امام صادق علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
*ششمین پیشوای [[معصوم]] [[شیعه]]، [[فرزند]] [[امام باقر]]{{ع}} و مادرش "امّ فَروه" بود. روز هفدهم [[ربیع]] الاوّل سال ۸۲ هجری در [[مدینه]] متولّد شد. او نیز همچون پدرانش در [[علم]] و [[زهد]] و [[عبادت]] و [[فضایل اخلاقی]]، سرآمد روزگار بود. در دوران حیات با هشت نفر از خلفای [[اموی]] و [[عباسی]] معاصر بود: هشام، [[ولید]]، [[عبدالملک]]، [[یزید]] بن [[ولید]]، [[ابراهیم]] بن [[ولید]]، [[مروان حمار]]، سفّاح و [[منصور دوانیقی]]. و از سوی آنان [[رنجها]] و سختگیریهای بسیاری دید. | *ششمین پیشوای [[معصوم]] [[شیعه]]، [[فرزند]] [[امام باقر]]{{ع}} و مادرش "امّ فَروه" بود. روز هفدهم [[ربیع]] الاوّل سال ۸۲ هجری در [[مدینه]] متولّد شد. او نیز همچون پدرانش در [[علم]] و [[زهد]] و [[عبادت]] و [[فضایل اخلاقی]]، سرآمد روزگار بود. در دوران حیات با هشت نفر از خلفای [[اموی]] و [[عباسی]] معاصر بود: هشام، [[ولید]]، [[عبدالملک]]، [[یزید]] بن [[ولید]]، [[ابراهیم]] بن [[ولید]]، [[مروان حمار]]، سفّاح و [[منصور دوانیقی]]. و از سوی آنان [[رنجها]] و سختگیریهای بسیاری دید. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} با استفاده از موقعیّت متزلزل [[حکومت اموی]] و نوپایی [[خلفای عباسی]]، [[اقدام]] به نشر [[علوم]] و [[احادیث]] کرد، تا حدّی که به جهت گسترش [[مکتب]] [[شیعه]] در زمان آن [[حضرت]]، این [[مذهب]] به نام "[[مذهب جعفری]]" مشهور شد. افراد بسیاری از دور و نزدیک به [[مدینه]] میآمدند و از جلسات عمومی و خصوصی وی بهره گرفته و [[حدیث]] میشنیدند و یادداشت میکردند. تعداد کسانی را که از او [[حدیث]] [[نقل]] کردهاند، چهار هزار نفر شمردهاند. مدّتی از [[عمر]] او نیز در [[عراق]] [[گذشت]] و آنجا به نشر [[دانش]] میپرداخت. بسیاری از [[عالمان]] اهل [[سنّت]]، از جمله [[ابوحنیفه]] نیز [[شاگرد]] او بودهاند. در [[کتب حدیث]]، دهها هزار [[روایت]] از او [[نقل]] شده است. برخی از [[شاگردان]] برجستهاش اینانند: [[حمّاد بن عیسی]]، [[معاویة بن عمّار]]، [[جابر بن یزید جُعفی]]، [[ابوحمزه ثمالی]]، [[زرارة بن اعین]]، [[ابان بن تغلب]]، [[فُضیل بن یسار]]. | *[[امام صادق]]{{ع}} با استفاده از موقعیّت متزلزل [[حکومت اموی]] و نوپایی [[خلفای عباسی]]، [[اقدام]] به نشر [[علوم]] و [[احادیث]] کرد، تا حدّی که به جهت گسترش [[مکتب]] [[شیعه]] در زمان آن [[حضرت]]، این [[مذهب]] به نام "[[مذهب جعفری]]" مشهور شد. افراد بسیاری از دور و نزدیک به [[مدینه]] میآمدند و از جلسات عمومی و خصوصی وی بهره گرفته و [[حدیث]] میشنیدند و یادداشت میکردند. تعداد کسانی را که از او [[حدیث]] [[نقل]] کردهاند، چهار هزار نفر شمردهاند. مدّتی از [[عمر]] او نیز در [[عراق]] [[گذشت]] و آنجا به نشر [[دانش]] میپرداخت. بسیاری از [[عالمان]] اهل [[سنّت]]، از جمله [[ابوحنیفه]] نیز [[شاگرد]] او بودهاند. در [[کتب حدیث]]، دهها هزار [[روایت]] از او [[نقل]] شده است. برخی از [[شاگردان]] برجستهاش اینانند: [[حمّاد بن عیسی]]، [[معاویة بن عمّار]]، [[جابر بن یزید جُعفی]]، [[ابوحمزه ثمالی]]، [[زرارة بن اعین]]، [[ابان بن تغلب]]، [[فُضیل بن یسار]]. | ||
*[[خلفای عباسی]] از | *[[خلفای عباسی]] از موقعیت ممتاز او پیوسته در [[هراس]] بودند و گاه و بیگاه مأموران خود را برای خانه گردی و دستگیری او میفرستادند. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} سرانجام روز ۲۵ شوّال سال ۱۴۸ هجری در شصت و پنج سالگی با [[توطئه]] [[منصور]] دوانقی مسوم شد و به [[شهادت]] رسید. [[قبر]] مطهرش در [[قبرستان بقیع]] در [[مدینه]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۶۹-۷۰.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۳۲
امام جعفر صادق(ع) | |
---|---|
پرونده:ائمه بقیع.jpg | |
نقش | امام ششم شیعیان |
نام | محمد بن علی |
کنیه | ابوعبدالله |
زادروز | ۱۷ ربیع الاول، سال ۸۳ ق |
زادگاه | مدینه |
مدت امامت | ۳۴ سال (۱۱۴-۱۴۸ ق) |
شهادت | ۲۵ شوال، ۱۴۸ ق |
مدفن | بقیع، مدینه |
محل زندگی | مدینه |
لقب(ها) | صادق • صابر • فاضل |
پدر | امام باقر علیه السلام |
مادر | ام فروه |
همسر(ان) | حمیده همسر امام صادق • دختر حسین بن علی بن حسین |
فرزند(ان) | امام کاظم (علیه السلام) و ... |
طول عمر | ۶۵ سال |
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام صادق" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام صادق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
- ششمین پیشوای معصوم شیعه، فرزند امام باقر(ع) و مادرش "امّ فَروه" بود. روز هفدهم ربیع الاوّل سال ۸۲ هجری در مدینه متولّد شد. او نیز همچون پدرانش در علم و زهد و عبادت و فضایل اخلاقی، سرآمد روزگار بود. در دوران حیات با هشت نفر از خلفای اموی و عباسی معاصر بود: هشام، ولید، عبدالملک، یزید بن ولید، ابراهیم بن ولید، مروان حمار، سفّاح و منصور دوانیقی. و از سوی آنان رنجها و سختگیریهای بسیاری دید.
- امام صادق(ع) با استفاده از موقعیّت متزلزل حکومت اموی و نوپایی خلفای عباسی، اقدام به نشر علوم و احادیث کرد، تا حدّی که به جهت گسترش مکتب شیعه در زمان آن حضرت، این مذهب به نام "مذهب جعفری" مشهور شد. افراد بسیاری از دور و نزدیک به مدینه میآمدند و از جلسات عمومی و خصوصی وی بهره گرفته و حدیث میشنیدند و یادداشت میکردند. تعداد کسانی را که از او حدیث نقل کردهاند، چهار هزار نفر شمردهاند. مدّتی از عمر او نیز در عراق گذشت و آنجا به نشر دانش میپرداخت. بسیاری از عالمان اهل سنّت، از جمله ابوحنیفه نیز شاگرد او بودهاند. در کتب حدیث، دهها هزار روایت از او نقل شده است. برخی از شاگردان برجستهاش اینانند: حمّاد بن عیسی، معاویة بن عمّار، جابر بن یزید جُعفی، ابوحمزه ثمالی، زرارة بن اعین، ابان بن تغلب، فُضیل بن یسار.
- خلفای عباسی از موقعیت ممتاز او پیوسته در هراس بودند و گاه و بیگاه مأموران خود را برای خانه گردی و دستگیری او میفرستادند. امام جعفر صادق(ع) سرانجام روز ۲۵ شوّال سال ۱۴۸ هجری در شصت و پنج سالگی با توطئه منصور دوانقی مسوم شد و به شهادت رسید. قبر مطهرش در قبرستان بقیع در مدینه است[۱].
مقدمه
- امام صادق(ع)، ششمین پیشوا از امامان دوازدهگانه شیعه، در سال۸۳هجری[۲] یا سال ۸۰ هجری[۳] هفدهم ربیع الأول[۴] در سپیده دم روز جمعه یا دوشنبه در مدینه دیده به جهان گشود[۵][۶].
- پدر برزگوارش امام باقر(ع) و مادرش ام فروه، بنت قاسم بن محمد بن ابوبکر بود[۷] نامش را به سفارش پیامبر اسلام جعفر نهادند[۸]. کنیهاش ابوعبدالله یا ابواسماعیل و از القاب بارزش صادق، صابر، فاضل و ظاهر میباشد[۹].
- مدت امامت آن حضرت ۳۴ سال بود[۱۰] و ۱۲ سال از عمرش در عصر امامت امام سجاد(ع) و بعد از آن ۱۹ سال با امام باقر(ع) سپری شد و ایام امامتش مصادف با خلافت هشام بن عبدالملک، و ولید بن یزید بن عبدالملک و یزید بن ولید بن عبدالملک و ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد، از خلفای اموی و سفاح و منصور دوانیقی، از خلفای عباسی بوده است.
- در سال ۱۴۸هجری، ۲۵ ماه شوال یا نیمه ماه در سن ۶۵سالگی به شهادت رسید[۱۱].
- سبب شهادتش در اثر سمی بود که منصور به حضرت داد[۱۲].
- امام صادق(ع) منصور دوانیقی و حاکم مدینه و حمیده، مادر موسی بن جعفر و عبدالله افطح و موسی بن جعفر را وصی خود مشخص کرد و این، به جهت حفظ جان امام کاظم از شر منصور بود[۱۳].
- عصر امامت حضرت صادق(ع) از پرآشوبترین دورههای تاریخ اسلام بود و قیامهای بنی العباس در سراسر عالم اسلام با شعار "الرضا من آل محمد" جریان داشت، و برخی از علویان و شیعیان که از حقیقت امر مطلع نبودند فریفته این شعار میشدند. امام صادق(ع) در جمع علویان که با تنی چند از بنی العباس در ابواء اجتماع کرده بودند و برای محمد بن عبدالله بن حسن به عنوان مهدی موعود بیعت میگرفتند حاضر شد و آنان را از قیام منع کرد و متذکر شد محمد بن عبدالله مهدی موعود نمیباشد و برنده اصلی ماجرا بنی العباس هستند و محمد به دست آنان کشته میشود[۱۴].
- امام صادق(ع) دعوت ابوسلمه خلال را که از سران قیام عباسی بود، رد کرد و در پاسخ نامه وی نوشت: "نه تو از یاران من هستی و نه زمان، زمان من است"[۱۵] پس از پیروزی بنی عباس، فشار سیاسی بر شیعیان چندین برابر شد و امام، شیعیان را به تقیه سفارش میکرد و منصور در مدینه جاسوسانی داشت که در پی شناسایی شیعیان و کشتن آنان بودند[۱۶][۱۷].
مقدمه
- نام مبارکش جعفر و هشتمین تن از چهارده معصوم(ع) است. به سال ۸۳ ه. در مدینه تولد یافت. پدر والامقامش، امام محمد باقر(ع) و مادر ارجمندش ام فَرْوَه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است. لقب مشهور او، صادق و کنیه گرامیاش ابوعبدالله است[۱۸][۱۹].
