اطاعت امام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از واجب الطاعة بودن امام)

اطاعت از امام به معنای پیروی و عمل به فرمان‌های امام معصوم (ع) است. خدای متعال در قرآن کریم، در کنار امر به اطاعت از خود و پیامبر، به اطاعت از اولی الامر نیز امر کرده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. طبق قاعده، امر مطلق به اطاعت از شخصی مساوی با عصمت اوست و به همین جهت اطاعت از امام در همه زمینه‌ها لازم است. اطاعت از امام پرتوی از اطاعت خدا و رسول است که موجب تحقق حاکمیت خداوند و مشروعیت جانشینی خدا و حفظ نظام اسلامی است.

برخی از ادله اطاعت از امام عبارت‌اند از: آیه صادقین؛ آیه اولی الامر و آیه ولایت و روایاتی که درباره اطاعت از امام وارد شده است. همچنین باید توجه داشت این اطاعت نوعی اطاعت از خداست و موجب حفظ نظام اسلامی می‌شود. آثاری نیز برای اطاعت بیان شده است مانند: سعادت اخروی؛ تحقق حاکمیت خداوند و مشروعیت جانشینی خداوند و حفظ نظام اسلامی.

معناشناسی

اطاعت

اطاعت به‌معنای پذیرش فرمان دیگری[۱] و پیروی همراه با خضوع و فروتنی است[۲]، به همین جهت گفته شده اطاعت یعنی ترتیب اثر دادن و انجام کاری بدون اجبار و موافق اراده شخص دیگری که مقام بالاتری دارد[۳].

امام

امام در لغت به کسی گفته می‌شود که در رفتار و گفتار به او اقتدا می‌شود[۴]، کسی که در امور پیشقدم می‌شود[۵]، همچنین به الگو و نمونه هم امام گفته می‌شود[۶].

در تعریف اصطلاحیِ امام، بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد، اهل سنت امامت را ریاست همگانی در امور دینی و دنیایی می‌دانند که همان خلافت ظاهری است، ولی در نظر شیعه امام علاوه بر ریاست عمومی، فردی خاص بر امور دین و دنیای مردم و جانشین پیامبر (ص) به طور مطلق است و امامت او دارای شؤونی همچون: رهبری سیاسی، زعامت اجتماعی، مرجعیت دینی، تبیین و تفسیر وحی و ولایت باطنی و معنوی است که از این جهت، امام حجت خدا، ولی الله و انسان کامل است[۷]. البته تعریف کامل‌تر امامت در مکتب اهل‌بیت (ع) طبق کتاب و سنت، این است که گفته شود: امامت، ولایت‌الامر است و اساساً تقابل دین و دنیا در این مکتب معنا و مفهوم ندارد. شیخ صدوق در تعریف امام به سه رکن اساسی امامت اشاره کرده است؛ یکی: "قدوه" بودن؛ دومی: "منصوب" بودن از طرف خدا و رکن سوم: "واجب الاطاعه" بودن امام است[۸].

معنای اطاعت امام

اطاعت از امام به معنای پیروی و عمل به دستورات امام معصوم است. البته همان‌گونه که اشاره شد امام هدایت‌گر باطنی و جانشین پیامبر است و همه شؤون پیامبر را دارد به غیر از شأن پیامبری و رسالت که به پیامبر اختصاص دارد[۹].

ضرورت و اهمیت بحث

با وجود اینکه موضوع امامت اهل بیت(ع) با دلایل و براهین قاطع به اثبات رسیده، در منابع معتبر شیعی بحث‌هایی مستوفی در این زمینه صورت گرفته است. با این اوصاف برخی، القای شبهه می‌کنند که برای ایمان به امامت ائمه و ضرورت اطاعت از آنان، دلیل محکمی وجود ندارد! از این رو لازم است موضوع اطاعت از ائمه(ع) اسلام بررسی شود.

