شبهات عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عصمت
| موضوع مرتبط = عصمت
| عنوان مدخل  = شبهات عصمت
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[شبهات عصمت در کلام اسلامی]] - [[مقام عصمت]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
}}
}}
== [[عصمت]] و [[جبر]] ==
یکی از [[شبهات]] این است که [[عصمت]]، با توجّه به اینکه [[موهبت]] و [[لطف الهی]] در حق [[معصومان]] است، [[جبر]] به همراه دارد.


'''پاسخ:''' با یک مقدمه، به این [[شبهه]] پاسخ می‌دهیم: [[عصمت]] با یکی از راه‌های زیر به دست می‌آید:
'''[[شبهات عصمت]]'''، به مجموعه‌ای از سوالات و شبهاتی گفته می‌شود که توسط جریان‌های مختلفی همچون مستشرقان یا [[اسلام]] شناسان غربی، [[پیروان]] سایر [[ادیان]]، [[مسلمانان]] منکر عصمت و حتی برخی معتقدین به [[امامت اهل بیت]]{{ع}}، با [[هدف]] [[انکار]] این صفت یا محدود نمودن گستره آن، برای [[انبیا]] یا [[ائمه]]{{ع}} مطرح شده است. برغم وجود براهین عقلی و [[ادله نقلی]] متعدد بر [[عصمت انبیا]] و ائمه{{ع}}، باز هم انبوهی از شبهات در این خصوص وجود دارد. شبهاتی که پیرامون عصمت مطرح شده را می‌توان در سه دسته کلی خلاصه نمود. شبهات مرتبط با اخذ [[اندیشه]] عصمت در اسلام از ادیان ما قبل، شبهات عمومی عصمت و شبهات مرتبط با [[آیات]] و [[روایات]] نافی عصمت.


#[[آفرینش]] آدمی‌ به گونه‌ای باشد که بر اثر فقدان عامل [[معصیت]]، اصلاً میل و رغبتی به [[گناه]] نداشته باشد. به دیگر سخن، چون از [[گناه]] [[احساس]] لذّت نمی‌کند، زمینه و استعداد [[گناه]] در او پدید نیاید، مانند [[فرشتگان]].
== معناشناسی [[عصمت]] ==
#بر اثر ممانعت و بازداشتن دیگری، [[قدرت]] [[گناه]] از آدمی‌ گرفته می‌شود و دیگر توان انجام آن را ندارد مانند سمّی که از دسترس اطفال دور نگه داشته می‌شود.
=== معنای لغوی ===
#[[بینش]] و [[آگاهی]] شخص به گونه‌ای است که به ضررهای [[گناه]] آشنایی کامل دارد و یا اینکه به‌دست آمدن [[لذت]] طبیعی از [[گناه]] ممکن است، به مقابله با آن برمی‌خیزد و از آن برهیز می‌کند، مانند مریضی که بر اثر [[نهی]] طبیب، از غذای زیانبار دوری می‌ورزد؛ هر چند ممکن است از خوردن آن لذّت ببرد<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۵۱.</ref>.
عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>


واژه "[[معصوم]]" که اسم مفعول یا صفت مشبهه است، بر هر یک از سه راه یاد شده اطلاق می‌گردد؛ زیرا هر سه گونه، از [[گناه]] و [[نافرمانی]] محفوظ مانده‌اند.
=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین متکلم [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>


بر پایه مقدمه یاد شده، آنچه شامل [[اهل بیت]]{{عم}} می‌شود، قسم سوم است؛ چرا که امکان [[ارتکاب گناه]] و زمینه آن در [[ائمه اطهار]]{{عم}} هست؛ از این رو، [[شیطان]] می‌خواهد به سراغ آنها نیز برود و برای [[وسوسه]] کردن آنها تلاش می‌کند: {{متن قرآن|وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر دمدمه‌ای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست» سوره اعراف، آیه ۲۰۰.</ref>؛ ولی آنها با [[توفیق]] ویژه [[الهی]] و [[انتخاب]] و [[اختیار]] خود بر خواسته [[شیطان]] [[غلبه]] می‌کنند و به [[وسوسه]] او بی‌اعتنایند: "[[امام]]، نگهداری شده، [[تأیید]] شده، [[توفیق]] داده شده، [[استوار]] گشته (از جانب [[خدای سبحان]]) است و از [[خطا]]، [[لغزش]] و [[گناه]] در [[امان]] نگه داشته شده است"<ref>{{متن حدیث|فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ}}؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۴۳۶. {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكِلْنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَبَعْضِ النَّاسِ...}}؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱۰.</ref>.
== دسته‌بندی شبهات عصمت ==
شبهاتی که پیرامون [[عصمت]] مطرح شده را می‌توان در سه دسته کلی خلاصه نمود.
#'''دسته اول:''' [[شبهات]] مرتبط با اخذ [[اندیشه]] عصمت در [[اسلام]] از [[ادیان]] قبل؛
#'''دسته دوم:''' شبهات عمومی عصمت؛
# '''دسته سوم:''' شبهات مرتبط با آیات و روایات نافی عصمت.


از این‌رو، [[امامان معصوم]]{{عم}} در [[اطاعت]] کردن و ترک [[معصیت]] مجبور نیستند؛ زیرا، با [[جبر]]، [[وسوسه]] [[شیطان]] بی‌معنا بود.
در ادامه به بیان و نقد این شبهات می‌پردازیم.


