عثمان بن عفان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت')
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
* عثمان بن عفان از [[قبیله قریش]]، تیره [[اموی]]، جزو اولین گروندگان به [[دین اسلام]] و در زمره [[مهاجرین]] به [[سرزمین]] [[حبشه]] است. [[عثمان]] با [[رقیه]]، [[فرزند پیامبر]] اکرم{{صل}} و پس از [[وفات]] او در سال دوم [[هجرت]] با [[ام‌کلثوم]]، [[فرزند]] دیگر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ازدواج]] کرد. از این‌رو [[لقب]] "ذوالنورین" به او دادند. [[کنیه]] او "[[ابوعبدالله]]" است. [[عثمان]] فردی متمول بود که از [[مال]] خود در راه پیش‌برد [[اسلام]] مایه می‌گذاشت، اما از وی [[مجاهدت]] خاصی در میدان [[نبرد]] گزارش نشده است. نقطه عطف اقدام‌های او در زمان [[پیامبر]]{{صل}} مربوط به سال [[ششم هجری]] در جریان [[صلح حدیبیه]] است. [[پیامبر]] در آن سال آهنگ [[حج]] کرده بود. از این‌رو در نزدیکی [[مکه]] از حرکت بازایستاد و [[عثمان]] را، به‌دلیل اعتباری که در [[شهر]] [[مکه]] داشت، همراه خانواده‌اش به‌عنوان پیام‌رسان [[پیامبر]] مبنی بر اینکه ایشان قصد [[جنگ]] ندارند، نزد مکیان فرستاد. [[مشرکان]] از بازگشت آنها برای چند روز جلوگیری کردند و در نتیجه این [[گمان]] [[قوت]] گرفت که او کشته شده است. در آن حال [[پیامبر]] برای [[جنگ]] با [[مشرکان]] [[پیمان]] بست و در آن [[پیمان]] یک دست خود را از جانب [[عثمان]] روی دست دیگر گذاشت. این امر را از افتخارات او می‌شمرند.
* عثمان بن عفان از [[قبیله قریش]]، تیره [[اموی]]، جزو اولین گروندگان به [[دین اسلام]] و در زمره [[مهاجرین]] به [[سرزمین]] [[حبشه]] است. [[عثمان]] با [[رقیه]]، [[فرزند پیامبر]] اکرم{{صل}} و پس از [[وفات]] او در سال دوم [[هجرت]] با [[ام‌کلثوم]]، [[فرزند]] دیگر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ازدواج]] کرد. از این‌رو [[لقب]] "ذوالنورین" به او دادند. [[کنیه]] او "[[ابوعبدالله]]" است. [[عثمان]] فردی متمول بود که از [[مال]] خود در راه پیش‌برد [[اسلام]] مایه می‌گذاشت، اما از وی [[مجاهدت]] خاصی در میدان [[نبرد]] گزارش نشده است. نقطه عطف اقدام‌های او در زمان [[پیامبر]]{{صل}} مربوط به سال [[ششم هجری]] در جریان [[صلح حدیبیه]] است. [[پیامبر]] در آن سال آهنگ [[حج]] کرده بود. از این‌رو در نزدیکی [[مکه]] از حرکت بازایستاد و [[عثمان]] را، به‌دلیل اعتباری که در [[شهر]] [[مکه]] داشت، همراه خانواده‌اش به‌عنوان پیام‌رسان [[پیامبر]] مبنی بر اینکه ایشان قصد [[جنگ]] ندارند، نزد مکیان فرستاد. [[مشرکان]] از بازگشت آنها برای چند روز جلوگیری کردند و در نتیجه این [[گمان]] قوت گرفت که او کشته شده است. در آن حال [[پیامبر]] برای [[جنگ]] با [[مشرکان]] [[پیمان]] بست و در آن [[پیمان]] یک دست خود را از جانب [[عثمان]] روی دست دیگر گذاشت. این امر را از افتخارات او می‌شمرند.
* [[عثمان]] در زمان [[خلیفه اول]] بیشتر به پیشه اصلی خود، [[تجارت]]، مشغول بود. اما در عین حال در شمار کاتبان [[خلیفه]] نیز به‌شمار می‌آمد، به‌گونه‌ای که متن [[تعیین]] [[جانشین]] [[خلیفه اول]] با دست‌خط او و امضای [[خلیفه]] به تثبیت رسید. او به‌عنوان یکی از اعضای [[شورای شش نفره]] برای [[تعیین]] [[جانشین]] [[خلیفه دوم]] [[انتخاب]] شد. در این [[شورا]] [[حق]] مسلم [[امام علی]]{{ع}} زیر پا گذاشته شد و در نهایت [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید. [[امام]]{{ع}} ضمن تأکید بر [[حق]] و صلاحیت خود بر [[حکومت]] و ستمی که بر ایشان رفت، بیان داشت تا زمانی‌که [[امنیت]] [[مسلمانان]] برقرار باشد، [[صبر]] خواهد کرد<ref>{{متن حدیث|لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَيْرِي؛ وَ وَاللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَيَّ خَاصَّةً، الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِكَ وَ فَضْلِهِ، وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِهِ}}؛ نک: نهج البلاغه، خطبه ۷۴</ref>.
* [[عثمان]] در زمان [[خلیفه اول]] بیشتر به پیشه اصلی خود، [[تجارت]]، مشغول بود. اما در عین حال در شمار کاتبان [[خلیفه]] نیز به‌شمار می‌آمد، به‌گونه‌ای که متن [[تعیین]] [[جانشین]] [[خلیفه اول]] با دست‌خط او و امضای [[خلیفه]] به تثبیت رسید. او به‌عنوان یکی از اعضای [[شورای شش نفره]] برای [[تعیین]] [[جانشین]] [[خلیفه دوم]] [[انتخاب]] شد. در این [[شورا]] [[حق]] مسلم [[امام علی]]{{ع}} زیر پا گذاشته شد و در نهایت [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید. [[امام]]{{ع}} ضمن تأکید بر [[حق]] و صلاحیت خود بر [[حکومت]] و ستمی که بر ایشان رفت، بیان داشت تا زمانی‌که [[امنیت]] [[مسلمانان]] برقرار باشد، [[صبر]] خواهد کرد<ref>{{متن حدیث|لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَيْرِي؛ وَ وَاللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَيَّ خَاصَّةً، الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِكَ وَ فَضْلِهِ، وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِهِ}}؛ نک: نهج البلاغه، خطبه ۷۴</ref>.
* [[خلافت عثمان]] در [[محرم]] [[سال]] ۲۴ [[هجری]] آغاز شد. در اوایل [[خلافت عثمان]]، برخی [[شورش‌ها]] در سرزمین‌های تازه‌مسلمان شکل گرفته بود، اما در نهایت [[مسلمانان]] موفق به کنترل اوضاع و ادامه [[فتوحات]] شدند و دامنه [[دولت اسلامی]] را گسترش دادند. در زمان [[عثمان]] و زیر نظر او، در رأس هیئتی، [[قرآن کریم]] جمع و تدوین شد و او از [[صحابه]] و [[حافظان قرآن]] در مورد صحیح بودن [[مصحف]] [[شهادت]] گرفت. این [[مصحف]] را "[[مصحف]] [[امام]]" می‌نامند، زیرا چند نسخه از روی آن تهیه و به‌عنوان الگوی [[قرائت صحیح]] به شهرهای مهم [[اسلامی]] ارسال شد.
* [[خلافت عثمان]] در [[محرم]] [[سال]] ۲۴ [[هجری]] آغاز شد. در اوایل [[خلافت عثمان]]، برخی [[شورش‌ها]] در سرزمین‌های تازه‌مسلمان شکل گرفته بود، اما در نهایت [[مسلمانان]] موفق به کنترل اوضاع و ادامه [[فتوحات]] شدند و دامنه [[دولت اسلامی]] را گسترش دادند. در زمان [[عثمان]] و زیر نظر او، در رأس هیئتی، [[قرآن کریم]] جمع و تدوین شد و او از [[صحابه]] و [[حافظان قرآن]] در مورد صحیح بودن [[مصحف]] [[شهادت]] گرفت. این [[مصحف]] را "[[مصحف]] [[امام]]" می‌نامند، زیرا چند نسخه از روی آن تهیه و به‌عنوان الگوی [[قرائت صحیح]] به شهرهای مهم [[اسلامی]] ارسال شد.

