تفسیر انتظار امام مهدی به شیوع فساد چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
تفسیر انتظار امام مهدی به شیوع فساد چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیمذهب شیوع فساد در تفسیر انتظار
تعداد پاسخ۹ پاسخ

تفسیر انتظار امام مهدی به شیوع فساد چه پیامی دارد؟ آیا این برداشت صحیح است؟ (پرسش) یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..

پاسخ جامع اجمالی

برداشتی اشتباه از روایات

علامت ظهور بودن شیوع فساد نه علت بودن

  • این باور که باید به شیوع ظلم کمک کرد، از این پندار ناشی بوده که شیوع ظلم، علتِ ظهور است؛ در حالی که علّت ظهور آماده بودن مقدّمات ظهور است. برای اینکه تفکیک میان مفهوم علامتِ شی و علّت شی بهتر مشخّص شود می‌‌توان از این تمثیل استفاده کرد، فرض کنید در یک ایستگاه قطار، تابلویی درست کرده‌اند که یک دقیقه قبل از ورود هر قطار به ایستگاه، آمدن آن را اعلام می‌‌کند و البتّه بعد از این اعلام، قطار می‌‌آید. در اینجا این اعلام، علامت آمدن قطار است نه علت آمدن قطار و اگر ما بخواهیم به آمدن قطار کمک کنیم، باید به موتور محرّک قطار بیندیشیم، نه به دست کاری کردن در تابلوِ مذکور. ما هر قدر تابلو را تغییر دهیم، به خودی خود تأثیری در آمدن قطار ندارد. بحث شیوع ظلم نیز اینگونه است. مثلاً از علامت‌های ظهور آمدن دجال است و همان طور که معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، بگردیم یک نفر به نام دجال بیابیم و از او حمایت کنیم که اقدامات خاصی را انجام دهد، به همین ترتیب معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، به افزایش ظلم بپردازیم[۴].
  • علاوه بر اینکه، فراگیری ظلم و ستم پیش از ظهور حضرت مهدی (ع)، از علائم حتمی ظهور نیست و نهایت حرفی که می‌توان زد، این است که ظهور امام زمان (ع) با فراگیری ظلم و ستم، مقارن است. بنابراین، شرط قرار دادن ظلم برای ظهور، امر صحیحی نیست[۵].

چیستی فراگیری ظلم

  1. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیت: طبق این دیدگاه، در کنار غالب بودن ظلم و ستم، صلاح و رستگاری نیز در میان مردم مطرح است. نکتۀ قابل ذکر اینکه در روایات به فراگیری ظلم و ستم خبر داده شده نه فراگیری ظالم و ستمگر. با این نگاه، اگر در جهان یک ظالم بود و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیۀ مردم، مظلوم و ستمدیده باشند، باز مصداق «ملئت ظلماً و جوراً» تحقق پیدا خواهد کرد.
  2. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام: جهان به صورت یک پارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست[۶].

شیوع فساد خلاف مبانی دینی و فلسفه انتظار

  • این برداشت و تفسیر از انتظار اشکالات گوناگونی در پی دارد که به صورت کلی بیان می‌شود:
  1. برخلاف ضرورت اسلام: با توجه به اصول و مبانی دینی، هیچ کس در هیچ زمانی حق ندارد به هیچ بهانه‌ای دست به اباحی گری زده و از دستورات دینی تخلف کند. مسلمانان موظف به مبارزه با بی‌عدالتی، رعایت عدالت در مناسبات فردی و اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، پرهیزکاری و ترک گناهان، انجام اعمال شایسته و همکاری در کارهای نیک هستند و اگر غیر از این بود، اسلام دستور می‌داد، در آن مقطع زمانی محرمات را مرتکب شده و واجبات را ترک کنید در حالی که علما دربارۀ وظایف و تکالیف منتظران در زمان غیبت، کتاب‏‌های مستقلی نوشته‌اند هیچ‏‌گاه پرکردن جهان از فساد و تباهی را به عنوان وظیفۀ منتظران در زمان غیبت، ندانسته‌اند. لذا این نوع برداشت از انتظار به تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی و گسترش فساد منجر می‌شود، نوعی «اباحی‌گری» است که به هیچ‌وجه با موازین اسلامی و قرآنی مطابقت ندارد[۱۱].
  2. مخالف با فلسفه انتظار: فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگی‌های محیط و جامعه است. منتظران راستین علاوه بر اصلاح خویش، باید در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ با این حال، در صورت رضایت و مشارکت در ظلم و گناه، چه تفاوتی میان به اصطلاح منتظران و افراد آلوده به معاصی و وجود خواهد داشت؟ و امام با افرادی که در سیاهی‌ها و ظلمت‌های عصر غیبت مشارکت جسته‌اند، چگونه برخورد خواهد کرد؟ بدیهی است حضرت برای کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهی و فسادگری و اصلاح انسان‏‌ها و جوامع، قیام می‏‌کند و انقلاب مهدی، برای درهم کوبیدن و حذف آنان صورت می‏‌گیرد[۱۲].

