حقوق متقابل امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹: خط ۹:


== حق امام بر امت ==
== حق امام بر امت ==
=== اول: [[حقوق فردی امام]] ===
=== اول: حقوق فردی امام ===
# [[حق معرفت]]
==== حق معرفت ====
# [[حق محبت]]
{{اصلی|شناخت اهل بیت}}
# [[حق ترفیع بیوت]]
[[لزوم]] [[شناخت حقوق اهل بیت]] در [[قرآن]] و [[روایات]] و رعایت آن، حقیقتی است که توجه به آن موجب سعادت دنیا و [[آخرت]] و [[غفلت]] از آن موجب [[شقاوت]] و هلاکت [[ابدی]] [[انسان]] است. معرفت اهل بیت نخستین [[حق]] ایشان و اساس [[حیات طیبه]] و [[معنوی]] [[انسانی]] است و راز اصلی حرکت تکاملی [[انسان]] یا همان [[هدایت الهی]] و ارتباط او با خداست: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز فرمودند: "کسی خداوند (عزوجل) را شناخته و [[پرستش]] کرده که [[خدا]] و [[امام]] او را، که از ما [[اهل بیت]] است، بشناسد"<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. این [[وجوب]] از جمله تکالیفی است که در هیچ حالی از [[انسان]] ساقط نمی‌گردد.
# [[حق زیارت]]
 
# [[حق توسل]]
پایین‌ترین مرتبه معرفت اهل بیت، این است که آنها همتای پیامبرند و همه [[شئون]] ایشان، بجز مقام را دارا می‌باشند. [[پیامبر اکرم]] در این مورد می‌فرمایند: "اولین ما، مانند آخرین و آخرین ما، مانند اولین ما است"<ref>{{متن حدیث|...أَوَّلُنَا كَآخِرِنَا وَ آخِرُنَا كَأَوَّلِنَا}}؛ کراجکی، الرسالة العلویة، ص۴۴؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۳۶۰؛ ج۲۶، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۷۶- ۸۱.</ref>
# [[حق سلام]]
 
# [[حق صلوات]]
برخی از ساحت های شناخت اهل بیت {{ع}} عبارت‌اند از: [[شناخت شخصیت اهل بیت]] {{ع}}؛ [[شناخت حقوق اهل بیت]] و [[شناخت معارف اهل بیت]]<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۶۲ ـ ۷۱.</ref>.
# [[حق تکریم]]
 
# [[حق صله رحم]]
==== حق محبت ====
# [[حق دعا]]
{{اصلی|محبت اهل بیت}}
# [[حق ذکر]]
[[محبت]]، به معنای [[دوست داشتن]] امری [[قلبی]] در برابر [[بغض]] است<ref>{{متن حدیث|وَ الْحُبُّ وَ ضِدَّهُ الْبُغْضَ}}؛کافی، ج۱، ص۲۰.</ref>. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[محبّت به خاندان پیامبر]] {{صل}} را [[حق]] [[خدا]] بر [[انسان]] می‌داند<ref>{{متن حدیث|عَلَيْكُمْ بِحُبِّ آلِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ}}؛ غررالحکم، ص۱۱۷.</ref> و از سویی [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} با [[محبّت]] [[خدا]] گره خورده است: {{متن حدیث|فَمَنْ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ}}<ref>صدوق، أمالی، ص۴۷۶.</ref>.
# [[حق شکرگزاری]]
 
تأثیر و جایگاه [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} در [[ایمان]] [[انسان]] به گونه‌ای است که بدون [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[ایمان]] [[انسان]] تمام و کمال نمی‌یابد، [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرمایند: [[ایمان]] تمام و کمال نمی‌یابد مگر به [[محبت]] با ما [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>{{متن حدیث|لَا يَتِمُّ الْإِيمَانُ إِلَّا بِمَحَبَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}؛ قمی‌خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۱۱۰.</ref>.
 
[[محبّت]] [[پیامبر]] و [[خاندان]] او {{عم}} با [[عمل]] [[انسان‌ها]] به [[دستورات الهی]] و [[پیروی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} پیوند خورده است، به گونه‌ای که [[محبّت]] بی‌تبعیت، کارساز نخواهد بود: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۷۷ ـ ۸۰؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۸۶- ۸۸.</ref>
 
==== حق ترفیع بیوت ====
{{اصلی|ترفیع بیت امام}}
از جمله حقوقی که مصداق [[تکریم]] [[اهل بیت]] است، [[حق ترفیع بیوت]]: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref>. [[امام کاظم]] {{ع}} از پدر گرامیش [[نقل]] کرده که "مقصود [[آیه]]، خانه‌های [[آل محمد]] {{صل}} و [[خانه علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] و [[حمزه]] و جعفر {{عم}} است"<ref>استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۵۹.</ref>.
 