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۳


عثمان بن عفان از طایفۀ بنی امیه و نوادۀ حکم بن عاص بود. در سال‌های اولیۀ دعوت اسلام، مسلمان شد. با یکی از دختران پیامبر ازدواج کرد. خصلت اشرافی‌گری او همواره با او بود. پس از عمر بن خطاب از طریق شورای شش‌ نفره به خلافت رسید و حدود ۱۲ سال خلیفه بود[۱].

مقدمه

خلافت عثمان

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸۲.
  2. «لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَيْرِي؛ وَ وَاللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَيَّ خَاصَّةً، الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِكَ وَ فَضْلِهِ، وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِهِ»؛ نک: نهج البلاغه، خطبه ۷۴
  3. «إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳
  4. «اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۰
  5. «وَ كَانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ أَهْوَنُ سَيْرِهِمَا فِيهِ الْوَجِيفُ وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِيفُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۱؛ نیز نک: نامه ۵۴
  6. «وَ كَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِيهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ؛ فَأُتِيحَ لَهُ قَوْمٌ [قَتَلُوهُ‏] فَقَتَلُوهُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۱
  7. «فَإِنَّكَ إِنَّمَا نَصَرْتَ عُثْمَانَ حَيْثُ كَانَ النَّصْرُ لَكَ، وَ خَذَلْتَهُ حَيْثُ كَانَ النَّصْرُ لَهُ؛ وَ السَّلَامُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۷
  8. «إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَيْهِ، فَكُنْتُ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ أُكْثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۱
  9. «بَعَثَ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ ثُمَّ بَعَثَ إِلَيَّ أَنْ أَقْدُمَ، ثُمَّ هُوَ الْآنَ يَبْعَثُ إِلَيَّ أَنْ أَخْرُجَ؛ وَ اللَّهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً» نهج البلاغه، خطبه ۲۴۰
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۵۲-۵۵۴.
  11. «إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ»؛ نهج البلاغه خطبه۳
  12. «سپس برخاست و به طرف من آمد و با چوبی که در دست داشت تا آنجا که دلش می‌خواست مرا زد، به خدا قسم من دستش را برنگرداندم، سپس جامه به روی خود کشیدم و به خانه‌ام برگشتم و قسم خوردم که دیگر او را امر به معروف و نهی از منکر نکنم». شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۹ ص۱۶
  13. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸۲.