سرگذشت زندگی امام جواد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی با امام

امام جواد (ع) نهمین پیشوای مسلمانان در سال ۱۹۵ هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود[۱]. پدر ارجمندش امام رضا (ع) و مادرش خیزران سبیکه بود. از القاب مشهور امام نهم (ع): جواد و تقی و کنیه گرامی‌اش ابو جعفر ثانی است[۲].[۳]

امام محمد تقی (ع) همانند دیگر امامان معصوم (ع) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جد خویش، پیامبر اسلام (ص) بود. علم و فضیلت جوادالائمه (ع) نیز همچون پدرش، فراوان بود و در مجالس بحثی که خلیفه ترتیب می‌‌داد تا از موقعیت اجتماعی او بکاهد، حضرت جواد (ع) با آنکه کم سن و سال و جوان بود، ولی همه را مغلوب می‌‌کرد و در همه علوم و فنون، سرآمد بود[۴].

دوران امامت

نخستین مقطع زندگانی امام جواد(ع)، دوران خردسالی آن حضرت است که از هنگام تولد در سال ۱۹۵ق تا پیش از رسیدن به امامت در سال ۲۰۳ ق، ادامه داشت. دوران خردسالی امام در محل تولدش، شهر مدینه، سپری شد.

در سال ۲۰۱ ق، هنگامی که امام جواد(ع) شش سال داشت، امام رضا(ع) به اجبار مأمون عباسی مدینه را به سوی مرو ترک کرد. امام جواد(ع) در مدینه ماند و خادمان و همکاران پدر، امام جواد(ع) را در مدینه یاری می‌کردند. امام رضا(ع) در خراسان امور فرزند خویش را پیگیری کرده و با نگارش نامه با فرزند خود ارتباط داشت و راهنمایی‌های لازم را انجام می‌داد[۵].

یک سال پس از حضور امام رضا(ع) در خراسان، امام جواد(ع) در سال ۲۰۲ق، هنگامی که هفت سال داشت، به دیدار پدر به مرو رفت[۶]. منابع کهن سفر امام جواد(ع) را به خراسان ثبت نکرده‌اند، تنها ابن فندق (م ۵۶۵ق)، گزارش سفر او به خراسان را نوشته است. با توجه به اینکه بر اساس گزارش‌ها مأمون دو دختر خویش را به عقد امام رضا(ع) و امام جواد(ع) در آورد، می‌توان حدس زد که این اتفاق در همین سفر صورت گرفته است و مأمون در همین سفر دختر خود را به نامزدی امام در آورده است.

در سال ۲۰۳ق، چون خبر رحلت پدر به مدینه رسید، امام جواد(ع) برای آن حضرت مجلس ماتم و عزا برگزار کرد[۷] و امور مربوط به وی را به سامان رساند و دیون وی را پرداخت کرد[۸] و به ابوطالب قمی اجازه داد که برای پدرش مرثیه سروده و برایش ندبه کند[۹].[۱۰]

امام محمد تقی (ع) از سال ۲۰۳ تا ۲۲۰ ه. امامت کرد. خلفای معاصر آن امام همام (ع) عبارت‌اند از: مأمون و معتصم[۱۱]. مأمون، خلیفه عباسی چون از نفوذ باطنی و معنوی او در میان مردم بیمناک بود، آن حضرت را تحت مراقبت خویش گرفت و از همین رو دخترش را به ازدواج حضرت جواد (ع) درآورد، تا یک مراقب دائمی و خانگی نسبت به او داشته باشد.

در دوران امامت امام رضا (ع) شیعه توانایی تجربه قدرت سیاسی را به دست آورده بود و همین امر مأمون را مجبور کرد که حضرت را به اجبار وارد دستگاه حکومت کند؛ ولی موفّق نشد و رفتار امام طوری بود که حتّی برگزاری یک نماز از سوی حضرت را برنتافت؛ از این پس این موضع قدرت توسّط ائمه بعدی حفظ شد. امام محمد جواد (ع) مواضع پدر خود را ادامه داد. مأمون نیز توطئه خود را برای از بین بردن شیعه همچنان ادامه داد. او می‌خواست امام را از پایگاه‌های مردمی خود جدا کند و این توطئه را به‌گونه‌ای اجرا کند که مردم تحریک نشوند.