[[اذن]] در هر چیز، به معنای اعلام این معنا است که مانعی از انجام آن نیست و مراد از رفع، بالا بردن [[قدر]]، [[منزلت]] است و آن [[تعظیم]] ([[تکریم]]) است، در اینجا این عظمت و [[علو]]، [[مال]] [[خدای تعالی]] است که در این رفع، بالا بردن، کسی با [[خدا]] شریک نمی‌شود الا اینکه به [[الله]] تعالی منتسب شود<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۳۹۶.</ref> و مراد از رفع، [[تعظیم]] و رفع کثیفی و [[زشتی]] است و تطهیر [[معاصی]] و چیزهای [[پست]]. "بنابراین [[آیه]] دلایت می‌کند بر جواز تزیئن [[بیوت]] [[انبیاء]] و تعمیر بیوت در زمان حیاتشان و بعد از ممات ایشان و یا مراد رفع [[معنوی]] و عظمت معنوی است و بنابراین [[آیه]] به [[تکریم]] آن بیوت و [[تعظیم]] و ضیافت و تطهیر بیوت از آن چیزهایی که درشان آنها نیست دلالت می‌کند"<ref>جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۹۳- ۱۰۰.</ref>
 
==== حق زیارت ====
{{اصلی|زیارت در حقوق اسلامی}}
زیارت پیامبر و [[ائمّه]] {{عم}} هم در حال حیاتشان ارزشمند و تأثیرگذار است، هم پس از رحلت یا شهادتشان سازنده و [[الهام]] بخش است و تأکید زیارت، نسبت به [[حضرت رسول]] {{صل}}، [[حضرت زهرا]]، [[امامان معصوم]]، شهدای [[آل]] [[محمّد]]، [[علما]] و صلحاست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند، گویا در حال [[حیات]]، زیارتمان کرده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ زَارَنَا فِي مَمَاتِنَا فَكَأَنَّمَا زَارَنَا فِي حَيَاتِنَا}}، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۲۴.</ref>. اینگونه [[زیارت‌ها]]، علاوه بر آنکه برای خود [[زائر]]، اثر [[تربیتی]] و [[تزکیه]] [[روح]] دارد و [[دلیل]] [[حق‌شناسی]] او نسبت به [[اولیاء]] [[خدا]] و [[پیشوایان دین]] است، در زمینه احیاء [[امر]] [[امامان]] و ترویج [[مکتب]] [[انسانی]] و [[تربیتی]] آن اسوه‌ها در [[جوامع بشری]] و توجّه دادن به خط صحیح [[رهبری]] و [[ولایت]] در [[جامعه]] مؤثّر است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۱۹.</ref>.
 
==== حق توسل ====
{{اصلی|توسل در حقوق اسلامی}}
[[هدف]] از [[خلقت]]، رسیدن به کمال و [[مقام قرب الهی]] است؛ اما از آنجا که برای برقراری ارتباط با هر کسی نیاز به واسطه و وسیله هست، لذا برای پیوند و اتصال به آستان [[قدس]] [[ربوبی]] نیز محتاج به واسطه و وسیله هستیم. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>. [[تمسک به اهل بیت]] {{عم}} از لوازم [[سیر]] الی [[الله]] و دریافت [[فیض الهی]] است، حال این [[فیض]] [[معنوی]] باشد مثل [[علم]] و [[بصیرت]] یا هر [[رزق و روزی]] مادی دیگر. پس [[انکار]] "[[توسل]]" و [[تقرب]] جستن به وسیله‌ای در نزد [[خداوند]] [[انکار]] یکی از اصول است و نادیده گرفتن یکی از [[قوانین]] [[فطرت]] است. [[شیعه]] در [[توسل به اهل بیت]] {{عم}} منظوری جز "ابتغاء وسیله" و "اعتصمام بحبل [[الله]] و العروة الوثقی" ندارد که این امر صریحاً در [[قرآن کریم]] مورد ترغیب بلکه [[واجب]] شده است (امر شده)، [[شیعه]] نه کسی را جز [[خدا]] می‌پرستد و نه کسی را شریک [[خدا]] می‌داند بلکه [[اهل بیت]] را با [[اذن الهی]] اسباب و وسیله [[تقرب]] می‌داند پس همه به جز [[خداوند]] "ممکن الوجودند" و فقط اوست که [[واجب]] الوجود بالذات است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۹.</ref>.
 
==== حق سلام ====
{{اصلی|سلام در حقوق اسلامی}}
[[بهترین]] [[ادب]] و [[سلام]] به درگاه حضرت احدیت، سلام به مقربین درگاهش، [[معصومین]] {{عم}} است، لذا هر روزی را به سلام و [[زیارت]] آن بزرگواران اختصاص داده‌اند. [[خداوند]] در [[سوره صافات]] می‌فرماید: {{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ}}<ref>«و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.</ref>، بر سایر انبیای عظام [[سلام]] می‌فرستد مانند: {{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.</ref>، {{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ}}<ref>«در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه ۷۹.</ref> و ... . واضح است که در این [[آیات]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]] و [[هارون]] جملگی [[پیامبران الهی]] هستند و بر آنها [[سلام]] گفته است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۰۹- ۱۱۰.</ref>.
 
