نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Ranjbar(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۳ توسط Ranjbar(بحث | مشارکتها)
امام مهدی(ع) در چه روزی ظهور میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
برخی از حدیثهای وارد شده بر این دلالت دارد که ظهور مطابق با روز نوروز است. بهعنوان مثال، به روایتمعلی بن خنیس، که از اصحاب خاص امام صادق (ع) بود، توجه فرمایید. وی میگوید: "در روز نوروز به خدمت حضرت صادق (ع) رفتم، فرمود: آیا میشناسی این روز را؟ گفتم: فدایت شوم این روزی است که عجمان آن را تعظیم میکنند و در این روز تحفهها و هدیهها برای یکدیگر میفرستند. حضرت فرمود: سوگند یاد میکنم به حق خانه کعبه که در مکه معظمه است که این تعظیم کردن نیست مگر برای امر قدیمی که تفسیر میکنم از برای تو تا بفهمی آن را. گفتم: ای سید و آقای من! دانستن این به برکت شما محبوبتر است نزد من از آنکه مردگان من زنده شوند و دشمنان من بمیرند... [[[امام]] گفت: و در این روز قائمآل محمد(ص) ظاهر خواهد شد و در این روز امامان دیگر به دنیارجعت خواهند کرد و در این روز قائم ما ظفر خواهد یافت بر دجال و در کناسه، که محلهای است از محلههای کوفه، او را بر دار خواهند کشید و در هیچ روز نوروز نیست مگر آنکه ما انتظار فرج میکشیم، زیرا که آن روز از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است. آن روز را عجمان حفظ کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما عربها آن را ضایع نمودید"[۹].
گفتنی است، روایتهای عاشورا و نوروز قابل جمع هستند، یعنی سالی که عید نوروز در شنبه مطابق با عاشورای حسینی باشد، ظهور منجی (ع) رخ خواهد داد. به امید آن روز. از امام صادق (ع) نقل شده است که آن جناب فرمود:"عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ"[۱۰]. "صاحب بشارة الاسلام" بین روایتهای جمعه و روز عاشورا جمع فرمودهاند؛ همانگونه که ما ذکر نمودیم و گفتیم بین آنها منافاتی نیست؛ چون میتوان گفت: ظهور امام زمان (ع) در روز شنبه دهم محرم مطابق با روز نوروز سال (وتر) مثلاً سه، پنج، هفت و یا نه و یک است. و اما حدیثروز جمعه و عاشورا را باید تأویل برد؛ چه آنکه این کار بهتر از دور انداختن روایتها از میدان عمل است[۱۱]؛ علامهسید محسن امین میفرماید: میان روایاتروز جمعه و شنبه امکان جمع وجود دارد؛ زیرا میتوان گفت: ابتدای خروجروز جمعه و ظهور بین رکن و مقام و بیعت آن سیصد و سیزده نفر روز شنبه باشد؛ چنانکه قول امام باقر (ع) بدان اشاره دارد: "گویا میبینم قائم(ع) را که روز عاشوار با روز شنبه میان رکن و مقامایستاده و جبرئیل مقابلش ندا میکند با خدابیعت نمائید"[۱۲]. خاتم المحدثین حاجی نوری میگوید: روز جمعه از چند جهت اختصاص و تعلق به امام عصر (ع) دارد: یکی آنکه ولادت با سعادت آنجناب در این روز است، دوم آنکه ظهور آن حضرت در این روز خواهد بود، و انتظار فرج در این روز بیشتر از روزهای دیگر است، چنانچه در برخی از روایتها به آن تصریح شده است. در زیارت ویژه آنجناب در روز جمعه است که" يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدِكَ " میتوان گفت عید بودن روز جمعه و آن را یکی از عیدهای چهارگانه شمردن، در حقیقت به جهت آن روز شریف است[۱۳]. شیخ صدوق در کتاب خصال به سند صحیح از حضرت صادق (ع) روایت میکند که: "شنبه از آنِ ما، و یکشنبه از آنِ شیعیان ما و دوشنبه از دشمنان ما و سهشنبه از بنیامیه و چهارشنبه روز نوشیدن دوا است و پنجشنبه برای برآوردن حاجتها و جمعه برای پاکیزگی و عطر زدن، و این روز، عید مسلمانان است و از عید فطر و قربان بهتر است، و روز عید غدیربهترین عیدهاست و آن هجدهم ذیحجه است. امامقائم ما خانوادهروز جمعهظهور میکند، قیامتروز جمعه برپا میگردد، در روز جمعه هیچ عملی بهتر از صلوات بر محمد و خاندان پاکش نیست"[۱۴]؛
در کتاب خصال آمده است: امام صادق (ع) فرمود: "يَخْرُجُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ"[۱۶]؛
در کمال الدین آمده است: امام باقر (ع) فرمود: " يَخْرُجُ الْقَائِمُ(ع) يَوْمَ السَّبْتِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ الْيَوْمَ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ (ع)"[۱۷]؛ قائم (ع) روز شنبه، روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، قیام میکند.
