شعائر در قرآن
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث شعائر است. "شعائر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شعائر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مفهوم شعایر از دیدگاه قرآن
شعایر اسلامی و به عبارت دیگر، شعایر الهی، در قرآن مجید، پیش از هر منبع دیگر مطرح شده است. خداوند در آیات متعدد با بیان برخی از مصادیق آیین اسلام، به مسلمانان فرمان داده است که شعایر الهی را بزرگ شمرده و آن را گرامی دارند. خداوند، تکریم شعایر را از تقوای قلبی مؤمنان میداند؛ و در سوره حج (آیه ۲۵ - ۳۶) به پیامبر و مردم امر میکند که مراسم حج را به جای آورند، و قربانی کنند، از سخن لغو و بیهوده بپرهیزند و از پرستش بتها دوری گزینند، و نیز اعلام میدارد که این مسائل از شعایر اسلامی و الهی است که خداوند برای مسلمانان برگزیده است.
آنگاه حقانیت این شعایر را اعلام میدارد و پیروی از آنها را نشانه تقوای قلب و عظمت روح و تسلیم در برابر ذات حق میداند. ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ... وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ...﴾[۱]. همچنین در این آیات، ذکر و اعتلای نام او و خوف از خدا، صبر و شکیبایی در مصیبتها، اقامه نماز و انفاق را از شعایر الهی بر شمرده است.
خداوند در سوره بقره میفرماید: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ﴾[۲]. و در سوره مائده به مسلمانان امر میکند که حرمت شعایر الهی را نگاه داشته و محرمات خدا را حلال نشمارند. در آیات زیر، برخی از مصداقهای “شعایر” مطرح شده است: “ای اهل ایمان! حرمت شعایر الهی و ماههای حرام را نگاه دارید، و هَدی و قلائد (قربانیهای حجاج، چه علامت قربانی به گردن آن باشد، یا نباشد) را متعرض نشوید و تعرض به زائران خانه خدا (کعبه) را حلال ندانید؛ آنها برای کسب خشنودی الهی آمدهاند، و چون از احرام فارغ شدید، صید کنید، و دشمنی کسانی که شما را از مسجدالحرام منع کردند، بر ظلم و بیعدالتی وادارتان نکند، باید رابطه بین شما بر تعاون و تقوا استوار باشد، تعاون بر تقوا و خیر و نیکویی داشته باشید، نه تعاون بر گناه و دشمنی، که خداوند شدیدالعقاب است.
برای شما مؤمنان، گوشت مرده و خون و گوشت خوک و حیوانی که به هنگام کشتن آن، نام غیر خدا را برده باشند، حرام است، و نیز خوردن گوشت هر حیوانی که با خفهکردن، چوب زدن، از بلندی افکندن، و یا با شاخ زدن به یکدیگر بمیرند، حرام است، و نیز خوراک درندگان، جز آنچه که قبلاً تذکیه کرده باشید، حرام است. و آن را که برای بتها ذبح میکنید، و به تیرها قسمت میکنید، حرام است (در زمان جاهلیت رسم بود که چون در امری مردد میشدند برتیری مینوشتند: “خدا امر کرد”، و بر تیر دیگر مینوشتند: “خدا نهی کرد” و آنگاه تیرها را در هم ریخته و یکی را به قرعه بر میگزیدند، و بر اساس آن رفتار میکردند) که این کار، فسق است و...”[۳].
این آیات در مورد شعایر اسلام است که تعدادی از مصادیق آن به عنوان نمونه ذکر شد و فقها نیز موارد دیگری را در این زمینه ذکر کردهاند. با تأمل در آیات مذکور، به تجلی آیین اسلام در ابعاد مختلف پی میبریم:
- بُعد اجتماعی، مانند: ماههای حرام، مراسم حج و تعاون.
- بُعد عبادی، مانند: نماز، حج، ذکر و یاد خدا.
- بُعد فردی، مانند: صبر بر مصائب و مواردی از این قبیل.
- موارد خوراکی، مانند: ذبح و شرایط خاص آن.
