محل سکونت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)

محل سکونت امام مهدی (ع) کجاست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..

محل سکونت امام مهدی کجاست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / محل زندگی امام مهدی
مدخل اصلیاقامتگاه امام مهدی
تعداد پاسخ۱۴ پاسخ

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • حضرت مهدی در کجا زندگی می‌کنند؟
  • محل زندگی حضرت و زندگی امام عصر کجاست؟

پاسخ نخست

 
سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت صغری در شهر سامرا، در خانه پدر خویش سکونت داشته و طبیعتا - همان‌گونه که در این خبر آمده است - همانجا منزل خانواده و اهل بیت آن حضرت محسوب می‌‏شد. و احتمال دارد که مقصود این باشد که غیبت حضرت از حیث کیفیت، در ضمن غیبت صغری شدید نبوده است، بلکه مانند خروج از منزل و بازگشت به آن بوده است. و از اینجا است که در مقایسه با غیبت کبری، در متن روایت چنین آمده است که: و در غیبت دیگر گفته می‌شود: هلاک شده است، معلوم نیست در کدام دره راه می‌‌پیماید.

اما در غیبت کبری، حضرت مهدی (ع) به محمد بن ابراهیم بن مهزیار فرموده است: "ای فرزند مهزیار، پدرم ابا محمد (امام عسکری (ع)) با من‏ پیمان بسته، که با مردمی که مورد غضب خداوند قرار گرفته‌‏اند و نفرینشان کرده و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلشان نموده است، و عذاب دردناک بر ایشان مقرر ساخته، همسایه نشوم. و به من دستور داده که جز در دامنه‏‌های صعب العبور کوه‌ها و خرابه‏‌های شهرها، جایی سکنا نگزینم ..." این روایت دلالت دارد بر اینکه جایگاه حضرت مهدی (ع) در بیابان‌ها و صحراهای دور دست است و این مطلب، هم در دوران غیبت صغری، و هم در غیبت کبری بوده است، و با هر دو نظریه درباره غیبت سازگار می‌باشد. و اما قبلا یادآور شدیم که این مطلب اگر چه به خودی خود محتمل است ولی با بسیاری از روایات دیگر که دلالت بر وجود و حضور آن حضرت در مکان‌های دیگر دارد، مخالف است، که مهمترین آنها روایات مشاهده است در دوران غیبت صغری و کبری، مگر اینکه فرض کنیم که آن حضرت (ع) توسط اعجاز بدان جاها رفته است، که نیازی به چنین فرضی نداریم، زیرا معجزه به هنگام اتمام حجت اقامه می‌‏شود و در اینجا نیازی بدان نیست.

  • از دیدگاه قواعد عمومی‌: از این روایت که بگذریم، آنچه باقی می‌ماند، بحث در مورد مکان حضرت بقیة الله (ع) یک بار بر حسب قواعد عمومی - به مقتضای دو نظریه اصلی در زمینه غیبت - و بار دیگر بر اساس روایات خاصی که می‌توان در این مورد بدانها استدلال نمود، می‌باشد. اما نظریه اول، یعنی پنهان شدن جسم حضرت، مقتضی آن است که مکان امام (ع) به‌طور کلی ناشناخته باشد، مگر به هنگام مشاهده در جایی که مصلحت اقتضاء کند. و اما طبق نظریه دوم، یعنی پنهان بودن شخصیت و عنوان امام (ع) چنانکه قبلا روشن ساخته‏ایم، امکان دارد آن حضرت در هر مکانی که اراده کند، زندگی نماید و به هر جا که می‌خواهد برود، چه در شهر و چه در بیابان و صحرا، و یا در دریا و فضا، بدون اینکه کسی را متوجه خویش گرداند و رازی را آشکار سازد. و گفتیم که شایسته نیست برای آن حضرت (ع) فقط یک جا را برای همیشه و یا در اغلب اوقات در نظر بگیریم، زیرا لازمه آن، عادتا جلب شدن توجه مردم به شخصیت حقیقی آن حضرت و برطرف شدن غیبت وی می‌باشد. پس برای رفع شک و تردید مردم نسبت به خود، بایستی خود را جابجا سازد و هر مدتی را در یک شهر سکنا گزیند.
  • از دیدگاه روایات‏:
  1. روایت مفضل بن عمر: "بر جای حضرت، هیچ یک از فرزندان و نه دیگران، جز آن کس که کارهای شخصی ایشان را انجام می‌دهد، کسی آگاه نیست."
  2. روایت ابو بصیر از امام باقر (ع) است که می‌‏فرماید: "برای صاحب این امر چاره‏ای از کناره‏‌گیری نیست. و در کناره‏‌گیری‏اش بایستی از نیرویی برخوردار باشد. و با داشتن سی نفر همراه، دیگر تنهایی و دلتنگی نخواهد داشت. و طیبه جایگاه خوبی است.»[۱]

بررسی احادیث حدیث اخیر با روایت اول در دلالت بر کناره‌‏گیری حضرت بقیة الله و دوری وی از مردم مشترک است و از این جهت با آن متفاوت است که روایت اخیر چنین می‌رساند که گروهی از مردم در هر زمانی حضرت را شناخته و به او پیوسته و تنهایی را از او برطرف می‌‏سازند، ولی روایت اول این مطلب را نفی کرده و می‌‌گفت که هیچ کس جز خدمتکار ویژه امام از مکان وی آگاه نیست. و نیز روایت اخیر مکان حضرت را در "طیبه" می‌داند که همان مدینه حضرت رسول (ص) می‌‏باشد.

بنابراین در اینجا سه نکته است که باید به بررسی آنها بپردازیم و بهتر آن است که از نکته آخری آغاز کنیم:

  1. در پیرامون مطلبی است که در روایت ابو بصیر است، که حضرت در مدینه ساکن شده و در آنجا به سر می‌برد. این مطلب را روایت ابن مهزیار - که طبق آن جای حضرت فقط بیابان‌ها و صحراها می‌باشد - نفی می‌کند. و نیز با روایاتی که دیدار امام (ع) را در دوران غیبت صغری و کبری، در جاهای دیگری غیر از مدینه نقل کرده‌‏اند، منافات دارد. با در نظر گرفتن این مطالب روایت ابو بصیر قابل استدلال نخواهد بود. با صرف نظر از این منافات و تناقض، به سر بردن در مدینه، با قواعد عمومی که دانسته شد - چه نظریه اول را قبول داشته باشیم و چه نظریه دوم را - منافاتی ندارد. و اما بنابر نظریه پنهانی بدن آن حضرت، پس امکان این هست که محل سکونت آن حضرت را در مدینه فرض کنیم و هیچ‏‌گونه اشکال و یا دشواری پیش نخواهد آمد. و اما بنابر نظریه پنهانی عنوان و شخصیت، باید سکونت در مدینه را طوری در نظر بگیریم که کسی از وضع آن حضرت آگاه نگردد. زیرا زندگی کردن برای مدتی طولانی در یک مکان، عادتا سبب جلب توجه مردم و شناخته شدن امام (ع) می‌شود. پس به ناچار باید فرض کنیم که در هر دوره در یک جا زندگی می‌کند، به طوری که اگر معدل‌‏گیری کنیم، بیش از هر جای دیگر در مدینه سکونت داشته باشد. و اینگونه سکونت در یک شهر موجب پیدایش ظن و گمانی نسبت به شخصیت آن حضرت نمی‌گردد. و شاید این برای امام (ع) مناسب‏تر باشد؛ زیرا که آن حضرت مجاورت مدفن و روضه مبارکه جد بزرگوار خویش حضرت رسول اکرم (ص) را، و نیز نزدیک بودن به مکان حج را - برای اینکه هر ساله این سنت را بجا آورد - دوست دارد. به‌خصوص آنکه اغلب ساکنان مدینه در اکثر قرن‌های تاریخ اسلام - اگر نگوییم در تمامی آنها - از ریشه منکر وجود آن حضرت بوده‏‌ا‌ند و کسی در فکر وی نبوده تا بخواهد از جا و مکان حضرت اطلاعی به دست آورد و او را بشناسد.
  2. درباره اختلاف مضمون دو روایت، پیرامون معاشرت و عدم معاشرت بعضی از مردم با آن بزرگوار می‌باشد. برای سنجش این دو موضوع باید مضمون آن دو را بر قواعد عمومی عرضه کنیم و ببینیم کدامیک مطابقت بیشتری دارد. نتیجه موازنه و سنجش، بر حسب اینکه کدامیک از دو نظریه اساسی در مورد نحوه غیبت درست باشد، اختلاف پیدا می‌کند. اگر نظریه اول را بپذیریم، ترجیح با روایت مفضل بن عمر است، گرچه از تمام جهات با آن نظریه تطبیق نمی‌کند، زیرا در این روایت آمده است که خدمتکار مخصوص حضرت، آن بزرگوار را می‌شناسد و خدمت ایشان می‌رسد. اما اگر نظریه دوم را بپذیریم، بهتر آن است که روایت ابو بصیر را قبول کنیم. اگر چه این هم از تمام جهات مطابقت نخواهد داشت، زیرا معاشرین و آشنایان حضرت مهدی (ع) را در هر زمان، در سی نفر منحصر می‌سازد، به طوری که اگر آنها نباشند، آن حضرت (ع) در تنهایی و دلتنگی به سر می‌برد، ولی طبق نظریه دوم نیازی به سی نفر نخواهد داشت، زیرا می‌تواند به صورت ناشناس در اجتماعات شرکت کند و با هر کس که می‌خواهد تماس بگیرد. آری می‌شود گفت که فقط سی نفر هستند که می‌توانند از موقعیت و واقعیت آن حضرت آگاهی داشته باشند. اما البته این توجیه - اگر چه باریک و دقیق است - ولی طبق آن، دیگر نبود آن سی نفر موجب تنهایی دلتنگ سازنده نخواهد بود.
  3. مطلبی است که هر دو روایت در آن صراحت دارند، و آن اینکه آن حضرت از مردم کناره‌‏گیری می‌کنند. این مطلب را به یکی از دو وجه ذیل می‌‏توان حمل نمود:
  • وجه اول اینکه به اعتزال و کناره‏‌گیری نسبی تفسیر شود. بدین معنی که حضرت مهدی (ع) به صفت حقیقی خود، میان مردم نیست، گرچه به صورت یک فرد معمولی، در بین آنان به سر می‌برد. و این مطلب با نظریه دوم - پنهانی عنوان - سازگار است، اگر چه با ظاهر دو روایت مخالفت دارد، و هر کس آن دو را بخواند، این مخالفت برایش روشن خواهد شد.
  • وجه دوم کناره‌‏گیری آن حضرت از مردم به طور مطلق می‌باشد. این وجه، با نظریه اول نزدیکتر است، زیرا آن مستلزم کناره‏‌گیری مطلق است. و با نظریه دوم منافاتی ندارد، زیرا امکان دارد که امام (ع) در حال دوری و کناره‏‌گیری از مردم دیده شود، و لکن شناخته نشود. اما نیازی به این فرض نیست، زیرا در صورت شناخته نشدن، دیگر کناره‏‌گیری لازم نیست، مگر در مواردی که بودن در میان مردم، موجب آشکار شدن موقعیت آن حضرت (ع) گردد»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله امینی؛
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است:

«مسکن آنجناب تعیین نشده و شاید مسکن معینی نداشته باشد و به طور ناشناس، در بین مردم زندگی و رفت‌وآمد کند و نیز ممکن است نقاط دورافتاده را برای زندگی انتخاب کند. در احادیث وارد شده است که در موسم حج حاضر می‌شود و در اعمال حج شرکت می‌کند، او مردم را می‌شناسد اما مردم او را نمی‌شناسند[۳].

سؤال: شیعیان عقیده دارند که امام زمان در شهر سامره، در همان سردابی که منسوب به اوست و محل زیارت است، غائب شده و در همانجا زندگی می‌کند و از همانجا ظهور خواهد کرد. اگر در آن سرداب است چرا دیده نمی‌شود؟ کی برایش آب و غذا می‌برد؟ چرا از آنجا خارج نمی‌شود؟

پاسخ: این نسبت دروغ محض و از روی عناد صادر شده است و شیعیان چنین عقیده‌ای ندارند. در هیچ روایتی گفته نشده که امام دوازدهم در سرداب زندگی می‌کند و از آنجا ظهور می‌کند، هیچ‌یک از دانشمندان شیعه هم چنین مطلبی را نفرموده‌اند. بلکه در احادیث منصوص است که در بین مردم زندگی و رفت‌وآمد می‌کند. سدیر صیرفی از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: صاحب الامر (ع) از این جهت به یوسف شباهت دارد که برادران یوسف با اینکه عاقل و دانا بودند و قبلا هم با وی معاشرت داشتند، وقتی وارد بر او شدند تا خود را معرفی ننمود او را نشناختند و با اینکه بین او و یعقوب بیش از هیجده روز راه فاصله نبود، یعقوب از وی اطلاعی نداشت پس چرا این مردم انکار می‌کنند که خدا همین عمل را نسبت به حجت خود حضرت صاحب الامر نیز انجام دهد؟! آنجناب هم، در بین مردم تردد کند و در بازارشان راه برود و بر فرششان قدم بگذارد ولی او را نشناسند و به همین وضع زندگی کند تا هنگامیکه خدا اذنش دهد، خودش را معرفی نماید[۴]»[۵].
۲. حجت الاسلام محمدی اشتهاردی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در این‌باره گفته است: «از قواعد و روایات معصومین (ع) استفاده می‌شود که امام قائم (ع) هم اقامت‌گاه مخصوص دارد و هم زن و فرزند. در مورد اقامت‌گاه آن حضرت (ع)، نخست باید توجه داشت که آن حضرت (ع) همه ساله در مراسم عظیم حج شرکت می‌کند[۶] و بعضی از سعادت‌مندان در مراسم حج به محضرش شرفیاب شده‌اند. همچنین هرجا که بخواهد از مشاهد مشرفه و ... خواهد رفت. اما در مورد اقامت‌گاه آن حضرت و فرزندان و بستگان و یاران مخصوص (اوتاد) چندین مکان مانند: مدینه، دشت حجاز، کوه رضوی، کرعه‌[۷] و سرزمین‌های دوردست و ... گفته شده است. در میان این گفتار آنچه بیشتر نظرها را جلب می‌کند، این است که اقامت‌گاه آن حضرت و فرزندانش و گروهی از خواص یارانش در جزیره‌ای از دریای بزرگ می‌باشد. از امام هادی (ع) داستانی نقل شده که خلاصه‌اش این است: "حضرت مهدی (ع) و فرزندانش در جزیره‌هایی بسیار بزرگ و پهناور در دریا زندگی می‌کنند و عدد شیعیان آنجا بسیار زیاد است، و فرزندان وی هر یک حاکم جزیره‌ای هستند و خدا بهتر می‌داند"[۸]»[۹].
۳. حجت الاسلام موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«دوران زندگی حضرت و محل سکونت آن جناب قبل از ظهور به ۳ قسم تقسیم می‌گردد:

  1. محل سکونت حضرت در زمان حیات پدرشان؛
  2. محل سکونت حضرت بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) در دوران غیبت صغری؛
  3. محل سکونت حضرت ولی عصر (ع) در زمان غیبت کبری.

امّا محل سکونت حضرت تا زمان حیات پدرشان و قبل از امامت‌‌‌شان بدون شک در شهر سامرا بوده است، در همان محل تولدشان و دالّ بر این مطلب فرمایش حکیمه خاتون عمّه امام حسن عسکری (ع) است که چند بار حضرت را در منزل امام حسن عسکری دیده‌اند و همچنین احمد بن اسحاق بیان نموده که من حضرت را در منزل امام حسن عسکری ‌‌‌ مشاهده کردم[۱۰].

و عدّه زیادی شهادت داده‌اند بر رؤیت حضرت در منزل امام حسن عسکری (ع) در زمان حیات پدر بزرگوارشان.

امّا محل سکونت حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارشان که در غیبت صغری بوده‌اند.

در غیبت صغری مکان حضرت از قرائن معلوم است در عراق بوده است، زیرا چهار نایب حضرت که با حضرت رابطه مستقیم داشتند، همه آنها در عراق بودند، خصوصا در بغداد.

امّا محل سکونت حضرت در غیبت کبری؛ به استناد برخی روایات امام عصر (ع) در همه‌‌‌جا حضور پیدا میکند و یوسف‌‌‌وار به‌طور ناشناس در بین مردم رفت و آمد می‌کند و بر فرش مردم قدم می‌گذارد در حالی که مردم او را نمی‌شناسند[۱۱].

