فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳ (کتاب)
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳ | |
---|---|
از مجموعه | فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت |
زبان | فارسی |
تحقیق یا تدوین | مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت |
زیر نظر | سید محمود هاشمی شاهرودی |
موضوع | فقه |
مذهب | شیعه |
ناشر | انتشارات مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت |
محل نشر | قم، ایران |
سال نشر | ۱۳۸۲ ش |
تعداد صفحه | ۸۰۹ |
شابک | ۹۶۴-۹۰۶۶۳-۶-۵ |
شماره ملی | ۷۲۲۲۶۲ |
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، جلد سوم از مجموعهٔ نُه جلدی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت است که با زبان فارسی به بررسی تخصصی و شرح واژگان فارسی فقهی یا مباحث مرتبط با فقه، میپردازد. این مجموعه اثر پژوهشگران مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی است و انتشارات مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت انتشار آن را به عهده داشته است.
دربارهٔ کتاب
در معرفی این کتاب آمده است: «دانشنامهای تخصصی در شرح واژگان فارسی که عناوین فقهی یا مباحث مرتبط با فقه، بهصورت ساده و روان در آن آمده است. اصطلاحات فقهی در آن همراه معنا و اطلاعات پایه و اساسی بهطور مستند گردآوری شده است».
فهرست کتاب
- جائر --> سلطان جائر
- جائفه
- جاثیه؛ سوره
- جاحِد
- جاحِظه
- جادو --> سحر
- جاده --> راه
- جارِح
- جارودیّه
- جارو کردن
- جاریه
- جاسوسی
- جاعِل --> جُعاله
- جامد
- جامع
- جامع کوفه --> مسجد کوفه
- جامع؛ مسجد --> مسجد جامع
- جامه --> لباس
- جان
- جان دادن --> احتضار
- جاندار
- جانور --> حیوان
- جانی --> جنایت
- جاه
- جاهل --> جهل
- جاهل قاصر
- جاهل مُقَصِّر
- جاهلیّت
- جایز --> جواز
- جایزه
- جُؤجُؤ
- جَبّ
- جَبّانه
- جِبایه
- جَبر
- جبران --> تدارک
- جبر خبر --> انجبار خبر
- جبر دلالت --> انجبار خبر
- جبر سند --> انجبار خبر
- جَبریّه
- جَبّ؛ قاعده --> قاعده جبّ
- جَبلُ الرَّحمَه
- جَبهَه
- جَبیره
- جَبین
- جَحد؛ سوره --> کافرون؛ سوره
- جُحفَه
- جُحود
- جَدّ
- جدا کردن
- جدال
- جدایی --> فراق
- جَدب --> خشکسالی
- جِدّ السَّیر
- جَدعاء
- جَدَل --> جدال
- جدول
- جدّه
- جَدی
- جِدّی
- جُدَی
- جَذّاء --> جدعاء
- جُذام
- جَذَع
- جِذع
- جَذَعه --> جَذَع
- جراحت
- جراحی
- جراحی پلاستیک
- جراحی ترمیمی --> جراحی پلاستیک
- جرئت
- جَرَب
- جَرباء --> جَرَب
- جِرجیر
- جرح
- جُرَذ
- جرعه
- جِرم
- جُرم
- جُرموق
- جَرّ وَلاء
