تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الگوی اخلاق' به 'الگوی اخلاق')
خط ۱۴: خط ۱۴:
* [[شیعه]] در اصطلاح [[دینی]] به گروهی از [[مسلمانان]] گفته می‌شود که هم به [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[محبت]] و [[عشق]] می‌ورزند، هم آنان را با امر و [[نصّ الهی]] و [[نصب]] [[پیامبر]]، [[جانشینان]] بر [[حق]] و [[بلا]] فصل [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌شناسند و هم به [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[امامان]] [[معصوم]] در همۀ زمینه‌ها گردن می‌نهند. چنین [[اعتقادی]] [[تشیّع]] نامیده می‌شود. [[امام خمینی]]، [[احیاگر]] [[شیعه]] در قرن حاضر می‌فرماید: ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} مؤسّس آن به امر [[خداوند تعالی]] بوده و [[امام علی|امیر المؤمنین علی بن طالب]]{{ع}} این بندۀ رها شده از تمام قیود، [[مأمور]] رهاکردن [[بشر]] از تمام اغلال و بردگی‌هاست.<ref>صحیفۀ نور، ج ۲۱ ص ۱۷۱</ref>.
* [[شیعه]] در اصطلاح [[دینی]] به گروهی از [[مسلمانان]] گفته می‌شود که هم به [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[محبت]] و [[عشق]] می‌ورزند، هم آنان را با امر و [[نصّ الهی]] و [[نصب]] [[پیامبر]]، [[جانشینان]] بر [[حق]] و [[بلا]] فصل [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌شناسند و هم به [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[امامان]] [[معصوم]] در همۀ زمینه‌ها گردن می‌نهند. چنین [[اعتقادی]] [[تشیّع]] نامیده می‌شود. [[امام خمینی]]، [[احیاگر]] [[شیعه]] در قرن حاضر می‌فرماید: ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} مؤسّس آن به امر [[خداوند تعالی]] بوده و [[امام علی|امیر المؤمنین علی بن طالب]]{{ع}} این بندۀ رها شده از تمام قیود، [[مأمور]] رهاکردن [[بشر]] از تمام اغلال و بردگی‌هاست.<ref>صحیفۀ نور، ج ۲۱ ص ۱۷۱</ref>.
* [[مذهب]] [[تشیّع]]، [[مذهب]] [[فداکاری]] بوده است و در ماقبل [[تاریخ]]، [[مردم]] برای [[عدالت]] و [[برابری]] [[حقوق]] از دست‌رفتۀ خود همیشه [[قیام]] کرده‌اند، همیشه [[خون]] داده‌اند.<ref>صحیفۀ نور، ج ۴ ص ۲۲</ref> برخلاف سخن آنان که [[شیعه]] را فرقه‌ای ساختۀ [[افکار]] [[عبداللّه بن سبأ]] می‌دانند، یا پیدایش آن را به زمان فوت [[پیامبر]] و ماجرای [[سقیفه]] یا دورۀ [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت می‌دهند، یا حتی [[شیعه]] را پدیدۀ دورۀ [[آل بویه]] می‌شناسند، بذر [[تشیّع]] از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} افشانده شد و در همان روزهای نخست [[بعثت]] که [[مأموریت]] یافت بستگان خویش را به [[دین خدا]] [[دعوت]] کند، صراحتاً فرمود: هرکس به [[اجابت]] [[دعوت]] من [[سبقت]] گیرد، [[وزیر]] و [[جانشین]] و [[وصیّ]] من است؛ [[امام علی|علی]]{{ع}} پیش از همه مبادرت نمود و [[اسلام]] را پذیرفت و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} او را در همانجا به [[وصایت]] و [[جانشینی]] خویش معرفی کرد<ref>شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۵</ref>.
* [[مذهب]] [[تشیّع]]، [[مذهب]] [[فداکاری]] بوده است و در ماقبل [[تاریخ]]، [[مردم]] برای [[عدالت]] و [[برابری]] [[حقوق]] از دست‌رفتۀ خود همیشه [[قیام]] کرده‌اند، همیشه [[خون]] داده‌اند.<ref>صحیفۀ نور، ج ۴ ص ۲۲</ref> برخلاف سخن آنان که [[شیعه]] را فرقه‌ای ساختۀ [[افکار]] [[عبداللّه بن سبأ]] می‌دانند، یا پیدایش آن را به زمان فوت [[پیامبر]] و ماجرای [[سقیفه]] یا دورۀ [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت می‌دهند، یا حتی [[شیعه]] را پدیدۀ دورۀ [[آل بویه]] می‌شناسند، بذر [[تشیّع]] از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} افشانده شد و در همان روزهای نخست [[بعثت]] که [[مأموریت]] یافت بستگان خویش را به [[دین خدا]] [[دعوت]] کند، صراحتاً فرمود: هرکس به [[اجابت]] [[دعوت]] من [[سبقت]] گیرد، [[وزیر]] و [[جانشین]] و [[وصیّ]] من است؛ [[امام علی|علی]]{{ع}} پیش از همه مبادرت نمود و [[اسلام]] را پذیرفت و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} او را در همانجا به [[وصایت]] و [[جانشینی]] خویش معرفی کرد<ref>شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۵</ref>.
*تعبیر "[[شیعه]] [[علی]]" در زمان [[پیامبر]] از زبان آن [[حضرت]] بارها و بارها به‌کار برده شد<ref> ر. ک: بحار الأنوار، ج ۶۸. از جمله: هذا و شیعته هم الفائزون (بحار الأنوار، ج ۷ ص ۱۷۸)</ref> و در طول ۲۳ سال، [[پیامبر]] در مواقع فراوانی [[حضرت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خویش با تعابیر گوناگونی معرفی فرمود و [[اطاعت]] او را بر همگان لازم دانست و در حادثۀ [[غدیر خم]]، روشن‌تر و صریح‌تر او را به [[ولایت]] و [[رهبری]] همۀ [[مسلمانان]] [[تعیین]] کرد. پس [[تشیّع]] و [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[جانشینی]] او، از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] مطرح بود و [[شیعه]]، [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[امامان]] بعدی را که برگزیدۀ [[خدا]] و تعیین‌شدۀ از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بودند، به عنوان محور [[دینی]]، [[سیاسی]] و الگوی [[اخلاق]] و عمل و معلّم و [[مفسّر]] [[قرآن]] و [[مبیّن]] [[احکام]] می‌شناختند و تبعیّت از آنان و [[پذیرش]] [[ولایت]] [[ائمه]]{{عم}} را بر خود فرض می‌دانستند.
*تعبیر "[[شیعه]] [[علی]]" در زمان [[پیامبر]] از زبان آن [[حضرت]] بارها و بارها به‌کار برده شد<ref> ر. ک: بحار الأنوار، ج ۶۸. از جمله: هذا و شیعته هم الفائزون (بحار الأنوار، ج ۷ ص ۱۷۸)</ref> و در طول ۲۳ سال، [[پیامبر]] در مواقع فراوانی [[حضرت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خویش با تعابیر گوناگونی معرفی فرمود و [[اطاعت]] او را بر همگان لازم دانست و در حادثۀ [[غدیر خم]]، روشن‌تر و صریح‌تر او را به [[ولایت]] و [[رهبری]] همۀ [[مسلمانان]] [[تعیین]] کرد. پس [[تشیّع]] و [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[جانشینی]] او، از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] مطرح بود و [[شیعه]]، [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[امامان]] بعدی را که برگزیدۀ [[خدا]] و تعیین‌شدۀ از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بودند، به عنوان محور [[دینی]]، [[سیاسی]] و [[الگوی اخلاق]] و عمل و معلّم و [[مفسّر]] [[قرآن]] و [[مبیّن]] [[احکام]] می‌شناختند و تبعیّت از آنان و [[پذیرش]] [[ولایت]] [[ائمه]]{{عم}} را بر خود فرض می‌دانستند.