پس در غیبت کبری مکان خاصّی برای حضرت نیست و اماکن خاصّی که منسوب به حضرت است رفت و آمد حضرت به آن مکان‌ها بیشتر است، مانند مسجد جمکران، مسجد کوفه، مسجد سهله، مکه مکرمه، مدینه منوره، و حرم‌های ائمه (ع) و امامزادگان، و به‌طور عموم محافل معنوی که ذکر و نام خداوند و ائمه معصومین (ع) در آنجا بیشتر برده می‌شود»[۱۲].
۴. حجت الاسلام مروجی طبسی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در این‌باره گفته است:

«۱. دوران پیش از غیبت: بدون شک، امام عصر (ع) در شهر سامرا به دنیا آمد. آن حضرت تا روز شهادت امام حسن عسکری (ع) در منزل پدرش در شهر سامرا بود. حکیمه، عمه امام حسن عسکری (ع) چندین بار حضرت مهدی (ع) را پیش از شهادت امام عسکری (ع)، در خانه پدرش دیده بود و امام عسکری (ع) در یکی از ملاقات‌های احمد بن اسحاق با ایشان که در منزل آن حضرت بود، فرزند خود را به او نشان داد[۱۳]. یعقوب بن منقوش از امام عسکری (ع) پرسیده بود: مولای من! بعد از شما، چه کسی به امامت می‌رسد؟ آن حضرت فرمود: "پرده را کنار بزن. او نیز پرده را کنار زد و کودکی از پس پرده بیرون آمد و بر زانوی پدر نشست". امام عسکری (ع) در حال احتضار به پیشکار خود به نام عقید فرمود: "وارد اتاق شو، کودکی را در حال سجده می‌بینی، او را نزد من بیاور"[۱۴].

۲. دوران غیبت صغری: در دوران غیبت صغری که حدود ۷۴ سال طول کشید، محل سکونت حضرت مهدی (ع) مشخص نبود. به نظر می‌رسد آن حضرت در عراق سکونت داشت؛ زیرا چهار نایب خاص آن حضرت که با او رابطه مستقیم داشتند، در عراق، به ویژه در شهر بغداد می‌زیستند. و از اینکه نامه‌های مردم را می‌گرفتند وبه حضرت می‌رساندند و جوابش را دریافت می‌کردند. می‌توان حدس زد که حضرت محل سکونت خود را جایی قرار داده بود که امکان دسترسی نایبان و تماس با حضرتش آسان باشد؛ بدین جهت، جز این چهار نفر، کسی از محل سکونت آن حضرت اطلاعی نداشت.

امام صادق (ع) می‌فرماید: "برای قائم (ع) دو غیبت است، یکی از آن دو کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت نخست کسی جای او را نمی‌داند، مگر شیعیان خاص او"[۱۵]. به نظر می‌رسد: منظور از شیعیان خاص، نواب اربعه باشند.

۳. دوران غیبت کبری: امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمود: "وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ"[۱۶]؛ علامه مجلسی فرمود: "همین جمله دلالت می‌کند که آن حضرت بیشتر در مدینه و اطراف آن می‌باشد"[۱۷]. امام باقر (ع) به کوه طوی اشاره فرمود[۱۸]. با این وجود، هیچ کس محل سکونت او را نمی‌داند[۱۹].

امام صادق (ع) فرمود: "کسی بر محل سکونت امام زمان آگاهی نمی‌یابد، نه فرزندان او و نه شخص دیگری، جز خدمتکار حضرت مهدی (ع)"[۲۰].

امام عصر (ع) به ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم از من پیمان گرفته که در سرزمین پهناور و دور دست مسکن گزینم تا از نیرنگ‌های گمراهان و متمردان امت تازه به دوران رسیده و گمراه، نهان و مصون باشم. این پیمان مرا بر فراز تل‌های بلند و ریگزارها و سرزمین‌های مورد اطمینان افکنده است"[۲۱].

علامه مجلسی از علی بن فاضل، داستان ورودش به جزیره خضراء را نقل کرده است. گرچه علی بن فاضل در این جزیره موفق به دیدار امام زمان (ع) نشده است. اما وی از ملاقات‌هایی که با برخی داشته، چنین استنباط کرده است که این جزیره محل سکونت آن حضرت می‌باشد. برخی با استناد به این ماجرا می‌خواهند بگویند: محل سکونت امام زمان (ع) در همین جزیره است. برخی دیگر پا را فراتر نهاده، با منطبق نمودن اوصاف جزیره خضراء -که اطراف آن را آب‌های سفیدی گرفته است- بر مثلث برمودا عقیده دارند که مثلث برمودا محل سکونت امام زمان (ع) است و می‌گویند: کسی نمی‌تواند به آن محل برسد، زیرا هر چه قدرت‌های بزرگ تلاش کرده‌اند به آن برسند، بی‌نتیجه بوده است[۲۲].

این نظریه صحیح نیست، زیرا، اولاً: کسی از محل زندگی امام عصر (ع) اطلاع دقیقی ندارد. ثانیاً: اصل ماجرای علی بن فاضل به دلیل تناقضاتی که در آن مشاهده می‌شود، مورد خدشه است و از اصل درستی برخوردار نمی‌باشد، تا چه رسد به انطباق برمودا بر آن جزیره مورد ادعا[۲۳].

با استناد برخی روایات، امام عصر (ع) در همه جا حضور پیدا می‌کند و یوسف وار، به طور ناشناس در بین مردم رفت و آمد می‌کند و بر فرش مردم قدم می‌گذارد، در حالی که مردم او را نمی‌شناسند[۲۴]. بنابراین، آن حضرت در همه جا حضور پیدا می‌کند، اما ما او را نمی‌شناسیم.

یکی از مکان‌هایی که بنابر روایت امام صادق (ع)، حضرت مهدی (ع) در آنجا حضور پیدا می‌کند، صحرای عرفات است. امام زمان (ع) همه ساله در ایام حج، در عرفات حضور پیدا می‌کند.

امام صادق (ع) فرمود: "زمانی فرا رسد که مردم امام خود را نبینند، امام آنها، ایام حج آنها را می‌بیند، ولی آنها او را نمی‌توانند ببینند"[۲۵].

بسیاری از علما در کربلا، نجف، کوفه، مدینه، مکه، مسجد الحرام و شهرهایی که دارای مکان‌های مقدس است، امام (ع) را زیارت کرده‌اند.

۴. دوران ظهور: در دوران ظهور، امام عصر (ع) در مسجد سهله که ده‌ها هزار پیامبر در آن نماز گزارده‌اند، اقامت دارد.

امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمود: "ای ابامحمد! گویا آمدن حضرت قائم (ع) به مسجد سهله را می‌بینم که همراه زن و فرزندان خود، در آنجا اقامت می‌کنند".

ابوبصیر می‌گوید: عرض کردم: آیا مسجد سهله منزل او خواهد بود؟ حضرت فرمود: "آری این (مسجد) منزل ادریس (ع) است و خداوند پیامبری را مبعوث نکرده، مگر آنکه در آنجا نماز خوانده است. هر کس در این مسجد بیتوته کند، مانند آن است که در چادر و خیمه پیامبر (ص) اقامت کرده است"[۲۶]»[۲۷].
۵. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:
  • «در پاسخ این پرسش می‌گوییم: آنچه از روایات و حکایات معتبر استفاده می‌شود، این است که امام (ع) در ایام غیبت کبرا در مکان خاصی و در شهر معینی استقرار ندارند که از آنجا خارج نشوند و محل سکونت دائمی باشد، بلکه حضرت برای انجام وظایف و تکالیفی که دارد به اماکن مختلف مسافرت می‌کند، و از جمله شهرهایی که مسلماً حضرت به آنجا می‌روند و آن شهرها با قدوم او مزین می‌گردد، مکه معظمه، مدینه طیبه، نجف اشرف، کوفه، کربلا، کاظمین، سامرا، مشهد، قم، و بغداد است. اماکن و مقاماتی که ان حضرت در آنجا تشریف فرما شدند متعدد است، مانند مسجد جمکران قم، مسجد کوفه، مسجد سهله، مقام حضرت مهدی در وادی السلام نجف در حله. بعید نیست که اقامتگاه اصلی حضرت و یا جاهایی که بیشتر در آنجا رفت و آمد دارند، مکه و مدینه و عتبات و عالیات باشد. موضوع سکونت حضرت در کوه "رضوی" یا "ذی طوی" که سراغ حضرت در آن دو مکان گرفته شد که در دعای ندبه چنین آمده است: "لَيْتَ شَعْرِي أَيْنَ‏ اسْتَقَرَّتْ‏ بِكَ‏ النَّوَى،‏ بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى، أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوى"[۲۸]، دلالت ندارد که اقامتگاه امام، در آنجاست، بلکه طبق کتب معاجم و تواریخ این دو مکان از امکان مقدس به شمار می‌آیند و ممکن است حضرت همانند سایر مکانهای مقدس سری به این دو مکان هم بزند، ولی عبارت دعای ندبه هرگز دلالت ندارد که حضرت در یکی از این دو مکان زندگی می‌کند، زیرا اولاً، این یک استفهام حقیقی نیست، بلکه به انگیزه بیان سوز و هجران و اظهار تأسف از فراق و حرمان از فیض حضور گفته شده است. ثانیاً، از بعضی از عبارات دعای ندبه استفاده می‌شود که حضرت در بین مردم است و همه جا هست و مکان خاصی ندارد، مانند این جمله: "بِنَفْسِي‏ أَنْتَ‏ مِنْ‏ مُغَيَّبٍ‏ لَمْ‏ يَخْلُ‏ مِنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا".
بنابراین، نمی‌توانیم برای حضرت مکان خاصی را مشخص نماییم که حضرت در آنجا زندگی می‌کند، بلکه حضرت در بین مردم بوده از مردم جدا و کنار نیست و او با ماست، این ما هستیم که او را نمی‌بینیم»[۲۹].
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«طوی در لغت، به معنای پیچیدن و در نور دیدن است و برخی مشتقات آن "مانند طایه" به سرزمین هموار و صخره‏‌های بزرگ در ریگ‌زارهای پهناور گفته می‌‏شود[۳۰].

ذی طوی در یک فرسخی مکه، و داخل حرم قرار داشته و از آن‏جا خانه‌‏های مکه دیده می‌‏شد[۳۱]؛ اما امروز به دلیل گسترش این شهر مقدس، به طور معمول چنین وضعیتی وجود ندارد.

در برخی روایات، آن را جایگاه حضرت مهدی (ع)‏ در دوران غیبت دانسته‌‏اند. عیاشی به سند خود از عبد الاعلی حلبی آورده است: امام باقر (ع) فرمود: "به ناچار صاحب این امر را در یکی از این دره‌‏ها غیبتی خواهد بود و با دست خود به سوی ذی طوی اشاره فرمود"[۳۲].

در بعضی دیگر از روایات آمده است: حضرت پیش از ظهور و در آستانه قیام در ذی طوی به سر می‌‏برد. امام باقر (ع) می‌‏فرماید: "قائم (ع) آن روز [[[ظهور]]] را در ذی طوی در حال انتظار با ۳۱۳ نفر به شمار اهل بدر، به سر می‏‌برد، تا پشتش را به حجر الاسود تکیه داده، پرچم برافراشته را به اهتزاز درآورد[۳۳]. و امام صادق (ع) نیز در این رابطه می‌‏فرماید: "گویی قائم (ع) را با چشم خود می‌‏بینم که با پاهای برهنه در "ذی طوی" سر پا ایستاده؛ همانند حضرت موسی (ع) نگران و منتظر است که به مقام ابراهیم‏ بیاید و دعوت خود را اعلام نماید[۳۴].

در فرازی از دعای ندبه می‌‏خوانیم: "ای کاش می‌‏دانستم کجا مسکن گزیده‏‌ای یا کدامین سرزمین، تو را در آغوش کشیده است؟ آیا در کوه رضوی هستی یا در ذی طوی؟

آنچه گفتنی است این‏که "ارتباط آن حضرت با این دو مکان، مانند ارتباط او با سایر اماکن مقدس و متبرک دیگر است که پرستش و عبادت خدا در آن اماکن فضیلت دارد؛ مثل مسجد الحرام، مسجد مدینه طیبه، مشهد حسینی، مسجد کوفه و مسجد سهله که معلوم شده است حضرت در این مکان‌‏ها رفت و آمد دارند. این دو مکان را نیز به واسطه همین دو خصوصیت در دعای ندبه نام می‌‏برند. کوه رضوی نیز یکی از مقامات آن حضرت و اماکنی است که گاهی به آنجا تشریف می‌‏بردند[۳۵]»[۳۶].

ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده است: "صاحب این امر، از غیبتی ناگزیر است و در غیبت خود، ناچار از گوشه‏‌گیری و کناره‌‏جویی از دیگران است. طیبه "مدینه"] خوش منزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آن‏جا وحشت و ترسی نیست[۳۸].

همچنین ابو هاشم جعفری گوید: به امام حسن عسکری (ع) عرض کردم: "بزرگواری شما مانع آن است که من از شما پرسش کنم. اجازه بفرمایید بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. گفتم: آقای من! آیا برای شما فرزندی هست؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاق ناگواری برای شما رخ داد، در کجا او را جست ‏وجو کنم؟ فرمود: در مدینه"[۳۹][۴۰].
۷.حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی؛
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، در مقاله «نگاهی به تولد و زندگی امام زمان» در این‌باره گفته است:

«از مسائلی که درباره زندگی امام زمان (ع)، مورد بحث گفت‌وگوست، مکان و محل سکونت ایشان است. آیا آن حضرت، در مکان خاصی سکونت دارد، یا نه؟ اگر در مکان ویژه‌ای است آن مکان کجاست؟ اگر مسکن خاصی ندارد، پس چگونه زندگی می‌کند و شناخته نمی‌شود؟ روایات و اخباری که در این زمینه است گوناگون و گاه، مخالف یکدیگرند. پیش از بررسی این احادیث، یادآوری یک نکته ضروری است: آیا منظور از غیبت حضرت حجت (ع)، غیبت شخصی است، یا غیبت عنوانی؟ به عبارت دیگر، آیا آن حضرت، به گونه‌ای زندگی می‌کند که هیچ‌گاه با مردم در تماس نیست و امکان ندارد کسی مکان ایشان را پیدا کند؟ یا این‌که آن حضرت با مردم در حشر و نشر است، با آنان زندگی می‌کند و معاشرت دارد، لکن به گونه ناشناس. او، مردم را می‌شناسد، ولی مردم ایشان را نمی‌شناسند. در عین‌ حال، مکانی را برای سکونت برگزیده است. بحث از مکان و مسکن آن حضرت، در هردو فرض قابل بررسی است. روایاتی که در این زمینه وجود دارد چند دسته‌اند:

  1. برخی از آنها محل خاصی را تعیین نمی‌کند و جایگاه حضرت را در بیابان‌ها و کوه‌ها معرفی می‌کند. از آن جمله حضرت مهدی (ع)، به پسر مهزیار می‌فرماید: "فرزند مهزیار! پدرم امام عسکری (ع)، از من پیمان گرفت ... و فرمان داد که برای سکونت کوه‌های سخت و سرزمین‌های خشک و دوردست را برگزینم"[۴۱]. این بخش از روایات، گویای آن است که حضرت از حوزه دسترسی مردم به دور است و به سختی و دشواری زندگی می‌کند و کسی از محل سکونت وی آگاه نیست. این‌که در کدام منطقه و کدام سرزمین است، مشخص نیست.
  2. دسته دوم روایاتی است که منطقه خاصی را به عنوان محل سکونت آن حضرت، نام می‌برند و محدوده آن را نیز تعیین می‌کنند.
    1. مدینه و پیرامون آن: ابی بصیر می‌گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: "صاحب الزمان (ع) را عزلت و غیبتی است که در آن، غیبت ، نیرومند است به سی نفری که با حضرت هستند و وحشت و تنهایی را از وی دور می‌کنند. و به قوت وی می‌افزایند و خوب جایگاهی است مدینه‌ طیبه"[۴۲]. از ظاهر روایت استفاده می‌شود که حضرت در مدینه منوره، منزل دارد و افرادی هم همواره با ایشان هستند، به صورت ناشناس. البته این مسأله با غیبت عنوانی سازگارتر است، تا غیبت شخصی. امام (ع) مانند سایر مردم زندگی می‌کند، لکن کسی او را نمی‌شناسد و افراد خاصی با او در ارتباط هستند. ولی جمله: "سی نفر با حضرت هستند" با فلسفه غیبت ناسازگار است؛ چه این‌که از این چند نفر، اگر کوچک‌ترین سخنی در رابطه با مکان و منزل حضرت شنیده شود، به تدریج، آن راز معلوم می‌گردد و فلسفه غیبت از بین می‌رود. روایت‌ دیگری است که مکان حضرت را کوه "رضوی" در اطراف مدینه، نام می‌برد. عبد الأعلی آل سام می‌گوید: "با امام صادق (ع) از مدینه خارج شدیم، به روحاء (اطراف مدینه‌) که رسیدیم حضرت نگاهش را به کوهی دوخت و مدت زمانی ادامه داد ... و فرمود: این کوه "رضوی" نام دارد. خوب پناهگاهی است برای خائف [[[امام زمان]]] در غیبت صغرا و غیبت کبرا"[۴۳]. رجالی معاصر علامه شوشتری نیز می‌گوید در نصوص معتبره رسیده است که جایگاه حضرت، در غیبت صغری و غیبت کبری کوه "رضوی" است. و اما این‌که "کیسانیه" کوه رضوی را مقر محمد حنفیه می‌دانند، لازمه‌اش این نیست که جایگاه حضرت مهدی (ع) نباشد، چون "کیسانیه" اخباری که از پیغمبر (ص) شنیده بودند و به تواتر ثابت شده بود که مهدی (ع) غیبتی دارد، آن را بر محمد حنفیه تطبیق کردند و گفتند مکان او در کوه رضوی است. اصولا، هر انحراف و شبهه‌ای منشأش، مطلب حقی است که مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد[۴۴].
    2. مکه و پیرامون آن: از برخی روایات، استفاده می‌شود که آن حضرت در مکانی به نام: "ذی طوی" پیرامون مکه زندگی می‌کند و از همان‌جا نیز همراه‌ یارانش قیام خواهد کرد، از آن جمله: امام باقر (ع) می‌فرماید: "امام زمان (ع) را غیبتی است در بعضی از دره‌ها و اشاره کرد به منطقه ذی طوی"[۴۵]. در ادامه این روایت و روایات دیگر، محل ظهور و خروج آن حضرت و مرکز تجمع یاران و دوستان وی نیز، همین منطقه یاد شده است[۴۶].
  3. دسته سوم اخباری است که مانند دسته اول، جایگاه خاصی را نام نمی‌برد، ولی از وی به عنوان فردی که با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگی می‌کند، نام برده است. امام صادق می‌فرماید: "صاحب الأمر (ع) شباهتی نیز به یوسف پیامبر (ع) دارد ... جای انکار نیست که خداوند با حجت خود، همان کاری را انجام دهد که با یوسف داد. صاحب الزمان (ع)، آن مظلوم حق از دست داده، درمیان مردم رفت‌ وآمد می‌کند در بازار قدم می‌نهد و گاهی بر فرش منزل‌های دوستان می‌نشیند، لکن او را نمی‌شناسند تا زمانی که خداوند به وی اذن دهد تا وی خود را معرفی کند، آن‌گونه که یوسف (ع) را اجازه داد هنگامی که برادرانش گفتند: تو یوسفی؟ گفت: آری، من یوسفم"[۴۷]. این روایت، صراحت در این معنی دارد که غیبت حضرت حجت (ع)، غیبتی است عنوانی. در میان جمع و جامعه است، با مردم حشر و نشر دارد، زندگی طبیعی و معمولی را می‌گذراند، در مراسم مذهبی و مناسک حج شرکت می‌جوید، ولی ناشناخته است و این امری است که سابقه داشته و دارد. فردی سال‌ها در محلی زندگی می‌کند و با مردم نشست‌وبرخاست و رفت‌وآمد دارد، لکن او را به گونه‌ای می‌شناسند که در واقع آن نیست و هیچ مشکلی هم به وجود نمی‌آید.
این سه دسته از روایات را چگونه می‌توان پذیرفت و آیا راه جمعی بین آنها هم هست یا نه؟ به نظر می‌رسد، اصل اولی که با عقل و عرف سازگار است، زندگی به شیوه عادی و معمولی است؛ زیرا این‌گونه زندگی، حساسیت‌ برانگیز نیست و برای حضرت نیز، آسان‌تر و طبیعی‌تر است. البته این منافات ندارد که آن حضرت در بیشتر وقت‌ها، و یا در روزگار ویژه، در مکه و مدینه حضور داشته باشد. طبیعی است که گاهی شرایطی پیش آید که زندگی معمولی خطرآفرین شود و با فلسفه غیبت منافات داشته باشد. دراین صورت، عزلت و دوری گزیدن از جامعه ضروری می‌نماید و شاید دستور امام عسکری (ع) به فرزندش که کوه‌ها و بیابان‌ها را برگزین (به قرینه ذیل روایت) در آن مواردی باشد که نیاز به این شکل زندگی کردن پیش آید. بنابراین، بین این سه دسته از روایات، تضاد و تنافی نیست و نام بردن مکانی خاص، با زندگی به شکل ناشناس قابل جمع است. انتخاب کوه‌ها و مکان‌های دست‌نیافتنی در حال ضرورت و نیاز نیز، امری است طبیعی و موافق با اصل تقیه»[۴۸].
۸. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در این‌باره گفته است:

«روشن نیست که حضرت جا و مکان خاصی داشته که در آنجا زندگی کند، در عین حال این سخن را انکار نیز نمی‌توان کرد. جزیره خضرا هم که بعضی آن را محل زندگی آن حضرت دانسته‌اند، به جز حدس، دلیل دیگری ندارد چه بسا دلیل بر نادرستی آن نیز باشد، ولی ممکن است در محلی ناشناخته زندگی کند.

شاید بهترین پاسخ همان فراز دعای ندبه باشد: "لَيْتَ‌ شَعْرِي‌ أَيْنَ‌ اسْتَقَرَّتْ‌ بِكَ‌ النَّوَى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى، أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى، عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"؛ ‌ای کاش می‌دانستم که دوری به کجا سرکشیده و چه زمینی و خاکی تو را برداشته، در کوه رضوائی یا کوه دیگر، یا در سرزمین طوائی. سخت است بر من که خلق را ببینم و تو را نبینم»[۴۹].
۹. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛
حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی در کتاب «فرهنگ غدیر» در این‌باره گفته‌ است: «"رحبه" به معنای جای وسیع و فضای باز است. محوطۀ جلوی مسجد کوفه که سکویی هم داشته و علی (ع) گاهی آنجا می‌نشست و مردم حضور می‌یافتند و امام یا سخنرانی می‌کرد، یا به سؤال‌ها پاسخ می‌داد. رحبه نام محلّه‌ای در کوفه نیز بوده است[۵۰]»[۵۱]
۱۰. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«از روایات بسیاری استفاده می‌شود که امام زمان (ع) نه تنها در سرداب مقدس مخفی نیست بلکه هیچ مکان معیّنی ندارد.

امام زمان (ع) در خطاب خود به ابراهیم بن مهزیار فرمود: پدرم مرا وصیّت کرده که در سرزمین‌های مخفی و دور سکنی گزینم تا امرم از مردم مخفی بماند و محلّم از کیدهای اهل ضلالت و ارتداد و از حوادث امتّ‌های گمراه محفوظ بماند. لذا این سفارش، مرا به تپه‌های بلند کشانده است[۵۲]. آری، مطابق برخی از روایات، مکان خاصی برای حضرت وجود دارد که تنها خواص از شیعیانش از آن اطلاع دارند. اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود: برای قائم دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت کوتاه کسی غیر از خواص از شیعیانش از مکان او اطّلاع ندارند. و در غیبت طولانی نیز تنها خواص از دوستدارانش از مکان او آگاهند[۵۳]»[۵۴].
۱۱. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:

«موضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) نیز در زمان غیبت نیز از جمله موضوع‌هایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولا در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار می‌گیرد.

