عمره

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عمره به معنای آباد ساختن است و موجب عمران و آبادی خانه خدا و مکه معظمه می‌شود و در عین حال موجب عمران و ترقی معنوی می‌شود. عمره عبادتی مستحبّی است و دارای اعمال خاص. انجام عمره در همه ایام سال ممکن است، هرچند فضیلت آن در رجب و رمضان بیشتر است.

مقدمه

عمره عبادتی مستحبّی است و روش خاص خود را دارد. بدین صورت که شخص از میقات احرام می‌بندد و وارد مکه می‌شود و نخست هفت بار کعبه را طواف می‌کند و در مقام ابراهیم نماز طواف می‌گذارد، سپس میان صفا و مروه هفت بار سعی (رفت و آمد می‌کند و سرانجام با کوتاه کردن قسمتی از موی سر و ناخن (تقصیر) عمل را به پایان می‌رساند. زمان حج در ماه ذی‌الحجه است ولی عمره در همه ایام سال ممکن است، البته فضیلت بیشتر آن در رجب و رمضان است.

واژه عمره از "اعتمار" و "عمارت" به معنای آباد ساختن است. پس عمره را بدین جهت عمره گفته‌اند که باعث عمران و آبادی خانه خدا و مکه معظمه می‌شود و در عین حال موجب عمران و ترقی معنوی می‌شود. قرآن می‌فرماید: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ[۱].

فضیلت و ثواب حج و عمره بسیار است. پیامبر (ص) فرمود: پاداش حج بهشت است و عمره کفاره هر گناه است[۲].

عمره در سیره پیامبر خاتم (ص)

از عبادت‌هایی که در سیره و بیان رسول خدا (ص) جلوه خاصی دارد، انجام مناسک حج و عمره است. پیامبر خدا (ص) حج و عمره را زایل‌کننده فقر و گناهان[۳] و مایه توانگری مردم[۴] دانسته است[۵].

طبق برخی روایات، رسول اکرم (ص) سه عمره به جا آورد: عمره حدیبیه، عمره قضا و عمره‌ای که پس از بازگشت از جنگ حنین و طائف در جعرانه احرام بسته بود[۶]. در روایات دیگری، تعداد آنها چهار مورد دانسته شده است؛ عمره چهارم، عمره‌ای بود که آن حضرت، همراه با حج خود (حجة الوداع) به جا آورد[۷]. همه عمره‌های جداگانه پیامبر (ص) در ماه ذی القعده بود[۸].[۹]

عُمره

در لغت به معنای زیارت است[۱۰] و از عمارت و آباد کردن گرفته شده است؛ چون زائر با زیارت خود، مکان زیارت را آباد می‌کند. در اصطلاح، اسم است برای اعمال مخصوص که در مکه معظمه انجام می‌شود[۱۱]. عمره دو قسم است:

  1. عمره تمتع.
  2. عمره مفرده، که درباره هر کدام به صورت جداگانه در این کتاب توضیحاتی آمده است.

اعمال مشترک عمره تمتع و مفرده چنین است:

  1. احرام در یکی از میقات‌های پنج‌گانه
  2. طواف خانه خدا
  3. خواندن دو رکعت نماز نزد مقام ابراهیم(ع)
  4. سعی بین صفا و مروه ۵. تقصیر.

البته در عمره مفرده علاوه بر پنج عمل مذکور، دو عمل دیگر نیز انجام می‌شود:

  1. طواف نساء.
  2. نماز طواف نساء که از جهت کیفیت عمل، مانند طواف اول و نماز آن است.

و پیامبر اکرم(ص) در نامه‌ای به «عمرو بن حزم» در شرایطی که او را به امارت نجران برگزید، فرمود: عمره، حج اصغر است[۱۲].

و اما تفاوت عمره تمتع با عمره مفرده؛ عمره مفرده با عمره تمتع در ظاهر فرق ندارد مگر در سه چیز[۱۳]؛ یعنی تقصیر، طواف نساء و میقات[۱۴]. البته می‌توان تفاوت‌های بیشتری برای آنها ذکر کرد:

  1. عمره تمتع، طواف نساء و نماز طواف نساء ندارد، ولی عمره مفرده دارد.
  2. در عمره تمتع وظیفه،فرد، تقصیر کردن است و نمی‌توان حلق نمود، در حالی که در عمره مفرده، حلق و یا تقصیر هر دو اختیاری است.
  3. میقات عمره تمتع از مواقیت پنج‌گانه است، ولی میقات عمره مفرده «اَدنی الحِلّ» است.
  4. عمره تمتع فقط در ماه‌های حج صحیح است، ولی عمره مفرده در تمام ایام سال بلامانع است.
  5. هر یک از عمره مفرده و حج اِفراد را می‌توان در یک سال جداگانه انجام داد، ولی عمره تمتع با حج تمتع باید در یک سال انجام شود.
  6. عمره تمتع در هر سال فقط یک بار جایز است، ولی عمره مفرده به طور مکرر و حداقل هر ماه یک بار مستحب است.
  7. پس از عمره تمتع و قبل از حج در شرایط عادی نمی‌توان از مکه خارج شد، در حالی که پس از عمره مفرده و قبل از حج اِفراد مانعی ندارد.
  8. عمره تمتع باید قبل از حج تمتع انجام گیرد، ولی عمره مفرده را می‌توان قبل از حج افراد و یا بعد از آن به عمل آورد.
  9. عمره مفرده بنا بر فتوای بعضی از مراجع به تنهایی در صورت وجود شرایط استطاعت، واجب است، ولی عمره تمتع به تنهایی واجب نیست[۱۵].[۱۶].

اقسام عمره

عُمره استحبابی

عمره مفرده است که مستحب است برای همه مسلمانان جهان، چه اهل مکه و چه اهل آفاق؛ و در ماه رجب این استحباب تأکید دارد.[۱۷].

عُمره اَکمَه

اهل مکه به عمره بیست و هفتم ماه رجب می‌گویند. ریشه عمره اکمی نزد مکیان آن است که چون عبدالله بن زبیر از ساختمان کعبه مقدس فارغ شد، عمره‌ای انجام داد و اهل مکه همراه او بودند تا به محل «اکمه» رسید و از آنجا احرام بست و این واقعه روز بیست و هفتم ماه رجب بود[۱۸].[۱۹].

عُمره بتلا

عمره بدون حج است[۲۰].

عمره تمتع

کسانی که از بیرون مکه (فاصله ۱۶ فرسنگ) برای انجام حج می‌روند، باید قبل از اعمال حج، عمره تمتع به جا آورند. اعمال عمره تمتع عبارت است از:

  1. پوشیدن لباس احرام در میقات
  2. نیت احرام عمره تمتع
  3. تلبیه (لبیک گفتن)
  4. طواف خانه خدا
  5. دو رکعت نماز طواف در مقام ابراهیم
  6. سعی بین صفا و مروه
  7. تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن).

عمره تمتع زمان خاصی دارد و باید در فاصله زمانی اول شوال تا ظهر روز نهم ذی‌الحجه انجام شود و اگر این زمان بگذرد، وقت عمره تمتع تمام شده و وظیفه حاجی هم عوض می‌شود، اما عمره مفرده زمان مخصوص ندارد. زائر برای انجام عمره تمتع در یکی از میقات‌ها محرم می‌شود. سپس در مسجدالحرام به دور کعبه هفت بار طواف می‌کند. آن‌گاه پشت مقام ابراهیم نماز طواف به جا می‌آورد. پس از آن در فاصله میان صفا و مروه هفت بار سعی می‌کند و بالاخره پس از تقصیر (در مروه یا هر جای دیگر) از احرام خارج می‌شود. تمتع در لغت به معنای لذت بردن و بهره‌مند شدن است. در این جا نوعی از عمره و حج است و بدان جهت این نوع از عمره و حج را تمتع نامیده‌اند که در مدتی که انسان از احرام عمره خارج می‌شود تا زمانی که بار دیگر برای حج محرم می‌شود، لذت‌هایی که زن از شوهر خود و مرد از همسر خود می‌برد، جایز است.

درباره گزارش حج پیامبر خدا(ص) در حجة ‌الوداع و تشریع عمره تمتع در خصوص چگونگی حج آن حضرت در حجة الوداع، روایات متعدد و گاهی مفصلی در جوامع حدیثی فریقین وارد شده است. از جمله عبدالله بن سنان در حدیثی از امام صادق(ع) سفر پیامبر خدا(ص) در حجة الوداع را چنین گزارش کرده است «پیامبر خدا(ص) اعلام کرد که من عازم حج خانه خدایم و نامه‌ای نوشت تا به مسلمانان ابلاغ شود که هر کس می‌تواند عازم حج شود. مسلمانان از اطراف مدینه گرد آمدند. پیامبر از مدینه خارج شد و موقعی که در کنار (مسجد) شجره فرود آمد فرمود تا همگان موهای زاید بدن را بزدایند و غسل کنند و لباسی بر تن نکنند، جز یک قواره پارچه که بر کمر ببندند و یک قواره دیگر که بر دوش پیچند و اگر ندارند، عمامه خود را بر دوش بگیرند. ابوعبدالله گفت: پیامبر خدا(ص) به این صورت لبیک می‌گفت: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ»؛ «آمدم، بار خدایا! آمدم و تو را انبازی نیست. ستایش و نعمت هر دو از آن توست، همراه با پادشاهی و تو را انبازی نیست».

