اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / خروج سفیانی |
مدخل اصلی | مخالفان سفیانی / اصهب/ ابقع |
تعداد پاسخ | ۴ پاسخ |
در روایت درباره شام از سه پرچم، سه جریان و یا سه شخصیت نام برده شده که هر سه باطل و دشمن حق میباشند. این سه با هم درگیر میشوند که سفیانی هر دوی آنها را در نبردهایی شکست میدهد و بر کل شام مسلط میشود. بعد از شکست اصهب و ابقع عازم عراق میشود.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
پاسخ جامع اجمالی
- اصهب در لغت[۱] به معنای شتر سرخمو، شتر سفیدی که با سرخی آمیخته، و نام چشمه ای میان بصره و بحرین و به معنای دشمن است و به رومیان نیز از جهت رنگ چهره و دشمنی با اسلام گفته میشود.[۲]
- ابقع نیز در لغت[۳] یعنی هر شیء سیاه و سفید، به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسی که لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد، گفته میشود.[۴] مراد از "ابقع" مردی سیاه و سفید است که از دو جنس مختلف، و از نطفه مرد و زنی که نژاد مختلف دارند و یکی سیاه چهره و گندمگون و از عرب، و دیگری سفیدپوست و از نژاد غیر عرب است متولّد شده، و اصالتا شامی و مردی سرسپرده و نوکر اجنبی و از پست فطرتترین مردمان و مسیحی مرام، یا صهیونیست و یهودی مسلک است.[۵] ممکن است مراد از ابقع همان "افلق" باشد چرا که "افلق" نیز (شامی) و پدرش از اهل "سوریه" و مادرش (فرنگی) و از اهل فرانسه و "پاریس" است و شاید بتوان گفت: مقصود از ابقع و اصهب و "ابرص" و "ابلق"، همان "افلق یهودی" است.[۶]
- "اصهب" و "ابقع" دو رهبر مخالف سفیانی هستند که سفیانی بر آنها پیروز شده و بر منطقه تسلط مییابد. روایات بسیاری حاکی از درگیری بزرگ سفیانی با آنان در قرقیسیا، واقع در مرز سوریه، عراق و ترکیه است. این نبرد از جنگهای بزرگ است که از پیش وعده داده شده، و انگیزه آن درگیری و کشمکش بر سر گنجی است که در مجرای نهر فرات و یا نزدیک آن کشف میشود[۷]. خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنبالهدار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود و همه اینها نزدیکی ظهور روی خواهد داد[۸] و اصهب کافر قیام نمیکند، جز به هنگام شدت یافتن فتنهها و کثرت حوادث و فجایع.[۹] در سه روایت، ابقع،[۱۰] و در روایتی، اصهب از مخالفان سفیانی برشمرده شدهاند که همگی در جنگ با سفیانی شکست خواهند خورد[۱۱]
اصهب و ابقع در روایات
- امام باقر (ع) فرمودند:[۱۲] «از شر اصهب ابرص پرهیز کن. پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابرص. پس فرمود: از شر سفیانی نیز پرهیز کن و از شرّ آن عدّه از آل محمد که شذوذ دارند برحذر باش.»[۱۳] در این حدیث، اصهب و ابقع یک نفر معرفی شده است. در این حدیث به شیعیان امر شده تحت تأثیر تبلیغات اصهب و ابقع و سفیانی و شواذّ آل محمد قرار نگیرند و به سودشان شمشیر نزنند.[۱۴] منظور از شواذّ آل محمد افراد تکرو، کجرو، و فرصتطلبی هستند که از جهت نسبت به اهل بیت (ع) منسوبند ولی برای به دست آوردن حکومت به ادّعاهای دروغین متوسّل میشوند تا بدین وسیله افراد مذهبی و با حرارت را به طرف خود جذب کنند.[۱۵]
- همچنین حضرت فرمودند:[۱۶] «فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ اَلشَّامُ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَشْهَبِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ وَ يَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ»[۱۷] و...[۱۸].
