فرهنگ جهادی
فرهنگ جهادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
ویژگیها و عناصر اساسی
بزرگترین افتخار انقلاب اسلامی، احیای روحیه جهادی بوده است[۱] و همین فرهنگ جهادی و روحیه جهادی است که اصل جهاد را زنده نگه میدارد. با توجه به ابعاد مختلف جهاد و اهمیت نقش آن در اسلام، بدون تحقق فرهنگ جهادی، اهداف این حکم اساسی اسلام قابل دستیابی نیست.
فرهنگ جهادی مجموعه عواملی است که در راستای جامعهسازی اسلامی، با ایجاد فضای پویایی و جوشش در خدمت به خلق و رفع موانع تحقق معیارهای اسلامی ایفای نقش میکند[۲]. اهمیت این فرهنگ در این است که در پرتو آن، افق پیاده شدن جامعه اسلامی با تکیه بر عناصر معنوی به طور جهشی ترسیم میگردد[۳]. از اینرو در انقلاب اسلامی تقویت و گسترش فرهنگ جهادی در همه عرصهها اعم از اقتصادی، سیاسی و علمی و به ویژه در عرصه مدیریتی مورد توجه قرار گرفته است[۴].
فرهنگ جهادیای که انقلاب اسلامی از آن سخن میگوید، بر پایه عقلانیت، دوری از افراط و تفریط و همراه با معنویت در ذیل هدایت قرآن و اهل بیت(ع) میباشد. تشابه صوری این فرهنگ با عملکرد یا برخی باورهای کسانی که مدعی جهادند، هرگز به معنی یکسان بودن آن با ارزشها و فرهنگ جهادی محسوب نمیشود؛ چراکه اینان فاقد چنین پایههایی هستند. از اینرو عقلگریزی، خشونت بیحد و حصر، تکفیر مسلمانان و... فارقهای اساسی میان این دو نگرشاند.
انقلاب اسلامی پیوسته بر سه ویژگی اساسی در فرهنگ جهادی تأکید داشته است:
جهتگیری اعتقادی - عملی صحیح مبتنی بر منابع اصیل اسلامی، در عرصه اعتقادی: فرهنگ جهادی باید در مسیر استواری و ترویج و تحکیم مبانی و ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) باشد[۵]. از مهمترین عناصر این مبانی، ایمان به ولایت است[۶]؛ زیرا این عنصر نقش مهمی در اجرایی کردن فرهنگ جهادی دارد. به تجربه نیز ثابت شده است که این امر موجب شور و نشاطی در وجود مجاهدان شده و در میدانهای دفاع مقدس، سازندگی روستاها و بازسازی مناطق جنگزده و محروم و دور افتاده، گامهای مجاهدان را مستحکم ساخته است.
باور به خدمت به مردم را میتوان در ذیل این جهتگیری اضافه نمود. بر همین اساس انسان در ایمان و آرمان خدمت به دیگران ذوب شده و خود را فراموش میکند و در پرتو چنین رویکردی جامعه با تقویت روحیه جهادی در خود، به رونق واقعی دست خواهد یافت[۷]. این روحیه همان روحیه بسیج در دوران دفاع مقدس است.
از دیگر عناصر مهم این مبانی، جهاد با نفس است که جایگاهی رفیع دارد[۸] تا تلاشهای جهادگر دچار انحراف نگردد. آرمانگرایی در جهتگیری مورد نظر در فرهنگ جهادی نیز مهم بوده، چون آرمانگرایی سازنده واقعیتها است. اساساً پیشرفت و توسعه در دنیا نیز بر همین پایه اتفاق افتاده است؛ لذا کنار نهادن آرمانها به بهانه واقعبینی نوعی انحراف در فرهنگ جهادی محسوب میشود. نتیجه آرمانگرایی و ایستادگی در این راه، ایجاد واقعیتهای شیرین و مطلوب است[۹].
بصیرت در جهتگیریها: نیروی جهادی باید در تحقق اهدافی چون قطع وابستگیها به قدرتها و رسیدن به خودکفایی حداکثری، همواره در مسیر درست گام نهاده و دچار اشتباه راهبردی نشود؛ زیرا در این صورت گرفتار روزمرگی یا بازی در میدان دشمن میشود و در حقیقت اهداف دشمن را برآورده خواهد ساخت[۱۰].
