رشوه در قرآن
مقدمه
اعطای مال یا احسان دیگر به قاضی برای بهرهمندی از حکم وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «رشوه» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و»ر یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب میرسند؛ر یا از «رَشا» به معنای جوجهای است که گردنش را به سوی مادر میکشد، تا غذا در دهانش گذارد.[۱] در اصطلاح، مالی است که شخص به قاضی میپردازد تا به سود وی به باطل یا به حق حکم کند؛ یا به او شیوهای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود.[۲] برخی در معنایی وسیعتر، رشوه را مالی دانستهاند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده میشود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند.[۳] برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند مدح قاضی و برآوردن حاجت او دانستهاند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده میشود.[۴] به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته میشود.[۵]
در تفاوت رشوه با هدیه گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، حکم کردن به غیر حق یا امتناع از حکمحق، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که هدف از آن دوستی با افراد یا توسل به آنان برای تأمین نیازی مباح ـ مانند علم ـ است.[۶] در ادوار گوناگون تاریخ، پیوسته رشوهخواری در جوامع بشری امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوهخواران مجازاتهای سنگینی وضع میشده است: افلاطون، کارگزاران حکومت را از رشوه گرفتن برحذر میداشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار قتل میدانست.[۷] در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز مسئولیت خود سوگند یاد میکردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوهای گیرند، مجسمهای از طلا به قامت انسان به پیشگاه خدایان هدیه کنند.[۸] در ایران باستان، همه تلاش برای پاک بودن دستگاه اداری و قضایی از رشوهخواری به عمل میآمد و کیفر رشوه دهنده و رشوه گیرنده اعدام بود. در دوران یکی از پادشاهان هخامنشی، قاضیای رشوهخوار را به بدترین وضع مجازات کردند: پوست او را کندند و بر روی کرسی داوری انداختند و فرزند قاضی را به جای او نشاندند، تا با عبرت گرفتن از وضعیت پدر از راه راست منحرف نشود.[۹] اسلام، به شدّت از رشوه نهی میکند و رشوهخواری را همه مسلمانان حرام میدانند.[۱۰] فقیهان بر حرمت آن به ادله چهارگانه کتاب، سنّت، اجماع و عقل استدلال کردهاند.[۱۱]
در قرآن کریم واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۱۲]، ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۱۳]، ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۱۴] و تعبیراتی، مانند دادن مالی به قاضیان ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۱۵] و خوردن اموال مردم به باطل ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۶] به رشوه تفسیر شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این آیات از رشوهخواری نهی و به رشوهخواری اهل کتاب اشاره شده است.
در تفاسیری نیز برخی آیات، بیانگر نبودن رشوه در آخرت دانسته شدهاند، چنان که بر پایه آیاتی، از کافران ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ﴾[۱۷]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۸]، ستمگران ﴿وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾[۱۹] و کسانی که دعوت خدا را اجابت نکردهاند ﴿لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾[۲۰] فدیهای برای رهایی از عذاب پذیرفته نمیشود. برخی این فدیه را از مصادیق رشوه دانستهاند؛[۲۱] همچنین بعضی مفسران مراد از هدیهای را که ملکه سبأ میخواست به سلیمان(ع) تقدیم کند، رشوهای از جانب او دانستهاند: ﴿وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ﴾[۲۲][۲۳].[۲۴]
نهی از رشوه
آیه ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۲۵]، مؤمنان را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از اموال مردم، همراه علم به این موضوع، نهی میکند. به اعتقاد بسیاری از مفسران، مراد آیه [۲۶] یا یکی از مصادیق آن،[۲۷] نهی از رشوه دادن به قاضیان با هدف بهرهمندی از حکم باطل آنان برای تصرّف حرام در اموال دیگران است، در حالی که خود میدانند این اموال از آنِ دیگری است، از اینرو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانستهاند.[۲۸] ﴿تُدْلُوا﴾ از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است،[۲۹] در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: حکم باطلی که شخص با رشوه دادن به قاضی از آن بهرهمند میشود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو میتوان به آن دست یافت.