فضائل و مناقب
- امام صادق(ع) بر بلندترین قلههای صدق و اخلاص جای داشت و همگان، او را به صفات نیک و والا ستودهاند. برخی از صفات آن امام همام(ع) عبارتاند از:
- عبادت: از مالک بن انس روایت است "جعفر بن محمد پیوسته یا به روزه بود و یا به نماز و در ذکر خدا"[۲۰].
- تسلیم و رضا: نقل کردهاند که چون فرزندش از دنیا رفت، فرمود "ما اهل بیت، چون مصیبتی رقم میخورد، پیش از آن نگران میشویم؛ ولی چون قضای الهی پیش میآید، بدان رضا میدهیم و تسلیم امر خدا میشویم"[۲۱].
- دانش: امام صادق(ع) همانند پدر گرامیاش، سرآمد دانشمندان روزگار بود. از او نقل است: "هر چه میخواهید از من بپرسید پیش از آنکه از دستم دهید"[۲۲].
- یاری مستمندان: از هشام بن سالم روایت است که آن امام همام(ع) شبانگاهان سراغ مستمندان میرفت و آنان را اطعام میکرد و نیازهای مالیشان را بر میآورد[۲۳][۲۴].
- ابن شهر آشوب نقل کرده است که سهل بن حسن خراسانی بر امام صادق(ع) وارد شد سلام کرد و نشست و گفت: یابن رسول الله! شما اهل بیت امامت هستید، چه چیز شما را از قیام و گرفتن حقّ خود باز میدارد، در حالی که صد هزار نفر از شیعیان شما حاضرند در رکاب شما شمشیر بزنند؟ حضرت فرمود: ای خراسانی! بنشین رعی الله حقّک، آنگاه به خدمتگزار خود فرمود: تنور را گرم کن، سپس فرمود: ای خراسانی! برخیز و داخل تنور بنشین، عرض کرد: ای آقای من یابن رسول الله! از من در گذر و مرا با آتش عذاب نکن، فرمود: از تو گذشتم. در این حال هارون کفشها را انداخت و در تنور نشست. امام(ع) شروع کرد با خراسانی درباره خراسان سخن گفتن، مانند کسی که از نزدیک همه چیز را مشاهده میکند. آنگاه فرمود: ای خراسانی! برخیز و به داخل تنور نگاه کن. گوید: نگاه کردم دیدم هارون چهار زانو در تنور نشسته است، سپس از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد. حضرت فرمود: در خراسان چند نفر مانند این مرد وجود دارد؟ پاسخ داد: به خدا قسم یک نفر هم مانند او پیدا نمیشود! حضرت فرمود: در زمانی که پنج نفر یاور وجود نداشته باشند ما قیام نمیکنیم و ما به وقت آن از هرکس داناتریم"[۲۵][۲۶].
امامت
- پیامبراسلام(ص) در حدیث مشهور جابر انصاری، امام صادق(ع) را ششمین وصی و خلیفه خویش خوانده و مصداق آیه اولی الامر دانسته است[۲۷]. از امام سجاد(ع) نیز نقل کردهاند که امام پس از خویش را حضرت باقر(ع) و سپس حضرت صادق(ع) معرفی کرده است. در این روایت یکی از اصحاب میپرسد: "چرا او را صادق گویند؟ مگر نه این است که شما اهلبیت همگی اهل راستی و صدقاید؟" امام سجاد(ع) پاسخ میدهد: "آری؛ ولی یکی از نوادگان فرزندم نیز جعفر نام دارد که به دروغ مدعی امامت میشود. بدین روی جعفر بن محمد را صادق لقب میدهند تا از مدعی کذاب بازشناخته گردد"[۲۸]. نیز در روایتی از امام باقر(ع) خطاب به محمد بن مسلم آمده است: "پس از من، امام تو جعفر بن محمد است. از دین او پیروی کن و از دانش او بهره برگیر"[۲۹][۳۰].