- جِرّی
- جریان
- جَریب
- جِرّیث --> جِرّی
- جَریدَتَین
- جَریره
- جریمه --> جُرم
- جریمه نقدی
- جَزّ --> چیدن
- جزاء
- جزاف --> بیع مجازفه
- جزای نقدی --> جریمه نقدی
- جزء
- جزئیت
- جَزَع
- جَزع یمانی
- جَزم
- جَزور --> شتر
- جزیره
- جزیرة العرب
- جزیه
- جَستن
- جست وجو
- جسد --> بدن
- جُعاله
- جِعرانه
- جعفر(ع)؛ امام
- جعفر بن ابی طالب
- جعفری
- جُعل --> جعاله
- جَعلی --> حیله
- جِعَه
- جَعیله --> جعاله
- جغد
- جَفا
- جُفت
- جَفر
- جَلاء --> کوچ
- جَلاّل
- جُلاهِق
- جَلَب
- جِلباب
- جَلحاء
- جَلد --> تازیانه
- جِلد
- جِلسه استراحت
- جَلق --> استمناء
- جَلَل --> نجاست خواری
- جَمّاء --> جَلحاء
- جُمادی الاولی
- جِماع --> آمیزش
- جماعت
- جَمال --> زیبایی
- جمجمه
- جَمرات ثلاث --> جمره
- جَمرَه
- جَمرَه اُولی
- جَمرَه ثالثه --> جمره عقبه
- جَمرَه ثانیه --> جمره وسطی
- جَمرَه عُظمی
- جَمرَه عَقَبه
- جَمرَه قُصوی --> جمره عقبه
- جَمرَه کُبری --> جمره عقبه
- جَمرَه وُسطی
- جمع
- جمع بین الصلاتین
- جمع تبرّعی
- جُمعَتَین
- جمع دلالی --> جمع عرفی
- جمع عرفی
- الجمع مهما امکن؛ قاعده --> قاعده الجمع مهما امکن
- جمع مقبول --> جمع عرفی
- جمعه
- جمعه؛ سوره
- جمعیّت
- جَمَل
- جمله انشایی
- جمله خبری
- جِنّ
- جنابت
- جنازه
- جنایت
- جَنَب
- جُنُب --> جنابت
- جُند
- جنس
- جن؛ سوره
- جنگ --> جهاد
- جنگل --> آجام
- جَنوب؛ باد --> باد
- جنون --> دیوانگی
- جَنیب
- جَنین
- جو
- جواب
- جوارح
- جواز
- جواز بالمعنی الأخص --> اباحه] تکلیفی
- جواز بالمعنی الأعم --> اباحه بالمعنی الأعم
- جواز حقّی
- جواز حکمی
- جواز شرعی --> جواز
- جواز عقلی --> جواز
- جوان
- جواهر
- جوجه
- جوجه تیغی --> خارپشت
- جود
- جور --> ظلم
- جوراب
- جوش
- جوشیدن
- جوع --> گرسنگی
- جویدن
- جهاد
- جهاد اکبر
- جهاد نفس --> جهاد اکبر
- جَهاز
- جهانگردی --> سیاحت
- جهت
- جهت صدور --> ترجیح جهتی
- جُهد مُقِلّ
- جَهر
- جَهراء --> اجهر
- جهل
- جهنده --> خون جهنده
- جهنم
- جهیدن --> جستن
- جهیزیه
- جَیب
- جیب بُر
- جَیش --> لشکر
- جیفه --> مردار
- جیوه
- چادر
- چارک
- چاشت
- چاقو
- چاقی
- چانه
- چانه زدن
- چاه آب
- چاه زمزم --> آب زمزم
- چاه فاضلاب
- چاه فَخّ
- چاه مستراح
- چاه میمون
- چای
- چپ
- چپ دست
- چتر --> سایه
- چراغ
- چراگاه
- چرب
- چُرت
- چرخ
- چرخ چاه --> دولاب
- چَرغ
- چرک
- چرم --> پوست
- چریدن
- چسباندن
- چشایی
- چشم
- چشم بندی --> شعبده
- چشمه
- چشیدن
- چک
- چکاوک
- چکمه --> خُفّ
- چلپاسه --> وزغ
- چموشی
- چنگال --> پنجه
- چوب