از سویی دیگر، [[اهل بیت]]{{عم}} به [[روح‌القدس]] و [[برهان]] [[الهی]] [[تأیید]] شده‌اند. [[خداوند]] با اشاره به حالت بشری و طبع اوّلی و [[انسانی]] [[حضرت رسول]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>. آنگاه به تثبیت و [[توفیق الهی]] اشاره کرده، می‌فرماید: اگر ما گام‌هایت را [[استوار]] نمی‌کردیم، نزدیک بود که به آنها اندکی [[تمایل]] پیدا کنی (لیکن تثبیت و [[توفیق]] ما [[مانع]] از این انعطاف شد): {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref><ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۵۲.</ref>.
== دسته اول: اخذ اندیشه عصمت در اسلام از ادیان ماقبل ==
=== شبهه اول: وجود نداشتن عصمت در [[کتاب و سنت]] ===
{{اصلی|آیا به عصمت انبیاء و ائمه در کتاب و سنت اشاره شده است؟ (پرسش)}}


درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز آمده است: آن [[زن]] آهنگ [[یوسف]] کرد. [[یوسف]] نیز، اگر [[برهان]] پروردگارش را نمی‌دید، آهنگ وی می‌کرد. این ارائه [[برهان]] برای آن بود که [[زشتی]] و ناپسندی را از [[یوسف]] دور کنیم تا به سراغ وی نرود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد  بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>؛ پس {{متن قرآن|هَمَّ بِهَا}} به جنبه شخصی و طبع بشری [[حضرت]] و {{متن قرآن|لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}} به جنبه شخصیتی و [[معنوی]] ایشان اشاره دارد.
=== شبهه دوم: اندیشه عصمت برگرفته از یهود و نصاری! ===
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت بدعتی از یهود و نصاری است؟ (پرسش)}}


'''پاسخ دیگر:'''
=== شبهه سوم: اندیشه عصمت برگرفته از فرهنگ ایران باستان! ===
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت برگرفته از فرهنگ ایران باستان است؟ (پرسش)}}


[[موهبت]] [[عصمت]] به [[امام]] بالقوه است نه بالفعل.
=== شبهه چهارم: اندیشه عصمت برگرفته از فرقه متصوفه! ===
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت برگرفته از فرقه متصوفه است؟ (پرسش)}}


توضیح آنکه، [[موهبت]] [[عصمت]] می‌تواند بالفعل و یا بالقوه باشد. بالفعل، آن است که ویژگی [[عصمت]] از [[آغاز آفرینش]]، به صورت کامل و یک‌مرتبه به [[معصوم]] [[افاضه]] شود و بالقوه آن است که مقدمه [[عصمت]] ([[علم لدنی]]) به [[معصوم]] [[افاضه]] شود، ولی به فعلیت در آوردن آن، به مجاهدت‌های او [[نیازمند]] باشد. با توجّه به [[آیات]] و [[روایات]] و [[استدلال‌های عقلی]]، احتمال دوم پذیرفته است؛ یعنی [[خدا]]، مقدمه [[عصمت]] را در [[معصومان]] [[آفریده]] است، ولی به فعلیت در آوردن این ویژگی به تلاش‌های شخص [[نیازمند]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۵۹-۶۲.</ref>.
=== شبهه پنجم: اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های زرتشت! ===
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های زرتشتی است؟ (پرسش)}}


=== پیامدهای جبری دانستن عصمت ===
=== شبهه ششم: اندیشه عصمت از ابتکارات شیعه! ===
اگر کسی بر جبری دانستن [[عصمت]] تأکید ورزد. چاره‌ای جز این ندارد که به خاطر پیامد‌های ناپسندی که [[جبر]] در پی دارد. [[دست]] از [[ظهور]] آنها کشیده، این [[متشابهات]] را به اصول و [[محکمات]] ارجاع دهد. در اینجا برخی از اشکالات جبری انگاری عصمت را یادآور می‌شویم:
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت از ابتکارات شیعه است؟ (پرسش)}}


'''[[سقوط]] از [[ارزش انسانی]]''': [[عصمت جبری]] بدان معناست که [[اراده]] و [[اختیار]] [[معصومان]] هیچ‌گونه نقشی در [[پیراستگی]] آنان از [[گناه]] ندارد و همچون ماشین خودکاری، بی‌اراده و اختیار و بدون اینکه خود بخواهند از اراده و [[فرمان الهی]] [[تبعیت]] می‌کنند. در این صورت، معصومان فاقد ارزش انسانی خواهند بود. به عبارت دیگر، جبری انگاشتن عصمت به معنای تنزل دادن معصومان از [[مقام]] [[انسانی]] و بشری است؛ [[ارزش]] [[آدمی]] به [[آزادی]]، اراده و اختیار اوست<ref>فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۷.</ref>.
== دسته دوم: [[شبهات]] عمومی عصمت ==
این دسته از شبهات، رویکردهای مختلفی چون پدیدار [[شناختی]]، [[تاریخی]]، [[کلامی]] و روان‌شناختی دارد. از غیر [[اسلام]] دانستن عصمت و انکار خاستگاه [[قرآنی]] و [[روایی]] آن، پیدایش آن بر اساس انگیزه [[سیاسی]]، غلوگرایانه و جبرگرایانه بودن و ناسازگاری آن با [[کیفر]] و [[پاداش الهی]]، ملازمه آن با تعطیلی [[شریعت]] و خداگونه شدن [[انسان]] معصوم از این قبیل شبهات است.


'''عدم [[شایستگی]] برای [[الگو]] شدن'''<ref>ر.ک: فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۸.</ref>: شکی نیست که [[خداوند]]، [[پیامبران]] [[معصوم]] خود را به عنوان [[اسوه]] و الگوی [[آدمیان]] معرفی کرده و در [[آیات]] بسیاری، [[انسان‌ها]] را به تبعیت از [[رفتار]] و [[اعمال]] آنها امر نموده است. حتی در برابر برخی از بهانه‌گیری‌ها و اشکال‌تراشی‌های [[مردم]] که می‌گفتند چرا خداوند فرشته‌ای را به [[رسالت]] بر نگزیده است، پاسخ [[قرآن]] آن است که چون بر روی [[زمین]] انسان‌ها [[زندگی]] می‌کنند، باید پیامبرشان نیز از جنس آنان باشد، تا بتواند [[اسوه حسنه]] برای [[پیروان]] زمینی خود به شمار آید. {{متن قرآن|قُل لَّوْ كَانَ فِي الأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاء مَلَكًا رَّسُولاً}}<ref>«بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.</ref>.
=== شبهه اول: [[جبرگرایی]] در نظریه [[عصمت]] ===
{{اصلی|آیا عصمت معصوم جبری است؟ (پرسش)}}


روشن است که برای الگو واقع شدن، تنها برخورداری از شکل و [[شمایل]] و صورت انسانی کافی نیست؛ بلکه همچون سایر افراد [[بشر]] که دارای [[آزادی]] و [[گزینش]] و [[انتخاب]] زنند، الگوی آنان نیز باید این خصیصه اصلی و بنیادین را دارا باشد. حال اگر فرض شود که [[عصمت]] و [[پاکی]] [[معصومین]] و کارهای خوب آنان معلول یکسری اسباب و عوامل غیراختیاری و ماوراء‌الطبیعی است که احراز آنها برای [[آدمیان]] مقدور نیست، چگونه می‌توان از ایشان [[پیروی]] کرد؟ در این صورت، آنها همانند کسانی هستند که سوار بر مرکب [[خوبی‌ها]] شده‌اند و بدون هیچ مانعی و بی‌اختیار به [[راه]] خود ادامه می‌دهند، در حالی که در مسیر حرکت سایر [[انسان‌ها]]، انواع و اقسام موانع درونی و بیرونی قرار داده شده است.
==== پیامدهای جبری دانستن عصمت ====
{{اصلی|پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)}}


'''[[برتری]] نداشتن بر سایرین''': بی‌شک، یکی از موجبات برتری [[انبیا]] بر سایر انسان‌ها عصمت آنان از هر گونه [[عیب]] و نقصی می‌باشد. حال اگر فرض شود که پیراستگی‌شان غیر اختیاری است و آنان بی‌آنکه بخواهند، [[کارهای نیک]] را انجام می‌دهند و از [[بدی‌ها]] دوری می‌گزینند، این [[پرسش]] پیش می‌آید که وجه برتری آنان بر دیگران چیست؟ چرا انبیا افضل‌العباد شمرده شده‌اند؟ و اینکه [[قرآن کریم]] در [[تکریم]] انبیا{{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و به یقین آنان را با دانایی بر جهانیان برگزیدیم» سوره دخان، آیه ۳۲.</ref> و یا {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۷.</ref> چگونه توجیه می‌پذیرند؟
=== شبهه دوم: عصمت مستلزم تعطیلی [[شریعت]] ===
{{اصلی|آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟ (پرسش)}}


اگر معصومین آن‌گونه باشند که هر گاه [[اراده]] کار ناپسندی را کنند، بندهای نامرئی ناخودآگاه از [[ناحیه]] [[غیب]] فرود آمده، بر دست و پای آنان زده شود. تا [[قدرت]] انجام [[گناه]] را از آنان بستاند و یا اینکه [[نیروهای غیبی]] و ماوراءالطبیعی آنها را بی‌اختیار به سوی کارهای خوب و [[شایسته]] سوق دهند، در این صورت مقایسه آنان با دیگر انسان‌ها و برتری آنها بر دیگران بی‌معنا خواهد بود؛
=== شبهه سوم: تنافی عصمت قبل از بلوغ با اختیار ===
{{اصلی|آیا عصمت معصومان پیش از بلوغ با اختیار سازگار است؟ (پرسش)}}


حتی عده‌ای، از آنجا که عصمت را ملازم با جبری بودن دانسته‌اند، برای [[حفظ]] [[فضیلت]] و برتری معصومین بر سایرین، بهتر آن دیده‌اند که اصل [[عصمت]] آنان را در بعضی از مراتب [[انکار]] کنند. یکی از نویسندگان معاصر در این باره می‌گوید: {{عربی|فلو أن النبي معصوم لما كان له من فضل فيما يأتي به او بدع، و لكن بقاء حياة الرسول بدون عصمة ترفع من شأنه و تدل على نجاحه في جهاده لنفسه و فهمه للافضل و اتباعه للاحسن في أغلب الأحوال}}<ref>مقارنة الادیان، ج۳ (الاسلام)، ص۱۲۶.</ref>؛
=== شبهه چهارم: عصمت مستلزم نوعی الوهیت [[انسان]] ===
{{اصلی|آیا اندیشه عصمت اهل بیت لازمه‌اش ربوبیت و الوهیت است؟ (پرسش)}}


اگر [[پیامبر]] [[معصوم]] باشد، فضیلتی بر دیگران- در کارهایی که انجام می‌دهد یا ترک می‌کند- نخواهد داشت، امّا [[زندگی پیامبر]] بدون عصمت، [[شأن]] و [[منزلت]] او را بالا می‌برد. و نشانه این است که در [[جهاد اکبر]] و [[مبارزه با نفس امّاره]] موفق بوده و در غالب اوقات، [[راه]] و [[هدف]] صحیح را شناخته و از آن [[پیروی]] کرده است.
=== شبهه پنجم: تنافی عصمت با اصل ثواب و عقاب ===
{{اصلی|آیا عصمت با اصل ثواب و عقاب منافات دارد؟ (پرسش)}}


'''ناسازگاری با [[تکلیف]]''': یکی از شرایط تکلیف "[[قدرت]]" است. و قدرت بدین معناست که فاعل به گونه‌ای باشد که {{متن حدیث|إِنْ شَاءَ فَعَلَ وَ إِنْ شَاءَ تَرَكَ‌}}؛ اگر بخواهد انجام دهد و اگر بخواهد ترک کند. حال اگر فرض شود که تنها یک راه در پیش‌روی [[معصومین]] نهاده شده است، و آن [[توانایی]] بر انجام [[کارهای نیک]] است. در این صورت [[مکلف]] بودن آنان بی‌معنی خواهد بود؛ زیرا معصیتی در [[حق]] آنها [[تصور]] نمی‌شود تا مکلف به ترک آن شوند<ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱.</ref>.
=== شبهه ششم: [[غلوآمیز]] بودن نظریه عصمت ===
{{اصلی|آیا قول به عصمت در انبیا و امامان مستلزم غلو است؟ (پرسش)}}


'''بی‌معنا بودن عصمت''': کسی را می‌توان معصوم نامید که [[آلوده]] شدن وی به [[گناه]]، قابل تصور باشد: مثلاً نمی‌توان اطفالی را که هنوز به سن تکلیف نرسیده‌اند معصوم دانست؛ زیرا جایی برای تصور گناه درباره آنان نیست. و اگر گاه، تعبیر "اطفال معصوم" در محاورات عامیانه به کار می‌رود، از سر [[تسامح]] است<ref>جزوه راه و راهنما‌شناسی، ص۶۷۳.</ref>. حال، با توجه به اینکه [[عصمت جبری]] را ناسازگار با تکلیف دانستیم، [[مفسده]] دیگری که بر مفسده پیشین بار می‌شود، این است که [[اثبات عصمت]] جبری مساوی است با [[نفی]] آن؛ زیرا از یک سو، مقتضای جبری بودن این است که [[معصومین]] تکلیفی نداشته و گناهی در [[حق]] آنها قابل [[تصوّر]] نباشد. از سوی دیگر، [[عصمت]] در جایی قابل اطلاق است که [[ارتکاب گناه]] متصوّر باشد. در همین [[ارتباط]] مرحوم [[علامه طباطبایی]] می‌فرمایند: {{عربی|و لو كان كذلك لم تتصور في حقهم معصية كسائر من لا تكليف عليه فلم يكن معنى لعصمتهم}}<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۹۰.</ref>؛ اگر [اعصمت [[انبیا]] جبری باشد و] [[مکلف]] نباشند، معصیتی در حق آنها تصوّر نمی‌شود؛ مانند موجودات دیگری که مکلف نیستند. بنابراین، عصمت آنها هم بی‌معنا خواهد بود.
=== شبهه هفتم: [[خطا]] در فهم [[کلام]] معصوم موجب بی‌اثری عصمت ===
{{اصلی|آیا خطا در فهم کلام معصوم، موجب بی‌اثر شدن عصمت او می‌شود؟ (پرسش)}}


'''عدم [[استحقاق]] [[پاداش]]'''<ref>ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳.</ref>: انسان‌هایی که بی‌اختیار عمری را در [[اطاعت]] و [[عبادت الهی]] سپری کنند، هیچ‌گونه [[پاداش]] و ثوابی را سزاوار نخواهند بود. و حال آنکه [[خداوند]] [[بهترین]] و ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به معصومین [[وعده]] داده است. مثلاً درباره [[حضرت داود]] و [[سلیمان]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ}}<ref>«و بی‌گمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود» سوره ص، آیه ۲۵.</ref>.
=== شبهه هشتم: [[عصمت]] و [[تبعیض]] ===
{{اصلی|آیا عصمت معصوم تبعیض در حق انسان به‌شمار می‌آید؟ (پرسش)}}


این خلاف [[عدالت]] خداوند است که ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به کسانی وعده دهد که بدون آن‌که بخواهند، [[پاک]] و [[شایسته]] شده‌اند. اما سایر افراد [[بشر]] را در معرض ارتکاب انواع [[گناهان]] قرار داده، اگر هم گناهی از آنان سر زند، به [[عذاب اخروی]] گرفتارشان سازد<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۴۵-۴۹.</ref>.
=== شبهه نهم: تنافی عصمت با خاتمیت ===
{{اصلی|آیا عصمت امام با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)}}


==[[عصمت]] و [[تبعیض]]==
== دسته سوم: آیات و روایات نافی عصمت ==
اگر [[علم ویژه]]، [[تأیید]] و [[توفیق الهی]] دیگران را هم در بر می‌گرفت، آنان نیز می‌توانستند به [[مقام عصمت]] برسند. آیا این [[تبعیض]] نیست؟
[[قرآن کریم]] در برخی [[آیات]] خود به [[استغفار]] و طلب [[بخشش]] [[انبیای الهی]] یا اعتراف آنها به [[ظلم]] به خویش اشاره نموده که ظاهر این آیات حاکی از عدم [[عصمت پیامبران]] [[الهی]] است. در [[روایات]] و [[ادعیه]] رسیده از [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز این گونه اعترافات فراوان دیده می‌شود. وجود چنین اعترافاتی دست‌مایه برخی جهت [[انکار عصمت انبیا]] و [[ائمه]]{{ع}} شده است.


در پاسخ باید گفت: [[خداوند متعال]]، همه [[انسان‌ها]] را بر پایه [[فطرت توحیدی]] [[آفریده]] است: {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}}<ref>«بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و تشخیص [[فجور]] و [[تقوا]] را به همگان [[الهام]] فرموده است: {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۸.</ref>، ولی برخی از [[انسان‌ها]]، همین [[فطرت]] را در میان گل‌و‌لای [[شهوت]] و [[غضب]] [[دفن]] می‌کند: {{متن قرآن|وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۱۰.</ref>. و برخی دیگر به ندای [[فطرت]] پاسخ مثبت می‌دهند و نفس را [[تزکیه]] می‌کنند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد» سوره شمس، آیه ۹.</ref>؛ [[خداوند متعال]] نیز، بر پایه [[قانون]] کلّی {{متن قرآن|لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> به پاسخ مثبت این گروه، [[اجر مضاعف]] داده و آن گروه را به خودشان وا می‌گذارد. این [[اجر]]، با [[میزان]] [[صداقت]] در پاسخ‌گویی به ندای [[فطرت]] هماهنگ است، بدین‌گونه که هر کسی، در پاسخ گفتن صادق‌تر باشد، [[اجر]] بیشتری خواهد یافت؛ تا جایی که [[اجر]] برخی به [[صورت]]"[[روح‌القدس]]" بروز می‌کند<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۲۵۶.</ref>.
=== شبهه اول: [[عصمت]] و [[استغفار]] ===
{{اصلی|آیا استغفار کردن انبیا و امامان با عصمت ناسازگار است؟ (پرسش)}}


[[خداوند متعال]]، چون با [[علم]] بی‌پایان خود، از چگونگی پاسخ‌گویی [[انسان‌ها]] [[آگاهی]] داشت و می‌دانست که هر کس با [[اراده]] خود چه پاسخی خواهد داد و [[میزان]] [[صداقت]] او در پاسخ مثبت چیست، این [[اجر]] را در [[آغاز آفرینش]] و پیش از عمل، به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}} [[عنایت]] کرده است، در حالی که به دیگران چنین عنایتی نکرده است.
=== شبهه دوم: اعتراف [[امامان]] به [[خطا]] و [[لغزش]] ===
{{اصلی|آیا اعتراف امامان به خطا و لغزش با عصمت ایشان منافات دارد؟ (پرسش)}}


این مطلب در [[دعای ندبه]] این‌گونه آمده است: "اولیایی که آنان را برای خودت و دینت برگزیدی و برای آنان [[نعمت]] فراوان بی‌زوال در نظر گرفتی. لکن زمانی این [[نعمت]] بی‌زوال را برای آنان در نظر گرفتی که با آنان شرط کردی که در این دنیای [[پست]] و در مقابل زیورها و نمایش‌های آن، [[زهد]] و [[پارسایی]] پیش گیرند. آنها نیز این شرط و [[پیمان]] را پذیرفتند و تو (از قبل) می‌دانستی که آنها به [[پیمان]] [[وفا]] خواهند کرد. از این رو آنان را قبول کردی و به خویش نزدیک گرداندی، نامی‌بلند و ستایشی ارجمند به آنان تقدیم داشتی. فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی، با [[وحی]] خود گرامی‌شان داشتی، با بذل [[دانش]] ویژه خود، از آنان [[پذیرایی]] کردی، آنان را وسیله رسیدن به خودت و ابزار دستیابی به بهشتت قراردادی"<ref>{{متن حدیث|أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ، الَّذِي لا زَوالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِيَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلى رِضْوانِكَ...}}</ref>.
=== شبهه سوم: نسبت [[دروغ]] به [[انبیا]] ===
{{اصلی|اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت دروغ به آنها داده شده است؟ (پرسش)}}


گفتنی است، همواره حفظ و نگهداری [[نعمت]]، دشوارتر از به دست آوردن آن است؛ به‌ویژه نعمتی که [[میزان]] خطرپذیری آن زیاد باشد. [[عصمت]]، نعمتی است که با اندکی غفلتی آسیب می‌بیند؛ از این رو، حفظ و نگهداری آن بیشتر از اصل به دست آوردنش به [[مجاهده]]، تلاش و جدّیت [[نیاز]] دارد<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۶۲-۶۴.</ref>.
=== شبهه چهارم: نسبت [[عصیان]] به [[انبیا]] ===
{{اصلی|اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت عصیان به آنها داده شده است؟ (پرسش)}}


==[[عصمت]] و [[استغفار]]==
=== شبهه پنجم: [[انبیا]] و [[عصمت]] از [[وسوسه شیطان]] ===
اگر [[اهل بیت]]{{عم}} [[معصوم]] از [[خطا]] و گناه‌اند، چرا در موارد متعددی به [[گناه]] [[اقرار]] و به [[درگاه الهی]] [[استغفار]] می‌کنند؟
{{اصلی|آیا شیطان می‌تواند در پیامبران نفوذ کند و خواسته‌های خود را به آنان القاء کند؟ (پرسش)}}
 
'''پاسخ:'''
 
۱. استغفاری که در [[دعاها]] آمده، [[استغفار]] دفعی است که از عروض [[غفلت]] و [[گناه]] جلوگیری می‌کند، نه [[استغفار]] رفعی که برای [[آمرزش]] [[گناه]] و خطای موجود است. مَثَل آنان، مَثَل کسی است که پارچه‌ای بر روی آیینه شفاف، آویزان می‌کند تا غبار بر آن ننشیند، نه مانند کسی که بر روی آینه غبار گرفته‌اش، دستمال می‌کشد تا غبار آن را بزداید.
 
۲. استغفاری که در [[بیان]] و [[مناجات]] [[اهل بیت]]{{عم}} به [[درگاه الهی]] آمده، رفعی به‌شمار می‌آید که برای [[آمرزش]] [[گناه]] و خطای غیر اصطلاحی است. به دیگر سخن، برخی از کارهایی که [[انسان‌ها]] انجام می‌دهند، [[گناه]] اصطلاحی نیست، ولی با [[عزّت]] و جلال [[خدای سبحان]] منافات دارد، هرچند که ناچار از انجام آن [[کارها]] باشد یا خود [[خداوند]] به آنها [[فرمان]] داده باشد، مانند [[خوردن و آشامیدن]] در محضر [[پروردگار]] و یا [[حشر]] و نشر با [[بندگان خدا]].
 
در [[حدیثی]] معروف از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رسیده است: "بر قلب و روح من غبار می‌نشیند، به گونه‌ای که من روزانه هفتاد بار (یا صدبار) استغفار می‌کنم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِينَ مَرَّةً}}؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۴.</ref>.
 
از این‌رو تحلیل، [[استغفار]] آنان برای رفع است، ولی نه برای رفع [[گناه]] اصطلاحی، بلکه برای رفع چیزی که نسبت به [[شهود]] تام و استغراق محض، [[گناه]] به شمار می‌آید؛ از این‌رو، گفته‌اند: [[حسنات]] [[ابرار]] و [[نیکان]]، [[سیّئه]] و [[گناه]] برای مقرّبان است: {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.
 
۳. هرگاه فرزندی، خردسال باشد یا از [[رشد عقلی]] کافی برخوردار نباشد، خلاف کند، یا زیانی به دیگران وارد کند، [[پدر]] و [[مادر]] او شرمنده و خجالت‌زده شده، خود را به پوزش خواستن و جبران خسارت لازم می‌دانند؛ به گونه‌ای که گویا آن عمل ناروا از خودشان سرزده است. گاهی نیز، [[احساس]] [[شرمندگی]] آنها بیشتر است؛ زیرا [[زشتی]] کار را بیشتر [[درک]] می‌کنند و اگر فرزندشان بی‌ادب و بی‌بندوبار باشد و به این امور توجّه نکند، [[احساس]] [[شرمندگی]] آنان بسیار بیشتر خواهد بود.
 
از سویی، در بسیاری از [[روایات]]، از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} به دو [[پدر]] برای [[امت]] [[اسلامی]] یاد شده است. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: "من و [[علی]]، دو [[پدر]] برای این [[امت]] هستیم. بی‌گمان [[حق]] ما بر آنها بزرگ‌تر از [[حق]] [[پدر]] و [[مادر]] جسمی‌بر آنان است؛ زیرا اگر اطاعتمان کنند، از [[عذاب]] نجاتشان می‌دهیم، از [[بردگی]] رهایشان کرده، به آزادمردان نیک‌کردار ملحق می‌کنیم"<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۵۹.</ref>.
 
از این‌رو، گناهانی که از [[امت]] [[اسلامی]] سر می‌زند، مایه [[شرمندگی]] [[پدران]] [[معنوی]] [[امت]] خواهد شد که در [[شناخت خدا]] در بالاترین رتبه‌اند. به‌ویژه آنکه بسیاری از این [[گناهان]] با [[طغیان]] و گردنکشی همراه است، با [[توبه]] و امثال آن جبران نمی‌شود، با تکرار و پافشاری، به [[حریم]] [[اقدس]] [[الهی]] هتک می‌شود و... .
 
[[مؤیّد]] این توجیه، پاسخ [[امام صادق]]{{ع}} است. هنگامی‌ که از [[آیه]]: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد» سوره فتح، آیه ۲.</ref> پرسیده شد، فرمودند: به [[خدا]] [[سوگند]] که آن [[حضرت]] گناهی نکرده بود، ولی [[خداوند]] برای آن [[حضرت]] ضمانت کرده است که [[گناه]] [[شیعیان حضرت علی]]{{ع}} را ببخشد <ref>{{متن حدیث|مَا كَانَ لَهُ ذَنْبٌ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ ضَمِنَ لَهُ أَنْ يَغْفِرَ ذُنُوبَ شِيعَةِ عَلِيٍّ{{ع}}}}؛ ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۲۶۷.</ref>.
 
۴. [[استغفار]] به معنای طلب ظرفیت است و آنان با [[استغفار]] به [[درگاه الهی]] ظرفیت خود را افزایش می‌دهند تا [[انوار]] قدسیه [[الهی]] بر آنها بتابد، چراکه همیشه [[استغفار]]، [[توبه از گناه]] نیست، بلکه [[بهترین]] [[دعاها]] است: {{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}}<ref>«همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان»... سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«آنان اندکی از شب را می‌خفتند و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۶۴-۶۷.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}
* [[منشأ قول به عصمت جبری چیست؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت معصوم جبری است؟ (پرسش)]]
* [[اگر عصمت جبری باشد چه مفاسدی در پی دارد؟ (پرسش)]]
# [[دلایل جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)]]
* [[دلایل جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)]]
# [[پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)]]
* [[پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)]]
# [[جبری بودن عصمت به چه معناست؟ (پرسش)]]
# [[آیا استغفار کردن انبیا و امامان با عصمت ناسازگار است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اعتراف امامان به خطا و لغزش با عصمت ایشان منافات دارد؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت سبب سلب اختیار معصوم است و هیچ فضیلتی ندارد؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت معصومین به‌واسطه تسدید روح‌القدس است و اختیار از آنان سلب شده است؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت معصومان پیش از بلوغ با اختیار سازگار است؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت با اصل ثواب و عقاب منافات دارد؟ (پرسش)]]
# [[آیا قول به عصمت در انبیا و امامان مستلزم غلو است؟ (پرسش)]]
# [[آیا انکار سهوالنبی لازمه‌اش غلو است؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت معصوم تبعیض در حق انسان به‌شمار می‌آید؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟ (پرسش)]]
# [[آیا به عصمت انبیاء و ائمه در کتاب و سنت اشاره شده است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت بدعتی از یهود و نصاری است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت برگرفته از فرهنگ ایران باستان است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های صوفیه است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت از ابتکارات شیعه است؟ (پرسش)]]
# [[آیا خطا در فهم کلام معصوم، موجب بی‌اثر شدن عصمت او می‌شود؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت اهل بیت لازمه‌اش ربوبیت و الوهیت است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های زرتشتی است؟ (پرسش)]]
# [[آیا شیطان می‌تواند در پیامبران نفوذ کند و خواسته‌های خود را به آنان القاء کند؟ (پرسش)]]
# [[آیا عصمت با آزادی و اختیار انسان منافات دارد؟ (پرسش)]]
# [[اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت دروغ به آنها داده شده است؟ (پرسش)]]
# [[اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت عصیان به آنها داده شده است؟ (پرسش)]]
# [[آیا اندیشه عصمت منتسب به عبدالله بن سبا است؟ (پرسش)]]
# [[آیا مبدأ اعتقاد به اندیشه عصمت روح کاریزماتیک است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:53960800.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|'''پژوهشی در عصمت معصومان''']]
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[عصمت مطلق]]
* [[عصمت مطلق]]
* [[عصمت نسبی]]
* [[عصمت نسبی]]
خط ۱۳۴: خط ۱۵۸:
* [[وجوب عصمت]]
* [[وجوب عصمت]]
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:53960800.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|'''پژوهشی در عصمت معصومان''']]
# [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:1379718.jpg|22px]] [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|'''عصمت ضرورت و آثار''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت - قدردان قراملکی (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']]
# [[پرونده:IM009896.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[عصمت ائمه و استغفار از گناه (مقاله)|'''عصمت ائمه و استغفار از گناه''']]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۴۰: خط ۱۷۷:
{{عصمت افقی}}
{{عصمت افقی}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:عصمت]]
[[رده:عصمت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۷

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحیدتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعت
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

شبهات عصمت، به مجموعه‌ای از سوالات و شبهاتی گفته می‌شود که توسط جریان‌های مختلفی همچون مستشرقان یا اسلام شناسان غربی، پیروان سایر ادیان، مسلمانان منکر عصمت و حتی برخی معتقدین به امامت اهل بیت(ع)، با هدف انکار این صفت یا محدود نمودن گستره آن، برای انبیا یا ائمه(ع) مطرح شده است. برغم وجود براهین عقلی و ادله نقلی متعدد بر عصمت انبیا و ائمه(ع)، باز هم انبوهی از شبهات در این خصوص وجود دارد. شبهاتی که پیرامون عصمت مطرح شده را می‌توان در سه دسته کلی خلاصه نمود. شبهات مرتبط با اخذ اندیشه عصمت در اسلام از ادیان ما قبل، شبهات عمومی عصمت و شبهات مرتبط با آیات و روایات نافی عصمت.

معناشناسی عصمت

معنای لغوی

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند[۴].[۵]

در اصطلاح متکلمان

در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:

  1. عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۷] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
  2. عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمی‌شود و این بنا بر اندیشه حکماست[۸]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند[۹].[۱۰]

دسته‌بندی شبهات عصمت

شبهاتی که پیرامون عصمت مطرح شده را می‌توان در سه دسته کلی خلاصه نمود.

  1. دسته اول: شبهات مرتبط با اخذ اندیشه عصمت در اسلام از ادیان قبل؛
  2. دسته دوم: شبهات عمومی عصمت؛
  3. دسته سوم: شبهات مرتبط با آیات و روایات نافی عصمت.

در ادامه به بیان و نقد این شبهات می‌پردازیم.

دسته اول: اخذ اندیشه عصمت در اسلام از ادیان ماقبل

شبهه اول: وجود نداشتن عصمت در کتاب و سنت

شبهه دوم: اندیشه عصمت برگرفته از یهود و نصاری!

شبهه سوم: اندیشه عصمت برگرفته از فرهنگ ایران باستان!

شبهه چهارم: اندیشه عصمت برگرفته از فرقه متصوفه!

شبهه پنجم: اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های زرتشت!

شبهه ششم: اندیشه عصمت از ابتکارات شیعه!

دسته دوم: شبهات عمومی عصمت

این دسته از شبهات، رویکردهای مختلفی چون پدیدار شناختی، تاریخی، کلامی و روان‌شناختی دارد. از غیر اسلام دانستن عصمت و انکار خاستگاه قرآنی و روایی آن، پیدایش آن بر اساس انگیزه سیاسی، غلوگرایانه و جبرگرایانه بودن و ناسازگاری آن با کیفر و پاداش الهی، ملازمه آن با تعطیلی شریعت و خداگونه شدن انسان معصوم از این قبیل شبهات است.

شبهه اول: جبرگرایی در نظریه عصمت

پیامدهای جبری دانستن عصمت

شبهه دوم: عصمت مستلزم تعطیلی شریعت

شبهه سوم: تنافی عصمت قبل از بلوغ با اختیار

شبهه چهارم: عصمت مستلزم نوعی الوهیت انسان

شبهه پنجم: تنافی عصمت با اصل ثواب و عقاب

شبهه ششم: غلوآمیز بودن نظریه عصمت

شبهه هفتم: خطا در فهم کلام معصوم موجب بی‌اثری عصمت

شبهه هشتم: عصمت و تبعیض

شبهه نهم: تنافی عصمت با خاتمیت

دسته سوم: آیات و روایات نافی عصمت

قرآن کریم در برخی آیات خود به استغفار و طلب بخشش انبیای الهی یا اعتراف آنها به ظلم به خویش اشاره نموده که ظاهر این آیات حاکی از عدم عصمت پیامبران الهی است. در روایات و ادعیه رسیده از امامان معصوم(ع) نیز این گونه اعترافات فراوان دیده می‌شود. وجود چنین اعترافاتی دست‌مایه برخی جهت انکار عصمت انبیا و ائمه(ع) شده است.

شبهه اول: عصمت و استغفار

شبهه دوم: اعتراف امامان به خطا و لغزش

شبهه سوم: نسبت دروغ به انبیا

شبهه چهارم: نسبت عصیان به انبیا

شبهه پنجم: انبیا و عصمت از وسوسه شیطان

پرسش‌های وابسته

  1. آیا عصمت معصوم جبری است؟ (پرسش)
  2. دلایل جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)
  3. پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)
  4. جبری بودن عصمت به چه معناست؟ (پرسش)
  5. آیا استغفار کردن انبیا و امامان با عصمت ناسازگار است؟ (پرسش)
  6. آیا اعتراف امامان به خطا و لغزش با عصمت ایشان منافات دارد؟ (پرسش)
  7. آیا عصمت سبب سلب اختیار معصوم است و هیچ فضیلتی ندارد؟ (پرسش)
  8. آیا عصمت معصومین به‌واسطه تسدید روح‌القدس است و اختیار از آنان سلب شده است؟ (پرسش)
  9. آیا عصمت معصومان پیش از بلوغ با اختیار سازگار است؟ (پرسش)
  10. آیا عصمت با اصل ثواب و عقاب منافات دارد؟ (پرسش)
  11. آیا قول به عصمت در انبیا و امامان مستلزم غلو است؟ (پرسش)
  12. آیا انکار سهوالنبی لازمه‌اش غلو است؟ (پرسش)
  13. آیا عصمت معصوم تبعیض در حق انسان به‌شمار می‌آید؟ (پرسش)
  14. آیا عصمت مستلزم بی‌نیاز شدن از شریعت است؟ (پرسش)
  15. آیا به عصمت انبیاء و ائمه در کتاب و سنت اشاره شده است؟ (پرسش)
  16. آیا اندیشه عصمت بدعتی از یهود و نصاری است؟ (پرسش)
  17. آیا اندیشه عصمت برگرفته از فرهنگ ایران باستان است؟ (پرسش)
  18. آیا اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های صوفیه است؟ (پرسش)
  19. آیا اندیشه عصمت از ابتکارات شیعه است؟ (پرسش)
  20. آیا خطا در فهم کلام معصوم، موجب بی‌اثر شدن عصمت او می‌شود؟ (پرسش)
  21. آیا اندیشه عصمت اهل بیت لازمه‌اش ربوبیت و الوهیت است؟ (پرسش)
  22. آیا اندیشه عصمت برگرفته از آموزه‌های زرتشتی است؟ (پرسش)
  23. آیا شیطان می‌تواند در پیامبران نفوذ کند و خواسته‌های خود را به آنان القاء کند؟ (پرسش)
  24. آیا عصمت با آزادی و اختیار انسان منافات دارد؟ (پرسش)
  25. اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت دروغ به آنها داده شده است؟ (پرسش)
  26. اگر پیامبران معصوم هستند چرا در قرآن نسبت عصیان به آنها داده شده است؟ (پرسش)
  27. آیا اندیشه عصمت منتسب به عبدالله بن سبا است؟ (پرسش)
  28. آیا مبدأ اعتقاد به اندیشه عصمت روح کاریزماتیک است؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
  2. ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
  3. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار می‌رود.
  4. ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
  5. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
  6. محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
  7. علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
  8. خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
  9. میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
  10. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.