*امّا زمینۀ شکل‌گیری خارجی این گروه و [[ظهور]] آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای [[سقیفه]] بود. وقتی بعضی از سران [[قبایل]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] در [[سقیفه]] برای [[انتخاب خلیفه]] گرد آمدند، نام [[امام علی|علی]]{{ع}} هم به عنوان یکی از نامزدهای [[خلافت]] بر سر زبان‌ها بود، ولی نتیجۀ [[سقیفه]] برخلاف [[دستور]] [[پیامبر]] به [[انتخاب]] [[ابوبکر]] انجامید. آنان که به توصیۀ [[پیامبر]] [[وفادار]] ماندند و دستاورد [[سقیفه]] را قبول نداشتند، بر محور [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] او برای [[خلافت]] گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ [[حضرت فاطمه]] بود و از [[بیعت]] با [[خلیفه]] سرباز می‌زدند. نام کسانی چون [[عباس بن عبد المطلب]]، [[فضل بن عباس]]، [[زبیر]]، [[خالد بن سعید]]، [[مقداد]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]]، [[عمار یاسر]]، [[ابیّ بن کعب]]، در آن میان به چشم می‌خورد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴</ref> همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ [[فاطمه]]{{عم}} به عنوان مرکز تجمع [[مخالفان]] [[خلافت ابوبکر]] بود و آنان چون حاضر نبودند از [[خانه]] بیرون آیند، [[عمر]] [[تصمیم]] گرفت [[خانه]] را به [[آتش]] بکشد.<ref>الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹</ref>
*امّا زمینۀ شکل‌گیری خارجی این گروه و [[ظهور]] آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای [[سقیفه]] بود. وقتی بعضی از سران [[قبایل]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] در [[سقیفه]] برای [[انتخاب خلیفه]] گرد آمدند، نام [[امام علی|علی]]{{ع}} هم به عنوان یکی از نامزدهای [[خلافت]] بر سر زبان‌ها بود، ولی نتیجۀ [[سقیفه]] برخلاف [[دستور]] [[پیامبر]] به [[انتخاب]] [[ابوبکر]] انجامید. آنان که به توصیۀ [[پیامبر]] [[وفادار]] ماندند و دستاورد [[سقیفه]] را قبول نداشتند، بر محور [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] او برای [[خلافت]] گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ [[حضرت فاطمه]] بود و از [[بیعت]] با [[خلیفه]] سرباز می‌زدند. نام کسانی چون [[عباس بن عبد المطلب]]، [[فضل بن عباس]]، [[زبیر]]، [[خالد بن سعید]]، [[مقداد]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]]، [[عمار یاسر]]، [[ابیّ بن کعب]]، در آن میان به چشم می‌خورد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴</ref> همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ [[فاطمه]]{{عم}} به عنوان مرکز تجمع [[مخالفان]] [[خلافت ابوبکر]] بود و آنان چون حاضر نبودند از [[خانه]] بیرون آیند، [[عمر]] [[تصمیم]] گرفت [[خانه]] را به [[آتش]] بکشد.<ref>الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹</ref>
* [[تحزّب]] و شکل‌گیری [[اجتماعی]] [[سیاسی]] [[شیعه]]، عمدتا در زمان [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} سامان یافت و پس از [[شهادت]] [[امام علی]]، بر گرد [[امام حسن]]{{ع}} جمع شده با او [[بیعت]] کردند. پس از [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}} بر محور [[امامت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} گرد آمدند و از او می‌خواستند که با [[معاویه]] بجنگد. این [[اعتقاد]] نسبت به [[امامان]] [[معصوم]] در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت<ref>به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، [[شیعه]] گفته می‌شود، چون [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را قبول دارند</ref> و [[شیعه]] به عنوان گروهی که [[خلافت]] [[امویان]] و [[عباسیان]] را قبول نداشتند و به [[امامت]] [[ائمه]] پای‌بند بودند به رافضیان نامیده شدند. این [[لقب]]، گرچه به عنوان یک توهین به کار می‌رفت، ولی [[افتخار]] [[شیعه]] آن بود که [[حکومت]] خلفای [[جائر]] و [[غاصب]] را ردّ می‌کرد و قبول نداشت. اصطلاح [[شیعه]] به عنوان [[پیروان]]، نسبت به [[مخالفان]] هم (با توجّه به معنای لغوی [[شیعه]]) اطلاق می‌شد و در متون [[تاریخی]] و [[روایات]]، هم شیعۀ [[اهل بیت]] دیده می‌شود که [[رهبری]] آنان با [[امامان]] [[معصوم]] بوده است، هم شیعۀ [[آل ابو سفیان]] (در سخن [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]]) و شیعۀ [[بنی امیّه]] که به [[پیروان]] [[معاویه]] و [[یزید]] و خلفای [[اموی]] گفته می‌شد و این نشانۀ [[تعارض]] [[فکری]] و [[اختلاف]] مبنایی این دو [[خاندان]] و دو جریان است. [[تشیّع]]، غیر از مسألۀ [[امامت]] و [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[امامان]]، در مسائل دیگر [[اعتقادی]]، [[فکری]]، [[فقهی]] هم شاخص‌های دیگری دارد و فرقه‌های متعدّد [[شیعی]] ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون [[توحید]]، [[قرآن]]، [[غلو]]، [[تشبیه]] و تجسیم، [[بداء]]، [[عدل الهی]]، [[عصمت]] [[انبیا]]، [[تقیه]]، [[راه تعیین امام]]، راه [[استنباط]] [[احکام شرع]]، [[جایگاه]] [[عقل]] و [[اجماع]]، [[اجتهاد]]، تخطئه و تصویب، اصول عملی در [[فقه]]، در [[شناخت]] [[تشیّع]] باید مورد توجّه قرار گیرد و به کتاب‌های مبسوط‌تر مراجعه شود.<ref> از جمله در شناخت تشیّع، ر. ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی</ref> [[علامه طباطبایی]] فشرده‌ای از [[اعتقادات]] [[اسلامی]] از نظر شیعۀ [[دوازده امامی]] را در مباحث [[خداشناسی]]، ذات و [[صفات خدا]]، [[قضا و قدر]] و [[جبر و اختیار]]، [[پیغمبرشناسی]]، [[هدایت]] عمومی و خصوصی، [[نبوت]]، [[عصمت]]، [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] و [[قرآن]]، [[معادشناسی]]، [[روح]] و [[حقیقت]] [[مرگ]]، [[عالم برزخ]] و [[قیامت]]، [[امام‌شناسی]]، فرق [[امام]] و [[نبی]] و [[مهدویت]] آورده است.<ref>شیعه در اسلام، ص ۶۷ تا ۱۵۰</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۶۳تا۱۶۶.</ref>
* [[تحزّب]] و شکل‌گیری [[اجتماعی]] [[سیاسی]] [[شیعه]]، عمدتا در زمان [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} سامان یافت و پس از [[شهادت]] [[امام علی]]، بر گرد [[امام حسن]]{{ع}} جمع شده با او [[بیعت]] کردند. پس از [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}} بر محور [[امامت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} گرد آمدند و از او می‌خواستند که با [[معاویه]] بجنگد. این [[اعتقاد]] نسبت به [[امامان]] [[معصوم]] در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت<ref>به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، [[شیعه]] گفته می‌شود، چون [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را قبول دارند</ref> و [[شیعه]] به عنوان گروهی که [[خلافت]] [[امویان]] و [[عباسیان]] را قبول نداشتند و به [[امامت]] [[ائمه]] پای‌بند بودند به رافضیان نامیده شدند. این [[لقب]]، گرچه به عنوان یک توهین به کار می‌رفت، ولی [[افتخار]] [[شیعه]] آن بود که [[حکومت]] خلفای [[جائر]] و [[غاصب]] را ردّ می‌کرد و قبول نداشت. اصطلاح [[شیعه]] به عنوان [[پیروان]]، نسبت به [[مخالفان]] هم (با توجّه به معنای لغوی [[شیعه]]) اطلاق می‌شد و در متون [[تاریخی]] و [[روایات]]، هم شیعۀ [[اهل بیت]] دیده می‌شود که [[رهبری]] آنان با [[امامان]] [[معصوم]] بوده است، هم شیعۀ [[آل