امامت امام علی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[قرآن]]، کتاب هدایت الهی است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}} «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.؛ {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}، «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> که [[جامعه بشری]] را به اموری [[استوار]] [[راهنمایی]] میکند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}«بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>. این [[کتاب آسمانی]]، به دلیل روشنگری در همه عرصههای [[زندگی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}} «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان میداشتید برای شما بیان میکند و بسیاری (از لغزشهای شما) را میبخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵؛ {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}} «و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref>، [[شفابخش]] و گستراننده [[رحمت]] [[پروردگار]] است<ref>{{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}} «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> و با اندرزهای حکیمانه خود<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان میدهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>، راه [[زندگی]] صحیح را برای [[انسانها]] هموار میسازد. [[پیروی]] از این [[کلام]] [[وحی]]، به زندگی [[انسان]]، فزونی و [[برکت]] میدهد<ref>{{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.</ref>. ویژگی مهم [[قرآن]]، گستردگی و فراگیری آن نسبت به همه نیازمندیهای گذشته و آینده بشر است<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹۹.</ref>؛ به گونهای که چیزی از نیازهای اصلی [[بشر]] فروگذار نکرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}} «و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده میشوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref>. | [[قرآن]]، کتاب هدایت الهی است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}} «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.؛ {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}، «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> که [[جامعه بشری]] را به اموری [[استوار]] [[راهنمایی]] میکند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}«بیگمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>. این [[کتاب آسمانی]]، به دلیل روشنگری در همه عرصههای [[زندگی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}} «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان میداشتید برای شما بیان میکند و بسیاری (از لغزشهای شما) را میبخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵؛ {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}} «و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref>، [[شفابخش]] و گستراننده [[رحمت]] [[پروردگار]] است<ref>{{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}} «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> و با اندرزهای حکیمانه خود<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان میدهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>، راه [[زندگی]] صحیح را برای [[انسانها]] هموار میسازد. [[پیروی]] از این [[کلام]] [[وحی]]، به زندگی [[انسان]]، فزونی و [[برکت]] میدهد<ref>{{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.</ref>. ویژگی مهم [[قرآن]]، گستردگی و فراگیری آن نسبت به همه نیازمندیهای گذشته و آینده بشر است<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹۹.</ref>؛ به گونهای که چیزی از نیازهای اصلی [[بشر]] فروگذار نکرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}} «و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده میشوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref>. به همین جهت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[قرآن]] را عامل نجات در فتنههای [[اجتماعی]] معرفی و توصیه کرده است که [[مردم]] در ورطههای سخت و وحشتزای [[زندگی]]، به قرآن پناه ببرند و از پرتوافشانی آن، راه صحیح زندگی را بیابند<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ...}}. (الکافی، ج۲، ص۵۹۹).</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: «اگر همه مردم، که مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] هستند، بمیرند، من از تنهایی [[هراس]] نکنم پس از آنکه قرآن با من باشد»<ref>{{متن حدیث|لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي}}. (الکافی، ج۲، ص۶۰۶).</ref>. | ||
یکی از جنبههای مهم [[هدایتگری]] قرآن، روشنگری نسبت به [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...}}<ref>«بیگمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref> فرمود: {{متن حدیث|يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ}}؛ «قرآن، مردم را به سوی امام هدایت میکند»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. منظور از [[امام]]، [[دوازده امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر اسلام]]{{صل}} است. هر کس بخواهد [[حقیقت امامت]] را بشناسد و از [[فتنهها]] و [[گمراهیها]] در موضوع امامت [[رهایی]] یابد، باید به قرآن رجوع کند<ref>امام صادق{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَعْرِفْ أَمْرَنَا مِنَ الْقُرْآنِ، لَمْ يَتَنَكَّبِ الْفِتَنَ}}؛ «کسی که امر (امامت) ما را از قرآن به دست نیاورد از فتنهها نجات نیابد»؛ العیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۳.</ref>؛ زیرا آنان تنها کسانی هستند که همه [[حقایق]] ظاهری و [[باطنی]] [[قرآن]] را در بر دارند. جابر از [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند: «کسی از میان [[مردم]] نمیتواند ادعا کند همه قرآن را گرد آورده، مگر [[دروغگو]]؛ زیرا قرآن را فقط [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} و [[امامان]] پس از ایشان گردآورده و نگهداری کردهاند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} يَقُولُ مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ}}؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. | |||