- چوپان
- چوگان
- چهارپا --> حیوان
- چهار جهت --> جهت
- چهار زانو --> تربّع
- چهارشنبه --> ایّام هفته
- چهره --> صورت
- چیدن
- چینه دان
- حائر
- حائض --> حیض
- حائض متّهم
- حائک
- حائل
- حابس --> حبس
- حاجِب
- حاجت
- حاجی --> حج
- حاذق --> مهارت
- حارس --> نگهبانی
- حارصه
- حازِق
- حاسِب
- حاسَّتَین
- حاسِر
- حاشیه
- حاشیه نَسَب
- حاضر --> حضر
- حاضرِی المسجد الحرام
- حافِر
- حافظه --> حفظ
- حافی --> پابرهنگی
- حاقِب
- حاقِن
- حاقّه؛ سوره
- حاکم جائر --> سلطان جائر
- حاکم شرع
- حالّ
- حام
- حامله --> آبستنی
- حِباء --> حَبوَه
- حُباری
- حَِبَرَه
- حبره عبری --> حبره
- حبس
- حَبط --> احباط
- حبوبات
- حَُِبو َه
- حَبّه
- حَبیس
- حَتف اَنف
- حج
- حجاب
- حجاز
- حج استیجاری
- حج اصغر
- حج اِفراد
- حج اکبر
- حجامت
- حَجب
- حج بذلی
- حج بَلَدی
- حُجَّت
- حج تَسَکُّع --> تسکّع
- حج تَطَوُّع --> حج مستحب
- حج تَمَتُّع
- حَجر
- حُجُرات؛ سوره
- حِجر اسماعیل
- حَجَرُ الأسوَد
- حِجر؛ سوره
- حج؛ سوره
- حج صَروره --> صروره
- حج عقوبتی
- حج قِران
- حجم
- حج مَبتول
- حج مستحب
- حج مستقر
- حج میقاتی
- حج نذری
- حج نیابتی
- حج واجب
- حَجون؛ قبرستان
- حَجَّةُ الإسلام
- حدّ --> حدود
- حُداء
- حَدّاد
- حِداد
- حدّ اصغر
- حدّ اکبر
- حِدَأة
- حدّ تَرَخُّص
- حَدَث
- حَدَث اصغر
- حَدَث اکبر
- حَدَثَین
- حَدر
- حدس
- حدقه
- حدّ مشترک
- حدود
- حدود اللّه
- حدود النّاس
- حُدَیبیّه
- حدیث
- حدیث اَربعمأة
- حدیث جَبّ
- حدیث حَجب
- حدیث حَسَن
- حدیث رفع
- حدیث رفع قلم
- حدیث سلطنت
- حدیث سُنَن
- حدیث شاذّ
- حدیث شَرایع دین
- حدیث شُفعه
- حدیث صحیح
- حدیث ضَرَر --> حدیث لاضرر
- حدیث ضعیف
- حدیث عَلَی الیَد
- حدیث غَرَر
- حدیث غریب
- حدیث قُدسی
- حدیث قوی
- حدیث لاتُعاد
- حدیث لاضرر
- حدیث لُحمَه
- حدیث متروک --> حدیث مهجور
- حدیث مُتواتِر --> تواتر
- حدیث مجهول
- حدیث مُرسَل
- حدیث مَرفوع
- حدیث مُستَفیض
- حدیث مُسنَد
- حدیث مشهور
- حدیث مُضطَرب
- حدیث مُضمَر
- حدیث معتبر
- حدیث مُعضَل
- حدیث مُعَلَّق
- حدیث مُعَلَّل
- حدیث مُعَنعَن
- حدیث مقبول
- حدیث مقطوع
- حدیث مَناهی
- حدیث منقطع
- حدیث مُوَثَّق
- حدیث موضوع
- حدیث موقوف
- حدیث مهجور
- حدیث مَیسور
- حدیث نادر --> حدیث شاذّ
- حدیث نَفس
- حدیث نفی غَرَر --> حدیث غرر
- حدیث یَد --> حدیث علی الید
- حدید چینی
- حدید؛ سوره
- حَذارِ
- حذاقت --> مهارت
- حَذف
- حُرّ
- حِراء --> غار حراء
- حرارت --> گرمی
- حراست --> نگهبانی
- حرام --> حرمت
- حرام زاده
- حرام گوشت --> حیوان