شناخت دشمن: دشمنشناسی که میتوان از آن به عنوان یک راهبرد کلان نام برد، بر اساس موقعیت افراد به لحاظ اهمیت و حساسیت دچار شدت و ضعف میباشد[۱۱].[۱۲]
آسیبشناسی فرهنگ جهادی
جایگاه مهم جهاد در اسلام و نقش تعیین کننده آن، حساسیت ویژهای به آن بخشیده است، از اینرو ضروری است که آسیبشناسی دقیقی از آنچه به صورت فرهنگهای جهادی توسط گروههای تکفیری اشاعه میشود، صورت پذیرد. در طول زمان، کجفهمی یا سوء استفاده برخی دشمنان از این ظرفیت عظیم شریعت اسلامی، همواره آسیبهایی را متوجه آن کرده است؛ به طوری که به نام جهاد، اقدامات مخرب و غیر قابل جبرانی صورت گرفته است، چنانکه بنیامیه، با نام جهاد، برخی از مسلمانان را به جنگ با امام حسین(ع) کشاندند[۱۳] و یا امپراتوری عثمانی، به عنوان جهاد، علیه ایران اعلام جنگ کرد[۱۴].
جهالت، بارزترین عامل اینگونه آسیبها است[۱۵] و اقدامات خشونتبار با نام جهاد، علاوه بر غیر مشروع بودن[۱۶] آسیبی جبرانناپذیر نسبت به اصل اسلام ایجاد میکند؛ که البته این نتیجه سیطره تحجر و دور بودن از عقلانیت است[۱۷]. خونریزیهایی که با سوء استفاده از نام جهاد انجام شده، دانسته یا ندانسته اهداف دشمنان دنیای اسلام را برآورده کرده، موجب تنها گذاشتن جبهه مقاومت و ویرانی زیرساختهای کشورهای اسلامی، منحرف ساختن شور جوانان مسلمان، ترور مسلمانان و انحراف بیداری اسلامی گردیده است[۱۸]. این آسیبها از سوی گروهها و جریانهایی وارد میشود که اطاعت و خاکساری در مقابل طاغوتهای زنده را شرک نمیدانند؛ ولی احترام به اولیای الهی و بزرگان تاریخ اسلام را شرک تلقی میکنند![۱۹]
از دیگر آسیبهای فرهنگ جهادی؛ بلکه خطای استراتژیک در آن، جابهجایی ضرورتها در اولویتبندی است[۲۰]. به عبارتی در حرکتهای جهادی که بحث تمرکز نیروها بر یک خط مشی مطرح است؛ چنانکه تمرکز بر اولویت نباشد باعث هدررفت نیرو در زمینه غیر لازم شده و دشمن میتواند نقصان موجود را نقطه قوت خود قرار داده و باعث شکست جبهه جهادی گردد. از اسباب این جابجایی، تأثیرپذیری از فضاسازیها و جنگ روانی است، که منجر میشود مسئولین به تغییر مسیر نیروها و برنامههای جهادی روی آورند[۲۱]. فرآیند دشمن در چنین فضاسازیهایی، اخلال در تصمیمگیری نیروهای جهادی و اغفال آنان نسبت به ضرورتهاست.
توجه نکردن به جوانب مختلف جهاد، به ویژه نادیده گرفتن جهاد با نفس، از دیگر عوامل این آفات است؛ چراکه از دو بال جهاد اسلامی، یک بال ثابت آن، جهاد با نفس است[۲۲]. فقدان جهاد اکبر مساوی با فقدان حقیقت جهاد بوده و موجب میشود آثار و نتایجی که از جهاد انتظار میرود برآورده نگردد.
نگاه عقلانی و اعتدالی انقلاب اسلامی به مقوله جهاد، در میان جوامع اسلامی بارقه امیدی را ایجاد کرده است که نتایج آن را در میان گروهها و چهرههای بارزی همچون شهید فتحی شقاقی - رهبر و مؤسس گروه جهاد اسلامی در فلسطین – میتوان دید؛ چنانکه ایشان جهاد را در دوره حاضر از قالب زشتی که خوارج دوران به آن شکل داده بودند خارج میداند و بر همان برداشت صحیح انقلاب اسلامی تأکید میکند[۲۳].
در حقیقت نبود هر یک از ویژگیهای فرهنگ جهادی میتواند یک آسیب در فرهنگ جهادی غلط گروههای تکفیری تلقی شود. گروههایی که به خاطر فقدان بصیرت در قالب حرکتهای به اصطلاح جهادی، طبق خواسته دشمن عمل نموده و خواستههای او را بر آورده میسازند و اینها همه از نبود قومی تشخیص حق از باطل و فقدان قطبنمای شناخت حقایق اسلامی حکایت دارد[۲۴].[۲۵]
تأثیر متقابل فرهنگ جهادی و انقلاب اسلامی
فرهنگ جهادی قلمروی اساسی دارد به طوری که در میان توده مردم، نخبگان و کارگزاران، بروز داشته و به عنوان مثال در بین کارگزاران تبلور آن در مدیریت جهادی است.
