آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)| در محضر علامه طباطبایی]]»'' و مقاله ''«[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]» در این باره گفته است: | ::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)| در محضر علامه طباطبایی]]»'' و مقاله ''«[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]» در این باره گفته است: | ||
::::::«'''سؤال''': از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]]{{صل}} دریافته باشند؟ | ::::::«'''سؤال''': از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]]{{صل}} دریافته باشند؟ | ||
::::::'''جواب''': علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|اندازه=120%|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]]{{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} | ::::::'''جواب''': علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|اندازه=120%|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]]{{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} }}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. زیرا کلمه {{عربی| {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} }} یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شده، نیز بر میآید که [[نبوت]] قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ }} }} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>»<ref>[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)| در محضر علامه طباطبایی]]، ص ۲۰۱.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[پرونده:11546943.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی]]]] | [[پرونده:11546943.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی]]]] | ||
آیتالله '''[[علی نمازی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[[علم غیب (کتاب)|علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[علی نمازی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[[علم غیب (کتاب)|علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اخباری که دلالت دارد بر این که روز به روز و ساعت به ساعت بر علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. این دانش که از جانب خدا به آن بزرگواران افاضه میشود، اوّل به [[پیغمبر]]{{صل}} سپس به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و همچنین به [[امام مجتبی]]{{ع}} و [[امام]]{{ع}} بعد از او تا [[امام زمان]] میرسد. پس [[امام]] متاخر از [[امام]] متقدم داناتر نیست. گواه بر این که گفتیم علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در ترقی است، گفتار پروردگار است که به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ای [[پیغمبر]] ما بگو: {{عربی| {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }} | ::::::«اخباری که دلالت دارد بر این که روز به روز و ساعت به ساعت بر علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} افزوده میشود. این دانش که از جانب خدا به آن بزرگواران افاضه میشود، اوّل به [[پیغمبر]]{{صل}} سپس به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و همچنین به [[امام مجتبی]]{{ع}} و [[امام]]{{ع}} بعد از او تا [[امام زمان]] میرسد. پس [[امام]] متاخر از [[امام]] متقدم داناتر نیست. گواه بر این که گفتیم علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در ترقی است، گفتار پروردگار است که به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ای [[پیغمبر]] ما بگو: {{عربی| {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }} }} <ref> پروردگارا، علم مرا زیاد فرما؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.</ref>. گواه دیگر گفتار [[امام صادق]]{{ع}} است در پیرامون جهات [[علم امام]] و شرح جامعه و [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} و علم به گذشته و آینده تا روز قیامت تا آن جا که حضرتش چنین فرمود: علم آن است که شب و روز زیاد میگردد و از جانب خداوند به ما افاضه میشود<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۸، ح۱.</ref>. در الکافی در باب این که در شبهای جمعه علم [[ائمه]]{{عم}} زیاد میشود، سه روایت، و در باب این که اگر علم آنان زیاد نشود، تمام میشود و کلمه {{عربی|"لَولَا أنَّا نَزْدَادُ لأَنْفَدْنَا"}} در سه روایت مذکور است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. و در روایت صحیح دارد که: [[زُراره]] به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: دانشی به شما میرسد که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} آن را نداند؟ حضرت فرمود: هر علمی اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} افاضه میشود، سپس به [[ائمه]]{{عم}}، تا به من میرسد. و در روایت، دیگر [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هیچ احسان و لطفی از جانب خدا به ما نمیرسد مگر این که اوّل به [[حضرت رسول]]{{صل}} و بعد به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} بر حق عنایت و مرحمت میشود؛ به جهت این که [[امام]] متأخر از [[امام]] متقدم برتر نباشد. به نظر ما این احادیث قابل تردید نیست، چرا که عنایات و کمالات و کلمات و الطاف خداوند متعال بیپایان و بینهایت است؛ هم چنان که خودش فرموده است: {{عربی| {{متن قرآن|قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا }} }} <ref> بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم؛ سوره کهف، آیه: ۱۰۹.</ref>. از هر کلمهای که [[پیغمبر]]{{صل}} به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} تعلیم فرمود هزار باب علم مفتوح شد؛ کلمات پروردگار چگونه خواهد بود؟!»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=31&chkhashk=EABBA2EBE4&Itemid=&lang=fa علم غیب، ص۱۴۰ - ۱۴۲.]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|ائمه دائماً در حال ازدیاد علم هستند]] و [[ازدیاد علم ائمه]] و حتی [[علم نبی]] منحصر به دنیا هم نیست. حتی در عالم آخرت مقام [[ازدیاد علم]] برای آنها محفوظ است. اگر کسی این مطلب را در متون [[روایات]] بررسی کند به خوبی آن را میبیند. گاهی اوقات اشکال میکنند این چه علمی است که برای [[ائمه]] خود درست میکنید و میگويید روز به روز علمشان بیشتر میشود، آيا [[علم پیامبر]] که [[اعظم خلق]] خداست از اینها کمتر است؟ پاسخ اين است که در [[روایات]] وارد شده هر علمی که در لیله جمعه به ائمه افاضه میشود، قبل از آن به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و امامهای ديگر و لو از دنیا رفته باشند اعطا میشود. | ::::::«[[آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|ائمه دائماً در حال ازدیاد علم هستند]] و [[ازدیاد علم ائمه]] و حتی [[علم نبی]] منحصر به دنیا هم نیست. حتی در عالم آخرت مقام [[ازدیاد علم]] برای آنها محفوظ است. اگر کسی این مطلب را در متون [[روایات]] بررسی کند به خوبی آن را میبیند. گاهی اوقات اشکال میکنند این چه علمی است که برای [[ائمه]] خود درست میکنید و میگويید روز به روز علمشان بیشتر میشود، آيا [[علم پیامبر]] که [[اعظم خلق]] خداست از اینها کمتر است؟ پاسخ اين است که در [[روایات]] وارد شده هر علمی که در لیله جمعه به ائمه افاضه میشود، قبل از آن به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و امامهای ديگر و لو از دنیا رفته باشند اعطا میشود. | ||
::::::بعضی از بزرگان تصریح نمودهاند وقتی [[امام]]{{ع}} به دنیا میآید یک [[قوه قدسیه نوری]] در او قرار داده میشود که [[منبع علم]] اينان هم هست. قطع نظر از این روایات که میفرماید [[ائمه]]{{عم}} از حین ولادت دارای یک [[قوه الهیه]] هستند و [[آیه مبارکه تطهیر]] که [[مقام عصمت]] آنها را از حین ولادت و در تمام زمان حیاتشان استفاده میکنيد {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} | ::::::بعضی از بزرگان تصریح نمودهاند وقتی [[امام]]{{ع}} به دنیا میآید یک [[قوه قدسیه نوری]] در او قرار داده میشود که [[منبع علم]] اينان هم هست. قطع نظر از این روایات که میفرماید [[ائمه]]{{عم}} از حین ولادت دارای یک [[قوه الهیه]] هستند و [[آیه مبارکه تطهیر]] که [[مقام عصمت]] آنها را از حین ولادت و در تمام زمان حیاتشان استفاده میکنيد {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }} <ref> جز این نیست که خداوند میخواهد از شما [[اهل بیت]] هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.</ref> در مسئله علم، این گروه از روایات تصريح مینماید [[علم]] آنها روز به روز و هفته به هفته و ماه به ماه افزایش پیدا میکند، البته این [[افزایش علم]] منافات با اصل آن قوه ندارد و نمیتوان از روایت دال بر وجود [[قوه قدسیه]] استفاده کرد از هنگام ولادت تمام علوم یکجا و دفعةً در اختیار آنها قرار داده شده است»<ref>[http://www.new.fazellankarani.com/persian/lecture/9483/ وبگاه پاسخدهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}} | {{جمع شدن|۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}} | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