[[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میان [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} تنها کسی بود که همواره کنار [[پیامبر]]{{صل}} و [[شاهد]] نزول [[آیات قرآن]] و معارف آن را به طور مستقیم از ایشان فرامیگرفت؛ چنان که حضرت فرمود: آیهای از قرآن بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل نشد جز اینکه ایشان، آن [[آیه]] را برای من خواند و املا فرمود و من به خط خود نوشتم. همچنین رسول خدا{{صل}} [[تأویل]] و [[تفسیر]] و [[ناسخ و منسوخ]] و [[محکم و متشابه]] و خاص و عام آن را به من آموخت و از [[خدا]] خواست که فهم و [[حفظ]] آن را به من عطا فرماید و از زمانی که آن [[دعا]] را درباره من کرد، هیچ آیهای از قرآن و هیچ [[علمی]] را که املا فرمود و من نوشتم، فراموش نکردم و آنچه را که خدا تعلیمش فرمود از [[حلال و حرام]] و [[امر و نهی]] گذشته و [[آینده]] و نوشتهای که بر هر [[پیغمبر]] پیش از او نازل شده بود از [[طاعت]] و [[معصیت]]، به من [[تعلیم]] فرمود و من حفظش کردم و حتی یک حرف آن را فراموش نکردم<ref>{{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...}} | [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میان [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} تنها کسی بود که همواره کنار [[پیامبر]]{{صل}} و [[شاهد]] نزول [[آیات قرآن]] و معارف آن را به طور مستقیم از ایشان فرامیگرفت؛ چنان که حضرت فرمود: آیهای از قرآن بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل نشد جز اینکه ایشان، آن [[آیه]] را برای من خواند و املا فرمود و من به خط خود نوشتم. همچنین رسول خدا{{صل}} [[تأویل]] و [[تفسیر]] و [[ناسخ و منسوخ]] و [[محکم و متشابه]] و خاص و عام آن را به من آموخت و از [[خدا]] خواست که فهم و [[حفظ]] آن را به من عطا فرماید و از زمانی که آن [[دعا]] را درباره من کرد، هیچ آیهای از قرآن و هیچ [[علمی]] را که املا فرمود و من نوشتم، فراموش نکردم و آنچه را که خدا تعلیمش فرمود از [[حلال و حرام]] و [[امر و نهی]] گذشته و [[آینده]] و نوشتهای که بر هر [[پیغمبر]] پیش از او نازل شده بود از [[طاعت]] و [[معصیت]]، به من [[تعلیم]] فرمود و من حفظش کردم و حتی یک حرف آن را فراموش نکردم<ref>{{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...}}؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴.</ref>. | ||
به روایتی، [[شناخت امام]] و [[معارف قرآن]] و [[پیروی]] از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که [[مردم]] باید نسبت به آن در [[قیامت]] پاسخگو باشند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «من نخستین کسی هستم که [[روز قیامت]] بر [[خدای عزیز]] [[جبار]] وارد شوم با کتابش و [[اهل]] بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من؟»<ref>{{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي}}. (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۸.</ref> | به روایتی، [[شناخت امام]] و [[معارف قرآن]] و [[پیروی]] از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که [[مردم]] باید نسبت به آن در [[قیامت]] پاسخگو باشند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «من نخستین کسی هستم که [[روز قیامت]] بر [[خدای عزیز]] [[جبار]] وارد شوم با کتابش و [[اهل]] بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من؟»<ref>{{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي}}. (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۱۸.</ref> | ||
== | == آیات امامت == | ||
با نگاهی به مجموع [[آیات قرآن]] پیرامون [[امامت]] و [[رهبری]]، بهدست میآید که [[قرآن کریم]] طی چند مرحله مسائل مربوط به امامت را به طور همه جانبه طرح و مورد ارزیابی قرار داده و چیزی را در این زمینه کم نگذاشته است. | |||
در یک دسته از این [[آیات]] که شامل [[آیه اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و [[آیه ولایت]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> میشود، علاوه بر جنبههای مختلف، روی اصل "امامت و [[ضرورت وجود امام]] و رهبری در [[جامعه اسلامی]]" تأکید بیشتری شده است. | |||
در [[آیات]] دیگر، علاوه بر [[اثبات]] مسئله [[امامت]] با ویژگیهای آن، بر [[عصمت]] و دور بودن [[امام]] از هرگونه [[پلیدی]] و ناپاکی [[روحی]] و [[اخلاقی]] تأکید گردیده و [[معصوم]] بودن، شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، [[آیه ابتلا]]" است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> که در آن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از [[خدا]] میخواهد امامت در [[دودمان]] او ادامه یابد. [[خداوند]] خواسته او را به طور مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از [[فرزندان]] [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} میداند که [[ظالم]] نباشند. مراد از ظالم کسانیاند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برههای از عمر خویش را بت پرست و [[مشرک]] بوده و یا به [[گناهان]] دیگری [[آلودگی]] داشته و بعد [[توبه]] کرده و [[رستگار]] شده باشد، یا اینکه در سراسر عمر خویش با این [[پلیدیها]] و آلودگیهای [[عقیدتی]] و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق [[ظلم]] در این [[آیه]] بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی [[امامت]] نخواهند بود<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. | |||
مشخصه دیگر امام این است که با [[هدایت]] ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین میفرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>. در این آیه، هدایت کننده به [[حق]]، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این میرساند که هدایت کننده به [[حق]] باید [[هدایت]] شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمیتواند هدایت کننده به حق (و [[رهبری]] راستین [[خلق]]) باشد. پس نتیجه میگیریم که [[امام]] باید [[معصوم]] باشد تا شایسته رهبری راستین [[مردم]] و هدایت کننده به حق باشد<ref>ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.</ref>. | |||
با توجه به آیههای تطهیر: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و [[تبلیغ]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> و [[اکمال دین]]: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و [[شأن نزول]] آنها، دلالت [[قرآن]] بر [[امامت ائمه]]{{عم}} تمام میشود<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>. | |||
[[ | |||
=== | == آیات امامت امام علی{{ع}} == | ||
=== آیات عام === | |||
==== آیه ابتلا ==== | |||
{{اصلی|آیه ابتلا}} | |||
محوریترین [[آیه]] از [[آیات قرآن]] که میتواند در تبیین مفهوم [[امامت]] کمک شایانی کند، [[آیه]] ۱۲۴ [[سوره بقره]]، معروف به [[آیه]] ابتلاست: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. یکی از مهمترین کارکردهای آیه ابتلا، [[اثبات عصمت امام]] است. بر پایه این آیه، از راههای متعدد و بیانهای مختلف، [[عصمت امام]] [[اثبات]] شده است. همچنین دلالت دیگر آیه بر [[نصب الهی امام]] است. [[مقام امامت]]، یعنی همان [[پیشوایی]] بر [[مردم]]، تنها با جعل الهی به کسی داده میشود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ چنانکه وقتی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} خواستار اعطای این مقام به [[فرزندان]] خود شدند، [[خداوند متعال]] درخواست ایشان را به طور مشروط پذیرفت<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۳۹-۱۴۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۴۰-۴۷؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص۷۱ و ۱۱۰ ـ ۱۱۱ و ص۲۴۴.</ref>. | |||
=== [[آیه | ==== آیه اهل ذکر ==== | ||
{{اصلی|آیه اهل ذکر}} | |||
آیه اهل الذکر ([[آیه ۴۳ سوره نحل]] و [[آیه ۷ سوره انبیاء]]) از آیاتی است که [[لزوم]] مراجعه [[جاهل]] به اهل علم را بیان میکند. این آیه معروف به "آیه سوال" نیز هست. در این دو آیه [[خداوند متعال]] [[مردم]] را مخاطب قرار داده و ایشان را در یافتن پاسخ سوالاتشان، به اهل علم ([[اهل ذکر]]) ارجاع داده است. مفسران شیعه با استناد به [[روایات]] متعددی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱ و ج۱، ص۳۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.</ref> مصداق بارز و کامل اهل ذکر را [[اهلبیت]]{{ع}} دانستهاند<ref>حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref>. در تفاسیری از [[اهلسنت]] نیز با [[تکیه]] بر روایاتی، منظور از اهلالذکر، [[محمد]]{{صل}}، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} معرفی شدهاند؛ کسانی که اهل علم و [[معدن]] [[تأویل]] و تنزیل هستند<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.</ref>. | |||