- حَربی --> اهل حرب
- حَرَّتَین --> بین الحرّتین
- حَرَج --> قاعده عسر و حرج
- حِرز
- حِرص
- حَرصَه --> حارصه
- حُرُض --> اشنان
- حرف
- حرکت
- حَرَم
- حرمت
- حرمت ابدی
- حرمت ابطال؛ قاعده --> قاعده حرمت ابطال
- حرمت تکلیفی --> حرمت
- حرمت ظاهری --> حکم ظاهری
- حرمت واقعی --> حکم واقعی
- حرمت وضعی --> بطلان
- حَرَم الحَرَم
- حرم کوفه --> کوفه
- حَرَمین
- حَُروریّه
- حروف حلقی
- حروف شمسی
- حروف قسم
- حروف قمری
- حروف مبانی
- حروف مُتجانِس
- حروف معانی
- حروف معجم
- حروف هجاء --> حروف معجم
- حروف یَرمَلُون
- حُرّه
- حَرَّه لیلی --> بین الحرّتین
- حَرَّه واقِم --> بین الحرّتین
- حُرّیت --> آزادی
- حریر --> ابریشم
- حریص --> حرص
- حریم
- حزب
- حزن --> اندوه
- حَزنَه
- حَزوَرَه
- حسّ
- حسادت --> حسد
- حَسَب
- حِسبه --> امور حسبی
- حسد
- حَسم
- حسن(ع)؛ امام
- حُسن خلق --> اخلاق
- حُسن شرعی --> حسن و قبح عقلی
- حُسن ظاهر
- حُسن ظنّ
- حسن عسکری(ع)؛ امام
- حُسن عقلی --> حسن و قبح عقلی
- حُسن القضاء
- حُسن و قُبح عقلی
- حسود --> حسد
- حسین(ع)؛ امام
- حسینیه
- حشرات
- حشر؛ سوره
- حَشَفه --> ختنهگاه
- حَشویه
- حشیش --> مواد مخدر
- حَصان
- حَصر --> احصار
- حَصور
- حِصّه --> سهم
- حصیر
- حَِضانت
- حَضَر
- حضور
- حضور قلب
- حَطیطه
- حَطیم
- حَظر
- حَظیّ
- حفاظت --> حفظ
- حفر
- حفظ
- حق
- حق آدمی --> حق
- حَقّابه
- حق اختراع--> حق معنوی
- حق اختصاص
- حق ارتفاق --> ارتفاق
- حق اسقاط --> حق
- حق امتیاز --> حق معنوی
- حق تألیف --> حق معنوی
- حق تقدم --> اولویت
- حق تولیت
- حق حضانت --> حضانت
- حق خیار --> خیار
- حق دعوا
- حق رجوع
- حق رهانت
- حق الزحمه --> اجرت
- حق زوجیّت --> زوجیّت
- حق سَبق
- حق شِرب --> حقّابه
- حق شُفعه
- شفعه
- حق عبور --> حق مرور
- حق غیبت
- حق قبول وصیّت
- حق قَذف --> قذف
- حق قَسم --> قَسم
- حق کفالت
- حق اللّه
- حق مارّه
- حق مرور
- حق مَسیل
- حق معلوم
- حق معنوی
- حق النّاس
- حق نشر --> حق معنوی
- حُقنه --> اِماله
- حَقو
- حِقّه
- حُقَّه
- حقیقت
- حقیقت شرعی
- حقیقت متشرّعه
- حکایت
- حُکره --> احتکار
- حَکَم --> تحکیم
- حُکم
- حکم ابتدایی --> حکم تأسیسی
- حکم ارشادی
- حکم اقتضایی --> حکم
- حکم امضایی
- حکم انشایی --> حکم
- حکم اوّلی --> حکم واقعی
- حکمت
- حکم تأسیسی
- حکم تخییری --> وجوب تخییری
- حکم تعیینی --> وجوب تعیینی
- حکم تکلیفی
- حکم توقیفی --> توقیفی
- حکم ثانوی --> حکم واقعی
- حکم حکومتی --> حکم ولایی
- حکم سلطانی --> حکم ولایی
- حکم شأنی --> حکم
- حکم شرعی
- حکم ظاهری
