آیا امام مهدی را شهید میکنند یا به مرگ طبیعی رحلت میکنند؟ (پرسش)
آیا امام مهدی را شهید میکنند یا به مرگ طبیعی رحلت میکنند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / فرجام زندگی امام مهدی / چگونگی رحلت امام مهدی |
مدخل اصلی | مرگ امام مهدی |
آیا امام مهدی را شهید میکنند یا به مرگ طبیعی رحلت میکنند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا امام مهدی به شهادت میرسند یا رحلت میفرمایند؟
- آیا سرانجام، امام مهدی (ع) از نیز همچون پدران بزرگوار خویش به شهادت میرسد یا این که به مرگ طبیعی از دنیا میرود؟
- سرانجام زندگی امام مهدی چگونه به پایان میرسد؟
- آیا امام مهدی کشته میشوند؟
- امام مهدی چگونه از دنیا میرود؟
- آیا امام مهدی بعد از ظهور به شهادت میرسد؟
پاسخ نخست
آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
«شاید در آغاز چنین به نظر رسد که حضرت بقیة الله (ع) نیز هم چون دیگر مردمان به مرگ طبیعی از دنیا خواهد رفت؛ اما قراینی وجود دارد که احتمال شهادت ایشان را تقویت مینماید:
- در خبری مرسل از امام صادق (ع) نقل شده است: "مَا مِنَّا إِلاَّ مَقْتُولٌ أَوْ شَهِيدٌ"[۱] هیچ یک از ما [اهل بیت] نیست مگر آن که کشته یا شهید میشود. مقصود آن است که رحلت امامان معصوم (ع) ناگزیر به سبب توطئهای خواهد بود و هیچ یک از آنها به مرگ طبیعی از دنیا نخواهند رفت. ولی این خبر به دلیل مرسل بودن شایستگی اثبات تاریخی را ندارد.
- هم چنان که در جای دیگری گفتهایم[۲] عدهای بر این باورند که پیامبر و امامان (ع) با بدنی بسیار نیرومند آفریده شدهاند که فرسایش و مرگ ندارد مگر حادثهای غیر طبیعی برای آنان اتفاق افتد. و اگر چنین نشود، خواهند توانست تا ابد در دنیا زندگی کنند. اما طبق اصل کلی "کل نفس ذائقة الموت"[۳] ناگزیر باید سببی خارجی هم چون قتل پیش آید تا زندگی امام معصوم (ع) پایان پذیرد. این سخن نیز قابلیت اثبات تاریخی ندارد[۴].
- در مطلبی که از الزام الناصب نقل کردیم به صراحت از کشته شدن امام مهدی (ع) و چگونگی آن سخن رفته است. آیا این سخن به تنهایی برای اثبات کشته شدن ایشان کافی نیست؟ پاسخ آن است که نقل الزام الناصب اساسا شایستگی اثبات تاریخی ندارد زیرا نه از معصوم بلکه از شخص ناشناسی نقل شده است. حتی اگر این سخن به مضامین روایات نیز اشاره داشته باشد، باز در این صورت روایتی مرسل و بدون سند میباشد که گوینده فرضا معصوم آن شناخته شده نیست. علاوه آن که این گونه روایات معمولا ضعیف السند و دارای مضامینی غریب میباشند و بالطبع از فابلیت اثبات تاریخی نیز ساقط میگردند. بعدا در این باره بیشتر بحث خواهیم کرد.
- مرگ طبیعی برای آن حضرت بعید به نظر میرسد. برای اثبات این ادعا قراینی وجود دارد. از جمله این قراین، نیروی فوق العاده بدنی ایشان است که برخی روایات به آن پرداختهاند مانند اینکه "اگر دست خویش به سوی درختی تناور دراز کند، آن را از ریشه خواهد کند و اگر در کوهها بانگی زند، صخرههایش فرو خواهد ریخت" همچنین در روایات از ستبری اندام و درشتی استخوانها و سرخی چهره امام (ع) یاد شده است. همه این ویژگیها بر نیروی بدنی بسیار زیاد آن حضرت دلالت میکند. قرینه دیگر آن که کسی که چنین غیبتی طولانی دارد و قرنها اینچنین زیسته است، خواهد توانست تا زمان طولانی دیگری نیز زنده بماند. زیرا میدانیم امام مهدی (ع) اگر - به طور مثال - بعد از هزار سال ظهور نماید و در آن زمان چهلساله باشد در این صورت دوران میانسالی و کهنسالی او هنوز باقی مانده و با این احتساب که دوره جوانیاش را طی هزار و اندی سال سپری کرده، در این صورت به میزان این سالها نیاز دارد تا دوره میانسالی و کهنسالی خویش را بگذراند.
قرینه دیگر هم چنان که پیش از این به طور مبسوط دانستیم، آگاهیهای ژرف و همه جانبه آن حضرت است. بر این اساس او - به طور مثال - در طبابت شیوههایی را میشناسد که بدنش را بدان وسیله تا آنجا که ممکن است از آسیب بیماریها نجات دهد و به سلامت زندگی کند. و دیگر قراینی که این گمان را در انسان تقویت میکند که آن حضرت بدون وجود توطئهای خارجی نباید به این زودی از دنیا برود. این قرینهها وجود دارد و نمیتوان آنها را رد نمود، ولی به هر روی از مرحله گمان فراتر نمیرود و به درجه اثبات تاریخی نمیرسد.
