سرگذشت زندگی حضرت فاطمه در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث حضرت فاطمه زهرا است. "سرگذشت زندگی حضرت فاطمه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

زندگانی مشترک امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، دو سال پس از هجرت شروع گردید[۱]. احادیث و گزارش‌های بسیاری، از شیعه[۲] و اهل سنت[۳]، درباره ویژگی‌های زندگی ایشان نقل شده است. در خصوص تعامل علی(ع) و فاطمه(س)، کتاب مستقلی نوشته نشده است، ولی در کتاب‌های روایی و تاریخی روایات و گزارش‌های فراوانی درباره پیوند استوار علی(ع) و فاطمه(س) وجود دارد که نشان دهنده تعامل و همفکری ایشان است[۴].

نحوه حضور فاطمه(س) در کنار همسرش پس از رحلت رسول خدا(ص)، به سبب تغییر اوضاع، با پیش از آن تفاوت‌هایی داشته است و از این رو، تعامل حضرت زهرا(س) را با همسرش به دو دوره می‌توان تقسیم کرد: از ازدواج تا رحلت پیامبر(ص) و از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت فاطمه‌(س)[۵].

فاطمه(س) از ازدواج تا رحلت پیامبر(ص)

ازدواج در اسلام صرفاً برای برآوردن نیازهای جنسی یا تداوم نسل نیست، بلکه نوعی پیمان دوستی و مهربانی است که خداوند در قرآن آن را یکی از حکمت‌های ازدواج معرفی کرده است[۶].

زندگانی فاطمه(س) با علی(ع)، مصداق برجسته و کامل زندگی مشترک بود، یعنی بر دوستی و مهربانی و ایمان و صداقت، استوار بود. پیامبر(ص) فردای شب عروسی به دیدار دختر و داماد خود رفت و نظر هر یک را درباره دیگری پرسید. علی(ع) همسرش را یاوری نیکو برای طاعت خداوند معرفی کرد و حضرت فاطمه(س) علی(ع) را بهترین همسر خواند[۷]. این محبت و تفاهم و خرسندی، از آغاز تا پایان زندگی مشترک آنان ادامه یافت. ایشان در تمام سختی‌ها و شادی‌ها، از یکدیگر خشنود و از موقعیت هم آگاه بودند. گواه این امر، سخن علی(ع) پس از شهادت فاطمه(س) است که سوگند یاد کرد در طول زندگی مشترک، هرگز زهرا(س) را نرنجانده و کاری را بر او تحمیل نکرده و او نیز بر خلاف نظر علی(ع) کاری نکرده و او را ناراحت نساخته است[۸].

حضرت زهرا(س) علی(ع) را وصی و برادر رسول خدا[۹]، تلاش‌گری پرتوان و با ایمان[۱۰] و برترین همسر[۱۱] معرفی کرده و از پدر بزرگوارش نقل کرده که سعادت کامل و حقیقی، در گرو دوست داشتن علی(ع) است[۱۲].[۱۳]

علی(ع) نیز در موارد گوناگون همسرش را ستوده و به زندگی مشترک با او افتخار کرده و او را سرور زنان امت اسلام و جهانیان معرفی کرده است[۱۴]. حضرت علی(ع) در برابر مخالفان و دشمنان خود نیز به همسرش افتخار می‌کرد و به ذکر فضایل وی می‌پرداخت. زمانی که ابوبکر گواهی فاطمه(س) را درباره فدک نپذیرفت، علی(ع) کار وی را خلاف شرع دانست و با توجه به عصمت فاطمه(س)، به دلیل آیه تطهیر[۱۵]، خلیفه را به سبب نادیده گرفتن گواهی خداوند به طهارت فاطمه(س)، به شدت نکوهید[۱۶]. همچنین هنگامی که عمر گواهی فاطمه(س) را رد کرد، امیرمؤمنان(ع) فرمایش رسول خدا(ص) را یادآور شد که گفت: «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را آزار دهد مرا آزار داده است و هر کس او را تکذیب کند، مرا تکذیب کرده است»[۱۷]. افتخار حضرت علی(ع) به حضرت فاطمه(س) منحصر به زمان حیات حضرت فاطمه(س) نبود. نقل شده است که امیرمؤمنان علی(ع) در ایام خلافتش، در نامه‌ای به معاویه، ضمن برشمردن افتخارات خاندان خود و زشتی‌های خاندان بنی‌امیه و بی‌لیاقتی آنان برای خلافت، با افتخار از فاطمه(س) یاد کرد و گفت که سرور زنان دو عالم از ماست و زن هیزم‌کش ـ ام‌جمیل، خواهر ابوسفیان، که قرآن او را هیزم‌کش جهنم خوانده است[۱۸] ـ از شماست[۱۹]. او در جای دیگر به معاویه نوشته که دختر محمد(ص) باعث آرامش و همسر من است و گوشت او با گوشت و خون من آمیخته است[۲۰].