روشن است که رشد و بالندگی هر جامعه، مرهون رهبری دانا، مقتدر و عدالت‌پیشه است. از دیدگاه علی (ع)، انسان‌ها با وجود چنین حاکمی، با هر کیش و آئینی احساس آرامش و آسایش می‌کنند[۱۰]. نظام سیاسی کارآمد و رهبر شایسته و کاردان، می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه و پراکنده را فعلیت بخشیده، از قطره‌ها، رودخانه‌ای خروشان بسازد. علی(ع) در پاسخ به درخواست خلیفه که از وی در این زمینه کمک خواسته بود، فرمود: «جایگاه رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مهره‌ها را متحد ساخته، به هم پیوند می‌دهد. اگر این رشته از بگلسد، مهره‌ها پراکنده می‌شوند و هر کدام به سویی خواهند افتاد و سپس هرگز جمع‌آوری نخواهند شد»[۱۱].

البته تمام آنچه گفته شد، مشروط بر این است که مردم از آگاهی درک و شعور سیاسی بالا برخوردار و به قوانین و مقررات پایبند باشند و از دیدگاه‌های رهبر واجد شرایط، پیروی کنند. در این صورت، رهبر جامعه و نظام سیاسی نیز به اقتدار لازم دست یافته، امور زندگیشان سامان خواهد یافت و پیشرفت خواهند کرد؛ چنان‌که علی(ع) فرمود: «خداوند اطاعت از رهبری را برای بزرگداشت مقام امامت و رهبری، واجب کرده است»[۱۲]. از دیدگاه علی(ع) اطاعت از رهبری در نظام سیاسی دین حقی است که خداوند در برابر هدایت‌گری‌های امام المسلمین بر عهده مردم قرار داده است. ایشان فرمود: «ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید. هرگاه شما را فراخواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید. حق شما بر من، آنکه از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت‌المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تا بی‌سواد و نادان نباشید و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید»[۱۳].

فرازهای یاد شده، اهمیت و ضرورت این بحث را در مجموعه مباحث اعتقادی روشن می‌سازد. بر مسلمانان فرض است در شناخت امام حق و مفترض الطاعه که در آیات و روایات مشخص شده، بکوشند و حق اطاعت از وی را ادا کنند. در غیر این صورت، امام بی‌یاور گشته، آهنگ رشد و تعالی زندگی به رخوت و سستی گرفتار خواهد شد؛ چراکه به گفته علی(ع)، «لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاعُ‌...»[۱۴]؛ «رهبری که اطاعت نشود، دیدگاه‌ها و فرامینش بر زمین خواهد ماند»[۱۵].

ادله لزوم اطاعت از امام

امام شخصیتی است که اطاعت و پیروی از او بر اساس ادله عقلی و نقلی بر همگان واجب است. ادله لزوم اطاعت از امام به دو بخش تقسیم می گردد:

ادله نقلی

قرآن

  1. آیه صادقین: یکی از فرمان‌های خداوند به اهل ایمان این است که پیوسته و در هر حال، همراه صادقان باشند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۱۶]. همراهی با صادقان مستلزم تبعیت و پیروی از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون مقید به گروه خاصی از مکلفان و زمان خاصی نشده، پس شامل همه مکلفان در تمام زمان‌ها می‌‌شود. بنابراین باید در هر زمان و دوره‌ای صادقانی وجود داشته باشند تا امر خداوند به همراهی و معیت با صابران قابلیت امتثال داشته باشد. بر اساس روایات معتبری که در منابع شیعه وجود دارد صادقان، فقط پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) هستند؛ چنان که احمد بن محمد بن ابی‌نصر بزنطی گفته است از امام رضا(ع) درباره تفسیر آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۱۷] سؤال کردم. امام فرمود: «الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ»[۱۸]؛ «راستگویان، همان امامان هستند»
  2. آیه اولی الامر: همان‌طور که اطاعت از فرمان‌های خداوند و رسول خدا(ص) در چندین آیه قرآن بر مردم واجب شده[۱۹]، در آیه‌ای از قرآن، اطاعت از اولی‌الامر نیز واجب دانسته شده است[۲۰]. علما و مفسران شیعه همگی اتفاق نظر دارند بر اینکه به دو دلیل، منظور از «اولی الامر» امامان از اهل بیت پیامبر اسلام(ص) هستند[۲۱].
  3. آیه ولایت: یکی دیگر از آیاتی که بر لزوم اطاعت از امام دلالت دارد آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۲۲] است که بیانگر ولایت کسانی است که ولایتشان قرین ولایت خدا و رسول قرار گرفته است. این افراد باید با خدا و رسول سنخیت داشته و همانند خدا و رسول از اشتباه و لغزش به دور باشند؛ یعنی دارای علمی باشند که اشتباه در آن نیست و عملاً نیز مرتکب خطا نشوند و خلاصه معصوم باشند[۲۳].