روزگار امامت
- آغاز امامت حضرت صادق(ع) سال ۱۱۴ ه. است که سی و چهار سال طول کشید. این دوره را عصر شکوفایی تشیع دانستهاند. حکومت اموی در روزگار امامت حضرت صادق(ع) روی به ضعف نهاده بود و عباسیان اندک اندک قدرت مییافتند و در این میان، مجالی دست یافت تا امام صادق(ع) تعالیم راستین دینی را به مردم نشان دهد و آنان را از دانش خویش بهرهمند سازد. بدینسان، حوزه علمی گستردهای پدید آمد و بیش از چهار هزار نفر به دست امام(ع) تربیت یافتند[۳۱].
- امام صادق(ع) با هشام بن عبدالملک، ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید بن عبدالملک، ابراهیم بن ولید بن عبدالملک و مروان بن محمد معاصر بود. دو تن از عباسیان نیز در روزگار امام صادق(ع) به حکومت دست یافتند: یکی عبدالله بن محمد مشهور به "سفاح" و دیگر، منصور دوانیقی[۳۲]. کشمکشهای سیاسی و مذهبی، ویژگی بارز روزگار امام صادق(ع) است[۳۳].
- امام صادق(ع) با دو گونه انحراف رو به رو بود: یکی دینی و دیگری سیاسی هر چند هر دو از اساس و بنیان یکسان بودند. انحراف سیاسی از سالها پیش آغاز گشته بود؛ آن گاه که حکومت مسلمانان به دست نا اهلان افتاد و اهل بیت پیامبر(ص) از سیاست کنار نهاده شدند. اینک، هر چند حکومت از خاندان بنی امیه بیرون میرفت، اما همچنان بر زور و زر و ستم استوار بود[۳۴].
- انحراف دینی، از انحراف سیاسی خطرسازتر بود. در روزگار امام صادق(ع) فرقهها و نحلههای فقهی و کلامی جدیدی سر بر آوردند و در قلمرو اندیشه جامعه اسلامی جولان دادند و بدعتها نهادند و کژیها آفریدند[۳۵]. امام صادق(ع) با این دو گونه انحراف به مبارزه برخاست. امام(ع) در مواجهه با حکومت و تغییر و تحول آن نه راه تأیید در پیش گرفت و نه مقابله مستقیم. در روایتی از آن امام همام(ع) آمده است: "هر کس نام خویش را در دفتر فرزندان سابع [عباسیان] بنویسد، خداوند به روز قیامت، او را به صورت خوک بر میانگیزد"[۳۶]. امام صادق(ع) راه مبارزه مستقیم را نیز برنگزید؛ زیرا مسلمانان آماده قبول ولایت امامان(ع) و دفاع از آنان نبودند[۳۷].
- روایاتی در دستاند که گواهی میدهند شمار شیعیان راستین و جان بر کف بسی اندک بوده و امام(ع) به هیچ روی از نیروی نظامی لازم برای قیام برخوردار نبوده است[۳۸].راهبرد امام صادق(ع) برای مواجهه با چنین وضعیتی، راهاندازی نهضت فکری و علمی بود. این نهضت در روزگار امام باقر(ع) آغاز گشت و به دست امام صادق(ع) به اوج رسید. امام صادق(ع) میان تودههای مردم نفوذ کرد و پایگاههایی برای نشر آموزههای بنیادی اسلام آفرید و بدینسان، هزاران اندیشمند شیعی تربیت یافتند و هریک سفیری گشتند برای تبلیغ تعالیم شیعی؛ کسانی همانند هشام بن حکم، مؤمن طاق، محمد بن مسلم، زرارة بن اعین و جابر بن حیان[۳۹][۴۰].
- تأثیر کوششهای امام صادق(ع) در نشر تعالیم شیعی چنان است که فقه شیعی را "جعفری" نامیدهاند. امام(ع) افزون بر اینکه شاگردانی برای پاسخ به شبهههای گروههایی همانند غلات، زندیقان و اهل رأی پرورانید، خود نیز با مناظره و مباحثه رو در رو، کژیها و گمراهیهای آنها را آشکار میساخت[۴۱].
