خلافت پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خلافت پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

خلافت به معنای جانشینی. در فرهنگ اسلامی به کسی که جانشین پیامبر خاتم(ص) باشد "خلیفه" گویند. کلام پیامبر خدا(ص) به حضرت علی(ع) که أنت خلیفتی گویای این سمت است.[۱] خلافت به معنای جانشینی، پیشوایی و رهبری جامعه پس از پیامبر خدا(ص) کسی را که جای پیامبر باشد "خلیفه" گویند. رسول خدا(ص) جانشین خود را تعیین کرده بود و در روز غدیر خم و مناسبت‌های دیگر، علی بن ابی طالب(ع) را به عنوان وصیّ، خلیفه، امام، امیر، مولا و سرپرست امت تعیین کرد، تا جامعه اسلامی بدون سرپرست نماند. پس از رحلت پیامبر خدا، کسانی مقام خلافت را بر عهده گرفتند که شایسته نبودند و خلیفه و جانشین اصلی او یعنی حضرت علی(ع) را که از سوی خدا و رسول تعیین شده بود، از خلافت کنار زدند و میان خلافت و امامت جدایی افتاد و امت اسلامی هم به دو گروه شیعه و سنّی تقسیم شد. خلافت، یعنی حق سرپرستی و حکومت بر امت پیامبر، از آنِ امامان اهل بیت است و پیامبر فرموده است که خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است. همه حاکمان ظالم و بی‌صلاحیّت هم که در تاریخ اسلام به حکومت رسیده‌اند، به ناحق خود را خلیفه پیامبر می‌دانستند[۲].

مقدمه

  1. کشورگشایی و فتح دیگر مناطق؛
  2. بدعت‌های نوظهور و تبدیل و دگرگونی در برخی احکام و سنت‌های پیامبر اکرم(ص).

خلافت بی‌دلیل

خلفای راشدین

خلیفه بلافصل

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۴۹.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۸.
  3. زیرا پیامبر اکرم در روز غدیر امام علی(ع) را به جانشینی خویش و به‌عنوان امام منصوص نصب کرد. در اعتقاد شیعه رویکردی که در سقیفه رخ داد، خارج از رأی پیامبر بوده و برخی افراد در وقوع آن نقش آفریدند.
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 370.
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 370-371.
  6. «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ، فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً. حَتَّى مَضَى الْأَوَّلُ لِسَبِيلِهِ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى فُلَانٍ [ابْنِ الْخَطَّابِ] بَعْدَهُ... فَيَا عَجَباً بَيْنَا هُوَ يَسْتَقِيلُهَا فِي حَيَاتِهِ إِذْ عَقَدَهَا لِآخَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ لَشَدَّ مَا تَشَطَّرَا ضَرْعَيْهَا"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۱.
  8. «فَصَيَّرَهَا فِي حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا وَ يَكْثُرُ الْعِثَارُ فِيهَا وَ الِاعْتِذَارُ مِنْهَا فَصَاحِبُهَا كَرَاكِبِ الصَّعْبَةِ إِنْ أَشْنَقَ لَهَا خَرَمَ وَ إِنْ أَسْلَسَ لَهَا تَقَحَّمَ فَمُنِيَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ، فَصَبَرْتُ عَلَى طُولِ الْمُدَّةِ وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۱.
  10. «إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۱-۳۷۲.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۳: «فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ [إِلَيَ] كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ»
  13. «أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.
  14. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۲.
  15. «وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ [هَذِهِ الْأُمَّةَ] أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً؛ فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ، وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ»؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲.
  16. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۳.
  17. به بحث الهی بودن خلافت در «الغدیر» مراجعه شود، ج ۷ ص ۱۳۱ تا ۱۳۶
  18. « يَا عَلِيُّ أَنْتَ خَلِيفَتِي اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي‏»؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴ ص ۱۷۹
  19. « أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ عَلِيّاً إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم‏»؛ معانی الأخبار، ص ۳۷۲
  20. از جمله ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۲ ص ۱۳۷
  21. «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ أَبِي قُحَافَة...»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۳.
  22. «الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَان‏»؛موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۲۸۵
  23. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۲۵۶
  24. زبان سیاسی اسلام، برنارد لوئیس، ترجمه غلامرضا بهروز لک، ص ۹۸
  25. بحار الأنوار، ج ۵۱ ص ۸۴ و ۹۶
  26. دائرة المعارف تشیّع، ج ۷ ص ۲۰۱
  27. کتاب «معالم المدرستین» ۳ جلد از علامه سیّد مرتضی عسکری به تبیین دیدگاه مکتب خلافت و مکتب اهل بیت در زمینه‌های مختلف اعتقادی، سیاسی و اخلاقی پرداخته است
  28. از جمله ر. ک: «خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت»، محمّد تقی شریعتی، «حماسۀ غدیر»، محمّد رضا حکیمی، «معالم المدرستین» علامه مرتضی عسکری
  29. گلشن راز، شبستری، ص ۳۸۸
  30. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۴۹.
  31. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۲.
  32. «يَا عَلِيُّ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَغْصُوبُونَ حُقُوقَهُمْ مِنْ وُلْدِكَ أَحَدَ عَشَرَ إِمَاماً وَ أَنْتَ»؛ بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۲۵۹ ح ۷۸
  33. بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۱۷۴
  34. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۳.
  35. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.