ابو سفیان]] (در سخن [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]]) و شیعۀ [[بنی امیّه]] که به [[پیروان]] [[معاویه]] و [[یزید]] و خلفای [[اموی]] گفته می‌شد و این نشانۀ [[تعارض]] [[فکری]] و [[اختلاف]] مبنایی این دو [[خاندان]] و دو جریان است. [[تشیّع]]، غیر از مسألۀ [[امامت]] و [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[امامان]]، در مسائل دیگر [[اعتقادی]]، [[فکری]]، [[فقهی]] هم شاخص‌های دیگری دارد و فرقه‌های متعدّد [[شیعی]] ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون [[توحید]]، [[قرآن]]، [[غلو]]، [[تشبیه]] و تجسیم، [[بداء]]، [[عدل الهی]]، [[عصمت]] [[انبیا]]، [[تقیه]]، [[راه تعیین امام]]، راه [[استنباط]] [[احکام شرع]]، [[جایگاه]] [[عقل]] و [[اجماع]]، [[اجتهاد]]، تخطئه و تصویب، اصول عملی در [[فقه]]، در [[شناخت]] [[تشیّع]] باید مورد توجّه قرار گیرد و به کتاب‌های مبسوط‌تر مراجعه شود.<ref> از جمله در شناخت تشیّع، ر. ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی</ref> [[علامه طباطبایی]] فشرده‌ای از [[اعتقادات]] [[اسلامی]] از نظر شیعۀ [[دوازده امامی]] را در مباحث [[خداشناسی]]، ذات و [[صفات خدا]]، [[قضا و قدر]] و [[جبر و اختیار]]، [[پیغمبرشناسی]]، [[هدایت]] عمومی و خصوصی، [[نبوت]]، [[عصمت]]، [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] و [[قرآن]]، [[معادشناسی]]، [[روح]] و [[حقیقت]] [[مرگ]]، [[عالم برزخ]] و [[قیامت]]، [[امام‌شناسی]]، فرق [[امام]] و [[نبی]] و [[مهدویت]] آورده است.<ref>شیعه در اسلام، ص ۶۷ تا ۱۵۰</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۶۳تا۱۶۶.</ref>

نسخهٔ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۵۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تشیع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تشیع: از ریشۀ شیعه است. شیعه به معنای گروه و جمعیت، گروه پیرو، هواداران و پیروان است.

مقدمه

تاریخچه تشیّع

پیامبر(ص) و تشیّع

فِرَق شیعه

جستارهای وابسته

منابع

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  2. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  4. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صحیفۀ نور، ج ۲۱ ص ۱۷۱
  2. صحیفۀ نور، ج ۴ ص ۲۲
  3. شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۵
  4. ر. ک: بحار الأنوار، ج ۶۸. از جمله: هذا و شیعته هم الفائزون (بحار الأنوار، ج ۷ ص ۱۷۸)
  5. تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴
  6. الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹
  7. به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، شیعه گفته می‌شود، چون امام علی و امام حسن و امام حسین(ع) را قبول دارند
  8. از جمله در شناخت تشیّع، ر. ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی
  9. شیعه در اسلام، ص ۶۷ تا ۱۵۰
  10. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۶۳تا۱۶۶.
  11. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۴.
  12. مروج الذهب مسعودی.
  13. خطط شام، ج۶، ص۲۴۶.
  14. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۲۹-۱۳۰.
  15. «بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
  16. صواعق محرقه، فصل اوّل، باب ۱۱.
  17. المقالات و الفرق، ص۱۵.
  18. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۳۰-۱۳۱.
  19. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.
  20. ر.ک: دائرة المعارف تشیع‌، ۴/ ۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۹۴/ ۸۷.
  21. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.