- حکم عقلی --> عقل
- حکم عینی --> وجوب عینی
- حکم غیابی
- حکم غیری --> وجوب غیری
- حکم فعلی --> حکم
- حکم مولوی
- حکم نفسی --> وجوب نفسی
- حکم واقعی
- حکم وضعی
- حکم ولایی
- حَکَمیّت --> تحکیم
- حکومت
- حِلّ
- حلال
- حلال زاده
- حلال گوشت --> حیوان
- حِلف --> قسم
- حلق
- حلقوم --> گلو
- حلقه
- حِلم
- حُلُم --> احتلام
- حَلَمَه
- حُلَّه
- حُلیّ --> زیور
- حلّیت --> حلال
- حلّیت؛ قاعده --> قاعده حلّیت
- حَلیف
- حَلیله
- حم --> حوامیم
- حَمّال --> حمل و نقل
- حَماله
- حمام
- حمایل
- حمد؛ سوره
- حَمدَلَه --> تحمید
- حُمره مَشرقیّه
- حُمره مَغربیّه --> شفق
- حمزه
- حم سجده؛ سوره --> سجده؛ سوره
- حم عسق؛ سوره --> شوری؛ سوره
- حم فصّلت؛ سوره --> فصّلت؛ سوره
- حُمق --> احمق
- حَمقاء --> احمق
- حَمل
- حَمَل
- حمل بر صحّت --> قاعده صحّت
- حمل و نقل
- حمله --> جهاد
- حمله دار
- حم مؤمن؛ سوره --> غافر؛ سوره
- حَمو --> اَحماء
- حُموضَت --> ترشی
- حِمی --> قُرُق
- حمیل
- حنا
- حَنّانه
- حَنبَلی
- حِنث
- حنظل
- حَنَفی
- حَنَک
- حَنوط
- حَواصِل --> پلیکان
- حواله
- حوامیم
- حورالعین
- حَوصَلَه --> چینه دان
- حَوقَلَه --> حولقه
- حَولاء --> احول
- حَولَقَه
- حیا
- حیات
- حیازت مُباحات
- حیاض
- حیثیت --> آبرو
- حیثیت تعلیلی
- حیثیت تقییدی
- حیره
- حیض
- حیض مُحتَبَس
- حَیعَلات
- حَیعَلَتَین
- حَیعَلَه --> حیعلات
- حیلوله؛ بدل --> بدل حیلوله
- حیله
- حین
- حیوان
- حیوان اهلی --> اهلی
- حیوان خشکی --> حیوان
- حیوان درنده --> درنده
- حیوان دریایی --> حیوان
- حیوان شکاری --> آلات صید
- حیوان موطوء --> آمیزش با حیوان
- حیوان نجاستخوار --> نجاستخواری
- حیوان وحشی --> وحشی
- خائن --> خیانت
- خائنة الأعیُن
- خاتمیّت
- خادم --> استخدام
- خار
- خارپشت
- خارجی --> خوارج
- خاریدن
- خاص --> عام و خاص
- خاصره
- خاصّه--> شیعه
- خاک
- خاکروبه --> زباله
- خاکستر
- خاک مالی
- خالص
- خالع --> خلع
- خال کوبی
- خاله
- خاله زاده
- خالی از قوّت --> الفاظ فتوا
- خالی از وجه --> الفاظ فتوا
- خام
- خامسه
- خانقاه
- خانواده
- خانه
- خانه خدا --> کعبه
- خاویار
- خباثت --> خبیث
- خَبَب
- خَبَث
- خَبَثَین --> اَخبَثَین
- خبر
- خبر ثِقه --> خبر واحد
- خبر چینی --> سخن چینی
- خبر واحد
- خُبره --> اهل خبره
- خَبیث
- خَبیص
- خِتانان --> التقاء ختانین
- ختمی
- ختنه
- ختنه گاه
- خَدّ --> گونه
- خدا
- خَدش --> خراش
- خُدعه --> حیله
- خدمت --> استخدام
- خدمه کاروان
- خدیجه(س)
- خَذف
- خرابی
- خَراج
- خَراجی؛ زمین --> زمین خراجی
- خراسان
