امام صادق علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۸۲: خط ۸۲:
*[[انحراف]] [[دینی]]، از [[انحراف]] [[سیاسی]] خطرسازتر بود. در روزگار امام صادق{{ع}} فرقه‌ها و نحله‌های [[فقهی]] و [[کلامی]] جدیدی سر بر آوردند و در قلمرو [[اندیشه]] [[جامعه اسلامی]] جولان دادند و [[بدعت‌ها]] نهادند و کژی‌ها آفریدند<ref>فرهتگ فرق اسلامی‌، پانزده و سی و هشت.</ref>. امام صادق{{ع}} با این دو گونه [[انحراف]] به [[مبارزه]] برخاست. [[امام]]{{ع}} در مواجهه با [[حکومت]] و تغییر و تحول آن نه راه تأیید در پیش گرفت و نه مقابله مستقیم. در روایتی از آن [[امام همام]]{{ع}} آمده است: "هر کس نام خویش را در دفتر [[فرزندان]] سابع [عباسیان‌] بنویسد، [[خداوند]] به [[روز قیامت]]، او را به صورت خوک بر می‌انگیزد"<ref>وسائل الشیعة، ۱۲/ ۱۳۰.</ref>. امام صادق{{ع}} راه [[مبارزه]] مستقیم را نیز برنگزید؛ زیرا [[مسلمانان]] آماده قبول [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} و [[دفاع]] از آنان نبودند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 111.</ref>.
*[[انحراف]] [[دینی]]، از [[انحراف]] [[سیاسی]] خطرسازتر بود. در روزگار امام صادق{{ع}} فرقه‌ها و نحله‌های [[فقهی]] و [[کلامی]] جدیدی سر بر آوردند و در قلمرو [[اندیشه]] [[جامعه اسلامی]] جولان دادند و [[بدعت‌ها]] نهادند و کژی‌ها آفریدند<ref>فرهتگ فرق اسلامی‌، پانزده و سی و هشت.</ref>. امام صادق{{ع}} با این دو گونه [[انحراف]] به [[مبارزه]] برخاست. [[امام]]{{ع}} در مواجهه با [[حکومت]] و تغییر و تحول آن نه راه تأیید در پیش گرفت و نه مقابله مستقیم. در روایتی از آن [[امام همام]]{{ع}} آمده است: "هر کس نام خویش را در دفتر [[فرزندان]] سابع [عباسیان‌] بنویسد، [[خداوند]] به [[روز قیامت]]، او را به صورت خوک بر می‌انگیزد"<ref>وسائل الشیعة، ۱۲/ ۱۳۰.</ref>. امام صادق{{ع}} راه [[مبارزه]] مستقیم را نیز برنگزید؛ زیرا [[مسلمانان]] آماده قبول [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} و [[دفاع]] از آنان نبودند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 111.</ref>.
