مصرف در معارف و سیره علوی
مقدمه
مسائل اقتصادی مربوط به مصرف، بخش عمدهای از مباحث اقتصادی را به خود اختصاص داده که دلیل روشنی بر اهمیت آن در عرصه اقتصاد است. تأثیر نگرش خاص امام در زمینه ارتباط دنیا و آخرت بر مصرف، به طور کامل از گفتار ایشان به دست میآید. از دید حضرت، اعتقاد به آخرت و اصالت دادن به آن، چارچوبی برای مصرف شخص مسلمان پدید میآورد که آن را با اراده و اختیار، به صورت الزامی دینی، در جهت مصرف بر میگزیند. تأثیر نگرش امام در رابطه دنیا و آخرت بر مصرف، این است که مسلمان نمیتواند به بهانه مالکیت بیچون و چرای خویش بر اموال و داراییهایی که در دست دارد، در مصرف آن آزاد باشد و آن را به هر نحوی در جهت تأمین لذتهای شخصی به کار گیرد. حضرت میفرماید: دنیا خانهای است ناپایدار و مردم آن ناچار از گذاشتن شهر و دیار...؛ پس رخت از آن بربندید با نیکوترین توشهای که شما را آماده است و مپرسید در دنیا افزون از آنچه شما را بسنده است و مخواهید در آن، بیشتر از آنچه شما را کفایت کننده است[۱].
دنیا در این جا به معنای شهر و خانه و داراییها و تمام لوازم زندگی و لذات زودگذر است و امام، سازگاری بین دنیا و آخرت را بدینگونه بیان فرموده که با برگرفتن بهترین توشه از دنیا به سوی آخرت کوچ کنید و الگوی بهرهمندی شما در این دنیا، زندگی در سطح کفاف باشد و از زیادهخواهی بپرهیزید؛ بنابراین، توشه برگرفتن و آهنگ آخرت داشتن در این جهان با فرض زندگی در سطح کفاف، مناسبت و سازگاری دارد، نه با رفاهطلبی و فزونخواهی (سازگاری در سطح کفاف).
از نگاه امام، اسراف (به ویژه در مصرف)، افزون بر آثار منفی اقتصادی، گناهی است که با اصالت دادن به آخرت ناسازگار است؛ بنابراین، پرهیز از اسراف و تبذیر، یکی از آثار عملی نگرش جمع بین دنیا و آخرت از دید او به شمار میرود. حضرت، اقتصاد و میانهروی در زندگی و مصرف را موجب آماده شدن برای مقابله با پیامدهای ناگوار زندگی میداند[۲]؛ به طوری که اگر انسان در چارچوب میانهروی معقول مصرف نکند، اسراف او را از بین میبرد[۳]. این امام همام به اندازه نگه داشتن در زندگی (به ویژه مصرف) تأکید کرده و آن را «نصف العیش» خوانده است[۴].
از دیگر آثار اقتصادی این نگرش علوی، دوری از زیادهخواهی در عرصه اقتصاد است که میتواند آثار فرهنگی نامطلوبی نیز داشته باشد؛ لذا سفارشهای مکرر امام به قناعت در زندگی در جهت این نگرش است؛ چون با این دید خاص است که غنا در قناعت موجود میشود[۵] و غنی کسی است که با قناعت و میانهروی در مصرف، از دیگران بینیاز شده باشد[۶] و حتی امام در بیانی با تلاوت آیه شریفه ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ...﴾[۷] در وصف پرهیزگاران، به مصرف کفاف آنان اشاره میفرماید؛ یعنی آنان در حالی که از طیبات مصرف میکنند و در این جهت، با اهل دنیا شریکند، در سایه نگاه به آخرت، به اندازه کفایت نیازهای اساسی زندگی بهره میبرند»[۸].[۹]
سیره امام علی(ع) در مصرف و تخصیص درآمد
در ادبیات اقتصادی، مخارج مسلمان به سه دسته کلی تقسیم میشود: مخارج مصرفی شخصی، مخارج مشارکت اجتماعی و مخارج پسانداز و سرمایهگذاری. ما نیز بر همین اساس، سیره امیرمؤمنان(ع) را در هزینهگذاری و تخصیص درآمد، در ضمن این سه دسته بررسی خواهیم کرد:
مخارج مصر فی شخصی