- خراش
- خربزه
- خرچنگ
- خَرَزَةُ الدِّماغ
- خَرَز یمانی --> جزع یمانی
- خرس
- خُرس
- خَرص --> تخمین
- خَرط
- خَرقاء
- خَرق اجماع
- خرگوش
- خرما
- خَرماء
- خرمن
- خروج
- خروس
- خریدار --> بیع
- خرید و فروش --> بیع
- خَزّ
- خُزامی
- خَزَف --> سفال
- خسارت
- خستگی
- خَسف
- خسوف
- خسوفین
- خسیس --> بخل
- خُشّاف --> خفاش
- خشت
- خشکسالی
- خشکی
- خشم --> غضب
- خشن
- خشوع --> خضوع
- خشونت --> خشن
- خشیت --> ترس
- خُصّ
- خصائص النبی --> اختصاصات النبی
- خصال ثَلاث --> خصال کفّاره
- خِصال کفّاره
- خِصب
- خصوص --> عام و خاص
- خصومت --> دشمنی
- خَصیّ --> اخته
- خُصیَه --> بیضه
- خضاب
- خَضخَضَه
- خَضِر
- خضوع
- خط
- خطا
- خطاب
- خطّابیّه
- خطای شبه عمد --> قتل شبه عمد
- خطّ بریل
- خِطبه --> خواستگاری
- خُطبه
- خطر
- خطمی --> ختمی
- خُفّ
- خفاء --> پنهان
- خفاش
- خَفشاء --> اخفش
- خَفض --> ختنه
- خفه کردن
- خَلا
- خِلابه
- خِلال
- خَلخال
- خَلط --> اختلاط
- خِلط
- خُلع
- خلفای راشدین
- خُلف وَعده --> وعده
- خَلِفَه
- خُلق --> اخلاق
- خَلَل در نماز
- خلوت
- خلوص --> اخلاص
- خَلوق
- خَلیّه
- خِمار
- خُماهَن --> حدید چینی
- خَمر
- خُمرَه
- خُمس
- خُمس تَحلیل
- خم شدن --> انحناء
- خمیازه
- خمیر
- خنثی
- خنجر --> سلاح
- خنده
- خِنزیر --> خوک
- خِنصِر
- خُنفَساء
- خواب
- خواب مصنوعی --> هیپنوتیزم
- خوارج
- خواری --> ذلّت
- خواستگاری
- خواسته --> دعوا
- خوانده --> دعوا
- خوانندگی --> غناء
- خواهان --> دعوا
- خواهر
- خواهرزاده
- خواهرزن
- خواهرشوهر
- خود داری
- خودکشی
- خوراک --> خوردنی
- خوردن
- خوردنی
- خورش
- خورشید
- خورشید گرفتگی --> کسوف
- خوره --> جذام
- خوش بو --> عطر
- خوش رویی
- خوش گذرانی --> تفریح
- خوشه
- خُوص
- خوف --> ترس
- خوف فتنه
- خوف و رجاء
- خوک
- خون
- خونابه
- خون استحاضه --> استحاضه
- خون بها
- خون جهنده
- خون حیض --> حیض
- خون خواهی --> ولیّ دم
- خون دماغ
- خون نفاس --> نفاس
- خویشاوندی
- خیار
- خیار اشتراط
- خیار تأخیر
- خیار تبعّض صَفقه
- خیار تبعیض --> خیار تبعّض صفقه
- خیار تخلّف شرط --> خیار اشتراط
- خیار تَدلیس
- خیار تَصریه --> تصریه
- خیار تعذّر تسلیم
- خیار تَفلیس
- خیار ثَلاث --> خیار حیوان
- خیار حیوان
- خیار رؤیت
- خیار رَدّ ثَمَن
- خیار زمانی
- خیار شرط
- خیار شرکت
- خیار عیب
- خیار غَبن
- خیار غَریم میّت
- خیار مایَفسُدُ مِن یَومِهِ
- خیار مایُفسِدُهُ المَبیت --> خیار مایَفسُدُ مِن یومه
- خیار مؤامره
- خیار مجلس
- خیال --> تخیّل
- خیانت
- خَیر
- خیر خواهی --> نصیحت