شیخ طوسی مینویسد: امام باقر (ع) فرمود: "كَأَنِّي بِالْقَائِمِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ يَوْمَ السَّبْتِ قَائِماً بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ بَيْنَ يَدَيْهِ جَبْرَئِيلُ (ع) يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَيَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"[۱۸]؛ گویا قائم (ع) را میبینم که در روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقامایستاده است، در حالی که جبرئیل در مقابلش قرار گرفته، ندا میکند: "الْبَيْعَةُ لِلَّهِ". که با قیام خود، زمین را پر از عدل و داد میکند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود".
شاید در جمع بین این دو روایت، بتوان گفت: آن حضرت در روز جمعهظهور میکند و در روز شنبه قیام مینماید، یعنی روز ظهور با روز قیام تفاوت دارد. اگر ملاک را روز عاشورا قرار دهیم، نه روز شنبه؛ باید دید امام حسین (ع) در چه روزی به شهادت رسید و براساس آن روز ظهورحضرت مهدی (ع) را مشخص کرد. به نظر میرسد که روز قیام، همان روز شنبه است؛ زیرا چه آنان که روز شنبه را مطرح کردهاند و چه آنان که روز عاشورا را گفتهاند، روز خروجامام زمان (ع) را روز شنبه میدانند»[۲۰].
«یکی از موضوعات مهمّ و مورد توجّه در مباحث مهدویت، مسئله "هنگام ظهور" است؛ به گونهای که حتی سالها پیش از ولادت حضرت مهدی (ع)، درباره آن از معصومین(ع) پرسش میشد.[۲۱]
روایات فراوانی رخداد ظهور را ناگهانی دانسته، اصلاح امر فرج را یک شبه ذکر کردهاند[۲۲]. در برخی روایات به پارهای از حکمتهای آن، اشاره شده و تا حدودی محدوده زمانی آن معین شده است.
در روایت مشهوری آمده است: "وقتی دعبل، شاعر بلند آوازه شیعی، در محضر امام رضا(ع) در ضمن قصیدهای، سخن از ظهور و قیامحضرت مهدی (ع) بر زبان جاری ساخت؛ آن حضرت در حالی که سرشک از دیدگانش جاری بود، رو به دعبل کرد و فرمود: "ای خزاعی! همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جاری ساخت. آیا میدانی این امام کیست؟ و چه زمانی قیام میکند؟ آنگاه خود آن حضرت به معرفی امام مهدی(ع) پرداخت. سپس درباره زمان ظهورش چنین فرمود: اما اینکه چه زمانی ظهور خواهد کرد، این خبر دادن از وقت است. پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش از رسول گرامی اسلام(ص) نقل کردهاند که وقتی از آن حضرت سؤال شد: ای رسول خدا! چه زمانی قائم از ذریه شما ظهور میکند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مانند قیامت است که خداوند درباره زمان وقوع آنچنین فرمود: هیچکس جز او به هنگامش آن را آشکار نمیسازد. این امر بر اهل آسمانها و زمین دشوار است، جز به صورت ناگهانی به سراغ شما نمیآید"[۲۳]؛ [۲۴]. از آنجایی که آن حضرت، پنهان بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز دانسته است؛ میتوان نتیجه گرفته که: با پنهان بودن قیامت، یک نوع آزادی عمل برای همگان پیدا میشود و از سوی دیگر چون هنگام آن به طور دقیق معلوم نیست و در هر زمان محتمل است، نتیجهاش حالت آماده