سلام، ابراز دوستی و [[خیرخواهی]] و طلب [[سلامتی]] و رمز [[محبت]] و علاقه و پیوند و چراغ سبز آشنایی است و نشان دهنده پیوند بین [[زائر]] و مزور و ارتباط [[ایمانی]] و [[فکری]] میان آن دو است. حضور بر مزار امام و سلام دادن، نوعی شعار به نفع جبهه [[حق]] است که در [[وجود امام]]، تجلّی یافته و نوعی تقویت جناح [[ایمان]] و همبستگی با خط پاکی و تقواست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۸۹-۲۹۳.</ref>.
 
==== حق صلوات ====
{{اصلی|صلوات بر اهل بیت در حقوق اسلامی}}
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref> در این [[آیه]]، مقام پیامبر اکرم {{صل}} و [[اهل بیت]] {{ع}} به [[بهترین]] وجه ترسیم شده است؛ چرا که [[خداوند متعال]] در کنار [[فرشتگان]] مقربش بر ایشان [[صلوات]] و [[درود]] می‌فرستد و به [[مؤمنان]] هم [[دستور]] می‌دهد آنها نیز این کار را بکنند. در واقع این [[آیه]] علاقۀ خاص [[خداوند متعال]] و [[فرشتگان]] نسبت به [[پیامبر]] و [[حفظ]] [[حرمت]] [[پیامبر]] را نشان می‌دهد. مقام پیامبر آنقدر والاست که [[خداوند]] و تمام فرشتگانی که [[تدبیر]] [[جهان]] بر عهده آنها گذاشته شده است، بر او [[درود]] می‌فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این [[پیام]] [[جهان هستی]] هماهنگ شوید<ref>ر.ک: حبیب الله صمیمی، فضائل و شناخت معصومین با لسان اهل بیت {{ع}}، ص۵۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۱۰- ۱۱۳.</ref>
 
==== حق تکریم ====
{{اصلی|احترام و تکریم اهل بیت}}
یکی از اصول [[الهی]] و [[انسانی]] [[قرآن]]، تکریم است. [[خداوند متعال]] محور [[کرامت]] را [[کمال انسانی]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و هر چقدر [[میزان]] [[تقوا]] و [[کمال انسانی]] بیشتر باشد تکریم او به همان اندازه بیشتر است. پس [[انسان کامل]]، شایسته بیشترین تکریم از ناحیه [[خداوند]] است.
 
[[ابن عباس]] می‌گوید: "رسول [[خدا]] {{صل}} بر [[منبر]] رفت و برایمان سخنرانی کرد و [[مردم]] جمع شدند. آن حضرت فرمود: ای [[مردم]]! شما (در [[روز قیامت]]) گرد آورده خواهید شد و دربارۀ [[ثقلین]] از شما پرسیده خواهد شد پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل می‌کنید آنان [[اهل بیت]] من هستند هر که ایشان را [[آزار]] دهد مرا آزار داده و هرکه به ایشان [[ستم]] کند، به من ستم کرده است هر که ایشان را [[خوار]] دارد مرا خوار داشته و هر که ایشان را تنها و بی‌یاور گذارد مرا تنها و بی‌یاور گذاشته است"<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۵؛ عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص۱۷.</ref>. در این [[حدیث شریف]] [[نبوی]] {{صل}} تکریم اهل بیت {{عم}}، تکریم [[پیامبر]] شمرده شده است و ما می‌دانیم که تکریم پیامبر آثار و فوائد [[دنیوی]] و [[اخروی]] زیادی دارد.
 
اکرام و تکریم [[اهل بیت]] صورت‌های مختلفی دارد [[احترام]] ذریة ایشان، ترفیع بیوت ایشان، [[صله رحم]] با آنها، زنده نگه داشتن سخنانشان، [[صلوات]] بر آنها و سایر [[حقوق]] ایشان، یعنی ما اگر [[حقوق]] ایشان را شناخته و به آن عمل کنیم در واقع نوعی تکریم آنهاست. این نه به جهت [[فرمان خداوند]] و [[حضرت رسول]]، بلکه آنان شایستگی این مقام را دارند چون که همین "اصطفاء" و "اجتباء" توسط [[خداوند]] نیز نوعی تکریم [[الهی]] از آنان است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۱۶- ۱۱۹.</ref>.
 
==== حق صله رحم ====
{{اصلی|صله رحم در حقوق اسلامی}}
منظور از صله رحم با [[اهل بیت]] {{ع}} رحم، رحم و نسب نیست، بلکه پیوند [[معنوی]] با [[اهل بیت]] مراد است، چون در [[حدیث]] آمده که [[خداوند]] [[ارواح]] [[شیعیان]] را از ماده‌ای که جسم آنان را [[خلق]] کرده، آفرید. مثل این [[روایت]]: [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: "من و [[علی]] پدران این [[امت]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}؛ عیون أخبارالرضا {{ع}}، ج۲، ص۸۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۱۰۵.</ref>. [[حضرت علی بن الحسین]] {{ع}} فرمود: "اگر [[حق]] پدر و مادر به واسطۀ [[نیکی]] و [[احسان]] آنها به [[فرزند]] زیاد است، [[احسان]] و [[نیکی]] [[محمد]] و [[علی]] به [[امت]] بیشتر از آنهاست. آن دو شایسته‌ترند که دو پدر [[امت]] باشند"<ref>تفسیر الإمام العسکری، ص۳۳۰.</ref>. [[اهل بیت]] [[برترین]] [[اهل بیت]] و [[علی]] {{ع}} [[برترین]] فرد آنان است، پس [[حقوق]] آنان هم بر عهده [[مردم]]، [[برترین]] [[حقوق]] و [[وجوب]] ادایش مقدم برهمه حقوق‌هاست<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۱۹- ۱۲۱.</ref>.
 