  • پیش از پاسخ‌گویی به این پرسش، یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی (ع) از دو معنا قابل تصور است:
  • نخست، ناپیدا بودن امام: یعنی اینکه آن حضرت در دوران غیبت از نظر جسمی از دیدگان مردم به دور است و آن حضرت، مردم را می‌بیند و از حال آنها باخبر می‌شود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد.
  • دوم، ناشناس بودن امام: در این فرض، آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می‌یابد و با آنها روبه رو می‌شود، ولی کسی او را نمی‌شناسد و به هویت واقعی‌اش پی‌نمی‌برد [۵۵].
  • بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) و در زمان غیبت در هر دو فرض مطرح می‌شود، ولی به نظر می‌رسد در فرض دوم، این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود، هر کجا که بخواهد، می‌تواند زندگی کند.
  • در زمینه محل اقامت امام مهدی (ع)، روایت‌های گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها، محل‌های احتمالی اقامت آن حضرت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
  1. محل‌های دوردست و ناآشنا: برخی روایات، محل خاصی را برای اقامت امام مهدی (ع) از تعیین نمی‌کنند و جایگاه ایشان را در بیابان‌ها و کوه‌ها، مکان‌های دوردست و محل‌هایی می‌دانند که هیچ کس از آن آگاهی ندارد. از جمله در روایتی که از خود آن حضرت نقل شده است، ایشان خطاب به علی بن مهزیار می‌فرماید: "ای پسر مهزیار! پدرم ابو محمد از من پیمان گرفت که هرگز با قومی که خداوند بر آنها خشم گرفته، آنها را لعنت کرده، برای آنها در دنیا و آخرت بیچارگی رقم خورده و عذابی دردناک در انتظار آنان است، همنشین نباشم و به من دستور داد که برای اقامت، کوه‌های سخت و سرزمین‌های خشک و دوردست را برگزینم[۵۶]. همچنین آن حضرت در توقیع شریفی که خطاب به شیخ مفید صادر شده است، در این زمینه می‌فرماید: ما بر اساس آنچه خدای تعالی برای ما و شیعیان مؤمنان مصلحت دیده، تا زمانی که دولت دنیا از آن فاسقان است، در سرزمین‌های دوردستی که از جایگاه ستمگران دور است، ساکن شده‌ایم، ولی از آنچه بر شما می‌گذرد، آگاهیم و هیچ یک از اخبار شما بر ما پوشیده نمی‌ماند[۵۷]. در روایتی که پیش از این از امام صادق (ع) نقل شد، آن حضرت، جایگاه امام مهدی (ع) را جایی ناشناس معرفی می‌کند که جز معدود افرادی از آن آگاهی ندارند: و هیچ کس از دوست و بیگانه از جایگاهش آگاهی نمی‌یابد، مگر همان خدمت‌گزاری که به کارهای او می‌رسد[۵۸]. این گونه روایات، گویای آن است که امام مهدی (ع) بر اساس امر الهی، در مکان‌هایی ناشناخته، دور از دسترس، به دور از شهرها و آبادی‌ها زندگی می‌کند و کسی از محل اقامت آن حضرت آگاه نیست.
  2. محل‌های خاص و شناخته شده: در برخی روایات، از مکان‌هایی خاص به عنوان اقامت‌گاه امام مهدی (ع) در دوران غیبت یاد شده است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    1. مدینه: در برخی روایات، از مدینه منوره به عنوان محل اقامت امام عصر (ع) یاد شده است. در روایتی که از امام محمد باقر (ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: صاحب این امر ناگزیر از کناره گیری است و او در [زمان] کناره‌گیری خود، ناگزیر از داشتن نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [[[مدینه]]] طیبه[۵۹]. در کتاب شریف بحار الأنوار ذیل این روایت چنین آمده است: طیبه یکی از نام‌های مدینه است. این روایت دلالت می‌کند که آن حضرت (ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت می‌کند که همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، کس دیگری جایگزین او می‌شود[۶۰]. در روایت دیگری که از امام حسن عسکری (ع) از نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش راوی که می‌پرسد: "اگر حادثه‌ای برای شما روی دهد، سراغ فرزندتان را از کجا بگیریم؟" می‌فرماید: "در مدینه" [۶۱].
    2. کوه رضوی: برخی روایات، "کوه رضوی" در نزدیکی "مدینه" را پناهگاه و اقامتگاه امام عصر (ع) معرفی کرده‌اند که روایت زیر از آن جمله است: عبدالاعلی مولی آل سام می‌گوید: به همراه ابی عبدالله [[[امام صادق]] (ع)]، از مدینه خارج شدیم. زمانی که به روحاء در اطراف مدینه رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به کوهی که در آن منطقه بود، دوخت و آن‌گاه فرمود: این کوه را می‌بینی؟ این کوه، "رضوی" نام دارد و از کوه‌های فارس است. چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما منتقل کرد. در آن، همه درخت‌های میوه‌دار وجود دارد و در دو مرحله، پناهگاهی خوب برای خائف امام زمان است. آگاه باش که برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری بلند است[۶۲]. در دعای ندبه نیز از این مکان نام برده شده است[۶۳]. یاقوت حموی در مورد منطقه "رضوی" می‌نویسد: رضوی، کوهی است میان "مکه" و "مدینه" در نزدیکی "ینبع" و دارای آب فراوان و درختان زیادی است. کیسانیه[۶۴] می‌پندارند، که محمد بن حنفیه در آن جا زنده و مقیم است[۶۵]. گفتنی است در احادیث فراوانی، از "رضوی" یاد شده و از آن بسیار ستایش شده است[۶۶].
    3. ذی طوی: مکان دیگری که در روایات از آن به عنوان محل اقامت امام عصر (ع) یاد شده، "ذی طوی" است. ذی طوی، نام کوهی در اطراف "مکه" است. در روایتی که از امام محمد باقر (ع) نقل شده، چنین آمده است: صاحب این امر را در یکی از این دره‌ها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت] با دست خود به ناحیه ذی طوی اشاره کرد[۶۷]. گفتنی است در دعای ندبه نیز به نام این مکان اشاره شده[۶۸] و در برخی روایات، از همین منطقه به عنوان محل تجمع یاران امام مهدی یاد شده است[۶۹].
  3. در میان مردم: دسته سوم از روایات مانند دسته اول، از جایگاه و مکان خاصی نام نمی‌برند و از آنها استفاده می‌شود که امام مهدی (ع) به صورت ناشناس در میان مردم زندگی می‌کند. در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده است، در این زمینه، چنین می‌خوانیم: چگونه این مردم، این موضوع را انکار می‌کنند، که خداوند با حجتش همان گونه رفتار می‌کند که با یوسف رفتار کرد؟ همچنین چگونه انکار می‌کنند که صاحب مظلوم شما به همان که از حقش محروم شده و صاحب این امر حکومت است . در میان ایشان رفت و آمد می‌کند، در بازارهایشان راه می‌رود و بر فرش‌های آنها قدم می‌نهد، ولی او را نمی‌شناسند، تا زمانی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند، چنان که به یوسف اجازه داد، آن زمان که برادرانش از او پرسیدند: " آیا تو یوسف هستی؟" پاسخ دهد که "آری، من یوسف هستم"[۷۰].
  • حال این پرسش مطرح می‌شود که کدام یک از این سه دسته روایت قابل پذیرش هستند و آیا راهی برای جمع کردن میان آنها وجود دارد یا خیر؟
  • به نظر می‌رسد میان این سه دسته روایت، تعارضی وجود ندارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیت‌های مختلفی که پیش می‌آید، زندگی به صورت ناشناس در میان مردم و اقامت در مکان‌هایی چون "مدینه منوره" یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دور از دسترس را انتخاب می‌کند. به بیان دیگر، بر اساس دومین معنایی که برای غیبت قابل تصور است؛ یعنی ناشناس بودن امام مهدی (ع)، آن حضرت، الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دور از دسترس ندارد و می‌تواند به صورت طبیعی در میان مردم زندگی کند. البته ممکن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار کند که بر اساس سفارش پدر بزرگوارشان، کوه‌ها و بیابان‌ها را اقامتگاه خود برگزیند. بدیهی است اگر قرار باشد آن حضرت به صورت ناشناس در میان مردم سد، مکان‌هایی چون "مدینه منوره" در کنار قبر جد بزرگوارش، بهترین مکان خواهد بود»[۷۱].
۱۲. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:
  • «از مسائلى که درباره امام زمان (ع) مطرح است، مکان و محل زندگى ایشان است. روایاتى که در این زمینه وجود دارد سه دسته‌اند:
  1. برخى از آن‌ها محل خاصى را تعیین نمى‌کند و جایگاه حضرت را در بیابان‌ها و کوه‌ها معرفى مى‌کند. از آن جمله، حضرت مهدى (ع) به پسر مهزیار مى‌فرماید: "فرزند مهزیار! پدرم امام حسن (ع) از من پیمان گرفت... و فرمان داد که براى سکونت، کوه‌هاى سخت و سرزمین‌هاى خشک و دوردست را برگزینم"[۷۲]. این بخش از روایات گویاى آن است که حضرت از حوزه دسترسى مردم به دور است و به سختى و دشوارى زندگى مى‌کند و کسى از محل زندگى وى آگاه نیست.
  2. برخى روایات، منطقه خاصى را به‌عنوان محل سکونت آن حضرت نام مى‌برند و محدوده آن را نیز تعیین مى‌کنند:
    1. مدینه و پیرامون آن: ابى بصیر مى‌گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: "صاحب الزمان را عزلت و غیبتى است که در آن، نیرومند است به سى نفرى که با حضرت هستند و وحشت و تنهایى را از وى دور مى‌کنند؛ و خوب جایگاهى است مدینه"[۷۳]. روایت دیگرى است که مکان حضرت را کوه "رضوى" در اطراف مدینه نام مى‌برد. راوى مى‌گوید: "با امام صادق (ع) از مدینه خارج شدیم، به روحاء اطراف مدینه که رسیدیم، حضرت نگاهش را به کوهى دوخت و مدت زمانى ادامه داد. . . و فرمود: این کوه "رضوى" نام دارد. خوب پناهگاهى است براى خائف امام زمان (ع) در غیبت صغری و کبرى"[۷۴].
    2. مکه و پیرامون آن: از برخى روایات استفاده مى‌شود که آن حضرت در مکانى به نام "ذی طوی" پیرامون مکه زندگى مى‌کند و از همان‌جا نیز همراه یارانش قیام خواهد کرد. امام باقر (ع) فرمود: "امام زمان (ع) را غیبتى است در بعضى از دره‌ها و اشاره کرد به منطقه ذى طوى"[۷۵]. در ادامه این روایت و روایات دیگر، محل ظهور و خروج آن حضرت و مرکز تجمع یاران و دوستان وى نیز، همین منطقه یاد شده است[۷۶].
  3. دسته سوم اخبارى است که مانند دسته اول، جایگاهى خاص را نام نمى‌برد، ولى از وى به‌عنوان فردى که با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگى مى‌کند، نام برده است. امام صادق (ع) مى‌فرماید: "صاحب الامر (ع) در میان مردم رفت‌وآمد مى‌کند، در بازار قدم مى‌زند، لکن او را نمى‌شناسند تا زمانى که خداوند به وى اذن دهد تا خود را معرفى کند... "[۷۷].