و فراوان می‌گفت: «لَبَّيْكَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّيْكَ»؛‌«آمدم ای صاحب آسمان‌های بلند، آمدم» و هر گاه به رهگذری بر می‌خورد و یا بر پشته‌ای بالا می‌رفت و یا از دره‌ای سرازیر می‌گشت، آوای لبیک را از سر می‌گرفت و نیز در پایان شب‌ها و بعد از نمازها به تکرار آن می‌پرداخت. هنگام ورود به مکه از گردنه بالای مکه وارد شد و زمان بازگشت به مدینه از دره پایین مکه؛ یعنی «ذی طوی» بیرون آمد. پیامبر خدا(ص) هنگام ورود به مسجد متوقف شد و رو به کعبه ایستاد و خدا را سپاس و ثنا گفت و بر پدرش ابراهیم خلیل درود فرستاد و بعد از ورود به مسجد به سوی حجرالاسود رفت و آن را بوسید. سپس مشغول طواف شد و بعد از طواف در پشت مقام ابراهیم، دو رکعت نماز خواند. بعد از نماز بر سر چاه زمزم آمد و از آن نوشید و گفت: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ». و این دعا را رو به قبله تکرار کرد. سپس به اصحاب خود فرمود: دیدار از کعبه، باید با استلام حجر پایان پذیرد. بار دیگر حجرالاسود را بوسید و راهی صفا شد و با صدای بلند گفت: «از آنجا آغاز می‌کنم که خداوند آغاز کرده است»؛ لذا بر کوه صفا بالا رفت تا سعی صفا و مروه را آغاز کند و چندان بر روی آن توقف کرد که انسان می‌تواند سوره بقره را تلاوت کند[۲۱]. طبق روایت دیگر، که معاویة بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است، پیامبر خدا(ص) پس صفا از فراغت از سعی و مروه اشاره به پشت سر خود کرد و خطاب به مردم فرمود: اکنون این جبرئیل است که به من می‌گوید: به شما فرمان دهم که هر کس با خود قربانی نیاورده از احرام خارج شود (و عمل خود را عمره قرار دهد) و اگر من آن چه تاکنون انجام داده‌ام، انجام نداده بودم، همان کاری را که به شما فرمان دادم انجام می‌دادم، لیکن اکنون قربانی به همراه آورده‌ام و برای کسی که قربانی به همراه دارد شایسته نیست از احرام خارج شود، مگر آنکه قربانی به قربانگاه رسد.

در این هنگام یکی از حاضران گفت: «ما به حج آمده‌ایم، در وضعیتی که از سر و موی ما آب (غسل) ریزان است. پیامبر(ص) به او گفت: تو هیچ‌گاه به این حکم ایمان نخواهی آورد. در این لحظه سراقة بن مالک بن جعشم کنانی گفت: ای فرستاده خداوند، دین ما را آن‌گونه به ما بیاموز که گویا امروز آفریده شده‌ایم. این دستور که فرمودی ویژه امسال است یا برای همیشه؟ پیامبر(ص) در پاسخ او فرمود: این فرمانی است برای همیشه تا روز قیامت. سپس انگشتان خود را در هم فرو برده گفت: این چنین حج و عمره تا روز قیامت به هم پیوسته گردید[۲۲]. پس از سخنان پیامبر(ص)، گرچه حکم شرعی جدید برای بعضی از صحابه سنگین و غیر قابل قبول می‌نمود، لیکن به هر جهت اصحاب و همراهان پیامبر(ص) به دو گروه تقسیم شدند؛ الف: کسانی که همانند پیامبر(ص) از مدینه با خود قربانی آورده بودند که از جمله آنها ابوبکر، طلحه، زبیر و گروه دیگر بودند؛ لذا همانند پیامبر بر حال احرام باقی ماندند و نتوانستند از رخصت تمتع استفاده کنند. ب: آن دسته از همراهان حضرت، که اکثریت را تشکیل می‌دادند قربانی به همراه نیاورده بودند از جمله آنها همسران پیامبر(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) از لباس احرام به در آمده و عمل خود را عمره قرار دادند. طبق روایتی علی(ع) که در این ایام از ناحیه یمن به مکه وارد شد پس از مشاهده حضرت فاطمه(س) که از احرام خارج شده و لباسی رنگین به تن کرده بود، ابتدا تعجب کرد، اما پس از توضیحات همسرش، در جریان تشریع عمره تمتع قرار گرفت و متقاعد شد.