- خَیشوم
- خَیط اَبیَض
- خَیط اَسوَد --> خیط ابیض
- خیمه
- دائم الحدث
- دائم السفر --> کثیر السفر
- دائن --> دَین
- داد خواست
- داد خواهی
- داد رسی --> داد خواهی
- داد زدن --> فریاد
- داد گاه
- دارالإسلام
- دارالإیمان --> دارالإسلام
- دارالحَرب
- دارالشرک --> دارالحرب
- دارع
- دارالکفر --> دارالحرب
- دارو
- دارالهجره
- داعی
- داغ
- دالان
- دام
- دامان
- دامعه
- دامغه
- دامیه
- دانستن --> علم
- دانش آموز
- دانِق
- دانه
- دایره
- دایره نصف النّهار
- دایره هندی
- دایگی
- داین
- دایی
- دایی زاده
- دَبا
- دُباسی
- دَبّاغی
- دُبُر
- دَبور؛ باد --> باد
- دِثار
- دَحوالأرض --> روز دَحوالأرض
- دخان؛ سوره
- دخانیات
- دختر
- دختر برادر --> برادر زاده
- دختر خاله --> خاله زاده
- دختر خوانده --> فرزند خوانده
- دختر خواهر --> خواهر زاده
- دختر دایی --> دایی زاده
- دختر زن --> رَبیبه
- دختر عمو --> عمو زاده
- دختر عمّه --> عمّه زاده
- دخول
- در
- دُرّاج
- دِرایه؛ علم
- دَرء؛ قاعده --> قاعده درء
- دربان
- درخت
- درد
- دُرد
- دِرع
- دَرَک --> ضمان دَرَک
- درمان
- درمانگاه --> بیمارستان
- دِرمَنه
- دُرّ نجف
- درنده
- درنگ --> مکث
- درو
- درود
- دروغ
- درّه
- دِرهم
- درهم اسلامی --> درهم
- درهم بَغلی
- درهم شرعی --> درهم
- درهم وافی --> درهم بغلی
- دریا
- دزدی --> سرقت
- دَسّاسَتَین
- دست
- دست بسته --> تکتّف
- دستبند --> زیور
- دست زدن --> کف زدن
- دستشویی --> مستراح
- دستکش
- دست گردان
- دستگیره
- دستگیری
- دستمال
- دستمزد --> اجرت
- دسیسه --> خیانت
- دشتبان
- دشمنی
- دشنام
- دشول --> غدّه
- دعا
- دعاوی --> دعوا
- دعای استفتاح --> دعای توجّه
- دعای افتتاح
- دعای توجّه
- دعای جوشن
- دعای حفظ
- دعای سِمات
- دعای عدیله
- دعای کمیل
- دعای ندبه
- دُعموص
- دعوا
- دعوت
- دَغارَه
- دَفّ
- دفاع
- دفعی
- دَفق --> جستن
- دفن
- دَفیف
- دَفینه --> گنج
- دکمه
- دَکّه
- دل --> قلب
- دلالت
- دلالت سیاقی --> دلالت
- دلاّلی
- دَلک --> مالیدن
- دَلو
- دُلُوک
- دلیل
- دلیل اجتهادی --> دلیل
- دلیل خطاب
- دلیل شرعی --> دلیل
- دلیل عقلی --> دلیل
- دلیل فقاهتی --> دلیل
- دلیل لُبّی --> دلیل
- دلیل لفظی --> دلیل
- دلیل نَقلی --> دلیل
- دَم
- دُم
- دِماء ثَلاث
- دِماء واجب
- دَم حَدَث
- دَم فساد
- دُمَل
- دم مَسفوح
- دمیدن --> فوت کردن
- دَمیّه
- دنائت --> پستی
- دنبلان
- دندان
- دندان شیری --> دندان
- دندان مصنوعی --> دندان
- دنده
- دنیا
- دوا --> دارو
- دوات
- دَواجِن
- دوام
- دوخته
- دود
- دود دادن --> بخور
- دَور
- دوربین