==== حق دعا ====
{{اصلی|دعا در معارف مهدویت}}
[[دعا]] و [[نیایش]] یکی از نیازهای اصیل [[فطری]] [[انسان]] و بال پرواز برای اوست. [[دعا]] [[سلاح]] [[پیامبران]] است، آنان هنگام [[سختی‌ها]] و روبرو شدن با جهالت‌ها و آزارهای [[مردم]]، [[دعا]] می‌کردند و [[خدا]] را می‌خواندند. در [[فضیلت]] [[دعا]] همین بس که در [[حدیثی]] از [[پیامبر]] آمده است: "[[دعا]] مغز [[عبادت]] و [[پرستش]] [[خدا]] است"<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ}}؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص۱۸؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۲۹.</ref>.
 
یکی از مصادیق [[دعا]] برای [[اهل بیت]] [[صلوات]] فرستادن برای ایشان است؛ اما منظور ما از [[دعا]]، عملی [[عبادی]] است که برخاسته از [[انتظار]] است به همین [[دلیل]] جزء [[تکالیف]] [[بندگان]] می‌باشد که بالخصوص در مورد [[امام عصر]] {{ع}} محقق می‌شود. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده می‌فرمایند: "برای تعجیل در فرج بسیار [[دعا]] کنید، همانا در آن، [[گشایش]] کار شما هست"<ref>{{متن حدیث|...وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۹۳؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. [[برکات]] [[دعا برای فرج]] به خود ما برمی‌گردد.
 
[[دعاکننده]] برای [[فرج]] و [[گشایش]] [[امر]] تمام [[مؤمنین]] و [[اولیاء]] [[خدا]] را می‌خواهد؛ زیرا [[گشایش]] [[امر]] [[امام]]، [[فرج]] [[اولیای الهی]] نیز هست. [[غیبت]] به معنای عدم [[شناخت]] است، نه به معنای ممکن نبودن [[ملاقات]] و ندیدن [[امام زمان]] {{ع}}<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۲۱- ۱۲۵.</ref>.
 
==== حق ذکر ====
{{اصلی|ذکر در حقوق اسلامی}}
یکی از [[حقوق اهل بیت]] {{عم}} [[ذکر]] ایشان است. [[ذکر]] به معنای [[غافل]] نبودن و یادآور بودن (در مقابل [[غفلت]] و [[فراموشی]]) است از این جهت است {{عربی|اجعلني منك على ذكر}} یعنی فراموشم نکن، پس از آن، یاد کردن زبانی را نیز [[ذکر]] نامیده‌اند<ref>عبد الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۲.</ref>.
 
یاد خوبان و [[اولیای الهی]] [[یاد خدا]]ست و از این‌رو [[خداوند]] یاد برخی از [[انبیا]] را از [[پیامبر گرامی]] خواسته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.</ref>. در مورد [[اهل بیت]] نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و [[صفات الهی]] می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود: "[[شیعیان]] ما با خود مهربان‌اند، چون تنها باشند [[خدا]] را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم [[خدا]] یاد شود"<ref>{{متن حدیث|أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...}}؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.</ref>.
 
[[ذکر]] [[اهل بیت]] نوعی [[تکریم]] و [[توسل]] به آنهاست این [[ذکر]] هم شامل [[ذکر]] [[مصائب]] و [[رنج‌ها]]، [[سختی‌ها]] و ظلم‌هایی است که بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] بر آنها [[گذشت]] و هم شامل [[ذکر]] [[فضائل]] و [[مناقب]] آنها است که در [[شأن]] آنهاست<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۲۷- ۱۳۲.</ref>.
 
==== حق شکرگزاری ====
{{اصلی|شکرگزاری در حقوق اسلامی}}
شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت اینکه آنچه در دست اوست [[نعمت]] است و معنای نعمت نیز طبق [[حدیث]] مذکور عبارت است از آنچه که از ناحیه [[خدا]] به [[انسان]] رسیده باشد. گاهی [[شکر]] [[عقلی]] و [[قلبی]] است و گاهی زبانی، گاهی نیز عملی است. هر نعمتی که به ما می‌رسد از خداست ولی [[خداوند]] [[اراده]] فرموده که [[کارها]] را از راه اسبابش فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیله‌ای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشته است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. در این میان اهل بیت مطابق آنچه در فرازهایی از [[زیارت جامعه کبیره]] و [[روایات]] متعدد آمده، واسطه در رسیدن [[فیض]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] به [[بندگان]] هستند پس باید ابتدا از [[خدا]] و سپس از اهل بیت{{عم}} تشکر کرد.
 