بنا به حدیث امام صادق(ع) پیامبر(ص) و اصحاب او در بطحا ساکن شدند تا آنکه روز ترویه فرا رسید. صبحگاهان روز ترویه، بار دیگر پیامبر(ص) به مردم اعلام کرد غسل کرده، برای انجام حج، جامه احرام بر تن کنند و عازم منا شوند و پس از درنگ یک روزه فردای آن روز، عازم عرفات گردند و...[۲۳]. برخی از روایات مخالف با تشریع عمره تمتع، بر این پایه است که رخصت یاد شده ویژه اصحاب پیامبر(ص) و محدود به دوران رسالت بوده است؛ لذا نمی‌توان به عنوان یک حکم دائمی آن را مورد عمل قرار داد! در این زمینه به ویژه از قول ابوذر ادعاهایی وارد شده؛ مثلاً:

  1. ابراهیم تیمی از پدرش و او از ابوذر روایت می‌کند که گفت: متعه در حج ویژه اصحاب پیامبر(ص) تشریع گردید.
  2. همان راوی از ابوذر روایات می‌کند که گفت: استفاده از دو متعه برای کسی جز ما – به طور ویژه - جایز نیست؛ متعه زنان و متعه حج.
  3. عبدالرحمن ابن ابی شعثاء می‌گوید: نزد ابراهیم نخعی و ابراهیم تیمی آمده و به آن دو گفتم: من تصمیم دارم که امسال میان عمره و حج جمع کنم. ابراهیم نخعی گفت: اما پدر تو میان این دو جمع نمی‌کرد. ابراهیم تیمی از پدر خود نقل کرد که وی در این خصوص در ربذه نظر ابوذر را جویا شد و او گفت: رخصت عمره تمتع تنها برای ما صادر شد و ارتباطی با شما ندارد.

و اما در مقام جمع‌بندی روایات موافق، و نقد روایات مخالف با جواز عُمره تمتع باید گفت: روایاتی که حکایت از اجتناب پیامبر(ص) و برخی از صحابه از انجام عمره تمتع در حجة الوداع دارد، روایاتی قابل قبول بوده که دلیل آن صرفاً قربانی به همراه داشتن پیامبر(ص) و دسته‌ای از اصحاب ایشان دارد. سال دهم هجری بیشتر همراهان پیامبر(ص)؛ از جمله همسران آن حضرت و نیز فاطمه زهرا(س) موظف به انجام عمره تمتع شدند و تنها در روز ترویه به قصد حج لبیک گفتند. روایاتی که رخصت عمره تمتع را ویژه اصحاب پیامبر(ص) اعلام می‌کند، روایاتی غیرقابل قبول بوده و قطعاً بر پایه جعل یا توهم وارد شده است. دلیل آن اولاً: روایاتی است که تشریع عمره تمتع و نیز توأمان بودن عمره و حج در ماه‌های حج را به عنوان حکم ابدی اعلام می‌کند - از جمله سؤال سراقة بن مالک جعشم از پیامبر خدا(ص) که در پاسخ او به ابدی بودن حکم تشریع عمره اشاره گردید. ثانیاً روایات متعددی در منابع اهل سنت وارد شده که از نهی و تحریم عمره تمتع در ماه‌های حج به عنوان بدعتی از سوی عمر حکایت دارد و ظاهراً تا وقتی عمر زنده بود، مردم را از انجام عمره تمتع نهی کرد و نهی او مورد تبعیت قرار داشت. اما چون از دنیا رفت، مجدداً میان اصحاب پیامبر(ص) در خصوص جواز یا عدم جواز آن اختلاف نظر به وجود آمد و اکثر اصحاب پیامبر(ص) به این دلیل که در نسخ عمره تمتع آیه و سنتی وجود ندارد و تنها بر پایه رأی و نظر شخصی (عمر) نهی از عمره تمتع وارد شده، مجدداً متمایل به انجام آن شدند. روایات زیر شاهد موارد یاد شده است:

  1. مطرف بن عبدالله از عمران بن حصین روایات متعددی نقل کرده که در همه جا، نهی از انجام عمره تمتع، به اجتهاد شخصی، پس از رحلت پیامبر(ص) نسبت داده شده است؛ از جمله آنکه گفت: بدان که پیامبر خدا(ص) بین حج و عمره را جمع کرد و پس از آن، نه آیه‌ای در مقام نسخ این حکم نازل شد و نه پیامبر خدا(ص) از انجام آن نهی کرد، تا آنکه شخصی به رأی و اجتهاد خود در آن چه خواست، فتوایی صادر کرد[۲۴].
  2. یکی از اهالی شام، از عبدالله بن عمر در خصوص عمره تمتع سوال کرد. وی گفت: کاری حلال و جایز است. سوال کننده گفت: اما پدر تو از آن نهی کرده است. عبدالله بن عمر گفت: نظر تو در این باره چیست که اگر پدر من از عمره تمتع نهی کرده و در همان حال پیامبر خدا(ص) بدان فرمان داده باشد، فرمان پدرم قابل تبعیت است یا حکم رسول خدا(ص). مرد شامی گفت: البته امر و فرمان پیامبر خدا(ص). عبدالله بن عمر گفت: پس بدان که پیامبر خدا(ص) چنین فرمانی داده است.