- به جز این روایت که معتبر است و از درگیری سفیانی با ابقع و اصهب گزارش میدهد، سایر روایات علاوه بر اینکه خبر واحدند، اسناد معتبری نیز ندارند. بنابراین، به محتوای آنها نمیتوان اطمینان کرد[۱۹].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید اسدالله هاشمی شهیدی، در کتاب «زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
«مراد از "ابقع" مردى سياه و سفيد است كه از دو جنس مختلف، و از نطفه مرد و زنى كه نژاد مختلف دارند و يكى سياه چهره و گندمگون و از عرب، و ديگرى سفيدپوست و از نژاد غير عرب است متولّد شده، و اصالتا شامى و مردى سرسپرده و نوكر اجنبى و از پست فطرتترين مردمان و مسيحى مرام، يا صهيونيست و يهودى مسلك است[۲۰]. بنابراين در صورتى كه حديث كتاب "بيان الائمه" واقعيت داشته و از صحّت برخوردار باشد، با "افلق" تطبيق میكند چرا كه "افلق" نيز (شامى) و پدرش از اهل "سوريه" و مادرش (فرنگى) و از اهل فرانسه و "پاريس" است. شايد بتوان گفت: كه مقصود از ابقع و اصهب و "ابرص" و "ابلق"، همان "افلق يهودى" باشد. و البتّه اين احتمالى است كه خيلى هم نابجا نيست[۲۱]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «سفیانی از ظهور تا افول» در اين باره گفته است:
«براساس روايات سفيانى پس از قيام، به تثبيت موقعيت خود و سركوب مخالفان و ساير رقبا خواهد پرداخت. روايتى، مخالفان سفيانى را حسنى، اموى و قيسى نام برده است[۲۲]. در روايت ديگرى، منصور يمانى[۲۳]، و در سه روايت، ابقع[۲۴]، و در روايتى، اصهب از مخالفان سفيانى برشمرده شدهاند كه همگى در جنگ با سفيانى شكست خواهند خورد. امام باقر (ع) در روايت معتبرى فرمودهاند: "در اين هنگام سه پرچم با يكديگر به نزاع برمیخيزند: پرچم ابقع و اصهب و سفيانى. سفيانى با ابقع مواجه میشود و با يكديگر میجنگند، و سفيانى او و يارانش را میكشد. پس از آن اصهب را میكشد"[۲۵]. به جز روايت معتبر ياد شده كه از درگيرى سفيانى با ابقع و اصهب گزارش میدهد، ساير روايات علاوه بر اينكه خبر واحدند، اسناد معتبرى نيز ندارند. بنابراين، به محتواى آنها نمیتوان اطمينان كرد[۲۶]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین آصف آگاه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد رضی آصف آگاه و مصطفی امیری در مقاله «بررسی و تحلیل حوادث فتنه شام قبل از سوریه» در اینباره گفتهاند:
«اصهب معانی متعددی دارد از جمله: صهب: وَ هُوَ لَوْنٌ مِنَ الْأَلْوَانِ. مِنْ ذَلِكَ الصُّهْبَةُ: حُمْرَةٌ فِى الشَّعْرِ[۲۷]. أَصْهَب: یقال للابل إن خالطت بیاضَه حُمْرَةٌ، فهو أَصهَب[۲۸] و رجلٌ صَیْهَبٌ: رجل طویلٌ[۲۹]، الأصْهَب: الأسد[۳۰]، الأَصْهَب: الذی یعلو لونه صهْبَة و هی کالشُّقرة و الحمره[۳۱]، صُهْبُ السِبَال: هم أعداء العرب[۳۲] و الأصهَب من الإبل: الذی لیس بشدید البیاض[۳۳] و تَشْرِيفِهَا عَلَى سَائِرِ الْإِبِلِ وَ فَجَعَلُوهَا خَيْرُ الْإِبِلِ[۳۴] و الصُّهْبَةُ: أَشْهَرُ الأَلوان و أَحسنُها[۳۵]؛ بنابر این اصهب، به مرد بلند قامت[۳۶] سفید پوست و به سرخی میزند[۳۷] که در تحولات فتنه شام مخالف اعراب هست[۳۸] و بر سایرین نیز برتری دارد[۳۹] اطلاق میشود. لازم به ذکر است، زبان روایات در بیان اسامی شخصیتهای ظهور، نمادین، رمزآلود، کنایهای و حاکی از حقایق و واقعیاتی است[۴۰]. رایه الابقع: الابقع نیز معانی متعددی دارد از جمله الابقع: أن العرب تنكح إماء الروم فيستعمل على الشام أولادهم و هم بين سواد العرب و بياض الروم[۴۱]. بقعان الشام خدمهم و عبیدهم لبیاضهم و حمرتهم لانهم من الروم و فلقد کان حکام الشام یلقبون خدامهم من الروم بالابقع[۴۲]. بنابراین، از فحوای معنای لغوی ابقع، بهویژه از عبارت خدام رومی و اولاد العرب حاصل از ازدواج اعراب با رومیها و استفاده از آنان در منطقه شام، چنین برداشت میشود که در فتنه شام قبل از ظهور، جبهه عربی معارض و مقابل جریان اصهب که در خدمت مصالح و منافع رومیها نیز است، را جریان ابقع گویند. همچنین الابقع: الرَّجُلُ ذو الکَلامِ الکثیر[۴۳] و هو مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا یُقال غرابٌ أبقَعُ و کلبٌ أبقع[۴۴]، الباقعة: الرجل الداهیة، فلان سمی باقعه لحُلوله بقاعَ الأَرض و کثرة تَنْقِیبه فی البلاد[۴۵]. همچنین این عبارات، نیز نشان میدهد تشکّلهای نظامی جریان ابقع مرتبط با عربها و رومیها که در جبهه مخالف جریان اصهب قرار دارند، موضع سیاسی واحد ندارند[۴۶] و به اشکال و اسامی مختلف درمیآیند[۴۷] و در یکجا نیز متمرکز نیستند بلکه در مناطق مختلف شام، حضور نظامی دارند[۴۸]»[۴۹]. |