[۳۰] بر پایه احتمالی، فعل ﴿تُدْلُوا﴾ منصوب است و این بخش از آیه با بخش نخست آن: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ﴾ روی هم یک کلام برای فهماندن یک هدف است و آن، نهی راشی و مرتشی است که مبادا با تبانی، اموال دیگران را به گناه میان خود قسمت کنند. [۳۱] در روایات اهل بیت(ع) از رشوه به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی لعن شدهاند و رشوه گرفتن برای داوری، مصداق کفر دانسته شده است.[۳۲] افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی حرام است، رشوه گیرنده واجب است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است.[۳۳] رشوه دادن با این هدف نیز که قاضی حکم باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به حق خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بیلحاظ چنین قیدی، جایز است.[۳۴] امیرمؤمنان علی(ع) برای پیشگیری از رشوهخواری و مبارزه با آن، فرمانهایی صادر کردهاند؛ مانند تأمین زندگی قاضیان از بیتالمال،[۳۵] استخدام بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و مجازات آنان[۳۶].[۳۷]
رشوه خواری اهل کتاب
آیاتی به رشوهخواری اهل کتاب اشاره دارند: آیه ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۳۸] یهودیان را چنین وصف میکند که بسیار به دروغ گوش فرا میدهند و فراوان ﴿سُّحْتِ﴾ میخورند: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾
در روایات [۳۹] و تفاسیر،[۴۰] سحت به رشوه تفسیر؛ یا هرگونه مال حرامی دانسته شده است که از مصادیق روشن آن رشوه است. سحت در لغت به معنای استیصال و از میان بردن است و رشوه یا حرامخواری را سحت نامند، چون سبب عذاب استیصال است؛ یا آنکه دین و مروّت شخص یا برکت مال وی را نابود میکند.ر این آیه و آیات پیش و پس از آن، به دست میدهند که درباره برخی عالمان یهود نازل شدهاند؛ آنها با گرفتن رشوه در پی تحریف حکم خدا بودند، از این رو گروهی را نزد رسول خدا(ص) فرستادند تا درباره مسئلهای حکم کند که حکم آن در تورات بود؛ به امید اینکه آن حضرت برخلاف توراتحکم کند، تا از این رهگذر از حکم تورات رهایی یابند؛ ولی پیامبر اکرم(ص) آنان را به حکم تورات ارجاع داد.[۴۱] بر پایه شأن نزول این آیات: زن و مردی از اشراف یهود زنا کرده بودند و عالمان یهود قصد داشتند با حَکَم قرار دادن پیامبر(ص) حکم تورات را که سنگسار کردن آن دو بود، به شلاق تنزل دهند. [۴۲]
در آیه ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۴۳] نیز بسیاری از یهودیان بر اثر شتافتن به سوی گناهانی چون رشوهخواری نکوهش شدهاند. و در آیه پسین، عالمان یهود به شدت توبیخ شدهاند که چرا آنان را از گفتار گناهآلود و حرامخواری نهی نمیکنند: ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۴۴].[۴۵]
برخی آیه ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۴۶] را درباره منافقان دانستهاند.[۴۷] بر پایه نظری، مراد از ربانیان، عالمان نصارا و مراد از احبار، عالمان یهود هستند؛[۴۸] نیز از نهی نکردن بنیاسرائیل از منکراتی که آنها انجام میدادند، نکوهش شده است: ﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴾[۴۹] به گفته مفسران یکی از مصادیق آن، رشوههایی است که در برابر داوریهای خود میگرفتهاند.[۵۰] مفسران، موضوعات گوناگون دیگری را نیز به رشوهخواری اهل کتاب به ویژه یهودیان تفسیر کردهاند؛ مانند خورده شدن اموال مردم به باطل به دست یهودیان ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[۵۱].[۵۲] یا بسیاری از عالمان و رؤسای یهود و عابدان و زاهدان نصارا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۵۳].[۵۴]، نهی از فروختن آیات الهی به بهایی اندک ﴿وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ﴾[۵۵]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۵۶].[۵۷]، آتش نامیده شدن چیز دریافتی اهل کتاب در قبال کتمان حقایق و فروختن آیات الهی به بهای اندک ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۵۸].[۵۹] و گرفتن متاع ناچیز دنیا. ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۶۰].[۶۱].[۶۲]
رشوه
قرآن تاکید میکند که برخی از اعمال موجب رسوایی و آبروریزی میشود. از جمله این اعمال که دل و ایمان شخص را میخشکاند، رشوه گرفتن است. رشوه را کسانی میگیرند که احکام و مقدرات مردم به دست آنان است؛ یعنی حکم و حکومت را در اختیار دارند؛ زیرا این حاکمان و کارگزاران با سوءاستفاده از قدرت حاکمیتی خویش میکوشند تا برای خویش ثروتی بیندوزند؛ یعنی قدرت، عاملی برای ثروتاندوزی آنان میشود.
