بیت المال
مقدمه
خانه ثروت، خزانه دولت و حکومت، محلّی که اموال عمومی و مالیاتها و خراج و غنایم جنگی و زکات در آنجا نگهداری میشود و زیر نظر والی مسلمین یا دولت اسلامی به مصارف عمومی میرسد. بیت المال به خود آن اموال عمومی هم گفته میشود. همه افراد جامعه در بیت المال سهم دارند و باید در راه مصالح عمومی خرج شود و کسی حق برداشت شخصی یا بیش از حقّ و سهم خود از آن ندارد. بیت المال باید در اختیار کسانی امین و باتقوا باشد تا از حیف و میل و ضایع ساختن و هدر دادن آن جلوگیری کنند. از این رو خیانت و دزدی از بیت المال، از بدترین گناهان است. امیرالمؤمنین (ع) در تعدادی از نامههای خود در نهج البلاغه خطاب به والیان و استانداران و خزانهداران حکومتی توصیه کرده است که در حفظ بیت المال کوشا باشند و آن را ملک شخصی خود و اطرافیان نپندارند[۱].
اصول حاکم بر تخصیص بیت المال
- امانت بودن بیت المال: در نظام ارزشی اسلام، به طور کلی مال و ثروت، امانت و ودیعه خداوند است که با اختیارات محدودی به انسان واگذار شده است. این امانت، فقط یک سطح از امانتداری انسان در اموال است و چنانچه اموالی به امتی تعلق داشته باشد، سطح دیگری از امانتداری بر آن افزوده میشود. متصدیان بیت المال کسانی هستند که در هر دو سطح امانتداری مسئولند؛ چراکه از طرفی عهدهدار اموالی هستند که به یکایک مسلمانان تعلق دارد و باید در مقابل منافع و مصالح آنان امانتدار خوبی باشند. از طرف دیگر، حامل امانت الهیاند و در مقابل خداوند مسئول خواهند بود؛ به همین دلیل، بیاحتیاطی در حمل و تصدی بیت المال گناه مضاعف خواهد داشت.
- عمومی بودن بیت المال: درآمدهای بیت المال به عموم مسلمانان تعلق دارد و حاکم اسلامی موظف است در مصرف آن، منافع و مصالح همه اصناف و طبقات اجتماع را در نظر بگیرد.
- عدالت اجتماعی ـ اقتصادی: عدالت اقتصادی یکی از مشخصههای اساسی توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه اسلام است که با دو معیار تأمین اجتماعی و رسیدگی به طبقات محروم و آسیبپذیر جامعه و افزایش رفاه آنان و توازن اجتماعی ارزیابی میشود؛ البته این دو معیار با همدیگر رابطه متقابل داشته، هر یک به تحقق دیگری کمک میکند.
- تدبیر و اولویتسنجی: تدبیر و اولویتبندی بین نیازهای گوناگون از لوازم حتمی تخصیص بودجه کارآمد است و به این امر در کتاب و سنت تأکید شده است. تدبیر و اولویتسنجی، به ویژه در سیره پیامبر و امام علی (ع) مورد غفلت نبوده است[۲].
منابع بیت المال
ویژگیهای سیاست علوی در منابع بیت المال
برخی از ویژگیهای سیاست علوی درباره منابع بیت المال عبارت است از:
- اهتمام به افزایش درآمدهای بیت المال: افزایش درآمدهای عمومی مسلمانان، از اصول اساسی مدیریت بیت المال در سیاست علوی است. امام این اصل را یکی از حقوق مردم بر حکومت میداند و میفرماید: «و اما حق شما بر من این است که خیرخواه شما باشم و درآمد بیت المال شما را افزایش دهم»[۳].
- اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال: در دوران حکومت امیرمؤمنان (ع) درآمدهای دولت به طور عمده از ناحیه منابع برونزا مانند خراج و جزیه تأمین میشد که در مقایسه با درآمدهای مالیاتی درونزا، استعداد بیشتری برای شکلگیری فساد مالی داشت و وضعیت ناآرام سیاسی و جنگهای داخلی و هنجارهای فاسد دوران گذشته نیز این استعداد را تشدید میکرد؛ بنابراین امام اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال را از جمله سیاستهای اصولی خود قرار داد. در حدیثی از حضرت آمده است: «اگر زمامدار، هدیه بپذیرد، خیانتکار باشد و اگر رشوه قبول کند، مشرک است»[۴].