۴. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«در فرازهائى چند از روایاتى که از رسول اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) رسیده، از دو تن شورشگر به عنوانهاى اصهب و ابقع گفتگو شده که به برخى از آنها اشاره میکنیم:
در همین مورد از معصومین (ع) روایت شده:"نخستین سرزمینى که در آن شورش و کشتار میشود سرزمین شام است که سه لشکر در آن با یکدیگر نبرد میکنند: ۱.اصهب؛ ۲.ابقع؛ ۳. سفیانى. این سه لشکر با یکدیگر میجنگند تا سفیانى با ابقع درگیر میشود و او را با همه سپاهیانش میکشد، سپس ابقع را نیز از پاى درمیآورد"[۵۹]؛ سرزمین شامات چون آتشى زیر خاکستر مهیّاى چنین حوادث خونبار است و از درگیرى قریب الوقوع اعراب و اسرائیل و منتهى شدن آن به جنگ جهانى سوّم حکایت میکند. چه کسى با مشاهده وضع فعلى خاورمیانه و نیروهاى نابرابر سوریّه و اسرائیل، که سوریّه با تمام تجهیزاتش لقمهاى در کام اسرائیل دیده میشود، میتواند پیشبینى کند که روزى سوریّه نفس عمیقى خواهد کشید و اسرائیل را با همه تجهیزاتش در کام خود فرو خواهد برد؟! آرى در احادیث اهل بیت از وقوع چنین حادثهاى سخن رفته و بهطور جزم از چنین روزى خبر داده شده:"هنگامى که آسیاب بنى عبّاس بچرخد و پرچمداران، پرچمهاى خود را بر زیتونهاى شام بیاویزند، خداوند اصهب را هلاک میکند و همه سپاهیانش را به دست آنها نابود میسازد و آنگاه پسر هند جگرخواره بر فراز منبر دمشق مینشیند"[۶۰]. در این حدیث به صراحت از پیروزى سپاه سفیانى بر سپاه اصهب خبر داده شده است و این بعد از جنگهائى است که در عراق روى میدهد»[۶۱]. |
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«ابقع در لغت به ابلق یعنی هر شیء سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسی که لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد، گفته میشود[۶۲]. از رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) روایت شده که خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنبالهدار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود که همه اینها در نزدیکی ظهور روی خواهد داد[۶۳]. "اصهب" و "ابقع" دو رهبر مخالف سفیانى هستند که سفیانى بر آنها پیروز شده و بر منطقه تسلط مىیابد. روایات بسیارى به صورت متواتر رسیده که حاکى از درگیرى بزرگ سفیانى با آنان در قرقیسیا، واقع در مرز سوریه، عراق و ترکیه مىباشد. این نبرد از جنگهاى بزرگ است که از پیش وعده داده شده، و انگیزه آن درگیرى و کشمکش بر سر گنجى است که در مجراى نهر فرات و یا نزدیک آن کشف مىشود[۶۴]. در روایات آمده که اصهب کافر قیام نمىکند، جز به هنگام شدت یافتن فتنهها و کثرت حوادث و فجایع[۶۵]. امام باقر (ع) نیز مىفرماید: از شر اصهب ابرص پرهیز کن. پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابرص. پس فرمود: از شر سفیانى نیز پرهیز کن و از شرّ آن عدّه از آل محمد که شذوذ دارند برحذر باش[۶۶]. در این حدیث، اصهب و ابقع یک نفر معرفى شده که براساس احادیث دیگر، دو نفر هستند. در این حدیث به شیعیان امر شده که تحتتأثیر تبلیغات اصهب و ابقع و سفیانى و شواذّ آل محمد قرار نگیرند و به سودشان شمشیر نزنند[۶۷]»[۶۸]. |
پرسشهای وابسته
- سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
- سفیانی و دجال چه تفاوتهایی دارند؟ (پرسش)
- خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
- ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
- اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
- آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
- سفیانی در قیام خود چه اقدامهای انجام میدهد؟ (پرسش)
- چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
- حکمرانی سفیانی چقدر به طول میانجامد؟ (پرسش)
- آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
- آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
- آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از میان قیامهای یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
- وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
- پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
- آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف سفیانیهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
- نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- سفیانی در چه منطقهای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد میکند؟ (پرسش)
- سفیانی در کجا به هلاکت میرسد؟ (پرسش)
- مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد میکند؟ (پرسش)
- امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبهرو میشود و به نبرد میپردازد؟ (پرسش)
- کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر میکند؟ (پرسش)
- فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- سفیانی
- ویژگیهای سفیانی
- دین سفیانی
- منبع روایات سفیانی
- تفاوت دجال و سفیانی
- زمان و مکان خروج سفیانی
- اهداف خروج سفیانی
- شورش سفیانی
- جنایات سفیانی
- تعداد سپاه سفیانی
- مخالفان سفیانی
- فاصله زمانی ظهور امام مهدی و خروج سفیانی
- اقدامات سفیانی
- عدم واکنش جهان به شورش سفیانی
- مدت حکمرانی سفیانی
- شیوه به قدرت رسیدن سفیانی
- همزمانی خروج خراسانی، سفیانی و یمانی
- وظیفه شیعیان در برابر شورش سفیانی
- رفتار سفیانی با شیعیان
- جنگ سفیانی با صاحب پرچم زرد
- پیروان سفیانی
- تعدد سفیانی
- قرقیسیا
- محل هلاکت سفیانی
- فرمانده سپاه سفیانی
- جنگ امام مهدی با سپاه سفیانی
- دستگیری سفیانی
- فرجام سفیانی
- حکومت سفیانی
- اختفای امام مهدی بعد خروج سفیانی
- نکوهش سفیانی
پانویس
- ↑ لسان العرب؛ اقرب الموارد؛ مجمع البحرین
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ لسان العرب، ماده (بقع)، ج۸، ص۱۷
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۷؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۳۸
- ↑ ر.ک. ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۳۸
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷؛ سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱؛ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب ۱۴، ح۶۷
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۰؛ ج ۵۲، ص ۲۷۸؛ «إتّق شرّ الأصهب الأبرص!قَالَ وَ مَا اَلْأَصْهَبُ قَالَ اَلْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا اَلْأَبْقَعُ قَالَ اَلْأَبْرَصُ وَ اِتَّقِ اَلسُّفْيَانِيَّ وَ اِتَّقِ اَلشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ.»
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷؛ سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ـ۹۹۶
- ↑ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب۱۴، ح۶۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۷؛ بشارة الاسلام، ص۱۰۲؛ الامام المهدى، ص۲۲۴؛ «نخستین سرزمینى که در آن شورش و کشتار میشود سرزمین شام است که سه لشکر در آن با یک دیگر نبرد میکنند: اصهب؛ ابقع؛ سفیانی. این سه لشکر با یک دیگر میجنگند، پس سفیانی با ابقع درگیر میشود و او را با همه سپاهیانش میکشد، سپس اصهب را نیز از پاى درمیآورد»
- ↑ «اولین سرزمینی که خراب خواهد شد شام است، اهل شام و دیگران به سه پرچم گرایش پیدا میکنند: پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی».