مهم‌ترین برنامه امامت امام محمد تقی (ع) ادامه راه پدر و پیگیری برنامه‌های ایشان برای گسترش مذهب تشیع و هدایت امت بود. نخستین گام امام (ع) در این راه آن بود که پایتخت عباسیان را ترک کرد و به مدینه رفت. این کار به معنای رد مشروعیت حکومت عباسی و نوعی مقابله با آن تلقی می‌گشت. با حضور امام (ع) در مدینه، فقیهان و عالمان بسیاری پیرامونشان گرد آمدند و از محضر ایشان کسب فیض کردند[۱۲].

امام جواد(ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام از جمله بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود[۱۳]، خیران خادم[۱۴]، ایوب بن نوح[۱۵]، عبدالعزیز مهتدی[۱۶] و ابراهیم بن محمد همدانی[۱۷] از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمد بن محمد بن ابی‌نصر بزنطی از اصحاب اجماع از خواص امام جواد(ع) بوده است[۱۸].

امام جواد(ع) در دفاع از کیان اسلام و قرآن و تفسیر درست کتاب خدا و سیره پیامبر(ص) فعالیت‌های علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهه‌های فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی(ص) تحریف شده را بر آنان آشکار و واقعیت‌ها را بیان کرده است[۱۹].

ایشان با سران غالیان به شدت برخورد می‌کرد، از جمله ابوالخطاب (محمد بن ابی‌زینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند[۲۰].[۲۱]

در آغاز امامت حضرت جواد (ع)، مأمون تشکیل مجالس مناظره را ـ که در دوره امام رضا (ع) همگی به نفع اهل بیت تمام شد ـ دوباره تجربه کرد، به این دلیل که امام نهم خردسال است و تجربه پدر را ندارد بلکه بتواند به موقعیّت علمی او لطمه وارد کند؛ ولی نتیجه برعکس شد. در مجلسی که بزرگان علمای اهل سنت از جمله یحیی بن اکثم ـ قاضی القضاة ـ حضور داشتند، امام جواد را به مناظره فرا خواند؛ امّا شکست و انقطاع همگی، باعث ناکامی مأمون شد. به نقل مجلسی در فصل حجّ فقیهان بغداد و شهرهای دیگر و سایر دانشمندان بلاد که هشتاد تن بودند، به حجّ رفتند و سپس برای دیدار با امام راهی مدینه شدند[۲۲].

شاگردان و اصحاب عظیم الشأنی همچون: ابن ابی عمیر بغدادی، ابوجعفر محمد بن سنان زاهری، احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی، ابوتمام حبیب بن اوس طائی، علی بن مهزیار اهوازی و فضل بن شاذان نیشابوری از جمله دست پروردگان حضرت ابوجعفر امام جواد (ع) هستند. این شاگردان نیز همچون امام خود تحت تعقیب و گرفتاری بودند.

علاوه بر موضع علنی، حضرت در بُعد سیاسی نیز به مبارزات خود ادامه می‌داد و طرح مأمون برای سکونت در بغداد و دربار در جهت مشروعیّت بخشیدن به حکومت خود را نپذیرفت و این توطئه را خنثی نمود[۲۳].

مناظرات

از موضوعات قابل توجه در زندگی امام جواد(ع)، مناظرات آن حضرت به ویژه درباره مسائل امامت و احکام شرعی بوده است. ایشان در این‌باره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام داده است. از جمله مناظره با یحیی بن اکثم، درباره محرمات احرام در حج[۲۴] و نیز مناظره کلامی درباره روایات منسوب به پیامبر(ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر(ص)، تحریف و ساختگی‌بودن آن گزارش‌ها را اثبات کرد[۲۵].[۲۶]

سیره سیاسی امام جواد

نحوه تعامل با دستگاه حکومت عباسی، از جمله دغدغه‌های امام جواد(ع) بود. از سویی حاکمان برای تحت نظر گرفتن امام برنامه‌های خود را داشتند و از سوی دیگر، امام با توجه به این حساسیت‌ها با کمال احتیاط در صدد بود، آرمان‌های خود را عملی کند. امام جواد(ع) با دو حاکم عباسی، مأمون و معتصم هم‌عصر بود.