شهادت
- شیوه امام صادق(ع) در مواجهه با حکومت جور، روشنگری و هدایت جامعه بود و هیچ گاه امام(ع) به دستگاه حاکم نپیوست و مهر تأیید بر مشروعیت آنها ننهاد. در روایت است که چون خلیفه عباسی از امام(ع) میخواهد که به دربار رَوَد و او را نصیحت کند، میفرماید: "آن که دنیاطلب است، تو را نصیحت نمیکند و آن که در پی آخرت است، نزد تو نمیآید"[۴۲]. این شیوه، بر عباسیان گران آمد و سرانجام تصمیم بر قتل امام بستند. بنابر روایات، امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی مسموم گشت و به تاریخ ۱۴۸ ه. در شصت و پنج سالگی به شهادت رسید و پیکر مقدس او در مدینه میان قبرستان بقیع به خاک سپرده شد[۴۳][۴۴].
دوران امامت امام جعفر صادق(ع)
- انقلاب فرهنگی که امام باقر(ع) شروع کرده بود، در دوران امامت حضرت صادق(ع) به اوج خود رسید. درگیری و کشمکش موجود بین قدرتهای حاکم، فرصتی طلایی در اختیار امام قرار داد تا دانشگاه عظیم و حوزه علمی بینظیری پی افکند که در آن بیش از چهار هزار عالم فرهیخته تربیت شوند.
- امام(ع) در شاخههای گوناگون معارف بشری شاگردانی تربیت کرد که هر یک به تنهایی با هزاران دانشمند برابری میکردند و در شاخه تخصصی خود پهلوانان علمی را به زانو در میآورند. کدام مکتب قادر است شاگردی همچون هشام بن حکم تحویل جامعه بشری دهد؟ شاگردی که در دوران جوانی علمای بزرگ و متکلّمان با تجربه را شکست داد و آنان را در مناظرات علمی محکوم کرد. تا این دوره چهارچوب کلّی معارف اسلامی موجود بود؛ امّا بیان تفصیلی آن و تفکیک شاخههای مختلف امام صادق(ع) این کار بزرگ را انجام داد و از آن پس مرزهای فقه اسلام، حکمت، تفسیر و علوم قرآنی، عقاید و کلام ادبیات و علوم لفظی، عرفان و علوم باطنی و حتّی علوم تجربی کاملاً مشخص شد؛ طوری که برای هیچ پژوهشگری فهم این علوم مختلف دشوار نیست، خلاصه چهارچوب کلّی و اصول اسلام در این دوره، تفصیل یافت و مدوّن شد و از این پس تمام معارف اسلامی (کلّیات و تفاصیل اصول و فروع آن) در اختیار جامعه بشری قرار گرفت. تلاش امام صادق(ع) در معرّفی اسلام ناب به حدّی رسید که مذهب تشیّع - که پیامبر خود مؤسس آن بود - به مذهب جعفری شهرت یافت، پس میتوان گفت که امام صادق(ع) نسبت به حفظ حقیقت اسلام حقّ حیات دارد. هر چند نهضت فرهنگی در اولویّت برنامههای حضرت قرار داشت، امّا معنی این سخن آن نیست که امام از سایر جبههها غفلت کرده باشد. خیر! او مبارزات سیاسی و مقابله با هیئت حاکمه را نیز از محورهای فعالیّت خود قرار داد، مزاحمتهای گاه و بیگاه منصور دوانیقی و فراخوانی حضرت و تهدید به قتل او به طور مکرّر حاکی از برخورد سیاسی امام با حکّام جور است که سرانجام نیز به شهادت او توسّط منصور منجر شد. در مبارزه با حکّام تا جایی پیش رفت که به پیروان خود فرمود: "به آنان (حکّام منحرف) در ساختن مسجد یاری نکنید". از طرفی مقابله عملی با بعضی فرقههای منحرف همچون صوفیگری نیز به دنبال اقدامات امام باقر در برنامه امام صادق(ع) بود. امام باقر(ع) افرادی همچون محمّد منکدر را متوجّه اشتباه خود کرد و امام صادق(ع) افرادی همانند سفیان ثوری را و در یک جمله امام(ع) اسوه و الگوی یک مسلمان واقعی در جامعه بود.
