رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / ویژگی منتظران
مدخل اصلیرضایت امام مهدی
تعداد پاسخ۳ پاسخ

رضایت امام مهدی (ع) از چه راهی به دست می‌آید؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

رضایت امام زمان (ع) عامل رضایت خداوند

عوامل رضایت امام زمان (ع)

  1. رعایت تقوای الهی: رعایت تقوای الهی رضایت امام زمان (ع) را به دنبال دارد چراکه عدم رعایت تقوا به منزلۀ نداشتن عمل است. خداوند در این باره می‌فرماید: «هر آینه خداوند از متقین عمل خوب را می‌پذیرد»[۸]؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت فردی که تقوا ندارد، توانایی جلب رضایت امام زمان (ع) را داشته باشد. امام صادق (ع) فرمودند: «هرکس دوست دارد از اصحاب قائم باشد باید منتظر باشد و ورع را پیشه سازد و به محاسن اخلاقی عمل کند در حالی که منتظر است»[۹]. بر این اساس، تقوا و ترس از خدا موجب رضایت او می‌شود و تقوا عاملی مهم برای جلب رضایت خداوند متعال است[۱۰]. بنابراین افراد مجرم و گنه کار نمی‌توانند منتظر امام زمان (ع) باشند. کسی که منتظر مصلح است، باید خود نیز فرد صالحی باشد. از مصداق‌های مهم رعایت پرهیزگاری، پرهیز از حق الناس است و بر منتظران راستین ظهور لازم است از موانع رضایت امام زمان (ع)، مانند حق الناس پرهیز نموده از آن دوری نمایند[۱۱]. از مهمترین عوامل تقوا دو عامل عمل به واجبات و ترک محرمات است. باید دانست
    1. عمل به واجبات: اولین و پایه‌ای‌ترین شرط سازندگی خود، عمل به واجبات دینی و اهتمام داشتن نسبت به انجام آنهاست. مؤمن منتظر نمی‌تواند ببیند واجبی از او فوت می‌شود در حالی که می‌داند محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عمل به فرائض است. امام صادق (ع) فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی می‌‌فرماید: «بندۀ من به وسیلۀ چیزی محبوب‌تر از انجام واجبات به من اظهار دوستی نکرده است»[۱۲]؛ البته مقید شدن به انجام واجبات سختی دارد و مطابق طبع حیوانی و راحت طلب نفس انسان نیست؛ ولی منتظر واقعی بر این امر صبر پیشه می‌کند و خود را بر خلاف امیال نفسانی به انجام آنها مقید می‌سازد. امام صادق (ع) در ذیل آیۀ شریفه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۳] فرمودند: «بر (انجام) واجبات صبر کنید»[۱۴]. منتظر واقعی به درجه‌ای از ایمان می‌رسد که توفیق در عمل به واجبات بیش از هر لذت دیگری برایش شیرین است و ارتقا یافتن به رتبۀ متقیان از هر چیز دیگری او را بیشتر خوشحال می‌سازد. او می‌داند بالاترین درجۀ تقوا از طریق عمل به واجبات برای او حاصل می‌شود. پیامبر خدا (ص) فرمودند: «به واجبات الهی عمل کن تا متقی‌ترین مردم باشی»[۱۵]. رسول خدا (ص) فرمودند: «عابدترین مردم کسی است که واجبات را به پا دارد»[۱۶][۱۷]
    2. ترک محرمات: در کنار عمل به واجبات پرهیز و دوری از محرمات الهی است. منتظر امام زمان (ع) به دنبال راهی است که او را به ایشان هر چه بیشتر نزدیک سازد تا هنگام استقبال از مولایش جزء دوستان و عزیزان ایشان قرار بگیرد. بر طبق احادیث، تقرب به امام عصر (ع) جز از طریق تقرب به خداوند نیست و بهترین راه تقرب به پروردگار، حریم گرفتن نسبت به محرمات است که از آن به ورع تعبیر می‌شود. امام صادق (ع) فرمودند: «از جملۀ مناجات‌های خدای عزوجل با حضرت موسی (ع) این بود که فرمود: «ای موسی، کسانی که (به من) تقرب می‌جویند با هیچ وسیله‌ای هم چون پرهیز و حریم گرفتن از محرمات من به من تقرب پیدا نمی‌کنند»[۱۸]. ورع کمالی است در انسان که زمینۀ پرهیز و حتی فرار از گناهان را در او فراهم می‌کند به طوری که از نزدیک شدن به آن وحشت دارد و از ترس اینکه مبادا به حرام بیفتد به حد و مرز آن نزدیک هم نمی‌شود به همین جهت در ترجمۀ آن، تعبیر حریم گرفتن به کار برده شده است[۱۹].
  2. کسب روزی حلال: بر شخص منتظر لازم و واجب است مخارج زندگی‌اش حلال و پاک باشد. برای داشتن روزی حلال، پرداخت حقوق واجب شرعی مانند خمس لازم است؛ چراکه این امر موجب پشتیبانی از ترویج معارف اسلامی‌ به ویژه مهدویت و معرفت به امام عصر (ع) در دنیای اسلام خواهد شد و می‌تواند جامعۀ اسلامی‌ را از محرومیت فرهنگی نجات دهد. افزایش معرفت نسبت به امام زمان وظیفه‌ای است که غفلت از آن به سطحی نگری نسبت به مهدویت می‌انجامد و به نوعی این آموزه را به سوی عوام‌گرایی می‌برد و از کارکرد واقعی آن دور می‌کند[۲۰].