مستفاد از آیه اهل الذکر، چند مطلب است: | |||
# '''[[مرجعیت علمی اهل بیت]]:''' بر اساس [[روایات]] متعددی بیان شد، [[آیه]] درصدد ارجاع [[مردم]] در همۀ مسائل خصوصا [[معارف دینی]]، به [[پیامبر]] و [[جانشینان]] ایشان {{ع}} است و [[مرجعیت دینی]] و علمی [[اهل بیت]] {{ع}} را بیان میکند و معیاری برای نقد [[افکار]] و [[اندیشه]] هاست. | |||
# '''[[لزوم]] رجوع به خبره:''' آیه با ارجاع [[جاهل]] به [[اهل]] [[علم]]، تاکید بر قاعده عقلائی لزوم رجوع جاهل به اهل خبره دارد<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲ ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref> و البته مصداق کامل خبره، [[امامان معصوم]] {{ع}} هستند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱ ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]]؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه سؤال (مقاله)|مقاله «آیه سؤال»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | |||
=== [[ | ==== آیه اولی الامر ==== | ||
[[ | {{اصلی|آیه اولی الامر}} | ||
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} "آیه اولی الامر" یا "آیه اطاعت" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]] {{صل}} و اولیالامر [[فرمان]] داده است. در این آیه نکاتی قابل توجّه است؛ از جمله اینکه: مؤمنان از سه دسته [[فرامین]] باید اطاعت کنند: [[اوامر خدا]]، پیامبر و اولوالامر؛ اطاعت از خدا با [[اطاعت از پیامبر]] اولوالامر متفاوت است؛ [[پیامبر]] و [[اولوالامر]] باید [[معصوم]] باشند؛ زیرا اگر [[معصوم]] نباشند ممکن است بین [[فرامین]] آنها و [[فرامین خدا]] تناقض پیش بیاید و مکلّف در تناقض قرار گیرد. شیعه با توجه به آنکه مصداق اولی الامر را معصوم میداند لذا آن را منحصر در امامان [[اهلبیت]] {{عم}} دانسته است. | |||
[[ | آیه بر چند موضوع دلالت دارد: | ||
#{{متن قرآن| | # '''دلالت بر [[عصمت امام]]:''' هر گاه [[خداوند]] به [[اطاعت]] بیقید و شرط از کسی [[فرمان]] دهد، آن فرد [[معصوم]] خواهد بود؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام [[گناه]] را برای کسی روا نمیدارد و آن را نمیپسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد [[نهی]] خداوند است؛ نه مورد امر او. از طرفی، اگر [[اولوالامر]] معصوم نباشد احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب [[خطا]] شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از او اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، اطاعت از [[اولوالأمر]]، بیقید و شرط، [[واجب]] است و از طرف دیگر نباید از او اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است و و این همان تناقض یا اجتماع امر و نهی در شیء واحد است که محال میباشد از این رو اولی الامر قطعا معصوم بوده و خطا، سهو، گناه و اشتباه نمیکنند. | ||
# '''دلالت بر نصب امام:''' [[قرآن کریم]] در آیه اولی الامر خطاب به [[مؤمنان]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}. در این [[آیه کریمه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در سیاق و ردیف [[اطاعت]] از [[خداوند تعالی]] و [[رسول]] {{صل}} قرار داده شده است و بدون تردید [[امتثال]] و [[فرمان]] برداری مطلق و بدون قید و شرط از [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>. | |||
#{{متن | # '''دلالت بر ضرورت امامت:''' [[وجوب اطاعت از اولی الامر]] در این [[آیه]] مقتضی [[وجوب]] تحقق آن است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص۵۲-۶۰ و [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۹۲-۲۱۸؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۷۲؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص ۱۷۹-۱۹۰؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۸۹-۲۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۰۷-۱۱۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی ۵]]، ص۲۱-۲۳.</ref>. | ||
==== آیه تطهیر ==== | |||
{{اصلی|آیه تطهیر}} | |||
بخش دوم آیۀ ۳۳ [[سورۀ احزاب]] به آیه تطهیر شهرت یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این آیه از گذشته توجه دانشمندان مختلف [[اسلامی]] را به خود جلب کرده است. درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} میدانند؛ عدهای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار دادهاند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] میداند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] میشود. این آیه از بهترین [[ادله]] [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، به طوری که اگر هیچ دلیلی غیر از این [[آیه]] نبود، همین آیه به تنهایی [[امامت]] و [[ولایت اهلبیت]] {{عم}} را به [[اثبات]] میرساند. | |||
نتایج آیه تطهیر عبارت است از: | |||
# اثبات عصمت [[پنج تن]] و دیگر [[امامان شیعه]] {{ع}}؛ | |||
# اثبات امامت حضرت علی {{ع}} و شایستگی انحصاریاش برای [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} به دلیل برخورداری از [[عصمت]]؛ | |||
# استمرار [[مقام امامت]] در اهل البیت {{ع}}؛ | |||
# حجیت احادیث [[اهل البیت]] {{عم}}؛ | |||
# حجیت فعل و تقریر [[امامان شیعه]] و [[لزوم]] حضور معصوم {{ع}} در همه دورهها<ref>[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷؛ </ref>. | |||
==== آیه صادقین ==== | |||
{{اصلی|آیه صادقین}} | |||
[[خداوند]] در [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای کسانی که به [[آیین اسلام]] [[ایمان]] آوردهاید، از [[مخالفت]] با [[دستورات]] خداوند بپرهیزید و با [[صادقین]] همراه باشید [از صادیقین [[پیروی]] کنید].» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>، این آیه که به همراهی با صادقین [[فرمان]] داده، معروف به آیه صادقین است. [[صادقان]] باید کسانی باشند که هم [[افکار]] و هم گفتار و هم [[رفتار]] آنها مطابق با [[حق]] باشد و کسی که چنین باشد، [[معصوم]] است. [[شیعه]] قائل است بر پایه [[روایات]] و با توجه به مفهوم [[صادقین]]، مصداق [[صادقین]]، [[اهلبیت]]{{ع}} هستند. | |||
آیه بر امور مختلفی دلالت میکند از جمله: | |||
# '''دلالت بر وجوب پیروی از امام ([[وجوب اطاعت]] و وجوب نصرت):''' [[همراهی]] با [[صادقان]] مستلزم [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون مقید به گروه خاصی از [[مکلفان]] و زمان خاصی نشده پس شامل همه مکلفان در تمام زمانها میشود. | |||
# '''دلالت بر [[ضرورت وجود امام]]:''' ضرورت وجود امام و پیشوای [[معصوم]] در هر زمان و دوره از [[آیه]] قابل استفاده است و دانشمندان [[امامیه]] به این آیه برای ضرورت وجود امام معصوم استفاده کردهاند<ref>الالفین، ص ۹۶؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۲۵۳.</ref>. | |||
# '''دلالت بر [[عصمت امام]]:''' پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۱۹-۱۲۰؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۹۸ و ۳۴۷؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی ۵]]، ص۳۹-۴۰؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۲۵-۱۲۹.</ref>. | |||
==== آیه مباهله ==== | |||
