بحث:برهان فطرت چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ تفصیلی

علل فطری بودن وجود امام مهدی(ع)

نیاز به سرپرست و زمامدار، نیاز فطری بشر

  1. فطرت نجات‌خواهی: انتظارِ آمدن منجی پاسخ به ندای فطرت و طبیعت و ذات بشر است و ریشه در ذات بشریت دارد؛ زیرا انتظارِ منجی و چشم‌داشت آمدن مصلح و امید به آینده‌ای روشن، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سرشته و عجین شده است و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان و دین و فرهنگ خاصی نمی‌شناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد و زوال‌پذیر نیز نیست. همۀ افراد طبق میل فطری و ذاتی‌شان مایل‌اند روزی فرا رسد که بشر در پرتو ظهور منجی از نابسامانی‌ها نجات یابد و عدالت و صلح سراسر دنیا را فرا گیرد. بر این اساس می‌توان ادعا کرد هر فردِ علاقه‌مند به سرنوشت بشر و طالب تکامل معنوی و رشد و بالندگی، خواهان قیام منجی جهانی است و در انتظار ظهور چنین شخصی، لحظه‌شماری می‌کند[۴].
  2. فطرت عدالت‌خواهی: عدالت‌خواهی یکی دیگر از خواست‌های فطری و طبیعی بشر است.بشر طبق این خواست به دنبال گسترش عدالت در جامعه است. بی‌شک تا به امروز به این خواست جامۀ عمل پوشانده نشده است؛ بنابراین انسان‌ها منتظر روزی‌اند تا با آمدن منجی این خواست فطری‌شان را بر آورده سازند[۵].
  3. فطرت ظلم‌ستیزی: در راستای عدالت‌خواهی، یکی دیگر از خواست‌های عمومی و فطری ظلم‌ستیزی و حمایت از ستمدیدگان و مظلومان است که از عمق ذات آدمی برمی‌خیزد. این امر باعث شده همواره نزاع شدیدی بین جبهۀ حق و باطل درگیرد. پیامبران الهی نیز که رهبری صالحان، مستضعفان و ستمدیدگان را عهده‌دار بوده‌اند، همواره با اشراف، فرعونیان و ستمکاران (گروه باطل) نزاع و درگیری داشته‌اند.بشر بر پایه این خواست در انتظار ظهور منجی به سر می‌برد؛ زیرا با آمدن منجی موعود، ظلم و ستم از ریشه کنده می‌شود و جامعۀ انسانی طعم شیرین عدالت را خواهد چشید. ادیان الهی نیز طبق این خواست فطری یکی از آثار ظهور منجی را فراگیری عدالت معرفی کرده‌اند. در فلسفه مهدویت، حکومت‌ها و رژیم‌ها که با ظلم مطلق‌اند و یا ظلم و عدل نسبی، همه طرد می‌شوند و به آنها به عنوان مانعی برای عدل جهانی که باید از میان برداشته شود نظر می‌شود[۶].[۷]
  4. فطرت کمال‌خواهی: یکی دیگر از خواست‌های فطری، گرایش به کمال و حرکت در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی در انسان است. هر فردی با مراجعه به وجدان و درون خود درمی‌یابد که به فضیلت و کمال گرایش دارد و طالب آن است و هر کسی که کمال و فضیلتی دارد، محبوب اوست. هر نوعی از انواع مختلف آفرینش از نخستین روز پیدایش متوجه آخرین مقصد کمالی و هدف نوعی خود است و با نیروی مناسبی که بدان مجهز است، برای رسیدن به این هدف بی آنکه کمترین سستی و خستگی از خود بروز دهد، تلاش و تکاپو می‌کند (...)انسان نیز از این حکم عمومی و نظم همگانی مستثنا نیست. روشن است جامعه بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند و از طرف دیگر نیز دستگاه آفرینش از رویه خود دست‌بردار نیست؛ یعنی بالأخره روزی فرا می‌رسد تا جامعۀ بشری به آرزوی خود برسد؛ یعنی در سیر همین زندگی اجتماعی انسانی خودمان، روزی فرا خواهد رسید که سعادتِ کامل اجتماعیِ انسان را صددرصد تضمین کند و در آن روز، عموم افراد در سایه واقع‌بینی و حق‌پرستی، خوشبختی واقعی خود را به دست آورده و در مهد امن و امان مطلق و بی‌مزاحمت هر گونه ناملایمات فکری، به سر خواهند برد..».[۸].[۹]