- ↑ ر.ک. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶؛ آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶
- ↑ لسان العرب، ماده (بقع)، ج۸، ص۱۷.
- ↑ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۳۸.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (اين حديث مرسله است).
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (اين حديث مرسله است).
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (اين حديث مرسله است)؛ نعمانى، الغيبة، ص۳۹۱، باب۱۴، ح۶۷.
- ↑ «" ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ"»؛ نعمانى، الغيبة، ص۳۹۱، باب۱۴، ح۶۷ (درباره اعتبار اين حديث ر. ك: كتاب حاضر، ص۵۷)
- ↑ آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ - ۲۳۶.
- ↑ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۱۶.
- ↑ ثعالبی، عبدالملک بن محمد، فقه اللغه، ص۱۱۷.
- ↑ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج۱، ص۱۲۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۵۳۳.
- ↑ زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، ج۲، ص۱۵۷؛ ازدی، عبدالله بن محمد، الماء، ج۲، ص۷۸۸.
- ↑ ابن اثیر، محمد بن مبارک، النهایه، ج۳، ص۶۲.
- ↑ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۵۳۲.
- ↑ ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الاعظم، ج۴، ص۲۰۹.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۵۳۲.
- ↑ رجل طویل
- ↑ إن خالطت بیاضَه حُمْرَةٌ
- ↑ أَعداءُ العرب
- ↑ تَشْرِيفِهَا عَلَى سَائِرِ الْإِبِلِ وَ فَجَعَلُوهَا خَيْرُ الْإِبِلِ
- ↑ الهینژاد، حسین، «نمادگرایی در نشانههای ظهور»، فصلنامه مشرق موعود، ش۳۸، ۱۳۹۵ش.
- ↑ ابن اثیر، محمد بن مبارک، النهایه، ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۳، ص۱۱۸۸؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج۳، ص۹.
- ↑ ابن عباد، المحیط فی اللغه، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۸۱؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۱، ص۱۸۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۱۹.
- ↑ ذوالکَلامِ الکثیر
- ↑ مخالَفةُ الألوان بعضِها بعضا
- ↑ کثرة تنْقِیبه فی البلاد
- ↑ آصف آگاه، سید محمد رضی و امیری، مصطفی، بررسی و تحلیل حوادث فتنه شام قبل از سوریه، ص۳۶۰-۳۶۱.
- ↑ «" إِذَا هَلَكَ عِلْجُ بِالشَّامِ... فاذا قَامَ الْعِلْجِ الأصهب وَ عَسُرَ عَلَيْهِ الْقَلْبِ، لَمْ يَلْبَثُ حَتَّى يُقْتَلُ. فَهُنَاكَ الْمَلِكُ إِلَى التَّرْكِ... وَ يَحِلُّ بِالشَّامِ الْغَلَاءِ، وَ تُكْثِرُ الوقائع، وَ تَقُومَ الْحَرْبِ عَلَى قَدَمٍ وَ سَاقُ "»؛ الزام النّاصب ص۲۰۴.
- ↑ اصهب در لغت به معناى شتر سرخمو، شتر سفیدى که با سرخى آمیخته، و نام چشمهاى در میان بصره و بحرین و به معناى دشمن است و به رومیان نیز از جهت رنگ چهره و دشمنى با اسلام گفته میشود (لسان العرب، اقرب الموارد و مجمع البحرین). «مترجم».
- ↑ « فَإِنْ كَانَ كَذَلِكَ، أَقْبَلَتْ عَلَيْهِمْ فِتَنُ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها!. أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلُهَا الْهَجَرِيِّ، وَ الْعِطْرَ فِي، وَ الرقطي، وَ آخِرُهَا السُّفْيَانِيُّ وَ الشَّامِيِّ »؛ المهدى ص۱۹۴، الزام النّاصب ص۱۹۵، بشارة الاسلام ص۷۸.
- ↑ ابقع در لغت به ابلق یعنى هر شیئ سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهى که با سفیدى آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسیکه لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد گفته میشود (لسان العرب و اقرب الموارد). «مترجم».
