اصول تربیتی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
تربیت صحیح دارای اهداف و اصولی است که برخی از آنها عبارتاند از: هماهنگی تربیت با فطرت؛ خدامحوری؛ توحیدمحوری و کمالگرایی؛ تقدم تربیت خود بر دیگران؛ هماهنگی گفتار و رفتار؛ اعتدال و ... .
اصول تربیت
اصول، گزارههای تجویزی مستخرج از مبانی هستند که بایدها و نبایدهای کلی را برای نیل به اهداف تربیت تعیین میکنند و ناظر به ارزشهای کلی در عرصههای مختلف تربیت در زندگی فردی و اجتماعی هستند. اصول را نیز بنا بر تقسیمبندی مبانی، میتوان به سه قسمت وجودشناختی، معرفتشناختی، و انسانشناختی تقسیم کرد. برخی اصول تربیت که از کلمات رهبر معظم انقلاب قابل اصطیاد است را میتوان چنین برشمرد:
اصل هماهنگی تربیت با فطرت
انسان موجودی است که بر فطرت الهی خلق شده است[۱]. تربیت باید موافق با فطرت انسان باشد تا با تحقق چنین تربیتی جامعه اسلامی یک جامعه نورانی و تربیت یافته به فطرت الهی باشد[۲].
اصل خدامحوری
اساس تربیت اسلامی، خدامحوری است. در تربیت اسلامی باید جهت همه فعالیتها و برنامهها به سوی خداوند باشد و اینجاست که بحث نیت جایگاه ویژهای در تعلیم و تربیت اسلامی مییابد. از نگاه امام خمینی عامل نجات انسان [از همه شرور و بدیها] و سرچشمه فیض الهی خالص کردن نیت است[۳]. انسان باید توجه به خدا داشته باشد و خودش را در مکتبش فانی کند و خود را نبیند و هرچه میبیند خدا ببیند[۴]، هرکس که میخواهد صحبت کند باید توجه کند که در آن رضای خداوند هست یا نه، آیا دعوت به خود است با دعوت به خداوند[۵]. امام به فرزندشان توصیه میکند که کوشش کند تا کلمه توحید که بزرگترین کلمه و والاترین جمله است را از عقلش به قلبش برساند[۶].[۷]
اصل توحیدمحوری و کمالگرایی
اعتقاد به توحید، یکی از ارزشهای عالی تربیت اسلامی است. مقام معظم رهبری توحید را به معنای رهایی انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هر کس به جز خدا میداند، (یعنی گسستن بندهای سلطه نظامهای بشری، و دل بستن به رحمت خدا و نهراسیدن از احتمال شکست و خود را متصل به اقیانوس لایزال قدرت و حکمت الهی دیدن و به سمت هدف اعلی با امید و بیتشویش شتافتن). بر اساس این تفسیر از توحید، توجه نکردن به این اصل بنیادین اسلام در امر تربیت سبب عقبماندگی، ناتوانی، کمجرأتی و بیابتکاری جامعه اسلامی میگردد. راه رهایی جوامع اسلامی از وادی عقبافتادگی و وابستگی به غرب در پناه بردن به توحید واقعی است. ایشان راه علاج را رجوع مسلمانان به اسلام ناب به معنای توحید و نفی عبودیت غیر خدا میداند تا عزت و قدرت خود را در اسلام بجویند[۸].
در کمالگرایی، رسیدن به غایت مطرح است و این غایت، با رشد انسان از طریق بارور شدن فطرت او میسّر میگردد. یکی از وظایف پیامبران، دعوت مردم به سوی کمال بوده است؛ در نتیجه مربیان نیز باید در عرصههای مختلف تربیتی، توجه به این اصل داشته باشند و انسان را در جهت کمال واقعی او سوق دهند. آنچه که انسان را به سوی این کمال رهنمون میسازد تربیت در جهت هدف الهی و توحید میباشد که رهبر انقلاب اشاره به این دارد. «لحظههایی را که بر انسان میگذرد و در آن برای هدفهای بلند انسانی و الهی تلاش میشود، لحظههای مبارکی است که ایشان از این لحظهها و ساعتهای دشوار به تمرین برای تکامل انسانی یاد میکند و اعتقاد دارد که این لحظات، باعث ایجاد رشد و نزدیکی به خدای بزرگ میگردد که همه آن خیر و برکت میباشد»[۹].[۱۰]
اصل تقدم تربیت خود بر دیگران
در تربیت اسلامی ابتدا باید از خود شروع کرد. هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است و تا انسان خود را تربیت نکند نمیتواند دیگران را تربیت کند[۱۱]. خودسازی همیشه مقدم بر دیگرسازی است. کسی که خودش مهذب نباشد نمیتواند یک جامعه را مهذب کند[۱۲] کسانی که میخواهند دیگران را به اسلام و اخلاق هدایت کنند اول باید خود متخلق به اخلاق اسلامی باشند[۱۳].[۱۴]
اصل هماهنگی گفتار و رفتار