بیشتر عمر امام جواد(ع) در عصر خلافت مأمون سپری شد و از هفده سال امامت آن حضرت، پانزده سال آن هم‌زمان با عصر حکومت وی بود. در باب روابط مأمون و امام دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی دیدگاه‌ها بر آن‌اند که مأمون به منزلت ویژه امام جواد(ع) باور داشت و رفتارهای وی نیز از همین باور ریشه گرفته‌اند[۲۷]. دیدگاه دیگر برای مأمون دو چهره ترسیم می‌کند؛ وی در ظاهر به گونه‌ای رفتار می‌کرد؛ اما در پی این رفتارها اهداف دیگری داشت. در این دیدگاه، مأمون تلاش کرد تا امام جواد(ع) را به امور دنیوی آلوده کند، او به کنیزانی مأموریت داد تا آن حضرت را به سوی خود جلب کنند؛ اما امام(ع) توجهی به آنان نکرد. همچنین به مردی به نام مخارق که نوازنده و آوازه‌خوان بود مأموریت داد تا امام جواد(ع) را به آلودگی بکشاند؛ ولی او نیز موفق به چنین کاری نشد و در مواجهه با امام(ع) خودش متحول شد[۲۸].

دو سال پایانی عمر امام جواد(ع) (۲۱۸ تا ۲۲۰) در عصر خلافت معتصم که عموی همسرش امّ‌فضل بود سپری شد. هنگامی که معتصم به تخت نشست، پیگیر احوال امام جواد(ع) شد تا اینکه امام را از مدینه به بغداد فراخواند. امام جواد(ع) در محرم سال ۲۲۰ق، به بغداد آمد و تا پایان عمر، به مدت ده ماه، در بغداد ماندگار شد.

سیاست معتصم در این مدت، سختگیری بر امام و تخریب چهره او و آلوده نشان دادن وی بود؛ اما خود اقرار می‌کرد که چنین شیوه‌هایی نمی‌تواند شیعیان را تحت تأثیر قرار دهد[۲۹]. به جهت همین سیاست‌ها، امام(ع) به شدت در معرض آسیب از سوی مخالفان و رقیبان بود، تصمیم به مسموم کردن و شهادت امام جواد(ع) در این فضا، از جمله کارهایی بود که حامیان خلافت در صدد آن برآمدند[۳۰].[۳۱]

امام(ع) و قیام‌های ضد عباسی

در عصر امامت امام جواد(ع) قیام‌هایی از سوی علویان به وقوع پیوستند. سیاست کلی امام در برابر قیام‌ها، عدم جانبداری و حمایت نکردن به صورت مستقیم و آشکارا بود. از این رو، برای امام درباره این قیام‌ها، رفتار و سخنی به ثبت نرسیده است. تنها درباره یک قیام که مربوط به دوره‌های پیشین بود و در عصر امام جواد(ع) از موضوعیت خارج شده بود، اظهارنظری از ایشان ثبت شده است. امام درباره عظمت و بزرگی قیام فخ که در سال ۱۶۹ ق رخ داد، فرمود: بعد از حادثه کربلا، هیچ حادثه‌ای برای ما بزرگ‌تر و سنگین‌تر از حادثه فخ روی نداده است[۳۲].

