بهائیت
پیدایش بهائیت
بهائیت، فرقهای منشعب از آیین بابیه که بنیانگذار آن، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاء الله است و این آیین نیز نام خود را از همین لقب گرفته است. میرزا حسینعلی در ١٢٣٣ در تهران به دنیا آمد. آموزشهای مقدماتی ادبیات فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان گذراند. پس از ادعای بابیت توسط سید علی محمد شیرازی در شمار نخستین کسانی بود که به باب پیوست و از فعالترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری، بهویژه در نور و مازندران پرداخت. برادر کوچکترش میرزا یحیی معروف به "صبح ازل" نیز بر اثر تبلیغ او به این مرام پیوست[۱].
پس از اعدام علی محمد باب به دستور امیرکبیر، بیشتر بابیه به جانشینی میرزا یحیی معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، میرزا حسینعلی نوری مسئول تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو خودش را همان "من یظهره اللّه" معرفی کرد که در کتاب باب ذکر شده بود. رقابت دو برادر بر سر رهبری بابیان کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به مرگ تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به دستور دولت عثمانی، یحیی صبح ازل به قبرس، و میرزا حسین علی نوری به عکا در سرزمین فلسطین تبعید شدند. اطرافیان صبح ازل به فرقه "ازلیه" و پیروان میرزا حسین علی، فرقه "بهائی" نامیده شدند. اما با مرگ میرزا یحیی، ازلیه و به تبع آن، بابیان برای ابد فراموش شدند[۲].
اقدامات بهاء الله
میرزا حسین علی پس از ادعای "من یظهره اللّهی" ادّعای رسالت و شارعیت و سپس ادعای حلول روح خدا در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او کتاب"اقدس" را نوشت که بهائیان آن را ناسخ همه کتابها میشمارند و احکام آن با "بیان" هیچ مشابهتی ندارد؛ چون اساس بابیت، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و قتل عام مخالفان بود، در حالی که اساس بهائیت، "رأفت کبری و رحمت عظمی و الفت با جمیع ملل" بود. مهمترین برهان او بر حقانیت کتابش، سرعت نگارش و زیبایی خط بود ولی نوشتههای باقیمانده از او مملو از غلاطهای املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب بهاء الله "ایقان" بود که در اثبات قائمیت سید علی محمد باب نگاشت. او در بغداد و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با تقیه و تظاهر به اسلام زندگی میکرد، در نماز جمعه عکا شرکت میجست و در ماه رمضان، به روزهداری تظاهر میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با بابیان ایران که بعدها "بهائی" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، خود را برای آنان میفرستاد[۳].
پس از میرزا حسین علی، فرزندش عباس افندی معروف به عبد البهاء رهبر بهائیان شد و نظام جدیدی را در تفکرات بهائیت پدید آورد. او تعالیم دوازدهگانه بهائیت را با آموزههای مدرنیسم و اومانیسم تدوین و عرضه کرد. پس از مرگ عبد البهاء، نوه دختری او شوقی افندی رهبر بهائیان شد. پس از وی به پیشنهاد همسرش"روحیه ماکسول" هدایت بهائیان به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در حیفای فلسطین اشغالی به هدایت بهائیان میپردازد[۴].
بهائیت فرقه ای ضاله
آیین بهائی از ابتدای پیداییش، میان مسلمانان انحراف اعتقادی و فرقه ضاله شناخته شد. ادعای قائمیت توسط علی محمد باب، با توجه به احادیث قطعی پذیرفته نبود. مخالفت علما با او به سبب همین ادعا و ادعای بابیت، مشکل بهائیت را مضاعف کرد. میرزا حسین علی، خود را "من یظهره اللّه" نامید و ادعای شریعت مستقل را مطرح کرد و باعث شد مسلمانان این فرقه را از اسلام جدا شده بدانند. تاریخ پر حادثۀ رهبران بهائی، نادرست درآمدن پیشگوییهای آنان و منازعات دور از ادب آنها، حمایتهای دولتهای استعماری از سران بهائی در مواضع مختلف، به ویژه همراهی آنان با دولت اسرائیل، زمینۀ فعالیت در کشورهای اسلامی به ویژه ایران را از بهائیان گرفت. مؤلفان بسیاری در نقد این آیین کتاب نوشتند؛ مطبوعات فارسی و عربی، رویکردهای سیاسی آنان را افشا کردند؛ علمای حوزههای علمیه شیعه و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این فرقه از امت شورای اسلامی را اعلام داشتند و سازمانهای بین المللی اسلامی نیز در قبال آیین بهائی همین موضع را گرفتند. بازگشت برخی مقامات و مبلغان بهائی از این آیین و افشای مسائل درونی این فرقه نیز عامل مهم فاصله گرفتن مسلمانان از این آئین بود[۵].
آیینها و عقاید بهائیت
نوشتههای علی محمد، میرزا حسین علی، عبد البهاء و تا حدی نیز شوقی افندی از نظر بهائیان مقدس است و در مجالس ایشان قرائت میشود؛ اما کتب باب، به طور عموم در دسترس بهائیان قرار نمیگیرد و دو کتاب"اقدس" و "ایقان" میرزا حسین علی نوری نزد آنها از اهمیت خاصی برخورد است.
تقویم شمسی بهائی از نوروز آغاز شده به نوزده ماه در هر ماه به نوزده روز تقسیم میشود. چهار روز (در سالهای کبیره، پنج روز) باقیمانده موسوم به ایام "هاء" و "رفع القلم"، ایام شکرگزاری و جشن و خوشگذرانی بهائیان است[۶].
اهم عقاید بهائیت عبارتند از:
- با ظهور باب و بهاء، شریعت اسلام منسوخ و به پایان رسید و تا هزار سال دیگر، پیامبری نخواهد آمد.
- سید علی محمد مؤسس و مبشر؛ و حسینعلی نوری پیامبر اصلی و عبدالبها نیز به خاطر تعریف ۱۲ اصل، مقام پیامبری دارد. البته علی محمد و حسینعلی مقام ربوبیت ادعا کردهاند؛ لذا بهائیان سید علی محمد را "رب اعلی" نیز میگویند.
- روز دوم محرم (روز تولد حسینعلی نوری) روز مقدسی نزد بهائیان است، او درباره خود میگوید: لم یلد و لم یولد.
- دربارۀ قیامت نیز هر چند از معاد یاد میکنند؛ عملاً قیامت را معتقد نیستند و آن را امری موهوم میدانند که بر پا و تمام شده است! بهشت همان دیدار جمال میرزا بهاءالله بوده و آنان که از لقای او محروم شدند مستحق دوزخ شدند[۷].
احکام عملی بهائیت
برخی از احکام عملی بهائیت عبارتند از:
- نماز: نماز به سه نماز کبیر، وسطی و صغیر تقسیم میشود؛ اما کیفیت خواندن انواع نمازها در جایی ذکر نشده است و چندان نیز روشن نیست. این نمازها بهصورت فرادا خوانده میشود و حرمت نماز جماعت به دستور بهاءالله مشروعیت یافت[۸].
- قبله: قبله آنها قبر میرزا حسینعلی بهاست که در شهر عکا واقع شده است و این طبق دستور خود بهاءالله است که میگوید: "هنگام نماز صورتهای خود را به سوی من برگردانید".
- روزه: روزه آنها صرفاً امساک از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب آفتاب است و به مدت ۱۹ روز است؛ زیرا سال آنها بنا بر تصریح میرزا حسینعلی در کتاب اقدس، از ۱۹ ماه و هر ماهی از ۱۹ روز که جمعاً یک سال ۳۶۱ روز تشکیل میشود، که چهار روز باقیمانده به عنوان روزهای "رفع القلم"، ایام جشن و خوشگذرانی بهائیان تعیین شده است. عید فطر آنها نیز مصادف با روز عید نوروز است[۹].
- حج:حج آنها خانه سید علیمحمد در شیراز و خانه محل سکونت حسینعلی نوری در بغداد است. اجرای اعمال حج نیز زمان خاصی ندارد حج به مردان اختصاص دارد.
- ازدواج:ازدواج با محارم مانند مادر، خواهر و دختر جایز است. تنها ازدواج با زن پدر حرام است. سید علیمحمد به صراحت در کتاب بیان میگوید:ازدواج خواهر و برادر حلال است. همچنین حسینعلی بر آن تأکید میکند. درباره تعدد زوجات نیز عبدالبهاء و شوقی افندی بر تک همسری تأکید کردهاند؛ اما در کتاب اقدس، دو همسری در زمان واحد مجاز و حلال شمرده شده است. وی خود نیز لااقل سه زن داشته که از آنها دارای فرزند بوده است. ازدواج موقت، در این آیین حرام است.
- حدود: در سرقت مرتبه اول، دزد را تبعید میکنند؛ مرتبه دوم او را زندانی کرده، بار سوم علامتی در پیشانی او میگذارند. دیه زنا نه مثقال طلا برای بیت العدل است که در صورت تکرار دو برابر خواهد شد[۱۰].
- اقتصادی:ربا را به خاطر تعطیل نشدن امور جامعه جایز میدانند.
- تقدس عدد نوزده: پس از آنکه ۱۸ نفر از شیخیه در ترویج تفکرات باب تلاش زیادی کردند، علی محمد باب آنها را "حروف حی" نامید که به حساب ابجد ۱۸ و با خود او ۱۹ میشوند. او همچنین کتاب بیان را به ۱۹ واحد و هر باب را به ۱۹ باب تقسیم کرد. در مجموع، عدد ۱۹ دارای قداست زیادی نزد بهائیان است. هر بهایی وقتی اموالش به یکصد مثقال رسید، باید نوزده مثقال آن را به دستگاه رهبری بهائیت بپردازد[۱۱].
- حلیت امور فردی: استفاده از حجاب را جایز نمیدانند. همچنین جواز غنا و تراشیدن ریش و پاک بودن تمام اشیا، حتی سگ و خوک از دیگر احکام فردی بهائیت است.
- مکانهای مقدس: بیتالعدل جهانی در حیفای فلسطین اشغالی قرار دارد. آنها بیتالعدلهای محلهای و ملی دارند که با عنوان "مشرق الاذکار" نام گرفته است که مرکز امور عبادی و کارهای تشکیلاتی آنها میباشد و دارای تقدساند[۱۲].
- نهی از دخالت در سیاست: بهائیان به شدت از دخالت در سیاست نهی شدهاند[۱۳].
انشعابات بهائیان
در میان بهائیان چند انشعاب و اختلاف داخلی به وجود آمد:
- ازلیه: ازلیها که قدیمیتر از بهائیه هستند، معتقدند که باب، کتاب بیان را ۱۹ واحد و هر واحدی ۱۹ باب بوده است، تمام نکرد و تکمیل آن را به عهده صبح ازل سپرده است؛ اما بهاءالله حق او را غصب کرد و صبح ازل به این کار موفق نشد. لذا به ازلیه"بیانی" نیز گفته میشود[۱۴].
- بهائیان ارتدوکسی: پس از مرگ شوقی افندی که تصمیمگیری امور مربوط به بهائیت به دست شورای نه نفره بیتالعدل افتاد، شخصی به نام چارلز میسریمی آمریکایی فرزند یکی از روحانیون کلیسای ارتدوکس به توصیۀ خود شوقی افندی ادعای جانشینی او را نمود؛ اما بهائیان ساکن اسرائیل با او مخالفت کردند. او نیز اعلام کرد: من بیتالعدل را قبول ندارم و خود را به عنوان رهبر بهائیان معرفی نمود، که به دسته اول "بهائیان بیتالعدلی" و به گروه دوم "بهائیان ارتدوکسی" گفته میشود. این دو دسته با هم اختلافات زیادی دارند. گروه دوم در کشورهایی مانند آمریکا، هندوستان و استرالیا پراکندهاند.
- اسماء الله: گروه دیگر به نام "بهائی اسماءالله" به رهبری شخصی به نام جمشید معانی هستند. او یک ایرانی است که خود را اسماءالله نامید. این گروه در کشورهای اندونزی، پاکستان، آمریکا و هندوستان زندگی میکنند[۱۵].
بهائیت
کلمه «بهائی»، صفتی است برگرفته از واژه عربی «بهاء» که به معنای «عظمت» و یا «شکوه» است و از دیرباز، صفت غیر قرآنی خداوند شناخته شده است[۱۶]. «بهائیت»، فرقهای منشعب از آیین بابی است. بنیانگذار آیین بھائی، میرزاحسین علی نوری ملقب به «بهاءالله» است و این آیین نیز، نام خود را از همین لقب گرفته است[۱۷]. میرزا حسین علی پس از اعدام سید علی محمد، با غلبه بر برادر خود، یحیی صبح ازل به جانشینی باب رسید و نخست ادعای من يظهره اللهي - که در سخنان باب آمده بود - و مهدویت کرد و سپس دعوی «رجعت حسینی» و «رجعت مسیحی» نمود و به تدریج سلسله صعودی این ادعاها به رسالت و شارعیت و حلول خدا در او انجامید و خود را الهيكل الأعلى نامید و مدعی شد سید علی محمد باب، زمینهساز و مبشر ظهور وی بوده است. در میان نوشتههایی که از پراکندهگوییهای میرزاحسین علی بهاء جمعآوری شد، بهائیان دو کتاب را به گونهای کتاب شریعت و وحی تلقی میکنند: یکی کتاب ایقان به زبان فارسی است که به گمان آنان در بغداد بر میرزا حسین علی وحی شده است و دیگری اقدس به زبان عربی که میپندارند در عکا بر وی نازل گردیده است. کلمات مکنونه، هفت وادی، کتاب مبین، سؤال و جواب و امثال آن نیز به او نسبت داده شده است.
پس از مرگ میرزاحسین علی، پسر بزرگش (عباس افندی) ملقب به «عبدالبهاء» جانشین وی شد و در سفرهایش به اروپا و آمریکا، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در غرب تحت عنوان «مدرنیسم» متداول بود، آشتی داد. او در جنگ جهانی اول، خدمات زیادی به انگلستان ارائه نمود و به همین سبب، طی مراسمی لقب «سر» (Sir) و نشان «نایت هود» (Knight Hood) به وی اعطا گردید. بدین صورت بهائیگری به عنوان ستون پنجم و یکی از ابزارهای سیاست استعماری انگلیس - و نیز آمریکا - مبدل شد. پس از عبدالبهاء، شوقی افندی، فرزند ارشد دخترش به منصب رسید و نقش ویژهای در توسعه تشکیلات اداری و جهانی آیین بهائیت ایفا نمود. پس از مرگ او گروه نُه نفری بیتالعدل - که در مرکز حیفای اسرائیل قرار دارد - بهائیان و بهائیگری را اداره میکند؛ هر چند در واقع دستهای مرموز استعمار، دستاندرکار بهائیتند. عقیده عمومی بهائیان این است که با ظهور «باب و بهاء»، شریعت اسلام الغا گردیده و دوره رسالت محمد مصطفی(ص) سپری شده است و این دوره، دوران زمامداری جمال اقدس الهی و آیین اوست. به باور ایشان، پس از حضرت محمد(ص) نخست «باب» و پس از او «حسین علی بهاء» به عنوان ظهور الهی به عالم آمدند و لااقل تا هزار سال دیگر ظهور الهی در عالم نخواهد بود![۱۸]. آیین بابی و بهائی، از ابتدای پیدایش به عنوان اعتقادی انحرافی و فرقهای ضاله شناخته شد و ادعای دین جدید توسط باب و بهاء مخالف با دلایل قطعی موجود بر خاتمیت است که در فصل بعد به آنها اشاره خواهیم کرد.[۱۹].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- ریشههای انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
- چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
- آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
- با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
- آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا کیسانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا زیدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا فطحیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا قرامطه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا شیخیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا سبئیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا عسکریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا مغیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ممطوره از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا نمیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا باقریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا موسویه یا موسائیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا محمدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی تهامه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سوس مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی صومالی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
- انگیزههای مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
- مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
- اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
- چه راههایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
- از چه زمانی عدهای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
- چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ – ۱۲۳؛ درسنامه مهدویت، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۷.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۷؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹.
- ↑ حسن طارمی و دیگران، دائرةالمعارف جهان نوین اسلام، ج۱، ص۷۲۶.
- ↑ غلامعلی حداد عادل و دیگران، دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۷۳۳.
- ↑ علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۳۴۷-۳۵۰؛ رضا برنجکار، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص۱۹۴؛ یوسف یوسفپور، آشنایی با بهائیت، ص۸۳.
- ↑ ابوالحسنی، نفیسه، خاتمیت در قرآن ص ۴۷.