علی(ع) پس از بازگشت از جنگ نهروان نیز، با برشمردن افتخارات خود و با اشاره به پیوندش با فاطمه(س)، تصریح کرد که من همسر بتول، سرور زنان جهان، فاطمه پرهیزکار، پاک، و نیکوکار هدایت شده هستم[۲۱]. علی(ع) در اشعار و رجزهای جنگی نیز به فاطمه(س) افتخار می‌کرد. در اشعاری که رسول خدا(ص) نیز شنونده آن بود، گفته است که جد من و جد رسول خدا(ص) یکی است و فاطمه(س) همسر من است[۲۲]. در جنگ صفین نیز رجز می‌خواند که حمزه و جعفر از ما هستند و فاطمه(س) همسر من است و به او افتخار می‌کنم[۲۳].[۲۴]

در کنار خانواده

حضرت زهرا(س) نقش خود را در خانواده در کنار علی(ع) به بهترین شکل ایفا کرد. او برای شوهرش همسری نمونه، برای پدرش دختری بسیار محبوب، و برای فرزندانش مادری الگو و موفق بود. بنا بر گزارش‌های تاریخی و روایی، او در تقویت آرامش و آسایش خانواده، تربیت فکری اعضای خانواده و ایجاد محیط صمیمی، مدیری کارآمد بود. در خانواده به اصل مهم مشورت توجه می‌کرد و علاوه بر مشورت همیشگی با همسر، با پدرش نیز در خصوص خانواده مشورت می‌کرد. بر این اساس، آنگاه که علی(ع) و فاطمه(س) زندگی مشترک خود را آغاز کردند، از رسول خدا(ص) درباره چگونگی اداره و تدبیر کارهای منزل رهنمود خواستند[۲۵] و حضرت فاطمه(س) بنا بر تقسیم کار پیشنهادی پیامبر(ص)، کارهای منزل را انجام می‌داد، هرچند امام علی(ع) نیز، افزون بر کارهای بیرون، در کارهای منزل نیز مشارکت می‌کرد؛ از جمله در نظافت آن، آسیاب کردن، و پختن نان[۲۶]. در روایتی آمده است که روزی امام علی(ع) و فاطمه(س) با هم مشغول آسیاب کردن بودند، پیامبر(ص) به خانه آنان وارد شد و پرسید: «کدام یک خسته‌ترید؟» علی(ع) عرضه داشت: «فاطمه خسته‌تر است». آنگاه پیامبر(ص) به جای فاطمه(س) نشست و به علی(ع) کمک کرد[۲۷]. وقتی علی(ع) به جهاد می‌رفت، فاطمه(س) با مشک، آب می‌آورد که اثرش بر بدن او باقی مانده بود و علی(ع) از این تلاش وی یاد کرده است[۲۸].

حضرت فاطمه‌(س)، در کنار همسرش، برای رشد و تربیت فرزندانش می‌کوشید. وقتی حسن(ع) متولد شد، فاطمه(س) از علی(ع) خواست نامی برای نوزادشان انتخاب کند. علی(ع) گفت: «بر رسول خدا سبقت نمی‌گیرم». از این رو، با موافقت هر دو، پیامبر(ص) نام فرزندشان را انتخاب کرد[۲۹] و این سیره در نام‌گذاری تمام فرزندان زهرا(س) ادامه یافت[۳۰]. حضرت فاطمه(س) شوهرش را الگوی فرزندانش در خانواده و اجتماع معرفی می‌کرد و به آنان می‌گفت که مانند پدرشان باشند[۳۱].

از ویژگی‌های بارز حضرت زهرا(س) در خانواده، توجه بسیار او به محیط خانواده و همسرش بود. از این رو، وقتی رسول خدا(ص) پرسید: «چه زمانی زن به خدا نزدیک‌تر است؟» پاسخ داد: «زمانی که ملازم درون خانه خود باشد»[۳۲].[۳۳]