حال که هیچ یک از این دلایل چهارگانه کامل نیست پس در این صورت باید احتمال مرگ طبیعی آن حضرت را پذیرفت و آن را قابل اثبات تاریخی دانست؛ زیرا این رویداد، اصلی کلی در میان انسانهاست»[۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله طبسی؛ |
---|
آیت الله نجمالدین طبسی در کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» و «درس گفتارهای مهدویت» در اينباره گفته است:
«درباره شهادت یا رحلت حضرت (ع)، روایات گوناگونی رسیده ولی با توجّه به سخن امام حسن مجتبی (ع) که میفرماید: "هیچ یک از ما امامان نیست، جز آن که مسموم یا شهید میشود"[۶]. میتوان روایاتی را که دلالت بر شهادت حضرت (ع) دارد، بر دیگر روایات ترجیح داد. در این جا تنها به بازگویی چند روایت بسنده میکنیم: امام صادق (ع) در دنبال آیه شریفه ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا[۷] میفرماید: "مقصود زنده شدن دوباره امام حسین (ع) وهفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان است؛ درحالی که کلاه خودهای طلایی بر سر دارند وبه مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین (ع) را اطلاع میدهند تا مؤمنان به شک وشبهه نیفتند. این در حالی است که حضرت حجّت در میان مردم است. چون معرفت وایمان به حضرتش در دلهای مردم استقرار یافت، مرگ حضرت حجّت (ع) فرا میرسد. پس حضرت امام حسین (ع) متولّی غسل وکفن وحنوط ودفن ایشان خواهد شد وهرگز غیر از وصی، وصی را تجهیز وآماده خاک سپاری نمیکند"[۸]. زهری میگوید: حضرت مهدی (ع) چهارده سال زندگی میکند؛ سپس به مرگ طبیعی به جوار حق میرود[۹]. ارطاة میگوید: به من (خبر) رسیده است که حضرت مهدی (ع) چهل سال زندگی میکند؛ سپس به مرگ طبیعی در بستر خود میمیرد[۱۰]. کعب الاحبار میگوید: منصور این امّت مهدی است وساکنان زمین و پرندگان آسمان بر او درود میفرستند. اوست که در جنگ با روم وجنگهای عظیم مورد آزمایش قرار میگیرد و این آزمایش بیست سال طول میکشد وحضرتش به همراه دو هزار نفر از فرماندهان پرچم دار، به شهادت میرسند؛ سپس هیچ مصیبتی پس از مصیبت فقدان رسول الله (ص) بر مسلمانان گرانتر از شهادت حضرت مهدی (ع) نخواهد بود[۱۱]. البته سخنان زهری وارطاة وکعب از نظر ما مورد اعتماد نیست؛ مگر آن که شاهد صدق داشته باشد»[۱۲].
نکته اول اینکه سند این روایتی که برای شهادت امام زمان (ع) به آن استناد میشود مشکل دارد، نکته دیگر اینکه حمل بر قالب میشود، حصر اضافی در این روایت وجود دارد، یعنی اکثر ائمه معصومین (ع) یا شهید میشوند یا مسموم می شوند، کما اینکه برخی بزرگان نظیر شیخ صدوق بحث دارند بر سر مسأله شهادت ائمه اطهار (ع) از بعد از شهادت امام رضا (ع) حتی در مسأله شهادت امام سجاد (ع) نیز این مسأله را دارند. بعضی فکر میکنند اگر ائمه معصومین (ع) بدون شهادت از دنیا بروند این یک نقص محسوب میشود، در حالی که شخص حتی اگر در بستر خواب هم از دنیا برود مرگش مانند شهادت است. حال چه رسد به مرگ خود امام که به طریق اولی مقام شهادت دارد و چیزی از مقام ایشان کم نمیشود، گاهی منظور از شهادت ترور فیزیکی است گاهی منظور داشتن مقام شهید است که شکی در آن نیست، حتی اگر کسی در رکاب امام به جنگ به دشمن برود و زنده از نبرد باز گردد پاداش 20 شهید را دارد. وقتی لشکر و نیروهای امام چنین پاداش و اجری دارند قطعا بالاترین مقام را ایشان خواهند داشت. رجعت امام حسین (ع) با یاران شهیدشان در حالی که مسلح هستند انجام خواهد شد، یاران امام حسین (ع) ایشان را به جامعه معرفی خواهند کرد تا مؤمنین دچار شک در رجعت امام نشوند، این زمانی است که هنوز امام زمان (ع) زنده هستند. زمانی که آشنایی مردم با امام حسین (ع) کامل شد و متوجه رجعت ایشان شدند، عین عبارت در روایت امام صادق (ع) این است که مرگ طبیعی به سراغ امام زمان (ع) خواهد آمد و ایشان رحلت خواهند کرد. کسی که ایشان را غسل خواهد داد و کفن خواهد کرد و حنوط میگذارد و درون قبر قرار خواهد داد امام حسین (ع) خواهند بود»[۱۳]. |
۲.آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
«بین علما و محدثان شیعه، این کلام رسول خدا (ص) مشهور شده، که فرمود: "خلافت، شامل یازده امام از صلب علی (ع) و فاطمه (س) میشود و همه آنها مسموم یا مقتول میشوند"[۱۴]. امام حسن (ع) فرمود: "به خدا قسم! همانا رسول خدا (ص) به ما وعده داده، که یازده امام از اولاد علی (ع) و فاطمه (س) مسموم یا مقتول میشوند"[۱۵]. از جهت حدیث: از امام صادق (ع) تصدیق و تفصیل این حدیث روایت شده است، همان طور که در فتن و محن از بحارالانوار آمده است. اما از جهت تاریخ: تاریخها این حدیث را تایید میکنند؛ امیر مؤمنان (ع) با شمشیر کشته شد و پسرش امام حسن مجتبی (ع) با سم شهید شد و امام حسین (ع) با شمشیر به شهادت رسید و بقیه ائمه (ع) نیز با سم شهید شدند. من معتقدم، ایجاد شک در این امور، تشکیک در حقایق ثابت و قضایای واقع شده است و هر کس در این حقایق، شک کند؛ مبتلا به کمبود فکری است و علاجی هم ندارد. برمیگردم به حدیث راجع به امام زمان (ع) و میگویم: امام زمان (ع)، یکی از ائمه (ع) و خاتم آنهاست؛ پس این حدیث، شامل او نیز میشود و او به مرگ طبیعی نمیمیرد؛ بلکه به سبب دیگر بدرود حیات میکند که یا قتل است و یا سم. اما درباره قتل، ما در منابع موجود چیزی نیافتیم که بر قتل ایشان دلالت کند، غیر از این مطلب: بعد از ظهور امام زمان (ع)، زمانی که ۷۰ سالش تمام شد، مرگ پیش او میآید؛ او را زنی از بنی تمیم که نامش سعیده و دارای ریش است مثل ریش مردانه به وسیله پرتاب تخته سنگی از پشت بام شهید میکند؛ امام حسین (ع)، متولی تدفین ایشان میشود... و آنچه ما این جا آوردیم، گلچینی از روایات ائمه (ع) است[۱۶]. شهادت امام زمان (ع) به وسیله این کلام برای ما روشن میشود. اما سم: در احادیث، تصریح به خوراندن سم به امام (ع) نیافتم. به هر حال، امام زمان (ع) از این دنیا به سببی که خدای متعال میداند، مفارقت میکند»[۱۷]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«روایات در این زمینه مختلف است. امام حسن مجتبی میفرمایند هیچیک از ما امامان نیست جز آنکه مسموم یا شهید میشوند[۱۸]. امام صادق (ع) در ذیل آیه شریفه ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ...[۱۹]، میفرمایند مقصود زنده شدن دوباره امام حسین و هفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان است در حالی که کلاهخودهای طلایی بر سر دارند و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین (ع) را اطلاع میدهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند و این در حالی است که حضرت حجّت در میان مردم است، چون مردم معرفت نسبت به امام حسین (ع) پیدا کردند، مرگ حضرت حجت فرا میرسد و امام حسین (ع) متولّی غسل و کفن و حنوط و دفن ایشان خواهد شد و هرگز غیر از وصی، وصی را تجهیز و آماده خاکسپاری نمیکند»[۲۰]. ارطاة میگوید به من خبر رسیده است که حضرت مهدی (ع) چهل سال زندگی میکند، پس به مرگ طبیعی در بستر خویش از دنیا رحلت میفرمایند[۲۱]. در کتاب الزام الناصب درباره چگونگی شهادت حضرت آمده است هنگامی که سال ۷۰ به پایان رسد و مرگ حضرت فرا رسد زنی به نام سعیده از طایفه "بنی تمیم" ایشان را به شهادت میرساند، ویژگی آن زن این است که مانند مردان دارای محاسن و ریش است، او از بالای بامی به هنگامی که حضرت در حال عبور است سنگی به سوی ایشان پرتاب میکند و آن حضرت را به شهادت میرساند[۲۲]»[۲۳].
در این مورد روایات متعددی وجود دارد. ولی با توجه به سخن امام حسن (ع) که فرموده است: هیچیک از ما امامان نیست، جز آنکه مسموم، یا شهید میشود[۲۴]. با این بیان میتوان گفت، روایاتی که بر شهادت امام مهدی (ع) دلالت دارند، بر دیگر روایات که دلالت بر مرگ طبیعی امام (ع) میکنند، ترجیح و برتری دارند. از جمله روایاتی که به مرگ طبیعی حضرت مهدی (ع) دلالت دارد، تفسیری است که امام صادق (ع) در رابطه با آیه شریفه: ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ[۲۵] میفرماید: "مقصود از زنده شدن دوباره امام حسین (ع) و هفتاد و دو نفر از اصحابش در عصر امام زمان (ع) است، در حالی که کلاهخودهای طلایی بر سر دارند، و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره امام حسین (ع) را اطلاع میدهند؛ تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند. و این در حالی است که حضرت مهدی (ع) در میان مردم است، هنگامی که همه مؤمنان امام حسین (ع) را شناخته و تأکید کردند که او امام حسین (ع) است، مرگ حضرت مهدی (ع) فراخواهد رسید و دیده از جهان فرو میبندد. آنگاه امام حسین (ع) وی را غسل و کفن و حنوط میکند و به خاک میسپارد[۲۶]. و اما درباره کیفیت شهادت حضرت، چنین روایت شده است: "هنگامی که سال هفتاد به پایان آید و مرگ حضرت فرارسد، زنی به نام سعیده از طایفه بنی تمیم، ایشان را به شهادت میرساند، ویژگی آن زن، این است که مانند مردها محاسن دارد. او از بالای بام، به هنگامی که حضرت در حال عبور است، سنگی به سوی ایشان پرتاب میکند و آن حضرت را به شهادت میرساند[۲۷]»[۲۸]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«این موضوع چندان روشن نیست. بنابر بعضی احادیث، آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا میروند. بنابر برخی از احادیث، او را به شهادت میرسانند و قاتل او زنی به نام سعیده است که مانند مردان دارای ریش است و از قبیله بنیتمیم و عرب است[۲۹]. برخی، از روایتِ معروف "مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ"[۳۰] همه ما را به سم یا با کشتن به شهادت میرسانند، استفاده میکنند که حضرت مهدی نیز شهید میشود»[۳۱].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
«روایات مربوط به این مسأله، برخی بر وفات طبیعی و رحلت حضرت (ع) دلالت دارد مانند آنچه صالح بن سهیل از امام صادق (ع) در مورد آیه شریفه ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ[۳۲] نقل کرده است که آن حضرت فرمود: "مراد، زنده شدن امام حسین (ع) با اصحاب خویش است در حالی که کلاه خودهای طلائی را بر سر دارند. خبر رسان، رجعت امام حسین (ع) و یارانش را به مردم اطلاع میدهد تا مؤمنان به شک و تردید نیفتند و او را دجال و شیطان نپندارند. این در حالی است که حضرت مهدی (ع) در میان مردم حضور دارد. آن گاه که مردم امام حسین (ع) را به خوبی شناختند و به او ایمان پیدا کردند، مرگ حضرت حجت (ع) فرا میرسد و امام حسین، غسل و حنوط و کفن و خاکسپاری او را برعهده میگیرد چرا که امام را جز امام، غسل نمیدهد"[۳۳]؛ اما از بیشتر روایات، شهادت آن حضرت استفاده میشود. این نوع روایات دلالتش عام است و از شهادت همه امامان معصوم (ع) خبر میدهد، مانند سخن امام حسن مجتبی (ع) که فرمود: رسول خدا (ص) این عهد و وعده را به ما داده است که امر امامت را دوازده تن از فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) به دست خواهند گرفت و هیچ کدام از ماها نیست مگر اینکه یا به وسیله سم و یا با کشتن، شربت شهادت خواهند نوشید"[۳۴]؛ به خدا سوگند از امام صادق (ع) نیز نقل شده است که فرمود: "به خدا سوگند هیچ یک از ما اهل بیت (ع) نیست جز آنکه با کشته شدن، به شهادت میرسد"[۳۵]. لسان عام این روایات مبنی بر شهادت همه ائمه (ع)، حضرت مهدی (ع) را نیز در برمیگیرد. براین اساس، علمای شیعه نوعاً روایات دال بر شهادت را ترجیح داده و قائل به شهادت همه امامان معصوم (ع) شدهاند. مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار، بابی را با این عنوان که آن بزرگواران نمیمیرند مگر با شهادت "الْبَابُ التَّاسِعَ شِدَّةِ محنهم وَ أَنَّهُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً وَ أَنَّهُمْ لَا يَمُوتُونَ الَّا بِالشَّهَادَةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ "[۳۶] گشوده است. وی با استناد به سخن امام صادق (ع) دیدگاه شیعه در این باره را، شهادت همه ائمه (ع) میداند[۳۷]. آیت الله عبدالله جوادی آملی، درباره شهادت حضرت قائم (ع) مینویسد: به رغم ویژگیهای منحصر به فرد و زیباییهای وصف ناپذیر حکومت حق مهدی موجود موعود (ع) و همه گیر شدن دین حق و گسترش عدل، جامعه بشری در آن زمان نیز شاهد اختلاف خواهد بود، زیرا کفر و نفاق در آن دوران نیز دلهای برخی از انسانها را رها نمیکند و از سویی آنان که اسلام را نپذیرفته و با پرداخت جزیه و مالیات، زیر لوای حکومت اسلامی زندگی میکنند و افزون بر جمود و جحود برعقیده باطلشان کینه و دشمنی حجت خدا را در دل میپرورانند، دست از اختلاف افکنی نخواهند کشید و سرانجام نیز وجود مبارک آن حضرت به دست مخالفان تبهکار به شهادت خواهد رسید[۳۸]. اما چگونگی شهادت آن حضرت و شخصی که اقدام به قتل ایشان میکند، روشن نیست، اگرچه در بعضی