج سفیانی نخواهد بود"[۵۳]. بسیار جالب توجه و شایان دقت است که حضرت امام زین العابدین (ع) در روزهای خفقان زاید الوصف اموی، از خروج سفیانی سخن میگوید و آن را از امور حتمی اعلام میکند. امام باقر (ع) میفرماید: از محضر امام باقر (ع) پرسیدند: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمود:"آری خروج سفیانی حتمی است، ندای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب حتمی است، درگیری بنی عباس بر سر حکومت حتمی است، قتل نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آل محمد (ع) حتمی است"[۵۴]. امام صادق (ع) میفرماید:"ما و خاندان ابو سفیان، دو خاندانی هستیم که همواره با یکدیگر در ستیز بودیم، ما میگفتیم: خدا راست گفته است و آنها میگفتند: دروغ گفته است!. ابو سفیان با رسول اکرم (ص) جنگید، معاویه با حضرت علی (ع) جنگید، یزید با امام حسین (ع) جنگید و سفیانی نیز با حضرت قائم (ع) میجنگد"[۵۵]. "خروج سفیانی حتمی است و خروجش در ماه رجب خواهد بود، به سرزمین آرامش و آسایش وارد میشود و بر فراز منبر آن (دمشق) قرار میگیرد"[۵۶]. امام کاظم (ع) میفرماید:"چگونه ممکن است امر ظهور فرارسد در حالی که هنوز آن کشت و کشتار گسترده در میان کوفه و حیره واقع نشده است"[۵۷]. آری رسول اکرم (ص) و امامان اهل بیت تأکید فرمودهاند که هرگز ظهور حضرت بقیة الله (ع) بدون خروج سفیانی نخواهد بود، همه معصومین یقین دارند که در علم خدا گذشته است که سفیانی خروج کرده حمام خون راه میاندازد و صحرای وسیع بین حیره و کوفه را گلگون میسازد و به دنبال آن مصلح غیبی ظهور میکند. امام رضا (ع) میفرماید: هنگامی که امام هشتم به ناچار ولایتعهدی را پذیرفت، برخی از شیعیان خیال کردند که دیگر حکومت بنی عباس تمام شد و خلافت به آل محمد (ص) باز میگردد و امام هشتم همان امام قائم به امر میشود!! از این رهگذر یکی از اصحاب عرض کرد: مردم میگویند که سفیانی رفت و حکومت بنی عباس هم تمام شد. فرمود: "دروغ میگویند. سفیانی هنوز قیام نکرده و حکومت آنها هنوز ادامه دارد"[۵۸]. بعد از خلافت ظاهری امیر مؤمنان (ع) هیچکدام از امامان معصوم حق خلافت خود را مطالبه نکرد، زیرا میدانستند که چه حوادثی روی خواهد داد و چگونه حق آنها در دست غاصبان خواهد بود. از این رهگذر آنها مأمور به سکوت بودند تا آیین نوپای اسلام از ریشه نخشکد. و لذا تمام هم خود را صرف آموزش عقاید، احکام و فرهنگ غنی و وسیع اسلام میکردند و میدانستند که خداوند مشیتی دارد که به انجام خواهد رسانید و تا ظهور قائم (ع) حکومت به دست آنها نخواهد رسید. از اینجاست که میبینیم هنگامی که مأمون عباسی امام رضا (ع) را به پذیرش ولایتعهدی وادار میسازد از پذیرش آن امتناع میورزد، زیرا میداند که مأمون از در حیلت و مکر وارد شده و هرگز حکومت برای آن حضرت مقدر نیست. ازاینرو در حدیث فوق تصریح میکند که علیرغم این پافشاری مأمون، حکومت به آن حضرت نمیرسد و حکومت ظالمانه و غاصبانه عباسی ادامه خواهد داشت. نشانههای سفیانی چیزی نیست که بر کسی پوشیده بماند، اگر برخی از آنها بر کسی هم پوشیده بماند، حمام خونی که بین بغداد و کوفه راه میاندازد بر احدی پوشیده نخواهد بود»[۵۹]. |
۷. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛ |
---|
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در اینباره گفتهاند:
«از احادیث بسیاری استفاده میشود که پیش از ظهور امام عصر (ع) مردی از نسل ابوسفیان خروج میکند. در توصیف او گفتهاند که مردی ظاهر الصلاح است و همواره ذکر خدا بر زبانش جاری میباشد، اما از پلیدترین و خبیثترین مردم است. وی گروه زیادی را فریب میدهد و با خود همراه میکند. سفیانی، مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف کرده، گروه زیادی از شیعیان را به قتل میرساند؛ سپس او از ظهور حضرت مهدی (ع) اطلاع مییابد و لشکری را به جنگش میفرستد، امام به آن جناب دست نمییابد. سرانجام سفیانی و یارانش در بیابان بین مکه و مدینه در زمین فرو میروند[۶۰]»[۶۱]. |
پرسشهای وابسته
- علائم و نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چند قسماند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسف بیداء از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام یمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام سید حسنی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- آیا قیام شعیب بن صالح از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام عوف سلمی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قساوت دلها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ و میرها و زلزلهها و جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بارانهای پیاپی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش ظلم و فساد از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا آمدن غربیها به سرزمین عراق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انقراض سلسله بنیعباس از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بالا آمدن آب دجله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گرانی و بالا رفتن قیمتها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر میشود از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وقوع مسخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا برگشت مردهها به دنیا از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا حمله ملخها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ سریع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بستن پل کرخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچههای کوفه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع ستارهای از مشرق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام مغربی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خشک شدن نیل از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