خدا به این رشوهبگیران هشدار میدهد که با این سوءاستفاده از قدرت و موقعیت خویش، هر چند که ثروتی را میاندوزند؛ ولی این ثروت نیست، بلکه مایه بدنامی و بیآبرویی و رسوایی آنان است. خدا میفرماید: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۶۳] واژه «سحت» در این آیه به معنای «رشوه»، در اصل به معنای پوست کندن از درخت است که موجب خشکی آن میشود. حیوانات گاه پوست درختان را میکنند و میخورند، این گونه درختی لخت و عور شده و راه تنفس خود را از دست میدهد و خشک میشود.
خدا در قرآن میفرماید که عذابهای الهی این گونه است که پوست گناهکار را میکند: ﴿فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ﴾.[۶۴] از نظر قرآن، کسی که رشوه میگیرد، این گونه با رشوهگیری در شرایطی قرار میگیرد که رسوا میشود و خدا پوستش را میکند تا خشک و بیجان شود.[۶۵]
نگاهی به عوامل، آثار و انواع رشوه از دیدگاه قرآن و روایات
رشوه و ارتشاء یک پدیده اجتماعی و نابهنجاری فرهنگی و رفتاری است که اسلام به شدت با آن مخالفت ورزیده و مجازات دنیوی و اخروی شدیدی نسبت به آن وضع کرده است. رشوه در امر قضاوت و حکم قضایی یا در غیر آن چنانکه در ادارات تحت عناوینی چون زیر میزی، پول چایی، هدیه، حق ایاب و ذهاب و مانند آن پرداخت میشود، نوعی حرامخواری و تضییع حقوق دیگران و ظلم آشکار است. نویسنده بر اساس آیات و روایات به تبیین انواع رشوه و علل، آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی آن پرداخته است.[۶۶]
اصطلاح و مفهوم رشوه
رشوه لفظی عربی از ریشه «ر ش و» و به هر سه صورت: فتح، ضم و کسر «راء» به کار رفته است. این کلمه مفرد است و جمع آن «رشا» یا «رشا» (با ضم یا کسر راء) است که در فارسی به معنای مزد است. فرهنگنویسان عرب درباره این واژه با توجه به مصادیق آن به تفسیر واژه پرداختهاند. فیومی مینویسد: رشوه، در لغت عربی، به معنای مالی است که شخص به قاضی و غیر آن میدهد تا به نفع او حکم دهد و یا آنان را به سود رشوهدهنده وادار کند.[۶۷] پس میتوان گفت که ریشه و خاستگاه رشوه و ارتشاء، همان منفعتطلبی است. گیرنده میخواهد از طریق پرداخت مالی، رای قاضی را به نفع خود بگرداند و قاضی نیز با گرفتن مال در صدد جلب منفعتی است. در کتاب مجمعالبحرین آمده است که:رشوه غالباً در اعطای چیزی به منظور ابطال حقی و یا احیای باطلی به کار برده میشود.[۶۸] رشوه در اصطلاح حقوقی، دادن مالی است به مامور رسمی یا غیر رسمی، دولتی یا بلدی، به منظور انجام کاری از کارهای اداری یا قضایی ولو اینکه آن کار مربوط به شغل گیرنده مال نباشد، خواه مستقیما آن مال را دریافت کند و یا به واسطه شخصی دیگر.[۶۹].[۷۰]
رشوه در آیات قرآنی
واژه رشوه در قرآن نیامده است، ولی کلمات و جملاتی در آن به کار رفته که بیانگر مفهوم پیشین است. از جمله این کلمات میتوان به «سحت» و «باطل» اشاره کرد. خداوند بارها کسانی را که میکوشند از راههای غیر عقلانی و شرعی، اموالی را کسب کنند به عنوان اینکه این افراد خورندگان مال دیگران به باطل و یا سحت هستند، مورد سرزنش قرار داده و به آنان وعده دوزخ داده است. به عنوان نمونه در آیه ۴۲ سوره مائده رشوهخواری عالمان یهود به خاطر پذیرش و تأیید دروغپردازیهای رشوهدهندگان را بیان و آنان را توبیخ میکند. شاید بتوان گفت صریحترین آیهای که درباره رشوه به قاضی مطرح است، آیه ۱۸۸ سوره بقره است که خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۷۱]
شکی نیست که یکی از مصادیق اصلی و نخستین واژه حکام در آیه همان قضاوت هستند.[۷۲] در روایتی از امام رضا(ع) نیز این نظر تأیید شده است.[۷۳] خداوند همچنین در جایی دیگر میفرماید: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۷۴] گرچه آیه درباره جمعی از یهودیهاست که بسیار علاقهمند شنیدن دروغ و خوردن مال حرام و رشوهاند، لیکن روایاتی در ذیل آیه و آیه قبلی وجود دارد که «سحت» را به رشوه تفسیر و تطبیق کردهاند.