مخارج مصر فی شخصی به مبالغی گفته میشود که فرد و یا خانوار برای اموری مانند خوراک، پوشاک، مسکن، ازدواج، حمل و نقل و تفریحات خود هزینه میکند. معادل واژه مصرف در زبان عربی استهلاک است. این نامگذاری به این دلیل است که استهلاک موجب از بین رفتن کالا یا خدمت در زمان حال میشود. اگرچه مخارج مصرفی لازمه حفظ و تداوم زندگی است و از این جهت تأمین آنها اهمیت فراوان دارد، ولی به دلیل معادلهای که بین این مخارج و مخارج سرمایهگذاری برای رفع نیازهای آینده از یکسو و مخارج مشارکتهای اجتماعی از سوی دیگر برقرار است، عدم اعتدال در آن موجب آسیب دیدن پایداری اقتصاد خانوار در دراز مدت و نیز عدم تعادل اجتماعی خواهد شد؛ از این رو تنظیم مخارج مصرفی در اقتصاد اهمیت فوقالعاده دارد. امام علی(ع) همانگونه که در رفتار تولیدی الگویی کامل بودند، در مصرف نیز نمونه ایدهآلی از رفتار مصرفی فرد مسلمان را مجسم کردهاند. سیره امام در این زمینه در ضمن چند بحث قابل بررسی است:
مخارج دوران طفولیت و جوانی
درباره رفتار مصرفی امام در سالهای قبل از ازدواج، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی همانگونه که پیشتر گفتیم، دوران طفولیت و جوانی امام در خانه پیامبر سپری شد و بنابراین، مخارج ایشان نیز همان مخارج بیت رسول خدا(ص) بود. وقتی که علی(ع) در گهواره بود، پیامبر از فاطمه بنت اسد خواست تا گهواره او را در کنار بستر ایشان قرار دهد. پیامبر اکرم(ص) شخصاً نگهداری، تغذیه و نظافت علی(ع) را به عهده گرفت. با دست خود به او شیر میداد و غذا را میجوید و در دهان او میگذاشت[۱۰]. بدین ترتیب امام علی(ع) در خانه پیامبر بزرگ شد. رسول خدا(ص) به دلیل ذکاوت و کاردانی امام، تدبیر برخی از مخارج خود را بر عهده او میگذاشت؛ چنان که هنگام تصمیم پیامبر به آشکار نمودن رسالت خود، در حالی که هنوز بیش از سیزده سال از عمر امام نگذشته بود، او را مأمور تهیه غذا و لوازم پذیرایی از چهل تن از بزرگان بنی عبدالمطلب کرد، و امام نیز این مأموریت را با موفقیت به انجام رسانید[۱۱].[۱۲]
مخارج ازدواج
امام علی(ع) در سال نخست هجری و در بیست و چهار سالگی ازدواج کرد. در آن زمان، گرچه امام قلبی سرشار از عشق و ایمان به خداوند داشت، دست او از درهم و دینار خالی بود. با این حال، امام، فاطمه(س) را از پیامبر خواستگاری کرد. مقدار مهریه حضرت فاطمه(س) را با رقمهای متفاوتی مانند ۵۰۰، ۴۸۰ و ۴۰۰ درهم نقل کردهاند[۱۳]. در مسند ابی یعلی از زبان امام علی(ع) چنین نقل شده است: هنگام ازدواج با فاطمه(س) از رسول خدا(ص) پرسیدم: «کدام را بفروشم؟ اسب یا سپرم را؟» فرمود: «سپرت را بفروش». آن را به دوازده اوقیه (معادل چهارصد و هشتاد درهم فروختم و مهریه فاطمه(س) همان بود[۱۴].
مراسم شب زفاف امام علی(ع) و فاطمه(س) در ماه شوال سال دوم، پس از جنگ بدر[۱۵] برگزار شد. بر اساس سنت رسول خدا(ص)، جشن ازدواج با ولیمه برگزار میشود. امام علی(ع) به این منظور، گوسفندی را قربانی و جمعی از اصحاب را دعوت کرد[۱۶].[۱۷]
مسکن و لوازم خانه
رسول خدارح) اثاث منزل امام را با پول مهریه تهیه کرده بود. ابن شهرآشوب صورت جهیزیه حضرت زهرا(س) را اینگونه نقل کرده است: پیراهن زنانه به هفت درهم، روسری بلند به چهار درهم، قطیفه مشکی خیبری، تخت مخصوص عربی که از چوب و لیف خرما میساختند، دو تشک که یکی پشمی و دیگری از لیف خرما بود، چهار بالش که از پشم و لیف خرما پر شده بود، پرده خانگی، حصیری برای فرش کردن خانه، آسیاب دستی، کاسه مسی، مشکی از پوست، کاسهای چرمی برای شیر، ظرف آب، آفتابه برای وضو و دستشویی، دو بازوبند نقرهای و چند کوزه سفالین[۱۸].
گویند وقتی ابوبکر، سلمان فارسی و بلال این اقلام را نزد رسول خدا(ص) آوردند، حضرت با دیدن آنها گریست؛ به گونهای که اشک بر صورت ایشان جاری شد؛ سپس سر به آسمان بلند کرد و فرمود: «خدایا، به مردمی که بیشتر ظروف آنها از سفال است، برکت عطا کن»[۱۹].