  3. عهد با امام زمان (ع) و تجدید بیعت از راه ادعیه و زیارات: مؤمن در گردنش عهد و بیعتی برای امامش هست و این است معنای اینکه او به امامش ایمان دارد و شیعۀ اوست. این التزام به امام و تعهد مؤکد او و پیمانش با امام در سایۀ اعتقاد به امامت او و اطاعت از اوامر و نواهی او و یاری کردن او با دادن جان و مال و آنچه دارد همان عهد و بیعت اوست. خداوند متعال فرموده: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ[۲۱]؛ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۲۲]؛ لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲۳][۲۴] همچنین توجه به امام زمان (ع) از راه ادعیه و زیارات، به ویژه دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای معرفت و دعای غریق است که در احادیث هم به انس و الفت با این دعاها در عصر غیبت سفارش شده است. خواندن دعای سلامتی امام زمان (ع) «اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» از جمله دعاهای وارده برای ظهور بوده و بسیار مطلوب است[۲۵]. همچنین مؤمن علاوه بر مواظبت بر همۀ این موارد باید از خداوند درخواست کند که بتواند رضایت حضرت را به دست آورد. چرا که مواظبت کامل امکان ندارد و حتی با مواظبت هم نمی‌تواند کارش را به طور کامل و تمام طبق رضایت حضرت درست کند؛ بعلاوه نفس آدمی پس از این همه در بسیاری از اوقات باز طغیان و مخالفت می‌‌کند. لذا لازم است درخواست کند و ملتجی گردد تا حضرت از او راضی شود. در دعای ندبه بعد از آنکه از خدا درخواست می‌‌کند: «وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ، وَ الِاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ»؛ با این حال از خدا می‌‌طلبد: «وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِرِضَاهُ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ...»[۲۶].
  4. ایمان همراه با خوف و رجاء: به تصریح روایات، ایمان بدون خوف و رجاء در انسان محقق نمی‌شود. امام صادق (ع) فرمودند: «مؤمن تا وقتی ترسان و امیدوار نباشد، مؤمن نیست و ترسان و امیدوار نیست مگر آنکه مطابق آنچه می‌ترسد و امید دارد، عمل کند»[۲۷]. ترس و امید لازمۀ لاینفک ایمان هستند و این دو، حالت‌های روحی انسان هستند که هر کدام عمل مناسب خود را اقتضا می‌کنند. امام صادق (ع) فرمودند: «مؤمن بین دو ترس قرار دارد: گناه گذشته که نمی‌داند خداوند در مورد آن چه کرده است و عمر باقی مانده که نمی‌داند چه زمینه‌های هلاکت را در آن ایجاد خواهد کرد. پس او همیشه ترسان است و چیزی جز ترس او را به صلاح نمی‌آورد»[۲۸]. انسان هر چند مؤمن است ولی همیشه باید چنان ترسی در او باشد تا از مسیر صحیح خارج نشود. تنها راه به صلاح رسیدن آدمی این است که با خوف زندگی کند و هرگاه این حالت روحی در او نباشد، دیگر امیدی به صالح شدنش نمی‌توان داشت. البته هر گونه خوفی مطلوب نیست، بلکه این خوف باید اثر عملی در فرد داشته باشد یعنی باید عمل فرد مؤمن، عمل انسان ترسان باشد و اگر چنین نباشد، ایمان در فرد محقق نیست[۲۹].
  5. بغض دنیا: زندگی مؤمن براساس سعادت اخروی تنظیم می‌شود و تا محبت به دنیا و مظاهر آن از قلب او بیرون نشود، آخرت محوری برایش حاصل نمی‌گردد. امام سجاد (ع) فرمودند: «دوست داشتن دنیا رأس هر خطا و لغزشی است»[۳۰]. پیشوایان معصوم به این مقدار اکتفا نکرده و فرموده‌اند: نه تنها نباید دنیا را دوست داشت بلکه باید آن را دشمن دانست. وقتی از امام زین العابدین (ع) پرسیدند کدام عمل نزد خدای عزوجل با فضیلت‌تر است، فرمودند: «پس از معرفت خدای عزوجل و معرفت پیامبرش هیچ عملی با فضیلت‌تر از بغض و تنفر نسبت به دنیا نیست»[۳۱]؛ این بیان، اهمیت و ریشه‌ای بودن بغض دنیا را به خوبی روشن می‌سازد و نشان می‌دهد در مقابل دوستی دنیا که ریشۀ هر فساد و گناهی است، بغض نسبت به آن ریشۀ هر خیر و خوبی است[۳۲] و لذا باید به راه‌های پیدایش آن بسیار توجه کرد[۳۳].
  6. ولایت‌پذیری و اطاعت از امام: مؤمن باید هوا و خواست امامش را بر هوا و خواست خودش در هر موردی مقدم بدارد و توجه کند که آیا هوای خودش موافق با رضای امامش هست یا نه؟ پس اگر یقین داشت خواست خودش امامش را راضی می‌‌سازد بر آن اقدام کند و آن را انجام دهد و بالاتر از رضایت امامش پس از رضایت خداوند چیزی نیست؛ امام صادق (ع) فرمودند: «... آیا می‌‌دانی فراوان یاد کردن من از سلمان چیست؟ گفتم: نه حضرت فرمود: برای سه خصلت است؛ مقدم داشتن او هوا و خواست امیرمؤمنان (ع) را بر هوا و خواست خودش؛ دوست داشتن فقرا و برگزیدن آنها بر اهل ثروت و مکنت و دوست داشتن علم و علما، همانا سلمان بندۀ صالح درستکار مسلمانی بود و از مشرکین نبوده است»[۳۴][۳۵]
  7. اطاعت کردن از مجتهد باتقوا و عادل: امام زمان (ع) سفارش فرموده است در زمان غیبت او از مجتهد باتقوا و عادل اطاعت کنیم[۳۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، در کتاب «تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌» در این‌باره گفته است:

«به این که در هر امری که بر تو وارد می‌شود و می‌خواهی در آن اقدام کنی، بیندیشی که آیا موافق رضای آن حضرت (ع) است یا مخالف آن؟ پس چنانچه موافق رضای آن جناب بود آن را انجام دهی و بر آن اقدام نمایی، نه به خاطر هوای نفس خودت، بلکه به جهت موافقت داشتن آن با رضای او (ع) و اگر مخالف رضای او بود آن را واگذاری و با هوای نفست مخالفت کنی، برای این که رضای آن حضرت (ع) را به دست آوری، که اگر چنین بودی نزد آن بزرگوار محبوب خواهی بود و ذکر خیرت بر زبان او و زبان پدران بزرگوارش (ع) جریان می‌یابد.

و شاهد بر آنچه گفتیم روایتی است که فاضل محدث نوری در کتاب نفس الرحمن به نقل از کتاب امالی شیخ طوسی به سند خود از منصور بزرج[۳۷] آورده که گفت: به حضرت ابی عبدالله امام صادق (ع) عرضه داشتم: ای سرور من، چه بسیار از شما یاد سلمان فارسی را می‌شنوم؟ فرمود: مگو سلمان فارسی، بلکه بگو: سلمان محمدی (ص) آیا می‌دانی چرا بسیار از او یاد می‌کنم؟ عرض کردم: نه، فرمود: برای سه صفت: یکی: مقدم داشتن خواسته امیرمؤمنان (ع) برخواسته خودش. و دوم: دوست داشتن فقرا، و برگزیدن آن‌ها بر اهل ثروت و مکنت. و سوم: دوست داشتن علم و علما، همانا سلمان بنده صالح درستکار مسلمانی بود، و از مشرکین نبوده است[۳۸].

می‌گویم: در این صفات و آنچه از آثار نیک بر آن‌ها مترتب می‌شود تأمل کن، و از جمله آن آثار این که امامان (ع) صاحب این صفات را دوست می‌دارند و مدح کنند و بستایند، و به این حدیث شریف عمل کن تا به سعادت دنیا و آخرت نایل شوی. خداوند، من و شما برادران مؤمن را توفیق دهد که او به بندگانش نزدیک و اجابت کننده دعا است»[۳۹].
۲. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهت‌نما» در اين باره گفته است:

«رضایت امام زمان (ع) از منتظران، موجب خشنودی خداوند متعال از ایشان می‌گردد. اهتمام به جلب رضایت امام زمان از عمکلرد رهپویان ولایت، همواره موجب توجه ایشان قرار گرفته است آن چنان که حتی در اوج جهاد در راه خدا و جانفشانی برای امام از آن غافل نبوده اند؛ برای مثال بعضی از یاران امام حسین (ع) وقتی روز عاشورا به زمین می‌افتادند و امام سر آن‌ها را به دامن خود می‌گرفت، آنان خطاب به حضرت می‌گفتند: " آیا از من راضی شدی؟"[۴۰] پس به نظر می‌رسد که سؤال بسیار مهمی‌است. حال باید این نکته را پرسید: چه کارهایی موجب خوشنودی و رضایت امام زمان (ع) است؟ بر اساس قرآن کریم و روایات، چند عامل رضایت امام زمان (ع) را به دنبال دارد:

  1. ابتدا باید خدا و پیامبر او را از خودمان راضی کنیم. قرآن می‌فرماید: يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ إِن كَانُواْ مُؤْمِنِينَ[۴۱]؛ و اگر آن‌ها از ما راضی شدند، امام زمان هم راضی می‌شود. قرآن می‌فرماید: قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۴۲]؛بررسی قرآن کریم نشان می‌دهد رضایت‌مندی انسان از خداوند متعال، او را در مسیر خشوع و خضوع در برابر پروردگار عالم قرار می‌دهد. قرآن پس از رَّضِيَ اللَّهُ ، می‌فرماید: جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [۴۳] بر این اساس، تقوا و ترس از خدا موجب رضایت او می‌شود؛ در نتیجه تقوا عاملی مهم برای جلب رضایت خداوند متعال است. به همین مناسبت در حدیث آمده است: "هرکس منتظر امام زمان (ع) است، باید تقوا و ورع پیشه کند". بنابراین افراد مجرم و گنه کار نمی‌توانند منتظر امام زمان (ع) باشند. کسی که منتظر مصلح است، باید خود نیز فرد صالحی باشد.
  2. همان طور که امام زمان (ع) سفارش فرموده است در زمان غیبت او از مجتهد باتقوا و عادل اطاعت کنیم.
  3. برای رضایت آن حضرت (ع) روزی حلال به دست آوریم بر شخص منتظر لازم و واجب است که مخارج زندگی اش حلال و پاک باشد. برای داشتن روزی حلال، پرداخت حقوق واجب شرعی مانند خمس لازم است؛ چرا که این امر موجب پشتیبانی از ترویج معارف اسلامی‌ به ویژه مهدویت و معرفت به امام عصر (ع) در دنیای اسلام خواهد شد و می‌تواند جامعه اسلامی‌ را از محرومیت فرهنگی نجات دهد. افزایش معرفت نسبت به امام زمان وظیفه‌ای است که غفلت از آن، به سطحی نگری نسبت به مهدویت می‌انجامد و به نوعی این آموزه را به سوی عوام گرایی می‌برد و از کارکرد واقعی آن دور می‌کند.
  4. توجه به امام زمان (ع) از راه ادعیه و زیارات، به ویژه دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای معرفت و دعای غریق می‌باشد که احادیث هم به انس و الفت با این دعاها در عصر غیبت سفارش شده است. خواندن دعای سلامتی امام زمان (ع) " اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً " که از جمله دعاهای وارده برای ظهور است و بسیار مطلوب می‌باشد.
  5. رعایت تقوای الهی نیز رضایت امام زمان، را به دنبال دارد چرا که عدم رعایت تقوا به منزله نداشتن عمل است. خداوند در این باره می‌فرماید: "هر آینه خداوند از متقین عمل خوب را می‌پذیرد"[۴۴]؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت فردی که تقوا ندارد، توانایی جلب رضایت امام زمان را داشته باشد. برای ارزیابی تقوا می‌توان آثار آن را در عبادات و مثلاً در روزه‌هایی که گرفته شده، بررسی نمود. اگر به احترام ماه رمضان کم تر ناسزا گفتیم کم‌تر غیبت کردیم، راحت‌تر از گناه چشم پوشیدیم، بدون شک تقوای موجود در ماه رمضان بر ما اثر گذاشته است. چنین عملی با تقوا معتبر می‌گردد و در قیامت از سوی خداوند خریداری می‌شود. همان طور که در دنیا کالای استاندارد معتبر و قابل مصرف است؛ در قیامت هم عملی که از روی تقوا انجام شده باشد، پذیرفته می‌گردد. از مصداق‌های مهم رعایت پرهیزگاری، پرهیز از حق الناس است؛ بنابراین بر منتظران راستین ظهور لازم است از موانع رضایت امام زمان (ع)، مانند حق الناس پرهیز نموده، از آن دوری نمایند»[۴۵].
۳. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنی‌هاشمی، در کتاب «برکات انتظار» در این‌باره گفته است:

«۱. عمل به واجبات: اولین و پایه‌ای‌ترین شرط سازندگی خود، عمل به واجبات دینی و اهتمام داشتن نسبت به انجام آنهاست. مؤمن منتظر نمی‌تواند ببیند که واجبی از او فوت می‌شود و می‌داند که محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عمل به فرائض است. امام صادق (ع) فرمودند: "خداوند تبارک و تعالی فرمود: بنده من به وسیله چیزی محبوب‌تر از انجام واجبات به من اظهار دوستی نکرده است"[۴۶].

البته مقید شدن به انجام واجبات سختی دارد و مطابق طبع حیوانی و راحت طلب نفس انسان نیست، ولی منتظر واقعی بر این امر صبر پیشه می‌کند و خود را بر خلاف امیال نفسانی به انجام آنها مقید می‌سازد.

امام صادق (ع) در ذیل آیه شریفه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۴۷] فرمودند: "بر (انجام) واجبات صبر کنید"[۴۸].

اگر عمل به واجبات زحمت و سختی نداشت، تعبیر "صبر" در ورد ان مناسب نبود. انسان باید برای درک این مقام، قدری خودشرا به زحمت بیندازد و مقید کند تا به انجام طاعات عادت کند و کم کم سختی و تلخی ابتدائی انجام آن – که احتمالاً برای بعضی افراد وجود دارد – به سهولت، شیرینی و لذت تبدیل شود. منتظر واقعی به درجه‌ای از ایمان می‌رسد که توفیق در عمل به واجبات بیش از هر لذت دیگری برایش شیرین است و ارتقا یافتن به رتبه متقیان از هر چیز دیگری او را بیشتر خوشحال می‌سازد. او می‌داند که بالاترین درجه تقوا از طریق عمل به واجبات برای او حاصل می‌شود. پیامبر خدا (ص) فرمودند: "به واجبات الهی عمل کن تا متقی‌ترین مردم باشی"[۴۹]. هم چنین بالاترین عبادت خداوند همین است که کسی واجبات را درست ادا نماید. رسول خدا (ص) فرمودند: "عابدترین مردم کسی است که واجبات را به پا دارد"[۵۰].