نتیجه گیری

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین حاجی‌زاده؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر یدالله حاجی‌زاده، در مقاله «وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری» در این‌باره گفته است:

«یکی دیگر از محققان اشاره دارد: این باور که می‌‌گفت باید به شیوع ظلم کمک کرد، از این پندار ناشی بوده که شیوع ظلم، علتِ ظهور است؛ در حالی که علّت ظهور این است که مقدّمات ظهور (همان مشخّص شدن جبهۀ حق و باطل و تقویت جبهه حق) آماده شده باشد. برای اینکه تفکیک مفهوم علامتِ شی و علّت شی بهتر مشخّص شود می‌‌توان از این تمثیل استفاده کرد. فرض کنید در یک ایستگاه قطار، تابلویی درست کرده‌اند که یک دقیقه قبل از ورود هر قطار به ایستگاه، آمدن آن را اعلام می‌‌کند، و البتّه بعد از این اعلام، قطار می‌‌آید. در اینجا این اعلام، علامت آمدن قطار است نه علت آمدن قطار، و اگر ما بخواهیم به آمدن قطار کمک کنیم، باید به موتور محرّک قطار بیندیشیم، نه به دست کاری کردن در تابلوِ مذکور. ما هر قدر تابلو را تغییر دهیم، به خودی خود تأثیری در آمدن قطار ندارد. بحث شیوع ظلم نیز این گونه است[۱۵]"[۱۶].

در برخی از روایات به فراگیر شدن ظلم و فساد و تباهی در آستانه ظهور حضرت حجت (ع) اشاره شده است. این روایات هر چند ممکن است سبب این توهم شود که با توجه به فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور، بایستی با انجام گناه و ظلم و بی‌عدالتی و فساد سبب تسریع در امر ظهور شویم، اما از طرفی توجه به اصول و مبانی دینی، مؤید این امر است که هیچ کس در هیچ زمانی حق ندارد به هیچ بهانه‌ای دست به اباحی گری زده و از دستورات دینی تخلف کند. بررسی موضوع نشان می‌‌دهد روایاتی که از فراگیر شدن ظلم و فساد سخن می‌‌گویند در حقیقت شرایط سیاسی- اجتماعی جهان را در آستانه ظهور ترسیم می‌‌کنند. این روایات اشاره‌ای به وظیفه و تکلیف مردم ندارند. بر اساس اصول و آموزه‌های اسلام، مسلمانان موظف به مبارزه با بی‌عدالتی، رعایت عدالت در مناسبات فردی و اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، پرهیزکاری و ترک گناهان، انجام اعمال شایسته و همکاری در کارهای نیک هستند. در برخی از روایاتی که به وظایف منتظران اشاره شده رعایت تقوا و پای بندی به دین و شریعت از مهم‌ترین وظایف ایشان دانسته شده است. از طرفی وجود جبهه صالحان در آستانه ظهور که روایات زیادی وجود آنان را تأیید می‌‌کند و حتی اشاره شده که حضرت حجت (ع) با کمک آنان قیام اصلاحی خویش را انجام می‌‌دهد، دلیلی محکم است که ظلم و فساد، همگانی نیست. در حقیقت مراد از فراگیر شدن ظلم و فساد، شیوع آن است نه اینکه هیچ عدالتی نیست و هیچ انسان صالح و شایسته‌ای وجود ندارد»[۱۷].
۲. حجت الاسلام و المسلمین میرتبار؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد میرتبار، در کتاب «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» در این‌باره گفته است:

«شبهه زمینه‌سازی از راه گسترش ظلم و جور نیز همچون آزمونی سخت در زمانه غیبت، معیار سنجش افراد و جماعات منتظر راستین از مدعیانی است که درصدد توجیه وضع موجود می‌باشند. این سؤال اساسی در مسیر مبتلایان به این آسیب خطرناک وجود دارد که در صورت رضایت و مشارکت در ظلم و گناه، چه تفاوتی میان به اصطلاح منتظران و افراد آلوده به معاصی و مظالم وجود خواهد داشت؟ دیگر اینکه بر فرض، ظهور امام از طریق گسترش ظلم و فساد محقق شود، در این صورت باید پرسید که امام با افرادی که در سیاهی‌ها و ظلمت‌های عصر غیبت مشارکت جسته‌اند، چگونه برخورد خواهد کرد؟ جالب آنکه این نوع نگاه به مسأله انتظار و ظهور امام مهدی (ع)، امری نوظهور بوده، در هیچ یک از ادوار تاریخی به آن اشاره نشده است؛ از این رو چنین برداشتی، نوعی بدعت محسوب می‌شود که در فرهنگ تشیع از ابتدای غیبت کبرا تا قرون اخیر نمی‌توان نشانی از آن به دست آورد.