::::::عرضه اعمال انسانها به [[امام]]: خداوند با عرضه اعمال انسانها به [[امام]]، [[علم امام]] را در مورد اعمال و رفتار انسانها افزایش میدهد و همین امر به [[امامت]] [[امام]] کمک کرده و او بهتر میتواند به وظایف خودش در جامعه بپردازد. | ::::::عرضه اعمال انسانها به [[امام]]: خداوند با عرضه اعمال انسانها به [[امام]]، [[علم امام]] را در مورد اعمال و رفتار انسانها افزایش میدهد و همین امر به [[امامت]] [[امام]] کمک کرده و او بهتر میتواند به وظایف خودش در جامعه بپردازد. | ||
::::::در همان روایتی که قبلاً در مورد وجود ستونی از نور برای [[امام]]، از [[شیخ صدوق]] نقل کردیم، به این نکته تصریح میکرد که یکی از مسائلی را که [[امام]] در آن ستون نور میبیند، اعمال انسانهاست<ref>{{عربی|اندازه=130%|« وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»}}؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.</ref> خداوند به این وسیله، [[امام]] را از اعمال انسانها مطلع میکند. | ::::::در همان روایتی که قبلاً در مورد وجود ستونی از نور برای [[امام]]، از [[شیخ صدوق]] نقل کردیم، به این نکته تصریح میکرد که یکی از مسائلی را که [[امام]] در آن ستون نور میبیند، اعمال انسانهاست<ref>{{عربی|اندازه=130%|« وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»}}؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.</ref> خداوند به این وسیله، [[امام]] را از اعمال انسانها مطلع میکند. | ||
::::::[[کلینی]] در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نقل میکند که ایشان با استناد به آیه شریفه {{عربی| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} | ::::::[[کلینی]] در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نقل میکند که ایشان با استناد به آیه شریفه {{عربی| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} }} <ref> و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> میفرماید: اعمال شما، هر روز و شب بر من عرضه میشود. [[امام رضا]]{{ع}} در این حدیث شریف، [[علی]]{{ع}} را مصداق آن "مؤمن" ذکر شده در قرآن میداند و این گونه به شیعیانش اعلام میکند که همیشه از وضع آنها با خبر و مطلع است<ref>{{عربی|اندازه=120%|« عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا {{ع}} قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا{{ع}}ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}»}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> »<ref>[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص ۷۲، ۷۳</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛}} | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در دو کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و ''«[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در دو کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و ''«[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«نگاهی به مباحث گذشته درباره روشهای علمآموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی به تدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است. بنابراین علوم آنان را میتوان افزایشپذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف یادشده، تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالی که ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستین بار از شیوههای یاد شده دریافت میکردند. ظاهر آیات نقل شده این است که [[وحی]]، [[الهام]]، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوههایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایشپذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری میرسانند، اشاره میکنیم : | ::::::«نگاهی به مباحث گذشته درباره روشهای علمآموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی به تدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است. بنابراین علوم آنان را میتوان افزایشپذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف یادشده، تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالی که ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستین بار از شیوههای یاد شده دریافت میکردند. ظاهر آیات نقل شده این است که [[وحی]]، [[الهام]]، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوههایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایشپذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری میرسانند، اشاره میکنیم : | ||
::::::فریب خوردن [[حضرت آدم]]{{ع}} در برابر وسوسه شیطان، نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است در این آیات به صراحت بیان شده است که شیطان به دروغ سخنانی را درباره درخت ممنوعه به آدم و حوا بیان کرد و قسم خورد که خیرخواه آنان است و آن دو فریب سخنان او را خوردند. اگر حضرت آدم، علم تام و کاملی داشت، در برابر دروغ شیطان فریب نمیخورد. حضرت زکریا، سرپرست حضرت مریم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مریم میآمد، غذایی نزد او میدید. یک بار از او پرسید : ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد : این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد" پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست. ادامه این آیات نیز همین نکته را تأیید میکند.آیات یادشده، بهخوبی نشان میدهند که علوم پیامبران الهی و حتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی چنان که از شأن نزول آیات یاد شده پیداست، در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت که علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفتهاند. حتی دلیلی نیست که علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوتشان، برداشت شود. البته از ظاهر برخی آیات ممکن است تام بودن علوم پیامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علمالاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره مبارکه بقره، داستان آفرینش حضرت آدم و آموختن علمالاسماء به او را بیان میکند. بنا بر این آیات، دلیل شایستگی انسانها برای خلافت خداوند در زمین و برتری آنان بر فرشتگان، توان آموختن علمالاسماء است. بنا بر برخی تفاسیر، مراد از علمالاسماء، علم به اسمای حسنای خداوند است. فرشتگان، اگرچه با برخی از اسمای الهی آشنا بودند و خداوند را با آن نامها میخواندند، به همه آنها آگاهی نداشتند؛ ولی خداوند تمام آن نامهای مقدس را به حضرت آدم آموخت {{عربی| {{وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا|}} | ::::::فریب خوردن [[حضرت آدم]]{{ع}} در برابر وسوسه شیطان، نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است در این آیات به صراحت بیان شده است که شیطان به دروغ سخنانی را درباره درخت ممنوعه به آدم و حوا بیان کرد و قسم خورد که خیرخواه آنان است و آن دو فریب سخنان او را خوردند. اگر حضرت آدم، علم تام و کاملی داشت، در برابر دروغ شیطان فریب نمیخورد. حضرت زکریا، سرپرست حضرت مریم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مریم میآمد، غذایی نزد او میدید. یک بار از او پرسید : ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد : این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد" پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست. ادامه این آیات نیز همین نکته را تأیید میکند.