*روایاتی در دست‌اند که [[گواهی]] می‌دهند شمار [[شیعیان راستین]] و [[جان]] بر کف بسی‌ اندک بوده و [[امام]]{{ع}} به هیچ روی از نیروی [[نظامی]] لازم برای [[قیام]] برخوردار نبوده است<ref>ر.ک: اصول کافی‌، ۲/ ۲۴۳.</ref>.[[راهبرد]] امام صادق{{ع}} برای مواجهه با چنین وضعیتی، راه‌اندازی [[نهضت]] [[فکری]] و [[علمی]] بود. این [[نهضت]] در روزگار [[امام باقر]]{{ع}} آغاز گشت و به دست امام صادق{{ع}} به اوج رسید. امام صادق{{ع}} میان توده‌های [[مردم]] نفوذ کرد و پایگاه‌هایی برای نشر آموزه‌های بنیادی [[اسلام]] آفرید و بدین‌سان، هزاران [[اندیشمند]] [[شیعی]] [[تربیت]] یافتند و هریک سفیری گشتند برای [[تبلیغ]] [[تعالیم]] [[شیعی]]؛ کسانی همانند [[هشام بن حکم]]، [[مؤمن طاق]]، [[محمد بن مسلم]]، [[زرارة بن اعین]] و [[جابر بن حیان]]<ref>الصواعق المحرقة، ۱۲۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 112.</ref>.
*روایاتی در دست‌اند که [[گواهی]] می‌دهند شمار [[شیعیان راستین]] و [[جان]] بر کف بسی‌ اندک بوده و [[امام]]{{ع}} به هیچ روی از نیروی [[نظامی]] لازم برای [[قیام]] برخوردار نبوده است<ref>ر.ک: اصول کافی‌، ۲/ ۲۴۳.</ref>.[[راهبرد]] امام صادق{{ع}} برای مواجهه با چنین وضعیتی، راه‌اندازی [[نهضت]] [[فکری]] و [[علمی]] بود. این [[نهضت]] در روزگار [[امام باقر]]{{ع}} آغاز گشت و به دست امام صادق{{ع}} به اوج رسید. امام صادق{{ع}} میان توده‌های [[مردم]] نفوذ کرد و پایگاه‌هایی برای نشر آموزه‌های بنیادی [[اسلام]] آفرید و بدین‌سان، هزاران [[اندیشمند]] [[شیعی]] [[تربیت]] یافتند و هریک سفیری گشتند برای [[تبلیغ]] [[تعالیم]] [[شیعی]]؛ کسانی همانند [[هشام بن حکم]]، [[مؤمن طاق]]، [[محمد بن مسلم]]، [[زرارة بن اعین]] و [[جابر بن حیان]]<ref>الصواعق المحرقة، ۱۲۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 112.</ref>.
*تأثیر کوشش‌های امام صادق{{ع}} در [[نشر تعالیم]] [[شیعی]] چنان است که [[فقه]] [[شیعی]] را "[[جعفری]]" نامیده‌اند. [[امام]]{{ع}} افزون بر اینکه شاگردانی برای پاسخ به شبهه‌های گروه‌هایی همانند [[غلات]]، زندیقان و [[اهل رأی]] پرورانید، خود نیز با [[مناظره]] و مباحثه رو در رو، کژی‌ها و گمراهی‌های آنها را [[آشکار]] می‌ساخت<ref>پیشوایان ما، ۱۹۱.</ref>.
*تأثیر کوشش‌های امام صادق{{ع}} در [[نشر تعالیم]] [[شیعی]] چنان است که [[فقه]] [[شیعی]] را "[[جعفری]]" نامیده‌اند. [[امام]]{{ع}} افزون بر اینکه شاگردانی برای پاسخ به شبهه‌های گروه‌هایی همانند [[غلات]]، زندیقان و [[اهل رأی]] پرورانید، خود نیز با [[مناظره]] و مباحثه رو در رو، کژی‌ها و گمراهی‌های آنها را آشکار می‌ساخت<ref>پیشوایان ما، ۱۹۱.</ref>.