- حضرت(ع) نه تنها در دوران حیات، مکتب اسلام را به طور کلّی بیمه کرد که توطئههای دشمن در جهت ضربه زدن به جریان امامت را برای بعد از مرگ خود نیز خنثی نمود. منصور دوانیقی به حاکم مدینه نوشت: به عنوان تعزیت و تسلیتگویی به منزل امام صادق(ع) برو، وصیتنامه حضرت را بخواه و هر کسی را که وصیّ قرار داده بود فیالمجلس گردن بزن تا مسئله امامت برای همیشه از بین برود. حاکم پس از گشودن وصیّتنامه دید امام(ع) پنج نفر را وصیّ خود مقرّر فرموده است؛ منصور، حاکم مدینه، عبدالله افطح (فرزند بزرگتر حضرت) امحبیبه و موسی بن جعفر(ع). حضرت با آموزش شیوه تقیّه و پنهانکاری به اصحاب خود از وارد شدن ضربه مهلک بر نهضت جلوگیری میکرد. به معلی بن خنیس سفارش کرد: "ای معلی! امر ما را پنهان دار و هرگز آشکار مکن"[۴۵]. اگر اخلال بعضی از یاران او، در افشای اسرار نبود و مطالبی را که نمیبایست فاش شود، پنهان نگاه میداشتند، چیزی نمانده بود که تلاشهای امام در جهت اصلاح کلّی فرهنگ سیاسی جامعه به نتیجه برسد.
- امام جنبشهای انقلابی علویان را تأیید میکرد. وی درباره زید بن علی - که در زمان او قیام کرد- فرمود: "خداوند عمویم زید را رحمت کند! مردم را به سوی الرضا من آل محمّد دعوت میکرد و اگر پیروز میشد، به عهد خود در پیشگاه خود وفا میکرد"[۴۶]. در عین حال وارد جنبشهای نظامی زمان خود از قبیل جنبش ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی نشد و پیشنهاد آنان را رد کرد؛ زیرا خلوص لازم و ویژگیهای قیام اسلامی در این حرکتها نبود[۴۷].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۶۹-۷۰.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۲۷؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۰.
- ↑ بخاری، محمد بن اسماعیل، تاریخ الکبیر، ج۲، ص۱۸۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۶۹۱.
- ↑ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲.
- ↑ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸.
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
- ↑ ر.ک: اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۶۹۱.
- ↑ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۱۰.
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۶۷- ۲۷۱؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۹۵۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۱۷.
- ↑ «مَا أَنْتَ مِنْ رِجَالِي وَ لاَ الزَّمَانُ زَمَانِي»؛ شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج۱، ص۱۵۳؛ قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۶۱؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۳- ۲۵۴.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۱؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۵۰۲؛ مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۴۳.
- ↑ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹.
- ↑ مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 109-110.
- ↑ علل الشرایع، ۲۳۵.
- ↑ بحارالانوار، ۴۷/ ۴۹.
- ↑ اعیان الشیعه، ۹/ ۱/ ۶۶۱.
- ↑ الفروع من الکافی، ۴/ ۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 110.
- ↑ منتهی الآمال، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۰۴-۱۰۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ۴۷/ ۹.
- ↑ بحارالانوار، ۴۷/ ۱۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 110.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 110.
- ↑ اعلام الوری، ۲۶۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 111.
- ↑ ر.ک: ناسخ التواریخ، جلد ۷ و ۸.
- ↑ فرهتگ فرق اسلامی، پانزده و سی و هشت.
- ↑ وسائل الشیعة، ۱۲/ ۱۳۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 111.
- ↑ ر.ک: اصول کافی، ۲/ ۲۴۳.
- ↑ الصواعق المحرقة، ۱۲۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 112.
- ↑ پیشوایان ما، ۱۹۱.
- ↑ کشف الغمة، ۲/ ۴۲۰.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ۴/ ۳۰۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۱۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۵.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۲۳، ص۷۳.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۴۰-۱۴۲.