آیات یادشده، بهخوبی نشان میدهند که علوم پیامبران الهی و حتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی چنان که از شأن نزول آیات یاد شده پیداست، در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت که علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفتهاند. حتی دلیلی نیست که علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوتشان، برداشت شود. البته از ظاهر برخی آیات ممکن است تام بودن علوم پیامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علمالاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره مبارکه بقره، داستان آفرینش حضرت آدم و آموختن علمالاسماء به او را بیان میکند. بنا بر این آیات، دلیل شایستگی انسانها برای خلافت خداوند در زمین و برتری آنان بر فرشتگان، توان آموختن علمالاسماء است. بنا بر برخی تفاسیر، مراد از علمالاسماء، علم به اسمای حسنای خداوند است. فرشتگان، اگرچه با برخی از اسمای الهی آشنا بودند و خداوند را با آن نامها میخواندند، به همه آنها آگاهی نداشتند؛ ولی خداوند تمام آن نامهای مقدس را به حضرت آدم آموخت {{عربی| {{وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا|}} }}<ref>[[محمدتقی مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص ۸۴]]</ref>. فراگیری این دانش، آگاهی به همه حقایق هستی، مجرد و مادی را دربردارد؛ زیرا تمام حقایق هستی، پرتوهایی از اسما و صفات خداوند، و مصادیقی از نام علیم و برخی صفات دیگر خداوندند. بنابراین از اینگونه آیات ممکن است برای اثبات تام بودن علوم برخی پیامبران، مانند حضرت آدم استفاده شود. شواهد یادشده، از جمله خطای حضرت آدم در حادثه خوردن میوه ممنوع، نشان میدهد که حتی اگر تفسیر یادشده از علمالأسماء را بپذیریم چنین دانشی به معنای علم تام و تفصیلی به همه حوادث جهان نیست و باید آن را به گونه ای توجیه کرد. به نظر میرسد دانشی مانند علمالاسماء، دانشی کلی و حضوری بوده که در عالم ملکوت فراگرفته شده است. از همین روی، تطبیق این دانش بر امور مادی، حضرت آدم را به وحی و شیوههای دیگر علمآموزی نیازمند میساخته است<ref>سیدعلی هاشمی، "ماهیت و قلمرو علم الاسماء"، قرآنشناخت، ش۲؛ (پیاپی۱۰)، س۵، ص۱۰۹.</ref> "علمالکتاب" نیز ممکن است دانشی جامع و تام تفسیر شود که برگزیدگان دستیافته به آن، همه علوم را دارا میشوند. مطابق آیهای که درباره علمالکتاب است، صاحب این علم، پس از خداوند متعال شاهد و گواهی بر درستی رسالت [[پیامبر خاتم|رسول اعظم]] {{صل}} معرفی شده است. بنا بر برخی تفاسیر، مقصود از "الکتاب" در این آیه، قرآن کریم است و بنا بر روایات، قرآن تمام علوم جهان را دربردارد<ref>محمدبنحسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>بنابراین کسی که به علمالکتاب یا به تمام دانش قرآن کریم دست یابد، همه حقایق جهان را میداند و علوم او تام است<ref>سیدعلی هاشمی، «ماهیت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.</ref> با توجه به شواهد قرآنی یادشده که نشان میدادند حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از برخی مطالب آگاه نبودهاند، چنین تفاسیری، بر فرض درستی، باید به گونهای توجیه شوند. به نظر میرسد این آیات و روایات مؤید آن، تام بودن بالفعل تمام دانش قرآن یا "الکتاب" را نمیرسانند.»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]] صفحه ۱۲۴.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | [[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در دو مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' و ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D9%88_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD)علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در دو مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' و ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D9%88_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD)علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::*«نگاه اعتدالی، [[علم امام]]{{ع}} را دارای دو بعد و دو حیثیت میداند که از حیثی مطلق و بیحد است و استثناء نداشته و نامتغیر است و از حیث دیگر ناقص و متغیر است و تدریجاً افزوده میشود. شرح این نگاه و ادله آن مقدماتی دارد که آن را به بحث بعد موکول میکنیم انشاءالله. فعلاً مناسب است اشارهای به اشکال نگاه افراطی بشود. گرایش افراطی میگوید علم ائمه تکبعدی است و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را [[علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل میدانند]] و علمشان افزوده نمیشود. ولی این نگاه با نصوص قرآن کریم و سیره و روایات مخالف است. ما معتقدیم که [[پیامبر]]{{صل}} اشرف [[اهل بیت]]{{عم}} هستند. قرآن کریم در ترسیم شخصیت [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} تأکید میکند که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} حتی بعد از رسالت از حیثی همه چیز را نمیدانستهاند و علمشان به واسطه نزول [[وحی]] افزایش مییافته و این مسأله از نصوص قرآن است که قابل تأویل نیست. اینکه به حضرت وحی میشده و از جانب خداوند مورد تعلیم و آموزش بودهاند، و برخی از مطالب بوده که حضرت نمیدانستهاند و تدریجاً بر قلب حضرت نازل میشده است، از مسلمات قرآن است. آیاتی نظیر: {{عربی| {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}} | ::::::*«نگاه اعتدالی، [[علم امام]]{{ع}} را دارای دو بعد و دو حیثیت میداند که از حیثی مطلق و بیحد است و استثناء نداشته و نامتغیر است و از حیث دیگر ناقص و متغیر است و تدریجاً افزوده میشود. شرح این نگاه و ادله آن مقدماتی دارد که آن را به بحث بعد موکول میکنیم انشاءالله. فعلاً مناسب است اشارهای به اشکال نگاه افراطی بشود. گرایش افراطی میگوید علم ائمه تکبعدی است و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را [[علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل میدانند]] و علمشان افزوده نمیشود. ولی این نگاه با نصوص قرآن کریم و سیره و روایات مخالف است. ما معتقدیم که [[پیامبر]]{{صل}} اشرف [[اهل بیت]]{{عم}} هستند. قرآن کریم در ترسیم شخصیت [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} تأکید میکند که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} حتی بعد از رسالت از حیثی همه چیز را نمیدانستهاند و علمشان به واسطه نزول [[وحی]] افزایش مییافته و این مسأله از نصوص قرآن است که قابل تأویل نیست. اینکه به حضرت وحی میشده و از جانب خداوند مورد تعلیم و آموزش بودهاند، و برخی از مطالب بوده که حضرت نمیدانستهاند و تدریجاً بر قلب حضرت نازل میشده است، از مسلمات قرآن است. آیاتی نظیر: {{عربی| {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}} }}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.</ref> {{عربی| {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ]]}} }}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱ </ref> به صراحت مطلق علم را از حضرت نفی میکند. نزول تدریجی قرآن و پاسخهای خداوند به سؤالات آن حضرت در قرآن به وضوح بیان شده است و اگر علم حضرت مطلقِ مطلق بود، دیگر جایی برای این مسائل باقی نمیماند. سیره هم سراسر همین مسأله را نشان میدهد که حضرت برخی از مسائل را نمیدانستهاند و به تدریج معلوم میشده است. سیره [[اهل بیت]]{{عم}} نیز همین طور بوده است. روایات هم یکصدا از تعلیم حضرت [[پیامبر|رسولالله]]{{صل}} توسط [[جبرائیل]] صحبت میکند و به صراحت میفرماید که [[ائمه]]{{عم}} علمشان افزوده میشود و [[مرحوم مجلسی]] در جلد بیست و شش بحارالانوار بابی دارند با این عنوان: {{عربی|اندازه=150%|«باب أنهم{{عم}} يزادون و لو لا ذلك لنفد ما عندهم و إن أرواحهم تعرج إلى السماء في ليلة الجمعة»}}<ref>روایاتی درباره اینکه علم ایشان{{عم}} افزایش مییابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام میرسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج مییافت</ref> و در آن قریب به چهل حدیث ذکر میکنند. صاحبان این نگاه افراطی میگویند [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند و تنها فرقشان با خدا این است که خدا [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|استقلالاً میداند]] و ایشان به شکل [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|غیراستقلالی]] و به تعلیم الهی. این سخن بههیچوجه با آیات قرآن و روایات نمیسازد؛ چون اگر کسی همه چیز را مطلقاً بداند - چه به شکل استقلالی و چه به شکل غیراستقلالی - دیگر نیازی به آموزش و وحی ندارد و علم او نیز قابل افزایش و ازدیاد نیست. بلکه بالاتر از این، در قرآن کریم هم نسبت [[علم غیب]] استقلالی و هم علم غیر استقلالی را به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} رد میکند. '''توضیح اینکه:''' بعضی از آیات نفی غیب از حضرت [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} را میتوان حمل بر نفی علم استقلالی نمود. مثل این آیه: {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ]]}} }}<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> '''ممکن است بگوئیم''' مراد این است که من [[علم غیب ]] را [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|بالذات و بالاستقلال]] نمیدانم، ولی به تعلیم الهی همه غیب در نزد من حاضر است. ولی برخی از آیات قرآن این توجیه را نمیپذیرد. خداوند در سورۀ اعراف میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} }}<ref>«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».