امام معتقد است کسانی که میخواهند مردم را ارشاد کنند باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد. کسانی که دیگران را از دنیا بر حذر میدارند، اگر خودشان اهل دنیا باشند، دیگران از آنها نمیپذیرند؛ بلکه سبب انحراف آنها نیز میگردند[۱۵].[۱۶]
اصل اعتدال
هر حرکت و فعل تربیتی باید در مسیر اعتدال باشد و به افراط و تفریط کشیده نشود تا حرکت و فعلی مطلوب باشد. هدف از تربیت، ساختن انسانی است متعادل، انسانی به دور از افراط و تفریط و انسانی با فضیلت؛ همانگونه که علمای اخلاق بیان میدارند هر آنچه که در حد اعتدال باشد، فضیلت است و هرچه که از حد وسط و اعتدال خارج شود خواه به افراط کشیده شود، خواه به تفریط، یا در طرف جهات اخلاقی، یا در طرف جهات سیاسی هر دو رذالت است[۱۷].[۱۸]
اصل جامعنگری
هدف در تربیت اسلامی، ساختن انسان کامل جامع الاطراف است، انسانی که در ابعاد گوناگون عقلانی، اجتماعی، سیاسی، عاطفی، جسمانی و معنوی تربیت شده باشد. در تربیت انسان، باید افق دید خود را وسعت بخشیم و تکبعدی و گلخانهای فکر نکنیم،؛ چراکه در خارج از گلخانه پژمرده میشویم و از بین میرویم.
بر اساس این مبنا که انسان دارای دو بعد جسم و روح است، در امر تربیت نیز توجه به پرورش هر دو بعد انسان ضروری میباشد. برنامههای تربیتی باید به گونهای طراحی گردند که شمول و گستره آن، تمام وجود انسان را دربر گیرد. توجه به بعد جسمانی و غفلت از بعد روحی انسان همانقدر آسیبزا است که توجه صرف به بعد روحانی و غفلت از بعد جسمانی. از این رو باید در امر تربیت، برنامهریزیهایی در جهت پرورش قوای جسمانی و روحانی طراحی نمود؛ چنان که رهبر انقلاب در اینباره اعتقاد دارند که مادیات انسان از معنویات تغذیه میشود. همچنین بیان میدارند که امکان حذف نقش معنویات از زندگی بشر وجود ندارد به دلیل اینکه عوامل معنوی، در زندگی بسیار اثر گذارند[۱۹] و معلمان راستین تنها آن نیست که مینشیند، ذکر میگوید و تسبیح میاندازد، بلکه انسانی کامل از تمام جهت میباشد[۲۰].[۲۱]
اصل توجه به نیازهای مادی و معنوی انسان
انسان از دو بعد جسم و روح یا مادی و معنوی تشکیل شده است[۲۲] و این دو با هم در ارتباط و تعاملاند، جسم ظل روح است و روح باطن جسم و جسم ظاهر روح است[۲۳]. امام خمینی به هر دو بعد توجه کردهاند. از این رو در توصیه به ورزشکاران، هم تلاش برای پرورش جسم را مورد تأیید و تأکید قرار میدادند و هم سفارش به تقویت و پرورش روح میکردند[۲۴]. امام همچنین ضمن توجه به تأثیر هر دو، تقویت قدرت جسمانی را زمینهساز خدمت بیشتر به جامعه و تقویت روحی را زمینهساز هدایت میدانند و توجه به هر دو را مایه ارزش زیاد میدانستند[۲۵].[۲۶]
در یک نظام تربیتی، برنامهریزیها، سیاستگذاریها و تعیین محتوای تربیت باید به گونهای باشد که فراگیران، اصالت جنبه روحی و معنوی را در زندگی خود بفهمند و همواره به نیازهای مادی به عنوان ابزار و وسیله (و نه به عنوان هدف) بنگرند. البته پافشاری بر این اصل به معنی موضعگیریهای افراطی و سرکوبگرانه در برابر نیازهای مادی یا معنوی نیست. زیادهروی و افراط در ابزارانگاری بدن میتواند فراگیران را با اختلالات جسمی و ناهنجاریهای روانی جبرانناپذیری روبهرو کند. اگر سیاستگذاریها، برنامهریزیها و یا آموزشها و رهنمودهای مربیان و آموزگاران زاهدانه و زهدگرایانه باشد چه بسا فراگیران را از رعایت اصول بهداشت و پرورش بدن و فراهم آوردن بهرهوریهای بدنی دور دارد. نگرش ابزاری به بدن نباید به قیمت رها کردن آن یا بیتفاوتی در تأمین خردمندانه و واقعگرایانه نیازهای آن باشد و همچنانی که انسان به نان و هوا و غذا و صنعت و علم و پیشرفت و لذایذ زندگی نیازمند است، به ایمان و تقوا و پاکی و پاکدامنی و طهارت دل و نورانیت دل و مجذوب معارف الهی شدن هم نیازمند است؛ به اخلاق حسنه و مکارم اخلاقی هم نیازمند است[۲۷].[۲۸]
اصل خردورزی
با وجود قوه عاقله در انسان، آدمی دائماً به دنبال تجزیه و تحلیل مسائل مختلفی است که در زندگی روزمره با آن مواجه است و با یاری گرفتن از قدرت استدلال، به دنبال یافتن پاسخهای مناسبی برای پرسشهای متعدد خویش است.