  5. فطرت حق‌خواهی و حق‌پویی: یکی دیگر از خواست‌های فطری، گرایش انسان به حق و حق‌خواهی و حق‌شناسی و حرکت در مسیر حق است.شاهد بر این مطلب، حق‌دوستی همه بشر است؛ زیرا همه انسان‌ها و در همه مکان‌ها با هر دین و آیینی به سمت حق گرایش دارند و حق‌طلب‌اند. قرآن همان‌طور که برای وجدان عقلی انسان اصالت قائل است، برای او یک اصالت وجدانی و فطری نیز قائل است و بر اساس همان فطرت حق‌جویی و عدالت‌طلبی است که انسان‌ها را به سیر و حرکت وا می‌دارد و ازاین‌رو پیامش منحصر به طبقه کارگر یا کشاورز یا محروم و مستضعف نمی‌شود. قرآن به ظالم و مظلوم، هر دو خطاب می‌کند که به راه حق بیایند[۱۰].[۱۱]
  6. فطرت امیدواری:امید و آرزو یکی از ویژگی‌های فطری انسان‌هاست که بر پایه آینده‌نگری استوار است؛ زیرا اعتقاد به منجی موعود و یقین به ظهور او موجب می‌شود انسان به آینده امیدوار شود و از طریق آن به آرزوهای خویش دست یابد. شکل کامل و مصداق اتم منجی، در دین اسلام در اندیشه مهدویت متجلی شده است؛ بنابراین اعتقاد به مهدویت پاسخی درخور به روح امید و آرزومندی انسان برای زندگی آینده و در مسیر کمال اوست[۱۲].
  7. فطرت آزادی‌خواهی: آزادی‌خواهی یکی دیگر از خواست‌های فطری بشر است؛ البته آن دسته از آزادی‌هایی که با سایر امور فطری و ارزشی انسان منافات نداشته باشد. از طرفی تا به امروز انسان‌ها نتوانسته‌اند به آزادی فطری کامل دست یابند؛ چراکه خواسته و ناخواسته موانع بسیاری بر سر راه آن ایجاد کرده‌اند. از طرفی هر خواست فطری که خداوند از سر حکمت خویش در انسان قرار داده عبث و بیهوده نیست و به یقین روزی خواهد رسید تا بشر به این خواسته فطری خود دست یابد و زمینه‌های اجرایی آن به طور کامل در زندگی انسان فراهم آید. برای پاسخ به این خواست فطری، ایدۀ ظهور منجی موعود در ادیان مطرح شده است. با توجه به اینکه دین اسلام خاتم ادیان است، کامل‌ترین و جامع‌ترین برنامه را در این زمینه، در قالب اندیشۀ مهدویت به جامعۀ بشری عرضه کرده است؛ بنابراین یکی از فلسفه‌های بسیار مهم اعتقاد به مهدی موعود(ع) پاسخ به چنین خواسته فطری بشر است[۱۳].
  • در واقع رسیدن به کمال مطلق و معبود حقیقی، احتیاج به واسطه‌ای دارد که خود سفر کرده، تا بتواند انسان را دستگیری کند. تمایل به این واسطه نیز در وجود انسان احساس می‌شود و به عبارت دیگر، کشش و عشق انسان به کامل مطلق و انسان کامل معصوم که واسطه او در عالم خلقت است، از امور ذات الاضافه است و تحقّق این امور بدون تحقّق مضاف الیه امکان پذیر نیست[۱۴].
  • از طرفی اگر تمایل و کشش به چیزی در انسان وجود دارد، باید آن چیز در خارج وجود داشته باشد، وگرنه وجودش در انسان لغو است. حال اگر کسی سؤال کند که این کشش چگونه در انسان به وجود می‌آید؟ در جواب می‌گوییم هرگاه با عقل و فکر به این نتیجه رسیدیم که در عالم وجود، باید واسطه فیض موجود باشد که وجودش دارای آثار و برکات چندی است انسان فطرتاً به او گرایش پیدا می‌کند و به همین جهت است که باید همیشه این انسان کامل، وجود خارجی داشته باشد[۱۵].