ذیل آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>سوره تکاثر، آیه ۸: سپس در آن روز قطعاً از نعمت‌ها بازپرسی خواهید شد.</ref>، طبق روایتی [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|نحنُ مِنَ النَّعِیمِ}}، ما از آن [[نعمت‌ها]] هستیم که می‌پرسند<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۷۲ و شبیه آن حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۲، ص۶.</ref>. در [[قرآن]] به دنبال هر نعمتی [[شکر]] مطرح است و حقی که [[نعمت]] برای [[انسان]] می‌‌آورد این است که نسبت به نعمت دهنده شاکر باشد و [[شکر نعمت]] وجود اهل بیت در [[اطاعت]] و [[پیروی]] از ایشان است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۷.</ref>.


=== دوم: [[حقوق اجتماعی امام]] ===
=== دوم: [[حقوق اجتماعی امام]] ===

نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۷

حقوق، جمع «حق» به معنای درست، درستی، سزاوار است[۱]. اصل حق به معنای ثبوت همراه با مطابقت با واقع است[۲] و در اصطلاح، قدرتی است که از طرف قانون به شخصی داده شده است[۳]؛ قدرت یا امتیازی که کسی یا جمعی سزاوار برخورداری از آن است، به ویژه قدرت یا امتیازی که به موجب قانون یا عرف مقرّر شده باشد. اساساً افراد جامعه بر اثر روابط و مناسبات خود یک رشته اختیارات و امتیازات به دست می‌آورند که مجموعه آن را حقوق می‌نامند و مشتمل بر اختیارات مدنی، اجتماعی، سیاسی و همه مزایا و سلطه‌هایی است که از قانون ناشی می‌شود[۴]. در این مدخل، معنای اصطلاحی آن مقصود است و از واژه «حقّ» و آنچه رساننده معنای حق است استفاده شده است[۵].

حق امام بر امت

اول: حقوق فردی امام

حق معرفت

لزوم شناخت حقوق اهل بیت در قرآن و روایات و رعایت آن، حقیقتی است که توجه به آن موجب سعادت دنیا و آخرت و غفلت از آن موجب شقاوت و هلاکت ابدی انسان است. معرفت اهل بیت نخستین حق ایشان و اساس حیات طیبه و معنوی انسانی است و راز اصلی حرکت تکاملی انسان یا همان هدایت الهی و ارتباط او با خداست: ﴿وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۶]. امام باقر(ع) نیز فرمودند: "کسی خداوند (عزوجل) را شناخته و پرستش کرده که خدا و امام او را، که از ما اهل بیت است، بشناسد"[۷]. این وجوب از جمله تکالیفی است که در هیچ حالی از انسان ساقط نمی‌گردد.

پایین‌ترین مرتبه معرفت اهل بیت، این است که آنها همتای پیامبرند و همه شئون ایشان، بجز مقام را دارا می‌باشند. پیامبر اکرم در این مورد می‌فرمایند: "اولین ما، مانند آخرین و آخرین ما، مانند اولین ما است"[۸].[۹]

برخی از ساحت های شناخت اهل بیت (ع) عبارت‌اند از: شناخت شخصیت اهل بیت (ع)؛ شناخت حقوق اهل بیت و شناخت معارف اهل بیت[۱۰].

حق محبت

محبت، به معنای دوست داشتن امری قلبی در برابر بغض است[۱۱]. امیر مؤمنان (ع) محبّت به خاندان پیامبر (ص) را حق خدا بر انسان می‌داند[۱۲] و از سویی محبّت اهل بیت (ع) با محبّت خدا گره خورده است: «فَمَنْ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ»[۱۳].

تأثیر و جایگاه محبّت اهل بیت (ع) در ایمان انسان به گونه‌ای است که بدون محبّت اهل بیت (ع) ایمان انسان تمام و کمال نمی‌یابد، رسول خدا (ص) می‌فرمایند: ایمان تمام و کمال نمی‌یابد مگر به محبت با ما اهل بیت (ع)[۱۴].

محبّت پیامبر و خاندان او (ع) با عمل انسان‌ها به دستورات الهی و پیروی از رسول خدا (ص) پیوند خورده است، به گونه‌ای که محبّت بی‌تبعیت، کارساز نخواهد بود: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۱۵].[۱۶]

حق ترفیع بیوت

از جمله حقوقی که مصداق تکریم اهل بیت است، حق ترفیع بیوت: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ[۱۷]. امام کاظم (ع) از پدر گرامیش نقل کرده که "مقصود آیه، خانه‌های آل محمد (ص) و خانه علی و فاطمه و حسن و حسین و حمزه و جعفر (ع) است"[۱۸].