به نظر می‌رسد این تفسیر از انتظار، ناشی از شکست‌های اجتماعی مسلمانان و شیعیان در سده‌های اخیر بوده و در رویارویی با جریان تجدد و استعمار و تأثیرات مخرب اجتماعی و روانی ناشی از آن ایجاد شده است؛ از این رو با رشد حرکت‌های اصلاحی و نهضت‌های سازنده اسلامی در قرن اخیر - و در رأس آنها انقلاب اسلامی ایران - که بر پایه احساس مسؤولیت جامعه اسلامی نسبت به تحولات جدید شکل گرفته‌اند، گام‌هایی در جهت اصلاح این آسیب برداشته شده است[۱۸][۱۹].
۳. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در این‌باره گفته است:

«این تفکر ناشی از عدم شناخت مسئولیت انسانی و دینی و برداشت غلط از موضوع ظهور است؛ زیرا:

  1. هیچ‏ ‌یک از تکالیف شرعی مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و ... مشروط به چنین شرطی نیست؛ یعنی، تکلیف نماز و یا نهی از منکر تکالیفی مطلق هستند و عمل به آنها الزامی است؛ چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن.
  2. آیا معقول است که ما در سراسر عمر خود که چه‏‌بسا به ظهور منجر نگردد، دست روی دست بگذاریم و همه آیات و روایات را به کناری بگذاریم؛ به این بهانه که ما می‏‌خواهیم در ظهور تعجیل گردد! آیا این عذری خداپسندانه است؟!
  3. در احادیثی که وظایف منتظران مشخص شده، همه‏‌جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دوری از گناه و قرب به خداوند است.
۴. حجت الاسلام و المسلمین سوزنچی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسین سوزنچی، در مقاله «مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری» در این‌باره گفته است:

«پر از ظلم شدن، از علایم ظهور است نه از علل ظهور. در واقع‌، (...) [اینکه] باید به شیوع ظلم کمک کرد، از این پندار ناشی بوده که شیوع ظلم، علتِ ظهور است؛ ‌در حالی که علّت ظهور این است که مقدّمات ظهور (همان مشخّص شدن جبهه حق و باطل و تقویت جبهه حق) آماده شده باشد. برای اینکه تفکیک مفهوم علامتِ شی و علّت شی بهتر مشخّص شود می‌توان از این تمثیل استفاده کرد. فرض کنید در یک ایستگاه قطار، تابلویی درست کرده‌اند که یک دقیقه قبل از ورود هر قطار به ایستگاه، آمدن آن را اعلام می‌کند، و البتّه بعد از این اعلام، قطار می‌آید. در اینجا این اعلام، علامت آمدن قطار است نه علت آمدن قطار، و اگر ما بخواهیم به آمدن قطار کمک کنیم، باید به موتور محرّک قطار بیندیشیم، نه به دست کاری کردن در تابلوِ مذکور. ما هر قدر تابلو را تغییر دهیم، به خودی خود تأثیری در آمدن قطار ندارد.

بحث شیوع ظلم نیز این گونه است و از این‌گونه علامت‌ها که خودشان علّت نیستند، در خصوص ظهور موارد متعدّدی گفته شده است؛ نظیر مثلاً آمدن دجال. همان طور که معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، بگردیم یک نفر به نام دجال بیابیم و از او حمایت کنیم که اقدامات خاصی را انجام دهد، به همین ترتیب معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، به افزایش ظلم بپردازیم»[۲۲].
۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«پیرامون مفهوم و چیستی فراگیری ظلم و ستم دو دیدگاه اصلی و مهم مطرح است:

۱. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیت: طبق این دیدگاه، در آستانه ظهور، ظلم و ستم در جهان غالب شده و چهره جهان، چهره ظلم و ستم خواهد بود که در کنار غالبیت ظلم و ستم، صلاح و رستگاری نیز در میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در روایات به فراگیری ظلم و ستم نیز در میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر اینکه در روایات به فراگیری ظلم و ستم خبر داده شده نه فراگیری ظالم و ستمگر. با این نگاه، اگر در جهان یک ظالم بود و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیه مردم، مظلوم و ستمدیده باشند، باز مصداق «"ملئت ظلماً و جوراً"» تحقق پیدا خواهد کرد.

۲. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام است: این عده قائلند که فراگیری ظلم و ستم در جهان به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و جهان به صورت یک پارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست[۲۳].