کتابها، قاتل آن حضرت، زنی به نام سعیده که از طایفه بنی تمیم و دارای محاسن شبیه مردان است، ذکر شده است که وی در هنگام عبور حضرت، با پرتاب سنگی از بالای بام، حضرت را به شهادت میرساند! اما در منابع معتبر شیعی هرگز چنین روایتی وجود ندارد. بنابراین بر فرض پذیرش روایات دال بر شهادت، در خصوص چگونگی و نحوه شهادت آن عزیز، دلیل معتبری در دست نمیباشد»[۳۹]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«درباره فرجام زندگی پرخیر و برکت آخرین حجت الهی، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده است. برخی پایان عمر آن حضرت را با کشته شدن و شهادت دانسته، و برخی دیگر رحلت آن بزرگوار را به مرگ طبیعی ذکر کردهاند. هر کدام از دیدگاههای بالا مستند به دلایلی است. ۱. دلایل کسانی که پایان عمر ایشان را شهادت دانستهاند:
بررسی و قضاوت در این امر، مبتنی بر دو امر است:
۲. کسانی که میگویند آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا خواهد رفت، بر این باورند که:
از آنجا که "اغتیال" هردو احتمال "کشته شدن و مسموم شدن" را شامل میشود[۴۹]، میتوان احتمال داد از مرگ در بستر، همان مرگ طبیعی استفاده میشود. بنابراین طبق این روایت، مرگ طبیعی برخی از امامان (ع) محتمل خواهد بود. از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: "... پس چون معرفت و ایمان به اینکه او حسین (ع) است، در دلها استقرار یافت، مرگ حضرت حجت (ع) فرا میرسد. پس حسین بن علی (ع) او را غسل میدهد؛ کفن میکند؛ حنوط میکند و در قبرش قرار میدهد .... "[۵۰] مرگ در روایت فوق شهادت را نیز شامل میشود اما احتمال مرگ طبیعی را نیز ردّ نمیکند. از آنچه یاد شد، به دست میآید که شهادت حضرت مهدی (ع) امری محتمل است و میتوان از روایت امام رضا (ع) چنین برداشت کرد؛ اما همانگونه که شیخ مفید نیز بدان پایبند بوده، برای اثبات قطعی حکم به شهادت، ناکافی است و همانطور که علاوه بر آن برای هر امام نیاز به شواهد تاریخی است، برای حضرت مهدی (ع) نیز نیاز به دلیل دیگری داریم؛ بنابراین حکم قطعی به شهادت آن حضرت کاری بس مشکل است»[۵۱].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در اینباره گفته است:
«سرانجام زندگی امام عصر (ع) به لحاظ عقلی، از دو حالت خارج نیست: یا به مرگ طبیعی از دنیا رحلت میفرمایند یا به صورت غیر طبیعی، نظیر مسمومیت و شهادت و؛ برای هر دو صورت نیز روایاتی نقل شده است. از جمله روایاتی که به مرگ طبیعی حضرت مهدی (ع) دلالت دارد، تفسیری است که امام صادق (ع) در رابطه با آیه شریفه ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ[۷۴] بیان فرمودهاند. ایشان میفرماید: "مقصود، زنده شدن دوباره امام حسین (ع) و هفتاد و دو نفر از اصحابش در عصر امام عصر (ع) است، در حالی که کلاهخودهای طلایی بر سر دارند و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره امام حسین (ع) را اطلاع میدهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند و این، در حالی است که حضرت مهدی (ع) در میان مردم است. هنگامی که همه مؤمنان امام حسین (ع) را شناختند و تأکید کردند که او امام حسین (ع) است، مرگ حضرت مهدی (ع) فراخواهد رسید و دیده از جهان فروخواهد بست. آنگاه امام حسین (ع) وی را غسل و کفن و حنوط میکند و به خاک میسپارد"[۷۵]. برخی روایات درباره کیفیت شهادت آن حضرت چنین نقل کردهاند: هنگامی که سال هفتاد به پایان آید و مرگ حضرت فرارسد، زنی به نام سعیده، از طایفه بنی تمیم، ایشان را به شهادت میرساند. ویژگی آن زن، این است که مانند مردها، محاسن دارد. او، از بالای بام، به هنگامی که حضرت در حال عبور است، سنگی به سوی ایشان پرتاب میکند و آن حضرت را به شهادت میرساند[۷۶]»[۷۷]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در اینباره گفته است:
«بنابر برخی روایات، امام عصر (ع) فوت میکند. بنابر برخی روایات دیگر، آن حضرت شهید میشود. از امام صادق (ع) سؤال شد: آیا رجعت حق است؟ حضرت فرمود: آری. سؤال شد: اولین کسی که رجعت خواهد کرد، کیست؟ فرمود: "امام حسین (ع) پس از قائم (ع)، همراه یاران خود و هفتاد پیامبر برخواهد گشت. آنگاه قائم (ع) انگشتر خود را به امام حسین (ع) میدهد و از دنیا میرود. امام حسین (ع) او را غسل میدهد و کفن و دفن میکند"[۷۸]. علامه مجلسی میگوید: اگر کسی سؤال کند: امام حسین (ع) را چه کسی غسل خواهد داد؟ در جواب میگوییم: "چون امام حسین (ع) در این دنیا شهید شده است، احتیاج به غسل ندارد، یا امامان (ع) بعد از آن حضرت که به دنیا باز میگردند، ایشان را غسل میدهند و بر او نماز میگذارند"[۷۹]. و از امام حسن، امام صادق و امام رضا (ع) نقل شده که فرمودهاند: "مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ"؛ "ما کشته یا مسموم از دنیا خواهیم رفت". بنابراین امام عصر (ع) نیز به شهادت خواهد رسید. در کتابهای معتبر، بحثی از چگونگی شهادت حضرت مهدی (ع) به میان نیامده است، اما شیخ احمد احسایی در ذیل حدیث "مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ" نوشته است: "در روایت منتخب البصائر، درباره حضرت مهدی (ع) آمده است: پس او کشته میشود و زنی از طایفه تمیم به نام سعیده که محاسنی همانند مردان دارد، وقتی آن حضرت از کوچهای عبور میکند، آن زن از روی بام خانه خود، سنگی بر سر آن حضرت میزند"[۸۰]»[۸۱]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، در مقاله «نگاهی به تولد و زندگی امام زمان» در اینباره گفته است:
«برخی از روایات میگویند که آن حضرت مدتی حکومت خواهد کرد سپس وفات میکند و مسلمانان بر او نماز میگذارند[۸۲]. از بعضی از روایات استفاده میشود که مرگ آن حضرت طبیعی نخواهد بود و به دست جنایتکاران، با مشخصاتی که برای آنان در روایات ذکر شده، به شهادت میرسد[۸۳]. بدون تردید، امامان (ع) تا زمان امام عصر (ع)، همگی معاصر با سردمداران پلید و حاکمان قسی القلب و خونآشامی بودهاند، آسایش و آرامش نداشتهاند. اما آیا همه آن بزرگواران، به شهادت رسیدهاند، یا خیر، برخی از آنان به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند، بین علمای شیعی نزدیک به زمان معصوم، اختلاف است: شیخ صدوق بر این باور است: "همه معصومین (ع)، به اجل غیر طبیعی از دنیا رفتهاند ... کسی که چنین عقیده نداشته باشد از ما نیست"[۸۴]. شیخ مفید، در جواب شیخ صدوق مینویسد: "آنچه را که شیخ صدوق در رابطه با درگذشت پیامبر (ص) و امامان (ع) به ستم و قتل گفته، برخی از آنها ثابت است و برخی مشکوک. اما شهادت امیر المؤمنین علی و امام حسن و امام حسین (ع) به قتل حتمی و قطعی است. پس از ایشان، مسمومیت و شهادت موسی بن جعفر (ع) نیز قطعی و مسلم است. درباره امام رضا (ع) نیز قول قوی مسمومیت و شهادت ایشان است، گرچه جای تردید هست. اما در دیگر ائمه (ع) راهی برای اثبات اینکه آنان به وسیله ستم یا ترور و یا قتل صبر، به شهادت رسیدهاند، در دست نیست"[۸۵]. علامه مجلسی پس از آنکه روایات را زیر عنوان: "أَنَّهُمْ (ع) لَا يَمُوتُونَ إِلَّا بِالشَّهَادَةِ " میآورد، نظر شیخ مفید را مورد نقد و بررسی قرار میدهد و مینویسد: "با توجه به اخبار فراوانی که مبنی بر شهادت ائمه (ع) در دست است و نیز نمونههای خاصی که در برخی از آنان وجود دارد، نمیتوان آن را نفی کرد. البته غیر از علی و فاطمه (س) و حسن و حسین و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا (ع) که دلیل قطعی بر شهادت آنان دادیم و دیگر ائمه (ع) چنین دلیل قطعی نداریم، اما دلیل بر نفی هم نداریم و قرائن و شواهد تاریخی مؤید شهادت آنان نیز هست. شاید مقصود شیخ مفید هم نفی قطع و تواتر است، نه رد و نفی اصل مسأله"[۸۶]. بزرگانی که به شهادت همه امامان (ع)، به دست جنایتکاران قائل هستند دلایلی دارند، از جمله: امام رضا (ع) میفرماید:"مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ "[۸۷]. یا امام حسن مجتبی (ع) میفرماید: "به خدا سوگند، پیامبر (ص) به ما این عهد و وعده را داد که امر امامت را دوازده تن از فرزندان علی (ع) و فاطمه (ع) به دست خواهند گرفت و هریک از آنان، مسموم یا مقتول خواهند شد"[۸۸]. قائلین به شهادت ائمه، اصل کلی را از این روایات استفاده کردهاند و بر این نظرند که ساختار بدنی پیامبر (ص) و امامان (ع) به گونهای است که زمینه و ظرفیت حیات و عمر طولانی را دارند، مگر عارضه و حادثهای از خارج بر آنان تحمیل شود[۸۹]. ولی برخی از بزرگان کلیت این احادیث: "مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُول" را نپذیرفتهاند. طبرسی مینویسد: "بسیاری از اصحاب ما، بر این باورند که امام حسن عسکری (ع) و سایر ائمه (ع) با شهادت از دنیا رفتهاند و بر این معنی به روایتی از امام صادق (ع) استدلال کردهاند که: "مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ شَهِيدٌ" "[۹۰]. جمله اخیر ایشان گویای این معنی است که شهادت همه ائمه (ع) در نظر ایشان قطعی و مسلم نبوده است. با توجه به نکات یادشده روشن شد که اگر نظر شیخ صدوق را بپذیریم و به روایات "مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُول" پایبند باشیم و آنها را از نظر سند بپذیریم، امام زمان (ع) به دست جنایتکاران به شهادت میرسد. ولی اگر قول شیخ مفید را بپذیریم و به روایات: "مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُول" پایبند نباشیم باید بگوییم که چگونگی مرگ آن عزیز، روشن نیست»[۹۱]. |
۱۰. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در اینباره گفته است:
«هر یک از این دو احتمال، مؤیداتی در روایات دارد که در این جا به بررسی آنها میپردازیم:
|
۱۱. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«اینکه حضرت، به مرگ طبیعی یا شهادت از این جهان خواهد رفت، اختلافهایی در روایات به چشم میخورد. برخی از روایات میگویند که آن حضرت مدتی حکومت خواهد کرد، سپس وفات میکند و مسلمانان بر او نماز میگذارند[۱۰۵]. از بعضی روایات استفاده میشود که مرگ آن حضرت طبیعی نخواهد بود و به دست جنایتکاران، با مشخصاتی که برای آنان ذکر شده، به شهادت میرسد[۱۰۶]. امام صادق (ع) میفرمایند: "چون دولت حقّه مدتش به سر آید، مرگ حضرت حجت (ع) فرا میرسد. او را زنی از بنی تمیم به شهادت میرساند که نام او "سعیده" است و همانند مردان، ریش و سبیل دارد. او به هنگام عبور حضرت، سنگ آسیابی را از پشتبام به سوی او پرتاب میکند و حضرت را به شهادت میرساند"[۱۰۷]. بررسی و قضاوت در این امر مبتنی بر دو مسأله است:
اما اینکه آیا همه ائمه به شهادت رسیدهاند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند اختلاف است: شیخ صدوق بر این باور است که همه معصومین به اجل غیر طبیعی از دنیا رفتهاند... کسی که چنین عقیده نداشته باشد از ما نیست"[۱۰۸]. شیخ مفید در جواب صدوق مینویسد: "آنچه را که شیخ صدوق در رابطه با درگذشت پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به ستم و قتل گفته، برخی از آنها ثابت است و برخی مشکوک. اما شهادت امام علی و امام حسن و امام حسین (ع) حتمی و قطعی است. پس از ایشان، مسمومیت و شهادت موسی بن جعفر (ع) نیز قطعی و مسلم است. درباره امام رضا (ع) نیز قول قوی مسمومیت و شهادت ایشان است، گرچه جای تردید هست. اما در دیگر ائمه (ع) راهی برای اثبات اینکه آنان به وسیله ستم یا ترور و یا قتل، به شهادت رسیدهاند، در دست نیست[۱۰۹]. علامه مجلسی پس از آنکه روایات را زیر عنوان "أنّهم (ع) لا يموتون إلّا بالشهادة" میآورد، نظر شیخ مفید را مورد نقد و بررسی قرار میدهد. امام حسن مجتبی (ع) میفرماید: "هیچیک از ما امامان نیست، جز آنکه مسموم یا شهید میشود"[۱۱۰]. قائلین به شهادت ائمه، اصل کلی را از اینگونه روایات استفاده کردهاند و بر این نظرند که ساختار بدنی پیامبر و امامان (ع) بهگونهای است که زمینه و ظرفیت حیات و عمر طولانی را دارند؛ مگر عارضه و حادثهای از خارج بر آنان تحمیل شود[۱۱۱]. بههرحال اگر نظر شیخ صدوق را بپذیریم و به روایات "مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُول"[۱۱۲] پایبند باشیم و آنها را از نظر سند بپذیریم، امام زمان (ع) به دست جنایتکاران به شهادت میرسد. ولی اگر قول شیخ مفید را بپذیریم، باید بگوییم که چگونگی مرگ حضرت مهدی (ع) روشن نیست[۱۱۳]. امام صادق (ع) فرمود: "... چون معرفت و ایمان به حضرتش در دلهای مردم استقرار یافت، مرگ حضرت حجت (ع) فرامیرسد. حضرت امام حسین (ع) متولی غسل و کفن و حنوط و دفن ایشان خواهد شد و هرگز غیر از وصی، وصی را تجهیز و آماده خاکسپاری نمیکند"[۱۱۴]. "سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا " [۱۱۵]. |
۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«روایات در مورد چگونگی رحلت حضرت (ع)، شهادت یا مرگ طبیعی مختلف است. در کتابی به شهید شدن امام زمان (ع) توسط یک پیرزن با اوصاف خاص تصریح شده[۱۱۶]. اما سندی برای این حدیث بیان نشده لذا نمیتوان آن را پذیرفت. در مورد شهادت حضرت، روایات کلی هم وجود دارد که براساس آنها، هیچ امامی نیست مگر اینکه کشته یا مسموم میشود[۱۱۷]. ظاهر اینگونه روایات، شهادت حضرت را بیان میکند[۱۱۸]. اما دلیل قطعی بر شهادت شخص حضرت، وجود ندارد. در روایات آمده، امام حسین (ع) و یارانش در اواخر حیات امام زمان (ع) رجعت میکنند و امام زمان (ع) بعد از معرفی آنها و شناخت مردم، از دنیا رحلت میکند و امام حسین (ع) غسل و دفن حضرت را به عهده میگیرد[۱۱۹]. سپس سالهای طولانی حضرت امام حسین (ع) حکومت میکند و رهبری را به عهده میگیرد. طبق این نوع روایات امام زمان (ع) به مرگ طبیعی از دنیا میروند و این احتمال قویتر به نظر میرسد»[۱۲۰]. |
۱۳. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«در باره شهادت یا رحلت حضرت مهدی (ع) روایات مختلفی وجود دارد. در روایتی، از شهادت آن بزرگوار، به دستِ زنی دارای ریش، به نام "سعیده" سخن به میان آمده است.[۱۲۱] لازم به ذکر است این روایت فاقد پییشینه در کتب اصلی روایی است و اولین منبعی که آن را ذکر کرده مربوط به قرن اخیر است بنابراین قابل اعتنا و اعتماد نیست. در روایتی دیگر، از شهادت آن حضرت همراه دو هزار نفر از فرماندهان در جنگ با روم، خبر داده شده است. برخی اخبار نیز حاکی از رحلت آن عزیز به مرگ طبیعی است.[۱۲۲] در برخی دیگر از احادیث، فقط به اصل مرگ آن بزرگوار و رجعت امام حسین (ع) اشاره شده است و از کیفیت مرگ حضرت، سخنی به میان نیامده است.[۱۲۳] برخی بر اساس روایت امام حسن مجتبی (ع) که فرمود: "هیچ یک از ما امامان نیست، جز آن که مسموم یا با شمشیر شهید میشود"،[۱۲۴] بر این باورند که نهایت و فرجام زندگی حضرت مهدی (ع) شهادت خواهد بود؛ هر چند چگونگی آن روشن نیست. به نظر میآید در این باره، سخن قطعی نمیتوان گفت؛ چرا که روایت اول، دوم و سوم، از جهت سند، قابل پذیرش نیست و روایت امام حسن مجتبی (ع) نیز میتواند اشاره به امامانی باشد که در زمان حکومت حاکمان جور زندگی میکردند. به هر حال، درباره رحلت یا شهادت نمیتوان قاطعانه اظهار نظر کرد»[۱۲۵].
|
پرسشهای وابسته
- آیا امام مهدی را شهید میکنند یا به مرگ طبیعی رحلت میکنند؟ (پرسش)
- امام مهدی چه زمانی به شهادت میرسند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در راه اجرای حدود الهی توسط دوستان و پیروان خویش به شهادت میرسد؟ (پرسش)
- آیا قاتل امام مهدی زن است؟ (پرسش)
- آیا درست است که پیرزنی امام مهدی را شهید میکند و آیا پیرزن از افراد مدینه فاضله امام است؟ (پرسش)
- فاصله شهادت امام مهدی تا آغاز قیامت چه وقت است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ الطبرسی، فضل بن الحسن، همان؛ ص ۳۴۹.
- ↑ ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۲۳۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
- ↑ ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۲۳۰.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۵۳۰-۵۳۲.