باش دائم است. درباره قیامحضرت مهدی (ع) نیز اگر تاریخ تعیین میشد و زمان ظهور دور بود، همه در غفلت و غرور و بیخبری فرو میرفتند و اگر زمانش نزدیک بود، ممکن بود آزادی عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطراری پیدا کند. همانگونه که آگاهی به زمان رستاخیز بزرگ فقط در اختیارخداوند است، علم به زمان ظهورحضرت مهدی (ع) نیز در عهده خداوند است. در احادیث فراوانی از ظهورحضرت مهدی (ع) در کنار قیامت یاد شده است؛ از این رو، برخی از ویژگیهای آن همانند رستاخیز است. خداوند در ادامه آیه یادشده، آگاهی به قیامت را حتّی از پیامبر خود منتفی ساخته است: "از تو میپرسند، چنانکه گویا تو از چون و چند آن آگاهی، بگو همانا علم آن نزد خداوند است". از اینجا میتوان نتیجه گرفت که حتی پیامبر اکرم(ص) نیز به زمان دقیق ظهورحضرت مهدی (ع) آگاه نیست و اینکه عدهای به خود جرأت میدهند و به راحتی هنگام ظهور را تعیین میکنند، جای بسی تأمل است!! نه فقط این پرسش از نخستین معصوم(ع) پرسیده شد و ایشان این گونه پاسخ فرمود: که علم به زمان ظهور نزد خداوند است؛ بلکه وقتی از واپسین معصوم (ع) نیز چنین پرسشی شد، آن حضرت در ضمن توقیعی این سان پاسخ فرمود: "و اما ظهور فرج همانا در اختیارخداوند متعال است و وقت گزاران دروغ گفتند"[۲۵]. آن حضرت در واپسین توقیع به سفیر چهارم خود، ظهور را فقط در اراده و اختیارخداوند دانسته، میفرماید: " و ظهوری نخواهد بود مگر آن گاه که خداوند تبارک و تعالی اجازه فرماید"[۲۶]. پس روشن میشود که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و اندیشه و فکربشر از رسیدن به آن، سخت کوتاه و ناتوان است.
ناگهانی بودن ظهورمهدی(ع)؛ همانگونه که بیان شد در روایات فراوانی از ظهور آن حضرت به عنوان حادثهای ناگهانی یاد شده و واضح است که ناگهانی بودن آن، با تعیین قبلی وقت منافات دارد؛ چرا که وقتی برای امری زمان مشخص شد، دیگر دفعی و ناگهانی بودن آن معنا نخواهد داشت. به طور مسلم کسانی که تعیین وقت میکنند، سخنشان خلاف این گروه روایات است.
پارهای از این روایات را اینگونه میتوان دسته بندی کرد:
آمدن همانند شهاب فروزان:امام باقر(ع) پس از بیان غیبتحضرت مهدی (ع)، فرمود: "او همانند شهابی شعلهور ظاهر خواهد شد"[۲۹]. پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره میفرماید: "در آن هنگام همچون شهابی فروزان خواهد آمد"[۳۰]. روشن است که سخن معصومین(ع) گزاف نیست و تشبیهات ایشان بدون حساب نبوده است. از سوی دیگر، "فرا رسیدن همچون شهاب" سخن از ناگهانی بودن، بدون پیشبینی قبلی، غافل گیرانه و سریع بودن آن میباشد.
بیان اجمالی زمان ظهور؛ در برخی روایات، البته به صورت محدود، زمانهایی برای رخداد این حادثه بزرگ ذکر شده است. اینگونه روایات به چند دسته تقسیم میشوند.
اگرچه قرائنی چند بر ظهورحضرت مهدی (ع) در روز جمعه وجود دارد؛ ولی این روایت و امثال آن را میتوان به این صورت توجیه کرد که نخستین روز ظهورجمعه است و از آنجایی که قیام آن حضرت پس از ظهور است، قیام آن حضرت در روز شنبه اتفاق خواهد افتاد.