بین این سه دسته از روایات، تضاد و تنافى نیست و نام بردن مکانى خاص، با زندگى به شکل ناشناس قابل جمع است. انتخاب کوه‌ها و مکان‌هاى دست‌نیافتنى در حال ضرورت و نیاز نیز، امرى است طبیعى و موافق با اصل تقیّه[۷۸]»[۷۹].

  • «"طوی" در لغت به‌معنای پیچیدن و درنوردیدن است[۸۰]. "ذی طوی" نام منطقه‌ای است در یک فرسخی مکه که داخل حرم قرار دارد[۸۱] و طبق برخی روایات، حضرت مهدی (ع) در آن‌جا زندگی می‌کند و از همان‌جا نیز همراه یارانش قیام خواهد کرد. در برخی روایات، محل ظهور و خروج آن حضرت و مرکز تجمع یاران و دوستان وی نیز، همین منطقه یاد شده است[۸۲]. در روایتی آمده است که: "هنگام ظهور امام قائم (ع) آن حضرت قبل از آن‌که کنار کعبه برود و صدای خود را بلند کرده و به جهانیان برساند، در این مکان در انتظار ٣١٣ نفر از یاران خاصش توقف می‌کند، تا این‌که آن‌ها می‌آیند و به آن حضرت می‌پیوندند..."[۸۳]. در دعای ندبه هم می‌خوانیم: "لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى..."[۸۴].ای کاش می‌دانستم که کجا دل‌ها به ظهور، آرام و قرار خواهد یافت، در کدامین سرزمین اقامت داری‌؟ در سرزمین "رضوی" یا غیر آن، یا در دیار "ذی طوی" مسکن کرده‌ای‌؟

ذی طوی، بین "حجون" و "فخّ‌" قرار دارد. کسی که در مسجد تنعیم احرام بسته به سوی مسجد الحرام عزیمت می‌کند، پس از عبور از منطقه "فخّ‌" وارد ذی طوی می‌شود، آن‌گاه از طرف قبرستان حضرت ابوطالب (ع) وارد مکه معظمه می‌شود. رسول اکرم (ص) در حجّة الوداع، شب چهارم ذی حجّة الحرام را در آن‌جا بیتوته کردند. نماز صبح را در آن‌جا ادا نمودند، آن‌گاه غسل کرده، از بخش سنگلاخ "ذی طوی" که مشرف بر حجون است، وارد مکه معظّمه شدند[۸۵]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "گویی قائم را با چشم خود می‌بینم که با پای برهنه در ذی طوی سرپا ایستاده، همانند حضرت موسی (ع)، نگران و منتظر است که به مقام ابراهیم بیاید و دعوت خود را اعلام نماید"[۸۶]»[۸۷].

«"رحبه" سرزمین مقدسی است که حضرت مهدی (ع) و اهل بیتش در آن اقامت می‌گزینند. آن‌جا اقامتگاه حضرت نوح (ع) بوده است. هیچ‌یک از آل محمد (ص) جز در یک سرزمین مقدس مسکن نمی‌گزیند، و جز در یک سرزمین مقدس به قتل نمی‌رسد[۸۸]»[۸۹].
۱۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند: «در زمان غیبت کبرا، مکان مشخصی برای سکونت حضرت (ع) ذکر نشده است. البته بعضی از مکان‌ها و مقام‌ها به نام مبارک ایشان مزین است؛ مانند مدینه منوره و مکه معظمه، چون حضرت هرساله در مراسم حج حضور دارند. در مکان‌های خاص دیگری مانند مسجد مقدس جمکران، مسجد سهله، مسجد کوفه، مقام حضرت صاحب‌الامر در وادی‌السلام نجف، حرم ائمه معصومین و... نیز به‌طور پراکنده حضور دارند. البته باید توجه داشت که مکان‌های منتسب به حضرت، به معنای حضور و اقامت ایشان در آنجا نیست»[۹۰].
۱۴. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در این‌باره گفته‌اند:

«درباره مسکن صاحب الامر نظرات متفاوتی وجود دارد:

  1. برخی مکان خاصی را برای آن حضرت قائل هستند. حال این مکان خاص کجاست، برخی آن را در مدینه و برخی آن را کوه رضوی و برخی آن را ذی طوی و برخی مکان‌های دیگر دانسته‌اند.
  2. نظر دوم این است که امام دارای مکان خاصی نیست و مدام جایشان در تغییر است و مکان ثابتی ندارند.

هرکدام از این نظرات، دلائل خاص خود را دارد. اما آنچه مسلم است این است: امام در بین مردم رفت و آمد ‌و حشر و نشر دارند، ولی به گونه‌ای که مردم آن حضرت را نمی‌شناسند، ولی ایشان مردم را می‌شناسند، به عنوان مثال در احادیث وارده شده که امام در موسم حج حاضر می‌شود و در اعمال حج شرکت می‌کند.

حضرت امیر (ع) می‌فرماید: "حجت حق بر زمین استوار است در جاده‌ها حرکت می‌کند، در خانه‌ها و قصرها وارد می‌شود و در مشرق و مغرب زمین به گردش می‌پردازد، سخن مردم را می‌شنود و بر جماعت مردم سلام می‌کند، می‌بیند و دیده نمی‌شود تا زمان ظهور و وعده الهی"[۹۱]»[۹۲].