- ↑ کفایة الاثر، ص ۲۲۶؛ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷
- ↑ سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما میکنیم و با داراییها و پسران به شما یاری میرسانیم و شمار شما را افزونتر میگردانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۶.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ تأویل الآیات الظاهره، ج ۱، ص ۲۷۸ وج ۲، ص ۷۶۲، مختصر البصائر، ص ۴۸؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۱؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۳ وج ۵۱، ص ۵۶
- ↑ ابن حمّاد، فتن، ص ۱۰۴؛ البدء والتاریخ، ج ۲، ص ۱۸۴؛ متقی هندی، برهان، ص ۱۶۳
- ↑ ابن حمّاد، فتن، ص ۹۹؛ عقد الدرر، ص ۱۴۷؛ متقی هندی، برهان، ص ۱۵۷
- ↑ عقد الدرر، ص ۱۴۹
- ↑ طبسی؛ نجمالدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۱۴۳.
- ↑ طبسی، نجم الدین، درس گفتارهای مهدویت
- ↑ بحار؛ مجلسی؛ ج ۴۳، ص ۳۶۳.
- ↑ "وَ اللَّهِ لَقَدْ عَهِدَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ "؛ کفایة الاثر؛ ص ۲۲۶.
- ↑ الزام الناصب؛ ص ۱۹۰، چاپ اول.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص۴۷۰-۴۷۱.
- ↑ کفایة الاثر، ص ۲۲۶؛ بحار، ج ۲۷، ص ۲۱۷.
- ↑ اسراء، آیه ۶.
- ↑ کافى، ج ۸، ص ۲۰۶؛ تأویل الآیات الظاهرة، ج ۱، ص ۲۷۸.
- ↑ فتن ابن حمّاد، ص ۹۹؛ عقد الدرر، ص ۱۴۷؛ برهان، ص ۱۵۷.
- ↑ عقد الدرر، ص ۱۴۹.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۵۴، ۱۵۵.
- ↑ بحار الانوار، مجلسى ج ۲۷ ص ۲۱۷.
- ↑ اسراء، ۶.
- ↑ تفسیر عیاشى ج ۲ ص ۲۸۱.
- ↑ تاریخ بعد از ظهور ص ۸۸۱.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۲۶۰-۲۶۲.
- ↑ ملاحم، ج ۲، ص ۱۰ و ۱۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۶.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۶۶.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۶.
- ↑ "خُرُوجُ الْحُسَيْنِ (ع) فِي الْكَرَّةِ فِي سَبْعِينَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ الَّذِينَ قُتِلُوا مَعَهُ عَلَيْهِمُ الْبِيضُ الْمُذَهَّبُ لِكُلِّ بِيضَةٍ وَجْهَانِ وَ الْمُؤَدِّي إِلَى النَّاسِ أَنَّ الْحُسَيْنَ قَدْ خَرَجَ فِي أَصْحَابِهِ حَتَّى لَا يَشُكَّ فِيهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَنَّهُ لَيْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَيْطَانٍ الْإِمَامُ الَّذِي بَيْنَ أَظْهُرِ النَّاسِ يَوْمَئِذٍ فَإِذَا اسْتَقَرَّ عِنْدَ الْمُؤْمِنِ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ لَا يَشُكُّونَ فِيهِ وَ بَلَغَ عَنِ الْحُسَيْنِ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَيْنَ أَظْهُرِ النَّاسِ وَ صَدَّقَهُ الْمُؤْمِنُونَ بِذَلِكَ جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يَلِي غُسْلَهُ وَ كَفْنَهُ وَ حَنُوطَهُ وَ إِيلَاجَهُ حُفْرَتَهُ الْحُسَيْنَ وَ لَا يَلِي الْوَصِيَّ إِلَّا الْوَصِيُّ "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۵۶.
- ↑ "وَ اللَّهِ إِنَّهُ لِعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ (ع) وَ فَاطِمَةَ (س) مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ "؛ کفایة الأثر، ص۲۲۷؛ بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷.
- ↑ "وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِيدٌ "؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۲، ص ۱۳۲؛ مرآة العقول، ج ۶، ص ۱۳۳؛ بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۲۳۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۲۰۷.
- ↑ مرحوم مجلسی، با اشاره به شهادت امام عسکری (ع) مینویسد: "ذَهَبَ كَثِيرٍ مِنْ أَصْحَابِنَا إِلَى أَنَّهُ (ع) قَبَضَ مَسْمُوماً وَ كَذَلِكَ أَبُوهُ وَ جَدُّهُ وَ جَمِيعِ الْأَئِمَّةِ (ع) خَرَجُوا مِنَ الدُّنْيَا عَلَى الشَّهَادَةِ وَ اسْتَدَلُّوا فِي ذَلِكَ بما رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ (ع) مِنْ قَوْلِهِ وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولُ شَهِيدُ"؛ بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۲۳۸.
- ↑ امام مهدی (ع) موجود موعود، ص۲۷۰.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص 313 - 316.
- ↑ "مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ "، علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۲۲۶
- ↑ "وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِيدٌ "، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۳۱۹۲
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۳۱۹۲
- ↑ شیخ صدوق، الامالی، ص ۶۳
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۲۵۶، ح ۹
- ↑ دیدگاه شیخ مفید درباره سه امام پس از آن حضرت این احتمال را تقویت میکند. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۵.
- ↑ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص ۱۳۲
- ↑ "فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین"، علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۳۹
- ↑ "مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ الْكُتُبُ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۸، ح ۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۴؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۳۳
- ↑ ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۸۹
- ↑ "فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ (ع) جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِه"»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۷
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۳۰ - ۳۳۴.
- ↑ "مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ "؛ علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۲۲۶.
- ↑ "وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِيد "؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۳۱۹۲.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۳۱۹۲.
- ↑ شیخ صدوق، امالی، ص ۶۳.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۵۶، ح ۹.
- ↑ دیدگاه شیخ مفید دربارهی سه امام پس از آن حضرت (که اشاره خواهد شد) این احتمال را تقویت میکند.
- ↑ فأما ما ذکره أبو جعفر رحمه اللّه من مضی نبینا و الأئمة علیهم السّلام بالسّم و القتل فمنه ما ثبت و منه ما لم یثبت و المقطوع به أن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام خرجوا من الدنیا بالقتل و لم یمت أحدهم حتف أنفه و ممن مضی بعدهم مسموما موسی بن جعفر علیهما السّلام و یقوی فی النفس أمر الرضا علیه السّلام و إن کان فیه شک فلا طریق إلی الحکم فیمن عداهم بأنهم سموا أو اغتیلوا أو قتلوا صبرا فالخبر بذلک یجری مجری الإرجاف و لیس إلی تیقنه سبیل؛ تصحیح الاعتقاد، ص ۱۳۲.
- ↑ "وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ عِنْدِي بِذَلِكَ خَبَرٌ فَأُشْهِدَ بِهِ "؛ شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۵؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۲۹۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲.