برترین عبادت خدا را اعمال مستحبی ندانسته‌اند و عابدترین فرد کسی نیست که مستحبات بیشتری انجام دهد. با این وجود ارزش انجام مستحبات و تأثیر آن در بالا بردن مرتبه عبادت غیر قابل انکار است.

۲. پرهیز از محرمات: در کنار عمل به واجبات و هم ارز آن، پرهیز و دوری از محرمات الهی است. منتظر امام زمان (ع) به دنبال راهی است که او را به ایشان هر چه بیشتر نزدیک سازد تا هنگام استقبال از مولایش جزء دوستان و عزیزان ایشان قرار بگیرد. بر طبق احادیث، تقرب به امام عصر (ع) جز از طریق تقرب به خداوند نیست و بهترین راه تقرب به پروردگار، حریم گرفتن نسبت به محرمات است که از آن به "ورع" تعبیر می‌شود. امام صادق (ع) فرمودند: "از جمله مناجات‌های خدای عزوجل با حضرت موسی (ع) این بود که فرمود: ای موسی، کسانی که (به من) تقرب می‌جویند، با هیچ وسیله‌ای هم چون پرهیز و حریم گرفتن از محرمات من، به من تقرب پیدا نمی‌کنند"[۵۱].

«"الْوَرَعِ"» کمالی است در انسان که زمینه پرهیز و حتی فرار از گناهان را در او فراهم می‌کند، به طوری که از نزدیک شدن به آن وحشت دارد و از ترس این که مبادا به حرام بیفتد، به حد و مرز آن نزدیک هم نمی‌شود. به همین جهت در ترجمه آن، تعبیر حریم گرفتن را به کار بردیم[۵۲].

۳. عمل بدون تقوا: اگر تقوا و ورع باشد، هیچ امیدی به اعمال خوب آدمی نیست، چون همه آنها در معرض تباهی و از دست رفتن است. امام صادق (ع) درباره این آیه شریفه: وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا[۵۳] چنین فرمودند: "بدانید قسم به خدا هر آینه اعمال آنها از پارچه‌های نازک کتانی سفید رنگ، سفیدتر بود، اما چون در معرض کار حرام قرار می‌گرفتند، از آن نمی‌گذشتند"[۵۴]. کسانی که در آیه شریفه اعمالشان "هباء منثوراً" شده است، به فرموده امام صادق (ع) اعمالشان بسیار خوب و در مقایسه با پارچه‌های سفید رنگ کتانی مصری، روشن‌تر و سفید‌تر بوده است. دلیل تباه شدن آن اعمال خوب، چیزی نبوده جز این که ایشان تقوا نداشتند و اگر در معرض عمل حرامی واقع می‌شدند، نمی‌توانستند از آن بگذرند، آن قدر خویشتن دار و خود نگهدار نبودند که بتوانند از آلوده شدن به معصیت، خود را سالم نگه دارند[۵۵].

۴. لازمه جدایی‌ناپذیر ایمان: یکی دیگر از اساسی‌ترین پایه‌های سازندگی روحی مسئله خوف و رجاء است. به تصریح روایات، ایمان بدون خوف و رجاء در انسان محقق نمی‌شود. امام صادق (ع) فرموده‌اند: "مؤمن تا وقتی ترسان و امیدوار نباشد، مؤمن نیست. و ترسان و امیدوار نیست مگر آن که مطابق آن چه می‌ترسد و امید دارد، عمل کند" [۵۶]. ترس و امید لازمه لاینفک ایمان هستند و این دو، حالت‌های روحی انسان هستند که هر کدام عمل مناسب خود را اقتضا می‌کنند. مؤمن تا وقتی به مقتضیات این دو حالت عمل نکند، در واقع مؤمن نیست. با توجه به این که معصوم (ع) در فرمایش خود، سخن به گزاف نمی‌گوید، باید معنای دقیق این دو خصلت و لوازم آنها را با استفاده از احادیث به دست آوریم.

امام صادق (ع) دو چیز را منشأ خوف در انسان شمرده‌اند: "مؤمن بین دو ترس قرار دارد: (اول) گناه گذشته که نمی‌داند خداوند در مورد آن چه کرده است. و (دوم) عمر باقی مانده که نمی‌داند چه زمینه‌های هلاکت را در آن (برای خود) ایجاد خواهد کرد. پس او (مؤمن) همیشه ترسان است و چیزی جز ترس او را به صلاح نمی‌آورد"[۵۷].