امام علی(ع) لوازم منزل خویش را هنگام ازدواج با فاطمه(س) چنین توصیف میکند: با فاطمه، دختر رسول خدا(ص) ازدواج کردم، در حالی که تشکی به جز یک پوست گوسفند، که شبها بر آن میخوابیدیم و روزها بر آن به شتر علوفه میدادیم، نداشتم، و خدمتکاری جز فاطمه نداشتم.
خانهای که علی(ع) در ابتدا برای زندگی مشترک تهیه کرده بود، در مکانی دور قرار داشت. پس از ازدواج، رسول خدا(ص) از آنها خواست که نزد او باشند. اما گویا در جوار خانه رسول خدا(ص)، خانه خالی نبود، بعد از درگذشت حارثة بن نعمان و واگذاری خانهاش، علی(ع) و همسرش همسایه رسول خدا(ص) شدند[۲۰]. این خانه در جوار خانه رسول خدا(ص) قرار داشت و هماکنون داخل ضریح قرار گرفته است[۲۱].
در کتابهای تاریخی امام را دارای خانه دیگری ندانستهاند، ولی در متن یکی از وقفنامههای ایشان به خانهای در محله بنیزریق، که هماکنون در غرب مسجدالنبی مقابل باب السلام است، اشاره شده است[۲۲]. همچنین از قراین به دست میآید که امام خانهای نیز در ینبع داشتهاند. امام در دوران خلافت از ساخت خانه جدید اجتناب کرد. وضعیت مسکن ایشان در این دوره در حدیثی از امام باقر(ع) – چنانکه پیش از این نیز به آن اشاره کردیم- چنین بیان شده است: «او پنج سال بر مردم حکومت کرد، در حالی که هیچ آجری روی آجری نگذاشت و هیچ خشتی بر خشتی ننهاد»[۲۳]. هنگامی که در کوفه از ایشان پرسیدند: کدام یک از دو کاخ حکومتی را بر میگزینید، فرمود: «مرا در کاخ هلاکت و تباهی مسکن ندهید». امام آنگاه در منزل خواهرزاده خود، جعدة بن هبیره مسکن گزید[۲۴].
از این روایات و نیز از توصیههای امام به اصحاب خود درباره سادگی مسکن[۲۵] به دست میآید که ایشان با تجمل و وسعت بیشتر از مقدار نیاز مسکن، مخالف بودهاند.[۲۶]
مخارج خوراک
مخارج خوراک در الگوی مصرف امام کمترین مقدار ممکن بوده است. حکایات شنیدنی و شگفتآوری در صرفهجویی و قناعت ایشان در مصرف خوردنیها و آشامیدنیها نقل شده است[۲۷]. امیرمؤمنان(ع) همواره نان جو، که از آرد صاف نشده تهیه میشد، میخورد؛ به گونهای که نخالههای آرد بر روی نان قابل مشاهده بود. خشکی و سفتی این نانها به حدی بود که باید به کمک زانو تکهتکه میشد. امام این نانها را درون صندوق و یا کیسهای میگذاشت و بر آن مُهر میزد تا مبادا دیگران، از سر دلسوزی، خورشتی بر آن بیفزایند. امام میفرمود: «دوست ندارم به جز چیزی که بدان علم دارم، چیز دیگری را به شکمم وارد کنم»[۲۸].
نان خورشت امام غالباً سرکه، نمک، مایعات چرب گیاهی و جانوری (الزیت)، شیر، و خرما بود و گوشت را فقط برای عمل به سنت قربانی، میخوردهاند. روزی حلوایی تهیه شده از آرد و شکر و عسل به نام فالوذج برای ایشان حاضر کرده بودند، امام از خوردن آن اجتناب کرد و فرمود: «دوست ندارم چیزی بخورم که رسول خدا ص) از آن نخورده است». به روایت دیگر فرمود: «تو خوشبو، خوشگوار و خوشطعم هستی، اما من دوست ندارم نفس خود را به چیزی که بدان خو نکرده است، عادت دهم»[۲۹].
امیرمؤمنان(ع) خود اینگونه بود، اما دیگران را با غذاهای خوب مانند نان گندم و گوشت اطعام میکرد و هیچگاه بر آنها سخت نمیگرفت، مگر آنکه کسی، به اختیار خود، حاضر به مشارکت در ایثار امام میشد، چنانکه چنین مشارکتی از سوی حضرت فاطمه(س) و فرزندانش نقل شده است[۳۰]. بنابراین، عمل به این شیوه به دلیل ضعف قدرت خرید، یا بخل نبوده است.