روایات

در روایات بسیاری، از امام با عنوان «مفترض الطاعه» یاد شده، یعنی کسی که اطاعت از او واجب است، مانند:

  1. امام صادق (ع) فرمودند: «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً إِمَامٌ فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ طَاعَتَه وَ أَنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ طَاعَتَه‏...»[۲۴]؛
  2. امام رضا (ع) واجب الاطاعه بودن را یکی از ویژگی‌های امام می‌داند[۲۵]؛
  3. طبق روایتی که حضرت از پدرانشان از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند، اطاعت از ائمه (ع)، اطاعت از خداوند بوده و نافرمانی از آنان، نافرمانی از خداوند است[۲۶]؛
  4. از امام باقر (ع) پرسیده شد، حقّ امام بر مردم چیست؟ فرمودند: «حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند»[۲۷]؛
  5. امیرمؤمنان (ع) نیز می‌فرمایند: «یکی از حقوق من بر گردن شما اطاعت از من است»[۲۸]؛
  6. همچنین شخصی از امام صادق (ع) سؤال می‌کند: آیا اطاعت از شما واجب است؟ حضرت می‌فرماید: آری، راوی می‌پرسد: مثل اطاعت از علی بن ابی طالب (ع)؟ حضرت پاسخ می‌دهد: آری»[۲۹].[۳۰]

ادله عقلی

  1. اطاعت از امام، اطاعت از خداست: حق تقنین و قانون گذاری عقلاً برای خداوند است: ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ[۳۱]، پیامبران و ائمه معصومین واسطه ابلاغ قوانین الهی به مردمند: ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ[۳۲] و از پیش خود دخل و تصرفی در این قوانین ندارند: ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[۳۳]، بنابراین اطاعت ایشان در حقیقت اطاعت خداست: «من اطاع الرسول فقد اطاع الله»[۳۴] و از آنجا که امام جانشین پیامبر است، اطاعت از امام به منزله اطاعت از خدا و پیامبر است و اطاعت از خدا و پیامبرش عقلاً لازم است، پس اطاعت ایشان هم به لحاظ عقلی لازم خواهد بود.
  2. حفظ نظام اسلامی، ملاک وجوب اطاعت مطلق از امام: فلسفه امامت حفظ نظام اسلامی است که پیامبر آن را تأسیس کرده است و وجود امام همچون رشته‌ای است که پیوستگی امت، برای اجرای برنامه‌های انسان‌ساز اسلام و پیاده کردن قوانین الهی به او بستگی دارد؛ درواقع امامت، ضامن تکامل مادی و معنوی جامعه بشری است و این مهم با اطاعت از امام محقق می‌شود.
  3. نصب امام از طرف خداوند مستلزم لزوم اطاعت: اطاعت از امام، در حقیقت اطاعت از اراده الهی است؛ زیرا نصب امامی که حدود الهی را اجرا و از دین خدا دفاع کند و با حکمت، موعظه و حجت کامل، مردم را به راه خدا دعوت کند و عالم به سیاست باشد، بر خداوند واجب است و در مقابل، پیروی از او نیز بر مردم واجب است، در غیر این صورت نقض غرض می‌شود. به بیان دیگر آفریدن امام و اعطای منصب امامت به او لطفی است از جانب خداوند که مکلفان در مقابل این لطف باید امامت او را بپذیرند و از او اطاعت کرده و او را یاری کنند[۳۵].

گستره اطاعت از امام

بر اساس آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ همان‌گونه که فرمانبرداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، اطاعت از همه دستورات اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۳۶]. بنابراین، اوامر امام در همه شئون دینی، دنیوی، سیاسی، اجتماعی و غیر آن لازم‌الاجراست[۳۷].

از روایات نیز استفاده می‌شود اطاعت از امام به صورت مطلق واجب است؛ چنانچه مرحوم کلینی احادیث متعددی را تحت عنوان «وجوب اطاعت از ائمه»[۳۸] نقل کرده است که بر لزوم اطاعت از امام به صورت مطلق دلالت دارند؛ از جمله روایت امام صادق (ع) که فرمودند: «نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا»[۳۹] ما گروهی هستیم که خداوند اطاعت از ما را واجب گردانیده است. در همه این روایات لزوم اطاعت از ائمه به صورت مطلق آمده و هیچ قید و شرطی ندارد.

بنابراین اطاعت از اولی الامر یعنی امامان (ع) براساس آیه، مطلق است؛ اما اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه، اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماع بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۴۰]. در روایات‌ نیز نقل شده که اطاعت در معروف است و در فرمان به‌ معصیت روا نیست[۴۱].[۴۲]

آثار و نتایج اطاعت از امام

از آنجا که اطاعت از امام، اطاعت از خدا و رسول است، لذا آثار و نتایجی که اطاعت خدا و رسول دارد، اطاعت از امام نیز آنها را داراست، از جمله اینکه اطاعت از امام موجب قرار گرفتن در کنار کسانی است که به آنها نعمت داده شده است: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا[۴۳]. علاوه بر اینکه اطاعت از امام آثار دیگری هم به دنبال دارد که در دو حیطه فردی و اجتماعی ظهور و بروز پیدا می‌کنند، برخی از این آثار عبارت‌اند از:

  1. سعادت اخروی: چنانچه در زیارت آل یاسین آمده است: «شقی من خالفکم و سعد من اطاعکم»؛ کسی که با شما مخالفت کند، نگون‌بخت گردد و کسی که از شما اطاعت کند، سعادتمند ‌شود[۴۴].
  2. تحقق حاکمیت خداوند و مشروعیت جانشینی خداوند: مظهر کامل جانشینی خداوند بر روی زمین، انبیا (ع) هستند که مجریان حکومت اسلامیاند. پس از پیامبران انسان‌های کامل که از مرتبه برین علم به اسمای الهی بهره‌مند هستند، از برترین مرتبه خلافت الهی نیز برخوردارند[۴۵]، اجرای احکام الهی را برعهده دارند و اطاعت از آنها زمینه اجرای احکام را فراهم می‌سازد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ قدرت اجتماعی و بسط ید امام در عمل به اسلام است[۴۶].
  3. حفظ نظام اسلامی: امامت، ضامن تکامل مادی و معنوی جامعه بشری است. امامت نزد شیعه منصب و مقام الهی است که وظیفه او پس از پیامبر، تداوم بخشیدن به وظایف رسالت است، به جز تلقی وحی و پی‌ریزی شریعت که ویژه پیامبر است. البته اطاعت از حاکم اختصاص به حکومت اسلامی ندارد و بقای هر حکومتی و اجرای قوانین مبتنی بر اطاعت مردم از حاکم جامعه است که در جامعه اسلامی، حکومت باید در دست امام باشد و اطاعت از او موجب بقاء حکومت است[۴۷].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن فارس، معجم مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۳۸۰.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص٥٢٩؛ مصطفوی، سیدحسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۷، ص‌۱۳۸.
  3. رسائل سید مرتضی (مجموعه دوم)، ص۲۷۵ ـ ۲۷۶، رساله حدود و حقائق؛ الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۱؛ نجفی، حافظ، مقاله «وجوب اطاعت از ائمه از دیدگاه قرآن و سنت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱ ص ۱۰۶.
  4. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین ج ۸ ص ۴۲۸؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج‏۱، ص۲۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۸۷.
  5. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج‏۱، ص۲۸.
  6. ابن منظور، لسان العرب، ج‏۱۲، ص۲۵.
  7. ر.ک: مصطفی‌پور، محمد رضا، مقاله «امامت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۲۰؛ نجفی، حافظ، مقاله «وجوب اطاعت از ائمه از دیدگاه قرآن و سنت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱ ص ۱۰۶.
  8. "سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ، مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ الله - تَعَالَى ذِكْرُهُ - مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ"، شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۴-۶۵؛ ایشان قیود مذکور در متن خود را از روایات استفاده کرده است. در روایات بسیاری به قدوه بودن، منصوب بودن و واجب‌الاطاعه بودن امامان تصریح شده است؛ از جمله: روایت از پیامبر اکرم (ص): «إنَّ أئِمَّتَكُم قادَتُكُم إلَى الله؛ فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم»؛ پيشوايان شما زمام داران شما به سوى خدايند؛ پس بنگريد از چه كسانى در نماز و دينتان پيروى مى‌كنيد. كمال الدين، ص۵؛ و روایت امام صادق (ع): «لِأَنَّ اللهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً»؛ چرا كه خداى تبارك و تعالى امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّت قرار داد. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۲۰۳؛ و روايت مفصّل امام رضا (ع) در معرفی امام و امامت: «هَل يَعرِفونَ قَدرَ الإِمامَةِ ومَحَلَّها مِنَ الاُمَّةِ فَيَجوزَ فيهَا اختِيارُهُم؟ إنَّ الإِمامَةَ أجَلُّ قَدراً، وأَعظَمُ شَأناً وأَعلى مَكاناً، وأَمنَعُ جانِباً، وأبعَدُ غَوراً مِن أن يَبلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِم، أو يَنالوها بِآرائِهِم، أو يُقيموا إماماً بِاختِيارِهِم... فَكَيفَ لَهُم بِاختِيارِ الإِمامِ؟! وَالإِمامُ عالِمٌ لا يَجهَلُ... مُضطَلِعٌ بِالإِمامَةِ، عالِمٌ بِالسِّياسَةِ، مَفروضُ الطّاعَةِ»؛ آيا مردم، مقام امامت و جايگاه آن در ميان امّت را مى‌دانند تا در نتيجه، انتخاب آنان در اين باره، روا باشد؟! امامت، مقامش بزرگ‌تر و شأنش والاتر و جايگاهش بلندتر و دست‌نيافتنى‌تر و ژرف‌تر از آن است كه مردم، با خردهايشان بدان برسند، يا با انديشه‌هايشان آن را دريابند، يا با انتخاب خود، امامى را برگمارند... پس مردم را چه رسد به انتخاب امام؟! امامى كه داناست و نادانى ندارد... در پيشوايى و رهبرى، نيرومند، و به سياست داناست. فرمان بردارى از او واجب است. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳. او در جای دیگری نیز گفته است: "الإمامة إنّما هي مشتقّة من الإيتمام بالإنسان، والإيتمام هو الاتّباع، والاقتداء، والعمل بعمله، والقول بقوله"؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۹. "ويجب أن يُعتقد أنّه يلزمنا من طاعة الإمام ما يلزمنا من طاعة النبيّ (ص)، وأنّ كلّ فضل آتاه الله عَزَّ وَجَلَّ نبيَّه فقد آتاه الإمامَ إلا النبوّة". صدوق، محمد بن علی، الهداية في الأصول و الفروع، ج۲، ص۲۷. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  9. ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص۹۸؛ جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص۵۲۷.
  10. «إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ»؛ «مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت، به کار خود مشغول، و کافران هم بهره‌مند شوند. (نهج البلاغه، خطبه ۴۰).
  11. «مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ...»، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۶.
  12. «فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى... وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ»، حلوانی، نزهة الناظر، ص۴۶-۴۷.
  13. «فَإِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌ فَأَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النُّصْحُ لِي فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ وَ إِنَّ حَقَّكُمْ عَلَيَّ النَّصِيحَةُ لَكُمْ مَا صَحِبْتُكُمْ وَ التَّوْفِيرُ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْ تَعْلَمُوا»، نهج البلاغه، خطبه۳۴.
  14. نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
  15. نجفی، حافظ، مقاله «وجوب اطاعت از ائمه از دیدگاه قرآن و سنت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱، ص ۱۰۷.
  16. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  17. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  18. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۸.
  19. در یازده آیه قرآن اطاعت از خدا و رسول به عنوان یک دستور شرعی به مردم ابلاغ شده است: سوره آل عمران، آیه ۳۲ و ۱۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده، آیه ۹۲؛ سوره انفال، آیه ۱، ۲۰، ۴۶؛ سوره نور، آیه ۵۴؛ سوره محمد، آیه ۳۳؛ سوره مجادله، آیه ۱۳؛ سوره تغابن، آیه ۱۲.
  20. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  21. نجفی، حافظ، مقاله «وجوب اطاعت از ائمه از دیدگاه قرآن و سنت»، موسوعه رد شبهات ج۲۱، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱.
  22. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  23. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۳-۸۴؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۲۳-۲۴.
  24. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۶.
  25. «وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَل‏.... عَالِمٌ بِالسِّیَاسَةِ مَفْرُوضُ‏ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ نعمانی، ابن ابی زینب، الغیبة، ص۲۲۲؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۷۹ و عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۲۱ و کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰ و معانی الأخبار، ص۱۰۰.
  26. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (ع)مَنْ أَطَاعَهُمْ‏ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ‏ وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ هُمُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۸.
  27. «مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَی النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَیْهِمْ أَنْ یَسْمَعُوا لَهُ وَ یُطِیعُوا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۰۵.
  28. «وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم‌»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
  29. «سَأَلَ رَجُلٌ فَارِسِیٌّ أَبَا الْحَسَنِ (ع)فَقَالَ طَاعَتُکَ مُفْتَرَضَةٌ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ مِثْلُ طَاعَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع)فَقَالَ نَعَم‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۷.
  30. ر.ک: حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه؛ کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص۲۶۸ ـ ۲۷۰؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص۹۷ـ ۹۸.
  31. «داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.
  32. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
  33. «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳ ـ ۴
  34. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۳۸۵.
  35. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، قاعده لطف و وجوب امامت؛ پورحسین، احسان، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص۱۱۸؛ کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص۲۶۸ ـ ۲۷۰.
  36. طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۰؛ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، مترجم: سید محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۲۰.
  37. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۸۱-۸۲.
  38. الکافی، ج۱، ص۱۸۵.
  39. الکافی، ج۱، ص۱۸۶.
  40. طبری، ابوجعفر، جامع البیان، ج‌۴، ص‌۲۰۸.
  41. صحیح البخاری، ج‌۸، ص‌۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج‌۶، ص‌۵۲۵‌ـ‌۵۲۶.
  42. ر.ک: جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ فقیهی، علی، حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی.
  43. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
  44. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.
  45. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۴۰.
  46. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲.
  47. ر.ک: پورحسین، احسان، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص۱۱۸.