همراهی در صحنه‌های نظامی

حضرت فاطمه(س) جهاد را مایه عزت اسلام می‌دانست[۳۴]. او سعی می‌کرد محیط خانه به گونه‌ای باشد که علی(ع) بدون نگرانی از وضع آن، در جهاد و خدمت به اسلام بکوشد؛ از این رو، هیچ‌گاه چیزی از علی(ع) درخواست نمی‌کرد[۳۵]. علاوه بر آن، در کنار همسرش، در جهاد مسلمانان نیز کاری بر عهده می‌گرفت. در غزوه احد، گروهی از مسلمانان شهید و جمعی زخمی شدند. پیامبر(ص) نیز زخمی شد و خون پیشانی بر چهره مبارکش ریخت. گزارش شده است که علی(ع) با سپر آب می‌ریخت و فاطمه(س) زخم حضرت(ص) را می‌شست. فاطمه(س) چون دید آب، جلوی خون‌ریزی را نمی‌گیرد، قطعه حصیری را سوزاند و بر زخم نهاد و از خون‌ریزی جلوگیری کرد[۳۶]. در این غزوه، فاطمه(س) و چهارده تن از زنان، غذا و آب برای مجاهدان می‌بردند، مجروحان را مداوا می‌کردند و به آنان آب می‌دادند[۳۷]. پس از جنگ احد، فاطمه‌(س) با ظرف آب از رسول خدا(ص) استقبال کرد[۳۸]. او همسرش علی(ع) را دید که دستش خونی بود. علی(ع) که اشعاری را زمزمه می‌کرد، ذوالفقار را به فاطمه(س) داد تا خون آن را بشوید[۳۹].

حضرت فاطمه(س) در فتح مکه نیز همراه همسرش بود و در مجلس بیعت زنان مکه با رسول خدا(ص) حضور داشت[۴۰]. در یکی از غزوات، امام علی(ع) پارچه مخصوصی را که در لحظات سخت بر سر می‌بست، از حضرت فاطمه(س) خواست و آن را بر سر بست[۴۱]. این گزارش‌های تاریخی نشان می‌دهند که فاطمه(س) در صحنه‌های حساس در کنار همسرش حضور داشته و یاریگر او بوده است[۴۲].

از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت فاطمه(س)

پیش از رحلت رسول خدا(ص)، رابطه فاطمه(س) با همسرش علی(ع) بیشتر به روابط شخصی و خانوادگی محدود می‌گردید و تنها درباره حضور اجتماعی فاطمه(س) در کنار همسرش در برخی غزوات گزارش‌هایی رسیده است که پیش‌تر به آنها اشاره شد.

اما پس از رحلت رسول خدا(ص) و غصب خلافت، حضرت زهرا(س) در کنار همسرش به طور جدی وارد عرصه اجتماعی و سیاسی شد، به گونه‌ای که ایستادگی‌اش در کنار حضرت علی(ع)، کوتاه نیامدن از خواست‌های بر حق آن حضرت(س)، و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌اش در کنار علی(ع)، به صورت گسترده و متواتر، در منابع حدیثی و تاریخی نقل گردیده و حمایت او از حقوق سیاسی علی(ع) بخش مهمی از رویدادهای چالش برانگیز این دوره را به خود اختصاص داده است.

حضرت فاطمه(س) فعالانه به دفاع از وصی رسول خدا(ص) و افشاگری بر ضد حکومت می‌پرداخت. بنابر گزارشی، در منابع شیعه و اهل سنت، فاطمه زهرا(س) به همراه علی(ع) و فرزندانش، شبانه به خانه برخی از صحابه و سابقین در اسلام می‌رفت و آنان را به حمایت از امام علی(ع) و احقاق حق او دعوت می‌کرد[۴۳].

پس از آنکه گروهی در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند، برای بیعت گرفتن از علی(ع) به در خانه آن حضرت رفتند[۴۴]، گزارش شده است که فاطمه(س) در حمایت از علی(ع)، از پشت در خانه، عمر بن خطاب را مخاطب قرار داد و او را به شدت نکوهش کرد[۴۵] و بنا بر نقلی از امام صادق(ع)، عمر را تهدید به نفرین کرد[۴۶]. حضرت فاطمه(س) کوشید تا از بردن علی(ع) به مسجد جلوگیری کند، که در این میان آسیب دید و همین امر موجب شهادت ایشان شد.

بر اساس برخی گزارش‌ها، وقتی علی(ع) را برای بیعت به مسجد بردند، حضرت فاطمه(س) در آنجا حاضر شد و تهدید به نفرین کرد و قاطعانه از حق همسرش دفاع کرد[۴۷]. در بخشی از خطبه معروف فدکیه که حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه ایراد کرد، سابقه و جایگاه امام علی(ع) به زیبایی تمام ترسیم شده، تلویحاً مقایسه هر کس دیگر با او بی‌معنا تلقی گردیده و اطاعت از اهل بیت(ع) باعث انتظام جامعه و پیشوایی ایشان موجب مصونیت از پراکندگی دانسته شده است[۴۸]. بدین ترتیب، او به صورت عملی و نظری از جایگاه امامت دفاع کرد.