عمار بن مروان از امام باقر(ع) پرسید: «سحت» چیست؟ حضرت فرمود: مقصود رشوه است. آنگاه پرسید: آیا مقصود رشوه در حکم و قضاوت است؟ حضرت فرمود: «آنکه کفر به خداست.[۷۵] در کتاب «در المنثور» از حضرت علی(ع) از معنی «سحت» سوال شد، فرمود: «مقصود رشوه است».[۷۶].[۷۷]
زمینههای رشوه
فلسفه و هدفی که برای رشوه و ارتشاء بیان شده، همان منفعتطلبی از هر طریق ممکن است. بر اساس آیه ۱۸۸ سوره بقره، دستیابی به مال دیگران از طریق باطل از علل پرداخت رشوه به قاضی است. در حقیقت کسانی به این شیوه تمسک میجویند که راه باطل و ظلم را در کسب هر چیزی از جمله اموال دیگران در پیش گرفتهاند. شخصی که اعتقادی به قیامت و حساب و کتاب آن ندارد، هیچ پایبندی به احکام شرعی و اصول اخلاقی نخواهد داشت و تلاش میکند به هر شکلی شده آسایش و آرامش خود را در دنیا تأمین کند. البته شاید برخیها به قیامت اعتقاد جزمی و اندیشهای داشته باشند، ولی در مقام عمل دارای عزم نیستند؛ از همین رو زندگی دنیا و آرایهها و شیرینیهای آن موجب میشود برای کسب مال از هر طریق تلاش کنند. بنابراین عواملی همچون فقر اقتصادی و نابسامانیهای درآمدی کارکنان سازمانها؛ ضعف مقررات و قوانین بازدارنده و نظامهای کنترلی موثر؛ اعطای اختیارات بیش از حد به مدیران؛ اعطای امتیاز امضای طلایی به افراد؛ عدم ثبات در مدیریت؛ عدم وجود امنیت شغلی برای کارکنان؛ نارسایی، پیچیدگی، تناقض و ابهام در قوانین و مقررات اداری؛ عدم وجود شایستهسالاری در عزل و نصبها؛ عدم وجود نظامهای صحیح انگیزشی و تشویق و تنبیه در ادارات و مانند آنها، تنها زمینههای رشوهخواری و عواملی ظاهری است نه علت واقعی آن. اگر کسی اعتقاد جزمی به خدا و قیامت داشته باشد و در مقام عمل نیز تحت وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی و جلوهها و آرایههای حیات مادی دنیوی قرار نگیرد و عزم قوی داشته باشد، هرگز زمینههای بیان شده نمیتواند او را به سمت و سوی رشوهخواری سوق دهد. پس ضعف ایمان و فقدان جزم یا عزم است که مسلمانان و بلکه حتی عالمان را به سوی رشوهخواری سوق میدهد.[۷۸].[۷۹]
انواع و احکام رشوه و ارتشاء
حکم اسلام درباره رشوه و ارتشاء چیست؟ در پاسخ باید گفت در آیات قرآنی پرداخت رشوه به حاکمان به منظور دستیابی به اموال دیگران مورد نهی خداوند قرار گرفته است.[۸۰] و خداوند پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و قضاوت ایشان به سود رشوهدهنده را عملی ناروا و حرام دانسته و در آیه بیان کرده که این حکمی معلوم برای همگان است. پس کسی نمیتواند مدعی شود که حکم رشوه را نمیدانسته یا از خلاف بودن آن آگاه نبوده است؛ چراکه هر کسی به سادگی در مییابد که تغییر رای قاضی و حاکم با رشوه و پرداخت مالی و مانند آنها به نفع خود عملی خلاف شرع، عقل و اخلاق است. از نظر آیات و روایات اسلامی، رشوه دادن و گرفتن برای تغییر رای و حکم، حرام و پولی که از این راه به دست میآید نامشروع است؛ جالب اینکه حکمی که از این طریق صادر میشود و زمین و مالی که قاضی با این کار به رشوه دهنده میدهد، حرام است و حکم قاضی موجب حلیت نمیشود و تصرفاتی که در این مال و چیزها صورت میگیرد تصرفات عدوانی و باطل است. پیامبر رشوهدهنده و گیرنده را اهل گناه کبیره دانسته و حتی لعن کرده است. در روایت است که ایشان فرمود: «الراشي و المرتشي كلاهما في النار»؛ رشوهدهنده و رشوهگیرنده هر دو در آتشدوزخ هستند؛ ایشان همچنین آن دو را لعن کرده است.[۸۱]
پیامبر(ص) با آنکه با علم و تعلیم الهی، نسبت به ملکوت و حقایق چیزها علم داشت، ولی موظف بود در جامعه براساس شواهد و بینات و ادله حکم کند. از همین رو، میفرمود: «إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار»؛ ای مردم! من در میان شما فقط بر طبق گواهی گواهان و سوگندها دادرسی میکنم و چه بسا باشد که برخی از شما از برخی دیگر بهتر دلیل میآورد؛ بنابراین، هر فردی که من از مال برادرش چیزی را برای او به واسطه بینه یا سوگند دروغ جدا کنم، تنها برای او با آن، قطعهای از آتش جدا کردهام.[۸۲] آن حضرت(ص) در جایی دیگر میفرماید: «انما أنا بشر، و انما يأتيني الخصم فلعل بعضكم أن يكون ألحن بحجته من بعض فأقضي له، فمن قضيت له بحق مسلم فانما هي قطعهًْ من نار. فليحملمها أو ليذرها»؛ من بشری هستم همچون شما (و مامورم از طریق ظاهر میان شما قضاوت کنم) نزاعی نزد من مطرح میشود، شاید بعضی در اقامه دلیل از دیگری نیرومندتر باشد و من به مقتضای ظاهر دلیلش به سود او قضاوت کنم، اما بدانید چنانچه من حق کسی را برای دیگری قضاوت کردم، آن قطعهای است از آتش، اگر آتش میخواهد، آن را تصرف کند وگرنه آن را رها سازد.[۸۳] پس وقتی آن حضرت(ص) نسبت به حکمی که خود براساس بینات و سوگندها داده، چنین میگوید و به مردم هشدار میدهد تا براساس آن حکم تصرفاتی نداشته باشند بلکه براساس حقایق واقعی تصرف کنند، کسانی که با رشوه، تغییر رای میدهند، چه وضعیت اسفباری خواهند داشت؟
در نهجالبلاغه، داستان هدیه «اشعث بن قیس» بازگو شده است که برای پیروزی بر رقیب در محکمه امام علی(ع) به رشوه متوسل شد. شبانه ظرفی پر از حلوای لذیذ به رسم پیشکش به خانه علی(ع) آورد، حضرت سخت برآشفت، فرمود: سوگواران بر تو اشک بریزند(گریه کنند)، آیا با این عنوان آمدهای که مرا فریب دهی و خدعه کنی؟ به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من بدهند که پوست جوی از دهان مورچهای به ظلم بگیرم، هرگز نخواهم کرد. دنیای شما از برگ جویدهای در دهان ملخ برای من کمارزشتر است، علی(ع) را با نعمتهای فانی و لذتهای زودگذر چه کار؟…![۸۴] باید توجه داشت که رشوه در جامعه در عصر حاضر تنها در حوزه قضاوت و قضایی کاربرد ندارد، بلکه با توجه به تغییرات اجتماعی امروز حوزه شبهقضایی نیز پدید آمده که میتوان با رشوه رفتار مسئولان را به نفع خود و یا گروه و جناح و حزب و محله و شهر و استان تغییر داد و خدماتی را که برای دیگران وضع شده به سوی خود و یا گروه خویش جلب کرد. بنابراین، باید گفت که رشوه دارای اقسام و احکامی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود.
- رشوه مالی به قاضی برای تغییر حق: اینگونه رشوه، متداولترین رشوه در طول تاریخ بوده است. حکم آن حرمت است و مالی که قاضی میگیرد حرام و اکل مال به باطل و مالی و زمین و هر چیزی که رشوهدهنده میگیرد، نیز حرام و خوردن آن حرامخواری است.[۸۵]
- رشوه غیرمالی به قاضی برای تغییر حق: گاه شخص رشوهدهنده مالی به قاضی نمیدهد، بلکه وعده کاری یا خدماتی را میدهد یا آنکه قاضی متوقع است که یکی از دو طرف دعوا که به نفع او حکم میکند، در آینده برای او خدماتی را ارائه دهد. این نیز براساس همین آیه و آیات و روایات دیگر عملی حرام است؛ زیرا هدف، تغییر حکم به نفع شخص و اکل مال به باطل است. صاحب «عروهًْالوثقی» درباره رشوه مالی و غیرمالی نوشته است:«رشوه:
- گاهی مالی است، از قبیل عین و منفعت؛
- و گاهی عملی است برای قاضی، مثل: دوختن لباس و تعمیر خانه او و مانند آن؛
- و گاهی قولی است، مثل: مدح و ثنای او برای جلب قلبش به سوی خود تا به نفع او حکم کند؛
- و گاهی فعلی است، مثل: تلاش در برآورده شدن حاجت و اظهار بزرگی و گرامیداشت او و همانند اینها؛ پس هر یک از این امور حرام است یا به علت صدق رشوه بر همه آنها و یا از آن جهت که محکوم به حکم رشوه است».