یک ترس مؤمن به گذشته‌اش مربوط است و یکی هم به آینده. این دو ترس، مؤمن را کاملاً احاطه کرده است. ترس از گذشته مربوط به گناهانی است که مرتکب شده و نمی‌داند که: آیا بخشایش خداوند شامل آنها شده است یا خیر؟ آیا از همه گناهان گذشته توبه کرده است. با گناهانی که در وقت خودش توبه نکرده بعد هم فراموشش شده است؟ اگر از گناهانی توبه کرده، آیا توبه‌اش مقبول درگاه الهی افتاده است یا خیر؟ مؤمن جواب این پرسش‌ها را نمی‌داند و اطمینان ندارد که پرونده سیاه اعمالش نزد خداوند بسته شده باشد. به همین جهت همواره نگران است که مبادا مورد عفو و رحمت الهی قرار نگرفته باشد و این باعث ترس او می‌گردد.

ترس دیگر مربوط به آینده است. مؤمن نمی‌داند چه پرتگاه‌هایی را پیش رو دارد و چه گناهانی را در باقیمانده عمرش ممکن است مرتکب شود. از این نگران است که در آینده خداوند او را به حال خود رها کند و در نتیجه به انجام معصیت‌هایی مبتلا شود که چه بسا در گذشته انجام نداده، یا این که کارهای بد خود را تکرار کند. این دومین ترسی است که او را فرا گرفته و همواره نگرانش می‌سازد. این دو ترس از دو سو مؤمن را در چنبره خود گرفته‌اند و لذا همیشه ترس در او هست.

آخرین جمله حدیث نکته بسیار عمیقی را درباره تربیت انسان مطرح کرده است که بسیار جای دقت و تأمل دارد: "انسان را چیزی جز ترس اصلاح نمی‌کند". انسان هر چند که مؤمن است ولی همیشه باید چنان ترسی که در حدیث فرموده بودند، در او باشد تا از مسیر صحیح خارج نشود. تنها راه به صلاح رسیدن آدمی این است که با خوف زندگی کند و هرگاه این حالت روحی در او نباشد، دیگر امیدی به صالح شدنش نمی‌توان داشت. نتیجه این که در راهکارهای تربیتی برای انسان، باید وجود این عامل مورد توجه قرار گیرد و به بهانه‌های واهی از زندگی انسان مؤمن حذف نشود. حذف این عامل مساوی با سقوط او در وادی هلاکت است.

پس شرط ایمان، وجود خوف در مؤمن است. ولی البته هر گونه خوفی در این جا مطلوب نیست، بلکه این خوف باید اثر عملی در فرد داشته باشد یعنی باید عمل فرد مؤمن، عمل انسان ترسان باشد و اگر چنین نباشد، ایمان در فرد محقق نیست[۵۸].

۵. بغض دنیا: سومین محور سازندگی روحی که منتظران بقیة الله (ع) باید در زندگی خویش به عنوان اساس و پایه قرار دهند، مسئله "بغض دنیا" است. زندگی مؤمن براساس سعادت اخروی تنظیم می‌شود و تا محبت به دنیا و مظاهر آن از قلب او بیرون نشود، آخرت محوری برایش حاصل نمی‌گردد. در تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت به این امر توجه زیادی صورت گرفته است. در مورد حب دنیا فرموده‌اند: "دوست داشتن دنیا رأس هر خطا و لغزشی است"[۵۹].

تمام خطاها و لغزش‌ها ریشه در دنیادوستی دارد و تا این مشکل حل نشود، ریشه آفات دیگر از بین نمی‌رود. پیشوایان معصوم ما به این مقدار اکتفا نکرده و فرموده‌اند که نه تنها نباید دنیا را دوست داشت بلکه باید آن را دشمن دانست. وقتی از امام زین العابدین (ع) پرسیدند که کدام عمل نزد خدای عزوجل با فضیلت‌تر است، فرمودند: "پس از معرفت خدای عزوجل و معرفت پیامبرش[۶۰] هیچ عملی با فضیلت‌تر از بغض و تنفر نسبت به دنیا نیست"[۶۱].

این بیان، اهمیت و ریشه‌ای بودن بغض دنیا را به خوبی روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که در مقابل دوستی دنیا که ریشه هر فساد و گناهی است، بغض نسبت به آن ریشه هر خیر و خوبی است[۶۲] و لذا باید به راه‌های پیدایش آن بسیار توجه کرد»[۶۳].
۴. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی نویسنده کتاب «دلیل روشن» در اين باره گفته است: «‌رضایت ان حضرت در گرو رضایت خداوند است و رضایت خداوند از مسیر انجام واجبات و ترک محرمات و انجام وظایف بندگی حاصل می‌‌شود»[۶۴].
۵. آقای میرباقری؛
آقای سید محمد حسین میرباقری، در کتاب «وظایف منتظران» در این‌باره گفته است:

«باید که مؤمن هوا و خواست امامش را بر هوا و خواست خودش در هر موردی مقدم بدارد و توجه کند که آیا هوای خودش موافق با رضای امامش هست یا نه؟ پس اگر یقین داشت که خواست خودش امامش را راضی می‌‌سازد بر آن اقدام کند و آن را انجام دهد و بالاتر از رضایت امامش پس از رضایت خداوند چیزی نیست. و لذا در حدیث آمده است: «عَنْ مَنْصُورٍ بُزُرْجَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ:... أَ تَدْرِي مَا كَثْرَةُ ذِكْرِي لَهُ(سلمان)؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: لِثَلَاثِ خِلَالٍ: إِحْدَاهَا إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) عَلَى هَوَى نَفْسِهِ...»؛ امام صادق (ع) فرموده:... آیا می‌‌دانی که فراوانی یاد کردن من از سلمان چیست؟ گفتم: نه حضرت فرمود: برای سه خصلت است؛ یکی مقدم داشتن او هوا و خواست امیرمؤمنان (ع) را بر هوا و خواست خودش...