آگاه شدن از راه بیرون آمدن شمشیر آن حضرت از غلاف؛ رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: "برای او شمشیری است در غلاف، پس هنگامی که وقت ظهورش فرا رسید، آن شمشیر از غلافش خارج میشود. خداوند آن شمشیر را به سخن در میآورد و شمشیر به حضرتش میگوید: ای ولی خدا! خارج شو که دیگر نشستن در مقابل ستمدشمنانخدا جایز نیست. پس او ظهور میکند"[۳۷]
از آنجایی که یکی از دلیلهای غیبتحضرت مهدی (ع) تلاشدشمنان برای نابودی آن حضرت بود؛ از اینرو مشخص بودن زمان ظهور، دشمنان را برای از بین بردن و مقابله با آن حضرت آماده میسازد؛ در حالی که نامعلوم بودن و ناگهانی بودن زمان ظهور، باعث غافلگیری دشمنان خواهد شد.
در پایان این پاسخ اشاره میکنیم به سخن بنیانگذار نهضت اسلامی ایرانحضرتامام خمینی که نه فقط تعیین نزدیک بودن ظهور را نپذیرفتهاند بلکه به نوعی چنین ذهنیتی را نیز مردود دانستهاند، میفرماید: "از غیبت صغرا تاکنون که بیش از هزار سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال نیز دیگر بگذرد و مصلحت، اقتضاء نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام اسلامی باید زمین بماند و اجراء نشود؟! ..."[۳۸]
آیت اللّهشیخجواد تبریزی - یکی از مراجع معاصر تقلید- نیز در این باره میفرماید: "حرف دیگر ما این است که باید زمینه را مساعد کنید که اگر غیبت، صد هزار سال هم طول بکشد عقایدمردم خراب نشود. فردی بود هر روز میگفت: حضرت میآید، ظهور نزدیک شده، یک بار گفت: سه ماه دیگر حتما آقا میآید. سه ماه بعد گفتیم چه شد؟ گفت بداء حاصل شد!! [۳۹].
اما اینکه برخی با مطرح کردن ظهور صغرا، رویکرد عمومی مردم را نشانهای بر نزدیکی ظهور میدانند. میتوان گفت: اگرچه همگان بر این امید هستیم که چنان باشد. امّا هیچ دلیل روایی محکمی بر آن وجود ندارد. و تشبیه آن با غیبت صغرا نیز غیر صحیح است.
امام رضا(ع) فرمود: "... قائم (ع) آن است که چون ظهور کند، در سن پیران است و سیمای جوان دارد. نیرومند باشد تا به جایی که اگر دست به بزرگترین درخت زمین اندازد، آن را از جا بکند و اگر میان کوهها نعره کشد، سنگهای آنها از هم بپاشد"[۴۰].
امیر مؤمنان علی(ع) برخی از ویژگیهای ظاهری جسمانی ایشان در عصر ظهور را بالای منبر چنین وصف فرموده است: "مردی از فرزندانم در آخر الزمانظهور میکند. رنگش سفید آمیخته به سرخی و شکمش برآمده است. دو رانش ستبر و هردو شانهاش قوی است. در پشتش دو خال است، مانند مهر؛ یکی به رنگ پوستش و یکی چون مهر نبوتپیغمبر" [۴۱]. آن حضرت همچنین فرمود: "... او مردی است بلند پیشانی، دارای بینی باریکی که میانش اندک برآمدگی دارد. برآمده شکم، دارای رانهای درشت و پهن است. خالی بر ران راست او است. میان دو دندان پیشین او گشاده است ..."[۴۲]
امام باقر(ع) نیز در وصف آن حضرت فرمود: "او شخصی است سرخ و سفید دارای چشمانی گرد و فرو رفته، ابروانی پرپشت و برجسته و شانهای پهن ..."[۴۳].
امام علی(ع) فرمود: "مهدی دارای چشمانی سیاه و درشت است. موهایی مجعد و خالی بر گونه دارد"[۴۴]
«بنابر برخی روایات، آن حضرت در ماه رجب و روز جمعهظهور میکند و بنابر بعضی احادیث، در روز عاشورا. در بعضی روایات آمده که آن حضرت در عید نوروز ظهور میکنند؛ البته این اخبار منافاتی با یکدیگر ندارند، زیرا ممکن است روز جمعه مصادف شده باشد با روز عاشورا یا عید نوروز. پس آنچه مسلم است این است که آن حضرت در روز جمعهظهور میکند[۴۸]. در دعای مخصوص روز جمعه آمده است: "هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدِكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ"[۴۹]؛ این روز جمعه است؛ همان روزی که انتظار میرود در آن ظهور فرمایی و برای مؤمنین در آن گشایش حاصل گردد و با شمشیر تو کافرها به سزای اعمال خویش برسند»[۵۰].