نباید تصور کرد که خودداری امام از مصرف خوردنیهای حلال، به معنای حرام دانستن لذتهای حلال بر خود، با توصیه دیگران به عمل به این شیوه بوده است؛ زیرا امام در سنت گفتاری خود[۳۱] رفتار مطلوب فرد مسلمان را رعایت حد اعتدال میدانست و تلاش میکرد تا چنین رفتاری به هنجار اجتماعی تبدیل شود. بنابراین راز این رفتار او را باید در این نکته دانست که امام در این مقام، نه عنوان فردی عادی، بلکه اسوهای است برای اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی و سوق دادن جامعه به سمت اعتدال. شایسته است چنین الگویی خود در مرتبهای بالاتر از آنچه دیگران را به آن فرا میخواند، قرار گرفته باشد.
جامعه مطلوب از دیدگاه امام علی(ع) جامعهای است که همگان خصوصاً گروههای کمدرآمد، در آن به آسانی بتوانند غذای مورد نیاز خود را تهیه کنند. راهبرد مناسب برای رسیدن به این هدف، این است که اقشار پر درآمد از زیادهروی در مصرف غذا پرهیز کنند. ولی انسان، لذتجو است و تغذیه را وسیلهای برای کامجویی بیشتر میداند و بنابراین در مصرف غذا از حد اعتدال خارج میشود. هنجار شدن این پدیده، اتلاف منابع و سوء تغذیه فقیران را به دنبال خواهد داشت. جامعه برای تغییر این شیوه مصرف، نیازمند اسوه است و بیشک، توان اقتصادی، اقتدار روحی، موقعیت اجتماعی و سوابق مذهبی امام تمام شرایط چنین اسوهای را فراهم آورده بود.
نامه امام به عثمان بن حنیف، فرماندار بصره، که در میهمانی پرخرج یکی از ثروتمندان بصره شرکت کرده بود، نشان دهنده همین رفتار امام است. امام استاندار خود را به دلیل شرکت در چنین مجلسی شدیداً توبیخ میکند و آنگاه با بیان سنت رفتاری خود، وی را به عمل به این شیوه فرا میخواند: آگاه باش که هر مأموری، پیشوایی دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد. بدان امام شما از دنیایش به همین دو جامه کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است. آگاه باش که شما توانایی آن را ندارید که چنین باشید، اما مرا با ورع، تلاش، عفت و پیمودن راه صحیح، یاری دهید[۳۲].
از سوی دیگر امام کسانی را که به دلیل سوء برداشت از سیره ایشان، خوردن غذاهای پاکیزه را برخود حرام میکردند، عتاب میکند و با بیان تفاوت خود با آنها، به دلیل عهدهدار بودن رهبری جامعه اسلامی، آنان را به استفاده صحیح از نعمتهای الهی فرا میخواند. مباحثه امام با عاصم بن زیاد در این باره شنیدنی است. وقتی به ایشان خبر دادند که او نعمتهای پاکیزه خدا را بر خود حرام کرده و از زندگی کناره گرفته است، وی را خواست و با چهرهای برافروخته او را عتاب کرد و فرمود: آیا از خانوادهات شرم نمیکنی؟ آیا به فرزندانت رحم نمیکنی؟ آیا چنین میپنداری که خداوند چیزهای پاکیزه را بر تو حلال کرده، اما دوست ندارد که از آنها استفاده کنی؟ تو در پیشگاه خداوند کمتر از آنی که اینگونه با تو رفتار کند. آیا خداوند نمیگوید: ﴿وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ * فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ﴾[۳۳] آیا خداوند نمیگوید: ﴿مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ... يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ﴾[۳۴]. به خدا قسم که آشکار کردن نعمتهای خداوند با عمل، نزد او محبوبتر از بازگویی آنها با زبان است، در حالی که خداوند فرمود: ﴿وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ﴾[۳۵]. عاصم پس از شنیدن این سخنان گفت: «ای امیرمؤمنان، شما خود را به غذاهای ناگوار و لباسهای خشن اکتفا کردهاید؟» امام فرمود: «وای بر تو من مثل تو نیستم. خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده که بر خود سخت گیرند و همچون طبقه ضعیف مردم باشند، تا فقر آنان را به ستوه نیاورد و سر از فرمان خداوند نکشند»[۳۶].[۳۷]
مخارج پوشاک
مخارج پوشاک از مخارج مهم شخصی است. پوشاک وسیله محافظت بدن از سرما و گرما، پوشش ظاهری اعضای آن و مایه حفظ آبرو و حرمت اجتماعی و اظهار نعمتهای الهی است. از سوی دیگر، پوشاک، نیاز انسان به زیبایی را برآورده میسازد. تأمین پوشاک، در حد اعتدال، لازمه نشاط و سلامت زندگی است، اما عدم اعتدال در آن به ویژه زیادهروی برخاسته از حس تفاخر و تکبر، مشکلات اجتماعی و اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
امام علی(ع) در سنت گفتاری خود، همانگونه که گذشت، بر رعایت اعتدال تأکید مینمود و مخارج پوشاکش کمترین مقدار ممکن بود. لباس امام غالباً دارای سه قسمت بود: یک شلوار که بلندی آن تا نصف ساق بود؛ یک پیراهن که بلندی آن تا روی پا بود و یک دوشانداز که از جلو تا روی سینه و از پشت تا روی باسن را میپوشاند. جنس این لباسها معمولاً از کرباس یا پشم و رنگ آنها سفید بود و ارزش آنها از سه یا چهار درهم و یا یک دینار تجاوز نمیکرد. اگر اندازه آستین و یا ادامه پیراهن بیشتر از مقدار نیاز بود، اضافه آن را قطع میکرد و تا حد ممکن، لباس خود را وصله میزد و از خرید لباس نو اجتناب میکرد[۳۸]. یک بار با اشاره به این موضوع فرمود: به خدا سوگند که این پیراهن را آن قدر وصله زدهام که از وصله کننده آن شرم دارم. کسی به من گفت: «چرا این لباس کهنه را دور نمیاندازی؟» گفتم: «از من دور شو! رهروان شب، صبحگاهان ستایش میشوند»[۳۹].