حال که مفهوم شعایر اسلامی را با استفاده از اسناد و مدارک قرآنی شناختیم، بهتر است که به تفصیل با موارد و مصادیق آن آشنا شویم. لذا در این مباحث با برخی از شعارهای اساسی و مهم اسلام آشنا خواهیم شد. شایان ذکر است که دولت اسلامی موظف به اعمال و احیای شعایر اسلامی است. بنابراین، سیاست داخلی آن نیز باید بر این مبنا استوار باشد؛ زندگی اجتماعی اسلامی بدون احیای شعایر، پایدار نخواهد بود.[۴]
برخی از شعایر مهم اسلامی
میدانیم که شعایر اسلام بسیار است، و شریعت ما شعار ماست. اما برخی از آنها از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و اساس شعارهای دیگرند. شناخت این شعایر، بسیار مهم است. در این بخش به بررسی آنها میپردازیم:
مساجد
مسجد، خانه خدا و از مراکز با شکوه اسلامی است، لذا اتخاذ مسجد و ساختن آن، از شعایر اسلامی است. صاحب کنز العرفان که یکی از فقهای بنام شیعه میباشد، ساختن مساجد را بر مسلمانان واجب کفایی معرفی میکند[۵].
همچنین آیات متعددی در مورد آداب مسجد و ساختن و تعمیر آن در قرآن آمده است که با برخی از آنها آشنا میشویم: ﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا﴾[۶]. ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۷].
این آیه شریفه، احکام و مسائل مربوط به مساجد را بیان میکند. یکی از فقهای قرن نهم هجری (مقداد بن عبدالله سیوری) در تفسیر این آیه چنین میگوید: “این آیه در احکام مساجد، دارای راهنماییها و فوایدی است:
- پرسش و لحن استفهام در این آیه، در بیان تقریر و عظمت ظلمی است که این گروه مرتکب میشوند.
- جمله “أن یذکره” مفعول ثانی و به معنای “من أن یذکر” میباشد؛ یعنی گویای این امر است که مسجد باید محل ذکر و تعظیم نام خدا باشد، اما ستمگران مانع میشوند.
- در جمله “مساجد الله” به اصطلاح ادبی کلمه جمع، یعنی “مساجد” مضاف واقع شده و این طبق قاعده دستور زبان بر عموم دلالت میکند؛ یعنی مسجدهای خاصی مطرح نیست، بلکه تمام مساجد را در بر میگیرد؛ یعنی افرادی که مانع ذکر و تعظیم نام خدا در هر مسجدی شوند، ستم کردهاند.
اما احکام و مسائل فقهی که از این آیه استنباط میشود، به قرار زیر است:
- ساختن مسجد، واجب کفایی است. (مادامی که مسجدی ساخته نشده است، ساختن مسجد بر همه واجب است، اما با اقدام عدهای از مسلمانان، این وظیفه از دیگران ساقط میشود).
- تعمیر بخشهای فرسوده مسجد، واجب است.
- برپایی مراسم عبادت و ذکر خدا در مساجد، واجب است.
- تخریب مساجد، حرام است. (تخریب معنای عرفی دارد و به اعمالی از قبیل: خرابکردن دیوار، سرقت از مسجد و لطمهزدن به روشنایی آن، اطلاق میگردد).
- ساختن مسجد بر اعیان (اشخاص متعین) مستحب است.
- مستحب است مسلمانان با خشوع وارد مساجد شوند”[۸].
شایان ذکر است که تعمیر مساجد بر مشرکان و کفّار حرام است و فقط مؤمنان، شایسته هستند.
خداوند در سوره توبه میفرماید: ﴿مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ﴾[۹]. همچنین میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۱۰]. با تأمل در این آیات و آیههایی از این قبیل، در مییابیم که مساجد از مهمترین مراکز نشر توحید هستند، و لذا باید سیاست دولت اسلامی و امت مسلمان بر ایجاد مساجد و احیای آن باشد. مسلمانان مرکز دیگری که در شکوه و عظمت و ایفای نقش هدایتی و سیاسی و اجتماعی بتواند جایگزین مسجد گردد، نمیشناسند، مسجد، خانه خدا و مردم است و لذا میبینیم که بعد از هجرت پیامبر اسلام، اولین اقدام وی ساختن مسجد قبا در نزدیکی مدینه (روستای قبا) است. در مدینه نیز اولین اقدام سیاسی و اجتماعی پیامبر، ساختن “مسجد النبی(ص)” میباشد و از همان مسجد است که اسلام دنیا را فتح نمود.
مسلمانان باید به اهمیت مسجد آگاه شوند؛ مسجد تاریخ خونینی دارد و هیچ حرکت و قیام آزادیبخشی در جهان اسلام و در خاورمیانه و شمال آفریقا نیست، مگر آنکه از مساجد برخاسته است، و ظالمان از هیچ مرکزی به اندازه مسجد نمیهراسند. خداوند در قرآن کریم از مسجد به عنوان سنگر (مرصاد) نام میبرد و میگوید: این سنگر نباید به دست منافقان بیفتد. نیز در فرهنگ اسلامی مسجد، “محراب” است؛ محراب از کلمه “حرب” به معنای جنگ گرفته شده است؛ یعنی، مسجد محل جنگ است؛ جنگ با شیطان نفس، نبرد با طاغوت و کفّار و ستمگران. این نقش واقعی مساجد است، به همین دلیل، در صدر اسلام منافقان برای خنثیکردن نقش هدایتگرانه و انقلابی مسجد، با نام مسجد، به مبارزه با آن پرداختند. آنها به رهبری منافقی به نام “ابوعامر راهب” در مقابل مسجد قباء مسجد دیگری ساخته و پیامبر اسلام را به افتتاح آن دعوت نمودند، خداوند نام آن را “مسجد ضرار” گذاشت (این مسجد برای ایجاد لطمه به اسلام و مسلمین ساخته شده بود) و دستور داد آن را ویران سازند. اصحاب به دستور پیامبر(ص) آن را به آتش کشیدند.
آیه ذیل، در این مورد آمده است: ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ﴾[۱۱].
قرآن، معجزه جاودان الهی است؛ همانطوری که قرآن میفرماید: ستمگران نخست در بستن مساجد و یا ویرانکردن آن میکوشند، و آنگاه که موفق نشدند، برای فریب مرد و خنثیساختن مساجد تقوا، خود مسجد میسازند و تعمیر میکنند. این شیوه تمام ستمگران است. باید سیاست حکومت اسلامی و ملت مسلمان، بر تقویت مساجد تقوا و رونقبخشیدن به آن استوار باشد؛ و عمران مساجد بر دو گونه است:
اذان
از دیگر شعایر اسلام، اذان و اقامه است[۱۴]. کفّار از اذان میهراسند؛ اذان، اعلان بسیج همگانی مسلمانان در شب و روز است و کافران چون راه مبارزهای با آن نمیشناسند، آن را مورد استهزا قرار میدهند. لیکن مسلمانان نباید به تمسخر آنها اهمیت دهند، بلکه باید اذان را از منارهها هرچه بلندتر سر دهند و با فریاد اذان و اعلام توحید، لرزه بر اندام کفر و شرک بیندازند. نیز حکومت اسلامی موظف به پخش اذان از رسانههای گروهی (رادیو و تلویزیون) میباشد. در این مورد خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا﴾[۱۵].[۱۶]
نمازها
یکی دیگر از شعایر اسلام “نماز” است. نماز پرستش خالصانه خدای یکتاست و در شبانهروز در پنجنوبت به جای آورده میشود. و همچنین نمازهای دیگری نیز وجود دارند که در مواقع ویژهای از سال اقامه میگردد. و نیز نوافل و نمازهای مستحبی متعدد که هر کدام اهمیت خاصی دارند. اهمیت نماز از شعایر دیگر بیشتر است. نماز، پیوند روح با ذات حق است. ترویج نماز، به ویژه نماز جماعت، از وظایف فقهای اسلام و حکومت اسلامی است.
نمازهای غیر مستحبی از این قرار است: نمازهای یومیه(روزانه)؛ نماز جمعه؛ نماز عیدین (عید قربان و عید فطر)؛ نماز آیات؛ نماز میّت.
- نمازهای یومیه: هر مسلمانی باید در شبانهروز، در پنجنوبت به نماز بایستد و این نمازها را “یومیه” (روزانه) مینامند که عبارتند از: نماز صبح، ظهر و عصر، مغرب و عشا. کسی که آنها را منکر شود، کافر و از دین اسلام خارج است، و باید احکام “ارتداد” درباره او اجرا شود. بهتر است نمازهای یومیه، به جماعت خوانده شوند، حتی اگر نمازگزاران دو نفر باشند.