اذن در هر چیز، به معنای اعلام این معنا است که مانعی از انجام آن نیست و مراد از رفع، بالا بردن قدر، منزلت است و آن تعظیم (تکریم) است، در اینجا این عظمت و علو، مال خدای تعالی است که در این رفع، بالا بردن، کسی با خدا شریک نمی‌شود الا اینکه به الله تعالی منتسب شود[۱۹] و مراد از رفع، تعظیم و رفع کثیفی و زشتی است و تطهیر معاصی و چیزهای پست. "بنابراین آیه دلایت می‌کند بر جواز تزیئن بیوت انبیاء و تعمیر بیوت در زمان حیاتشان و بعد از ممات ایشان و یا مراد رفع معنوی و عظمت معنوی است و بنابراین آیه به تکریم آن بیوت و تعظیم و ضیافت و تطهیر بیوت از آن چیزهایی که درشان آنها نیست دلالت می‌کند"[۲۰].[۲۱]

حق زیارت

زیارت پیامبر و ائمّه (ع) هم در حال حیاتشان ارزشمند و تأثیرگذار است، هم پس از رحلت یا شهادتشان سازنده و الهام بخش است و تأکید زیارت، نسبت به حضرت رسول (ص)، حضرت زهرا، امامان معصوم، شهدای آل محمّد، علما و صلحاست. امام صادق (ع) فرمود: «هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند، گویا در حال حیات، زیارتمان کرده است»[۲۲]. اینگونه زیارت‌ها، علاوه بر آنکه برای خود زائر، اثر تربیتی و تزکیه روح دارد و دلیل حق‌شناسی او نسبت به اولیاء خدا و پیشوایان دین است، در زمینه احیاء امر امامان و ترویج مکتب انسانی و تربیتی آن اسوه‌ها در جوامع بشری و توجّه دادن به خط صحیح رهبری و ولایت در جامعه مؤثّر است[۲۳].

حق توسل

هدف از خلقت، رسیدن به کمال و مقام قرب الهی است؛ اما از آنجا که برای برقراری ارتباط با هر کسی نیاز به واسطه و وسیله هست، لذا برای پیوند و اتصال به آستان قدس ربوبی نیز محتاج به واسطه و وسیله هستیم. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۲۴]. تمسک به اهل بیت (ع) از لوازم سیر الی الله و دریافت فیض الهی است، حال این فیض معنوی باشد مثل علم و بصیرت یا هر رزق و روزی مادی دیگر. پس انکار "توسل" و تقرب جستن به وسیله‌ای در نزد خداوند انکار یکی از اصول است و نادیده گرفتن یکی از قوانین فطرت است. شیعه در توسل به اهل بیت (ع) منظوری جز "ابتغاء وسیله" و "اعتصمام بحبل الله و العروة الوثقی" ندارد که این امر صریحاً در قرآن کریم مورد ترغیب بلکه واجب شده است (امر شده)، شیعه نه کسی را جز خدا می‌پرستد و نه کسی را شریک خدا می‌داند بلکه اهل بیت را با اذن الهی اسباب و وسیله تقرب می‌داند پس همه به جز خداوند "ممکن الوجودند" و فقط اوست که واجب الوجود بالذات است[۲۵].

حق سلام

بهترین ادب و سلام به درگاه حضرت احدیت، سلام به مقربین درگاهش، معصومین (ع) است، لذا هر روزی را به سلام و زیارت آن بزرگواران اختصاص داده‌اند. خداوند در سوره صافات می‌فرماید: ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۲۶]، بر سایر انبیای عظام سلام می‌فرستد مانند: ﴿سَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۲۷]، ﴿سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ[۲۸] و ... . واضح است که در این آیات، نوح، ابراهیم، موسی و هارون جملگی پیامبران الهی هستند و بر آنها سلام گفته است[۲۹].

سلام، ابراز دوستی و خیرخواهی و طلب سلامتی و رمز محبت و علاقه و پیوند و چراغ سبز آشنایی است و نشان دهنده پیوند بین زائر و مزور و ارتباط ایمانی و فکری میان آن دو است. حضور بر مزار امام و سلام دادن، نوعی شعار به نفع جبهه حق است که در وجود امام، تجلّی یافته و نوعی تقویت جناح ایمان و همبستگی با خط پاکی و تقواست[۳۰].

حق صلوات

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۳۱] در این آیه، مقام پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) به بهترین وجه ترسیم شده است؛ چرا که خداوند متعال در کنار فرشتگان مقربش بر ایشان صلوات و درود می‌فرستد و به مؤمنان هم دستور می‌دهد آنها نیز این کار را بکنند. در واقع این آیه علاقۀ خاص خداوند متعال و فرشتگان نسبت به پیامبر و حفظ حرمت پیامبر را نشان می‌دهد. مقام پیامبر آنقدر والاست که خداوند و تمام فرشتگانی که تدبیر جهان بر عهده آنها گذاشته شده است، بر او درود می‌فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این پیام جهان هستی هماهنگ شوید[۳۲].[۳۳]

حق تکریم

یکی از اصول الهی و انسانی قرآن، تکریم است. خداوند متعال محور کرامت را کمال انسانی دانسته است: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۳۴] و هر چقدر میزان تقوا و کمال انسانی بیشتر باشد تکریم او به همان اندازه بیشتر است. پس انسان کامل، شایسته بیشترین تکریم از ناحیه خداوند است.