یعنی آنها که بیدار بودند و ره سپردند و به مقصود رسیدند از آنها که خواب ماندند و به مقصد نرسیدند، باز شناخته میشوند. امام در پاسخ اعتراض کسانی که به سادگی و کهنگی و یا اندازه لباس ایشان اعتراض میکردند، میفرمود: این لباسی است که مؤمنان از آن بهره میگیرند و قلب را خاشع و نفس را رام میسازند و عورت را بهتر میپوشانند و نیاز را برآورده میکنند[۴۰].
در تحلیل سیره امام علی(ع) در پوشاک، علاوه بر نکتهای که درباره خوراک ایشان گفتیم، به نقش شرایط و زمان در تعیین نوع لباس و مخارج پوشاک نیز میتوان اشاره کرد. از دیدگاهی کلی، شکی نیست که با تغییر مقتضیات زمان مخارج پوشاک نیز تغییر میکند؛ زیرا تعیین حد اعتدال پوشاک، متکی بر معیارهای عرفی است، و عرف اجتماعی با مرور زمان و بر اثر تغییرات واقعی، مانند افزایش قدرت خرید مردم و پیشرفتهای فنی در زمینه تولید پوشاک یا تغییر سلیقه عمومی نیز تغییر میپذیرد.
الگوی پوشاک امام علی(ع) نیز از این قاعده مستثنا نبود. پوشش ایشان، اگرچه با انتظارات معدودی از مردم آن زمان که از مقایسه امام با برخی رهبران سیاسی آن عصر نشأت میگرفت، مطابق نبود، اما با الگوی پوشاک تودههای فقیر آن زمان کاملاً سازگار بود. گزارشهای رقتانگیزی که از وضعیت پوشاک مسلمانان صدر اسلام رسیده است، گواه این مدعا است. در سالهای دهه اول هجری، وضع پوشاک گروهی از اصحاب پیامبر که به اصحاب صفه شهرت داشتند، به حدی بد بود که برخی از آنان از شرم برهنگی خود را پنهان میکردند[۴۱] و لباس تعدادی از آنان نیز از کتان ضخیم بود که زبری آن پوست بدن را میخراشید و به همین دلیل گاهی از زبری این لباسها نزد پیامبر شکوه میکردند[۴۲]. واثلة بن اصقع میگوید: «سی تن از اصحاب رسول خدا(ص) را دیدم که هر یک فقط با پوشیدن یک قطیفه پشت سر ایشان به نماز ایستاده بودند، و من یکی از آنان بودم»[۴۳]. ابوهریره گفته است: «هفتاد نفر از اصحاب صفه را دیدم که هیچ یک جامه دوشانداز نداشتند»[۴۴].
روزی، در حالی که پیامبر و جمعی از اصحاب کنار هم نشسته بودند، امیرمؤمنان(ع) با لباسی کهنه، که به دلیل پارگی قسمتهایی از بدنش را نمیپوشاند، وارد شد و در کنار پیامبر نشست. پیامبر برای لحظاتی او را زیر نظر گرفت و با مشاهده وضعیت لباس ایشان این آیه را تلاوت نمود. ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۴۵] و آنگاه فرمود: «یا علی، تو از والاترین کسانی هستی که این آیه درباره آنها نازل شده است». آنگاه پرسید: «یا علی، لباسی که به تو پوشانده بودم کجا است؟» امام فرمود: «ای رسول خدا(ص)، یکی از یاران شما نزد من آمد و از برهنگی خود و خانوادهاش شکوه کرد و من آن لباس را به او بخشیدم»[۴۶].