{{اصلی|آیه مباهله}} | |||
از آنجا که در آیۀ ۶۱ [[سورۀ آل عمران]]: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شده است که با [[نصارا]] [[مباهله]] کند، آن را آیه مباهله نامیدهاند. این آیه مربوط به مباهلۀ [[پیامبر اسلام]] {{صل}} با نصارای [[نجران]] است. براساس [[روایات]] و نظرات [[مفسران]] واژۀ {{متن قرآن| أَبْنَاءَنا}} در [[آیه]] به معنای پسران بوده و مصداق آن [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} است؛ مصداق {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} نیز حضرت زهرا {{س}} است و مراد از {{متن قرآن|أَنفُسَنَا}} کسی است که به منزلۀ [[جان]] پیامبر {{صل}} و کسی است که حضرت رسول {{صل}} به او فرمودند: {{متن حدیث| يَا عَلِيُّ مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِي وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِي وَ مَنْ سَبَّكَ فَقَدْ سَبَّنِي لِأَنَّكَ مِنِّي كَنَفْسِي}}<ref>صدوق، الامالی، ص۹۳؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۶۲۲.</ref>. | |||
این آیه بر چند چیز دلالت میکند: | |||
# '''دلالت بر [[افضلیت اهل بیت]] {{عم}}:''' براساس [[آیۀ مباهله]] میتوان [[برتری اهل بیت]] {{ع}} را [[اثبات]] کرد. | |||
# '''دلالت بر [[افضلیت امام علی]] {{ع}}:''' آیه مباهله علاوه بر دلالت بر [[برتری اهل بیت]] {{ع}}، به خصوص، دلالت بر [[افضلیت امیرالمؤمنین]] {{ع}} هم دارد: روزی [[مأمون]] به [[امام رضا]] {{ع}} گفت: بزرگترین [[فضیلت علی]] {{ع}} در [[قرآن]] کدام است؟ [[امام رضا]] {{ع}} فرمودند: فضیلتی که [[آیۀ مباهله]] بر آن حکایت دارد....<ref>{{متن حدیث|قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا {{ع}} أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}} یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا {{ع}} فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ...}}؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref>. | |||
# '''دلالت بر [[امامت امام علی]] {{ع}}:''' براساس [[آیۀ مباهله]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} هم قابل [[اثبات]] است به [[دلیل]] آنکه بنابر دلالت [[آیه]]، [[علی]] {{ع}} [[نَفْس]] [[پیامبر]] {{صل}} است و بنابر مقتضای [[آیه]]، مماثلت در همۀ [[فضایل]] و [[اتحاد]] در [[حقیقت]] است، مگر آنجایی که [[دلیل]] خاصّی باشد همانند [[نبوّت]] و چون [[پیامبر]] {{صل}}، ولی [[امّت]] و [[حاکم]] [[جامعۀ اسلامی]] بودند بنابراین [[علی]] {{ع}} نیز ولی [[امّت]] و [[حاکم]] جامعۀ [[اسلامی]] است. [[خدای متعال]] او را نفس [[حضرت محمّد]] {{صل}} دانسته است و منظور تساوی و برابر بودن است و شخص برابر با کاملترین انسانها و اولیترین آنها به تصرّف در واقع کاملترین و اولیترین به تصرّف است. پس او نیز مانند [[رسول خدا]]، کاملترین [[ولایت]] در تصرّف را دارد<ref>نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۷. </ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۸۴ ـ ۹۵.</ref> | |||
==== آیه مودت ==== | |||
{{اصلی|آیه مودت}} | |||
یکی از [[آیات قرآنی]] که به آن بر [[امامت اهل بیت پیامبر]] {{صل}} استدلال شده، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref> «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمىکنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> است که به اختصار آیه «مودت» نامیده میشود. | |||
درباره اینکه مقصود از {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} در [[آیه شریفه]] چیست، آراء و اقوال مختلفی مطرح شده است مانند: درخواست یاری و ترک [[دشمنی]] از [[قریش]]؛ درخواست یاری از [[انصار]]؛ [[تبلیغ]] و [[هدایت]] به مقتضای رابطه [[خویشاوندی]]؛ [[حسن معاشرت]] با [[خویشاوندان]] ([[صله ارحام]]) و [[مودت]] [[طاعات]] و [[تقرب به خداوند]]. اما معنای مورد تایید [[شیعه]] مودت [[خاندان پیامبر]] {{صل}} است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۹-۱۱۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه مودت (مقاله)|مقاله «آیه مودت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>. | |||
آیه مودت نیز بر چند موضوع دلالت دارد: | |||
# '''دلالت بر [[وجوب]] [[مودت اهل بیت]] {{عم}}:''' این [[آیه]] نشان مىدهد [[دوست داشتن]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[واجب]] بوده و [[خداوند متعال]] آن را اجر رسالت قرار داده است. | |||
# '''دلالت بر [[وجوب اطاعت اهل بیت]] {{عم}}:''' مقصود [[آیه]]، تنها مجرد [[محبت]] و مودت نیست؛ بلکه [[خداوند متعال]] به مودتی امر نموده که دنبال آن [[انقیاد]] و [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] باشد و این مطلب را از چند طریق میتوان [[اثبات]] نمود. | |||
# '''دلالت بر [[افضلیت اهل بیت]] {{عم}}:''' از آیه مورد بحث استفاده میشود که [[اهل بیت]] [[عصمت]] و طهارت{{عم}} کسانی هستند که محبتشان به طور مطلق [[واجب]] است و هر کس که چنین باشد، محبوبترین افراد نزد خداوند و [[رسول]] خواهد بود و در نتیجه، او [[افضل افراد امت]] است. | |||
# '''دلالت بر [[عصمت اهل بیت]] {{عم}}:''' به حکم عقل، وجوب محبت مطلق، مستلزم [[افضلیت]] و افضلیت نیز مستلزم [[وجوب اطاعت]] است و وجوب اطاعت مطلق نیز دلیل بر [[عصمت]] خواهد بود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۵۳؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)| دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱]]، ص۲۶۲ ـ ۲۶۴.</ref>. | |||
=== آیات خاص === | |||
==== آیه ولایت ==== | |||
{{اصلی|آیه ولایت}} | |||
آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از [[سورۀ مائده]] است که دربارۀ ولايت [[خدا]]، [[رسول]] و [[ائمه]]{{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | |||
برخی از مواردی که آیه بر آن دلالت میکند عبارت است از: | |||
# '''دلالت بر [[نصب امام]]:''' همه [[مفسران]] [[اجماع]] دارند که این آیه، در [[شأن]] [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} نازل شده و دلالت آن بر [[امامت]]، واضح است و [[حصر]] موجود در آیه هر احتمال دیگری را برای معنای [[ولایت]]، غیر از [[سلطه]] و [[حکومت]] از بین مىبرد. | |||
# '''دلالت بر [[ولایت تشریعی]]:''' [[آیۀ ولایت]] یکی از ادلهای است که میتواند دلیلی بر [[ولایت تشریعی امام]] باشد؛ بدین صورت که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] که در [[آیه]] برای [[خداوند]] بیان شده عام بوده و شامل حوزههای [[تکوین]] و [[تشریع]] میشود و از آنجا که ولایت خداوند و [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} یعنی [[امامان]]{{ع}} در یک سیاق بیان شده، نشان میدهد قلمرو ولایت نیز همسان باشد. بنابراین میتوان گفت براساس این آیه، امامان{{ع}} [[شأن]] [[تشریع احکام]] یعنی [[ولایت تشریعی]] را دارند. | |||
# '''دلالت بر [[امامت امام علی|امامت]] و [[ولایت امام علی]]{{ع}}:''' آیه ولایت یکی از روشنترین [[دلایل امامت بلافصل علی]]{{ع}} است: زیرا واژۀ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: [[رب]]، مالک، [[سید]]، [[منعم]]، معتق، محب، ناصر و متصرف در امور دیگران<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.</ref>، ولی به [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] و نیز به [[اجماع]] [[مسلمانان]] غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این آیه مقصود باشد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۸۳-۸۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۰۶-۱۱۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۵-۱۶؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۱۸۵ ـ ۱۸۸.</ref>. | |||
==== آیه اکمال ==== | |||