مبنای کار مربیان تربیتی باید در جهت احیای قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مسائل در متربیان باشد. مربیان باید در بیان هر موضوعی، مستدل سخن بگویند و از متربیان بخواهند که با دلیل متقن، مطالب و عقیده خویش را بیان کنند. همچنان که مقام معظم رهبری در اینباره معتقد است که عزیزترین پدیده عالم وجود فکر انسانها میباشد که خدای متعال در اشاره به تعقل میفرماید «قطعاً در این شگفتیهای آفرینش نشانههایی است برای مردمی که تعقل میکنند»[۲۹]. رهبر انقلاب بیان میدارد که درستی تمامی امور مبتنی به درست شدن فکر انسان است چون عالم دستخوش انسان است و انسان هم در حقیقت، ترکیبی از فکر است. در مورد اندیشه راهبر به بیت ذیل اشاره مینماید:
ای برادر تو همه اندیشهای مابقی خود استخوان و ریشهای گل بود اندیشهات گل گلشنی ور بود خاری تو هیمه گلخنی
لذا ملاک شخصیت انسان اندیشه اوست[۳۰].[۳۱]
اصل تدریجی بودن
هیچ فردی نمیتواند در مدت کوتاهی، دوران کودکی را سپری کند؛ به نوجوانی قدم بگذارد و به طور جهشی به مراحل بعدی سنی برسد. پختگی در هر مرحله، ضمانت تربیت صحیح در مرحله بعدی است. البته پیداست که تربیت انسانها کار تدریجی است؛ کار دفعی نیست. پیامبر در تمام مدت بیستوسه سال تلاش میکرد که این پایههای تربیتی استوار و محکم شود و ریشه بدواند؛ اما این مدت بیستوسه سال، برای اینکه بتواند مردمی را که درست بر ضد این خصوصیات بارآمدند، متحول کند، زمان خیلی کمی است اما به تدریج حضرت خاتم توانست افرادی را مطابق قرآن تربیت کند که این خود بیانگر تدریجی بودن تربیت است[۳۲].[۳۳]
اصل مستمر بودن
انسان تا پایان عمر رشد میکند و با اینکه رشد طبیعی در دوره جوانی به پایان میرسد، ولی رشد اکتسابی یا تربیت تا آخر زندگی ادامه مییابد. در تربیت تعطیلی و توقف روا نیست و فراغت از تربیت، معنا ندارد.
رهبر انقلاب پیامبر را مبعوث به تربیت مستمر مردم میداند که قرآن در اینباره میفرماید: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۳۴]. ایشان به این نکته اشاره دارند که انسانها باید هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کره خاکی و جامعه بزرگ بشری بتواند مثل یک خانواده سالم، راه کمال را طی کند و از خیرات این عالم بهرهمند شود. این اقدام بزرگ تعلیم و تربیت را تا آن حدی که امکانات زمان اجازه میداد، پیامبران پیش بردند. اما دین خاتم و نبی خاتم باید این حرکت عظیم الهی را ابدیت بخشد؛ چون پیامبرِ دیگری مبعوث نخواهد شد تا بشر را به سر منزل نهایی خود برساند. چگونه میشود بشریت را به آن سرمنزل نهایی نزدیک کرد؟ آن وقتی که این تربیت مستمر باشد. باید تعلیم و تربیت مستمری از موضع حکومت و قدرت سیاسی آن هم قدرت سیاسی کسی مثل پیغمبر؛ یعنی معصوم این جامعه بشری را به تدریج پیش ببرد و تربیت کند و ناهنجاریها را در میان آنها کاهش دهد تا بشریت بتواند به آن نقطهای که شروع زندگی سعادتمندانه همه انسانهاست که ما آن دوره را، دوره حضرت ولی عصر ارواحنا فداه میدانیم برسد[۳۵].[۳۶]
اصل همراهی تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت، همانند دو بالی است که انسان با آن میتواند سیر إلی الله داشته باشد[۳۷]. تعلیم و تربیت باید توأم باشند[۳۸]. یادگیری و تعلیم اگر همراه با تربیت صحیح و تزکیه نفس نباشد فقط انباشت معلومات است و چنین علم و معلوماتی نه تنها مفید نیست بلکه میتواند برای جامعه مضر بوده[۳۹]، مایه فساد آن گردد[۴۰]. تحصیل همراه تهذیب و تعهد است که میتواند انسان را به حیات انسانی برساند و کشور را از وابستگی نجات دهد[۴۱].[۴۲]
اصل تقدم تربیت بر تعلیم
همانطور که قرآن کریم، هدف بعثت انبیاء را ابتدا تزکیه و سپس تعلیم مطرح مینمایند ﴿يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ﴾[۴۳]، مقام معظم رهبری هم در برنامه تربیتی خود، تربیت و تزکیه را مقدم بر تعلیم میداند؛ زیرا ایشان اعتقاد براین دارد که در صورت فقدان تربیت و تزکیه، بصیرت انسان به کمک او نخواهد آمد و اگر علم هم توحیدی باشد به درد انسان نخواهد خورد[۴۴].[۴۵]
اصل نیاز انسان به مربی