- ترجیح آسایش مردم بر افزایش درآمد بیت المال: در نگاه علی بن ابی طالب (ع) فلسفه وجودی دولت، خدمت به مردم و دفاع از حقوق مستضعفان است و بیت المال نیز فلسفهای جز این ندارد؛ از این رو هرگاه بین سیاست افزایش درآمد بیت المال و سیاست بهبود زندگی مردم، تزاحمی پیش آید، اولویت با بهبود زندگی مردم است[۵].
تقسیم بیت المال
شیوه تقسیم بیت المال
تقسیم بیت المال در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) یکی از موارد مسئلهساز و مهم شهر کوفه بوده است. شیوه تقسیم عادلانه حضرت، گروهی را ناراحت کرده و برخی را بهانه ساز شد تا به معاویه ملحق شوند.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که شهر کوفه تنها در دوران حکومت علی(ع) مرکز خلافت بوده است؛ اما در عین حال همیشه کوفه از نظر تاریخی شهری مهم و در خور توجه بوده که همه خلفا میباید در معادلات سیاسی خود به آن توجه کنند و به جهت روحیه طغیانگر مردم آن، همیشه تحت کنترل شدید باشد. به ویژه در دوران خلافت بنی امیه.
پنج موضوعی که نشانه شیوه تقسیم بیت المال توسط علی(ع) است، عبارتاند از:
- رؤسای اسباع: کوفه را سعد بن ابی وقاص در سال هفدهم هجری به شهر تبدیل کرد و مقر سپاه اسلام گردید. حدود پنج سال طول کشید تا ساختمانها در آنجا ساخته شد و حالت یک شهر پیدا کرد[۶]. شهر کوفه بر اساس سازمان نظامی سپاه اسلام به هفت دسته تقسیم شد و در هر منطقه، قبایلی مستقر شدند. به هر یک از این دستهها «سبع» گفته میشد[۷]. هر یک از این هفت گروه، یک فرمانده داشت که از آنان به «رؤسای اسباع» یا «أمراء الأسباع» و یا «أمراء الأجناد» یاد شده است[۸].
- عرفا: عرفا جمع عریف است و عریف مسئول امور قبیله یا ریاست بر کارهای گروهی از مردم است. امیر از طریق وی با کارهای آنان آشنا میشود و در واقع وی پاسخگوی امیر است. هنگامی که سعد در سال ۱۷ هجری شهر کوفه را بنیانگذاری کرد و مردم آن شهر را به هفت بخش و شبع تقسیم نمود و سازماندهی عرفا را به گونهای دیگر پی ریزی کرد. در این سازماندهی جدید، ملاک، شمار افراد تحت سرپرستی هر عریف بود که باید مجموع دریافتی جنگجویان، همسران آنها و فرزندانشان به صد هزار درهم میرسید[۹]. امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که به حکومت میرسد، همه این تقسیمات را به هم میزند و تمام طوایف و قبایل و مردان جنگجو و زنان را سهم یکسانی میدهد.
- موالی و ایرانیان: موالی جمع مولاست و مولا هم به معنای آقا و سرور میآید و هم به معنای غلام. از آنجا که تقسیمبندی جنگجویان بر پایه قبایل بوده و غیر عربها که عموماً اسیر و سپس آزاد میشدند انتساب خود را به یکی از قبایل عربی قرار میدادند؛ مانند ابورافع که به او و فرزندش گفته میشود مولا بنی هاشم. بنابراین، همه مسلمانان غیر عرب از نظر مورخان جزو موالی هستند. هنگامی که علی(ع) به حکومت رسید نسبت به موالیان، همان عطا را میداد که به عربهای مسلمان میپرداخت و مساوات میان همه مسلمانان برقرار کرد.
- عطا و رزق: درباره تقسیم اموال بیت المال در اخبار و روایات دو عنوان میبینیم: عطا و رزق؛ عطاء سهمیه سالیانهای بود که حاکم اسلامی به مردم میداد و رزق به اجناسی گفته میشود که ماهیانه به خانوادهها داده میشد. هنگامی که علی(ع) به خلافت رسید مالی را در بیت المال ذخیره نمیکرد و آنچه در بیت المال گرد میآمد به گونه برابر میان مردم تقسیم مینمود.
- تقسیم هدایا: برخورد نیک و انسانی امیرالمؤمنین(ع) با غیرعربها و موالی، اثر مثبتی بر ساکنان عراق گذاشت؛ این برخوردها باعث شد که ایرانیان برابر سنتهایی که از گذشته داشتند، هدایایی تقدیم حاکم و رهبر مسلمانان و نزدیکان وی بنمایند[۱۰]. علی(ع) نسبت به هدایای ایرانیان احساس کرد که بازگرداندن آنها یا دادن بهای آنها ناراحتی دهقانان را در پی دارد لذا هدایا را میان مردم تقسیم میکرد.
برخی دیگر از موارد مصرف بیت المال عبارت بود از: حقوق حاکم و رهبر مسلمانان؛ حقوق کارگزاران؛ پرداخت دیه؛ تشویق قاریان قرآن؛ مخارج زندانیان؛ ازدواج بیهمسران؛ نفقه غیر مسلمان نابینا؛ نیاز مؤذن؛ نیاز خانواده شهدا؛ حیوانات گم شده؛ پرداخت دیه برده؛ مخارج اسیر[۱۱].
عدالت امام علی (ع) در تقسیم بیت المال
- اصبغ بن نباته میگوید: هرگاه مالی برای امام علی (ع) میآوردند معمول آن بود که آن را داخل بیت المال مسلمین میگذاشت، سپس مستحقین را جمع میکرد، دستی در مال میکرد و آنها را از چپ و راست میفشاند میفرمود: ای طلای زرد و ای سیم سفید، غیر مرا گول بزنید. سپس بیرون نمیآمد تا همه آنچه در بیت المال بود پخش میکرد و به هر صاحب حقی، حق او را میداد. بعد دستور میداد که جاروب شود و آب بپاشند. سپس در آنجا دو رکعت نماز میگذارد و بعد دنیا را سه طلاقه میکرد و بعد از سلام میگفت: «ای دنیا! خود را به من عرضه مکن، خود را پیش من زینت منما، مرا گول مزن که من تو را سه طلاقه کردم که رجوع در آن نیست»[۱۲].
- هلال بن مسلم از جدش نقل میکند: عصر بود، مالی برای بیت المال آوردند، خود شاهد بودم که حضرت علی (ع) فرمود: «این مال را تقسیم کنید». گفتند: عصر است یا امیرالمؤمنین! تا فردا تأخیر بینداز. فرمود: آیا ضمانت میکنید که تا فردا زنده باشم؟ گفتند: چه چیز در اختیار ماست؟ امام فرمود: پس تأخیر نیندازید و تقسیم کنید. راوی میگوید: شمعی آوردند و آن مال را در روشنایی شمع تقسیم کردند[۱۳].[۱۴]
مصرف بیت المال
موارد مصرف بیت المال در زمان حضرت امیر (ع) به دو قسمت مصارف خاص و مصارف عام تقسیم میشد.
مصارف خاص
- فقیران و مستمندان: رسیدگی به قشرهای آسیبپذیر و تأمین نیازمندیهای آنان، اولویت نخست را در مصرف بیت المال به خود اختصاص میدهد؛ افزون بر این ه فریضه زکات در اصل برای چنین کاری تشریع شده است.
- آموزش و پرورش: هرچند در نظام اجتماعی صدر اسلام، نظام رسمی آموزش و پرورش به شکل امروزی آن نبود و اصلاً در آن روزگار، دولت چنین وظیفهای به عهده نداشت، از روایات گوناگون و تأکید فراوان اسلام بر آموزش و پرورش، آشکار میشود که هزینه آن از موارد مصرف اصلی بیت المال بوده است.
- فرهنگ و ارشاد اسلامی: تغییر و اصلاح فرهنگ مردم و ترویج دینباوری، از اهم اهداف حکومت اسلامی است و بیتردید، هزینههای فرهنگی، یکی از مصارف مهم بیت المال به شمار میرود.
- سرمایهگذاری در امور زیربنایی: توجه به عمران و آبادی شهرها و اصلاح معاش مردم، از وظایف اصلی حاکم اسلامی است. بدیهی است، وقتی وظیفهای با این اهمیت بر عهده حاکم نهاده میشود، هزینه آن نیز باید از بیت المال مسلمانان تأمین شود.
- هزینههای نظامی: فراهم ساختن تجهیزات و استحکامات دفاعی و پرداخت حقوق کارکنان نظامی، از وظایف جدایی ناپذیر حکومت اسلامی است که هزینههای آن از محل بیت المال تأمین میشود.
- تأمین خانوادههای شهیدان: در نامه علی بن ابی طالب (ع) به مالک اشتر آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با دشمنان تو مبارزه میکنند، به شهادت رسید، مانند یک وصی دلسوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن؛ به گونهای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود[۱۵].
و موارد دیگری مانند: بازنشستگان و از کارافتادگان؛ پرداخت دیون بدهکاران فقیر؛ مخارج زندانیان؛ پرداخت دیه کسانی که قاتل یا جانی مشخصی ندارند و حقوق قاضیان و کارمندان دولت.
مصارف عام
در صدر اسلام به علت کوچک بودن دولت و عدم وجود دستگاههای دولتی مناسب برای جذب تمام درآمدها در مصارف خاصی که ذکر شد، گاهی درآمدهای بیت المال دارای مازاد میشد. مقدار مازاد در میان مسلمانانی که برای پیشبرد اهداف اسلام و دفاع از کیان آن به مرکز حکومت مهاجرت میکردند، تقسیم میشد[۱۶].
سیاستهای بیت المال
امیرالمؤمنین(ع) پیش از بیعت مردم با ایشان، سیاست خود را نسبت به مصرف بیت المال اعلام کرد و با پذیرش مردم روبه رو شد. برخی از این سیاستها عبارت بود از:
- عدالت و مساوات: پس از کشته شدن عثمان، مهاجر و انصار نزد علی(ع) آمده و گفتند: ابوالحسن بیا تا با تو بیعت کنیم؟ ما غیر تو را بر نمیگزینیم؟ حضرت نمیپذیرفت. مکرر نزد حضرت آمدند و گفتند: مردم جز با حکومت، اصلاح نمیشوند. حضرت پذیرش خود را مشروط کرد. آنان نیز پذیرفتند. حضرت بالای منبر رفت و فرمود: «اما بعد، به تحقیق طولانی شد مراجعه شما به من در آنچه از من میخواهید و دوست نداشتم حکومت بر شما را، پس نپذیرفتید از من، جز آنچه از من میخواستید. [که حکومت بر شما باشد] و به تحقیق میدانم آنچه دربارۀ شما گذشته است. پس اگر حکومت بر شما را بپذیرم بر من است که با عدل در میان شما رفتار کنم و مساوات برقرار نمایم و اگر کلید بیت المال شما با من است برای من از آن نیست، جز مانند آنچه برای یکی از شماست و نه هم برای غیر من جز این نیست. آیا با این شرایط، حکومت شما را به عهده گیرم؟ گفتند: آری! فرمود: آیا به آن رضایت دادید؟ گفتند: راضی شدیم! فرمود: خداوندا بر آنان گواه باش!»[۱۷]؛ پس از این، مردم با حضرت بیعت کردند.
- اعلام سیاستهای مالی در آغاز خلافت: علی(ع) در روزهای اولیه خلافت خود، سیاست خویش را درباره بیت المال اعلام کرد. عثمان در روز جمعه هجدهم ذیحجه به دست مردم کشته شد و مردم در همان روز با علی(ع) بیعت کردند[۱۸]. حضرت در روز اول خلافتش و روزهای پس از آن، در جمع مردم به سخنرانی پرداخت و نظر خویش را دربارۀ بیت المال و شیوه تقسیم آن بیان نمود و به ایرادهای افرادی؛ مانند طلحه و زبیر نیز پاسخ داد.