- ↑ «"وَ إِنَّ أَهْلَ الشَّامِ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ الْأَصْهَبِ وَ الْأَبْقَعِ وَ السُّفْيَانِيِّ "»؛ارشاد مفید ص۳۳۸، المهدى ص۱۹۶، بحار الانوار ج۵۲، ص۲۱۲، ۲۲۲، ۲۳۷.
- ↑ «"اتَّقِ جَمْعَ الْأَصْهَبِ قُلْتُ وَ مَا الْأَصْهَبُ قَالَ الْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا الْأَبْقَعُ قَالَ الْأَبْرَصُ وَ اتَّقِ السُّفْيَانِيَّ وَ اتَّقِ الشَّرِيدَيْنِ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ يَأْتِيَانِ مَكَّةَ يَقْسِمَانِ بِهَا الْأَمْوَالَ يَتَشَبَّهَانِ بِالْقَائِمِ ع وَ اتَّقِ الشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّد"»؛ بحار الانوار ج۵۲ ص۲۶۹، المهدى ص۱۹۸ و بشارة الاسلام، ص۱۰۸.
- ↑ «"مِنْ عَلَامَاتِهِ أَنْ يَكُونَ خَرَابُ الشَّامِ حِينَ الْتِقَاءِ الرَّايَاتِ الثَّلَاثِ فِيهَا: اَلْأَبْقَعُ، و اَلْأَصْهَبُ، و اَلسُّفْيَانِيَّ"»؛ غیبت نعمانى ص۱۳۳، اعلام الورى ص۴۲۸، الزام النّاصب ص۱۸۴، بحار الانوار ج۵۲، ص۲۳۷، بشارة الاسلام ص۹۴، ۱۷۵، ۱۹۲؛ الامام المهدى ص۲۳۳.
- ↑ «"قَبْلَ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ اَلْيَمَانِيُّ وَ اَلْمَرْوَانِيُّ وَ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ فَکَيْفَ يَقُولُ هَذَا هَذَا"»؛ غیبت نعمانى ص۱۳۳، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۳؛ بشارة الاسلام ص۱۵۹؛ منتخب الاثر ص۴۴۱.
- ↑ یکى از بارزترین معجزات امامان پاسخ دادن کتبى به پرسشهایى است که در دست پرسشکنندگان بود و به رسم آنروز مهر شده بود، از راههاى دور و دراز به خدمت امامان میرسیدند و آن حضرت میفرمودند پرسشهاى شما را پاسخ دادهایم، چون به شهر خود باز میگشتند و از پرسشهاى خود مهر برمیداشتند پاسخهاى آنها را در زیر آن نوشتهشده مییافتند. «مترجم».
- ↑ «"فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ اَلشَّامُ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَشْهَبِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ وَ يَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ"»؛ غیبت نعمانى ص۱۴۹، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۷، بشارة الاسلام ص۱۰۲؛ الامام المهدى ص۲۲۴.
- ↑ «" إِذَا دَارَتِ رَحَا بَنِي الْعَبَّاسِ، وَ رَبَطَ أَصْحَابِ الرَّايَاتُ السُّودُ خُيُولُهُمْ بِزِيْتُونِ الشَّامِ، وَ يُهْلِكَ اللَّهُ لَهُمْ الأصهب وَ يَقْتُلُهُ وَ عَامَّةَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَلَى أَيْدِيهِمْ... وَ يَجْلِسُ ابْنَ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ إِذَا دَارَتِ رَحًى بَنَى الْعَبَّاسِ، وَ رَبَطَ أَصْحَابِ الرَّايَاتِ خُيُولُهُمْ بزيتون الشَّامِ، يُهْلِكُ اللَّهُ لَهُمْ الأصهب وَ يَقْتُلُهُ وَ عَامَّةَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَلَى أَيْدِيهِمْ... وَ يَجْلِسُ ابْنَ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ "»؛ الحاوى للفتاوى، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲-۹۹۶.
- ↑ لسان العرب (به نقل از روزگار رهایى، ج ۲، ص ۹۹۷).
- ↑ روزگار رهایى، ج ۲، ص ۹۹۳.
- ↑ عصر ظهور، على کورانى، ص ۶۲.
- ↑ روزگار رهایى، ج ۲، ص ۹۹۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۰ و ج ۵۲، ص ۲۷۸
- ↑ روزگار رهایى، ج ۲، ص ۹۹۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷.