جهاد علمی و فرهنگی در معارف و سیره امام سجاد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تعلیم و تزکیه راز کمال یابی انسان

بر اساس آموزه‌های قرآنی تنها راه کمال یابی انسان بهره‌گیری از تعلیم و تزکیه الهی است که در قالب آموزه‌های وحیانی قرآن و رفتار و سلوک پیشوایان دین اسلام در اختیار انسان قرار گرفته است. خداوند بر انسان به ویژه مؤمنان منت نهاد و آنان را برای راهنمایی و هدایت علمی و عملی خلق معرفی کرد. آنان حجت‌های بالغ و تام و کامل الهی هستند و هر کسی اگر بخواهد به کمالات برسد می‌‌بایست آنان را سرمشق علم و عمل خویش قرار دهد و افکار و رفتار خود را براساس گفته‌ها و فرمان‌ها و رفتارهای آنان سامان دهد. آموزه‌های وحیانی قرآن بر این نکته در قول و عمل تکیه می‌‌کند که آمیختگی عمل و عمل، دانش و پرورش، ایمان و تقوا و عمل صالح است که می‌‌تواند انسان را به کمال شایسته و بایسته‌اش برساند. بنابراین، اکتفا و بسنده کردن به یکی به معنای عدم امکان پرواز است؛ چراکه با دو بال ایمان و عمل صالح و دانش و پرورش است که انسان توانایی پرواز را خواهد یافت و فرصت متاله و خدایی شدن را می‌‌یابد. این گونه است که خداوند بارها در آیاتی بر این نکته به صراحت تاکید کرده و در عمل نیز نشان داده است.

خداوند در آیات ۱۲۹ و ۱۵۱ سوره بقره و ۱۶۴ سوره آل عمران و ۲ سوره جمعه بر تعلیم کتاب و حکمت از یک سو و تزکیه و پاک کردن روح و روان از هر گونه پلیدی و رجس از سویی دیگر توجه می‌‌دهد و مسئولیت و فلسفه رسالت را این آمیختگی قرار می‌‌دهد؛ چراکه خروجی این آمیختگی انسان کاملی است که از نظر دانشی و پرورشی به کمال دست یافته و متاله و ربانی شده و در جایگاه خلافت الهی می‌‌تواند قرار گیرد.[۱]

وجوب اطاعت و پیروی مؤمنان از امام سجاد(ع)

از همین روست که پیشوایان دین نیز به عنوان اسوه‌های حسنه[۲] بر آن هستند تا این را در عمل به مردم بیاموزند و آنان را پرورش دهند و در مقام هدایت هم ارایه مطلوب کنند و هم ایصال الی المطلوب نمایند و با دستگیری مردمان آنان را به کمال بایسته و شایسته برسانند. امام سجاد(ع) به عنوان یکی از پیشوایان دین که دارای علوم الهی و عصمت خداوندی است[۳] در مقام هدایتی ارایه و ایصالی بر آن است تا به عنوان حبل الله[۴] و عروه الوثقی[۵] دستگیر مردمان باشد و آنان را به کمال برساند.

البته بر اهل ایمان و مؤمنان است که هماره به این سنت‌ها و سیره‌ها مراجعه کرده و از آن درس زندگی بگیرند و کمال خویش را تضمین نمایند؛ زیرا مودت و محبتی که در آیات قرآنی بر مؤمنان برای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) واجب و فرض شده است[۶]، در اطاعت و اتباع آنان باید نمود پیدا کند و گرنه محبت و مودت بی‌اتباع و اطاعت هیچ سودی برای مردم نخواهد داشت؛ در حالی که خداوند این محبت و مودت را به عنوان عامل نفع و سود برای مردمان قرار داده است.[۷] پس کسی که محبت دارد ولی در عمل مخالفت آنان رفتار می‌‌کند، چگونه می‌‌تواند مدعی محبت باشد در حالی خداوند در آیه ۳۱ و ۳۲ سوره آل عمران محبت را با اطاعت و اتباع آمیخته می‌‌فرماید: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ[۸].[۹]

جایگاه عقل و خرد

انسان می‌‌بایست دست از تقلید کورکورانه بر دارد و از عقل خویش به عنوان پیامبر درونی بهره گیرد؛ به ویژه که عقل چراغی الهی است که می‌‌تواند راه از چاه را به انسان نشان دهد. البته عقل انسانی زمانی کمال می‌‌یابد که مورد استفاده قرار گیرد و انسان با آن تعقل ورزد و خردورزی داشته باشد؛ اما اگر آن را به کار نگیرد نه تنها زنگار می‌‌گیرد، بلکه کم کم دفن و دسیسه شده و از روشنایی و نورش کاسته می‌‌شود و دیگر نمی‌تواند چراغی روشن باشد. این گونه است که در مسیر سقوط قرار گرفته و به اضلال کیفری و در دوزخ فراق گرفتار آید. امام سجاد(ع) می‌‌فرماید: «مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ أكْمَلَ ما فيهِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ أيْسَرِ ما فيهِ»؛ کسی که بینش و عقل خود را به کمال نرساند ـ و در رُکود فکری و فرهنگی بسر برد ـ به سادگی در هلاکت و گمراهی و سقوط قرار خواهد گرفت.[۱۰]

برای تکمیل و اکمال عقل راه‌هایی در آیات و روایات بیان شده که از جمله آن مراقبت از نفس الهامی با بهره‌گیری از تقوا و پرهیز از فجور است[۱۱] امام سجاد(ع) در سخنی نیز ارتباط با عالمان الهی را عامل زیادت عقل می‌‌داند و می‌‌فرماید: «مُجالَسَهُ الصَّالِحيِنَ داعِيَهٌ إلي الصَّلاحِ، وَ أَدَبُ الْعُلَماءِ زِيادَهٌ فِي الْعَقْلِ»؛ هم نشینی با صالحان انسان را به سوی صلاح و خیر می‌‌کشاند؛ و معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش می‌‌باشد.[۱۲]

البته در این حدیث همچنین به نکته آمیختگی علم و تزکیه اشاره و بر آن تاکید شده است. انسان می‌‌بایست با مجالسه علمای صالح علم و عمل خویش را به کمال برساند و به اصلاح نفس و عقل خویش بپردازد و قلب و عقل را کامل کند. عقل ناقص نه تنها کمک کار آدمی نخواهد بود؛ بلکه همانند چراغ کم نوری است که چیزی از حقیقت را نشان می‌‌دهد که وضوح ندارد و در سایه عدم روشنایی انسان به اشتباه گمان می‌‌کند که تمام حق را دریافته و بر اساس آن رفتار می‌‌کند. از این روست که بسیاری از گمراهان و گمراه کنندگان کسانی هستند که از عقل ناقص و علم ناقص و دین ناقص برخوردارند؛ زیرا دچار جهل مرکبی می‌‌شوند و بر اساس آن حکم کرده و تخریص و گمان‌ها را به جای یقین و علم قرار می‌‌دهند و خود و دیگران را گمراه می‌‌کنند. در طول تاریخ چنین افرادی هم به خود و هم به دیگران زیان و ضرر رسانیده‌اند. از این روست که در ادبیات اسلامی از عقل ناقص پرهیز داده شده و از مردمان خواسته شده تا عقل خویش را به عبادت و تقوا و دیگر ابزارها و عوامل کامل کنند و با تمسک به معرفت وحیانی آن را به کمال برسانند. امام سجاد(ع) نسبت به عقل ناقص بشر چنین هشدار داده و می‌‌فرماید: «إنَّ دينَ اللّهِ لايُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاييسِ الْفاسِدَةِ، وَلايُصابُ إلاّ بالتَّسْليمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدي بِنا هُدِيَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِياسِ وَالرَّأْيِ هَلَكَ»؛ به وسیله عقل ناقص و نظریه‌های باطل، و مقایسات فاسد و بی‌اساس نمی‌توان احکام و مسائل دین را به دست آورد، بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می‌‌باشد، پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود، و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می‌‌گردد.[۱۳].[۱۴]

جهاد کبیر علمی

در قرآن به چند نوع جهاد اشاره شده که شامل جهاد نظامی یا همان جهاد اصغر[۱۵]، جهاد علمی و فرهنگی یا همان جهاد کبیر[۱۶]، و جهاد نفس یا همان جهاد کبیر اشاره شده است. جهاد کبیر را خداوند این گونه بیان می‌‌کند: «فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا»؛ پس، از کافران اطاعت مکن، و با الهام گرفتن از قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز.

در این آیه بیان شده که مجاهدت علمی با بهره‌گیری از قرآن باید باشد؛ زیرا قرآن کتاب وحیانی معرفتی را در اختیار بشر قرار می‌‌دهد که از راه‌های دیگر معرفت حسیتجربی یا معرفت تجربیعقلی و حتی معرفت عقلی محض یا معرفت شهودی و علم حضوری شدنی نیست؛ زیرا خداوند با وحی انسان را در مرتبه ای از علم و دانش قرار داده که جز با آن شدنی نیست و انسان را با حقایقی آشنا ساخته که علم شهودی و عقلانی نیز نمی‌توانست به آن دست یابد؛ چراکه در حوزه علوم ملکوتی و باطن عالم است. امام سجاد(ع) در باره قرآن و علوم آن می‌‌فرماید: «آياتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَيَنْبَغي لَكَ أنْ تَنْظُرَ ما فيها»؛ آیه‌های قرآن، هر کدام آن، خزینه علوم (خداوند} است، هر گاه خزینه‌ای باز می‌شود شایسته است که خوب در آن بنگری.‏[۱۷] البته بهره‌گیری کامل از علوم قرانی و جهاد کبیر علمی زمانی شدنی است که انسان به تقوا تمسک جوید و با عبادت به مقام یقین شهودی و وحیانی دست یابد و بتواند از وحی بهره گیرد. این مطلبی است که خداوند در آیه ۲۸۲ سوره بقره این گونه بیان کرده است: ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱۸]

بر اساس آموزه‌های قرآنی، دست یابی به همه کمالات دنیا و آخرت و فضایل آن در گرو تقوای الهی است؛ زیرا این تقواست که انسان را به یقین علمی و اطمینان قلبی می‌‌رساند و اصولا عبادت تأمین کننده تقوا و تقوا تأمین کننده مراتب سه گانه یقین شهودی علم الیقین و عین الیقین[۱۹] و حق الیقین[۲۰] است. از این روست که هر کسی تقوای کامل تری داشته باشد، در مقامات نیز بالاتر و برتر خواهد بود؛ زیرا معیار برتری در اسلام تقواست؛ چنان که خداوند در آیه می‌‌فرماید: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۲۱] امام سجاد(ع) نیز می‌‌فرماید: «سادَةُ النّاسِ في الدُّنْيا الاَسْخِياء، وَ سادَةُ الناسِ في الاخِرَةِ الاَتْقياء»؛ در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود.‏[۲۲]

بنابراین، انسان باید برای تعلیم تلاش کند و خون جگر بخورد و ریاضت بسیار بکشد؛ زیرا دست یابی به چنین علم و دانشی ارزش هر گونه مجاهدت جانی و مالی و نفسی را دارد. امام سجاد(ع) در این باره می‌‌فرماید: «لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِي طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْبِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ»؛ چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را می‌‌دانستند هر آینه آن را تحصیل می‌‌کردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب‌ها در گرداب‌های خطرناک باشد.[۲۳].[۲۴]

جهاد نفس

انسان همان طوری که از نظر علمی و معرفتی می‌‌بایست تعلیم ببیند و دانش بیاموزد و عقل خود را به کار گیرد و به کمال عقلی دست یابد و خود را از خیال بافی و موهومات نجات دهد و توانایی استدلال برهانی را به دست آورد، می‌‌بایست جهاد با نفس کرده و اجازه ندهد تا به جای عقل و قلب سلیم، هواهای نفسانی و خواهش‌های افراطی نفس زمام امور مملکت تن و روان او را به دست گیرد. از نظر قرآن مجاهدت نفس بسیار سنگین و سخت است و انسان باید به خداوند غنی توجه داشته باشد و فقر خود را ببیند؛ در این صورت است که با کمک الهی می‌‌تواند فقر خود را به غنا تبدیل کند و نواقص خود را به کمال تغییر دهد: ﴿وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۲۵]

از نظر قرآن، انسان همان طوری که تعلیم می‌‌بیند، می‌‌بایست تزکیه نفس کند و با خودسازی طهارت روان یابد و به پاکی دست یابد. دشواری جهاد نفس از آن روست که یک جنگ درونی با سخت‌ترین دشمن است که در درون ما و جزیی از ماست.[۲۶] از آن جایی که خواسته‌های افراطی شهوت غذایی و جنسی یکی از مهم‌ترین عوامل سد راه پاکی روح و روان و حتی سلطه عقل و خرد است، انسان باید جهاد نفس را با کم خوری و کاهش شهوت جنسی آغاز کند. از این روست که امام سجاد بهترین جهاد را همان مجاهدت نسبت به شهوت غذایی و جنسی می‌‌داند و می‌‌فرماید: «إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ»؛ با فضیلت‌ترین ومهمترین مجاهدت‌ها، عفیف نگه داشتن شکم و عورت است ـ از چیزهای حرام و شبهه ناک ـ.[۲۷]

اگر انسان خواهان خیر دنیا و آخرت است باید در صیانت نفس از هر گونه رجس و پلیدی بکوشد؛ چنان که امام سجاد(ع) در این باره می‌‌فرماید: «اَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ»؛ سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است.[۲۸] پس هرگز نمی‌بایست هواهای نفسانی و خطرات آن را دست کم گرفت و هر روز با توجه به هدف اصلی زندگی یعنی دست یابی به کمال عقل و قلب و دانش و پرورش، خود را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد و ببیند تا چه اندازه در مسیر کمالی گام برداشته و از رذایل دور و به فضایل نزدیک و متصف به آن شده است. امام سجاد(ع) در سخنی دیگر در این باره هشدار داده و می‌‌فرماید: «يَا ابْنَ آدَم، إنَّكَ لا تَزالُ بَخَيْر ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعاراً»؛ ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده ای دلسوز داشته باشی، و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی، و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باشی؛ در خیر و سعادت خواهی بود.[۲۹]

البته انسان باید بداند که دست یابی به عالی‌ترین مراتب معرفتی یعنی همان معرفت شهودی و وحیانی و کمال دین در تزکیه نفس و خودسازی است که در آیات و روایات با عناوینی چون تقواپیشگی و مراعات اموری شدنی است. چنان که امام سجاد(ع) در سخنی به برخی از این امور که در تزکیه نفس و کسب تقوای الهی کمک می‌‌کند اشاره کرده و می‌‌فرماید: «إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَكَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فيما لايُغْنيهِ، وَقِلَّهُ ريائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ»؛ همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو رهاکردن سخنان و حرف‌هایی است که به حال او ـ و دیگران ـ سودی ندارد. و از ریا و خودنمایی دوری جستن، در برابر مشکلات زندگی بردبار و شکیبا بودن و دارای اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است.[۳۰] البته بر اساس آموزه‌های قرآنی انسان متعادل مؤمن کسی است که همه چیز را در جایی خود بخواهد و قرار دهد. پس انسانی مستقیم و مستوی و به دور از افراط و تفریط و در استقامت و قوام کامل است. این گونه است که حق هر عضو و چیزی را می‌‌دهد و ظلم و تعدی روا نمی‌دارد. چنان حرکت و رفتار اعتدالی دارد که نه ظلمی نسبت به خواسته‌های نفسانی نفس دارد و نه ظلمی به عقل و خواسته‌های آن روا می‌‌دارد. در صدد سرکوبی شهوت طبیعی و غریزی نیست و خشم و غضب را به عنوان عامل دافعه و شهوت را به عنوان عامل جاذبه در حالت اعتدال نگه می‌‌دارد. پس مؤمن چنان عمل می‌‌کند که امام سجاد(ع) در باره سیره پیامبر(ص) می‌‌فرماید: «كانَ [رسولُ الله] إذا أوَي إليَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ»؛ پیامبر(ص) وقت خود را در منزل به سه قسمت میکرد: بخشی برای (عبادت) خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش.[۳۱]

پس این گونه نیست که دنیا را ترک کند و از مواهب و طیبات آن بهره نگیرد یا تنها به دنیا بچسبد و آخرت را رها کند. هر دو سیره در زندگی باطل و غلط است و حق ایجاد تعادل است. پس کسی را که دنیا را رها می‌‌کند و رهبانیت پیشه می‌‌گیرد آدمی متعادل ندانست و در باره کسی که دنیا را گرفته و آخرت را رها کرده نیز گفت: «عَجَباً كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَكَ دارَ الْبقاء»؛ بسیار عجیب است از کسانی که برای این دنیای زودگذر و فانی کار می‌‌کنند و خون دل می‌‌خورند ولی آخرت را که باقی و ابدی است رها و فراموش کرده‌اند.[۳۲] البته در مسلک و مذهب امامان(ع) جهاد نفس که جهاد اکبر است، از جهاد علمی کبیر و جهاد نظامی اصغر به مراتب بالاتر و ارزشمندتر است؛ از این روست که قطره اشک مجاهدان نفس ارزشی همانند خون مجاهدان نظامی دارد؛ چنان که امام سجاد(ع) در ترازوی الهی این گونه آنها را توزین کرده و می‌‌فرماید: «مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَي الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِي سَوادِ اللَّيلِ»؛ هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری گردد.[۳۳]

مجاهدان نفس در راه تزکیه اصل را بر اتباع و اطاعت از آموزه‌های الهی و فرمان‌های پیشوایان دین گذاشته و برای کسب محبت به اطاعت از ایشان می‌‌پردازند.[۳۴] در این میان ارزش واجبات را بیش‌تر از مستحبات دانسته و در انجام آن هیچ کوتاهی نمی‌کنند؛ چنان که امام سجاد(ع) در باره این رویه مؤمنان می‌‌فرماید: «مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَيهِ فَهُوَ مِن خَير النَّاس»؛ کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.[۳۵] دلیل این که این چنین افرادی بهترین مردمان هستند؛ زیرا مراعات واجبات به معنای کسب تقوای الهی است که معیار در کرامت انسانی بر اساس آیه ۱۳ سوره حجرات است.

از راه کسب تزکیه نفس و رهایی از مشکلات حاکمیت هواهای نفسانی، مشغول شدن به خود به جای مشغول شدن به دیگران است. بسیاری از مردم به جای آنکه مشغول به خود و مشکلات نفس باشند و به تکمیل نواقص و تزکیه رذایل بپردازند، به دیگران مشغول می‌‌شوند و این گونه از خود غافل شده و از تکمیل و اکمال نفس و عقل باز مانده و مراتب تزکیه و تقوا و ایمان را نمی‌پیمایند و بلکه در مسیری گام می‌‌بردازند که دست‌هایشان از حبل الله جدا شده و سقوط می‌‌کنند و دستگیره محکم الهی را از دست می‌‌دهند. از این روست که امام سجاد(ع) می‌‌فرماید: «ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِيابهِمْ، وَإشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاِّخِرَتِهِ وَدُنْياهُ، وَطُولُ الْبُكأ ‏عَلي خَطيئَتِهِ»؛ سه چیز موجب نجات انسان مؤمن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنان، مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی ‏که برای آخرت و دنیایش ‍ مفید باشد و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.‏[۳۶] آن حضرت در جایی دیگر می‌‌فرماید: «إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ يَشْرُفُ عَلي جَميعِ جَوارِحِهِ كُلَّ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ أصْبَحْتُمْ؟ فَيَقُولُونَ: بخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إنَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بكَ»؛ زبان آدمی بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد و هر صبحگاهان به آنها می‌گوید: چگونه شب را به روز رساندید؟ جواب می‌‌دهند: اگر تو ما را رها کنی خوب و آسوده هستیم، چون که ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار ‏می‌گیریم.‏[۳۷]

البته اینها تنها گوشه ای از مشغول شدن به دیگران به جای خود است؛ انسان باید در همه امور به جای مشغول شدن به دیگران مشغول به خود و درمان دردهای نفس خویش باشد. پس باید خشیت عالمانه نسبت به خدا داشته و خوف او را در دل قرار دهد تا این گونه از گناه و بی‌تقوایی رها شده و گرفتار فسق و فجور و خطا و اشتباه نشود. امام سجاد(ع) به اهل تقوا و ایمان فرمان می‌‌دهد که ترس و خوف الهی را در دل زنده کنید و هماره به یاد او باشید. ایشان می‌‌فرماید: «خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَيكَ واستَحيِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنكَ»؛ از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکی‏اش به خود شرمگین باش.[۳۸] پس انسان باید بداند که نوعی اضافه و قرب و بعد اشراقی در این جا وجود دارد که بسیاری از آن غافل هستند. به این معنا که خداوند هماره با ماست[۳۹] و از ما به خودمان نیز نزدیک‌تر است[۴۰] در حالی که ما به غفلت از خدا دور بوده و میان ما و خداوند حجاب خودی و غفلت است. اگر کسی دریابد که همان زمان که ما از خدا دوریم او با ماست و در اقرب الورید با ما نفس می‌‌کشد دیگر باید شرم و حیا کنیم و کاری نکنیم که شرمگین و شرمسارش باشیم. آن چه بیان شده گوشه ای از سخنان آن حضرت درباره ارزش‌های معرفتی و اخلاقی است که انسان را به سعادت دنیا و آخرت می‌‌رساند. بهره‌گیری از همین سخنان خود به تنهایی چراغ راهی روشن در برابر خردمندان و مؤمنان است. پس به این سخنان گهربار بیاویزیم و با حبل الله متین و محکم از حبل الشیطان منین و پوسیده رهایی یابیم.[۴۱]