- رشوه مالی و غیرمالی به غیر قاضی: گاه رشوه مالی یا غیرمالی از جمله خدمات به غیر قاضی داده میشود؛ شهید ثانی در «مسالکالافهام» آنجا که دلیل اجماع و اتفاق مسلمین را در تحریم رشوه بیان میکند، علاوه بر اطلاق این لفظ بر قاضی، آن را بر کارگزاران دولتی و عامل مسلمین نیز تعمیم داده و میفرماید: «اِتَّفَقَ الْمُسْلِمُونَ عَلَی تَحْرِیمِ الرِّشْوَةِ عَلَی الْقَاضِی وَالْعَامِلِ»؛ همه مسلمانان بر حرام بودن رشوه بر قاضی و عامل و کارگزار اتفاق دارند».
مسئولان و افراد صاحب منصب در ادارات و مراکز دولتی و نهادها اگر پول و هدیهای دریافت میکنند، به دلیل پست و مقام و منصب این دریافتها حرام و اکلمال به باطل است. در روایت است که پیامبر گرامی اسلام(ص) مردی را از طایفه «ازد» برای گردآوری زکات فرستاد. آن مرد وقتی از مأموریت برگشت بخشی از اموال را به خدمت پیامبر(ص) تقدیم و سهمی را برای خود برداشت و عرض کرد: این اموال هدایایی است که مردم به من دادهاند. حضرت(ص) برآشفت و به او فرمود: کیف تاخذ ما لیس لک بحق؟!؛ چرا آن را که حق تو نیست میگیری؟
او در پاسخ با معذرت خواهی گفت: «لقد کانت هدیه یا رسولالله!؛ ای پیامبر خدا! آنچه گرفتم هدیه بود، پیامبر(ص) فرمود: «أَ رَأیْتَ لَوْ قَعَدَ أَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً أَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً؟»؛ اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید آیا مردم به شما هدیه میدهند؟! سپس دستور داد هدیه را گرفتند و در بیتالمال قرار دادند و وی را از کار برکنار کرد![۸۶] امیرمؤمنان(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: «أخذ الأمير الهديّة سحت و قبول القاضي الرّشوة»؛ هدیه گرفتن زمامدار و رئیس از دیگران حرام است و رشوهگیری حاکم شرع و قاضی، کفر است.[۸۷] ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که ممکن است عدهای با تغییر نام رشوه از آن با عناوین چون پول چایی، پول شیرینی، هدیه، کادو، پیشکش، چشمروشنی و حق ایاب و ذهاب و غیره یاد کنند که همه این موارد جزو رشوه محسوب میشوند و عوض کردن نام، تغییری در ماهیت آن ایجاد نمیکند.[۸۸]
آثار رشوه و ارتشاء
در آیات و روایات آثاری برای رشوه و ارتشاء (رشوهگیری) بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
- ننگ و خواری: بر اساس آیه ۴۲ سوره مائده، رشوه موجب ننگ و خواری میشود؛ زیرا سحت چنانکه گذشت به معنای مالی است که ننگ و خواری را به دنبال دارد.
- آتش دوزخ: رشوهخواری موجب عذاب اخروی و آتش دوزخ است که در روایات بسیاری به آن اشاره شده است.[۸۹]
- تصرفات ناروا: از آثار دیگر رشوه و حرام خواری آن است که زمینه را برای تصرف ناروا در اموال مردم فراهم میآورد.[۹۰].
- بیاعتمادی: چنانکه بیان شد فرهنگ رشوه در جامعه موجب بیاعتمادی مردم به رهبران و دستگاههای قضایی و دولتی میشود.
- نکوهش خدا: نکوهش و مذمت شدید از سوی خداوند به خاطر آلودگی به رشوه و حرامخواری از جمله آثار آن است.[۹۱]
- لعن و نفرین پیامبر(ص): چنانکه گذشت، پیامبر(ص) رشوه گیرنده و رشوهدهنده را ملعون دانسته و لعن کرده است.
- دوری از بهشت: پیامبر اکرم(ص) فرمود: از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوهخوار بوی بهشت را استشمام نمیکند.[۹۲]
- کفر: امام صادق(ع) در این باره میفرمایند: و اما رشوه، ای عمار! در مورد احکام، کفر به خدای بزرگ و رسول او است.[۹۳]
- آزمون: امام علی(ع) از قول پیامبر(ع) که حوادث آینده را برای ایشان بازگو میکنند، میفرماید: «ای علی! همانا این مردم بزودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش میشوند… حرام خدا را با شبهات دورغین و هوسهای غفلتزا حلال میکنند، شراب را به بهانه اینکه آب انگور است و رشوه را که «هدیه» است و ربا را که نوعی «معامله» است، حلال میشمارند».[۹۴].
- بیبرکتی: برکت از مال رشوهخوار برداشته میشود. امام کاظم(ع) در این زمینه میفرماید: «مال حرام زیاد نمیشود و اگر بیفزاید، برای صاحبش مبارک نمیگردد و در هر راهی آن مال را صرف کند، اجری به او نمیرسد.[۹۵]
- فرزندان گناهکار: امام صادق(ع) میفرماید: «اثر کسبهای حرام در فرزندان و ذریه به مرحله بروز و ظهور میرسد».[۹۶].
- عدم قبولی اعمال و عبادات: پیامبر اکرم(ص) میفرماید: عبادات رشوه گیرنده قبول نمیشود و دعاهایش به اجابت نمیرسد.[۹۷]
- اضطراب و ناامنی: پیامبر(ص) فرموده است: «هیچ گروهی گرفتار رشوه نشدند مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانی شدند».[۹۸]
- قساوت قلب: امام حسین(ع) خطاب به لشکریان یزید چنین فرمود: «وای بر شما! چرا ساکت نمیشوید تا گفتارم را بشنوید! من شما را به راه هدایت و رستگاری فرا میخوانم، هر کس از من پیروی کند، سعادتمند است و هر کس نافرمانیام کند از هلاک شدگان است، شما همگی نافرمانیام میکنید و به سخنم گوش نمیدهید. چون شکمهایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مهر زده شده است».[۹۹]
وظیفه رهبران و عالمان در برابر پدیده شوم ارتشاء
قرآن در آیه ۶۳ سوره مائده به عالمان و رهبران هشدار داده که با پدیده شوم رشوه خواری و حرامخواری به هر شکلی مبارزه کنند و در این باره کوتاهی نکرده و بیتفاوت نباشند. خداوند در این آیه ربانیون (عالمان نصارا) رابه خاطر بیتفاوتی در برابر رشوهخواری مردم خویش، مورد توبیخ قرار میدهد. پس رشوهخواری، عملی زشت و مورد سرزنش است و نباید در جامعه رواج یابد و به شکل فرهنگ در آید.[۱۰۰]
منابع
پانویس
- ↑ لسانالعرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمعالبحرین، ج ۲، ص۱۸۲.
- ↑ الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.
- ↑ المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.
- ↑ الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.
- ↑ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.
- ↑ قوانین، ص۴۲۵.
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.
- ↑ تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.
- ↑ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.
- ↑ مجمعالفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.
- ↑ «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ «و بسیاری از ایشان را میبینی که در گناه و ستمبارگی و رشوهخواری شتاب میورزند؛ بیگمان زشت است آنچه انجام میدادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
- ↑ «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
- ↑ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۹۱.
- ↑ «اگر آنچه در زمین است و با آن، همچند آن از آن کافران باشد و آن را برای رهایی از عذاب روز رستخیز سربهای خویش دهند از آنان پذیرفته نخواهد شد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۶.
- ↑ «و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است میبود با آن (رهایی) خویش را باز میخرید و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان میدارند و میان آنان به دادگری داوری میشود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.
- ↑ «آنان را که (فراخوان) پروردگار خود را پاسخ گفتند، پاداش، نکویی است و آنان که پاسخ نگفتند اگر همه آنچه در زمین است و همچند آن از آن آنان میبود آن را به بازخرید خویش میدادند؛ آنان حسابی سخت خواهند داشت و جایگاهشان دوزخ است و این بستر، بد است» سوره رعد، آیه ۱۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۲۴۵؛ الفرقان، ج ۲۹، ص۱۲۴؛ تفسیر آسان، ج ۷، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳.
