مسئولیت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مسئولیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مسئولیت به معنای پرسیدنی و بازخواستنی است. انسان در طول زندگی همیشه با تعهد و مسئولیت رو‌به‌روست و این، یکی از امتیازهای انسان نسبت به دیگر موجودات است. انسان به حکم عقل به تعهد خویش پای‌بند است و درمی‌یابد که زندگی اجتماعی زمانی امکان دارد که انسان‌ها نسبت به یکدیگر حس مسئولیت‌شناسی و مسئولیت‌پذیری داشته باشند و از قانون‌شکنی و تجاوز به حقوق دیگران بپرهیزند.

مقدمه

انسان در طول زندگی خویش همیشه با تعهد و مسئولیت رو‌به‌روست. این، یکی از امتیازهای انسان نسبت به دیگر موجودات است. اگرچه همه موجودات به سبب غریزه در برخی از مسئولیت‌ها ایفای نقش می‌کنند، برای مثال همه جانوران نسبت به بچه‌های خود به‌طور غریزی حس مسئولیت دارند، اما تنها انسان است که براساس اختیار و اراده و در عرصه‌های گوناگون زندگی خود مسئولیت‌هایی را می‌پذیرد و نسبت به آن مسئولیت‌شناس است. آدمی به حکم عقل به تعهد خویش پای‌بند است و به حکم عقل درمی‌یابد که زندگی اجتماعی آنگاه میسر است که انسان‌ها نسبت به یکدیگر حس مسئولیت‌شناسی و مسئولیت‌پذیری داشته باشند و از قانون‌شکنی و تجاوز به حقوق دیگران بپرهیزند. خداوند نیز براساس اختیار و آزادی که به انسان‌ها داده است، آنها را مورد بازخواست قرار می‌دهد و حتی از پیامبران نیز درباره مسئولیتشان بازخواست می‌کند[۱].

آدمی فارغ از حکم عقل، از راه وجدان نیز متعهد به مسئولیت‌شناسی است. وجدان، هدایتگری درونی است که همیشه با انسان سخن می‌گوید و از درون انسان را پند می‌دهد. وقتی آدمی مسئولیتی را می‌پذیرد، از طریق وجدان خویش نیز به مسئولیت‌شناسی متعهد می‌شود[۲].

معناشناسی

مسئولیت به معنای واجب، پرسیدنی، بازخواستنی، دارای بازخواست است[۳]. اصل آن "سأل" به معنای طلب چیزی از شخصی و چیز مطلوب می‌تواند خَبر یا مال یا علم یا عطا و چیز دیگر باشد[۴].

سؤال به اقتضای موضوع و متعلق. معانی مفاهیم مختلفی به خود می‌گیرد:

  1. سؤال بنده از خداوند به معنای طلب و درخواست است: ﴿وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ[۵].
  2. سؤال خداوند از بنده به معنای بازخواست و بازجویی است، در قبال نعمت‌ها، قدرت، اوامر و نواهی الهی و عملکرد انسان: ﴿ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ[۶].

از موارد بازخواستنی در قرآن کریم عهد و پیمان است. همه امور اجتماع، چه در بُعد روابط داخلی و چه روابط خارجی، متکی به استواری عهدها و پیمان‌ها میان انسان‌ها و دولت‌ها با یکدیگر است: ﴿أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا[۷].[۸]

مورد دیگر که همه اعمال و رفتار و نیات انسانی را در بر می‌گیرد و بازخواست می‌شود، اعضای بدن و احساسات مختلف انسانی است: ﴿ٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا[۹].[۱۰]

پاسخ‌گویی در قبال مسئولیت

در فرهنگ قرآنی یکی از اصول مهمّ اخلاقی و اجتماعی، پاسخ‌گویی در مقابل مسئولیت‌ها و اعمال و نیات است: ﴿أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا[۱۱] و زمانی این اصل راهنمای رفتار انسان مؤمن در جامعه خواهد بود که انسان اعتقاد و باور پیدا کند که خداوند از او بازخواست خواهد کرد[۱۲].

معیار مسئولیت

محور مسئولیت مسئله حق است. در واقع تن دادن آدمی به حق در برابر هر ذی‌حقی از هر مسلک و مذهبی که باشد و انجام مسئولیت‌هایی که نسبت به دیگران دارد، اصل اساسی در ادای تکلیف و تعهد است. حرکت انسان حول محور حق، امری بس مشکل است، چون هرجا منافع انسان‌ها با حق درگیر می‌شود، آن‌گاه اجرای حق، امری سخت خواهد بود. امام علی (ع) به فرزند خویش می‌فرماید: "در برابر سختی‌ها شکیبا باش و جان خویش را با پایداری در راه حق کارآزموده کن. چه زیباست فرشته صبر، آن هم در راه حق!"[۱۳].[۱۴]

گستره مسئولیت‌های انسانی

مسئولیت‌های انسانی گستره وسیعی را پیش روی انسان می‌گشاید؛ مسئولیت‌هایی که گاه بسیار برتر و فراتر از حوزه وجودی انسان برعهده او گذاشته می‌شود. آدمی در برابر پروردگار خویش مسئول است و البته تمام مسئولیت‌های او در سایه امر پروردگار معنا می‌یابد. آدمی در برابر راهنمایان (کتاب خدا، پیامبران الهی و امامان معصوم(ع)) مسئول است. اما در گام نخست باید خویشتن را در نظر آورد و سعادت و تیره‌بختی خود را در نظر گیرد و خود را موجودی متعهد و مسئول بشناسد. مسأله مسئولیت در برابر خود، همه فرازهای وجودی انسان را دربرمی‌گیرد و انسان باید مراقب باشد از نعمت‌هایی که خداوند در اختیارش نهاده است به بهترین‌وجه استفاده و بهره‌برداری کند. در غیر این صورت به خود زیان رسانده است. امام علی(ع) در نکوهش این امر می‌فرماید: و زیان‌دیده کسی است که به نفس خویش زیان رساند[۱۵].

مسئولیت‌های انسان درباره خویشتن

مسئولیت درباره عقل: عقل راهبرد انسان در مسیر زندگی و دربردارنده قوای استعداد و تشخیص انسان است. آدمی به کمک عقل خویش به کشف ناشناخته‌ها می‌پردازد و پرده از مجهولات برمی‌دارد و می‌تواند زندگی دنیوی و اخروی را آباد و راحت سازد. از این‌رو به‌کارگیری عقل در جایگاه خود امری ویژه به‌شمار می‌آید و نتیجه آن مسئولیت‌شناسی و مسئولیت‌پذیری در حوزه عقل و خرد است. از این‌رو امام علی (ع) نقش عقل را جداکننده راه رستگاری از شقاوت می‌داند و می‌فرماید: بردباری پرده‌ای است پوشنده و عقل، شمشیری است برنده. پس عیب‌های اخلاقت را به بردباری بپوش و با هوای نفست به نیروی عقلت پیکار کن[۱۶].

مسئولیت در برابر بدن: نحوه استفاده آدمی از بدن و حفاظت درست از آن، موضوعی است که مورد سؤال قرار می‌گیرد. بدن محملی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا چند صباحی حامل روح او باشد و نعمانی را نصیبش کند و از انسان خواسته است که نسبت به آن حساس و وظیفه‌شناس باشد. از این‌رو امام علی (ع) فرمود: چیزی را که نمی‌دانی مگوی، حتی بسیاری از چیزهایی را که می‌دانی، بر زبان میاور، زیرا خدا بر اعضای تو احکامی واجب کرده که در ان روز به آن‌ها بر تو حجت آورد[۱۷].

مسئولیت در برابر عمر: عمر آدمی گوهری گران‌بهاست که خداوند در اختیار او قرار داده تا با بهره‌گیری درست از آن راه سعادت را به روی خود هموار کند. از این‌رو آدمی در برابر آن و کیفیت بهره‌وری از آن مسئول است: شب و روز مؤمن به سه برنامه می‌گذرد: بخشی با راز و نیاز با خدا، بخش دیگر به تأمین معاش و سه دیگر به بهره‌برداریِ نیکو از لذت‌های حلال. عاقل نباید جز در پی این سه باشد: تأمین زندگی، گامی در راه رستخیز و لذت حلال[۱۸].

مسئولیت درباره خانواده و خویشاوندان: خانواده نزدیک‌ترین افراد نسبت به آدمی است و انسان‌ها نسبت به خانواده خود بیشترین وظیفه و مسئولیت را دارند. از این‌رو در فرهنگ دینی نسبت به رسیدگی به امور خانواده و رفع مشکلات آن‌ها و رفت‌وآمد تأکید بسیار شده است. امام علی (ع) می‌فرماید: بدانید که هیچ‌یک از شما نباید از خویشاوندی که گرفتار فقر و بینوایی است روی یاری برتابد. باید که یارش‌اش دهد به مالی که اگر انفاقش نکند، بر دارایی‌اش نیفزاید و اگر انفاقش کند، سبب نقصان در مال او نشود. هر کس که دست یاری از عشیره خود فروبندد، یک دست از یاری آنان کاسته شده، ولی او از یاری دست‌های بسیاری خود را محروم داشته. هرکس که با اطرافیان خود به مدارا رفتار کند، همواره دوستی و مودت آنان را نصیب خود ساخته است[۱۹].

در این بین، مسئولیت انسان‌ها نسبت به پدر و مادر خویش امری مهم و ضروری است. قرآن کریم در مورد آنان از گفتن کوچک‌ترین حرف و حرکتی که بوی سردی دهد، منع کرده است[۲۰].

در فرهنگ دینی، گستره مسئولیت انسان‌ها نه‌تنها شامل انسان‌ها و جامعه انسانی، بلکه شامل محیط‌زیست و حیوانات نیز می‌شود. این‌ها همه نشان از اهمیت موضوع دارند. از این‌رو امام (ع) فرمود: از خدا بترسید، در حق بندگانش و بلادش، زیرا شما مسئولید حتی در برابر زمین‌ها و ستوران[۲۱].

این موارد حاکی از مسئولیت انسان در برابر طبیعت مانند هوا، آب‌ها، جنگل‌ها، مراتع، حیوانات و گیاهان است و اعمال انسان در محیط‌زیست بر آن‌ها اثر خواهد گذاشت[۲۲].

مسئولیت کارگزاران

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ﴿ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ؛ سوره اعراف، آیه ۶.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۹۰.
  3. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۱۳.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۸.
  5. «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید» سوره نساء، آیه ۳۲.
  6. «آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.
  7. «به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.
  8. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۱۸۴-۱۹۱.
  9. «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
  10. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۷۸-۴۷۹.
  11. «به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.
  12. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۷۸-۴۷۹.
  13. نهج البلاغه، نامه ۳۱: «وَ عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ».
  14. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۹۰.
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۹۱.
  16. نهج البلاغه، حکمت ۴٢۴: «"الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ، وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ؛ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ"».
  17. نهج البلاغه، حکمت ٣٨٢: «"لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ، بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ؛ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ"».
  18. «لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ [فِيهَا مَعَايِشَهُ‏] مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي [فِيهَا] بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّم»؛ ‏نهج البلاغه، حکمت ٣٩٠.
  19. نهج البلاغه، خطبه ۲٣: «"أَلَا لَا يَعْدِلَنَّ أَحَدُكُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ يَرَى بِهَا الْخَصَاصَةَ أَنْ يَسُدَّهَا بِالَّذِي لَا يَزِيدُهُ إِنْ أَمْسَكَهُ وَ لَا يَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَكَهُ، وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ، وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ"».
  20. ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ؛ سوره اسراء، آیه ۲۳
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۶٧: «"اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ. [وَ] أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لَا تَعْصُوهُ، وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ، وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ"».
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۹۲.