در چنین روزگاری، سادهپوشی امام، چنانکه رسول خدا(ص) فرمود، از مظاهر عالی ایثار محسوب میشد و با هنجارهای معمول آن زمان نیز مطابقت داشت. اما در دهههای بعد، مانند زمان امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) یا امام رضا(ع)، به دلیل رشد اقتصاد ملی، وضعیت عمومی پوشاک مردم به میزان زیادی بهبود یافته بود و بنابراین، الگوی پوشاک امیرمؤمنان(ع) مورد پسند اجتماع نبود؛ از این رو نقل شده است که امام سجاد(ع)، جامههایی از خز به ارزش پنجاه دینار میپوشیده است[۴۷]. سیره امام صادق(ع) نیز وضعیتی مشابه داشته است[۴۸]. امام صادق(ع) در پاسخ به اعتراض کسانی که از مغایرت وضعیت لباس او با سیره امیرمؤمنان(ع) خرده میگرفتند، به تغییر شرایط زمان اشاره کردهاند. نقل شده است که سفیان ثوری با لحنی اعتراضآمیز به امام صادق(ع) گفت: شما میگویید که علی بن ابی طالب لباس خشن میپوشید، در حالی که خود لباسهای «قوهی» و «مروی» دو نوع لباس گرانبها بر تن کردهاید. امام در پاسخ فرمود: «وای بر تو! علی بن ابی طالب در زمان تنگی معیشت زندگی میکرد، و اکنون زمان فراوانی نعمت است هنگامی که اقتصاد زمانه شکوفا شود، نیکان آن زمان به استفاده از نعمتهای خداوند أولی هستند»[۴۹].
اما اینکه چرا با بهبود چشمگیر وضعیت رفاهی مسلمانان پس از گسترش فتوحات اسلامی، در دهه دوم هجری - برخلاف دهه اول - امام علی(ع) سادهپوشی خود را همچنان حفظ کرد، اولاً شواهد تاریخی، بهبود نسبی در وضعیت لباس امام را نفی نمیکند، بلکه مدارکی نیز در تأیید این بهبود میتوان یافت[۵۰]. ثانیاً گرچه درآمدهای عمومی مسلمانان در زمان خلیفه دوم و سوم به شدت افزایش یافت، به دلیل توزیع نابرابر این درآمدها، شکاف طبقاتی عمیقی در جامعه به وجود آمده بود؛ به گونهای که گروهی محدود، ثروتمند بودند، ولی بیشتر مردم در فقر و فاقه به سر میبردند[۵۱]. در چنین موقعیتی، سادهپوشی امام از سویی، نوعی همدردی با فقیران، و از سوی دیگر سرمشقی بود برای دوری از اشرافیگری و خوشگذرانی طبقه ثروتمندی که در سالیان گذشته بدان خو کرده بودند. خطبهها و مواعظ امام در ایام خلافت نشان میدهد که در آن زمان، خطر اتراف و مصرفگرایی افراطی، جامعه اسلامی را در معرض سقوط قرار داده بود و امام یکی از وظایف مهم خود را اصلاح این وضعیت میدانست. نکوهش شدید دنیاگرایی توسط امام در نهج البلاغه، به ویژه در خطبه ۱۶۰، نشان دهنده اهمیت این مطلب نزد آن حضرت است؛ چنان که ترویج رهبانیت و صوفیگری، جامعه زمان امام صادق(ع) را تهدید میکرد و شیوه پوشش ایشان نیز نوعی مقابله عملی در برابر این تهدید بود[۵۲].[۵۳]
مخارج تعلیم و تربیت
اگر بتوان مخارج آموزش و پرورش خانواده را جزء هزینه مصرفی به حساب آورد، این مخارج در نگاه امیرمؤمنان(ع) بالاترین درجه اهمیت را داشتهاند. رویکرد امام به این امر از این مبنای انسانشناختی ایشان ریشه میگرفت که انسانیت انسان به دانایی و مهارت او است: «قیمة کل امرء ما یحسنه»[۵۴]. روشن است که نتیجه طبیعی چنین رویکردی، صرف هزینههای سنگین برای کسب دانش و مهارت است. صرف چنین هزینهای در سیره امیرمؤمنان(ع) به وضوح قابل مشاهده است.
صرف نظر از مباحث کلامی که بخش وسیعی از مباحث علمی امام علی(ع) را به خود اختصاص داده است، ایشان در طول زندگی خود هیچ آموزگاری جز رسول خدا(ص) نداشتهاند. این آموزش از زمان طفولیت تا واپسین لحظات حیات رسول اکرم(ص) ادامه داشت. امام در خطبه قاصعه نهج البلاغه به فراگیری تعالیم اخلاقی از رسول خدا(ص) در دوران خردسالی اشاره کردهاند. ایشان درباره ساعات دانشاندوزی خود در محضر آن حضرت میفرمایند: «در سراسر عمر شریف پیامبر من یک بار در روز و یک بار در شب در محضر درس ایشان حاضر میشدم و علاوه بر این، گاهی نیز ایشان خود به خانه من میآمدند»[۵۵]. تمام ملاقاتهای امام با پیامبر، مجلس درس دانشجو و استاد بود و لحظهای از پرسش و پاسخ و یا ارائه درسی جدید خالی نبود[۵۶]. امام در طول این دوره تمام علوم و معارف را از استاد الهی خویش فرا گرفت[۵۷]. نقطه اوج دانشاندوزی او وقتی بود که رسول خدا(ص) در بستر مرگ بود. معلم بزرگ انسانیت در همین حال، شاگرد محبوب خود را به حضورطلبید. امام علی(ع) با اشاره به خاطر این ملاقات میفرمایند: «در آن ساعت، رسول خدا(ص) هزار باب از علم را به من آموخت که از هر بابی هزار باب دیگر گشوده میشد».