بنا بر گزارش‌هایی، حضرت فاطمه(س) برای اثبات خلافت علی(ع) به این استناد می‌کرد که همسرش در غدیر، وصی پیامبر(ص) معرفی شده است. بنا بر برخی گزارش‌ها، یکی از اصحاب در کنار قبر حمزه، عموی پیامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) خواهان آوردن دلیلی بر امامت علی(ع) شد و آن حضرت(س) به واقعه غدیر و معرفی علی(ع) به عنوان وصی و خلیفه استناد کرد[۴۹]. حضرت فاطمه(س) در مقابل کسانی که مدعی بودند اگر علی(ع) در سقیفه حاضر بود حتماً با او بیعت می‌کردند، می‌گفت که بعد از غدیر، خداوند برای هیچ کس عذر و بهانه‌ای باقی نگذاشته است[۵۰].

حضرت زهرا(س) به گونه‌های دیگر نیز نارضایتی خود را از غاصبان خلافت و همراهی نکردن مردم با علی(ع) ابراز داشت. گزارش شده است که او بر سر قبر رسول خدا(ص) رفت[۵۱] و سخنانی گفت که بیش از آنکه نشانه بی‌قراری از فقدان پدر باشد، ابراز اندوه از رویدادهای پس از پیامبر(ص) و خطر از دست رفتن دستاوردهای تلاش ایشان بود. نمونه آن اشعاری از فاطمه زهرا(س) بر مزار پدرش است که دخترش، زینب(س)، آن را گزارش کرده است[۵۲]. از این رو، دستگاه حاکم از جانب حضرت(س) احساس خطر می‌کرد، چنان که عمر بن خطاب به آن حضرت(س) گفت: «ای دخت پیغمبر(ص)، نزد ما هیچ‌کس دوست داشتنی‌تر از پدرت نیست و بعد از او، تو؛ اما به خدا سوگند اینها باعث نمی‌شود که اگر این افراد نزد تو جمع شوند خانه را به آتش نکشم»[۵۳].

شیوه حضرت فاطمه(س) برای اعلان مشروعیت نداشتن حکومت ابوبکر و ابراز نارضایی شدید از ایشان، به مبارزه علنی نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر(ص) خلاصه نمی‌شد. آن حضرت(س) تا آخرین روز حیاتش، با قطع رابطه و ابراز ناراحتی و اندوه، مردم را متوجه مسئله سقیفه و غصب خلافت می‌کرد. وی حتی در بستر بیماری نیز از همسرش دفاع نمود و در جمع زنان عیادت کننده، از ناجوانمردی مردانشان شکوه کرد و اینکه چگونه در حق امام علی(ع)، با وجود شایستگی‌های بی‌بدیلش، جفا کردند و اهل بیت(ع) را تنها گذاشتند[۵۴]. در همان حال، تقاضای دیدار خلیفه (ابوبکر) و همراه وی را نیز رد کرد و چون آنان، به وساطت امام علی(ع)، اجازه عیادت یافتند، صورت خود را از ایشان برگرداند و با صراحت، حدیث نبوی خشم و رضا را به یادشان آورد و پس از اقرار آنان مبنی بر شنیدن این حدیث از پیامبر(ص)، خداوند و ملائکه را شاهد گرفت که آن دو او را خشمگین کرده‌اند و هرگز از آنان راضی نخواهد شد و در پیشگاه رسول خدا(ص) از آنان شکایت خواهد کرد[۵۵].

برخی منابع اهل سنت گزارش کرده‌اند که ابوبکر رضایت فاطمه(س) را جلب کرد[۵۶] و برخی نیز مدعی شده‌اند که در هنگام دفن، نماز فاطمه(س) را ابوبکر خواند[۵۷]. به نظر می‌رسد این گزارش‌ها در صدد ترمیم جایگاه خلیفه اول‌اند. در منابع شیعه و اهل سنت، روایات گوناگونی وجود دارد که علی(ع) بر جنازه همسرش نماز گزارد[۵۸] و بر اساس منابع اهل سنت، فاطمه‌(س) وصیت کرد او را شبانه دفن کنند تا ابوبکر بر جنازه‌اش حاضر نشود[۵۹]. در منابع شیعی، عمر نیز ذکر شده است[۶۰].