۶. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «مهدویت» (ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) و مقاله «ظهور حضرت مهدی» در این‌باره گفته‌ است:

«برخی غیرمتخصصان و ناآشنایان به اندیشۀ ژرف مهدویت، با تأثیرپذیری از تفکر مارکسیستی و با برداشت نادرست از برخی روایت‌ها چنین برداشت کرده‌اند که کثرت ظلم و فساد زمینه‌ساز ظهور منجی و سبب تسریع در آن خواهد شد. از نظر اینان هر گناه، ظلم، تبعیض و... به حکم اینکه مقدمۀ صلاح کلی بوده و انفجار را قریب الوقوع می‌کند، بهترین کمک به تسریع در ظهور است و فاعلان آنها ستودنی‌اند. در مقابل فعل مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر ناشایست است؛ زیرا آنان ظهور را به تأخیر می‌اندازد[۲۶].

در حقیقت این ایده، نتیجۀ برداشت‌های غلط از برخی روایت‌ها است که قابل پاسخ‌گویی است:

  1. روایت‌هایی که به آنها استناد شده است، حاکی از کثرت ظلم و فساد هستند، نه کثرت و فراوانی ظالمان و فاسدان. برای نمونه در روایتی از امام صادق (ع) می‌فرماید: این امر تحقق نمی‌پذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند". در واقع سخن در این است که گروه سعدا و اشقیا هر کدام به نهایت درجۀ شقاوت برسند[۲۷]. بنابراین در عین اینکه آن کافران و مخالفان به حد کمال خود می‌رسند، مؤمنان نیز باید به حد کمال و شایستگی خود برسند تا امام را یاری دهند و این امر بدان معنا است که نباید به فعل گناه از جانب خود و دیگران راضی بود، زیرا مانع تکامل آدمی است. افزون بر آن باید مردمی وجود داشته باشند که امام برای پیروزی دادن آنها می‌آید و اگر همۀ آدمیان یکسره فاسد باشند، پس امام به کمک چه کسانی خواهد آمد[۲۸].
  2. بشریت در عین اینکه رو به پریشانی می‌رود، رو به سامان نیز می‌رود و از این رو رها کردن تکلیف برخلاف یک اصل قطعی اسلامی است و اگر غیر از این بود، اسلام دستور می‌داد، در آن مقطع زمانی محرمات را مرتکب شده و واجبات را ترک کنید. بنابراین بین تمامی علمای شیعه و اهل سنت متواتر است که انتظار ظهور حضرت هیچ یک از تکالیف فردی و اجتماعی را از ما ساقط نمی‌کند[۲۹].
  3. شبهۀ دیگری که برخی طرح کرده‌اند آن است که براساس روایت‌ها، قیام‌ها و انقلاب‌های قبل از ظهور مشروع نبوده و طاغوت است، چنانکه در روایت آمده است: هر پرچمی که قبل از ظهور حضرتش برافراشته شود، صاحبش طاغوت است. اما افزون بر ضعف سندی چنین روایت‌هایی و منافات داشتن متن آن با مبانی شریعت آسمانی اسلام، می‌توان اذعان داشت، مشروعیت مبارزه و قداست آن مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد. آنچه مبارزه را مشروع می‌کند این است که حقی به مخاطره افتاده باشد؛ به‌خصوص اگر آن حق، به جامعۀ بشریت تعلق داشته باشد. آزادی مبارزه، برای نجات مستضعفان و توحید، همه از آن جهت است که عمده‌ترین سرمایه‌های سعادت بشری هستند.
بنابراین اصلاحات جزئی و تدریجی و انقلاب‌ها و مبارزات به هیچ وجه محکوم نیستند؛ زیرا نه عامل اصلی حرکت، تضادها است، و نه تاریخ خود را از میان اضداد به‌صورت انقلاب اضداد طی می‌کند، تا اصلاحات جزئی و تدریجی مانع انفجار شود و جلو حرکت تکاملی تاریخ را بگیرد. و در حقیقت قیام حضرت مهدی (ع) جز به اصلاح نبوده و بلکه آخرین حلقه و کلی‌ترین و نهایی‌ترین حلقه‌های اصلاحات است و بالاخره از قانون ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ[۳۰] و اصل ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ[۳۱].(اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری خواهد کرد) خارج نیست و در نتیجه حرکت‌های اصلاحی در جهت خدمت به تسریع آن پدیدۀ کلی اجتماعی جهانی است[۳۲].از نظر روایت‌های اسلامی نیز در مقدمۀ قیام و ظهور امام یک سلسله قیام‌های دیگر از طرف اهل حق صورت می‌گیرد که قیام یمانی نمونه‌ای از این سلسله‌ قیام‌ها بوده که بدون زمینۀ قبلی رخ نداده‌اند. در برخی از روایت‌ها نیز سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام امام مهدی (ع) تداوم می‌یابد، تا جایی که برخی از علمای شیعه نسبت به دولت‌های شیعی معاصر خود حسن‌ظن داشته و احتمال داده‌اند که آن دولت حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت، همان دولت باشد[۳۳]. بنابراین قیام‌ها و انقلاب‌های اصلاح‌گر قبل از ظهور منجی، نه تنها مردود نیستند، بلکه زمینه را برای ظهور حضرتش مساعد می‌کنند[۳۴].
۷. حجت الاسلام و المسلمین دانش؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسماعیل دانش، نویسنده مقاله «نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی» در این‌باره گفته است:

«یکی از برداشت‌ها از مفهوم "انتظار" برداشت عده‌ای از یک سری روایاتی است که در آنها آمده است؛ حضرت مهدی (ع) زمانی ظهور می‌کنند که دنیا پر از فساد وتباهی شده باشد و نباید در زمان غیبت با انحراف‌ها و مفاسد مبارزه شود، تا زمینه ظهور فراهم گردد[۳۵]. در بیانات امام خمینی (ره) نیز به این برداشت اشاره شده است: "یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هرکاری می‌خواهند بکنند، گناه‌ها زیاد بشود تا فرج نزدیک بشود"[۳۶]. طبق این برداشت باید جامعه به حال خودش رها رها شود و کاری به فسادی موجود درجامعه نباید داشت بلکه باید برای ظهور حضرت ترویج فساد شود تا زمینه ظهور حضرت هر چه بهتر و بیش‌تر فراهم گردد: "یک دسته‌ای از این بالاتر بودند می‌‌گفتند: باید دامن زد به گناه‌ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم شود وحضرت (ع) تشریف بیاورند. این هم دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف‌هایی هم بودند که برای مفاصدی به این (امر) دامن می‌زدند"[۳۷].

اشکالات این دیدگاه: این برداشت و تفسیر از انتظار اشکالات گوناگونی در پی دارد که به صورت کلی بیان می‌شود:

الف) برخلاف ضرورت اسلام: چنین برداشت و تفسیر از انتظار از منظر حضرت امام خمینی (ره) به عنوان فقیه جامع الشرایط و یگانه اسلام شناس واقعی، به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته و فرموده است که ترویج و گسترش فساد در جامعه برای زمینه سازی ظهور: "خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن! این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا حضرت صاحب (ع) بیاید! حضرت صاحب (ع) که تشریف می‌‌آورند برای چه می‌‌آیند؟! برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از زمین ببرند. ما خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم وتوسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند. حضرت بیایند چه می‌کنند؟! حضرت می‌آیند می‌خواهند همین کارها راپکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد؟ بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟! به حسب رأی این جمعیّت که بعضی‌هایشان بازیگرند وبعضی‌هایشان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هرکسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است، برای این که حضرت دیر می‌‌آیند!! و هر کسی دعا کند به صدام، برای این که، این (صدام) فساد زیاد می‌کند. ما باید دعا گوی آمریکا باشیم، دعا گوی شوروی باشیم، و دعا گوی اذنابشان، از قبیل صدام باشیم وامثال اینها، تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم وحضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟! حضرت بیایند که ظلم وجور را بردارند، همان کاری که ما می‌کنیم وما دعا می‌‌کنیم که ظلم وجور باشد، حضرت می‌‌خواهند همین را بردارند..".[۳۸].

ب) مخالف با فلسفه انتظار: اینکه مذهب احتراز می‌گوید: "عالم باید پر از معصیت شود. نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم". در پاسخ می‌گوییم: اولاً، این برداشت با فلسفه انتظار منافات دارد؛ زیرا فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگی‌های محیط و جامعه است. آیت الله مکارم می‌گوید: "انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است... منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه ای که انتظارش را می‌کشند یک برنامه فردی نیست، بلکه برنامه ای است که تمام عناصر انقلاب باید در آن شرکت جویند، باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوشش‌ها و تلاش‌ها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند"[۳۹]. آیت الله مکام شیرازی در ادمه می‌فرماید: "انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر شود امید ظهورش بیش‌تر می‌گردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه می‌کند. آنان با گسترش دامنه فساد مأیوس نمی‌شوند، بلکه به مقتضای "وعده وصل چون شود نزدیک؛ آتش عشق تیزتر گردد" وصول به هدف را در برابر خویش می‌بینند و کوشش و تلاششان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب می‌گردد"[۴۰]. ثانیاً، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مسلم و از ضروریات اسلام و مورد اتفاق عالمان دینی است. قرآن کریم می‌فرماید: "شما بهترین امتی هستید که برای انسان‌ها پدیدار شده است. امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید"[۴۱]. از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر بر هر کسی که توان و قدرت دارد و ضرری متوجه جانش نمی‌شود واجب است.

پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: "باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدترین و شرورترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره می‌کند و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نمی‌گرداند"[۴۲]. بی‌گمان امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری سازگاری دارد که تکلیف‌ساز باشد، نه تکلیف‌سوز. برداشت مذهب احتراز در واقع تکلیف سوز، خمودی، گوشه گیری و بی‌تفاوتی در قبال جامعه اسلامی است. در پاسخ روایاتی که از جهان سرشار از ستم خبر می‌دهند، می‌گوییم:

اولاً، این چنین روایات از جهانی پر از ظلم و ستم سخن می‌گویند، نه جهانی پر از ظالم؛ بین جهان پر از ظلم و جهان پر از ظالم فرق است؛ زیرا اگر گفتیم جهان پر از ظلم است، چه بسا ظلم‌هایی جهانی از ظالمانی محدود و قابل شمارش به وجود آمده باشد؛ چنان‌که در عصر ما بسیاری از ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که صورت می‌گیرد به حاکمان و گروه‌های مشخصی مربوط می‌شود، نه به همه مردم. احادیثی هم که از جهان پر از ظلم خبر می‌دهند بدین معنا نیستند که همه افراد ظالم شوند و جهان را سرشار از ظلم کنند.

ثانیاً، براساس آیه: "و ما بعد از تورات در زبور (داوود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد"[۴۳]؛ در زمان ظهور منجی عالم بشریت، صالحان و مستضعفان وارث و حاکم روی زمین می‌شوند. اگر مراد از فراگیر شدن ستم این باشد که به طور کلی افراد صالح پیدا نمی‌شوند، پس با آیه مذکور و آیات دیگر قرآن که از حاکمیت مستضعفین در عصر ظهور گزارش می‌دهند تعارض خواهد داشت. بنابراین، روایاتی که با صریح آیات قرآن در تعارض باشند، قابل قبول نیستند.

ثالثاً، از ظاهر روایاتی که از گسترش ظلم و ستم خبر می‌دهند، به دست می‌آید که فراگیر شدن ظلم و ستم به معنای گسترش ظلم طبقه حاکم است؛ زیرا لازمه ظلم و ظالم بودن، وجود مظلوم است.طبق این نگرش زمان ظهور حضرت مهدی (ع) هنگامی خواهد بود که ظلم طبقه حاکم در ابعاد مختلف زندگی مردم شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچ‌گاه مسئولیت مبارزه با ستم و جانب‌داری از عدالت، از افراد صالح و مستضعف که می‌خواهند وارث حکومت زمین گردند، سلب نمی‌شود»[۴۴].
۸. آقای دکتر طاهری (هیئت علمی جامعة المصطفی)؛
آقای دکتر سید مهدی طاهری، در مقاله «انقلاب و انتظار» در این‌باره گفته است:

«در این دیدگاه انتظار به مفهوم انزوا، بی‌‏تفاوتی و بی‏‌اعتنایی نسبت به حکومت‌‏های نامشروع و بی‌‏توجهی نسبت به اصلاح جامعه است[۴۵] که از آن به انتظار سلبی، مخرب یا ویرانگر و زمینه‌سازی منفی تعبیر می‌شود که شامل دیدگاه‌ها و گروه‌های متفاوتی است:

  1. عده‌ای انتظار فرج را به این معنا دانسته‌اند که جامعه باید به حال خود رها شود و به فساد آن توجهی نکرد تا زمینه ظهور - که سرشار از ظلم و فساد است - فراهم آید.
  2. عده‌ای نیز فراتر از این عقیده، معتقدند نه تنها نباید جلوی فساد و گناهان را گرفت، بلکه باید به آنها دامن زد تا هرچه بیشتر زمینه ظهور حضرت مهدی (ع) فراهم آید[۴۶]به همین منظور اینان هر حرکت اصلاح‏‌طلبان‌ه‏ای را محکوم به شکست می‌دانند و "طبعاً به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود (ع) می‌شمارند. برعکس اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می‌نگرند؛ زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می‌نمایند"[۴۷]این نوع برداشت از انتظار، که به تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی و گسترش فساد منجر می‌شود، نوعی "اباحی‌گری" است که به هیچ‌وجه با موازین اسلامی و قرآنی مطابقت ندارد و در عمل نیز هیچ‌گاه به صورت گرایشی قوی و غالب ــ و حتی در خور توجه ــ در میان شیعیان مطرح نگردیده است.

به‌طورکلی باورمندان به این دیدگاه معتقدند که چون حضرت صاحب، زمانی ظهور خواهند کرد که ظلم و فساد، جهان را پر کرده باشد، بهترین ‌کار برای منتظران آن است که به گسترش ظلم و فساد در جهان کمک کرده تا زمینه ظهور حضرت زودتر فراهم شود، یا اگر در گسترش ظلم کاری نمی‌توانند انجام دهند، حداقل به گسترش ظلم و معصیت کاری نداشته باشند تا اینکه حضرت صاحب خودشان بیایند و ظلم و فساد را ریشه‌کن کنند.