==[[شهادت]]==
==[[شهادت]]==
خط ۹۰: خط ۹۰:
*[[انقلاب]] [[فرهنگی]] که [[امام باقر]]{{ع}} شروع کرده بود، در دوران [[امامت]] [[حضرت صادق]]{{ع}} به اوج خود رسید. درگیری و [[کشمکش]] موجود بین قدرت‌های [[حاکم]]، فرصتی طلایی در [[اختیار]] [[امام]] قرار داد تا [[دانشگاه]] [[عظیم]] و حوزه [[علمی]] بی‌نظیری پی افکند که در آن بیش از چهار هزار عالم [[فرهیخته]] [[تربیت]] شوند.
*[[انقلاب]] [[فرهنگی]] که [[امام باقر]]{{ع}} شروع کرده بود، در دوران [[امامت]] [[حضرت صادق]]{{ع}} به اوج خود رسید. درگیری و [[کشمکش]] موجود بین قدرت‌های [[حاکم]]، فرصتی طلایی در [[اختیار]] [[امام]] قرار داد تا [[دانشگاه]] [[عظیم]] و حوزه [[علمی]] بی‌نظیری پی افکند که در آن بیش از چهار هزار عالم [[فرهیخته]] [[تربیت]] شوند.
*[[امام]]{{ع}} در شاخه‌های گوناگون [[معارف]] بشری شاگردانی [[تربیت]] کرد که هر یک به [[تنهایی]] با هزاران دانشمند [[برابری]] میکردند و در شاخه تخصصی خود پهلوانان [[علمی]] را به زانو در می‌آورند. کدام [[مکتب]] [[قادر]] است شاگردی همچون [[هشام بن حکم]] تحویل [[جامعه بشری]] دهد؟ شاگردی که در [[دوران جوانی]] علمای بزرگ و متکلّمان با تجربه را [[شکست]] داد و آنان را در مناظرات [[علمی]] محکوم کرد. تا این دوره چهارچوب کلّی [[معارف اسلامی]] موجود بود؛ امّا بیان تفصیلی آن و تفکیک شاخه‌های مختلف [[امام صادق]]{{ع}} این کار بزرگ را انجام داد و از آن پس مرزهای [[فقه]] [[اسلام]]، [[حکمت]]، [[تفسیر]] و [[علوم قرآنی]]، [[عقاید]] و [[کلام]] [[ادبیات]] و [[علوم]] لفظی، [[عرفان]] و [[علوم]] [[باطنی]] و حتّی [[علوم تجربی]] کاملاً مشخص شد؛ طوری که برای هیچ [[پژوهشگری]] [[فهم]] این [[علوم]] مختلف دشوار نیست، خلاصه چهارچوب کلّی و [[اصول اسلام]] در این دوره، تفصیل یافت و مدوّن شد و از این پس تمام [[معارف اسلامی]] (کلّیات و تفاصیل اصول و [[فروع]] آن) در [[اختیار]] [[جامعه بشری]] قرار گرفت. تلاش [[امام صادق]]{{ع}} در معرّفی [[اسلام ناب]] به حدّی رسید که [[مذهب]] [[تشیّع]] - که [[پیامبر]] خود مؤسس آن بود - به [[مذهب جعفری]] [[شهرت]] یافت، پس می‌توان گفت که [[امام صادق]]{{ع}} نسبت به [[حفظ]] [[حقیقت اسلام]] [[حقّ]] [[حیات]] دارد. هر چند [[نهضت]] [[فرهنگی]] در اولویّت برنامه‌های [[حضرت]] قرار داشت، امّا معنی این سخن آن نیست که [[امام]] از سایر [[جبهه‌ها]] [[غفلت]] کرده باشد. [[خیر]]! او [[مبارزات سیاسی]] و مقابله با هیئت حاکمه را نیز از محورهای فعالیّت خود قرار داد، مزاحمت‌های گاه و بی‌گاه [[منصور دوانیقی]] و فراخوانی [[حضرت]] و [[تهدید]] به [[قتل]] او به طور مکرّر حاکی از برخورد [[سیاسی]] [[امام]] با [[حکّام]] [[جور]] است که سرانجام نیز به [[شهادت]] او توسّط [[منصور]] منجر شد. در [[مبارزه]] با [[حکّام]] تا جایی پیش رفت که به [[پیروان]] خود فرمود: "به آنان ([[حکّام]] [[منحرف]]) در ساختن [[مسجد]] [[یاری]] نکنید". از طرفی مقابله عملی با بعضی فرقه‌های [[منحرف]] همچون صوفی‌گری نیز به دنبال اقدامات [[امام باقر]] در برنامه [[امام صادق]]{{ع}} بود. [[امام باقر]]{{ع}} افرادی همچون [[محمّد منکدر]] را متوجّه [[اشتباه]] خود کرد و [[امام صادق]]{{ع}} افرادی همانند [[سفیان ثوری]] را و در یک جمله [[امام]]{{ع}} [[اسوه]] و الگوی یک [[مسلمان]] واقعی در [[جامعه]] بود.