و پس از مواظبت مؤمن بر همه اینها باید که از خداوند این را بخواهد؛ چرا که مواظبت کامل امکان ندارد، و حتی با مواظبت هم نمی‌تواند کارش را به طور کامل و تمام طبق رضایت حضرت درست کند. بعلاوه نفس آدمی پس از این همه در بسیاری از اوقات باز طغیان و مخالفت می‌‌کند. لذا لازم است که درخواست کند و ملتجی گردد تا حضرت از او راضی شود. در دعای ندبه بعد از آن که از خدا درخواست می‌‌کند: «وَ أَعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَ الِاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ»؛ "خدایا ما را بر ادای حقوق امام به او و تلاش در راه اطاعت از او کمک کن" با این حال از خدا می‌‌طلبد که: «وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ...»؛ منت بگذار بر ما به رضایت آن حضرت و رأفت و رحمت او را به ما عنایت فرما...

عهد با آن حضرت و تجدید بیعت در هر صبح و پس از نمازهای فریضه و...

مؤمن در گردنش عهد و بیعتی برای امامش هست و اینست معنای اینکه او به امامش ایمان دارد و شیعه اوست. این التزامش به امام و تعهد مؤکد او و پیمانش با امامش در سایه اعتقاد به امامت او و اطاعت از اوامر و نواهی او و یاری کردن او با دادن جان و مال و آنچه دارد همان عهد و بیعت اوست. خداوند در قرآن نازل فرموده: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ[۶۵].

قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۶۶].

لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۶۷]»[۶۸].

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. «أَرْضَیْتَ‏ عَنِّی‏»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۹۷.
  2. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  3. ر.ک: آیتی، نصرت‌الله، دلیل روشن، مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ امامت و ولایت.
  4. «برای شما به خداوند سوگند می‌خورند تا خرسندتان گردانند در حالی که اگر مؤمنند سزاوارتر است خداوند و پیامبرش را خرسند گردانند» سوره توبه، آیه ۶۲.
  5. «خداوند فرمود: این روزی است که راستگویی راستگویان به آنان سود خواهد داد، آنان بوستان‌هایی خواهند داشت که از بن آنها جویبارها روان است، هماره در آنها جاودانند، خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند؛ این است رستگاری سترگ» سوره مائده، آیه ۱۱۹.
  6. «پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشت‌هایی جاودان است که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند از ایشان خرسند است و آنان از او خرسندند، این از آن کسی است که از پروردگار خویش بیم کند» سوره بینه، آیه ۸.
  7. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  8. «قَالَ‏«إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ‏ الْمُتَّقِین».
  9. «... مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ...»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
  10. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  11. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲؛ بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷ ـ ۵۸.
  12. «قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَا تَحَبَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِأَحَبَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۵.
  13. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  14. «اصْبِرُوا عَلَی الْفَرَائِضِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۲.
  15. «اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَکُنْ أَتْقَی النَّاس‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۴.
  16. «أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِض»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۲۰۶، ح ۱۳.
  17. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷ ـ ۵۸.
  18. «فِیمَا نَاجَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَی (ع) یَا مُوسَی مَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِی»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اجتناب المحارم، ح ۳.
  19. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷ ـ ۵۸.
  20. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  21. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  22. «بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و خویشاوندانتان و اموالی که اندوخته‏اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید، و خانه ‏هایی که بدان دلخوش هستید برای شما از خدا و پیامبرش و جهادکردن در راه او دوست داشتنی‏تر است، منتظر باشید تا خدا فرمان خویش بیاورد. و خدا نافرمانان را هدایت نخواهد کرد» سوره توبه، آیه ۲۴.
  23. «نمی‏یابی مردمی را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشند، ولی با کسانی که با خدا و پیامبرش مخالفت می‏ورزند دوستی کنند، هر چند آن مخالفان، پدران یا فرزندان یا برادران و یا قبیله آنها باشند. خدا بر دلشان رقم ایمان زده و به روحی از خود یاریشان کرده است و آنها را به بهشتهایی که در آن نهرها جاری است درآورد. در آنجا جاودانه باشند. خدا از آنها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند. اینان حزب خدایند، آگاه باش که حزب خدا رستگارانند». سوره مجادله، آیه ۲۲.
  24. ر.ک: میرباقری، سید محمد حسین، وظایف منتظران، ص ۲۵۲.
  25. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  26. ر.ک: میرباقری، سید محمد حسین، وظایف منتظران، ص ۲۵۲.
  27. «لَا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّی یَکُونَ خَائِفاً رَاجِیاً وَ لَا یَکُونُ خَائِفاً رَاجِیاً حَتَّی یَکُونَ عَامِلًا لِمَا یَخَافُ وَ یَرْجُو»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الخوف و الرجاء، ح ۱۱.
  28. .«الْمُؤْمِنُ بَیْنَ مَخَافَتَیْنِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَی لَا یَدْرِی مَا صَنَعَ اللَّهُ فِیهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِیَ لَا یَدْرِی مَا یَکْتَسِبُ فِیهِ مِنَ الْمَهَالِکِ فَهُوَ لَا یُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الخوف و الرجاء، ح ۱۲.
  29. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷ ـ ۵۸.
  30. «حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ح ۱۱.
  31. «مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَعَالَی وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ح ۱۱.
  32. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ح ۲.
  33. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷ ـ ۵۸.
  34. «عَنْ مَنْصُورٍ بُزُرْجَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ«... أَ تَدْرِی مَا کَثْرَةُ ذِکْرِی لَهُ(سلمان)؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: لِثَلَاثِ خِلَالٍ: إِحْدَاهَا إِیثَارُهُ هَوَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) عَلَی هَوَی نَفْسِهِ...»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۲۷، ح ۳۳.
  35. ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۳۸۱ـ۳۸۲.
  36. ر.ک: قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۲.
  37. می‌گویم: او منصور بن یونس است و "بزرج" معرب "بزرگ" است و از شیخ و کشی حکایت شده که او واقفی بوده و نص بر حضرت رضا (ع) را انکار می‌کرده، ولی روایت کردن بزرگانی همچون ابن ابی عمیر و غیر او از وی، از اموری است که شاهد بر وثاقت اوست، لذا بعضی از علمای رجال او را از ثقات برشمرده‌اند. و الله تعالی هو العالم. {مؤلف}.
  38. بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۲۷، ح ۳۳.
  39. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۳۸۱-۳۸۲.
  40. " أَرْضَيْتَ‏ عَنِّي‏"؛ بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۹۷.
  41. برای شما به خداوند سوگند می‌خورند تا خرسندتان گردانند در حالی که اگر مؤمنند سزاوارتر است خداوند و پیامبرش را خرسند گردانند؛ سوره توبه، آیه: ۶۲.
  42. خداوند فرمود: این روزی است که راستگویی راستگویان به آنان سود خواهد داد، آنان بوستان‌هایی خواهند داشت که از بن آنها جویبارها روان است، هماره در آنها جاودانند، خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند؛ این است رستگاری سترگ؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۹.
  43. پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشت‌هایی جاودان است که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند از ایشان خرسند است و آنان از او خرسندند، این از آن کسی است که از پروردگار خویش بیم کند؛ سوره بینه، آیه: ۸.
  44. " قَالَ‏ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ‏ الْمُتَّقِين‏"
  45. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۲۹ - ۱۳۲.
  46. «"قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا تَحَبَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِأَحَبَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ"»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۵.
  47. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  48. «"اصْبِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ "»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۲.
  49. «" اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاس‏"»؛اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح ۴.
  50. «"أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ "»؛ بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۲۰۶، ح ۱۳.
  51. «" فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع يَا مُوسَى مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِي‏"»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اجتناب المحارم، ح ۳.
  52. توضیح کامل‌تر را در بحث ورع می‌توانید در درس هفدهم از حلقه ششم مطالعه فرمایید.
  53. "و به هر کاری که کرده‌اند می‌پردازیم و آن را (چون) غباری پراکنده می‌گردانیم" سوره فرقان، آیه ۲۳.
  54. «"أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ أَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الْقَبَاطِيِّ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمُ الْحَرَامُ لَمْ يَدَعُوهُ."»اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اجتناب المحارم، ح ۵.
  55. بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص 24-28.
  56. «" لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ خَائِفاً رَاجِياً وَ لَا يَكُونُ خَائِفاً رَاجِياً حَتَّى يَكُونَ عَامِلًا لِمَا يَخَافُ وَ يَرْجُو"»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الخوف و الرجاء، ح ۱۱.
  57. «" الْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخَافَتَيْنِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى لَا يَدْرِي مَا صَنَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِيَ لَا يَدْرِي مَا يَكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ الْمَهَالِكِ فَهُوَ لَا يُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ."»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الخوف و الرجاء، ح ۱۲.
  58. بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص 38-41.
  59. «" حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ "»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ح ۱۱.
  60. روشن است که معرفت ائمه (ع) نیز از معرفت خدا و رسول (ص) جدا نیست و این مطلب جزء مسلمات معارف اهل بیت (ع) به شمار می‌رود. رجوع کنید به حلقه دوم فصل اول و دوم.
  61. «" مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا"»؛ اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ح ۱۱.
  62. رجوع شود به اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الذم الدنیا و الزهد فیها، ابتدای ح دوم.
  63. بنی‌هاشمی، سید محمد، برکات انتظار، ص ۵۷-۵۸.
  64. مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  65. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  66. «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و دارایی‌هایی که به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌هایی که می‌پسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوست‌داشتنی‌تر است پس چشم به راه باشید تا خداوند امر (عذاب) خود را (در میان) آورد و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۲۴.
  67. «گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.
  68. میرباقری، سید محمد حسین، وظایف منتظران ص ۲۵۲.