یکی از رفتارهای آموزنده در سیره دانشاندوزی امام علی(ع) که بیانگر اهمیت تخصیص درآمد به آموزش در نگاه امام نیز هست، رفتار ایشان در ماجرای نزول آیه نجوا است. شأن نزول این آیه چنین است[۵۸] که اصحاب ثروتمند پیامبر، پیوسته و به منظور کسب اعتبار بیشتر، نزد آن حضرت میآمدند. این کار فقیران را میآزرد. با نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً...﴾[۵۹] ثروتمندان موظف شدند، پیش از تشرف به محضر پیامبر، به فقیران صدقه دهند و بدین وسیله از آنها دلجویی کنند. این حکم از سوی بعضی مسلمانان نوعی هزینه ملاقات با رسول خدا(ص) تلقی شد و انجام آن بر آنان گران آمد و پس از مدت کوتاهی نسخ شد. امام علی(ع) تنها کسی بود که به این آیه عمل کرد. او با یک دینار پولی که داشت ده درهم فراهم کرد و با آن، ده بار به حضور پیامبر رسید. هر بار یک درهم صدقه میداد و هر بار درس تازهای را از پیامبر فرا میگرفت. آموزش و پرورش در میان خانواده امام نیز بسیار جدی بود؛ به گونهای که گفتهاند امام حسین(ع) به آموزگار فرزند خود به ازای تعلیم سوره حمد عطای فراوان بخشید و دهان او را پر از گوهر کرد[۶۰].[۶۱]
مخارج دیگر
علاوه بر مخارجی که تاکنون ذکر شد، مخارج دیگری نیز در سیره امام مشهود است که به اختصار به آنها اشاره میکنیم. از جمله این مخارج، مخارج تفریحات و سرگرمیهای سازنده است. در اندیشه امام لذتهای حلال از عوامل سازنده روحی و حفظ تعادل رفتاری به شمار میآید؛ چنان که میفرمایند: مؤمن، ساعات زندگی خود را به سه بخش تقسیم میکند: قسمتی را به مناجات با پروردگارش میگذراند؛ بخش دیگر را در طریق اصلاح معاش زندگیاش به کار میگیرد و قسمتی را برای بهرهگیری از لذتهای حلال و زیبنده[۶۲].
از این حدیث میتوان دو نکته درباره الگوی مخارج مربوط به تفریحات در اندیشه و رفتار امام استنباط کرد: نکته اول اینکه تفریحات جزئی از اجزای رفتاری است که مناجات با خدا در رأس آن قرار دارد. بنابراین تفریحات در نظر امام، با عبادت سازگار است. نکته دوم اینکه تفریحات باید در چارچوب لذتهای حلال باشد و از دایره شرع خارج نشود.
با توجه به این دو نکته میتوان گستره انواع تفریحات مطلوب را شناخت؛ مثلاً برای اغلب مسلمانان، تفریحات میتواند شامل امور شادیبخش و لذتهای حسی حلال، مسافرتهای زیارتی، بازدید از اماکن مذهبی و شرکت در مسابقات رزمی، انجام دادن ورزشهایی مانند اسبدوانی و تیراندازی باشد. در مراتب بالاتر تکامل معنوی، نیاز به تفریح ممکن است با نشاط روحی حاصل از کار مفید اقتصادی و یا اقامه مراسم مذهبی، مانند نماز جمعه و جماعت، انجام دادن مراسم حج و دیدار با خویشاوندان (صله رحم) نیز برطرف شود. بنابراین، تردیدی نیست که پرداختن به فعالیتهای نشاطانگیز در سیره عملی امام وجود داشته است؛ اگرچه مصادیق این فعالیتها شامل لایههای عمیقتری از نشاط روحی همراه با معنویت بوده است.
مخارج مربوط به بهداشت و درمان، مسواک کردن، نظافت و پاکیزگی و استفاده از عطر به طور مؤکد در سیره امام به چشم میخورد[۶۳]. مخارج حمل و نقل نیز همواره در زندگی امام وجود داشته است. روایتی که پیشتر در بحث مربوط به ازدواج و خواستگاری امام نقل کردیم، نشان میدهد که امام حتی قبل از ازدواج، صاحب شتر یا اسب بودهاند.[۶۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۴۵، ص۴۱.