- در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانههای ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
- مراد از علائم در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آیت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از دلالت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آخر الزمان در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ملاحم و فتن در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از خروج در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از قیام در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از اشراط الساعه در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
- مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا ندای شیطانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- فواید دانستن علائم و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی میان امور حتمیالوقوع و احتمالی در بحث نشانههای ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
- موقوف یا مشروط بودن نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- نتیجه تقسیمبندی نشانههای ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
- آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسانهای بد را مجازات میکند باید از او ترسید؟ (پرسش)
- آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف میشود؟ (پرسش)
- آیا میتوان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا میتوان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
- آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
- آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
- آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
- آیا طوفانها و حوادثی که اکنون در جهان رخ میدهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
- اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق مییابد؟ (پرسش)
- آیا تعبیر از آیت الله خامنهای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه راهی متوجه میشوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
- جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
- پدیدههای غیرمتعارف قبل از ظهور کداماند؟ (پرسش)
- آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز میشود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
- آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
- استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ میدهد؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چرا علائم و نشانههای ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
- آیا در نشانههای ظهور بدا رخ میدهد؟ و نشانههای حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا میکند؟ (پرسش)
- ارتباط میان ماه رمضان و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه فتنههایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۳ ـ ۴۳۵؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص؟؟؟؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۲، ص ۸۰۰ ـ ۸۳۶.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، پرسمان نوجوان، ص ۴۸ ـ ۴۹.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۳ ـ ۴۳۵؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص؟؟؟؛ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۰۱: «"عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فَجَرَی ذِکْرُ الْقَائِمِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ أَرْجُو أَنْ یَکُونَ عَاجِلًا وَ لَا یَکُونَ سُفْیَانِیٌّ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْه"»
- ↑ ر.ک. الحسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۱ ـ ۱۹۴.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۳۰۰: «"مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیْسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ الْمَحْتُومِ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ فِی رَجَب"»
- ↑ ر.ک. الحسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۱ـ۱۹۴.
- ↑ الغیبه، للطوسی، ص ۴۳۵؛ «"السُّفْیَانِیِ مِنَ الْمَحْتُومِ"»
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴.
- ↑ ر.ک. الحسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۱ـ۱۹۴؛ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۲، ص ۸۰۰ ـ ۸۳۶.