این دیدگاه ویرانگر و اسارت‌بخش به توجیه واقعیات موجود و تسلیم شدن در برابر ظلم و جور مستکبران مهر تأیید زده و هر اصلاحی را محکوم می‌شمارد. شایان ذکر است که طی تاریخ حاکمان جور، اندیشه‌هایی را که موجب براندازی و تضعیف حکومتشان می‌شد، تحریف می‌کردند؛ ازاین‌رو دست‌های نامرئی طبقه حاکم برای حفظ موقعیت خود تلاش می‌کردند تا انتظار معنای واقعی خود را در میان مردم از دست بدهد. امام‌ خمینی(ره) این نگاه را اندیشه‌ای با ریشه استعماری دانسته است و از نظر ایشان استعمارگران اندیشه جبر و انفعال را در میان دینداران ترویج داده‌اند تا به‌راحتی سلطه خود را ادامه دهند[۴۸]

همچنین باید خاطرنشان کرد که عمل نمودن بر مبنای برداشت سلبی به تعطیلی بسیاری از احکام اجتماعی اسلام منجر خواهد شد و امام‌خمینی(ره) نیز در این زمینه این نکته را بیان کرده ‌است که "نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است و مقداری از احکام هم مربوط به اخلاقیات است و بقیه همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاست و تدبیر جامعه بود"[۴۹] و قرآن نیز همه را لازم‌الاجرا می‌‏داند[۵۰] سرانجام می‌توان گفت که برداشت انزوایی از انتظار، چیزی جز مفهوم رهبانیت در اسلام نیست؛ مفهومی که با مبانی دینی سازگاری ندارد»[۵۱].
۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«درباره مفهوم و چیستی فراگیری ظلم و ستم، دو دید گاه اصلی و مهم مطرح است:

  1. فراگیری ظلم و ستم به معنای غالبیّت: طبق این دیدگاه، در آستانه ظهور، ظلم و ستم در جهان غالب شده و چهره جهان، چهره ظلم و ستم خواهد بود. البته همراه غالبیت ظلم و ستم، صلاح و رستگاری نیز میان مردم مطرح می‌باشد. نکته قابل ذکر این که در روایات از فراگیری ظلم و ستم خبر داده شده است نه فراگیری ظالم و ستمگر. با این نگاه، اگر در جهان یک ظالم باشد و از او ظلم‌های متعدد و متنوع سر زند و بقیه مردم، مظلوم و ستمدیده باشند، باز " مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْرا‏‏‏ " به معنی پرشدن زمین از ستم و جور تحقق پیدا خواهد کرد.
  2. فراگیری ظلم و ستم به معنای کامل و تمام؛ این عده قائلند فراگیری ظلم و ستم در جهان به طور کامل و تمام صورت می‌پذیرد و جهان، به صورت یکپارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاری هیچ خبری نیست. البته دیدگاه صحیح همان دید گاه اول است.
  1. فراگیری ظلم و ستم شرط ظهور نیست: در هیچ یک از روایات، فراگیری ظلم و ستم، شرطی از شرایط ظهور دانسته نشده است؛ بلکه فراگیری ظلم و ستم، در واقع به نوعی، نهایت آمادگی و احساس نیاز شدید مردم به منجی را می‌رساند.
  2. فراگیری ظلم و ستم از علائم حتمی‌ ظهور نیست: علائم و نشانه‌های ظهور نیز به حتمی‌ و غیر حتمی‌ تقسیم شده‌اند و فراگیری ظلم و ستم پیش از ظهور حضرت مهدی (ع)، از علائم ظهور نمی‌باشد.