- نماز جمعه: یکی دیگر از نمازها و به عبارت دیگر، شعایر مهم اسلامی، نماز جمعه میباشد. نماز جمعه در آخر هر هفته (روز جمعه) با حضور گروهی از مسلمانان در هر شهر برگزار میشود. نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم(ع) واجب عینی و در زمان غیبت، بنا به فتوای عدهای از فقها واجب تخییری است؛ یعنی در این صورت، نمازگزار مختار است که بین نماز ظهر و نماز جمعه، یکی را برگزیند؛ کسیکه نماز جمعه میخواند، نماز ظهر بر او واجب نیست. برخی از فقهای شیعه، شرکت در نماز جمعه را در صورت برقراری آن، احتیاط واجب میدانند و ضرورت شرکت در آن را اعلام میدارند. نماز جمعه از شعایر عبادی - سیاسی اسلام و شؤون حکومت اسلامی و ولایت فقیه میباشد؛ آنجا که حکومت عدل الهی وجود دارد، برقراری نماز جمعه و آمادهنمودن مقدمات آن، از وظایف حاکم شرع اسلامی است. و در آن، دو خطبه واجب است؛ در این خطبهها از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، تربیتی، اخلاقی و عبادی اسلام یاد میگردد. و سپس دو رکعت نماز است، که حتماً باید به جماعت خوانده شود. همچنین امام جمعه باید فقیه و یا منصوب از طرف حاکم شرع باشد. وی هنگام قرائت خطبهها باید مسلح باشد. شایان ذکر است که نماز جمعه، “قیام توحیدی هفته” است، نماز جمعه بیانگر یگانگی دین، سیاست و اجتماع است و حربه آشکاری است علیه کسانی که دین را از سیاست جدا میپندارند.
- نماز عیدین: یکی دیگر از شعارهای الهی اسلام، نماز عید فطر و عید قربان است، و از آن به “نماز عیدین” یاد میشود. اسلام، دین سیاسی - اجتماعی است، و با انزوا مخالف است؛ بنابراین تا آنجا که ممکن است، باید نمازهای یومیه را به جماعت خواند؛ و مردم باید در آخر هر هفته در مرکز شهر گردآیند و نماز جمعه را به پا دارند و از مسائل روز آگاه گردند (کلمه “جمعه” از جمع و جماعت مشتق شده است). و در عید فطر و قربان به نیایش و عبادت خدا بپردازند و مستحب است که این دو نماز را در خارج از شهر (بیابان و صحرا) به پا دارند. در نماز عیدین نیز قرائت خطبه لازم است. همچنین این دو آیین عبادی - سیاسی، بهتر است به جماعت خوانده شود. علاوه بر این، مسلمانان در یک کنگره بینالمللی و جهانی اسلام (حج) شرکت میکنند و در آنجا به عبادت و نیایش خداوند میپردازند. مراسم پرشکوه و سالانه حج در کنار خانه خدا (کعبه) برگزار میگردد. اسلام چه شعارها و مراسم زیبا و پر محتوایی دارد. این شعایر هستند که اسلام را جاودانه کرده و روح سیاسی و معنوی خاصی به جامعه و امت اسلام میبخشند.
- نماز آیات: هنگام بروز حوادث بزرگ و ترسناک طبیعی، مسلمانان به خدا پناه میبرند و با بهجا آوردن نماز آیات، به آرامش قلبی میرسند. هنگام وقوع زلزله، خسوف و کسوف و حوادثی از این قبیل، بر مسلمانان واجب است که دو رکعت نماز (نماز آیات) به جا آرند؛ این فریضه نیز از شعارهای اسلام است.
- نماز میّت: اسلام، مرگ را پایان حیات نمیداند، بلکه آن را آغاز مرحله جدیدی از حیات انسان قلمداد میکند. مسلمانان، مردگان را با یاد خدا و در مراسم ویژهای به خاک میسپارند و آنها را به عنوان یک مسافر بدرقه میکنند. یکی از این مراسم، بهجا آوردن نماز میّت است. باید بر مرده نماز میّت خوانده شود و مضامین آن دارای طلب مغفرت برای وی در آن دنیا میباشد که این نیز از شعایر اسلامی است. حکومت اسلامی باید نماز را به عنوان برترین شعار اسلام در جامعه ترویج کند و مردم را با ابعاد آن آشنا سازد. این از وظایف دولت در سیاست داخلی میباشد، و این سیاست را با بهکارگیری اصل امربه معروف و نهی از منکر، میتوان عملی ساخت؛ همچنین با طرح ریزی برنامههای مختلف و تشویق و ارشاد مردم، به طور غیر مستقیم میتوان به این امر خطیر پرداخت.[۱۷]
حج