تحلیل و بررسی عوامل شکلگیری انقلاب اسلامی نشان میدهد که از مهمترین این عوامل، تأثیرپذیری انقلاب اسلامی، از فرهنگ جهادی ناشی از قیام عاشورا بوده است. فرهنگ جهادی یعنی ارزش جهاد و شهادت در منظر جامعه که موجب شکل گیری، پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی شد؛ چنانکه رویداد انقلاب اسلامی نیز در احیاء و گسترش فرهنگ جهادی در داخل ایران و سطح جهان اسلام مؤثر بوده است. امام خمینی به عنوان رهبر این حرکت عظیم در مناسبتهای مختلف با خاطرنشان کردن حماسه کربلا و یادآوری و تحلیل ماه محرم به عنوان ماه پیروزی خون بر شمشیر به دنبال احیای این فرهنگ در میان مردم بوده است[۲۶].
عاشورا به عنوان نماد برجسته فرهنگ جهادی در میان عامه مردم، بسیار تأثیرگذار بود، وشاهد آن، شعارهایی است که بر حسینی بودن نهضت و تبعیت رهبران آن از امام حسین عل تأکید داشت[۲۷].
فرهنگ جهادی حالت تسلیم و رکود را در میان مردم نسبت به سیستم ظالم و مفاسد آن از بین میبرد. حرکت اصلاحی از جانب نخبگان و مصلحان اسلامی از حدود صد سال قبل باعث شد فرهنگ جهادی، احیا شده و به بدنه جامعه اسلامی، تزریق گردد و میوه این شجره طیبه از بین رفتن حالت بیتفاوتی در مقابل نظامهای ظالم و فاسد بود[۲۸]. زنده شدن روحیه تهاجم و اعتراض بر ظالم و مفاسد آن، همراستای تعالیم اسلامی ای چون امر به معروف و نهی از منکر بود که زمینهساز جهش روحی مردم و استحکام فرهنگ جهادی در میان آنان شد[۲۹]. از مظاهر این فرهنگ، احساس وظیفه علما است که خداوند از ایشان تعهد گرفته است در مقابل بهرهمندی ظالمانه ستمگران و گرسنگی جانکاه ستمدیدگان سکوت ننمایند[۳۰].
بعد از انقلاب اسلامی تأثیرات فرهنگ جهادی ابعاد دیگری به خود گرفت. شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه انقلاب اسلامی، همزمان با حصر اقتصادی آمریکا نسبت به ایران، به وجود آمدن گروههای نفاق و ترور مسئولان و نخبگان و مردم عادی و... گونههای جدیدی از فتنهگریها و موانعی بود که اوضاع داخلی و نظام نوپا را دچار مشکلات کرد؛ ولی در مقابل، فداکاری و جانفشانی و پشتیبانی مالی مردم از جبههها در هشت سال دفاع مقدس، و همیاری آنان در رفع این موانع و تحمل و ایستادگی در برابر حصر اقتصادی، و همکاری برای مقابله با فتنهگری منافقان و سایر جلوههای مقاومت و همیاری، همه از برکات فرهنگ جهادی و رشد و تعمیق آن در میان مردم بوده است.
از آثار این فرهنگ، فعلیت یافتن استعدادهای فردی و اجتماعی بود که ابعاد مثبت آن در سطح جامعه پدیدار گشت و موجب تقویت خودباوری و تحقق شعار «ما میتوانیم» در مرحله عمل شد[۳۱] و انقلاب اسلامی در تحول و چرخشی درونی از حالت انفعالی به غرب خارج گردید، که از جمله نمادهای این امر، نامه امام خمینی به گورباچف بود که ضمن پیشبینی شکست کمونیسم و بیان عجز تفکر مادی در تأمین نیازهای بشری، او را به اسلام دعوت کرد[۳۲]. نماد دیگر این امر نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در بهمن سال ۱۳۹۳ میباشد.
در تأثیری متقابل، انقلاب اسلامی نیز خود موجب تحول و پیشرفت در فرهنگ جهادی گردید، این فرهنگ که به عنوان سرمایهای عظیم برای انقلاب محسوب میشد، در کشاکش انقلاب اسلامی، به شکوفایی و باروری در دیگر ابعاد رسید مانند شکوفا شدن مدیریت جهادی، که نگاه مدیران را متحول ساخت؛ به طوری که مدیران، مسئولیت را به عنوان امتیاز تلقی نکرده؛ بلکه فرصتی برای خدمت میانگاشتند. سخن معروف شهید بهشتی که «ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت» شاهدی گویا بر این مدعا است.