*[[امام]]{{ع}} در شاخه‌های گوناگون [[معارف]] بشری شاگردانی [[تربیت]] کرد که هر یک به [[تنهایی]] با هزاران دانشمند [[برابری]] میکردند و در شاخه تخصصی خود پهلوانان [[علمی]] را به زانو در می‌آورند. کدام [[مکتب]] [[قادر]] است شاگردی همچون [[هشام بن حکم]] تحویل [[جامعه بشری]] دهد؟ شاگردی که در [[دوران جوانی]] علمای بزرگ و متکلّمان با تجربه را [[شکست]] داد و آنان را در مناظرات [[علمی]] محکوم کرد. تا این دوره چهارچوب کلّی [[معارف اسلامی]] موجود بود؛ امّا بیان تفصیلی آن و تفکیک شاخه‌های مختلف [[امام صادق]]{{ع}} این کار بزرگ را انجام داد و از آن پس مرزهای [[فقه]] [[اسلام]]، [[حکمت]]، [[تفسیر]] و [[علوم قرآنی]]، [[عقاید]] و [[کلام]] [[ادبیات]] و [[علوم]] لفظی، [[عرفان]] و [[علوم]] [[باطنی]] و حتّی [[علوم تجربی]] کاملاً مشخص شد؛ طوری که برای هیچ [[پژوهشگری]] [[فهم]] این [[علوم]] مختلف دشوار نیست، خلاصه چهارچوب کلّی و [[اصول اسلام]] در این دوره، تفصیل یافت و مدوّن شد و از این پس تمام [[معارف اسلامی]] (کلّیات و تفاصیل اصول و [[فروع]] آن) در [[اختیار]] [[جامعه بشری]] قرار گرفت. تلاش [[امام صادق]]{{ع}} در معرّفی [[اسلام ناب]] به حدّی رسید که [[مذهب]] [[تشیّع]] - که [[پیامبر]] خود مؤسس آن بود - به [[مذهب جعفری]] [[شهرت]] یافت، پس می‌توان گفت که [[امام صادق]]{{ع}} نسبت به [[حفظ]] [[حقیقت اسلام]] [[حقّ]] [[حیات]] دارد. هر چند [[نهضت]] [[فرهنگی]] در اولویّت برنامه‌های [[حضرت]] قرار داشت، امّا معنی این سخن آن نیست که [[امام]] از سایر [[جبهه‌ها]] [[غفلت]] کرده باشد. [[خیر]]! او [[مبارزات سیاسی]] و مقابله با هیئت حاکمه را نیز از محورهای فعالیّت خود قرار داد، مزاحمت‌های گاه و بی‌گاه [[منصور دوانیقی]] و فراخوانی [[حضرت]] و [[تهدید]] به [[قتل]] او به طور مکرّر حاکی از برخورد [[سیاسی]] [[امام]] با [[حکّام]] [[جور]] است که سرانجام نیز به [[شهادت]] او توسّط [[منصور]] منجر شد. در [[مبارزه]] با [[حکّام]] تا جایی پیش رفت که به [[پیروان]] خود فرمود: "به آنان ([[حکّام]] [[منحرف]]) در ساختن [[مسجد]] [[یاری]] نکنید". از طرفی مقابله عملی با بعضی فرقه‌های [[منحرف]] همچون صوفی‌گری نیز به دنبال اقدامات [[امام باقر]] در برنامه [[امام صادق]]{{ع}} بود. [[امام باقر]]{{ع}} افرادی همچون [[محمّد منکدر]] را متوجّه [[اشتباه]] خود کرد و [[امام صادق]]{{ع}} افرادی همانند [[سفیان ثوری]] را و در یک جمله [[امام]]{{ع}} [[اسوه]] و الگوی یک [[مسلمان]] واقعی در [[جامعه]] بود.
*[[حضرت]]{{ع}} نه تنها در دوران [[حیات]]، [[مکتب اسلام]] را به طور کلّی بیمه کرد که توطئه‌های [[دشمن]] در جهت ضربه زدن به جریان [[امامت]] را برای بعد از [[مرگ]] خود نیز خنثی نمود. [[منصور دوانیقی]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت: به عنوان [[تعزیت]] و تسلیت‌گویی به منزل [[امام صادق]]{{ع}} برو، وصیت‌نامه [[حضرت]] را بخواه و هر کسی را که [[وصیّ]] قرار داده بود فی‌المجلس گردن بزن تا مسئله [[امامت]] برای همیشه از بین برود. [[حاکم]] پس از گشودن وصیّت‌نامه دید [[امام]]{{ع}} پنج نفر را [[وصیّ]] خود مقرّر فرموده است؛ [[منصور]]، [[حاکم]] [[مدینه]]، [[عبدالله افطح]] ([[فرزند]] بزرگ‌تر [[حضرت]]) [[ام‌حبیبه]] و [[موسی بن جعفر]]{{ع}}. [[حضرت]] با [[آموزش]] [[شیوه]] [[تقیّه]] و [[پنهان‌کاری]] به [[اصحاب]] خود از وارد شدن ضربه مهلک بر [[نهضت]] جلوگیری می‌کرد. به [[معلی بن خنیس]] سفارش کرد: "ای معلی! [[امر]] ما را پنهان [[دار]] و هرگز [[آشکار]] مکن"<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۵.