چنانکه قبلاً اشاره شد، یکی از مهمترین شعایر اسلام، “حج” است. خداوند در قرآن، در مواردی به صراحت، مراسم حج را از شعارهای الهی دانسته است. مراسم حج، بسیار باشکوه است و در ملتهای غیر اسلامی، نظیر این مراسم، مشاهده نشده است. حج، هجرت به مرکز، مبدأ و اجتماع، از سکون به حرکت، و از پستی به بلندای هستی، و اوجگیری انسان از خاک به افلاک است. حج، با این که یک مراسم عبادی است، معانی و مفاهیم بسیاری دارد؛ حج، کنگره سالانه و جهانی سیاسی و اجتماعی مسلمانان است، و در واقع، نمونهای از جامعه بزرگ اسلامی و از شعایر اسلام است. از سیاست داخلی دولت اسلامی است که با طرحریزی برنامههای مناسب با این مراسم، مردم را با احکام و مناسک حج آشنا سازد.[۱۸]
قبله
یکی دیگر از شعایر اسلام، “قبله” است. قبلهشناسی اهمیت بسیار دارد و شناخت آن واجب است بهجا آوردن نماز و ذبح حیوانات باید در جهت قبله باشد، و نیز به هنگام جاندادن، فرد محتضر را باید روبه قبله خواباند و او را رو به قبله دفن نمود. تمام نمازهای واجب و مستحب، در صورت امکان و عدم داشتن عذر(مانند آنکه کسی در بیابانی جهت را نشناسد) واجب است در جهت قبله بهجا آورده شود؛ و قبله، همان “کعبه” است و کسی که خارج از مسجدالحرام باشد، حرم را (که کعبه در آن واقع شده) پیشروی خود قرار میدهد و نماز میخواند[۱۹].
قبله از شعایر مهم اسلام است، زیرا مایه وحدت نژادهاست. همه انسانها در هر منطقه و از هر نژاد که باشند، در ساعات معینی از روز (ظهر و عصر، مغرب و عشا و صبح) بایک زبان، بدون هیچ امتیازی، به یک جهت (قبله) میایستند و شعار توحید و آوای مناجات با خدا را سر میدهند. آیا نیروی بشری قادر به بسیج انسانها به اینگونه است؟[۲۰]
اماکن مقدس (زیارتگاهها)
یکی دیگر از شعایر اسلامی، وجود اماکن مقدس است که در طول تاریخ اسلام نقش سیاسی فوقالعادهای در سرنوشت مسلمانان داشته و دارند. مشاهد، جمع “مشهد” است و به معنای محل شهادت و دفن شهید میباشد. مزار نیز به معنای محلی است که مورد زیارت واقع میشود. مهمترین زیارتگاه مسلمانان، کعبه، خانه خداست، و بعد از آن، مشهد حضرت رسول و امامان معصوم و دیگر اولیای خدا، دارای اهمیت است. زیارت این اماکن، پاداش اخروی دارد.
اماکن مقدس، نقش سیاسی ویژهای در تاریخ اسلام داشتهاند. این محلها محل آمال مؤمنان و ستمدیدگان، و الهام بخش نهضتهای ضد سلطه و استبداد و زور و استعمار بودهاند. ستمگران تاریخ از آنها وحشت داشته و همیشه در صدد تخریب و نابودی این مراکز بر آمدهاند. مشهد و قبور امام حسین و ائمه(ع) در قبرستان بقیع و... نمونه تاریخی زندهای هستند، مسلمانان از زیارت این مشاهد ممنوع بودهاند و حکومتهای جبار اموی و عباسی، زائران قبر امام حسین(ع) را مجازات مینمودند چنانکه درباره متوکل، خلیفه عباسی، در تاریخ نوشته شده است.
قبر علی بن ابی طالب(ع) مدتها از نظرها مخفی بود! اینها شعایری هستند که مفاهیم نبرد با ظلم و جور و شهادت در راه خدا و برقراری عدالت را زنده میکنند، و لذا حکومت جباران باید از آنها بترسند. زائری در برابر قبر امام میایستد و چنین میگوید: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ...»[۲۱]؛
“سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا! سلام بر تو ای انقلاب خدا! و... من گواهی میدهم که تو نماز را اقامه کردی و زکات پرداختی و امربه معروف و نهی از منکر نمودی. من گواهی میدهم که تو برای رضای خدا کار کردی؛ نفرین و لعنت خداوند بر آنکه تو را کشت و بر کسی که به کشتهشدن تو کمک نمود و بر آنکه شهادت تو را شنید و از قلب راضی شد و...”. این زیارتنامهای است که یک مسلمان بر قبر یک شهید میخواند و با قرائت آن نیرو میگیرد و عهد میبندد که راه آن شهید را ادامه دهد و علیه ظلم بستیزد.