ولایت، اصل ثابت فطری

اسلام، دینی فطری




مواد خام قبلی

برآیند مجموعه‌ای از غرائز و دریافت‌های درونی، انسان را به وجود یک شخصیت منجی و دادگستر،‌ رهنمون می‌سازد که باید برای برآورده ساختن امیدها و آرزوهای انسانی، در همین دنیا حضور و ظهور پیدا کند.

رابطه برهان فطرت و وجود امام مهدی

نیازمندی به سرپرست در هر اجتماعی، امری بدیهی است و به علت درک شدن با قوه درونی و خدادادی فطرت، با کمترین توجه‌، تصدیق خواهد شد و مقدمات علمی طولانی و پیچیده لازم ندارد. این مسأله در قالب «برهان فطرت» مطرح می‌شود و نشانه‌های فطری وجود امام مهدی را تبیین می‌کند.

اصل ولایت و زمامداری

با توجه به پذیرش فطری اصل وجود سرپرست در هر جامعه کوچک و بزرگ بشری، زمامداری نمی‌تواند منقطع باشد و استمرار آن باید از جایی تضمین گردد. یعنی راهکاری برای ادامه حکومت و ولایت حاکم در همه زمان‌ها باید وجود داشته باشد تا خلأی در جامعه رخ ندهد و هرج و مرج سیاسی و امنیتی و انحراف فکری و تاریخی پیش نیاید. روشن است که مسئولیت شخص حاکم حاضر که سررشته امور جامعه در دست او است از همه آحاد جامعه بیشتر است و باید اقدامات لازم برای تداوم حاکمیت را پیش از به پایان رسیدن عمر حاکمیت و ولایت خود انجام دهد وگرنه امر حکومت و برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلند مدت برای اجرای مصالح اجتماعی، دچار تزلزل و دگرگونی‌های بسیار می‌گردد به گونه‌ای که این عدم ثبات، اصل نهاد حاکمیت را زیر سؤال می‌برد.

بایستگی تعیین جانشین

تعیین جانشین برای زمامدار حاضر، امری بدیهی است چون در راستای امتداد حاکمیت است و مهمل گذاشتن آن، هرگز پذیرفتنی نیست. راهکار تعیین جانشین و زمان آن بسته به مبانی حکومت و شیوه گزینش آن، در هر جامعه متفاوت است. مانند تعیین ولی‌عهد در حکومت‌های وراثتی پادشاهی و انتخابات عمومی یا انتخابات مجامع خاص در نظام‌های مردم‌سالار. از این رو با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه به دست پیامبر خدا و تثبیت پایه‌های آن، تعیین تکلیف حکومت پس از ایشان نیز از اصول محکم زمامداری به شمار می‌رفته و امکان ندارد اسلام و پیامبر از انجام چنین امری غفلت کرده باشند. چنانکه در سفرهای نظامی و تبلیغی، جانشینانی موقت تعیین می‌شدند.

خلفای پیامبر

بر پایه مبانی قرآنی عصمت، حاکم اسلامی و روایات رسیده از شخص پیامبر در مواضع گوناگون، سلسله ولایت و امامت امت پس از پیامبر تعیین شده و گزینش فرد شایسته بر عهده مردم یا منتخبان یا صاحب نفوذان و طبقه خاص نبوده و تنها با اعلان و اعلام پیامبر خدا رسمیت می‌یابد. از این رو دوازده جانشین به ترتیب برای خلافت رسول خدا به مردم معرفی شده و هر امام معصوم نیز پیش از پایان حیات دنیوی، شخص بعدی از این شجره را طبق همان ابلاغ پیامبر به مردم می‌شناساند.