- ↑ غررالحکم، ح۲۹۶.
- ↑ غررالحکم، ح۲۷۴.
- ↑ تحف العقول، ص۱۵۸.
- ↑ محدث قمی، عباس، سفینة البحار، ج۲، ص۸۷.
- ↑ غررالحکم، ح۲۸. روایات مربوط به میانهروی و قناعت از حفرت، بسیار است که در صدد بیان آنها نیستیم و فقط روایات راجع به رابطه دنیا و آخرت مورد نظرند.
- ↑ «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ج۱، ص۲۵.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۴۹.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۰۰.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ح۲۴۴؛ صدوق، علل الشرایع، ص۱۷۰، ح۲.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۷۲.
- ↑ ر.ک: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ص۲۱.
- ↑ ابویعلی موصلی، مسند ابی یعلی، ج۱، ص۲۶۴، ح۲۶۶.
- ↑ درباره تعیین ماه شب زفاف حضرت اختلاف است. در این باره بین ماههای ذوحجه. ذوقعده و شوال اختلاف کردهاند. به نظر میرسد قول صاحب کشف الغمه که این واقعه را مربوط به ذوحجه سال دوم هجری دانسته، صحیح باشد. (ر.ک: کشف الغمه، ج۱، ص۳۶۴؛ طوسی، الامالی، ج۴۳، ص۴۷؛ تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۸۶).
- ↑ ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ص۲۱۸؛ متقی هندی، کنزالعمال، ح۳۷۷۴۴.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۷۳.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۲، به نقل از: طوسی، الامالی، ج۴۰، ص۴۵.
- ↑ ر.ک: خوارزمی. المناقب، ج۲۴۹، ص۳۶۴؛ اور بلی. علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفا، ج۲، ص۱۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۲.
- ↑ ر.ک: سمهودی، وفاء الوفاء، ج۲، جزء سوم، ص۴۶۶؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۵۵، ح۸.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۱۳۱، ح۵۶۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۰۰ و ۱۳۰.
- ↑ منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ج۵.
- ↑ برای نمونه ر.ک: نامه امام به شریح قاضی هنگامی که شنید او خانهای به هشتاد دینار خریده است. (نهج البلاغه، نامه ۳).
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۷۴.
- ↑ ر.ک: ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۹، ص۳۴۹-۳۵۶.
- ↑ ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۹، ص۳۵۰.
- ↑ ر.ک: ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۹، ص۳۵۵، ح۴۵۸۳-۴۵۸۴.
- ↑ ر.ک: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۵۹.
- ↑ ر.ک: کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۲، ح۴؛ آمدی، غررالحکم، ح۴۱۳۸ و ۵۱۴ و ۵۱۵.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۵.
- ↑ «و زمین را برای آفریدگان پدید آورد * که در آن (هر گونه) میوهای است و نخل (با خوشههایی) دارای پوشش» سوره الرحمن، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ «دو دریای به هم رسیده را در هم آمیخت * میان آنها برزخی است تا به هم تجاوز نکنند... از آنها مروارید و مرجان برون میآید» سوره الرحمن، آیه ۱۹-۲۲.
- ↑ «و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۰، ج۳؛ نیز ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۷۵.
- ↑ ر.ک: ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۹، ص۳۵۷-۳۶۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.
- ↑ ر.ک: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۹۶؛ ابن حنبل، فضائل الصحابه، ج۱، ص۵۳۶، ح۸۹۴.
- ↑ اصبهانی، ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶، ح۴۲۹۰؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۶۲۴، ح۴۳۳۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸، ح۴۲۹۲.
- ↑ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۶۰ ح۴.
- ↑ ر.ک: کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۵ و ۴۵۱. ح۱ و۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۱، ح۴؛ طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۲۰، ح۷۴۸.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۱۸، ح۴۶۲.
- ↑ ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۹ ص۳۶۲.
- ↑ علی(ع) در یکی از سخنانش به این وضعیت اشاره کردهاند: «به هر کجا که خواهی چشم بگردان و مردم را بنگر. آیا جز درویشی که از درویشیاش رنج میبرد یا توانگری که نعمت خدا را کفران میکند خواهی دید؟» (نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹).
- ↑ ر.ک: کلینی، الکافی، ج۵، ص۶۵، ح۱؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۸۴.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۷۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۸.
- ↑ ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۱۰، ص۱۵، ح۴۸۲۶-۴۸۳۱.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۱۰، ص۱۵، ح۴۸۱۷-۴۸۲۵.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۱۰، ص۲۳-۴۷.
- ↑ ر.ک: طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۸۹.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۶۶.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۸۲.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۹.
- ↑ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۱۹.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «سیره اقتصادی امام علی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۲۸۴.