پانویس

  1. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۵۶-۲۵۸؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۴۴-۴۷؛ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ طاهری، سید مهدی، انقلاب و انتظار
  2. «الْحَادِیَ‏ عَشَرَ مِنْ‏ وُلْدِی‏ هُوَ الْمَهْدِیُ‏ الَّذِی‏ یَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ کافی، ج۱، ح۷، باب فی الغیبه، ص۳۳۸.
  3. «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ حَتَّی‏ یَخْرُجَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِی‏ فَیَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، باب ۳۰، ح۴.
  4. ر.ک: سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۴-۷۵؛ حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۶۸-۲۶۹.
  5. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۵۶-۲۵۸؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۶۴-۱۶۷.
  6. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۵۹؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۶۴-۱۶۷.
  7. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۵۶-۲۵۸؛ حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۶۸-۲۶۹؛ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  8. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  9. ر.ک: دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  10. ر.ک: محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰ ص۴۴-۴۷؛ حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۶۸-۲۶۹؛ کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور
  11. ر.ک: محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۴۴-۴۷؛ حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۶۸-۲۶۹؛ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ طاهری، سید مهدی، انقلاب و انتظار
  12. ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور؛ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر، ص ۶۲-۶۶.
  13. ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر، ص ۶۲-۶۶.
  14. ر.ک: نویسندگان، آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۶۴-۱۶۷.
  15. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۴-۷۵.
  16. حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۶۸-۲۶۹.
  17. حاجی‌زاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحی‌گری، ص ۲۷۵.
  18. بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی در نقد این دیدگاه فرموده است: "ما اگر دستمان می‌رسید و قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم‌ها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست. منتهی ما نمی‌توانیم. این که هست، این است که حضرت، عالم را از عدالت پر می‌کند؛ نه شما از این تکلیفتان دست بردارید، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید". آن مرحوم همچنین در ادامه بیانات خود فرموده است: "آیا ما بر خلاف آیات شریف قرآن دست از نهی از منکر برداریم؟ دست از امر به معروف برداریم و گناهان را توسعه بدهیم برای اینکه حضرت بیایند؟!". (صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۹۷)
  19. میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر، ص ۶۲-۶۶
  20. ‏‌. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.
  21. ‏‌. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۳۱.
  22. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۷۴،۷۵.
  23. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۹.
  24. بقره / ۴۹.
  25. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۶-۲۵۸.
  26. قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵ –۵۴
  27. قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۸–۵۷
  28. یادداشت‌های، ج۹، ص۳۹۶
  29. مجموعه آثار، ج۱۸، ص۱۸۰.
  30. رعد، ۱۱.
  31. محمد، ۷.
  32. یادداشت‌های، ج۹، ص۹۱-۹۴
  33. قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۸.
  34. محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۴۴-۴۷.
  35. «...هُوَ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ ابْنُ الْحَسَنِ وَ أَنَّهُ هُوَ الَّذِي أَخْبَرَ بِهِ النَّبِيُّ(ص) عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ أَنَّهُ هُوَ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ أَنَّهُ هُوَ الَّذِي يُظْهِرُ اللَّهُ بِهِ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ أَنَّهُ هُوَ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مَكَانٌ إِلَّا يُنَادَى فِيهِ بِالْأَذَانِ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ وَ أَنَّهُ هُوَ الْمَهْدِيُّ ...»؛ بحارالانوار، ج26، ص263.
  36. روح الله موسوی خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌های امام قدس سره) ۲۱ جلدی؛ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی؛ چاپ ۲، تهران: انتشارات سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ج ۲۰، ص ۱۹۶؛ بنیاد فرهنگی مهدی موعود، مرکز تخصصی مهدویت قم؛ مجله انتظار (فصلنامه)؛ ش ۱؛ هیئت تحریریه مجله؛ چاپ ۲، قم: بنیاد فرهنگی مهدی موعود، ۱۳۸۰، ش ۱، ص ۱۳.
  37. همان، و مجله انتظار، ش ۱، ص ۱۳.
  38. همان، ج ۲، ص ۱۹۷؛ مجله انتظار، ش ۱، ص ۱۴.
  39. آیت الله مکارم شیرازی،مهدی انقلاب بزرگ،قم،چاپ مهر،انتشارات مطبوعاتی هدف،ص107و 108.
  40. همان، ص111.
  41. آل عمران/ 110.
  42. .صادق احسان بخش،آثارالصادقین،قم،انتشارات دارالقلم،1366،ج1،ص125،ح22.
  43. انبیا/ 105..
  44. دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  45. حیدری‌نیک مجید، نگاهی دوباره به انتظار، فصلنامه انتظار، ص۸۱، ۸۲.
  46. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 1، ص 285.
  47. اباذری، محمود، مهدویت در اندیشه متفکر شهید مرتضی مطهری، فصلنامه انتظار، شمار 12 ــ 11، ص۳۸۲، ۳۸۳.
  48. موسوی خمینی،سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۲۱، ص۱۶.
  49. موسوی خمینی،سید روح‌الله، ولایت فقیه، ص۵
  50. برای نمونه رک: آیه‌های: ۵۲ ابراهیم، ۲ یونس، ۴۹ حج، ۴۰ احزاب، ۷۰ یس و...
  51. طاهری، سید مهدی، انقلاب و انتظار، ماهنامه زمانه ص؟.
  52. " لَا تَقُومُ‏ السَّاعَهُ حَتَّى‏ یَمْلِکَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏ یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً‏‏‏ "؛ کشف الغمه، ج۲، باب ذکر علامات قیام القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص۲۵۵.
  53. "الْحَادِیَ‏ عَشَرَ مِنْ‏ وُلْدِی‏ هُوَ الْمَهْدِیُ‏ الَّذِی‏ یَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً"؛ کافی، ج۱، ح۷، باب فی الغیبه، ص۳۳۸.
  54. "لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ حَتَّى‏ یَخْرُجَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِی‏ فَیَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، باب ۳۰، ح۴.
  55. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۶۴-۱۶۷.