این مزارها به عنوان شعایر اسلامی و مدارک عینی جنایت ستمکاران در طول تاریخ، باید احیا و حفظ شوند. هرگز رونقدادن به مزار شهیدان راه اسلام و عدالت، مردهپرستی و ارتجاع نیست؛ ارتجاع، مخالفت و مبارزه با شهیدان و سعی در فراموشی و محو آثار آن هاست. مگر یک مسلمان زائر در حرم شهیدان، امامان و اولیای خدا چه میگوید که بتپرستی و شرک باشد؟ او قبل از هر چیز «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ» میگوید، و دو رکعت نماز زیارت به جا میآورد و برای رضای خدا، پاداش آن را به روح شهید اهدا میکند و او را به خاطر منزلتش در درگاه خدا، وسیله آمرزش گناهان خود قرار میدهد و به آنان “متوسّل” میشود؛ آیا این شرک و بتپرستی است؟ نه، این استفاده از هر موقعیتی برای تعظیم خدا و یاد اوست و از اعمال خالصانه توحیدی است.
امامزادههایی که در اکناف، گوشهها، تپهها و درههای این آب و خاک مدفونند، هریک شهید و قهرمان و بر ضد ستم و کفر و مجاهد راه خدا بودهاند که در طول تاریخ به دست جلادان، غریبانه به شهادت رسیدهاند. و لذا مراسم عزاداری نیز باید برای احیای راه و یاد شهیدان زنده بماند، اما باید کوشید که این مراسم از محتوا تھی نگردد و عوام، آن را به خرافات نیایند. عاشورا، مظهر قیام علیه استبداد و ستم را همان عزاداریها نگه داشتهاند، و لذا اینها به عنوان شعایر اسلام و مذهب، باید حفظ شوند.، برای تحقیق در مفاهیم بلند زیارتنامهها، به مفاتیحالجنان و جامع عباسی، بخش زیارتهای رجوع شود.[۲۲]
تعاون به خیر
یکی دیگر از شعارهای اسلامی، “تعاون” است. قرآن دستور میدهد که مسلمانان باید در خیر و نیکی و تقوا “تعاون” داشته باشند. اصل “تعاون” از شرایع اسلام است و بعضی از ناآگاهان خواستهاند آن را از غرب بگیرند و به عنوان یک کشف جدید اجتماعی و اقتصادی و تولیدی و... برای مردم به ارمغان بیاورند! تعاون، عملی غربی نیست، بلکه در متن قرآن کریم ذکر شده و یکی از شعایر اسلامی است. تعاون، دو بُعد و دو جهت دارد. تعاون بر خیر و در جهت مثبت و الهی، و تعاون در گناه و ظلم و رواج فحشا، فساد و تباهی. اسلام، تعاون به خیر و تقوا را از شعایر خود قرار داده و مسلمانان را از تعاون به گناه و ظلم، نهی فرموده است؛ علی(ع) میفرماید: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[۲۳].
همچنین خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۲۴]. این آیه، مسأله تعاون را به صورت “فعل امر” به مسلمانان دستور میدهد؛ دولت اسلامی باید روحیه تعاون را در مردم ایجاد نموده و زمینه آن را در مسائل مربوط به تولید، تحصیل، تحقیق و مصرف نیازهای زندگی آماده سازد؛ و در سیاست و خط مشی داخلی، به ویژه در زمینه تولید، بر شعار اسلامی “تعاون” تکیه کند.[۲۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بیگمان، این (کار) از پرهیزگاری دلهاست... و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است.».. سوره حج، آیه ۳۲-۳۶.
- ↑ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ...﴾ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۱۸.
- ↑ فاضل مقداد سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵.
- ↑ «و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵ و۱۰۶.
- ↑ «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند» سوره توبه، آیه ۱۷.
- ↑ «تنها آن کس مساجد خداوند را آباد میتواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.
- ↑ «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۸.
- ↑ کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۱.
- ↑ شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶؛ مسالک الافهام، ج۱، مبحث صلات.
- ↑ «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی میگیرند» سوره مائده، آیه ۵۸.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۵.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۵.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۸.
- ↑ النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص۶۲.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۹.
- ↑ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص۴۳۱.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۹.
- ↑ “دشمن ظالم و یار و یاور مظلوم باشید” نهج البلاغه، نامه ۴۷.
- ↑ «و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۳۲.