مهم‌ترین این قیام‌ها بدین شرح‌اند:

  1. قیام عبدالرحمان بن احمد علوی در سال ۲۰۷ق در یمن و نیز قیام محمد بن قاسم علوی در طالقان به سال ۲۱۹ق که شعار هر دو قیام، «الرضا من آل محمد» بود[۳۳].
  2. از قیام‌های این دوره، قیام مردم قم در سال ۲۱۰ ق، به منظور کاهش مالیات بود، مردم قم در این قیام، شکست خورده و خراج مضاعفی از ایشان ستانده شد. در این قیام، یحیی بن عمران، بزرگ اهل قم، کشته شد[۳۴]. تاریخ‌نویسان ارتباطی میان این قیام و امام جواد(ع) برقرار نکرده‌اند، ولی با توجه به گرایش شیعی مردم قم و حضور یحیی بن عمران (وکیل امام جواد(ع)) در این قیام، می‌توان حدس زد که امام(ع) در جریان قیام قرار داشته است.

افزون بر قیام‌های یادشده، حکومت بغداد معارضانی نیز داشت و شورش‌های دیگری نیز در قلمرو حکومت عباسی به وقوع پیوستند. قیام زُطّ‌ها (کارگران و کولی‌ها) در سال ۲۰۵ ق، آغاز قیام بابک خرم‌دین در سال ۲۰۵ ق، در دوره امامت امام جواد(ع) به وقوع پیوست. درباره این قیام‌ها موضع خاصی به صراحت از امام ثبت نشده است[۳۵].

شهادت

پس از مأمون، معتصم خلیفه شد و همسر امام را تحریک کرد تا حضرت جواد (ع) را مسموم کند. همسر امام، ام الفضل، با وسوسه او شوهر جوانش را با انگور مسموم کرده و به شهادت رساند. حضرت جواد (ع) جوان‌ترین امام شیعه بود و هنگام شهادت ۲۵ سال داشت. روز آخر ذی قعده سال ۲۲۰ هجری، روز شهادت اوست. قبر مطهرش در کاظمین، از شهرهای عراق، زیارتگاه شیعیان است[۳۶].[۳۷]

منابع

پانویس

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۲۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۰.
  2. شیخ مفید، محمد بن نعمان، مصنفات الشیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۳؛ شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، ص۲۲۵.
  3. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام جواد، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۳-۴۲۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۸؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۷۷؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۲۴؛ طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۴۷.
  4. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۰۶؛ فرهنگ شیعه، ص۱۱۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۳.
  5. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۰۷؛ عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۱۳۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۹۶.
  6. ابن فندق، تاریخ بیهق، ص۴۶.
  7. طبری، دلائل الامامة، ص۴۰۱.
  8. کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۷؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۹۲.
  9. طوسی، مصباح المتهجد، ج۲، ص۵۶۸.
  10. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۲۱.
  11. امین، سید محسن، اعیان الشیعه‌، ج۲، ص۳۲.
  12. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۴۶-۱۴۷؛ فرهنگ شیعه، ص۱۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۳.
  13. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۰، ص۳۷ ـ ۳۸؛ حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۷۹.
  14. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۶۷.
  15. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۱.
  16. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الجواد ابی جعفر محمدبن علی، ص۲۹۸.
  17. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الجواد ابی جعفر محمدبن علی، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲.
  18. نجاشی، ص۷۵.
  19. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۰، ص۸۰ ـ ۸۳.
  20. طوسی، اختیارمعرفة الرجال، ج۲، ص۸۱۱.
  21. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص۱۴۵.
  22. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵، ص۱۰.
  23. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۱۴۶-۱۴۷؛ فرهنگ شیعه، ص۱۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۳.
  24. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، ص۲۲۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۰، ص۷۶ ـ ۷۷.
  25. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۴۴۷.
  26. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۱۴۷.
  27. مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۴، ص۳۸۲؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۱۲۹.
  28. کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۴.
  29. کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۶۰.
  30. ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۵۱۷.
  31. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص۱۳۷.
  32. ابن عنبه، عمدة الطالب، ص۱۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۸، ص۱۶۵.
  33. طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۹۳؛ ج۹، ص۷.
  34. طبری، تاریخ، ج۸، ص۶۱۴؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۰۷.
  35. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲، ص ۱۴۰.
  36. ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷؛ نوبختی، ابومحمد حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۱۰۰.
  37. فرهنگ شیعه، ص۱۲۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۳؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۲۷۷.