- دورویی --> نفاق
- دوره گرد
- دوری
- دوستی
- دوشنبه --> ایّام هفته
- دوشیدن
- دوشیزگی --> بکارت
- دوشیزه --> باکره
- دوغ
- دو قلو
- دولاب
- دُوَیرَةُ الأهل
- دهان
- دهر؛ سوره --> انسان؛ سوره
- دهری
- دهلیز --> دالان
- دیات
- دیاثت
- دیدن
- دیرکرد
- دیم
- دَین
- دین
- دینار
- دینار شرعی --> دینار
- دین شرعی
- دین عرفی
- دیوار
- دیوان
- دیوانگی
- دَیوّث --> دیاثت
- دیه --> دیات
- دیه مُغَلَّظَه
- ذائقه --> چشایی
- ذابح --> ذبح
- ذات الأشاجِع
- ذات الأقراء
- ذات البَعل --> زن شوهردار
- ذات تمییز
- ذات الجَیش --> بَیداء
- ذات الرِقاع؛ نماز --> نماز ذات الرِقاع
- ذات الشُهُور --> مُستَرابه
- ذات الصَلاصِل
- ذات العادة
- ذات عِرق
- ذاریات؛ سوره
- ذَبح
- ذبیحه
- ذخیره
- ذراع
- ذراع شرعی
- ذَرع --> ذراع
- ذَریره
- ذغال --> زغال
- ذَقَن --> چانه
- ذَکات --> تذکیه
- ذَکَر
- ذِکر
- ذکورت --> مرد
- ذلّت
- ذَمّ --> مذمّت
- ذِمام --> امان
- ذمّه
- ذِمّی --> اهل ذمّه
- ذوب
- ذوالحَقوَین --> ذوالرأسین
- ذوالحُلَیفَه
- ذُوالرَأسَین
- ذوالفَرض --> ارباب فروض
- ذوق عُسَیلَه
- ذوالید
- ذهاب ثُلثَین
- ذیحجّه
- ذی حق --> حق
- ذی روح --> جاندار
- ذی طُوی --> عقبه ذی طوی
- ذیقعده
- ذی المَجاز
- ذی المَعارِج
دربارهٔ ناظر علمی
آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی (متولد ۱۳۲۷ ش، نجف؛ متوفای ۱۳۹۷ قم)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: سید محمد باقر صدر، سید ابوالقاسم خویی و امام خمینی به اتمام رساند. ریاست قوه قضائیه، نائب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو سابق فقهای شورای نگهبان، ریاست کنگره نقش زمان و مکان در اندیشه امام خمینی و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله فعالیتهای وی است. او علاوه بر تدریس درس خارج فقه و اصول، تاکنون چندین جلد کتاب و مقاله به رشتهٔ تحریر درآورده است. «رسالت حسینی»، «جهانبینی اسلامی»، «تفسیر آیه مودت ذیالقربی»، «محاضرات فی الثورة الحسینیة»، «الصوم، تربیة و هدایة»، «حکومت اسلامی»، «درسهایی از آیه مودت»، «امام علی و اصول قضاوت»، «اختیار ولى امر در عفو کیفرها»، «علم شخص قاضى» و «استقلال در استیفاء قصاص» برخی از این آثار است.[۱]
کتابهای وابسته
- اصل مجموعه؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۶؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۷؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۸؛
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۹؛
پانویس
دریافت متن
دریافت متن کتاب از