</ref> در این آیه هم [[علم غیب]] نفی شده و هم بر آن به نفی تالی استدلال شده و استدلال آن، هم نفی علم استقلالی را در بر میگیرد و هم نفی علم غیر استقلالی را؛ چون این تالی که برای شرط بیان میشود، اعم است از اینکه حضرت [[علم غیب]] را استقلالی بدانند یا غیراستقلالی. انسان اگر علم غیب غیراستقلالی هم داشته باشد {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} }} تحقق پیدا میکند. با اینکه لو شرطیه در مقام قیاس استثنائی به رفع تالی است. میفرماید که من علم غیب ندارم و چون [[علم غیب ]]ندارم استکثار خیر ندارم و از اینکه مصداق {{عربی| {{متن قرآن|مَسَّنِيَ السُّوءُ}} }} میشوم باید بفهمید فاقد علم غیبم. یعنی مسلماً [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در زندگی و حیات عادیشان مانند انسانهای عادی در معرض سوء و خیر بودند و نسبت به تقدیرات الهی در حالت خوف و رجا قرار داشتند. وقتی میخواستند سفری بروند یا کاری را انجام دهند نمیدانستند در سفر خطری هست یا نیست و به خدا استعاذه میکردند، وقتی دشمنی حمله میکرد و خطری برای حضرت اتفاق میافتاد یا حضرت مریض میشدند، حالت خوف و رجاء در حضرت مشهود بود. در سیره هم مکرراً نقل شده و صریح آیات قرآن نیز همین است. صاحبان نگاه افراطی میگویند تمام آنچه در سیره آمده و در روایات نقل شده، همه یا تقیه یا تظاهر است. [[ائمه]]{{عم}} همه چیز را میدانستند ولی چون افراد کشش و فهم آن را نداشتند در ظاهر خود را جاهل نشان میدادند و همیشه تظاهر به جهل میکردند و آیات قرآن نیز باید همگی تأویل شود. ولی این روش برای فهم معارف صحیح نیست. درست نیست که انسان چون نمیتواند دو دسته روایت متواتر را با هم جمع کند یکدسته را کلا تأویل نموده و حمل بر تظاهر کند. شأن امام از چنین نسبتهایی شریفتر است و دلالت قرآن کریم و سیره و روایات بر عدم [[آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)|علم غیب مطلق امام قطعی است]] و نمیتوان از آن دست برداشت. اگر بنا باشد باب تأویلهای این چنینی باز شود دیگر سنگبرسنگ نمیایستد و همه معارف از اعتبار ساقط میگردد. به تعبیر حضرت [[علامه طباطبایی]] با این روش، آیات قرآن که آیات هدایت است، به آیات اضلال و گمراهی تبدیل میشود که باید آن را همیشه بر یک دسته معانی خاص و غیر متعارف حمل نمود و این با شأن قرآن کریم نمیسازد و به تبع با شأن [[ائمه]]{{عم}} نیز در روایاتشان و در سیرهشان قطعاً ناسازگار است. انسان باید سعی کند مفاد آیات و روایات را درست بفهمد، نه اینکه آن را به سلیقه خود توجیه نماید. بههرحال چون این نظر خلاف قطعیات است بهتر است از آن عبور کنیم و به توضیح و تشریح نظر اعتدالی و صحیح بپردازیم که در آن علم امام مطلق است از حیثی و مقید و محدود است از حیثی دیگر»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>. | ||
::::::*افزایش [[علم امام]]{{ع}} دو معنا دارد: | ::::::*افزایش [[علم امام]]{{ع}} دو معنا دارد: | ||
::::::۱. نوعی از علومی که دائماً به [[امام]]{{ع}} افزوده میشود، همان سیر نفس [[امام]]{{ع}} در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است، که همواره و پیدرپی تحقق میپذیرد و این تجلیات اسمائی و صفاتی مافوق عالم حس و خیال و عقل میباشد. از این نوع تجلیات به سفر دوم از اسفار اربعه یعنی سیر فیالحق و فیالله تعبیر میکنند که پایان ناپذیر است. | ::::::۱. نوعی از علومی که دائماً به [[امام]]{{ع}} افزوده میشود، همان سیر نفس [[امام]]{{ع}} در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است، که همواره و پیدرپی تحقق میپذیرد و این تجلیات اسمائی و صفاتی مافوق عالم حس و خیال و عقل میباشد. از این نوع تجلیات به سفر دوم از اسفار اربعه یعنی سیر فیالحق و فیالله تعبیر میکنند که پایان ناپذیر است. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
[[پرونده:098554.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | [[پرونده:098554.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد بیابانی اسکوئی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد بیابانی اسکوئی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بر اساس آیات قرآن کریم و روایات [[ائمه|اهل بیت]] {{عم}} : هیچ شک و شبههاى در ازدیاد علم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و امام {{ع}} وجود ندارد. خداوند متعال به پیامبر {{صل}} مىفرماید : {{عربی| {{متن قرآن|وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} | ::::::«بر اساس آیات قرآن کریم و روایات [[ائمه|اهل بیت]] {{عم}} : هیچ شک و شبههاى در ازدیاد علم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و امام {{ع}} وجود ندارد. خداوند متعال به پیامبر {{صل}} مىفرماید : {{عربی| {{متن قرآن|وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} }}<ref> "پیش از آنکه وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.</ref> و در سوره قدر آمده است که فرشتگان و روح در شب قدر براى هر امرى فرود مىآیند : {{عربی| {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}} }}<ref> "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند." سوره قدر آیه ۴.</ref>. بیشتر مسلمانان معتقدند که شب قدر هر سال تکرار مىشود و اختصاص به زمان پیامبر {{صل}} نداشته است. و در روایات اهل بیت : به صراحت بیان شده است که شب قدر اکنون نیز هست و با رحلت پیامبر {{صل}} از میان نرفته است.<ref> کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.</ref>. و نیز مسلّم است که "قدر" نامیده شدن این شب به این دلیل است که خداوند متعال در این شب از سال همه امور خلایق را تا شب قدر دیگر مورد تقدیر و اندازهگیرى قرار داده و به وسیله فرشتگان و روح به زمین فرو مىفرستد. و "من کل امر" در آیه شریفه مربوط به حوادث همین سال است. مناسبت شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح و آوردن تقدیرات یک سال بر زمین، اقتضا مىکند که فرشتگان این امور را به محلى خاص براى کارهاى خاص فرود آورند. از میان انسانها کسى جزاهل بیت {{عم}} بعد از پیامبر {{صل}} مدعى فرود فرشتگان و روح در شب قدر براى خویش نیست. و تنها آنان هستند که در روایات متعدّد از این موضوع خبر دادهاند. [[امام صادق|امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه مذکور مىفرماید :{{عربی|اندازه=150%|«أَیْ مِن عِنْدَ رَبِّهِمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِکُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ»}} <ref> یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد {{صل}} براى هر امرِ سلام فرود مىآیند.</ref><ref> تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.</ref><ref> بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.</ref>. [[امام سجاد|امام سجّاد]] {{ع}} در دعاى دخول ماه رمضان، نزول فرشتگان و روح را بر آنان که خدا خواسته است با امورى که مورد قضاى الهى قرار گرفته، بیان کرده، مىفرماید : "{{عربی| {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}} }} {{عربی|اندازه=150%|«عَلَی مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ»}}" <ref> فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.</ref><ref> صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.</ref><ref> اقبال الاعمال، ۴۲.</ref>. و [[امام باقر|امام باقر]] {{ع}} مىفرماید : {{عربی|اندازه=150%|«إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ إِلَى وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَهً سَنَهً یُوْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا»}}<ref>همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مىشود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مىشود و درباره مردم هم به امورى دیگر.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۴۸.</ref><ref> بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.</ref>. پس در شب قدر دستورهاى لازم براى امام {{ع}} تا یک سال در مورد خود امام {{ع}} و دیگران آورده مىشود. بدین ترتیب روشن مىشود که علم امام {{ع}} بلکه علم پیامبر {{صل}} هم در شبهاى قدر افزوده مىشود. زیرا روشن است اگر چه پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} از همه حوادث و وقایع تا قیامت به صورت اجمالى اطلاع دارند، ولى در شب قدر همه آن حوادثى که در طول سال تا شب قدر دیگر قبلاً ثبت شده بود دوباره تجدید نظر شده و تقدیر مىگردد و مورد امضاى خداوند سبحانه واقع شده به پیامبر {{صل}} یا امام {{ع}} ابلاغ مىشود. از این امر استفاده مىشود که علم و آگاهى پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} پیش از شب قدر نسبت به حوادث آینده به صورت روشن و حتمى نبوده است یا حداقل حتمى بودن تعدادى از آن امور روشن و مسلّم نبوده است. ممکن است تغییراتى هم به صورت تقدیم و تأخیر و یا امر جدیدى که قبلاً اثرى از آن به صورت تفصیلى نبود در مقدّرات شب قدر وجود داشته باشد. پس با توجّه به این بیان، پیدایش نوعى علم براى امام {{ع}} در شب قدر امکان دارد. و به نظر مىرسد به همین جهت است که ائمّه {{صل}} در روایات متعددى تأکید کردهاند که اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت و اقع مىشود برایتان خبر مىدادم : {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَحَدَّثْتُکُمْ بِمَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ أَیَّةُ آیَةٍ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»}}<ref>اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مىدادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مىفرماید : "خدا آن را که مىخواهد محو مىکند و اثبات مىکند و نزد اوست ام الکتاب."