علاوه بر این پیوسته ولی فقیه با نظارت خود بر نظام جمهوری اسلامی، نسیم این فرهنگ را در این سازه عظیم میدمید[۳۳]. تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر این تحول، تمهیدی بود که با نوعی ساختارسازی به طور کلان گسترش یافت. عرصههایی چون جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین، بدنه هدایتگر مقاومت هشت سال جنگ تحمیلی، نهضت سواد آموزی و... از جمله این موارد بودند. ایجاد چنین فضایی، تفکر مبتنی بر فرهنگ جهادی را در ابعاد حیات جامعه ظاهر ساخت[۳۴]. بررسی هر یک از این نهادهای نوپا که بعد از انقلاب پدیدار گشت خود مجال دیگری میطلبد؛ اما اشارهوار از این ساحت عبور میکنیم که مدیریت جبهه مقاومت در هشت سال دفاع مقدس، با وجود نبود تجربه و زیرساختهای لازم و فقدان نیروی انسانی کارآزموده در مواجهه با این هجمه سنگین، که نهایتاً با محکومیت متجاوز، بدون از دست دادن سرزمین پایان یافت، بدون مدیریت جهادی امکانپذیر نبود؛ بنابراین فرهنگ جهادی با متأثر شدن از انقلاب اسلامی در بعد مدیریت جهادی، در قالب نهادهای مزبور رشد کرد و در ادامه، همین نهادها به استمرار انقلاب اسلامی کمک شایانی کردند.
شاخصه مهم مدیریت جهادی جدای از تعهد و تخصص که لازمه آن است، خدمتگزاری خالصانه میباشد[۳۵]. چون در حقیقت فلسفه اجرایی همه سیاستها در فرهنگ جهادی، خدمت خالصانه به مردم به ویژه محرومان و مستمندان است. از اینرو در فرهنگ جهادی، کار کردن، ادای وظیفه صرف نیست؛ بلکه جهادگر آن را به مثابه رسالتی برای خود میداند. از ویژگیهای مدیریت جهادی آن است که در عین پرهیز از تخریب و خودداری از امور خلاف مصلحت اسلام و انقلاب، موجب پیشبرد امور همراه با روحیه اخوت اسلامی، فداکاری، و آرمانگرایی میشود[۳۶] و در عین پرهیز از درگیر شدن به سیستم بوروکراتیک، مسئولیتپذیری و دلسوزی برای افراد جامعه را به دنبال دارد[۳۷]. رواج این فرهنگ به نوبه خود قدرت نرمی را در حوزه نفوذ انقلاب اسلامی ایجاد کرد تا عاملی بازدارنده و پشتوانهای عظیم در بسیج نیروها در راستای اهداف انقلاب اسلامی باشد.
شعاع رویداد انقلاب اسلامی و تأثیرات آن در داخل ایران محصور نشد؛ بلکه آفاق جغرافیایی جهان اسلام را درنوردید و موجب ترویج فرهنگ جهادی در میان مسلمانان گردید؛ لذا روحیه جهادی در میان مسلمانان تقویت شد. انقلاب برخاسته از اسلام بود؛ ولی اسلام مختص گروه خاصی نبود که در درون ایران محصور بماند؛ ازاین رو الگو گرفتن از آن برای کشورهای اسلامی امری طبیعی بود[۳۸]. به تدریج پیام انقلاب اسلامی مبنی بر لزوم مبارزه فراگیر ملتها و دولتها با استعمار و بیعدالتی، فرهنگ جهادی را به سایر کشورها صادر کرد[۳۹]. تبلور فرهنگ جهادی که انقلاب بر آن تأکید داشت در قالب روحیه استقلالطلبی، نفی تسلط دیگران بر مسلمین، تدبیر امور خویش و باور نیروهای بومی بود که از ابتدا در قالب شعار «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» اعلان شد. فرهنگ جهادی به دور از افراطگرهایی در قالب «پانایسمها» و «حرکتهای ملیگرایانه»، خود مسیری برای جریانهای بزرگی در جهان اسلام شد، که موجب شد در راستای این عقیده حرکت کرده و به فکر رهایی از استعمار شرق و غرب به تکاپو بیفتند[۴۰]. مسئله فلسطین که پیش از انقلاب اسلامی به روزمرگی مبتلا شده بود، در اثر گسترش فرهنگ جهادی ناشی از انقلاب اسلامی، بستر خیزش عمومی آزادیخواهان را در حمایت از حقوق فلسطینیان و محکومیت اسرائیل فراهم ساخت[۴۱]. به برکت چنین رویکردی مبارزات ملتها برای مقابله با انواع تبعیضها و ظلمها احیا شد[۴۲]. به اعتقاد برخی محققان، حمله شوروی سابق به افغانستان برای جلوگیری از جوانه زدن انقلابی همچون انقلاب اسلامی ایران، در افغانستان بود[۴۳]. از دیگر نتایج گسترش این روحیه در خارج از مرزهای ایران، بیداری اسلامی و خیزش امت اسلامی را در سرزمینهای مختلف از جمله بحرین و یمن میتوان نام برد.