فرد منجی

بر اساس گزارش‌های تاریخی یازده تن از امامان معصوم پی در پی امامت کرده‌اند و امام یازدهم حضرت حسن عسکری، نیز پیش از شهادت، جانشین خود حضرت مهدی(ع) را به یاران خود شناسانده است. از آنجا که امام دوازدهم از ابتدا به عنوان منجی بشریت شناخته شده بوده و حتی نام و کنیه و نام پدران او در روایات متعدد، آشکارا نام برده شده بود، حضرت مهدی، امام عصر آخر الزمان هستند. این تعیین صریح و روشن درواقع پاسخی است به گرایش فطری بشر به وجود چنین شخصیتی که همگان در انتظار او بوده‌اند.

گرایش‌های عالی به منجی

گرایش‌های انسانی ابعادی دارند که نام بردن آن، برهان فطرت را بهتر اثبات می‌کند:

  1. فطرت نجات‌خواهی: انتظارِ منجی و چشم‌داشت آمدن مصلح و امید به آینده‌ای روشن، امری فطری و طبیعی است که با ذات آدمی سرشته و عجین شده است و زمان و مکان و دین و فرهنگ خاصی نمی‌شناسد. بروز نابسامانی‌ها باعث می‌شود هر فردِ علاقه‌مند به سرنوشت بشر و طالب تکامل معنوی و رشد و بالندگی، خواهان قیام منجی جهانی باشد و در انتظار ظهور چنین شخصی، لحظه‌شماری ‌کند.
  2. فطرت عدالت‌خواهی: عدالت‌خواهی یکی دیگر از خواست‌های فطری و طبیعی بشر است و انسان‌ها منتظر روزی‌ هستند که با آمدن منجی این خواست فطری بر آورده شود.
  3. فطرت ظلم‌ستیزی: ظلم‌ستیزی و حمایت از ستمدیدگان و مظلومان از عمق ذات آدمی برمی‌خیزد و در تاریخ همواره نزاع شدیدی بین جبهه حق و باطل در گرفته است.بشر بر پایه این خواست در انتظار ظهور منجی به سر می‌برد؛ زیرا با آمدن منجی موعود، حکومت‌های ظالم، همه طرد می‌شوند.
  4. فطرت کمال‌خواهی: یکی دیگر از خواست‌های فطری، گرایش به کمال و حرکت در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی در انسان است. هر فردی با مراجعه به وجدان و درون خود درمی‌یابد که به فضیلت و کمال گرایش دارد و طالب آن است و هر کسی که کمال و فضیلتی دارد، محبوب اوست. روشن است که جامعه بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند و امیدوار است روزی فرا رسد که سعادتِ کامل اجتماعیِ انسان تضمین شود و عموم افراد در سایه واقع‌بینی و حق‌پرستی، خوشبختی واقعی خود را به دست آورده و در مهد امن و امان مطلق و بی‌مزاحمت هر گونه ناملایمات فکری، به سر برند.
  5. فطرت حق‌پویی: همه انسان‌ها و در همه مکان‌ها با هر دین و آیینی به سمت حق گرایش دارند و حق‌طلب‌اند. فطرت حق‌جویی انسان‌ها را به سیر و حرکت وا می‌دارد و ازاین‌رو قرآن به ظالم و مظلوم، هر دو خطاب می‌کند که به راه حق بیابند.
  6. فطرت امیدواری: امید و آرزو یکی از ویژگی‌های فطری انسان‌هاست که بر پایه آینده‌نگری استوار است؛ اعتقاد به منجی موعود و یقین به ظهور او برپایه همین گرایش فطری استوار شده و انسان امیدوار است از طریق آن به آرزوهای خویش دست یابد.
  7. فطرت آزادی‌خواهی: آزادی‌خواهی چنانکه با دیگر امور فطری و ارزشی انسان منافات نداشته باشد امری فطری است اما همیشه خواسته و ناخواسته موانع بسیاری بر سر راه آن ایجاد شده است.بشر یقیناً به روزی خواهد رسید که به این خواسته فطری خود دست یابد و زمینه‌های اجرایی آن به طور کامل در زندگی انسان فراهم آید.