- ↑ ر.ک: الغیبة، نعمانی: باب ۱۸، ح۱ و ۲ و ۴ و ۵ و ۷ و ۱۰ و باب ۱۴ ح۱۵ و ۲۶، کمال الدین: ص۶۷۸ و ۶۸۰، الارشاد: ج۲ ص۳۷۱، الغیبة، طوسی: ص۴۳۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۳، ۴۳۵.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج ۷، ص ۵۹.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۱، ص ۱۱۶.
- ↑ فیض الغدیر شرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۹۲.
- ↑ النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۰.
- ↑ منبع قبلی، ص ۳۰۱.
- ↑ همان منبع، ص ۳۰۱.
- ↑ همان، ص ۳۷۱.
- ↑ الطوسی، الغیبة، ص ۴۳۵.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۷۴.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۱-۱۹۴.
- ↑ کنزالعمّال، ج ۱۴، ح ۳۸۶۹۷ – ۳۸۶۹۸ و نیز مقدسی شافعی، عقد الدرر، باب ۴، فصل دوم.
- ↑ صحیح مسلم نیشابوری، ج ۴، ح ۲۸۸۲ و ۲۸۸۴ و احمد بن حنبل، مسند، ج ۶، ص ۲۹۰، ۳۲۶ و ۳۳۶.
- ↑ نام سرزمینی بین مدینه و مکه (نزدیک مدینه).
- ↑ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۷۴۶، ح ۲۰۱۲؛ لشگری آهنگ کعبه میکنند، پس هنگامی به زمین بیداء در آمدند، [زمین] همه آنها را فرو میبرد.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۷۹، ح ۶۷: پس فرود میآید امیر لشکر سفیانی [همراه با لشگرش] به [زمین] بیداء، پس منادی از آسمان ندا میدهد: ای [زمین] بیداء نابود کن قوم (لشکر) را. پس آنها را در خود فرو میبرد.
- ↑ «حرکت سفیانی از نشانههای حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد» کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۹۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵ و ۲۲۲.
- ↑ همان، ص ۲۳۸.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۲۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ همان، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ همان.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ چشمبهراه مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص ۲۷۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ «" يَخْرُجُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ: السُّفْيَانِيُّ فِي عُمْقِ دِمَشْقَ، وَ عَامَّةَ مَنْ يَتْبَعُهُ مِنْ كَلْبُ. فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ، وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ. فَيَجْتَمِعَ لَهُمْ قَيْسٍ فَيَقْتُلَهَا حَتَّى لَا يَمْنَعُ ذَنْبٍ تَلْعَةً، وَ يَخْرُجُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي الْحَرَمِ، فَيَبْلُغُ ذَلِكَ السُّفْيَانِيُّ فَيَبْعَثُ إِلَيْهِمْ جُنْداً مِنْ جُنْدِهِ. فَيَسِيرُ حَتَّى إِذا جاءَ ببيداء مِنَ الْأَرْضِ خَسَفَ بِهِمْ، فَلَا يَنْجُو مِنْهُمْ إِلَّا الْمُخْبِرِ"»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۱، ۱۰۶، ۲۷۶؛ الامام المهدی، ص ۲۲۳؛ الزام الناصب، ص ۱۷۹؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۸؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۲۳؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۴.
- ↑ لسان العرب، ج ۸، ص ۳۶.
- ↑ «" هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ حَتَّى يَأْتِيَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِينٍ فَيَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِهَا"»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵.
- ↑ «" وَ يَخْرُجُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ ، فَيَصْعَدُ مِنْبَرِ دِمَشْقَ، وَ هُوَ أَوَّلُ مِنْبَرِ يصعده. ثُمَّ يَخْطُبُ وَ يامرهم بِالْجِهَادِ، وَ يبايعهم عَلَى أَنَّهُمْ لَا يُخَالِفُونَ أَمَرَهُ رضوه أَمْ كرهوه "»؛ الزام الناصب، ص ۱۹۸.