ابن عباس می‌گوید: "رسول خدا (ص) بر منبر رفت و برایمان سخنرانی کرد و مردم جمع شدند. آن حضرت فرمود: ای مردم! شما (در روز قیامت) گرد آورده خواهید شد و دربارۀ ثقلین از شما پرسیده خواهد شد پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل می‌کنید آنان اهل بیت من هستند هر که ایشان را آزار دهد مرا آزار داده و هرکه به ایشان ستم کند، به من ستم کرده است هر که ایشان را خوار دارد مرا خوار داشته و هر که ایشان را تنها و بی‌یاور گذارد مرا تنها و بی‌یاور گذاشته است"[۳۵]. در این حدیث شریف نبوی (ص) تکریم اهل بیت (ع)، تکریم پیامبر شمرده شده است و ما می‌دانیم که تکریم پیامبر آثار و فوائد دنیوی و اخروی زیادی دارد.

اکرام و تکریم اهل بیت صورت‌های مختلفی دارد احترام ذریة ایشان، ترفیع بیوت ایشان، صله رحم با آنها، زنده نگه داشتن سخنانشان، صلوات بر آنها و سایر حقوق ایشان، یعنی ما اگر حقوق ایشان را شناخته و به آن عمل کنیم در واقع نوعی تکریم آنهاست. این نه به جهت فرمان خداوند و حضرت رسول، بلکه آنان شایستگی این مقام را دارند چون که همین "اصطفاء" و "اجتباء" توسط خداوند نیز نوعی تکریم الهی از آنان است[۳۶].

حق صله رحم

منظور از صله رحم با اهل بیت (ع) رحم، رحم و نسب نیست، بلکه پیوند معنوی با اهل بیت مراد است، چون در حدیث آمده که خداوند ارواح شیعیان را از ماده‌ای که جسم آنان را خلق کرده، آفرید. مثل این روایت: رسول اکرم (ص) فرمودند: "من و علی پدران این امت هستیم"[۳۷]. حضرت علی بن الحسین (ع) فرمود: "اگر حق پدر و مادر به واسطۀ نیکی و احسان آنها به فرزند زیاد است، احسان و نیکی محمد و علی به امت بیشتر از آنهاست. آن دو شایسته‌ترند که دو پدر امت باشند"[۳۸]. اهل بیت برترین اهل بیت و علی (ع) برترین فرد آنان است، پس حقوق آنان هم بر عهده مردم، برترین حقوق و وجوب ادایش مقدم برهمه حقوق‌هاست[۳۹].

حق دعا

دعا و نیایش یکی از نیازهای اصیل فطری انسان و بال پرواز برای اوست. دعا سلاح پیامبران است، آنان هنگام سختی‌ها و روبرو شدن با جهالت‌ها و آزارهای مردم، دعا می‌کردند و خدا را می‌خواندند. در فضیلت دعا همین بس که در حدیثی از پیامبر آمده است: "دعا مغز عبادت و پرستش خدا است"[۴۰].

یکی از مصادیق دعا برای اهل بیت صلوات فرستادن برای ایشان است؛ اما منظور ما از دعا، عملی عبادی است که برخاسته از انتظار است به همین دلیل جزء تکالیف بندگان می‌باشد که بالخصوص در مورد امام عصر (ع) محقق می‌شود. امام عصر (ع) در توقیعی که خطاب به اسحاق بن یعقوب صادر شده می‌فرمایند: "برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید، همانا در آن، گشایش کار شما هست"[۴۱]. برکات دعا برای فرج به خود ما برمی‌گردد.

دعاکننده برای فرج و گشایش امر تمام مؤمنین و اولیاء خدا را می‌خواهد؛ زیرا گشایش امر امام، فرج اولیای الهی نیز هست. غیبت به معنای عدم شناخت است، نه به معنای ممکن نبودن ملاقات و ندیدن امام زمان (ع)[۴۲].

حق ذکر

یکی از حقوق اهل بیت (ع) ذکر ایشان است. ذکر به معنای غافل نبودن و یادآور بودن (در مقابل غفلت و فراموشی) است از این جهت است اجعلني منك على ذكر یعنی فراموشم نکن، پس از آن، یاد کردن زبانی را نیز ذکر نامیده‌اند[۴۳].

یاد خوبان و اولیای الهی یاد خداست و از این‌رو خداوند یاد برخی از انبیا را از پیامبر گرامی خواسته است: ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ[۴۴]. در مورد اهل بیت نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و صفات الهی می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود: "شیعیان ما با خود مهربان‌اند، چون تنها باشند خدا را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم خدا یاد شود"[۴۵].

ذکر اهل بیت نوعی تکریم و توسل به آنهاست این ذکر هم شامل ذکر مصائب و رنج‌ها، سختی‌ها و ظلم‌هایی است که بعد از رحلت پیامبر اکرم بر آنها گذشت و هم شامل ذکر فضائل و مناقب آنها است که در شأن آنهاست[۴۶].

حق شکرگزاری

شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت اینکه آنچه در دست اوست نعمت است و معنای نعمت نیز طبق حدیث مذکور عبارت است از آنچه که از ناحیه خدا به انسان رسیده باشد. گاهی شکر عقلی و قلبی است و گاهی زبانی، گاهی نیز عملی است. هر نعمتی که به ما می‌رسد از خداست ولی خداوند اراده فرموده که کارها را از راه اسبابش فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیله‌ای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشته است[۴۷]. در این میان اهل بیت مطابق آنچه در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره و روایات متعدد آمده، واسطه در رسیدن فیض تکوینی و تشریعی به بندگان هستند پس باید ابتدا از خدا و سپس از اهل بیت(ع) تشکر کرد.