{{اصلی|آیه اکمال}} | |||
[[آیۀ اکمال]]، بخشی از آیۀ ۳ [[سورۀ مائده]] است که به خاطر جمله: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} در آن، به این نام [[شهرت]] یافته است. این [[آیه]] در روز [[غدیرخم]] و پس از [[ابلاغ]] [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[مردم]] توسّط [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص۳۸-۳۹. </ref>. | |||
[[شیعیان]] معتقدند [[آیۀ اکمال دین]] در روز هجده ذی الحجه [[سال دهم هجری]] در محلی به نام [[غدیر خم]] نازل شده است. با بررسی فضای [[حاکم]] بر نزول آیه، روشن میشود که پس از [[واقعه غدیر خم]]، به تصریح [[الهی]]، [[کفار]] از ضربه زدن به [[اسلام]] [[مأیوس]] شدند؛ در حالی که پیش از آن لحظهای از نابود کردن [[دین توحید]] مأیوس نبودند. تصور آنان چنین بود که با از بین رفتن محوریت دین، یعنی شخص [[پیامبر]] {{صل}}، میتوانند نیات خود را عملی سازند؛ لذا [[منتظر]] فرصت بودند تا با [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، اسلام را از مسیر خود به گونهای خارج سازند که دیگر با مطامع آنان ناسازگار نباشد. راهکار الهی در [[ناامید]] ساختن چنین پروای خامی، [[تغییر]] [[رهبری دینی]] از جنبه شخصی به جنبه نوعی و ساختارین بود؛ یعنی از شخص [[رسول الله]] {{صل}} به [[شجره طیبه]] [[امامت]] و [[ولایت]] {{عم}} منتقل گردد. بدین ترتیب، در روز غدیر خم [[اکمال دین]] تحقق یافت<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]]، ص ۳۰۱.</ref>. | |||
دلالت [[آیه]] نمیتواند چیزی غیر از [[اثبات امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} باشد چراکه توصیف [[آیه]] از [[پیام]] ابلاغی به [[یأس]] [[کفار]]، [[اکمال دین]] و اتمام نعمت با حمل [[پیام غدیر]]، [[اثبات]] کنندۀ چیزی غیر از [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نخواهد بود<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>. | |||
==== آیه تبلیغ ==== | |||
{{اصلی|آیه تبلیغ}} | |||
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به آیه تبلیغ مشهور شده است. عالمان شیعه بر این باورند که آیه تبلیغ، در آخرین سال عمر پیامبر و در [[روز]] هجدهم ذیحجّه یعنی در [[حجة الوداع]] نازل شده است و سیاق آن بیانگر این است که پیامبر {{صل}} از جانب خداوند مأموریت یافته بود مطلب بسیار مهمی را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند. اهمیت آن تا حدی است که بدون آن، [[رسالت]] او ناقص و نامقبول خواهد بود. [[خداوند]] به او [[اطمینان]] داد که [[کافران]] و منافقان از نقشههای خود طرفی نخواهند بست و بر او لازم است بدون نگرانی از این جهت مأموریت الهی خویش را ابلاغ کند. بر این اساس، پیامبر {{صل}} در هجدهم ذی الحجه و در [[غدیر خم]] به مأموریت ویژه خود جامه عمل پوشانید و [[علی]] {{ع}} را به عنوان [[رهبر]] [[امت اسلامی]] پس از خود معرفی کرد. | |||
شیعه معتقد است نزول آیه به خاطر [[ولایت]] و جانشینی امیرالمؤمنین {{ع}} بوده است، ولی اهل سنت منکر این ادعا بوده و معتقدند مأموریتی که در این آیه بر دوش [[رسول خدا]] {{صل}} قرار داده شده مربوط به [[امامت]] و ولایت [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیست، بلکه آیه به این خاطر نازل شد که [[پیامبر]] در [[روز غدیر]] [[مردم]] را به [[دوستی]] با امیرالمؤمنین سفارش کند و یا اعلام کند که حضرت در تمام شرایط یار و [[یاور]] پیامبر بوده است. اما این فرضیه به سبب ادلۀ عقلی و نقلی قابل پذیریش نیست<ref>ر.ک: [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۹۳-۹۶؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|مقاله «امامت امام علی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۵۰؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تبلیغ - خراسانی (مقاله)|مقاله «آیه تبلیغ»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۱؛ [[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]]، ص ۲۳.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۶
مقدمه
قرآن، کتاب هدایت الهی است[۱] که جامعه بشری را به اموری استوار راهنمایی میکند[۲]. این کتاب آسمانی، به دلیل روشنگری در همه عرصههای زندگی[۳]، شفابخش و گستراننده رحمت پروردگار است[۴] و با اندرزهای حکیمانه خود[۵]، راه زندگی صحیح را برای انسانها هموار میسازد. پیروی از این کلام وحی، به زندگی انسان، فزونی و برکت میدهد[۶]. ویژگی مهم قرآن، گستردگی و فراگیری آن نسبت به همه نیازمندیهای گذشته و آینده بشر است[۷]؛ به گونهای که چیزی از نیازهای اصلی بشر فروگذار نکرده است[۸]. به همین جهت پیامبر اسلام(ص) قرآن را عامل نجات در فتنههای اجتماعی معرفی و توصیه کرده است که مردم در ورطههای سخت و وحشتزای زندگی، به قرآن پناه ببرند و از پرتوافشانی آن، راه صحیح زندگی را بیابند[۹]. امام سجاد(ع) فرمود: «اگر همه مردم، که مابین مشرق و مغرب هستند، بمیرند، من از تنهایی هراس نکنم پس از آنکه قرآن با من باشد»[۱۰].
یکی از جنبههای مهم هدایتگری قرآن، روشنگری نسبت به امامت و رهبری جامعه است. امام صادق(ع) در بیان آیه شریفه ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...﴾[۱۱] فرمود: «يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ»؛ «قرآن، مردم را به سوی امام هدایت میکند»[۱۲]. منظور از امام، دوازده امام معصوم از خاندان پیامبر اسلام(ص) است. هر کس بخواهد حقیقت امامت را بشناسد و از فتنهها و گمراهیها در موضوع امامت رهایی یابد، باید به قرآن رجوع کند[۱۳]؛ زیرا آنان تنها کسانی هستند که همه حقایق ظاهری و باطنی قرآن را در بر دارند. جابر از امام باقر(ع) نقل میکند: «کسی از میان مردم نمیتواند ادعا کند همه قرآن را گرد آورده، مگر دروغگو؛ زیرا قرآن را فقط علی بن ابیطالب(ع) و امامان پس از ایشان گردآورده و نگهداری کردهاند»[۱۴].
علی بن ابی طالب(ع) میان اصحاب پیامبر اسلام(ص) تنها کسی بود که همواره کنار پیامبر(ص) و شاهد نزول آیات قرآن و معارف آن را به طور مستقیم از ایشان فرامیگرفت؛ چنان که حضرت فرمود: آیهای از قرآن بر رسول خدا(ص) نازل نشد جز اینکه ایشان، آن آیه را برای من خواند و املا فرمود و من به خط خود نوشتم. همچنین رسول خدا(ص) تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست که فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید و از زمانی که آن دعا را درباره من کرد، هیچ آیهای از قرآن و هیچ علمی را که املا فرمود و من نوشتم، فراموش نکردم و آنچه را که خدا تعلیمش فرمود از حلال و حرام و امر و نهی گذشته و آینده و نوشتهای که بر هر پیغمبر پیش از او نازل شده بود از طاعت و معصیت، به من تعلیم فرمود و من حفظش کردم و حتی یک حرف آن را فراموش نکردم[۱۵].
به روایتی، شناخت امام و معارف قرآن و پیروی از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که مردم باید نسبت به آن در قیامت پاسخگو باشند. رسول خدا(ص) فرمود: «من نخستین کسی هستم که روز قیامت بر خدای عزیز جبار وارد شوم با کتابش و اهل بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با کتاب خدا و اهل بیت من؟»[۱۶].[۱۷]
آیات امامت
با نگاهی به مجموع آیات قرآن پیرامون امامت و رهبری، بهدست میآید که قرآن کریم طی چند مرحله مسائل مربوط به امامت را به طور همه جانبه طرح و مورد ارزیابی قرار داده و چیزی را در این زمینه کم نگذاشته است.
در یک دسته از این آیات که شامل آیه اولی الامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱۸] و آیه ولایت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۹] میشود، علاوه بر جنبههای مختلف، روی اصل "امامت و ضرورت وجود امام و رهبری در جامعه اسلامی" تأکید بیشتری شده است.
در آیات دیگر، علاوه بر اثبات مسئله امامت با ویژگیهای آن، بر عصمت و دور بودن امام از هرگونه پلیدی و ناپاکی روحی و اخلاقی تأکید گردیده و معصوم بودن، شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، آیه ابتلا" است: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۲۰] که در آن حضرت ابراهیم(ع) از خدا میخواهد امامت در دودمان او ادامه یابد. خداوند خواسته او را به طور مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از فرزندان ابراهیم خلیل(ع) میداند که ظالم نباشند. مراد از ظالم کسانیاند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برههای از عمر خویش را بت پرست و مشرک بوده و یا به گناهان دیگری آلودگی داشته و بعد توبه کرده و رستگار شده باشد، یا اینکه در سراسر عمر خویش با این پلیدیها و آلودگیهای عقیدتی و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق ظلم در این آیه بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی امامت نخواهند بود[۲۱].
مشخصه دیگر امام این است که با هدایت ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین میفرماید: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى﴾[۲۲]. در این آیه، هدایت کننده به حق، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این میرساند که هدایت کننده به حق باید هدایت شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمیتواند هدایت کننده به حق (و رهبری راستین خلق) باشد. پس نتیجه میگیریم که امام باید معصوم باشد تا شایسته رهبری راستین مردم و هدایت کننده به حق باشد[۲۳].
با توجه به آیههای تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲۴] و تبلیغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[۲۵] و اکمال دین: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[۲۶] و شأن نزول آنها، دلالت قرآن بر امامت ائمه(ع) تمام میشود[۲۷].
آیات امامت امام علی(ع)
آیات عام
آیه ابتلا
محوریترین آیه از آیات قرآن که میتواند در تبیین مفهوم امامت کمک شایانی کند، آیه ۱۲۴ سوره بقره، معروف به آیه ابتلاست: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۲۸]. یکی از مهمترین کارکردهای آیه ابتلا، اثبات عصمت امام است. بر پایه این آیه، از راههای متعدد و بیانهای مختلف، عصمت امام اثبات شده است. همچنین دلالت دیگر آیه بر نصب الهی امام است. مقام امامت، یعنی همان پیشوایی بر مردم، تنها با جعل الهی به کسی داده میشود: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۲۹]؛ چنانکه وقتی حضرت ابراهیم (ع) خواستار اعطای این مقام به فرزندان خود شدند، خداوند متعال درخواست ایشان را به طور مشروط پذیرفت[۳۰].
آیه اهل ذکر
آیه اهل الذکر (آیه ۴۳ سوره نحل و آیه ۷ سوره انبیاء) از آیاتی است که لزوم مراجعه جاهل به اهل علم را بیان میکند. این آیه معروف به "آیه سوال" نیز هست. در این دو آیه خداوند متعال مردم را مخاطب قرار داده و ایشان را در یافتن پاسخ سوالاتشان، به اهل علم (اهل ذکر) ارجاع داده است. مفسران شیعه با استناد به روایات متعددی[۳۱] مصداق بارز و کامل اهل ذکر را اهلبیت(ع) دانستهاند[۳۲]. در تفاسیری از اهلسنت نیز با تکیه بر روایاتی، منظور از اهلالذکر، محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) معرفی شدهاند؛ کسانی که اهل علم و معدن تأویل و تنزیل هستند[۳۳].
مستفاد از آیه اهل الذکر، چند مطلب است:
- مرجعیت علمی اهل بیت: بر اساس روایات متعددی بیان شد، آیه درصدد ارجاع مردم در همۀ مسائل خصوصا معارف دینی، به پیامبر و جانشینان ایشان (ع) است و مرجعیت دینی و علمی اهل بیت (ع) را بیان میکند و معیاری برای نقد افکار و اندیشه هاست.
- لزوم رجوع به خبره: آیه با ارجاع جاهل به اهل علم، تاکید بر قاعده عقلائی لزوم رجوع جاهل به اهل خبره دارد[۳۴] و البته مصداق کامل خبره، امامان معصوم (ع) هستند[۳۵].[۳۶]
آیه اولی الامر
آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾ "آیه اولی الامر" یا "آیه اطاعت" نام دارد؛ زیرا مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر (ص) و اولیالامر فرمان داده است. در این آیه نکاتی قابل توجّه است؛ از جمله اینکه: مؤمنان از سه دسته فرامین باید اطاعت کنند: اوامر خدا، پیامبر و اولوالامر؛ اطاعت از خدا با اطاعت از پیامبر اولوالامر متفاوت است؛ پیامبر و اولوالامر باید معصوم باشند؛ زیرا اگر معصوم نباشند ممکن است بین فرامین آنها و فرامین خدا تناقض پیش بیاید و مکلّف در تناقض قرار گیرد. شیعه با توجه به آنکه مصداق اولی الامر را معصوم میداند لذا آن را منحصر در امامان اهلبیت (ع) دانسته است.
آیه بر چند موضوع دلالت دارد:
- دلالت بر عصمت امام: هر گاه خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد معصوم خواهد بود؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام گناه را برای کسی روا نمیدارد و آن را نمیپسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد نهی خداوند است؛ نه مورد امر او. از طرفی، اگر اولوالامر معصوم نباشد احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب خطا شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از او اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، اطاعت از اولوالأمر، بیقید و شرط، واجب است و از طرف دیگر نباید از او اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است و و این همان تناقض یا اجتماع امر و نهی در شیء واحد است که محال میباشد از این رو اولی الامر قطعا معصوم بوده و خطا، سهو، گناه و اشتباه نمیکنند.
- دلالت بر نصب امام: قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾. در این آیه کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند تعالی و رسول (ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۳۷].
- دلالت بر ضرورت امامت: وجوب اطاعت از اولی الامر در این آیه مقتضی وجوب تحقق آن است[۳۸].
آیه تطهیر
بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به آیه تطهیر شهرت یافته است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳۹]. این آیه از گذشته توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم (ص) میدانند؛ عدهای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار دادهاند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها پنج تن آل عبا میداند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق آیه، روایات مفسر آن و دلایل دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه اثبات میشود. این آیه از بهترین ادله امامت اهلبیت (ع) است، به طوری که اگر هیچ دلیلی غیر از این آیه نبود، همین آیه به تنهایی امامت و ولایت اهلبیت (ع) را به اثبات میرساند.