- استفاده نکردن از بیت المال: از اشکالات مهمی که مردم به عثمان، خلیفه پیشین داشتند این بود که وی بیت المال مسلمانان را ملک طلق خود دانسته و در آن هر گونه که میخواست دخل و تصرف کرد. اینک خلیفه جدید، حکومت را به دست گرفته که دارای سابقهای نیک و پیوندی استوار با رسول خدا(ص) است. او روش حکومتی خود را بر اساس سیره پیامبر اعلام کرده و همه را از سهم مساوی از بیت المال بهره مند میسازد[۱۹].
ویژگیهای بیت المال
امیرالمؤمنین(ع) با توجه به مورد مصرف منابع مالی در اسلام و اختیاراتی که برای حاکم در مصرف درست آن وجود دارد و ارتباط آن با شرع و بیشترین مورد درآمد آن دربارۀ بیت المال، تعبیرات گوناگونی دارند.
- بیت المال مسلمین: امام علی(ع) آن گاه که درباره حمله طلحه و زبیر به بیت المال بصره سخن میگوید و بخشی از جنایات آنان را در کشتن محافظان بیت المال بیان مینماید از تعبیر بیت المال مسلمین استفاده میکند: «پس بر استاندارم در بصره و نگهبانان بیت المال مسلمین و دیگر مردم از ساکنان بصره یورش بردند؛ گروهی را با شکنجه کشتند و گروهی را با مکر و حیله»[۲۰].
- مال الله: در سخنان گوناگونی حضرت از بیت المال به «مال الله» تعبیر نمودهاند. در خطبه شقشقیه در سرزنش عثمان میفرماید: مال خداوند را بهمانند علف بهاری میخورد[۲۱] و آن گاه که از وی خواسته میشود در تقسیم بیت المال، اشراف را مقدم بدارد؟ میفرماید: اگر مال شخصی من بود در تقسیم آن مساوات را در نظر میگرفتم، در حالی که این مال خداست[۲۲].
- بیت المال حاکم: از آنجا که مصرف بیت المال در اختیار حاکم و کارگزاران مسلمانان است، حضرت در نامه خود به مالک اشتر، دستور میدهد که بخشی از بیت المال خود را برای مردم بیبضاعت قرار دهد. «بخشی از بیت المالت را برای آنان (مستمندان) قرار ده»[۲۳].
- فیء: «فیء» بیشترین درآمد بیت المال است؛ از این رو حضرت از بیت المال به فیء تعبیر نموده است. در خطبه ۴۰، آن گاه که از ضرورت وجود حاکم سخن میگوید: یکی از علل آن را ضرورت گرد آوری فیء میداند: «و به وسیلۀ حاکم، بیت المال گردآوری میشود»[۲۴] و هنگامی که مصرف بیت المال را یاد میکند از تعبیر تقسیم فیء استفاده میکند[۲۵].
اقسام بیت المال
از نظر امیرالمؤمنین(ع)، اموال عمومی و آنچه مربوط به حاکم اسلامی است به سه دسته تقسیم میشود:
بیت المال صدقه و زکات
مقصود جایی است که اموال زکات در آن جمع میشود و به مصرفی که در قرآن ذکر شده میرسد. در گذشته گفتیم علی(ع) گروهی را برای گرد آوری زکات به مناطق گوناگون اعزام میکرد. شیخ طوسی از این قسم به «بیت مال الصدقه» تعبیر نموده است[۲۶].
مرحوم مجلسی در بحار الانوار یکی از اشکالات بر خلیفه سوم را استفاده از بیت المال صدقه[۲۷] برای جنگجویان دانسته است. البته اگر مراد از سبیل الله در آیه زکات را جهاد بدانیم، تنها حق داشته به آنان که به جبهه میرفتند زکات بدهد؛ علامه امینی نقل میکند که عثمان زکات قضاعه را به افراد ویژهای بخشیده که بر خلاف دستور قرآن و احادیث نبوی است[۲۸].
بیت المال مسلمین
فیء به معنای غنیمت نیست، بلکه اموال عمومی است که باید در مصالح مسلمانان صرف شود که برابر دیدگاه فقهای شیعه دارای سه بخش است:
- درآمد و خراج اراضی مفتوحة العنوه: ابن ادریس در مصرف آن مینویسد: این اموال در مصالح مسلمانان به کار میرود؛ مانند مرزبانی، تجهیز سپاه، ساختن پل و مانند آن...[۲۹]. محقق اردبیلی میگوید وقتی گفته میشود زمین از آن مسلمانان است؛ یعنی: «آن زمین آماده شده برای صرف در کارهای نیک عموم؛ مانند ساختن پلها، مسجدها، هزینههای؛ رهبران، قاضیان، دبیران و هزینه جنگجویان و جز آن از امور شایسته عمومی؛ مانند: بیت المال مسلمین، بلکه ظاهر نمیشود مجاز بودن مصرف درآمد آن در مخارج یک فقیر به تنهایی جز این که از مصالح [عموم] قرار گیرد؛ مانند پناه دادن به یتیمان و به ازدواج در آوردن بیوگان»[۳۰]؛ بنابراین آنچه عنوان بیت المال مسلمانان را دارد، در مصالح ایشان به کار میرود؛ مصالحی که به نفع همه جامعه یا بیشتر آنها باشد.
- سهم سبیل الله از زکات: شماری از فقهای شیعه، سبیل الله را مساوی با مصالح مسلمانان دانستهاند. در این صورت، این بخش از زکات جزو بیت المال مسلمانان قرار میگیرد. به این نکته شیخ طوسی و محقق کرکی تصریح کرده[۳۱] و فقهای شیعه در رسالههای عملیّه خود به آن پرداختهاند.
- جزیه: گروهی از فقهای شیعه، مصرف جزیه را در امور سپاه اسلام و مجاهدان دانستهاند[۳۲]؛ اما برخی دیگر گفتهاند: چون در دوران غیبت، جهاد ابتدایی نیست. مصرف آن همان مصالح مسلمانان است[۳۳].
بیت المال امام
از نظر فقه شیعه، خمس از آن پیامبر و سپس امام مسلمانان است و باید تحت اختیار وی به مصرف سادات فقیر، مسکین و یتیم برسد؛ بنابر این مالکیت خمس، عمومی نیست؛ از این رو فقهای شیعه آن را ملک شخصی امام میدانستند و از آن به «بیت مال الامام» تعبیر مینمودند. انفال نیز مانند خمس است. این که گفته میشود ملک شخصی امام است؛ یعنی در اختیار اوست؛ از این رو به ورثه او منتقل نمیشود و از امامی به امام دیگر منتقل میگردد. در این تقسیم، امام علی(ع) سه قسم مهم منابع بیت المال را یاد کرده است.
فقهای اهل سنت، اموال بیوارث را قسم چهارم بیت المال قرار دادهاند[۳۴] که از نظر روایات اهل بیت، این نوع جزو انفال است[۳۵].
نزدیکان امام علی(ع) و بیت المال
امکان سوء استفاده از بیت المال همیشه از سوی دو گروه بیشتر از دیگران است:
- کارگزاران حکومت که بیت المال در اختیار آنها است؛
- نزدیکان و خویشاوندان خلیفه و حاکم.
امام علی(ع) نسبت به هر دو مورد دقت فراوان داشت. درباره کارگزاران، موارد عتاب و دستگیری خاطیانی همچون منذر بن جارود، مصقله بن هبیره و یزید بن حجیه وجود دارد. اما درباره نزدیکان خلیفه که ممکن است از موقعیت خلیفه سوء استفاده کنند یا خلیفه و حاکم به جهت علاقهای که به نزدیکان خود دارد ممکن است به بیت المال دستبرد بزند و کار خویش را توجیه کند؛ اما امام علی(ع) به هیچ روی به خویشان خود چیزی اضافه بر عطا و سهم آنها از بیت المال نمیپرداخت، بلکه در نامه خود به مالک اشتر توصیه کردهاند که باید اسباب سوء استفاده نزدیکان و خاصان را قطع کرد و رضایت عمومی را بر رضایت آنان ترجیح داد[۳۶].