با توجه به وجود اراده و اختیار در انسان و امکان انتخاب طریق در هر یک از دو مسیر سعادت و شقاوت، خداوند، پیامبران و ائمه(ع) را برای هدایت انسان و روشنگری بیشتر مسیر او فرستاد و این خود، اثبات کننده نیاز انسان به هادی و راهبر است. پس در عرصه زندگی فردی و اجتماعی نیز انسان به دلیل اینکه ممکن است دچار غفلت و فراموشی گردد، میبایست افرادی که معرفت و بینش کافی دارند و متخلق به آداب صحیح اخلاقی و تربیتی باشند، امر هدایتگری انسانها را بر عهده داشته باشند. رهبر انقلاب در اینباره اعتقاد بر این دارد که نظام جمهوری اسلامی قائم به دوش مفسران و مربیان است که اگر اندیشههای اسلامی توسط مربیان در جان مردم عمق نیابد و انگیزه جوشان مردم توسط مربیان به حالت جوشان خود باقی نماند، انقلاب در نیمه راه باز خواهد ماند؛ لذا ایشان وظیفه مربیان میداند که تفسیر درست و صحیح از اسلام را به گوش مردم رسانده[۴۶]، و بیان معارف اصولی را به صورت عمیق و تستدل به صورت مستمر ادامه دهند[۴۷].[۴۸]
اصل تقدم رحمت بر غضب
در مسائلی که در زندگی پیش میآید رحمت و ملایمت بیشتر از خشونت اثر میکند و با ملایمت انسان بهتر از شدت میتواند مسائل را حل کند[۴۹][۵۰]
منابع
پانویس
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۸.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۳۹۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۷۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۷، ص۱۹۳.
- ↑ نقطه عطف، ص۲۴.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام (ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم، پزشکان، پرستاران کارکنان مراکز آموزش مالی و درمانی کشور، ۱۵/۹/۱۳۶۸.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۵، ص۲۸۲؛ صحیفه امام، ج۱۰، ص۶۴ و ۶۷ و ۷۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۶۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۶۴ و ۷۷.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۵.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سال ۱۳۶۹ و سخنرانی در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با ورزشکاران جانباز، ۲۳/۶/۱۳۷۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای «گروه تاریخ» صدای جمهوری اسلامی ایران، سال ۱۳۷۰، ص۴۰۲.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۲۲۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۳۳۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۲۵۳ - ۲۵۲؛ ج۸، ص۲۲۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۷، ص۵۴۱.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی سال ۱۳۸۵، ص۱۳۵.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۲.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ «و از نشانههای او این است که برق را برای بیم و امید نشانتان میدهد و از آسمان، آبی فرو میفرستد آنگاه با آن، زمین را پس از مردن آن زنده میگرداند؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که خرد میورزند» سوره روم، آیه ۲۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان آموزش و پرورش، ۶/۵/۱۳۷۷.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ مکتوبات، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، سال ۱۳۷۷، ص۳۶.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۴.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سالروز عید سعید غدیر خم، سال ۱۳۷۹، ص۹۶.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۱۸۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۰؛ ج۱۶، ص۵۰۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۲ و ۵۱۳؛ ج۱۹، ص۱۸۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۷۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۳.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار شرکتکنندگان سمینار معاونین پرورشی و هستههای مشاوره سراسر کشور، ۱۰/۱۰/۱۳۶۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۵؛ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع طلاب مدرسه علمیه صدر بابل، ۱۹/۲/۱۳۶۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با ائمه جماعات و جمعی از مبلغین و روحانیون خراسان، ۲۲/۳/۱۳۶۳.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص۴۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۰۲.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۸۳.