نتایج آیه تطهیر عبارت است از:
- اثبات عصمت پنج تن و دیگر امامان شیعه (ع)؛
- اثبات امامت حضرت علی (ع) و شایستگی انحصاریاش برای جانشینی پیامبر (ص) به دلیل برخورداری از عصمت؛
- استمرار مقام امامت در اهل البیت (ع)؛
- حجیت احادیث اهل البیت (ع)؛
- حجیت فعل و تقریر امامان شیعه و لزوم حضور معصوم (ع) در همه دورهها[۴۰].
آیه صادقین
خداوند در آیه ۱۱۹ سوره توبه فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۱]، این آیه که به همراهی با صادقین فرمان داده، معروف به آیه صادقین است. صادقان باید کسانی باشند که هم افکار و هم گفتار و هم رفتار آنها مطابق با حق باشد و کسی که چنین باشد، معصوم است. شیعه قائل است بر پایه روایات و با توجه به مفهوم صادقین، مصداق صادقین، اهلبیت(ع) هستند.
آیه بر امور مختلفی دلالت میکند از جمله:
- دلالت بر وجوب پیروی از امام (وجوب اطاعت و وجوب نصرت): همراهی با صادقان مستلزم تبعیت و پیروی از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون مقید به گروه خاصی از مکلفان و زمان خاصی نشده پس شامل همه مکلفان در تمام زمانها میشود.
- دلالت بر ضرورت وجود امام: ضرورت وجود امام و پیشوای معصوم در هر زمان و دوره از آیه قابل استفاده است و دانشمندان امامیه به این آیه برای ضرورت وجود امام معصوم استفاده کردهاند[۴۲].
- دلالت بر عصمت امام: پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است[۴۳].
آیه مباهله
از آنجا که در آیۀ ۶۱ سورۀ آل عمران: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۴۴] به پیامبر دستور داده شده است که با نصارا مباهله کند، آن را آیه مباهله نامیدهاند. این آیه مربوط به مباهلۀ پیامبر اسلام (ص) با نصارای نجران است. براساس روایات و نظرات مفسران واژۀ ﴿ أَبْنَاءَنا﴾ در آیه به معنای پسران بوده و مصداق آن امام حسن و امام حسین (ع) است؛ مصداق ﴿نِسَاءَنَا﴾ نیز حضرت زهرا (س) است و مراد از ﴿أَنفُسَنَا﴾ کسی است که به منزلۀ جان پیامبر (ص) و کسی است که حضرت رسول (ص) به او فرمودند: « يَا عَلِيُّ مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِي وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِي وَ مَنْ سَبَّكَ فَقَدْ سَبَّنِي لِأَنَّكَ مِنِّي كَنَفْسِي»[۴۵].
این آیه بر چند چیز دلالت میکند:
- دلالت بر افضلیت اهل بیت (ع): براساس آیۀ مباهله میتوان برتری اهل بیت (ع) را اثبات کرد.
- دلالت بر افضلیت امام علی (ع): آیه مباهله علاوه بر دلالت بر برتری اهل بیت (ع)، به خصوص، دلالت بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) هم دارد: روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: بزرگترین فضیلت علی (ع) در قرآن کدام است؟ امام رضا (ع) فرمودند: فضیلتی که آیۀ مباهله بر آن حکایت دارد....[۴۶].
- دلالت بر امامت امام علی (ع): براساس آیۀ مباهله امامت امیرالمؤمنین (ع) هم قابل اثبات است به دلیل آنکه بنابر دلالت آیه، علی (ع) نَفْس پیامبر (ص) است و بنابر مقتضای آیه، مماثلت در همۀ فضایل و اتحاد در حقیقت است، مگر آنجایی که دلیل خاصّی باشد همانند نبوّت و چون پیامبر (ص)، ولی امّت و حاکم جامعۀ اسلامی بودند بنابراین علی (ع) نیز ولی امّت و حاکم جامعۀ اسلامی است. خدای متعال او را نفس حضرت محمّد (ص) دانسته است و منظور تساوی و برابر بودن است و شخص برابر با کاملترین انسانها و اولیترین آنها به تصرّف در واقع کاملترین و اولیترین به تصرّف است. پس او نیز مانند رسول خدا، کاملترین ولایت در تصرّف را دارد[۴۷].[۴۸]
آیه مودت
یکی از آیات قرآنی که به آن بر امامت اهل بیت پیامبر (ص) استدلال شده، آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۴۹] است که به اختصار آیه «مودت» نامیده میشود.
درباره اینکه مقصود از ﴿إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ در آیه شریفه چیست، آراء و اقوال مختلفی مطرح شده است مانند: درخواست یاری و ترک دشمنی از قریش؛ درخواست یاری از انصار؛ تبلیغ و هدایت به مقتضای رابطه خویشاوندی؛ حسن معاشرت با خویشاوندان (صله ارحام) و مودت طاعات و تقرب به خداوند. اما معنای مورد تایید شیعه مودت خاندان پیامبر (ص) است[۵۰].
آیه مودت نیز بر چند موضوع دلالت دارد:
- دلالت بر وجوب مودت اهل بیت (ع): این آیه نشان مىدهد دوست داشتن اهل بیت (ع) واجب بوده و خداوند متعال آن را اجر رسالت قرار داده است.
- دلالت بر وجوب اطاعت اهل بیت (ع): مقصود آیه، تنها مجرد محبت و مودت نیست؛ بلکه خداوند متعال به مودتی امر نموده که دنبال آن انقیاد و اطاعت و فرمانبرداری باشد و این مطلب را از چند طریق میتوان اثبات نمود.
- دلالت بر افضلیت اهل بیت (ع): از آیه مورد بحث استفاده میشود که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) کسانی هستند که محبتشان به طور مطلق واجب است و هر کس که چنین باشد، محبوبترین افراد نزد خداوند و رسول خواهد بود و در نتیجه، او افضل افراد امت است.
- دلالت بر عصمت اهل بیت (ع): به حکم عقل، وجوب محبت مطلق، مستلزم افضلیت و افضلیت نیز مستلزم وجوب اطاعت است و وجوب اطاعت مطلق نیز دلیل بر عصمت خواهد بود[۵۱].
آیات خاص
آیه ولایت
آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از سورۀ مائده است که دربارۀ ولايت خدا، رسول و ائمه(ع) است: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۵۲].
برخی از مواردی که آیه بر آن دلالت میکند عبارت است از:
- دلالت بر نصب امام: همه مفسران اجماع دارند که این آیه، در شأن علی بن ابیطالب(ع) نازل شده و دلالت آن بر امامت، واضح است و حصر موجود در آیه هر احتمال دیگری را برای معنای ولایت، غیر از سلطه و حکومت از بین مىبرد.