به لحاظ اجتماعی نیز نقش انقلاب اسلامی در تقویت فرهنگ جهادی به معنای عام آن - یعنی فداکاری و تلاش در راه خدا جهت برداشتن موانع درونی و بیرونی تحقق ارزشهای اسلامی۔ شگرف بوده است و حتی نگرش مسلمانان در اروپا و آمریکا را نسبت به اسلام و وظایف خود متحول ساخت. مثلاً تا قبل از انقلاب اسلامی داشتن حجاب و انجام برخی دیگر از وظایف اسلامی برای این دسته از مسلمانان امری متروک شمرده میشد، اما پس از انقلاب اسلامی، این وظایف در بین مسلمانان احیا شد و به دلیل تقویت اعتماد به نفس اسلامی، اعتقاد و گرایش به حقایق و احکام اسلامی فزونی یافت[۴۴].[۴۵]
منابع
پانویس
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۹/۵/۱۳۶۷.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲/۷/۱۳۸۲؛ ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱/۴/۱۳۸۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۰۰؛ آیتالله خامنهای، ۲۵/۴/۱۳۸۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۴.
- ↑ آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۱۴/۲/۱۳۶۸.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ ر.ک: امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ ر.ک: همین مقاله، آسیبشناسی فرهنگ جهادی.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲/۶/۱۳۹۰.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی ص ۴۳۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۳۹ -۴۰.
- ↑ ربیعی، منیژه، سعیدی، فریده، «جهادیه»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۴۴۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۵/۱۰/۱۳۸۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴۲۴، ۲۲۷.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۵/۵/۱۳۸۵؛ همو، مکتوبات، ۲۳/۶/۱۳۷۷.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۲/۲/۱۳۸۸.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۶/۲/۱۳۹۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۶/۶/۱۳۹۰.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱/۱/۱۳۹۰.
- ↑ صدر، سید محمدباقر، الاسلام یقود الحیاة، ص۱۵۰-۱۵۱.
- ↑ غنوشی، راشد، «یادمان شهید فتحی شقاقی»، شاهد یاران (فصلنامه)، تهران، بنیاد شهید و امور ایثارگران، ش۲۶، ۱۳۸۶ش، ص۴۰.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱/۲/۱۳۸۹.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی ص ۴۳۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۲۴۳؛ آیتالله خامنهای، مکتوبات، ۱۸/۱۱/۱۳۶۹.
- ↑ فلاحی، مرضیه، «عاشورا؛ عقبه فکری انقلابهای جهانی»، فرهنگ پویا (فصلنامه)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ش۱۳، ۱۳۸۸ش، ص۵۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۵۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۲۰.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۰/۳/۱۳۷۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۸/۱/۱۳۹۰.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۴۲۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۴۸.
- ↑ منتظمی، علی، پی آوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ص۵۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۴۸؛ آیتالله خامنهای، ۱۷/۵/۱۳۵۹؛ ۱۴/۳/۱۳۷۰؛ ۱۵/۱/۱۳۷۱؛ ۹/۷/۱۳۹۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۷۳؛ آیتالله خامنهای، ۲۷/۲/۱۳۸۸.
- ↑ هوبر، احمد، «بحثی پیرامون دستاوردهای انقلاب اسلامی در دنیای امروز»، رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی (فصلنامه)، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ش۱۱، ۱۳۶۹ش، ص۳۱.
- ↑ هوبر، احمد، «بحثی پیرامون دستاوردهای انقلاب اسلامی در دنیای امروز»، رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی (فصلنامه)، تهران، وزارت آموزش و پرورش، ش۱۱، ۱۳۶۹ش، ص۳۰.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی ص ۴۴۰.