از مباحث پیشین، اجمالاً به دست آمد که عمره تمتع در سال حجة الوداع تشریع گردید و به فاصله کوتاهی، پس از آن، پیامبر خدا(ص) از دنیا رفت و در نتیجه این حکم شرعی به عنوان سنت و یادگار آن بزرگوار باقی ماند که تا به امروز نیز به قوت و اعتبار خود باقی ست؛ زیرا مخالفت عده معدودی از صحابه؛ از جمله عمر و عثمان نتوانست حتی در میان اهل سنت اصالت حکم یاد شده را با خطر جدید همراه سازد. اما دلیل این تشریع چه بود؟ جهت روشن شدن مطلب باید گفت: از روایات تاریخی چنین به دست می‌آید که در دوران جاهلیت، مردم در ماه‌های حج تنها به قصد حج خالص مُحرِم شده و تا روز عید قربان - که قربانی و حلق یا تقصیر صورت می‌گرفت - در حالت احرام باقی می‌ماندند. نیز برای انجام مناسک عمره در ماه‌های دیگر به خصوص ماه رجب، عازم زیارت خانه خدا می‌شدند و به عنوان یک رسم معتقد بودند که وقتی زخم پشت مرکب سواری حج بهبود یافت و بر آن کرک رویید و ماه صفر فرا رسید، انجام عمره جایز می‌گردد. اما این گونه انجام مناسک عمره در عمل از دو ناحیه مشکلاتی برای زائران خانه خدا به وجود می‌آورد که عبارت‌اند از:

  1. تعدد سفرهای زیارتی به مکه؛ به این معنی که طالبان حج و عمره، برای انجام این عبادات، سفرهای متعددی داشته باشند؛ از جمله در ماه‌های حج، به قصد «حج» و در ماه‌های دیگر به خصوص ماه رجب، به قصد «عمره» بار سفر به سوی مکه ببندند و طبعاً این کار چه از جهت صرف هزینه و چه از جهت دوری و ناامنی راه‌ها، برای بسیاری از زائران مشقاتی در برداشت. توسعه تدریجی سرزمین‌های اسلامی و زیاد شدن روز به روز تعداد مسلمانان، به حجم مشکلات اضافه می‌کرد و در نتیجه ممکن بود به تعطیل شدن عمره بینجامد، حال آنکه از برخی روایات به دست می‌آید انجام حج و عمره هر دو مد نظر خدای تبارک و تعالی بوده و در نتیجه بر مسلمانان واجب شده است.
  2. باقی ماندن ایام طولانی در حال احرام؛ می‌دانیم که پس از حضور حج‌گزار در یکی از میقات و پوشیدن لباس احرام و گفتن لبیک (به ویژه به قصد حج خالص) ۲۴ چیز بر او حرام می‌گردد. از این زمان بر حاجی است که محرمات احرام را رعایت کند تا روز عید قربان، که پس از قربانی و حلق یا تقصیر، جواز خروج از احرام پیدا کند. یقیناً حفظ وضعیت احرام در ایامی طولانی، مشکلات فراوانی برای حج‌گزار به وجود می‌آورد که تحمل آن دشوار و چه بسا در شرایطی موجب فساد حج یا توأم با کفارات سنگین می‌گردد. اما با تشریع عمره تمتع و خروج از لباس احرام تا روز ترویه، این مشکلات به کمترین حد خود می‌رسد و حاجی با آسایش بهتر آماده برگزاری مناسک حج می‌شود، ضمن آنکه طی یک سفر از ثواب و فضیلت دو عبادت شرعی؛ یعنی «حج» و «عمره» بهره‌مند می‌گردد و این مهم‌ترین فلسفه تشریع «عمره تمتع» به شمار می‌رود.

امام رضا(ع) در همین خصوص می‌فرماید: «مردم به انجام عمره تمتع مأمور شدند تا تخفیف و رخصتی از جانب پروردگارشان باشد و نیز مناسک مردم در زمان احرام آنان سالم مانده و با طولانی شدن زمان احرام، این مناسک باطل و فاسد نگردد و چون حج و عمره هر دو واجب هستند (با فاصله، هر دو را در یک سفر انجام دهند) مبادا که مناسک عمره ضایع و تعطیل شود و حج به تنهایی و جدا از عمره برگزار گردد.»..[۲۵].[۲۶].