ذیل آیۀ ﴿ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ[۴۸]، طبق روایتی امام صادق(ع) می‌‌فرمایند: «نحنُ مِنَ النَّعِیمِ»، ما از آن نعمت‌ها هستیم که می‌پرسند[۴۹]. در قرآن به دنبال هر نعمتی شکر مطرح است و حقی که نعمت برای انسان می‌‌آورد این است که نسبت به نعمت دهنده شاکر باشد و شکر نعمت وجود اهل بیت در اطاعت و پیروی از ایشان است[۵۰].

دوم: حقوق اجتماعی امام

  1. حق وصایت
  2. حق امامت و ولایت
  3. حق مرجعیت علمی
  4. حق تقدیم (افضلیت)
  5. حق اسوه بودن
  6. حق اطاعت
  7. حق نصرت
  8. حق انتظار
  9. حقوق مالی
    1. حق انفال
    2. حق فیء
    3. حق خمس
    4. حق صله (هدیه دادن)

وظایف امت در قبال این حقوق

نخست: وظایف معرفتی

  1. شناخت شخصیت و جایگاه امام
  2. شناخت حقوق امام
  3. شناخت سیره و معارف امام

دوم: وظایف قلبی و عاطفی

  1. نخست: ایمان به امام و کفر به دشمنان او
  2. پذیرش ولایت امام و بیزاری از دشمنان او
  3. محبّت به امام و بغض به دشمنان او
  4. مودّت امام و عداوت با دشمنان او
  5. خیرخواهی برای امام
  6. صلوات بر امام و لعن بر دشمنان او

سوم: وظایف رفتاری و عملی

  1. تمسّک به امام
  2. اعتصام به امام
  3. تبعیت از امام
  4. اطاعت از امام
  5. معیت با امام
  6. وفاداری در بیعت با امام
  7. اجابت دعوت امام
  8. پرداخت حقوق مالی امام
  9. تسلیم امام و جنگ با دشمنان او
  10. انتظار فرج محمد و آل محمد

حق امام بر امت (وظایف امام)

نخست: هدایت

دوم: نصرت

پانویس

  1. نثر طوبی، ص ۱۸۱.
  2. التّحقیق، ج ۲، ص ۲۶۲، «حق».
  3. ترمینولوژی حقوق، ص ۲۱۶، «حق».
  4. فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطّلاعات و مدارک علمی ایران، ص ۳۷۲ - ۳۷۳.
  5. فرهنگ قرآن، واژه «حقوق».
  6. «و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  7. الکافی، ج۱، ص۱۸۱.
  8. «...أَوَّلُنَا كَآخِرِنَا وَ آخِرُنَا كَأَوَّلِنَا»؛ کراجکی، الرسالة العلویة، ص۴۴؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۳۶۰؛ ج۲۶، ص۳۱۶.
  9. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۷۶- ۸۱.
  10. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۲ ـ ۷۱.
  11. «وَ الْحُبُّ وَ ضِدَّهُ الْبُغْضَ»؛کافی، ج۱، ص۲۰.
  12. «عَلَيْكُمْ بِحُبِّ آلِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»؛ غررالحکم، ص۱۱۷.
  13. صدوق، أمالی، ص۴۷۶.
  14. «لَا يَتِمُّ الْإِيمَانُ إِلَّا بِمَحَبَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»؛ قمی‌خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۱۱۰.
  15. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  16. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۷ ـ ۸۰؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۸۶- ۸۸.
  17. «(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.
  18. استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۵۹.
  19. المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۳۹۶.
  20. جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۱۰، ص۲۹۶.
  21. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۹۳- ۱۰۰.
  22. «مَنْ زَارَنَا فِي مَمَاتِنَا فَكَأَنَّمَا زَارَنَا فِي حَيَاتِنَا»، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۲۴.
  23. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۱۹.
  24. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  25. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۹.
  26. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  27. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  28. «در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه ۷۹.
  29. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۰۹- ۱۱۰.
  30. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
  31. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  32. ر.ک: حبیب الله صمیمی، فضائل و شناخت معصومین با لسان اهل بیت (ع)، ص۵۰.
  33. ر.ک: شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۰- ۱۱۳.
  34. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  35. شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۵؛ عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص۱۷.
  36. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۶- ۱۱۹.
  37. «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ عیون أخبارالرضا (ع)، ج۲، ص۸۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۱۰۵.
  38. تفسیر الإمام العسکری، ص۳۳۰.
  39. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۹- ۱۲۱.
  40. «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص۱۸؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۲۹.
  41. «...وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۹۳؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.
  42. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۲۱- ۱۲۵.
  43. عبد الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۲.
  44. «و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.
  45. «أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...»؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.
  46. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۲۷- ۱۳۲.
  47. الکافی، ج۱، ص۱۸۳.
  48. سوره تکاثر، آیه ۸: سپس در آن روز قطعاً از نعمت‌ها بازپرسی خواهید شد.
  49. شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۷۲ و شبیه آن حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۲، ص۶.
  50. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۷.