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:::::::«امامان(ع) همواره در پاسخ به این پرسش، سکوتاختیار میکردند و علم آن را نزد پروردگار میدانستند؛ ولی کسانی یافت شدهاند که در جواب احساسات پاکمنتظران، به بیاناتی خلاف سیرهامامان(ع) روی آوردهاند. با سیری کوتاه در بوستان معطر کلامامامان(ع) میتوان مضمون روایات مربوط به وقت ظهورحضرت مهدی را این گونه دسته بندی کرد:
برای نمونه، توجه به موارد زیر، سودمند مینماید: وقتی شاعر پرآوازه شیعه، دعبل خزاعی، در محضر هشتمین آفتابآسمانولایت، شعری نیک خواند و سخن را با اشاره به قیام واپسین پیشوای شیعیان به پایان برد، اشک از دیدگاه آن امام همام جاری شد و فرمود: ای خُزاعی! روح القدس، از لبانت با این دو بیت سخن گفت. آیا میدانی این امام کیست و کی قیام خواهد کرد؟[۵۶] سپس حضرت به معرفی اماممنتظر پرداخت و این گونه ادامه داد: اما این که چه زمانی ظهور خواهد کرد؟ پدرم، از پدرش، و ایشان از پدرانش، نقل کرد که وقتی به پیامبر اکرم(ص) گفته شد: "قائم از فرزندانت کی ظهور خواهد کرد؟ آن حضرت در جواب فرمود: مثل ظهور او، همانند ساعت قیامت است که خداوند درباره آن فرمود: هیچ کس جز او نمیتواند وقت آن را آشکار سازد. در آسمانها و زمین، سنگین است و این امر اتفاق نمیافتد، مگر به صورت ناگهانی"[۵۷] همین مطلب را آن امامغایب نیز این گونه یاد آور شده است: اما ظهور و فرج پس به درستی که کار آن، با خدای تعالی است و تعیین کنندگان وقت، دروغ میگویند[۵۸] از این دو روایت و روایات دیگر در این باره، به روشنی میتوان دریافت که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و دست اندیشهبشر از رسیدن به آن، بسی کوتاه است.[۵۹]»[۶۰].
↑البته قول مشهور آن است که حضرت روز جمعهای که مصادف با عاشورا گشته ظهور میکنند که به عنوان مثال میتوان به زیارت حضرت در روز جمعه اشاره کرد که در آنجا به ایشان عرضه میداریم " الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُك" (توقع ظهور شما را در این روز داریم- مفاتیح الجنان، زیارت حضرت در روز جمعه). مرحوم آیت الله خراسانی پس از ذکر اقوال و روایات مختلف در این رابطه مینویسد: «برحسب حساب و استظهار از تواریخ نزد حقیر مسلم است که روز عاشورا جمعه بوده و روی حساب که بیست و سوم ماه رمضان جمعه باشد. نیز عاشورا جمعه خواهد بود. پس حدیث دوم شنبه بودن عاشورا از دو جهت مخالف با واقع است مگر اینکه سه ماه از این چهار ماه رمضان و شوال و ذیقعده و ذیحجه سیپر باشد تا اینکه عاشورا در آن سال شنبه شود و روایت حمل شود بر مراد از شنبه عاشورای آن سال است نه عاشورای شهادت، ولی معذلک مخالف با واقع است و مخالف با حدیث حضرت صادق (ع)، پس بهترین حملش آن است که حمل بر اشتباه راوی شود که جمعه را به شنبه اشتباه کرده و یا اینکه گفته شود امام مطابق عرف راوی فرموده، چون معروف آن بوده که عاشورای شهادت شنبه بوده (است).» ر.ک: مهدی منتظر (ع)، صص ۳۱۳- ۳۱۲.