این گزارش‌ها حاکی است که آن حضرت(س) به هیچ وجه از حق ولایت علی(ع) کوتاه نیامد و همواره از حق امیرمؤمنان(ع) دفاع می‌کرد و می‌کوشید در موضوعاتی که با جانشینی رسول خدا(ص) ارتباط تنگاتنگ دارد، با دلیل و برهان، نادرستی رفتار خلیفه را برملا کند[۶۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۴۳.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۸۶؛ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۳۶۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۱، ۱۵۹.
  3. ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹- ۳۰؛ ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابی طالب(ع)؛ سیوطی، مسند فاطمة الزهراء(س).
  4. ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹- ۳۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲، ص۴۳-۲۳۶.
  5. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۲.
  6. ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  7. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۷.
  8. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۵۳؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۷۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۴.
  9. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۶.
  10. صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۳۵۵؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۸.
  11. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۷۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۳.
  12. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۴۸-۲۴۹؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۵.
  13. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۲.
  14. کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، ج۱، ص۳۹۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۲۹۸.
  15. ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۷؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۲۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۳۰.
  17. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۹۷.
  18. ﴿وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ «و (نیز) همسرش در حالی که هیزم‌کش (دوزخ) است» سوره مسد، آیه ۴؛ ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۲۶.
  19. نهج البلاغه، نامه ۲۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۶۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۳، ص۵۸.
  20. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، ص۱۲۲؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۶۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹.
  21. صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۸-۵۹؛ طبری، محمد بن ابی‌القاسم، بشارة المصطفی(ص) لشیعة المرتضی(ع)، ص۳۳؛ حلی، حسن بن سلیمان، المحتضر، ص۸۴.
  22. ابونعیم اصفهانی، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، ص۹۹؛ کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، ص۱۲۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۲۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۵۲۱.
  23. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۵۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۲، ص۵۷۶.
  24. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۲.
  25. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۵۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۱.
  26. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۸۶؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۰.
  27. شاذان قمی، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، ص۵۶-۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۰-۵۱.
  28. ر.ک: ابوداوود سجستانی، سنن ابی‌داوود، ج۲، ص۲۹؛ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۲، ص۳۶۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۲.
  29. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۱۳۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۸.
  30. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۶۱.
  31. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۵۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶.
  32. راوندی، سید فضل‌الله، النوادر، ص۱۱۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۲.
  33. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۵-۱۵۷.
  34. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۳۴۸؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۸؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۱۳.
  35. کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، ج۱، ص۲۰۱؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۷۱؛ مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۴۰۱.
  36. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۵۰؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۵، ص۳۸؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۵، ص۱۷۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۰، ص۳۱.
  37. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۵۳.
  38. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۰، ص۸۸.
  39. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۲۱۰-۲۱۱؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۸۹- ۹۰؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۱۴۳.
  40. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۵۰؛ مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۹۸؛ ج۱۳، ص۳۸۹.
  41. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۱۱۵.
  42. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۵-۱۵۷.
  43. هلالی عامری، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۱۴۶، ۱۴۸؛ ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ جوهری بصری، احمد بن عبدالعزیز، السقیفة و فدک، ص۶۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۷.
  44. ر.ک: هلالی عامری، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۱۴۸-۱۵۱؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۷- ۴۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۱۴- ۳۱۶.
  45. هلالی عامری، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۱۵۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸.
  46. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۰.
  47. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۶-۶۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۳۷-۲۳۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۴۷.
  48. ابن طیفور، احمد بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، ص۱۶؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۴.
  49. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۱۹۸-۱۹۹؛ عاملی نباطی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۲۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۳.
  50. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۱۷۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۲۴.
  51. مفید، محمد بن محمد، الامالی، ص۴۰-۴۱.
  52. مفید، محمد بن محمد، الامالی، ص۴۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۰۷-۱۰۸.
  53. ابن ابی‌شیبه کوفی، المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۸، ص۵۷۲.
  54. ابن طیفور، احمد بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، ص۱۹-۲۰؛ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۳۵۴-۳۵۶؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۲۵-۱۲۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۳۳-۲۳۴.
  55. ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۳۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۵۷.
  56. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۷؛ حلبی، علی بن برهان، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۸۷.
  57. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۷؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۵، ص۷۱۸.
  58. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۹؛ طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی، ص۵۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۳.
  59. صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۳، ص۵۲۱؛ ابن قتیبه دینوری، تأویل مختلف الحدیث، ص۲۷۹؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۱۴، ۲۷۱.
  60. هلالی عامری، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۳۹۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۲-۱۸۳.
  61. ذاکری، علی اکبر، مقاله «فاطمه در کنار امام علی»، دانشنامه فاطمی، ج۱، ص ۱۵۷-۱۶۱.