</ref>. اگر اخلال بعضی از [[یاران]] او، در افشای [[اسرار]] نبود و مطالبی را که نمی‌بایست فاش شود، پنهان نگاه می‌داشتند، چیزی نمانده بود که تلاش‌های [[امام]] در جهت [[اصلاح]] کلّی [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[جامعه]] به نتیجه برسد.
*[[حضرت]]{{ع}} نه تنها در دوران [[حیات]]، [[مکتب اسلام]] را به طور کلّی بیمه کرد که توطئه‌های [[دشمن]] در جهت ضربه زدن به جریان [[امامت]] را برای بعد از [[مرگ]] خود نیز خنثی نمود. [[منصور دوانیقی]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت: به عنوان [[تعزیت]] و تسلیت‌گویی به منزل [[امام صادق]]{{ع}} برو، وصیت‌نامه [[حضرت]] را بخواه و هر کسی را که [[وصیّ]] قرار داده بود فی‌المجلس گردن بزن تا مسئله [[امامت]] برای همیشه از بین برود. [[حاکم]] پس از گشودن وصیّت‌نامه دید [[امام]]{{ع}} پنج نفر را [[وصیّ]] خود مقرّر فرموده است؛ [[منصور]]، [[حاکم]] [[مدینه]]، [[عبدالله افطح]] ([[فرزند]] بزرگ‌تر [[حضرت]]) [[ام‌حبیبه]] و [[موسی بن جعفر]]{{ع}}. [[حضرت]] با [[آموزش]] [[شیوه]] [[تقیّه]] و [[پنهان‌کاری]] به [[اصحاب]] خود از وارد شدن ضربه مهلک بر [[نهضت]] جلوگیری می‌کرد. به [[معلی بن خنیس]] سفارش کرد: "ای معلی! [[امر]] ما را پنهان [[دار]] و هرگز آشکار مکن"<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۵.</ref>. اگر اخلال بعضی از [[یاران]] او، در افشای [[اسرار]] نبود و مطالبی را که نمی‌بایست فاش شود، پنهان نگاه می‌داشتند، چیزی نمانده بود که تلاش‌های [[امام]] در جهت [[اصلاح]] کلّی [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[جامعه]] به نتیجه برسد.
*[[امام]] جنبش‌های انقلابی [[علویان]] را [[تأیید]] می‌کرد. وی درباره [[زید بن علی]] - که در زمان او [[قیام]] کرد- فرمود: "خداوند عمویم [[زید]] را [[رحمت]] کند! [[مردم]] را به سوی [[الرضا]] من [[آل]] [[محمّد]] [[دعوت]] می‌کرد و اگر [[پیروز]] می‌شد، به [[عهد]] خود در پیشگاه خود [[وفا]] می‌کرد"<ref>اعیان الشیعه، ج۲۳، ص۷۳.</ref>. در عین حال وارد جنبش‌های نظامی زمان خود از قبیل جنبش [[ابوسلمه خلال]] و [[ابومسلم خراسانی]] نشد و پیشنهاد آنان را رد کرد؛ زیرا [[خلوص]] لازم و ویژگی‌های [[قیام]] [[اسلامی]] در این حرکت‌ها نبود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۰-۱۴۲.</ref>.
*[[امام]] جنبش‌های انقلابی [[علویان]] را [[تأیید]] می‌کرد. وی درباره [[زید بن علی]] - که در زمان او [[قیام]] کرد- فرمود: "خداوند عمویم [[زید]] را [[رحمت]] کند! [[مردم]] را به سوی [[الرضا]] من [[آل]] [[محمّد]] [[دعوت]] می‌کرد و اگر [[پیروز]] می‌شد، به [[عهد]] خود در پیشگاه خود [[وفا]] می‌کرد"<ref>اعیان الشیعه، ج۲۳، ص۷۳.</ref>. در عین حال وارد جنبش‌های نظامی زمان خود از قبیل جنبش [[ابوسلمه خلال]] و [[ابومسلم خراسانی]] نشد و پیشنهاد آنان را رد کرد؛ زیرا [[خلوص]] لازم و ویژگی‌های [[قیام]] [[اسلامی]] در این حرکت‌ها نبود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۰-۱۴۲.</ref>.



نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۱


امام جعفر صادق(ع)
پرونده:ائمه بقیع.jpg
قبرستان بقیع، مزار ائمه بقیع
نقشامام ششم شیعیان
ناممحمد بن علی
کنیهابوعبدالله
زادروز۱۷ ربیع الاول، سال ۸۳ ق
زادگاهمدینه
مدت امامت۳۴ سال (۱۱۴-۱۴۸ ق)
شهادت۲۵ شوال، ۱۴۸ ق
مدفنبقیع، مدینه
محل زندگیمدینه
لقب(ها)صادق • صابر • فاضل
پدرامام باقر علیه السلام
مادرام فروه
همسر(ان)حمیده همسر امام صادقدختر حسین بن علی بن حسین
فرزند(ان)امام کاظم (علیه السلام) و ...
طول عمر۶۵ سال


متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام صادق" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام صادق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مقدمه

فضائل و مناقب

  • امام صادق(ع) بر بلندترین قله‌های صدق و اخلاص جای داشت و همگان، او را به صفات نیک و والا ستوده‌اند. برخی از صفات آن امام همام(ع) عبارت‌اند از:
  1. عبادت: از مالک بن انس روایت است "جعفر بن محمد پیوسته یا به روزه بود و یا به نماز و در ذکر خدا"[۲۰].
  2. تسلیم و رضا: نقل کرده‌اند که چون فرزندش از دنیا رفت، فرمود "ما اهل بیت، چون مصیبتی رقم می‌خورد، پیش از آن نگران می‌شویم؛ ولی چون قضای الهی پیش می‌آید، بدان رضا می‌دهیم و تسلیم امر خدا می‌شویم"[۲۱].
  3. دانش: امام صادق(ع) همانند پدر گرامی‌اش، سرآمد دانشمندان روزگار بود. از او نقل است: "هر چه می‌خواهید از من بپرسید پیش از آنکه از دستم دهید"[۲۲].
  4. یاری مستمندان: از هشام بن سالم روایت است که آن امام همام(ع) شبانگاهان سراغ مستمندان می‌رفت و آنان را اطعام می‌کرد و نیازهای مالی‌شان را بر می‌آورد[۲۳][۲۴].

امامت

روزگار امامت

شهادت

دوران امامت امام جعفر صادق(ع)

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۹-۷۰.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۲۷؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۰.
  3. بخاری، محمد بن اسماعیل، تاریخ الکبیر، ج۲، ص۱۸۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۶۹۱.
  4. نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
  5. نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲.
  6. لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸.
  7. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
  8. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
  9. ر.ک: اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۶۹۱.
  10. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
  11. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
  12. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۱۰.
  14. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۶۷- ۲۷۱؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۹۵۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۱۷.
  15. «مَا أَنْتَ مِنْ رِجَالِي وَ لاَ الزَّمَانُ زَمَانِي»؛ شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج۱، ص۱۵۳؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۶۱؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۳- ۲۵۴.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۱؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۵۰۲؛ مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۴۳.
  17. لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹.
  18. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰.
  19. فرهنگ شیعه، ص 109-110.
  20. علل الشرایع‌، ۲۳۵.
  21. بحارالانوار، ۴۷/ ۴۹.
  22. اعیان الشیعه‌، ۹/ ۱/ ۶۶۱.
  23. الفروع من الکافی‌، ۴/ ۸.
  24. فرهنگ شیعه، ص 110.
  25. منتهی الآمال، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.
  26. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۴-۱۰۵.
  27. کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۷۵.
  28. بحارالانوار، ۴۷/ ۹.
  29. بحارالانوار، ۴۷/ ۱۵.
  30. فرهنگ شیعه، ص 110.
  31. فرهنگ شیعه، ص 110.
  32. اعلام الوری‌، ۲۶۶.
  33. فرهنگ شیعه، ص 111.
  34. ر.ک: ناسخ التواریخ‌، جلد ۷ و ۸.
  35. فرهتگ فرق اسلامی‌، پانزده و سی و هشت.
  36. وسائل الشیعة، ۱۲/ ۱۳۰.
  37. فرهنگ شیعه، ص 111.
  38. ر.ک: اصول کافی‌، ۲/ ۲۴۳.
  39. الصواعق المحرقة، ۱۲۰.
  40. فرهنگ شیعه، ص 112.
  41. پیشوایان ما، ۱۹۱.
  42. کشف الغمة، ۲/ ۴۲۰.
  43. مناقب آل ابی‌طالب‌، ۴/ ۳۰۲.
  44. فرهنگ شیعه، ص۱۱۲.
  45. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۵.
  46. اعیان الشیعه، ج۲۳، ص۷۳.
  47. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۴۰-۱۴۲.