↑از جمله مطالب مشهوری که راجع به روز ظهور است و مؤلف محترم معترض آن نشدهاند این است که علاوه براینکه ظهور مصادف با جمعه و عاشوراست، آن روز نوروز هم میباشد؛ در این رابطه منسوب است که امام صادق (ع)، فرمودند:«نوروز آن روزی است که قائم ما در آنروز ظاهر میشود و خداوند او را بر دجال ظفر خواهد داد، سپس او را در کناسه کوفه به دار آویزد». (بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۶ و ص ۳۰۸،) ذیل این روایت مرحوم آیت الله خراسانی مینویسند: «لیکن حدیث نوروز چندان اعتباری به وی نیست زیراکه در.کتب قدیم وجود ندارد مگر بعضی از جملاتش در مصباح شیخ طوسی و فقط به آن تفصیل در کتاب ابن فهد مذکور است و اثر از بعضی فقراتش ظاهر است، اگرچه بعض دیگرش صحیح است و ظن قوی میرود که چند جمله مختصری از وی اصل داشته و بقیه را بدان تفصیل به معلی بن خنیس نسبت دادهاند، باز هم در کیفیت ظهور اشاره بدان خواهد شد؛ مهدی منتظر، ص ۲۷۸. و سپس در بخش چهارم که مربوط به کیفیت ظهور است با ذکر مجدد روایت چنین مینگارند:«در فصل دجال گفته شد که اعتباری به این حدیث نیست نه از حیث سند و نه از حیث متن، و مخالف است با احادیث دیگر در محل کشتن دجال، به علاوه عجم را نوروز ثابتی نبوده قبل از اسلام بلکه تبدیل و تغییر در وی بسیار شده که محل شرحش اینجا نیست و اینکه اکنون ثابت است که اول حمل است بنابر خواست سلطان الب ارسلان سلجوقی شد و لهذا او را نوروز سلطانی گویند. به علاوه نوروز هم روز ظهور باشد و هم روز ظفر یافتن بر دجال معنی ندارد، در یک سال دو نوروز نیست، مگر اینکه گفته شود ظهور تنها موافق با نوروز است و ذکر دجال از باب شرح حال است، یا بالعکس قتل دجال در نوروز است و ذکر ظهور از باب مقدمه حال است. دوم که معنی ندارد، اول هم که از اتفاقات نادره است. زیراکه اخبار صحیحه دال است بر اینکه در عاشورا خواهد بود و بسیار بهندرت شود که نوروز عاشورا باشد آن هم جمعه و اگر گفته شود مقصود صرف ظهور بدون قیام است پس اگر ظهور در بیست و سوم ماه رمضان باشد، آن هم بسیار بعید الاتفاق است که نوروز در بیست و سوم آن هم جمعه واقع شود. و اگر ظهور پیش از آن در روز غیر معین باشد چندان لطفی ندارد تعیین وقت به وقت مجهول. پس بهترین حمل حدیث معلی بر فرض صحت و اعتبار این است که گفته شود: مراد این است که نوروز این نیست که اعاجم برای خود ساختهاند، یا نوروز، اهل بیت (ع) این نیست بلکه نوروز ما آن روزی است که قائم ما ظاهر شد (شود) آن روزی است که دجال را بکشند و همچنین در سایر فقرات، نه اینکه مراد این است که قائم ما در روز نوروز عجم ظاهر خواهد شد، آن هم نوروزی که اصل ثابت ندارد، آن هم این نوروز سلطانی که بعد ساخته شده است؛ مهدی منتظر، صص ۳۱۴- ۳۱۳. که با توجه به شدت شهرت مطلب و استفادههایی که از آن میشد تمام گفتار آن مرحوم در اینجا نقل شد.
↑رحمان بن کثیر میگوید: مِهزم بر حضرت صادق(ع) وارد شد و گفت: فدایتان شوم! مرا از زمان امری که منتظر آن هستیم، خبر دهید. آن حضرت فرمود: " يَا مِهْزَمُ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ "؛ای مهزم! کسانی که «وقت» معین میکنند دروغگو هستند»، کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۴۲۶، ح ۴۱۳؛ فضیل بن یسار از حضرت باقر(ع) درباره زمان ظهور پرسید. امام(ع) فرمود: " كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! " تعیین کنندگان وقت [ظهور] درغگو هستند!»، کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۴۲۵، ح ۴۱۱.