- ↑ «و من ارمغانی برای آنان میفرستم و مینگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.
- ↑ احکامالقرآن، ج ۲، ص۱۴۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱۹، ص۲۶۲.
- ↑ کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 633-634.
- ↑ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.
- ↑ التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.
- ↑ التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.
- ↑ تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۵۲.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.
- ↑ تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.
- ↑ السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.
- ↑ نهجالبلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.
- ↑ نهجالبلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.
- ↑ کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 634-635.
- ↑ «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ کنزالعمال، ج ۵، ص۸۲۴ ـ ۸۲۵؛ وسائلالشیعه، ج ۱۷، ص۹۶؛ ج ۲، ص۲۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۳۳.
- ↑ جامعالبیان، ج ۶، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ زبدة البیان، ج ۱، ص۳۶۶.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص۳۳۸ ـ ۳۴۱.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص۳۰۴.
- ↑ «و بسیاری از ایشان را میبینی که در گناه و ستمبارگی و رشوهخواری شتاب میورزند؛ بیگمان زشت است آنچه انجام میدادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
- ↑ «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص۵۷۷؛ روضالجنان، ج ۷، ص۴۸؛ تفسیر مظهری، ج، ص۱۳۹.
- ↑ «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۳۹۳.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۲۱۰؛ روض الجنان، ج ۹، ص۲۲۷؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۲۶.
- ↑ «از کار ناپسندی که میکردند باز نمیایستادند بیگمان، زشت است کاری که میکردند» سوره مائده، آیه ۷۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۳، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ روض الجنان، ج ۷، ص۱۰۳؛ روح المعانی، ج ۳، ص۳۷۶ ـ ۳۷۷.
- ↑ «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۵۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص۳۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ البحرالمدید، ج ۲، ص۵۷؛ الجوهر الثمین، ج ۲، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ الجدید، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳.
- ↑ «و به آنچه فرو فرستادهام ، که کتاب نزد شما را راست میشمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۳، ص۳۰۶؛ جوامعالجامع، ج ۱، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۷۶.
- ↑ «بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
- ↑ جامعالبیان، ج ۲، ص۵۳؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۴۵۸؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۴۶۹.
- ↑ «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ نمونه، ج ۶، ص۴۳۴.
- ↑ کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 635-637.
- ↑ «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ طه، آیه ۶۱
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه عامل رسوایی.
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ المصباح المنیر، فیومی، ج ۲-۱، ص۲۲۸
- ↑ مجمعالبحرین باب مربوط، الرشوهًْ
- ↑ جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۳۳۵، چاپ یازدهم ۱۳۸۰ه.ش. گنج دانش
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۲-۱، ص۳۶۶
- ↑ تفسیر نور الثقلین،ج ۱، ص۱۷۶، ح ۶۱۳
- ↑ «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ وسایل الشیعه، ج ۱۲، ص۶۱، باب ۵ من ابواب مایکتسب به، ح ۱
- ↑ فی ظلال، جلد ۱، ص۲۵۲
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ بقره، آیه ۱۸۸؛ مائده، آیه ۶۳
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ «و داراییهای همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از داراییهای مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
- ↑ مستدرکالوسائل، باب۸، حدیث ۸
- ↑ الکافی، ج ۷، ص۴۱۴، دارالکتب الاسلامیهًْ، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق
- ↑ سیدبن قطب، فی ظلال القرآن، ج ۱، ص: ۱۷۷ دارالشروق، بیروت- قاهره، ۱۴۱۲ق، چاپ هفدهم
- ↑ نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه ۲۲۴
- ↑ بقره، آیه ۱۸۸
- ↑ عدالت و قضا در اسلام، ص۳۰۰؛ الامام علی(ع)، ج۱، ص۱۵۵ و ۱۵۶
- ↑ کنزالعمال، ج ۶، ص۱۱۲
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند * گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ بقره، آیه ۱۸۸
- ↑ ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ﴾ «و بسیاری از ایشان را میبینی که در گناه و ستمبارگی و رشوهخواری شتاب میورزند؛ بیگمان زشت است آنچه انجام میدادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.
- ↑ وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵
- ↑ وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۶
- ↑ کافی، کلینی، ج ۵، ص۱۲۵
- ↑ کافی، کلینی، ج۱، ص۳۶۳
- ↑ سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج ۱ ص۲۴
- ↑ نهجالفصاحه، ح ۲۶۹۳
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.
- ↑ منصوری، خلیل، رشوه هدیهای دوزخی.