پانویس

  1. قال الباقر (ع): لاَ بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَ لاَ بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ اَلْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلاَثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ
  2. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۰، ۸۶-۹۱.
  3. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۲.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۴.
  5. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۰۵.
  6. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱؛ ۱۵۶.
  7. کرعه نام قریه‌ای است در یمن؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۸.
  8. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۵۸.
  9. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۵-۴۶.
  10. بشارت الاسلام، ص ۱۶۷.
  11. بحار، ج ۵۲، ص ۱۵۴.
  12. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۷۹، ۳۸۰.
  13. بشارة الاسلام، ص ۱۶۷.
  14. کتاب الغیبه، ص ۱۶۵.
  15. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  16. همان، ص ۱۵۳.
  17. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۸.
  18. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۶.
  19. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
  20. همان.
  21. با خورشید سامرا، ص ۸۲.
  22. جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ص ۴۷ (به نقل از ناجی نجار).
  23. جهت کسب اطلاعات بیش‌تر می‌توانید به کتاب "جزیره خضرا افسانه یا واقعیت؟" تحقیق و ترجمه ابوالفضل طریقه دار مراجعه نمایید.
  24. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۴.
  25. کافی، ج ۱، ص ۳۳۷، و ص ۳۳۹؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۴.
  26. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷.
  27. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۱۱۱-۱۱۵.
  28. طبق نقل مجمع البحرین، قاموس اللغه، معجم البلدان، «ذی طوی» موضعی است در داخل حرم، در یک فرسخی مکه از آنجا خانه‌های مکه دیده می‌شود. امروزه ممکن است داخل شهر مکه شده باشد. طبق «اخبار المکة المشرفة» ذی طوی نمازگاه پیامبر (ص) است که حضرت هر زمان به مکه تشریف می‌آوردند در ذی طوری فرود می‌آمدند و شب در آنجا توقف فرموده و نماز صبح را در آنجا می‌خواندند (ج ۱، ص ۴۳۶). «رضوی» کوهی است مقدس و مبارک که از کوه‌های مدینه طیبه و در نزدیکی ینبع قرار دارد و دارای دره‌ها، زمین‌ها، مسیل‌ها، آب‌ها و درخت‌ها است و آن ابتدای کوه تهامه و تا مدینه چهار شب راه است و در مدح و فضل آن روایاتی وارد شده است. (وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، فصل ۷، باب ۵، طبق نقل فروغ ولایت در دعای ندبه از آیت الله صافی).
  29. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۵۲-۳۵۳.
  30. احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۳، ص ۴۳۰
  31. طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۷۹
  32. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۴، ح ۳۰
  33. نعمانی، الغیبة، ص ۴۴۸
  34. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۵
  35. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۰۳، لطف اللّه صافی گلپایگانی، فروغ ولایت در دعای ندبه، ص ۴۰
  36. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۷ - ۲۳۸.
  37. لسان العرب، ج ۱، ص ۵۶۷؛ معجم البلدان، ج ۴، ص ۵۳
  38. " لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ مِنْ‏ غَيْبَةٍ، و لَابُدَّ لَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ مِنْ عُزْلَةٍ، و نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ، و مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ و حْشَة‏‏‏‏‏‏"، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ الغیبة، ص ۱۸۸، ح ۴۱؛ کتاب الغیبة، ص ۱۶۲، ح ۱۲۱
  39. کتاب الغیبة، ص ۲۳۲، ح ۱۹۹، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۲
  40. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۷ - ۲۹۸.
  41. "يَا ابْنَ الْمَازِيَارِ أَبِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَهِدَ إِلَيَّ ... وَ أَمَرَنِي أَنْ لَا أَسْكُنَ مِنَ الْجِبَالِ إِلَّا وَعْرَهَا وَ مِنَ الْبِلَادِ إِلَّا عَفْرَهَا..."؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۲۶۶.
  42. "لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ لَا بُدَّ فِي عُزْلَتِهِ مِنْ قُوَّةٍ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ"؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۶۲؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۵۳؛ اصول کافی، ج ۱، ۳۴۰.
  43. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۶۲.
  44. مجموعه مقالات و گفتارها پیرامون حضرت مهدی، ۶۴، واحد برگزاری مراسم نیمه شعبان مسجد آیت الله انگجی، تبریز.
  45. " يَكُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فِي بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى نَاحِيَةِ ذِي طُوًى‏..."؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ۱۸۲.
  46. کتاب الغیبة، نعمانی، ۳۱۵.
  47. "إِنَّ فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ لَشَبَهاً مِنْ يُوسُفَ ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ وَ أَنْ يَكُونَ صَاحِبُكُمُ الْمَظْلُومُ الْمَجْحُودُ حَقَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ يَتَرَدَّدُ بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ حِينَ قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُف‏"؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ۱۶۴.
  48. یعقوبی، ابوالقاسم، نگاهی به تولد و زندگی امام زمان، چشم به راه مهدی، ص ۳۴۷ - ۳۵۱.
  49. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۲.
  50. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۸۵.
  51. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۴.
  52. بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۸
  53. لِلْقائِمِ غَيْبَتانِ: إِحْداهُما قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْري طَوِِيلَةٌ الْغَيْبَةُ الْأُولي لَا يَعْلَمُ بِمَكانِهِ فِيها إِلاّ خاصَّةٌ شِيعَتِهِ وَ الْاُخْري لا يَعْلَمُ بِمَكانِهِ فِيها إِلّا خاصَّةُ مَوالِيهِ؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۹
  54. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۲۷.
  55. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، صص ۷۲-۷۸.
  56. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۶۱.
  57. احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محقا، مادی به، اشراف: جعفر سبحانی، چاپ اول، قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه . ق، ج ۲، صص ۵۹۷ و ۵۹۸؛ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
  58. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۷۲، ح ۵.
  59. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ چهاردهم: تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج ص ۳۴۰؛ کتاب الغیبه (طوسی)، ص ۱۰۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، ح ۶.
  60. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳
  61. الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۲؛ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۳۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص۱۶۱، ح۱۱.
  62. کتاب الغیبه (طوسی)، ص ۱۰۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، ح ۷.
  63. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۸
  64. "کیسانیه" پیروان مختار بن ابوعبیده ثقفی بودند. او نخست برای پیشرفت کار خود دعوت به علی ابن الحسین (ع) سپس دعوت به محمد حنفیه می‌کرد. البته کار او مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت نبود، بلکه می‌خواست از آن بهره‌برداری سیاسی کرده باشد و چون کارش بالا گرفت، خود دعوی دریافت وحی از خداوند کرد و عباراتی مسجع و مقفی دارای سجع و قافیه به تقلید قرآن به زبان می‌راند. (فرهنگ فرق اسلامی، ص ۳۷۳).
  65. یاقوت حموی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ ه.ق، ج ۲، ص ۶۲۰.
  66. ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶؛ ج ۵۳، ص ۹۷.
  67. کتاب الغیبه (نعمانی)، ص ۱۸۲
  68. ر.ک: کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶، ح ۸۰ ص ۳۰۷، ح ۸۱.
  69. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۸.
  70. کتاب الغیبه (نعمانی)، ص ۱۶۴، الکافی، ج ۱، صص ۳۳۶ و ۳۳۷، ح ۴
  71. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۳۶-۴۲.
  72. غیبة طوسى، ص ۲۶۶
  73. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳؛ اصول کافى، ج ۱، ص ۳۴۰.
  74. غیبة طوسى، ص ۱۶۲.
  75. غیبة نعمانى، ص ۱۸۲.
  76. همان، ص ۳۱۵.
  77. همان، ص ۱۶۴.
  78. چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۵۱.
  79. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۳.
  80. معجم مقاییس اللغة، ج ۳، ص ۴۳۰.
  81. مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۷۹.
  82. غیبة نعمانی، ص ۱۸۲.
  83. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
  84. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  85. با دعای ندبه در پگاه جمعه، مهدی‌پور، ص ۱۰۰.
  86. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۵.
  87. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۴۳.
  88. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.
  89. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۶۲.
  90. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۸.
  91. «"إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَيْهَا قَائِمَةٌ مَاشِيَةٌ فِي طُرُقِهَا دَاخِلَةٌ فِي دُورِهَا وَ قُصُورِهَا جَوَّالَةٌ فِي شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا تَسْمَعُ الْكَلَامَ وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ تَرَى وَ لَا تُرَى إِلَى الْوَقْتِ وَ الْوَعْدِ"»؛ غیبت نعمانی، ج ۱۴۴ – ۱۴۵.
  92. پرسمان نوجوان، ص 43.