- دلالت بر ولایت تشریعی: آیۀ ولایت یکی از ادلهای است که میتواند دلیلی بر ولایت تشریعی امام باشد؛ بدین صورت که ولایت و سرپرستی که در آیه برای خداوند بیان شده عام بوده و شامل حوزههای تکوین و تشریع میشود و از آنجا که ولایت خداوند و پیامبر و ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ یعنی امامان(ع) در یک سیاق بیان شده، نشان میدهد قلمرو ولایت نیز همسان باشد. بنابراین میتوان گفت براساس این آیه، امامان(ع) شأن تشریع احکام یعنی ولایت تشریعی را دارند.
- دلالت بر امامت و ولایت امام علی(ع): آیه ولایت یکی از روشنترین دلایل امامت بلافصل علی(ع) است: زیرا واژۀ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: رب، مالک، سید، منعم، معتق، محب، ناصر و متصرف در امور دیگران[۵۳]، ولی به دلایل عقلی و نقلی و نیز به اجماع مسلمانان غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این آیه مقصود باشد[۵۴].
آیه اکمال
آیۀ اکمال، بخشی از آیۀ ۳ سورۀ مائده است که به خاطر جمله: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾ در آن، به این نام شهرت یافته است. این آیه در روز غدیرخم و پس از ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین (ع) به مردم توسّط پیامبر (ص) نازل شد[۵۵].
شیعیان معتقدند آیۀ اکمال دین در روز هجده ذی الحجه سال دهم هجری در محلی به نام غدیر خم نازل شده است. با بررسی فضای حاکم بر نزول آیه، روشن میشود که پس از واقعه غدیر خم، به تصریح الهی، کفار از ضربه زدن به اسلام مأیوس شدند؛ در حالی که پیش از آن لحظهای از نابود کردن دین توحید مأیوس نبودند. تصور آنان چنین بود که با از بین رفتن محوریت دین، یعنی شخص پیامبر (ص)، میتوانند نیات خود را عملی سازند؛ لذا منتظر فرصت بودند تا با رحلت رسول خدا (ص)، اسلام را از مسیر خود به گونهای خارج سازند که دیگر با مطامع آنان ناسازگار نباشد. راهکار الهی در ناامید ساختن چنین پروای خامی، تغییر رهبری دینی از جنبه شخصی به جنبه نوعی و ساختارین بود؛ یعنی از شخص رسول الله (ص) به شجره طیبه امامت و ولایت (ع) منتقل گردد. بدین ترتیب، در روز غدیر خم اکمال دین تحقق یافت[۵۶].
دلالت آیه نمیتواند چیزی غیر از اثبات امامت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) باشد چراکه توصیف آیه از پیام ابلاغی به یأس کفار، اکمال دین و اتمام نعمت با حمل پیام غدیر، اثبات کنندۀ چیزی غیر از امامت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) نخواهد بود[۵۷].
آیه تبلیغ
آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۵۸] به آیه تبلیغ مشهور شده است. عالمان شیعه بر این باورند که آیه تبلیغ، در آخرین سال عمر پیامبر و در روز هجدهم ذیحجّه یعنی در حجة الوداع نازل شده است و سیاق آن بیانگر این است که پیامبر (ص) از جانب خداوند مأموریت یافته بود مطلب بسیار مهمی را به مردم ابلاغ کند. اهمیت آن تا حدی است که بدون آن، رسالت او ناقص و نامقبول خواهد بود. خداوند به او اطمینان داد که کافران و منافقان از نقشههای خود طرفی نخواهند بست و بر او لازم است بدون نگرانی از این جهت مأموریت الهی خویش را ابلاغ کند. بر این اساس، پیامبر (ص) در هجدهم ذی الحجه و در غدیر خم به مأموریت ویژه خود جامه عمل پوشانید و علی (ع) را به عنوان رهبر امت اسلامی پس از خود معرفی کرد.
شیعه معتقد است نزول آیه به خاطر ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین (ع) بوده است، ولی اهل سنت منکر این ادعا بوده و معتقدند مأموریتی که در این آیه بر دوش رسول خدا (ص) قرار داده شده مربوط به امامت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) نیست، بلکه آیه به این خاطر نازل شد که پیامبر در روز غدیر مردم را به دوستی با امیرالمؤمنین سفارش کند و یا اعلام کند که حضرت در تمام شرایط یار و یاور پیامبر بوده است. اما این فرضیه به سبب ادلۀ عقلی و نقلی قابل پذیریش نیست[۵۹].
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.؛ ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾، «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا﴾«بیگمان این قرآن به آیین استوراتر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
- ↑ ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ﴾ «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان میداشتید برای شما بیان میکند و بسیاری (از لغزشهای شما) را میبخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵؛ ﴿وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ﴾ «و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.
- ↑ ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ ﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان میدهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
- ↑ ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾ «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹۹.
- ↑ ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ﴾ «و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده میشوند» سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ...». (الکافی، ج۲، ص۵۹۹).
- ↑ «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي». (الکافی، ج۲، ص۶۰۶).
- ↑ «بیگمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۱۶.
- ↑ امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ أَمْرَنَا مِنَ الْقُرْآنِ، لَمْ يَتَنَكَّبِ الْفِتَنَ»؛ «کسی که امر (امامت) ما را از قرآن به دست نیاورد از فتنهها نجات نیابد»؛ العیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۳.
- ↑ «عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) يَقُولُ مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ»؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ «فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...»؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴.
- ↑ «أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي». (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).
- ↑ نجفی، حافظ، مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱، ص ۱۸.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ «آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۱۰۴-۱۰۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۳۹-۱۴۱؛ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۴۰-۴۷؛ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص۷۱ و ۱۱۰ ـ ۱۱۱ و ص۲۴۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱ و ج۱، ص۳۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.
- ↑ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.
- ↑ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲ ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱ ص۲۴۲.
- ↑ عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه سؤال»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص۵۲-۶۰ و کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۹۲-۲۱۸؛ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۷۲؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی، ص ۱۷۹-۱۹۰؛ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۲۸۹-۲۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۱۰۷-۱۱۱؛ محمدی، رضا، امامشناسی ۵، ص۲۱-۲۳.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ [علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۱-۶۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷؛
- ↑ «ای کسانی که به آیین اسلام ایمان آوردهاید، از مخالفت با دستورات خداوند بپرهیزید و با صادقین همراه باشید [از صادیقین پیروی کنید].» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ الالفین، ص ۹۶؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۲۵۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱؛ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۱۹-۱۲۰؛ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۲۹۸ و ۳۴۷؛ محمدی، رضا، امامشناسی ۵، ص۳۹-۴۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۱۲۵-۱۲۹.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ صدوق، الامالی، ص۹۳؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۶۲۲.
- ↑ «قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا (ع) أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ...»؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.
- ↑ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۷.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۸۴ ـ ۹۵.
- ↑ «بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمىکنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۹۹-۱۱۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه مودت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۵۳؛ رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱، ص۲۶۲ ـ ۲۶۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.
- ↑ اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص۸۳-۸۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۰۶-۱۱۱؛ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۵-۱۶؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۸۵ ـ ۱۸۸.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۳۸-۳۹.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴، ص ۳۰۱.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ ر.ک: اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۹۳-۹۶؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت امام علی»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۵۰؛ خراسانی، علی، مقاله «آیه تبلیغ»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۱؛ نجفی، حافظ، مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱، ص ۲۳.