عُمره رجبیّه

به عمره‌ای که در ماه رجب انجام شود اطلاق می‌کنند. امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا أَحْرَمْتَ وَ عَلَيْكَ مِنْ رَجَبٍ يَوْمٌ وَ لَيْلَةٌ فَعُمْرَتُكَ رَجَبِيَّةٌ»؛ «اگر احرام بستی و از ماه رجب هنوز یک شبانه روز باقی است، عمره تو رجبیه است». رسول خدا(ص) و امام صادق(ع) فرمودند: برترین عمره، عمره رجب است. شیخ طوسی از امامان(ع) نقل کرده است عمره ماه رجب در فضیلت، پس از حج است. معاویة بن عمار از امام صادق(ع) پرسیدند کدام عمره برتر است؟ عمره رجب یا عمره در رمضان؟ حضرت فرمود: عمره در ماه رجب با فضیلت‌تر است[۲۷].[۲۸].

عُمره رمضان

عمره‌ای است که در ماه مبارک رمضان انجام می‌شود. هرگاه امام صادق(ع) می‌خواست عمره برود، منتظر صبح روز بیست و سوم ماه رمضان می‌شد، آن‌گاه همان روز احرام می‌بست و بیرون می‌آمد. ولید بن صبیح می‌گوید به امام صادق(ع) عرض کردم: به ما چنین رسیده که عمره در ماه رمضان با حج برابر است. فرمود: این در مورد زنی است که رسول خدا(ص) به او وعده داد و فرمود: در ماه رمضان عمره بگزار که برای تو یک حج است. علی بن حدید می‌گوید: در سال ۲۱۳ در ماه رمضان ساکن مدینه بودم. وقتی عید فطر نزدیک شد به امام جواد(ع) نوشتم و از او پرسیدم که برای عمره ماه رمضان بیرون شوم بهتر است، یا آنکه صبر کنم تا ماه به پایان برسد و همه روزه‌هایم را بگیرم؟ نامه‌ای به خط خود برایم نوشت: رحمت خدا بر تو، پرسیدی که کدام عمره برتر است، عمره ماه رمضان برتر است. خدای رحمتت کند[۲۹].[۳۰].

عُمره مَبتوله

امام صادق(ع) فرمودند: عمره مبتوله (بریده) آن است که شخص خانه خدا را طواف کند و سعی صفا و مروه انجام دهد و از احرام بیرون آید. آن‌گاه اگر خواست همان ساعت برگردد، بر می‌گردد و کوچ می‌کند[۳۱]. به عمره افراد، عمره مفرده و عمره قرآن هم می‌گویند[۳۲].[۳۳].

عمره مفرده

یکی از اقسام عمره است، در کنار عمره تمتع. وجه تسمیه آن به «مفرده» به جهت جدا بودن و استقلال آن از حج است. این عمره، شرایط و قیود و محدودیت موجود در عمره تمتع را ندارد،چون عمره مفرده دارای عنوانی خاص است، از این رو شخص می‌تواند فقط به منظور برگزاری عمره مفرده به زیارت خانه خدا برود، در حالی که اگر کسی به منظور عمره تمتع به مکه سفر کند، باید در زمان خاص آنکه از اول شوال تا نهم ذی‌الحجه است آن را به جا آورد و نیز در همان سال، حج آن را هم انجام دهد. عمره مفرده با عمره تمتع اشتراکات و تفاوت‌هایی دارد که در بخش «عمره» توضیحات آن آمده است. در روایات از عمره به عنوان حج اصغر یاد شده است[۳۴]. برترین اوقات عمره مفرده ماه رجب و ماه رمضان است. در عمره مفرده مستحب است بعد از میقات و احرام بستن، تا ورود به مسجدالحرام و دیدار کعبه، تلبیه را ترک نکند[۳۵]، به خلاف عمره تمتع که در آن مستحب است پس از میقات و احرام بستن، تلبیه را فقط تا پیدا شدن خانه‌های شهر مکه ادامه دهد. وجوب آن برای کسانی است که:

  1. اهل مکه‌اند
  2. در حکم اهل مکه‌اند و منزل آنها تا مکه کمتر از ۱۶ فرسخ شرعی باشد
  3. در قید عهد و نذر و یمین و شرط ضمن عقد هستند و یا حج را فاسد کرده‌اند و یا حج از آنها فوت شده است.[۳۶].