- ↑ «" وَ خُرُوجَ السُّفْيَانِيُّ بِرَايَةٍ حَمْرَاءَ، أَمِيرَهَا رَجُلُ مِنْ بَنِي كَلْبُ، وَ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ عَنَانِ مِنْ خَيْلِ السُّفْيَانِيُّ تَتَوَجَّهَ إِلَى الْمَدِينَةِ، أَمِيرَهَا رَجُلُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ يُقَالُ لَهُ حزيمة: أَ طَمَسَ الْعَيْنِ الشِّمَالِ، عَلَى عَيْنِهِ ظَفِرْتُ غَلِيظَةً، يَتَمَثَّلُ بِالرِّجَالِ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةُ حَتَّى يَنْزِلَ بِالْمَدِينَةِ فِي دَارٍ يُقَالُ لَهَا: دَارُ أَبِي الْحَسَنِ الْأُمَوِيِّ. وَ يَبْعَثُ خَيْلًا فِي طَلَبِ رَجُلٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ نَاسُ مِنَ الشِّيعَةِ. ثُمَّ يَعُودُ إِلَى مَكَّةَ فِي جَيْشٍ أَمِيرِهِ مِنْ غَطَفَانُ، إِذَا تَوَسَّطَ الْقَاعِ الْأَبْيَضُ خُسِفَ بِهِ فَلَا يَنْجُو إِلَّا رَجُلَانِ يُحَوِّلَ اللَّهُ وجهيهما إِلَى قفاهما لِيَكُونا آيَةً لِمَنْ خَلْفَهُمَا! "»(مؤلف بزرگوار این خطبه را از نهج البلاغه نقل کرده است) نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۹۴؛ ج ۲، ص ۲۲؛ ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۹۳. ولی این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، فقط خطبههای مشابهی در نهج البلاغه هست که در ضمن آنها امیر مؤمنان از خروج سفیانی و یورش ناجوانمردانه آنها به مدینه منوره و خسف آنها در سرزمین بیداء سخن گفته است؛ نهج البلاغه عبده، ج ۱، ص ۱۹۴- ۱۹۷؛ ج ۲، ص ۲۱، ۲۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج ۷، ص ۹۸- ۱۰۴؛ ج ۹، ص ۴۱."مترجم"
- ↑ «"إِنَ أَمْرَ الْقَائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ أَمْرُ السُّفْيَانِيِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي"»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ «" نَعَمْ، وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ، وَ طُلُوعِ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ، وَ اخْتِلافِ بَنِي الْعَبَّاسِ فِي الدَّوْلَةِ مِنَ الْمَحْتُومِ، وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ، وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) مَحْتُومُ "»؛ الزام الناصب، ص ۱۸۴.
- ↑ «" إِنَّا وَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ بَيْتَانِ تعاديا فِي اللَّهِ قُلْنَا: صَدَقَ اللَّهُ، وَ قالُوا : كَذَبَ اللَّهُ!. قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)، وَ قَاتَلَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِمِ "»؛ معانی الاخبار، ص ۳۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰؛ الزام الناصب، ص ۱۸۰.
- ↑ «" إِنَّ أَمْرَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ، وَ خُرُوجِهِ فِي رَجَبٍ، ياتي أَرْضٍ قَرارٍ وَ مَعِينٍ وَ يَسْتَوِي عَلَى منبرها "»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۴؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۱۹؛ الامام المهدی، ص ۲۲۸؛ الزام الناصب، ص ۱۷۹.
- ↑ «" أَنِّي يَكُونُ ذَلِكَ وَ لَمَّا تُكْثِرُ القتلي بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ الْكُوفَةِ "»؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۹؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹؛ الامام المهدی، ص ۲۳۳.
- ↑ «" كَذَبُوا. إِنَّ السُّفْيَانِيُّ لَيَقُومُ، وَ إِنْ سُلْطَانِهِمْ لَقَائِمُ!"»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۶۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۱؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۲.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 800-836.
- ↑ دادگستر جهان، ص ۲۲۱.
- ↑ پرسمان نوجوان، ص 48-49.