برآیند فطرت‌ها

وجود چنین گرایش‌هایی در ذات بشر، انکارپذیر نیست و هر شخص در نهاد خود آن را حس می‌کند. برآیند این گرایش‌های فطری ایجاب می‌کند که فضایی در جهان مادی ایجاد شود که انسان به این تمایلات عالی دست یابد و به نقطه کمال برسد. ایده ظهور منجی موعود در ادیان، برای پاسخ به این خواست فطری، مطرح شده است. دین خاتم اسلام، از آغاز بعثت پیامبر و پیدایش آن، چنین برنامه آینده‌نگرانه را در قالب اندیشه مهدویت به جامعه بشری عرضه کرده و مصداق شخصی و عینی آن را نیز از پیش تعیین و شرائط ظهور وی را گوشزد کرده است. پس یکی از فلسفه‌های بسیار مهم اعتقاد به مهدی موعود(ع) پاسخ به چنین خواسته فطری بشر است.

پاسخ به این پرسش در آثار

مطالعه بیشتر

برای مطالعه بیشتر به این منابع مراجعه کنید:

  • شیعه در اسلام، طباطبایی، محمدحسین، ص ۱۷۶-۱۷۸، ۱۸۰ و ۱۹۸.
  • آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، امامی میبدی، علی رضا، ، ص ۳۱- ۴۷.
  • یادداشت‌ها، مطهری، مرتضی، ، ج۹، ص۳۸۱.
  • مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج۲۹، ص۵۴۰.
  • خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ملکی راد، محمود، ص ۱۷۴-۱۷۸
  • ظهور شیعه، طباطبایی، محمدحسین، ص۷۲-۷۳
  • موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، ص ۲۷۰.
  • بررسی‌های اسلامی، ؟؟؟ ، ج ۱، ص ۱۷۲.

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص ۱۷۶.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص ۱۷۶.
  4. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  5. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  6. مطهری، مرتضی، یادداشت‌ها، ج۹، ص۳۸۱.
  7. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  8. طباطبایی، محمدحسین، ظهور شیعه، ص۷۲-۷۳، با حذف و اضافات.
  9. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  10. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۹، ص۵۴۰.
  11. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  12. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  13. ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸.
  14. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۷۰.
  15. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۷۰.
  16. طباطبایی، سید محمد حسین، بررسی‌های اسلامی، ج ۱، ص ۱۷۲.
  17. ر.ک. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۳۱- ۴۷.
  18. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۱۷۸.
  19. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص ۱۸۰.
  20. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص ۱۷۷؛ طباطبایی، سید محمد حسین، بررسی‌های اسلامی، ج ۱، ص ۱۷۲.
  21. ر.ک. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۳۱- ۴۷.
  22. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص ۱۹۸.
  23. ر.ک. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۳۱- ۴۷.
  24. شیعه در اسلام، ص ۱۷۶.
  25. بررسی‌های اسلامی، ج ۱، ص ۱۷۲.
  26. شیعه در اسلام، ص ۱۷۷؛ بررسی‌های اسلامی، ج ۱، ص ۱۷۲.
  27. شیعه در اسلام، ص۱۷۸.
  28. شیعه در اسلام، ص ۱۸۰.
  29. شیعه در اسلام، ص ۱۹۸.
  30. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۳۱- ۴۷.
  31. مطهری، مرتضی، یادداشت‌ها، ج۹، ص۳۸۱.
  32. طباطبایی، محمدحسین، ظهور شیعه، ص۷۲-۷۳، با حذف و اضافات.
  33. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۹، ص۵۴۰.
  34. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۷۴-۱۷۸
  35. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۷۰.