</ref><ref>تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.</ref><ref>توحید صدوق ۳۰۵.</ref><ref>بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.</ref> و آیه {{عربی| {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}} }}<ref>سوره فاطر، آیه ۱.</ref> هم بر این مطلب تأکید مىکند. زیرا زیادى وقتى معنا پیدا مىکند که از قبل تقدیرى صورت گرفته باشد. این امر اختصاص به تقدیرات پیشین ندارد بلکه در امورى که در شب قدر هم مورد تقدیر قرار مىگیرد جارى است. زیرا آیه {{عربی| {{متن قرآن|يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء}} }}اطلاق دارد. و ممکن است اضافه شدن چیزى در آن واحد صورت پذیرد. علاوه بر این روایاتى داریم که علم امام هر شب جمعه افزوده مىشود. بلکه روایات دیگرى هم وجود دارد که امامان اهل بیت {{عم}} هر لحظه ممکن است بر علومشان افزوده شود. امام صادق {{ع}} مىفرماید : {{عربی|اندازه=150%|«إِذَا كَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی»}}<ref>شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهى برخورد مىکنیم. و من بر نمىگردم مگر با علمى که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مىگردد.</ref><ref>کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.</ref> این روایت به صراحت دلالت دارد که اگر به علوم اهل بیت {{عم}} افزوده نشود علم آنها تمام مىشود. زراره مىگوید : امام باقر {{ع}}فرمود : {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا»}}<ref>اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مىگردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مىشود که رسول خدا آن را نمىداند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـىشود، ابتدا به رسول خدا عرضه مىشود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مىشود.</ref>.<ref> کافى جلد ۱، ۲۵۵.</ref>.<ref> بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.</ref> در این روایت علاوه بر زیاد شدن علم امام {{ع}} نکته دیگرى نیز عنوان شده است که افزوده شدن علوم اهل بیت {{عم}} به گونهاى است که وقتى مطلبى به امام حاضر القا و الهام مىشود به أئمّه پیشین و پیامبر {{صل}} هم رسیده است. و نیز روایاتى در باب محدّث بودن امام {{ع}} رسیده است و روایات دیگرى نیز وجود دارد که افضل علم امام {{ع}} آن است که به صورت الهام و القا در قلب و یا با رسیدن صداى فرشته به گوش امام {{ع}}، برایش پدید مىآید. این دو گروه از روایات هم به این امر تأکید مىکند که علوم اهل بیت {{عم}} دائم در فزونى است.»<ref>[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
::::::«روایات متعددی وجود دارد که در آن [[ائمه]]{{عم}} به صراحت افزایش علوم خود را بیان کردهاند. مراد از این جمله [[امام]] چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات [[ائمه]]{{عم}} از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود. مثل روایت امام هفتم حضرت [[امام کاظم|موسی ابن جعفر]]{{ع}} که فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} ما نخواهد آمد"<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.</ref>. یا مثل روایتی که مفضل از [[امام صادق|امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: {{عربی|" إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي يَحْدُثُ يَوْماً بَعْدَ يَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.</ref>. در این روایت هم [[امام]] خیلی چیزها را به عنوان علم [[امامت]] بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود. یا روایتی که [[ضریس کناسی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند : {{عربی|"إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. در این روایت هم [[امام]]{{ع}} چیزهایی را به عنوان علم [[امامت]] بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود. و نظیر همین روایت از [[ابی بصیر]] روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث "سرچشمههای [[علم امام]]{{ع}} مفصل ذکر میکنیم. در این روایت [[امام]] آموختههای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} و همین طور [[جفر]] و جامعه و {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ"}} را بعنوان علم [[امامت]] ذکر میکند و بعد میگوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم [[امامت]] علمهایی است که بر ما عنایت میشود هر شب و روز از علم الهی<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. حال وقتی [[امام]] [[علم غیب]] دارد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه [[علم امام]]{{ع}} روز بروز افزون می گردد، [[امام]]{{ع}} که همه چیز را میداند و از {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ "}} آگاه است، پس مقصود [[امام]]{{ع}} از اینکه هر روز و شب از علوم الهی بر ما افزون میشود چیست؟ | ::::::«روایات متعددی وجود دارد که در آن [[ائمه]]{{عم}} به صراحت افزایش علوم خود را بیان کردهاند. مراد از این جمله [[امام]] چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات [[ائمه]]{{عم}} از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود. مثل روایت امام هفتم حضرت [[امام کاظم|موسی ابن جعفر]]{{ع}} که فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} ما نخواهد آمد"<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.</ref>. یا مثل روایتی که مفضل از [[امام صادق|امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: {{عربی|" إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي يَحْدُثُ يَوْماً بَعْدَ يَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.</ref>. در این روایت هم [[امام]] خیلی چیزها را به عنوان علم [[امامت]] بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود. یا روایتی که [[ضریس کناسی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند : {{عربی|"إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ"}}<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. در این روایت هم [[امام]]{{ع}} چیزهایی را به عنوان علم [[امامت]] بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود. و نظیر همین روایت از [[ابی بصیر]] روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث "سرچشمههای [[علم امام]]{{ع}} مفصل ذکر میکنیم. در این روایت [[امام]] آموختههای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} و همین طور [[جفر]] و جامعه و {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ"}} را بعنوان علم [[امامت]] ذکر میکند و بعد میگوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم [[امامت]] علمهایی است که بر ما عنایت میشود هر شب و روز از علم الهی<ref> کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. حال وقتی [[امام]] [[علم غیب]] دارد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه [[علم امام]]{{ع}} روز بروز افزون می گردد، [[امام]]{{ع}} که همه چیز را میداند و از {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ "}} آگاه است، پس مقصود [[امام]]{{ع}} از اینکه هر روز و شب از علوم الهی بر ما افزون میشود چیست؟ | ||
::::::مرحوم [[علامه مجلسی]] در مرآه العقول بعد از نقل چند احتمال نظر خود را چنین بیان میکند: آنچه از اخبار زیاد بدست میآید این است که [[ائمه]]{{ع}} در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدنهای مقدسشان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند. و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بوده اند و در دریای انوار معرفت غوص مینمودهاند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد. و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بیشماری است. بنابراین آنچه [[امام]]{{ع}} در اوائل [[امامت]] خود از [[امام]] سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمیکند. و در آن مرتبه نمیماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل میشود. چگونه به این صورت نباشد در حالیکه این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد قابلیت بیشتری دارند. بنابرین شاید مراد از علم حادث در شب و روز این باشد<ref>محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹.</ref>. | ::::::مرحوم [[علامه مجلسی]] در مرآه العقول بعد از نقل چند احتمال نظر خود را چنین بیان میکند: آنچه از اخبار زیاد بدست میآید این است که [[ائمه]]{{ع}} در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدنهای مقدسشان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند. و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بوده اند و در دریای انوار معرفت غوص مینمودهاند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد. و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بیشماری است. بنابراین آنچه [[امام]]{{ع}} در اوائل [[امامت]] خود از [[امام]] سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمیکند. و در آن مرتبه نمیماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل میشود. چگونه به این صورت نباشد در حالیکه این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد قابلیت بیشتری دارند. بنابرین شاید مراد از علم حادث در شب و روز این باشد<ref>محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹.</ref>. | ||
::::::پس باید گفت که آن علمی که انتهائی ندارد معرفت الله است اهم علوم و افضل علمها است، و چیزی است که شایسته است [[امام]]{{ع}} علوم دیگری را در مقابل علوم {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ "}} را بیاهمیت دانسته علم معرفت الله را اصل علم و علم [[امامت]] بداند. چنانچه همه آن روایاتی را که ملاحظه فرمودی [[امام]]{{ع}} علم حادث شب و روز را فقط اشرف علوم دانسته و این نشانه آن است که بقیه علوم از جمله علوم [[جفر]] و [[جامعه]] و علومی که [[امیر المؤمنین]] از [[پیغمبر اسلام]] آموخته یا {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ "}} با علمی که شب و روز حادث میشود یک نوع مغایرتی بین آنها اشاره میکند که نشانه تقدس آن علوم است نسبت به سایر علمها و آن علم چیزی نمیتواند باشد جز معرفه الله و عروج مدارج عرفانی [[ائمه]]{{عم}} زیرا معنی ندارد که کسی که علم قرآن که {{عربی| {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} | ::::::پس باید گفت که آن علمی که انتهائی ندارد معرفت الله است اهم علوم و افضل علمها است، و چیزی است که شایسته است [[امام]]{{ع}} علوم دیگری را در مقابل علوم {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ "}} را بیاهمیت دانسته علم معرفت الله را اصل علم و علم [[امامت]] بداند. چنانچه همه آن روایاتی را که ملاحظه فرمودی [[امام]]{{ع}} علم حادث شب و روز را فقط اشرف علوم دانسته و این نشانه آن است که بقیه علوم از جمله علوم [[جفر]] و [[جامعه]] و علومی که [[امیر المؤمنین]] از [[پیغمبر اسلام]] آموخته یا {{عربی|" عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ "}} با علمی که شب و روز حادث میشود یک نوع مغایرتی بین آنها اشاره میکند که نشانه تقدس آن علوم است نسبت به سایر علمها و آن علم چیزی نمیتواند باشد جز معرفه الله و عروج مدارج عرفانی [[ائمه]]{{عم}} زیرا معنی ندارد که کسی که علم قرآن که {{عربی| {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} }} <ref> بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> است داشته باشد باز هم تمام علم و اشرف علم یک چیز دیگر باشد. و این معنی که برای علم حادث در اینجا گفته شده تائید میشود وقتی به این آیه میرسیم {{عربی| {{متن قرآن|كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ }} }} <ref> او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.</ref> جلوات جمال ذات اقدس ربوبی را نهایتی نیست، و [[امام]] کسی است که هر لحظه معرفت و شناخت بیشتری بصفات جمالیه و جلالیه پروردگار عالمیان مییابد و به عنایت حق تعالی هر روز و شب در کمال تزاید است»<ref>[[عسکری امامخان]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
:::::*از فحوای اخبار بسیاری معلوم میشود که [[ائمه]]{{ع}} در همه مراحل هستی خود، یعنی پیش از آن که روحشان به تن حلول کند و پس از حلول در تن و پس از مفارقت از بدن و عروج به عالم قدسی، ترقی بسیاری در معارف ربانی و درجات کمال دارند و همیشه در معارج قرب و کمال و وصال و در سیرند و در بحار انوار معرفت حضرت ذوالجلال شناورند، زیرا مقامات عرفان و حبّ قرب الهی، نهایتی ندارد و از مقام ربوبیّت تا درجات عبودیّت، منازل بیشماری است. این نکته دلالت دارد که هر امامی در آغاز [[امامت]]، مقداری از علوم و معارفی که برای رتبه [[امامت]] لازم است را از امام قبلی دریافت میکند، ولی در همان درجه نمیماند و به واسطه مزید قرب و طاعت، علم بیشتری نصیب او میگردد، از این رو، [[امامان]]{{ع}} در هر روز هفتاد بار و یا بیشتر استغفار میکردند با این که گناهی نداشتند، زیرا وقتی از درجهای به درجه بالاتر عروج میکردند، درجه گذشته و عبادات و طاعات آن را ناچیز میشمردند و استغفار مینمودند و برای رسیدن به درجه بالاتر به خدا استغاثه مینمودند و این خود حدی ندارد. | :::::*از فحوای اخبار بسیاری معلوم میشود که [[ائمه]]{{ع}} در همه مراحل هستی خود، یعنی پیش از آن که روحشان به تن حلول کند و پس از حلول در تن و پس از مفارقت از بدن و عروج به عالم قدسی، ترقی بسیاری در معارف ربانی و درجات کمال دارند و همیشه در معارج قرب و کمال و وصال و در سیرند و در بحار انوار معرفت حضرت ذوالجلال شناورند، زیرا مقامات عرفان و حبّ قرب الهی، نهایتی ندارد و از مقام ربوبیّت تا درجات عبودیّت، منازل بیشماری است. این نکته دلالت دارد که هر امامی در آغاز [[امامت]]، مقداری از علوم و معارفی که برای رتبه [[امامت]] لازم است را از امام قبلی دریافت میکند، ولی در همان درجه نمیماند و به واسطه مزید قرب و طاعت، علم بیشتری نصیب او میگردد، از این رو، [[امامان]]{{ع}} در هر روز هفتاد بار و یا بیشتر استغفار میکردند با این که گناهی نداشتند، زیرا وقتی از درجهای به درجه بالاتر عروج میکردند، درجه گذشته و عبادات و طاعات آن را ناچیز میشمردند و استغفار مینمودند و برای رسیدن به درجه بالاتر به خدا استغاثه مینمودند و این خود حدی ندارد. | ||
:::::*شاید بتوان گفت: علومی که هر روز و هر ساعت پدید میشود، به فعالیت بینهایت خدا اشاره دارد و تأثیر این فعالیت در وجود امام وقت که سرپرست عموم عالم امکان و به خصوص عالم انسان است، افزایش درجات علمی و کمالی اوست. | :::::*شاید بتوان گفت: علومی که هر روز و هر ساعت پدید میشود، به فعالیت بینهایت خدا اشاره دارد و تأثیر این فعالیت در وجود امام وقت که سرپرست عموم عالم امکان و به خصوص عالم انسان است، افزایش درجات علمی و کمالی اوست. | ||
::::::آیه شریفه {{عربی| {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ}} | ::::::آیه شریفه {{عربی| {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ}} }}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود»؛ سوره سجده، آیه۵.</ref> این آیه، بیانگر وسعت تدبیر و فعالیت خدا در عالم امکان است و این که میفرماید: از فراز آسمانها تا زمین چون این مقدار در گنجایش فهم بشری است و یک روز واحد زمانی کار انسان است و هزار سال برای درک بهتر اندازه فعالیت ذات باری تعالی است و هزار به معنای بینهایت است و این مطابق با قاعده مسلم میان حکمای الهیین است که {{عربی|اندازه=150%|«لاتکرار فی التجلی»}} یعنی در ظهور جلوههای حق، تکراری وجود ندارد، بلکه هر شب و هر روز و هر آن، جلوهای تازه از خداوند متعال پدید آید، چنانکه آیه شریفه {{عربی| {{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ}} }}<ref>«بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.</ref>؛ بلکه ایشان در پوششی از آفرینش تازهاند. نیز بر این امر دلالت دارد. این جلوههای تازه و تدبیر بیپایان خدا در هر شب و روز و هر ساعت، تحقق مسائل تازهای است در عالم هستی که تعلق علمی و دستوری به امام وقت دارد و به عبارت دیگر، به دفتر اداره او تحویل میشود، از این نظر است که امام میفرماید شگفت این جا است که هر روز و هر شب و هر ساعت، علم تازهای در کار است. این علم تازه همان گزارش جدید جلوههای خدا یا به تعبیر قرآن مجید تدبیرهای خداست در عالم امکان که به امام وقت میرسد و این با اصل کلی تکامل هم مطابق است و همین موضوع سر این است که خاتم انبیا و بلکه ائمه معصومین از همه انبیای گذشته افضل هستند، ولی در موضوع تفاوت مراتب میان ائمه و نیز تفاوت مرتبه پیغمبر و ائمه باید گفت: {{عربی|اندازه=150%|«کلهم من نور واحد»}}<ref>تمام ایشان از یک نور میباشند؛ [[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.</ref>»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1081308/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-(%D8%B9)-(2)/ علم امام.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛}} | {{جمع شدن|۱۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛}} |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۹
آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل بالاتر | علم معصوم / ویژگی علم معصوم |
مدخل اصلی | افزایش علم معصوم |
مدخل وابسته | علم تام / علم محدود / علم فعلی / علم شأنی |
آیا علم معصوم(ع) قابلیت افزایش دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- علامه طباطبایی در کتاب « در محضر علامه طباطبایی» و مقاله «علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء» در این باره گفته است:
- «سؤال: از روایات افزایش شدن علم ائمه؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال[۱] به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از حضرت رسول(ص) دریافته باشند؟
- جواب: علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم رسول الله(ص) به امیرالمؤمنین(ع) مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،[۲] چنان که تعلّم حضرت رسول(ص) نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ ﴾ [۳]. زیرا کلمه ﴿لِّكُلِّ شَيْءٍ ﴾ یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر رسول خدا(ص) نازل شده، نیز بر میآید که نبوت قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ﴾ [۴]»[۵].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
|
۲. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله خاتمی؛ |
---|
آیتالله سید احمد خاتمی، در مقاله «در آستان امامان؛ ملائکه و دیدار با امامان» و کتاب «در آستان امامان معصوم» در اینباره گفته است:
|
۴. آیتالله تحریری؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل لنکرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل لنکرانی در بیاناتی با موضوع «همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش» در اینباره گفته است:
|
۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفتهاند:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم افتخاری در پایاننامه «بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری، در مقاله «بیکرانگی علم امام معصوم» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در مقاله «علم امام تام یا محدود؟» و کتاب «ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه» در اینباره گفته است:
|
۱۲. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین دکتر نادم و افتخاری در مقاله «منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد» در اینباره گفتهاند:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین وکیلی در دو مقاله «علم غیب امام» و «غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)» در این باره گفته است:
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در کتاب خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین صادقی ارزگانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد امین صادقی ارزگانی در کتاب «پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی» در اینباره گفته است:
ثانیا: از آن جا که علم و معرفت الهی و حقایق توحیدی پایان ناپذیر و بی نهایت است، انسان کامل هر اندازه کامل باشد، باز هم نسبت به وجود و کمالات وجودی بی نهایت خداوند، کامل نیست. از این رو، میتواند پیوسته در حال تکامل و درک بیش تر از حقایق الهی باشد. با توجه به نکتههای یاد شده به دست میآید، افزایش علم ائمه نه تنها کاستی محسوب نمیشود، بلکه دلیل بر گستردگی کمالات وجودی آنان است»[۶۶]. |
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد بیابانی اسکوئی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
|
۱۷. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
|
۱۸. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
|
۱۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
|
۲۰. آقای مولوی؛ |
---|
|
۲۱. آقای داداشزاده؛ |
---|
|
۲۲. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
|
۲۳. آقایان دکتر کرباسیزاده و رضایی؛ |
---|
آقای دکتر علی کرباسیزاده و آقای محمد جعفر رضایی در مقاله «علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان» در اینباره گفتهاند:
|
۲۴. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون). |
---|
آقای رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام» در اینباره گفته است:
|
۲۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۲۶. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۲۷. پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۲۸. پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۲۹. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. |
---|
پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای وابسته
- قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
- آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
- آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد میکند؟ (پرسش)
- آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
- آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
- چگونه میشود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
- آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
- آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
- آیا نمونههایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- آیا نمونههایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی میکنند چگونه این علم اثبات میشود؟ (پرسش)
- آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی میکنند؟ (پرسش)
- چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
- آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
- آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
- چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار میکردند؟ (پرسش)
- آيا علم تام معصوم تکلیفآور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف میکند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم تام خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم تام خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
- آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
- مهمترین مصادیق علم ویژه معصوم کداماند؟ (پرسش)
- علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
- رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
- آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.
- ↑ ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: رسول خدا(ص) در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، امیرالمؤمنین(ع) را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: " يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ " بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.
- ↑ و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.
- ↑ در محضر علامه طباطبایی، ص ۲۰۱.
- ↑ پروردگارا، علم مرا زیاد فرما؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۳۸، ح۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم؛ سوره کهف، آیه: ۱۰۹.
- ↑ علم غیب، ص۱۴۰ - ۱۴۲.
- ↑ اصول کافی؛ ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۸۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ در آستان امامان ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، شماره۲۴۸.
- ↑ " أَنَ أَوْصِيَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُونَ"؛اصول کافی: ص:۲۷۰، ح۱.
- ↑ " إِنَّهُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى الشَّخْص"؛کلینی، کافی: ج:۱، ص۲۷۱.
- ↑ " إِنَّهُ يُعْطَى السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّهُ كَلَامُ مَلَكٍ""}}؛کلینی، کافی: ج:۱، ص۲۷۱، ح۴.
- ↑ "كان جعفر بن محمد يقول: لولا انا تزداد لأنفدنا"؛اصول کافی، ج۱، ص۲۱۹ - ۲۲۰، ح۱.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۱، ص۶۶.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۲۵۷، روایت ۳.
- ↑ اصول کافی، ص۲۵۸، روایت ۱.
- ↑ همان، ص۲۵۸، روایت ۲ و ۳.
- ↑ اصول کافی، ص ۲۵۴، روایت ۱-۳.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۵۴، روایت ۳.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص ۱۷۰، روایت ۱، و ص ۱۷۱، روایت ۳ و ۵.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۹.
- ↑ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ وبگاه پاسخدهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).
- ↑ کافی جلد ۱ ص ۲۵۵.
- ↑ بصائر الدرجات جزء هشتم ص۳۹۵.
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ص۳۳۹
- ↑ " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ: يَا أَبَا يَحْيَى إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا ذَلِكَ الشَّأْنُ قَالَ يُؤْذَنُ لِأَرْوَاحِ الْأَنْبِيَاءِ الْمَوْتَى وَ أَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ رُوحِ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى تُوَافِيَ عَرْشَ رَبِّهَا فَتَطُوفَ بِهَا أُسْبُوعاً وَ يُصَلِّي عِنْدَ كُلِّ قَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ تُرَدُّ إِلَى الْأَبْدَانِ الَّتِي كَانَتْ فِيهَا فَتُصْبِحُ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ مُلِئُوا وَ أُعْطُوا سُرُوراً وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ وَ قَدْ زِيدَ فِي عِلْمِهِ مِثْلُ جَمِّ الْغَفِيرِ."، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳؛ مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۰۴.
- ↑ "إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ، وَافى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْعَرْشَ، وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ مَعَهُ، وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ، فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ، وَ لَوْ لَاذلِكَ لَأَنْفَدْنَا"؛ کافی، ج ۱، ص ۲۵۶.
- ↑ "یحتمل أن یکون بقاء ما عندهم من العلم مشروطة بتلک الحالة"؛ بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۸۹.
- ↑ "ویحتمل أن یکون المستفاد تفصیلا لما علموا مجم ویمکنهم استنباط التفصیل منه"، بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۸۹.
- ↑ " سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي "؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۲۸.
- ↑ "او المراد انفدنا من علم مخصوص سوی الحلال والحرام لم یفض علی النبی والائمة المتقدمین علی وان افیض فی ذلک الوقت کما سیاتی وذلک اما من المعارف الربانیة او من الامور البدائیه کما مر منا الاشارة الیهما ویؤید الاخیر کثیر من الأخبار"، بحار الانوار، ج ۲، ص ۹۸.
- ↑ گنجی، امامشناسی، ج۱، ص۲۳۳ الی ۲۳۶ .
- ↑ « وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.
- ↑ و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
- ↑ « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا (ع) قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا(ع)ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)»؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۲، ۷۳
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص ۸۴
- ↑ سیدعلی هاشمی، "ماهیت و قلمرو علم الاسماء"، قرآنشناخت، ش۲؛ (پیاپی۱۰)، س۵، ص۱۰۹.
- ↑ محمدبنحسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.
- ↑ سیدعلی هاشمی، «ماهیت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.
- ↑ ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی صفحه ۱۲۴.
- ↑ و فراوان به علوم ایشان افزوده میشود.
- ↑ شب جمعهای نیست مگر آن که اولیای خدا، سرور ویژهای در آن دارند، هنگامی که شب جمعه فرا میرسد رسول خدا(ص) با عرش علم خداوندی ارتباط برقرار میکند و من نیز همراه با او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با علمی که از آن جا بهره بردهام باز میگردم و اگر این نبود، قطعاً آن چه در نزد ما است پایان میپذیرفت. بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۳۳.
- ↑ بصائرالدرجات، ص۱۳۱.
- ↑ بیکرانگی علم امام معصوم
- ↑ «اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد»؛ کلینی، ۱۴۲۹: ج ۱، ۶۳۲.
- ↑ وبگاه خبرگزاری فارس
- ↑ ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
- ↑ منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد صفحه ۶۱
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.
- ↑ «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱
- ↑ روایاتی درباره اینکه علم ایشان(ع) افزایش مییابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام میرسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج مییافت
- ↑ «بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.
- ↑ «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند در حالیکه می گویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح "سبوح قدوس رب الملائکة والروح". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. سپس همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه می بینند می باشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده می گردد- منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالیکه بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست. "این امر را" مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر می باشد. فرمود ای محبور "مورد تنعم قرار گرفته" به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمی گردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. امام(ع) فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که می فرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به امیرالمؤمنین(ع) و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آوردهاند؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۸۸.
- ↑ از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق(ع) میفرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را مینگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما می آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل(ع) و حضرت میکائیل(ع) است؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۷ الی ۴۹.
- ↑ پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص۲۰۴.
- ↑ "پیش از آنکه وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.
- ↑ "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند." سوره قدر آیه ۴.
- ↑ کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.
- ↑ یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد (ص) براى هر امرِ سلام فرود مىآیند.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.
- ↑ بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.
- ↑ فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.
- ↑ صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.
- ↑ اقبال الاعمال، ۴۲.
- ↑ همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مىشود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مىشود و درباره مردم هم به امورى دیگر.
- ↑ کافى جلد ۱، ۲۴۸.
- ↑ بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.
- ↑ اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مىدادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مىفرماید : "خدا آن را که مىخواهد محو مىکند و اثبات مىکند و نزد اوست ام الکتاب."
- ↑ تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.
- ↑ توحید صدوق ۳۰۵.
- ↑ بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۱.
- ↑ شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهى برخورد مىکنیم. و من بر نمىگردم مگر با علمى که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مىگردد.
- ↑ کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.
- ↑ اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مىگردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مىشود که رسول خدا آن را نمىداند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـىشود، ابتدا به رسول خدا عرضه مىشود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مىشود.
- ↑ کافى جلد ۱، ۲۵۵.
- ↑ بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.
- ↑ امامت.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹.
- ↑ بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.
- ↑ علامه مجلسی، حق الیقین، ص۴۵.
- ↑ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۰ و ۴۹۱.
- ↑ «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود»؛ سوره سجده، آیه۵.
- ↑ «بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.
- ↑ تمام ایشان از یک نور میباشند؛ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ علم امام.
- ↑ هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم میکند.
- ↑ به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده میشود.
- ↑ به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، رسول اللّه(ص) به عرش برآید و ائمه(ع) نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمیگردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام میشد. بنابراین، یکی از مجاری علوم ائمه اهل بیت{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه میگردد و اگر بر علم ائمه(ع) افزوده نگردد، علم ایشان تمام میشود.
- ↑ اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان مییابد.
- ↑ از زراره نقل شده که گفت: از امام باقر(ع) شنیدم که میفرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده میشود که رسول خدا(ص) آن را نمیدانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به رسول اللّه(ص) عرضه میکنند، سپس بر همه ائمه(ع) عرضه میشود تا امر به ما منتهی میگردد.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ " لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا "؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.
- ↑ اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.
- ↑ نیاز جهان به امام زمان، ص ۱۹.
- ↑ محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱،ص۲۵۳و۲۵۴.
- ↑ محمد صالح مازندرانی، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۶، ص ۲۶ و ۲۵.
- ↑ محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۳۸ تا ۲۶، ح ۱.
- ↑ مصحف فاطمه(س).
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ محمد صالح مازندرانی، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، محسن فیض کاشانی، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.
- ↑ محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.
- ↑ برای اطلاع بیشتر رک، صدر الدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.
- ↑ محمد صالح مازندرانی شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.
- ↑ رک: جواد مصطفوی، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.
- ↑ محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.
- ↑ علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص ۶۲-۶۵.
- ↑ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۳۱.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۲ ص ۵۵۲.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص۶۱.
- ↑ مستوفی بیدآبادی، :تا بی ۱۷۷-۱۷۸
- ↑ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۴۱.
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ اصول کافی، چهار جلدی، کتاب الحجة، ص ۳۷۴.
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی
- ↑ وبگاه اسلام سیتی
- ↑ هرگاه بخواهند بدانند میدانند.
- ↑ وبگاه یاوران ظهور
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰.
- ↑ نرم افزار مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، وبگاه رهروان ولایت