منابع

پانویس

  1. منصوری، خلیل، ارزش‌های معرفتی و اخلاقی از نظر امام سجاد.
  2. احزاب، آیه ۲۱؛ آل عمران، آیه ۶۱؛ نساء، آیه ۵۹ و آیات دیگر
  3. احزاب، آیه ۳۳؛ آل عمران، آیه ۷؛ نحل، آیه ۴۳؛ انبیاء، آیه ۷ و آیات دیگر
  4. آل عمران، آیه ۱۳۳
  5. بقره، آیه ۲۵۶
  6. شوری، آیه ۲۳
  7. سبأ، آیه ۴۷
  8. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱-۳۲.
  9. منصوری، خلیل، ارزش‌های معرفتی و اخلاقی از نظر امام سجاد.
  10. بحارالأنوار: ج ۱، ص۹۴، ح ۲۶
  11. شمس، آیات ۷ تا ۱۰؛ بقره، آیه ۲۸۲
  12. بحارالأنوار: ج ۱، ص۱۴۱، ضمن ح ۳۰، و ج ۷۵، ص۳۰۴
  13. مستدرک الوسائل: ج ۱۷، ص۲۶۲، ح ۲۵
  14. منصوری، خلیل، ارزش‌های معرفتی و اخلاقی از نظر امام سجاد.
  15. بقره، آیه ۲۱۸
  16. فرقان، آیه ۵۲
  17. مستدرک الوسائل: ج ۴، ص۲۳۸، ح ۳
  18. «تقوای الهی پیشه کنید تا خداوند افزون بر چیزهای دیگر، شما را تعلیم دهد؛ چراکه خداوند به همه چیز علیم و بسیار دانا است». سوره بقره، آیه ۲۸۲.
  19. تکاثر، آیات ۵ و ۷
  20. واقعه، آیه ۹۵؛ حاقه، آیه ۵۱
  21. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  22. مشکاة الا نوار: ص۲۳۲، س ۲۰، بحارالا نوار: ج ۷۸، ص۵۰، ح ۷۷
  23. اصول کافی: ج ۱، ص۳۵، بحارالأنوار: ج ۱، ص۱۸۵، ح ۱۰۹
  24. منصوری، خلیل، ارزش‌های معرفتی و اخلاقی از نظر امام سجاد.
  25. «و هر کس بکوشد تنها برای خویش می‌کوشد، بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره عنکبوت، آیه ۶.
  26. مجلسی، محمد باقر، بحارالنوار، ج ۶۷، ص۶۴٫ قال النبی(ص): «اعدي عدوك نفسك التي بين جنبيك»
  27. مشکاه الأنوار: ص۱۵۷، س ۲۰
  28. تحف العقول: ص۲۰۱، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص۱۳۶، ح ۳
  29. مشکاه الأنوار: ص۲۴۶، بحارالأنوار: ج ۶۷، ص۶۴، ح ۵
  30. تحف العقول، ص۲۰۲؛ بحارالأنوار: ج ۲، ص۱۲۹، ح ۱۱
  31. مکارم الأخلاق، ج ۱، ص۴۴
  32. بحارالأنوار: ج ۷۳، ص۱۲۷، ح ۱۲۸
  33. خصائل الصدوق:ص ۵۰
  34. آل عمران، ایات ۳۱ و ۳۲
  35. جهاد النفس ح ۲۳۷
  36. تحف العقول: ص۲۰۴، بحارالا نوار: ج ۷۵، ص۱۴۰، ح ۳
  37. اصول کافی: ج ۲، ص۱۱۵، وسائل الشّیعة: ج ۱۲، ص۱۸۹، ح ۱
  38. بحار الأنوار، ج ۷۵، ص۱۶۰
  39. ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره حدید، آیه ۴.
  40. ﴿أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ «آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.
  41. منصوری، خلیل، ارزش‌های معرفتی و اخلاقی از نظر امام سجاد.