عمره‌های پیامبر(ص)

امام صادق(ع) فرمود: پیامبر خدا(ص) سه عمره جدا جدا انجام داد. یکی عمره‌ای در ذی‌القعده که از عُسفان احرام بست که عمره حدیبیه است، یکی عمره‌ای که از جُحفه مُحرم شد که عمره قضا بود. یکی هم عمره‌ای که پس از بازگشت از جنگ حنین و طایف، از جعرانه احرام بست. البته درباره تعداد و زمان عمره‌های حضرت رسول اکرم(ص) روایات مختلفی نقل شده است که می‌توان از مجموع آنها نتیجه گرفت که آن حضرت سه عمره مفرده انجام داده است و روایاتی که عمره‌های حضرت را چهار بار گفته‌اند، عمره حضرت در حجة الوداع را نیز به آنها افزوده‌اند. احادیثی که آنها را دو بار دانسته‌اند، تنها عمره‌های آشکار حضرت را بیان نموده‌اند. حضرت پس از پیکار حنین، در شب از جعرانه به مکه آمد و پس از انجام عمره به جعرانه بازگشت و صبح مانند دیگران از خواب برخاست، از این رو عمره ایشان بر بسیاری پوشیده ماند. محدثان، بیشتر زمان وقوع عمره‌های حضرت را در ماه ذی‌القعده دانسته‌اند و برخی شوال و رجب را نیز افزوده‌اند[۳۷].[۳۸].

عُمره حُدیبیه

نام عمره‌ای از رسول خدا(ص) است که به جا آورده نشد و متوقف ماند، به علت انعقاد صلح حدیبیه.

عمره واجب

همان عمرة الاسلام و عمره مفرده‌ای است که بواسطه نذر و قسم، عهد و شرط ضمن عقد و اجاره بر انسان واجب می‌شود. همچنین عمره مفرده‌ای را گویند که باید کسی که حج او بدل به حج افراد شده، بعد از حج بجا آورد. در مقابل عمره مستحب.[۳۹].

عمرة القضاء

رسول خدا(ص) در روز دوشنبه، ششم ذی القعده سال هفتم، به جای عمره‌ای که در سال گذشته از وی فوت شد، با همان عده از اصحاب که در حدیبیه شرکت داشتند (جز چند نفری که در خیبر به شهادت رسیدند و یا وفات کردند) به عنوان عمره رهسپار مکه شد و ابورُهم غِفاری (یا عُوَیف بن اَضبَط دَیلی یا سِباع بن عُرفُطَه) را در مدینه جانشین گذاشت. رسول خدا(ص) شصت شتر قربانی همراه برد و ناجیة بن جندب اسلمی را به سرپرستی آنها معین فرمود و نیز مقداری اسلحه شامل خُود، زره نیزه و صد اسب همراه برد و چون به ذوالحلیفه رسید، اسب‌ها را جلو فرستاد و محمد بن مَسلَمه را بر آنها گماشت و نیز اسلحه حمل شده را پیش فرستاد و بشیر بن سعد را بر آن گماشت و چون نزدیک مکه رسیدند آن را در بطن یاجج به جای گذاشت و اوس بن خولی را به محافظت آن مأمور ساخت. اهل مکه با شنیدن رسیدن رسول خدا مکه را خالی گذاشتند و رسول خدا(ص) در حالی که بر شتر قَصواء خود سوار بود و مسلمانان شمشیر بسته پیرامون وی را گرفته بودند و لبیک می‌گفتند و عبدالله بن رواحه مهار شتر او را گرفته بود وارد مکه شد و سواره طواف کرد و حجر الاسود را با چوب دستی خود استلام کرد و چون داخل مسجد الحرام شد، بازوی راست خود را از زیر جامه احرام در آورد و گفت: خدا رحمت کند کسی را که امروز نیرومندی خویش را به اینان نشان دهد.

عبدالله بن رواحه پیشاپیش رسول خدا چنین رجز می‌خواند: خلوا بني الكفار عن سبيله *** خلوا فكل الخير في رسوله يا رب إني مؤمن يقيله *** أعرف حق الله في قبوله نحن قتلناكم على تأويله *** كما قتلناكم على تنزيله ضربا يزيل الهام عن مقيله *** ويدهل الخليل عن خليله رسول خدا(ص) پس از طواف کعبه و سعی بین صفا و مروه، نزد مروه قربانی کرد و همان جا سرش را تراشید و مسلمانان نیز چنان کردند. سپس به برخی از اصحاب فرمود که رهسپار بطن یاجج شوند و به جای کسانی که به محافظت اسلحه حمل شده گماشته شده‌اند، قرا گیرند تا آنها هم بیایند و مناسک عمره خود را انجام دهند. رسول خدا سه روز در مکه ماند و در همین مدت با میمونه دختر حارث بن حزن هلالی ازدواج کرد. روز چهارم بود که سهیل بن عمرو و و حویطب بن عبدالعُزّی از طرف قریش آمدند و گفتند: سه روز شما تمام است و بر حسب قرارداد باید بیرون روید. به این ترتیب رسول خدا و مسلمانان از مکه بیرون رفتند و فرمودند که نباید تا شب، احدی از مسلمانان در مکه بماند. در منزل سَرِف، رسول خدا با میمونه ازدواج کرد و سپس در ماه ذی الحجه وارد مدینه شد و درباره همین سفر نازل شد[۴۰]: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ[۴۱]. این عمره به اسامی دیگری هم معروف است:

  1. عمرة الصلح، چون بر اساس صلح حدیبیه انجام شد.
  2. عمرة القصاص، چون به تلافی صلح حدیبیه انجام شد.
  3. عمرة القضیه، چون در صلح حدیبیه، حکم و فرمان (قضیه) شد که عمره در سال هفتم هجری انجام پذیرد.
  4. عمرة القضا، چون در سال ششم هجری مشرکان مانع از ورود حضرت رسول(ص) برای ادای عمره شدند و اجرای آن به سال دیگر موکول شد. گویی عمره سال هفتم قضای عمره سال ششم است و نیز قضا به معنی حکم است و در سال ششم در حدیبیه حکم بر آن قرار گرفت که عمره در سال هفتم انجام گیرد[۴۲].[۴۳].

فضیلت عمره

پیامبر خدا(ص) عمره مفرده را حج اصغر نامیده است. در فضیلت عمره در روایات آمده است:

  1. یک عمره، بهتر از دنیا و آن چه در آن است، می‌باشد.
  2. عمره، کفاره هر گناه است.
  3. هر کس حج یا عمره انجام دهد و گناه نکند، باز می‌گردد مثل حالت روزی که مادرش او را به دنیا آورده است.
  4. از جمله چهار نفری[۴۴] که دعای‌شان رد نمی‌شود، عمره گزار است.
  5. هر کس به قصد عمره بیرون رود و بمیرد، تا قیامت برای او پاداش عمره‌گزار نوشته می‌شود.
  6. در فضیلت، پس از حج است.
  7. خداوند، حج را با عمره کامل کرد[۴۵].[۴۶].

منابع

پانویس

  1. «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  2. شیرزاد، امیر، مقاله «عمره»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۳۶.
  3. الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴؛ الجعفریات، ص ۶۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵.
  4. صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۱۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۰: کنزالعمال، ج ۵، ص ۱۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲.
  5. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴.
  6. بیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.
  7. مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۶۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶.
  8. السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۲۵ ـ ۵۲۶.
  10. مجمع البحرین، ج۲، ص۱۲۷۰.
  11. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۴۱.
  12. الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۲۹۱؛ کافی، ج۴، ص۲۹۰.
  13. شایسته است درباره تفاوت‌ها به مناسک آیات عظام مراجعه شود.
  14. مناسک محشی، مسأله ۱۷۶، ص۱۰۰.
  15. تحلیلی بر مناسک حج، ص۹۶.
  16. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۹۴.
  17. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۹۵.
  18. سفرنامه ابن جبیر، ص۱۷۹.
  19. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۹۵.
  20. دائرةالفوائد در فرهنگ قرآن، دکتر محقق، ج۳، ص۲۹.
  21. الکافی، ج۴، ص۲۴۹.
  22. الکافی، ج۴، ص۲۴۶؛ وسایل الشیعه، ج۸، ص۱۶۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۵۳.
  23. الکافی، ج۲، ص۲۴۷.
  24. صحیح مسلم، ج۲، ص۹۱۰.
  25. فصلنامه میقات حج، ش۵۶، ص۲۰.
  26. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۹۶.
  27. حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۳.
  28. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۱.
  29. حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۵.
  30. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۱.
  31. حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۷.
  32. فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۲۱.
  33. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۱.
  34. کافی، ج۴، ص۲۹۰.
  35. راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۳، ص۴۲.
  36. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۲.
  37. راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۳، ص۴۶۹.
  38. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۳.
  39. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۴.
  40. تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی، ص۴۶۵.
  41. «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است» سوره فتح، آیه ۲۷.
  42. حجة التفاسیر، بلاغی، ص۱۷۰.
  43. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۰۴.
  44. آن چهار نفر عبارتند از: پدر برای فرزند، ستمدیده برای ستمگر، عمره‌گزار تا آنکه بازگردد، روزه‌دار تا آنکه روزه بگشاید.
  45. حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۵۷.
  46. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۳۸.