امیرالمؤمنین(ع) به هیچ روی به نزدیکان و خویشاوندان خود اجازه سوء استفاده از بیت المال را نمیداد. آنها نیز در صدد سوء برداشت از بیت المال نبودند. خود و آنان؛ مانند دیگر مسلمانان سهمی از بیت المال داشتند و هیچ گونه دریافت اضافی برای آنان نبود. علی(ع) بردی را که به حسن و حسین هدیه شده بود در بیت المال قرار داد و از تزیین دخترش با گردنبندی که خازن بیت المال به او عاریه داده بود به شدت انتقاد کرد. هر گونه عملکردی که شائبه سوء استفاده داشت مورد بازخواست علی(ع) قرار میگرفت و با آن برخورد میشد. گرچه در نظر عرف، امری زشت و ناپسند شمرده نمیشد[۳۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۸.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۷ ـ ۴۳۱.
- ↑ «فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.
- ↑ ریشهری، محمد، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۴، ص۱۵۵.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۰ ـ ۴۲۱.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص١٠١.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص۴۳.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ التاج فی اخلاق الملوک، ص۱۴۴-۱۴۶.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۶۰۷ ـ ۶۹۶.
- ↑ صدوق، امالی، مجلس ۴۷، حدیث ۱۶؛ اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸۲.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت ص ۱۰۳.
- ↑ حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۹۵.
- ↑ حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۲۷.
- ↑ « أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ طَالَ تَرْدَادُكُمْ إِلَيَّ فِيمَا أَرَدْتُمُوهُ مِنِّي وَ كَرِهْتُ أَمْرَكُمْ، فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِلاَّ مَا أَرَدْتُمْ مِنِّي، وَ قَدْ عَلِمْتُ مَا سَبَقَ فِيكُمْ فَإِنْ كُنْتُ أَتَوَلَّى أَمْرَكُمْ عَلَى اَلْعَدْلِ فِيكُمْ وَ اَلتَّسْوِيَةِ بَيْنَكُمْ وَ إِنْ تَكُنْ مَفَاتِيحُ بَيْتِ مَالِكُمْ مَعِي لَيْسَ لِي مِنْهُ إِلاَّ مِثْلُ مَا لِأَحَدِكُمْ وَ لاَ لِغَيْرِي إِلاَّ ذَلِكَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكُمْ. قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: أَ رَضِيتُمْ ذَلِكَ؟؟ قَالُوا: رَضِينَا. قَالَ: اَللَّهُمَّ اِشْهَدْ عَلَيْهِمْ»؛ شرح الأخبار، ج۱، ص۳۷۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱ و ۴۵۶.
- ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۹؛ تذکرة الخواص، ص۵۶.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۰۴ - ۴۲۷.
- ↑ «فَقَدِمُوا عَلَى عَامِلِي بِهَا وَ خُزَّانِ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِهَا فَقَتَلُوا طَائِفَةً صَبْراً وَ طَائِفَةً غَدْراً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲، صبحی صالح، ص۲۴۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶، ص۱۸۳.
- ↑ «وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِكِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ «وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْءُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷، ص۱۸۴.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۸۱ - ۴۸۵.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳۱، ص۲۳۰.
- ↑ الغدیر، ج۶، ص۲۵۶.
- ↑ سرائر، ج۱، ص۴۷۶.
- ↑ کونها معده لمصالحهم العامه مثل بناء القناطر و المساجد و نفقة الائمه و القضاه و الکتاب و مؤنه الغزاه و غیرها من المصالح العامة مثل بیت مال المسلمین. بل لا یظهر جواز صرف حاصلها فی نفقة فقیر واحد بخصوصه إلا أن یجعل من المصالح کایواء الایتام و تزویج الأرامل...؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۴۷۶.
- ↑ المبسوط فی فقه الامامیه، ج۲، ص۷۵؛ جامع المقاصد، ج۱، ص۴۰۲.
- ↑ خلاف، ج۲، ص۱۲؛ تذکره الفقهاء، ج۱، ص۴۴۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۹۷۳.
- ↑ مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۵۱۹.
- ↑ سرخسی، المبسوط، ج۳، ص۱۷.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۵۷۸ - ۵۸۲.
- ↑ ر.ک: مدیریت و سیاست، (فرمان امیر المؤمنین(ع) به مالک اشتر)، ص۷۴، ش۳۲ و ص۴۸، ش۷.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۶۹۶ - ۶۹۸.