- ↑ "وَ تُوُفِّيَ أَبُو الْحَسَنِ فِي رَجَبٍ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ دُفِنَ فِي دَارِهِ بِسُرَّ مَنْ رَأَى "؛ ارشاد، ج ۲، ص ۳۱۲؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۸۴؛ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۰۳.
- ↑ "وَ مَرِضَ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع)فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ مَاتَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ لِثَمَانِ لَيَالٍ خَلَوْنَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ فِي السَّنَةِ الْمَذْكُورَةِ وَ لَهُ يَوْمَ وَفَاتِهِ ثَمَانٌ وَ عِشْرُونَ سَنَة "؛ ارشاد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۱۴.
- ↑ با توجه به مقام علمی و عظمت شیخ مفید و اینکه ایشان به طور حتم روایات گروه نخست را ملاحظه کرده، به راحتی نمیتوان سخن ایشان را رد و یا توجیه کرد.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ۱جلد، شباب الجنه - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.
- ↑ به راستی روشن نیست چرا عدهای بدون در نظر داشتن اینکه مطلبی در کلام معصوم علیه السّلام آمده یا تراوشات ذهنی افراد است آن را با قاطعیت تمام حقیقتی انکارناپذیر تلقی کرده اذهان مردم را آشفته میسازند.
- ↑ «فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین ...»؛ علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۳۹.(ذکر آن لازم است که کتاب یاد شده اگر چه مشتمل بر روایات صحیح هم هست اما در آن روایات ضعیف فراوانی وجود دارد.)
- ↑ "مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ الْكُتُبُ، و أُشِيرَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ، و سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ، و حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلى فِرَاشِهِ، حَتّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا"؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الغیبة، ص ۱۶۸، ح ۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۰؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۴؛ اعلام الوری، ص ۴۳۳.
- ↑ ر. ک: علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۸۹.
- ↑ "فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ (ع) جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِهِ- الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع)- وَ لَا يَلِي الْوَصِيَّ إِلَّا الْوَصِيُّ"؛ کافی، ج ۸، ص ۲۰۷.
- ↑ متقی هندی، البرهان، ص ۱۶۳؛ نیز ر. ک: سیوطی، الحاوی للفتاوی، ص ۹۵- ۹۶.
- ↑ متقی هندی، البرهان، ص ۱۵۷.
- ↑ "فَيَلْبَثُ سَبْعَ سِنِينَ ثُمَ يُتَوَفَّى وَ يُصَلِّيَ عَلَيْهِ الْمُسْلِمُون"؛ ابی داوود، سنن، ح ۷/ ۴۲۷۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۹۰ - ۲۹۶.
- ↑ سوره اسراء: ۶.
- ↑ ابو نصر سمرقندی، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱. همچنین ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۸، ح ۶۱.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ بعد از ظهور، ص ۸۸۱.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ حق الیقین، ص ۳۵۲ و منتخب بصائر الدرجات، ص ۴۸.
- ↑ همان، ص ۳۵۱.
- ↑ شرح الزیاره، ج ۳، ص ۵۳.
- ↑ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۱۵۲، ۱۵۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۳۸۳.
- ↑ تاریخ ما بعد الظهور، سید محمد صدر، ۸۸۱؛ مکتبة الأم امیر المؤمنین العامة، اصفهان.
- ↑ اعتقادات، شیخ صدوق، تحقیق عصام عبد السید، چاپشده در مصنفات شیخ مفید، ج ۵، ۹۹، کنگره شیخ مفید.
- ↑ تصحیح الاعتقاد شیخ مفید، حسین درگاهی، چاپ و مصنفات شیخ مفید، ج ۵، ۱۳۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ۲۱۳، ۲۱۶، ۲۱۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ۲۱۳، ۲۱۶، ۲۱۷.
- ↑ "وَ اللَّهِ لَقَدْ عَهِدَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ"؛ بحار الأنوار، ج ۲۷، ۲۱۳، ۲۱۶، ۲۱۷.
- ↑ تاریخ الغیبة الصغری، ۲۳۰، مکتبة الإمام امیر المؤمنین، اصفهان.
- ↑ اعلام الوری، ۳۴۹.
- ↑ یعقوبی، ابوالقاسم، نگاهی به تولد و زندگی امام زمان، چشم به راه مهدی، ص ۳۵۷ - ۳۶۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۰۴، ح ۳۹.
- ↑ پس از چندی دوباره شما را بر آنان چیره میکنیم؛ سوره اسراء، آیه ۶.
- ↑ سیمای حضرت مهدی (ع) در قرآن، صص ۲۱۲ و ۲۱۵. همچنین ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳ ص ۹۴، ح ۱۰۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳، ح ۱۳۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷، ح ۱۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۲۰۹، ح ۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۲۱۴، ح ۱۶.
- ↑ همان، صص ۲۰۷-۲۱۷.
- ↑ علی یزدی حائری، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، چاپ دوم: قم، مکتبة الرضی، ۱۴۰۴ ه.ق، ج۲، ص ۱۶۷.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ ما بعد ظهور، چاپ اول: بیروت، دارالتعارف، ۱۳۹۲ ه.ق، ص .
- ↑ ر.ک: علی یزدی حائری، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، چاپ دوم: قم، مکتبة الرضی، ۱۴۰۴ ه.ق، ج۲، ص ۸۸۳.
- ↑ امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور، ص ۷۸۵.
- ↑ شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۲۳-۱۲۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
- ↑ تاریخ ما بعد الظهور، سید محمد صدر، ص ۸۸۱.
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۰۹ (به نقل از روزگار رهایی، ج ۲، ص ۶۶۲.).
- ↑ اعتقادات، صدوق، ج ۵، ص ۹۹، کنگره شیخ مفید.
- ↑ تصحیح الاعتقاد، مفید، ج ۵، ص ۱۳۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷.
- ↑ تاریخ الغیبة الصغری، ص ۲۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷.
- ↑ چشمبهراه مهدی، ص ۳۶۰.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۶۳۸.
- ↑ الزامب الناصب، ص ۱۹۰
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۳۱۹۲
- ↑ کفایه الاثر، ص ۲۲۷
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۳، ح ۱۰۲ از کافی
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۷۷.
- ↑ برای آگاهی از روایات، به کتاب چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی (ع) اثر نجم الدین طبسی، ص۲۱۳-۲۱۵ رجوع شود؛ الزام الناصب، ص۱۹۰؛ عقدالدرر، ص۱۴۹؛ الفتن ابن حماد، ص۹۹ و۱۰۴؛ کافی، ج۸، ص۲۰۶؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۷.
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۷۶-۲۷۷.