امام عسکری در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
امام عسکری {{ع}} با وجود همه محدودیت‏ها و کنترل‌‏های دستگاه [[خلافت]]، یک زنجیره فعالیت‏‌های [[سیاسی]] سرّی را [[رهبری]] می‏کرد که با [[گزینش]] شیوه‌‏های پنهان‏کاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور می‌‏ماند. برای نمونه، [[عثمان بن سعید عمری]] ـ از نزدیک‏ترین و صمیمی‏ترین [[یاران]] [[امام]] {{ع}} ـ در پوشش روغن‌‏فروشی فعالیت می‏کرد. [[شیعیان]] و [[پیروان]] آن حضرت، [[اموال]] و وجوه خود را به او می‏رساندند و او آنها را در ظرف‏های روغن قرار داده، به حضور [[امام]] {{ع}} می‌رساند<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۶.</ref>
امام عسکری {{ع}} با وجود همه محدودیت‏ها و کنترل‌‏های دستگاه [[خلافت]]، یک زنجیره فعالیت‏‌های [[سیاسی]] سرّی را [[رهبری]] می‏کرد که با [[گزینش]] شیوه‌‏های پنهان‏کاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور می‌‏ماند. برای نمونه، [[عثمان بن سعید عمری]] ـ از نزدیک‏ترین و صمیمی‏ترین [[یاران]] [[امام]] {{ع}} ـ در پوشش روغن‌‏فروشی فعالیت می‏کرد. [[شیعیان]] و [[پیروان]] آن حضرت، [[اموال]] و وجوه خود را به او می‏رساندند و او آنها را در ظرف‏های روغن قرار داده، به حضور [[امام]] {{ع}} می‌رساند<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۶.</ref>


=== چهارم: [[پشتیبانی]] [[مالی]] از شیعیان‏===
=== چهارم: پشتیبانی [[مالی]] از شیعیان‏===
یکی دیگر از موضع‌‏گیری‏های امام عسکری {{ع}}، [[حمایت]] [[مالی]] از شیعیان ـ به ویژه از [[یاران خاص]] و نزدیک آن حضرت ـ بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار [[مالی]]، جذب دستگاه [[حکومت عباسی]] نشوند<ref> شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>
یکی دیگر از موضع‌‏گیری‏های امام عسکری {{ع}}، حمایت [[مالی]] از شیعیان ـ به ویژه از [[یاران خاص]] و نزدیک آن حضرت ـ بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار [[مالی]]، جذب دستگاه [[حکومت عباسی]] نشوند<ref> شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>


=== پنجم: آگاهی‌‏بخشی [[سیاسی]] به چهره‌‏های برجسته [[شیعه‏]]===
=== پنجم: آگاهی‌‏بخشی [[سیاسی]] به چهره‌‏های برجسته [[شیعه‏]]===

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۳

ابو محمد حسن بن علی معروف به امام حسن عسکری (ع)، پیشوای یازدهم مسلمانان است که در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق در مدینه چشم به جهان گشود. پدر آن حضرت، حضرت هادی (ع) و مادرش حدیثه نام داشت. معروف‌ترین لقب ایشان عسکری است، به دلیل اقامت طولانی مدت در محله عسکر سامرا.

آن حضرت ۱۳ سال در مدینه بود، ده سال هم در سامرا کنار پدر زندگی کرد. شش سال نیز پس از شهادت پدر، امامت شیعه را بر عهده داشت که در این دوران با شش این دوران با شش خلیفه عباسی معاصر بوده است. امام در دوران امامت فعالیت‌های مختلفی از جمله: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات؛ گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان‏؛ معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین و آماده‌‏سازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع) داشتند.

سرانجام امام در تاریخ اول "ربیع الاول" سال ۲۶۰ ق به دستور معتمد عباسی، مسموم و در روز هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.

مقدمه

امام حسن عسکری (ع) فرزند امام علی النقی (ع)، پدر بزرگوار حضرت مهدی (ع) و یازدهمین پیشوای شیعیان است. آن حضرت در ماه ربیع الاول یا ربیع الثانی سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ ق در مدینه، چشم به جهان گشود. مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام "حدیثه"(س) بود که برخی از او به نام "سوسن" یاد کرده‏‌اند[۱].

از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفه عباسی در "سامرا"، در محله "عسکر" سکونت اجباری داشت، "عسکری" نامیده می‏‌شود[۲]. از مشهورترین لقب‌‏های آن حضرت، "نقی"، "زکی"، "فاضل"، "امین" و کنیه‏‌اش "ابو محمد" است. او ۲۲ ساله بود که پدرش به شهادت رسید. مدّت امامتش شش سال و عمرش ۲۸ سال بود. امام عسکری (ع) در سال ۲۶۰ ق در حالی که یگانه پسر او در جایگاه آخرین حجّت الهی در سن پنج سالگی قرار داشت، به شهادت رسید و در خانه خود در سامرا، کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد[۳].

درباره ویژگی‌‏های آن حضرت آورده‌‏اند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود. با آنکه جوان بود، بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تأثیر و نفوذ قرار می‏داد. دوست و دشمن به برتری او در دانش، بردباری، بخشش، پارسایی، پروای الهی و دیگر مکارم اخلاقی باور داشتند[۴].

مدت کوتاه عمر امام به سه دوره‏ تقسیم می‏‌شود: تا چهار سال و چند ماهگی "و بنا به یک قول تا سیزده سالگی"، در مدینه به سر برد. تا ۲۳ سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا می‏زیست و تا ۲۸ سالگی "شش سال و اندی پس از شهادت امام دهم"، در سامرا ولایت بر امور و پیشوایی شیعیان را بر عهده داشت.

روایاتی از رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) بر امامت دوازده امام وارد شده و در آنها به روشنی به نام ایشان ـ از جمله امام حسن بن علی عسکری (ع) ـ اشاره شده است. اضافه بر آنکه در روایات نقل شده از پدر بزرگوارش، به امامت آن حضرت تصریح شده است.

جابر بن عبد اللّه انصاری، با اشاره به لوحی که در دستان مبارک حضرت زهرا (س) مشاهده کرده بود، به امامت و نام امام عسکری (ع) تصریح کرده است[۵].

مشهور بین شیعه آن است که امام عسکری (ع) فرزندی جز امام مهدی (ع) از خود به یادگار نگذاشت[۶]. آن حضرت، با همه فشارها و پی‏جویی‌‏های پیوسته حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌‏داد. گوشه‏ای از این فعالیت‏ها که پیوند بیشتری با موضوع مهدویت دارد، به شرح زیر است[۷].

نخست: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات

امام عسکری (ع) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بی‏کران خود در همه جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد؛ اما شاگردانی تربیت کرد که هرکدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزنده‏ای داشتند. شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یکصد نفر ثبت کرده است[۸]. میان آنان چهره‌‏ها و شخصیت‏های برجسته و وارسته‏ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم‏ می‌‏خورند[۹].

دوم: گسترش حلقه ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان‏

در پی تلاش‏های فراوان امامان پیشین، در زمان امام عسکری (ع) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گستره وسیعی زندگی می‏کردند. گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می‏کرد، تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند. این نیاز از زمان امام نهم (ع) احساس می‏شد و چنان‏که در روش آن حضرت و امام دهم (ع) آمده، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه زمان امام عسکری (ع) نیز پی‏گیری شد. بنابر یافته‏‌ها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیت‏های برجسته شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همه مناطق زیرِ نگاه داشت. یکی از نمایندگان امام "احمد بن اسحاق بن عبد اللّه قمی اشعری"، از یاران ویژه امام و از شخصیت‏‌های بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمی‏ها و امام و از جمله اصحاب خاصّ آن حضرت یاد کرده‌‏اند[۱۰]. اما دانشمندان دیگر او را وکیل و نماینده امام دانسته‏‌اند[۱۱]. در رأس وکیل‌‏های امام، "محمد بن عثمان عمری" قرار داشت و وکیل‏‌های دیگر، به وسیله او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمع‌آوری شده را به وی تحویل می‏دادند و او آنها را به امام (ع) می‌‏رساند. افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می‌‏ساخت و مشکلات آنان را برطرف می‏کرد. امام، گذشته از پیک‏ها، از طریق نامه‏نگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیت‌‏های حساس راهنمایی می‏‌کرد. نامه‌‏ای که امام به "ابن بابویه" نوشته، نمونه‌‏ای از این نامه‌‏ها است. امام دو نامه‏ نیز به شیعیان قم و آبه "آوه" نوشته که متن آنها در کتاب‏ها گرد آمده است[۱۲].

بر اساس روایتی، امام عسکری (ع) بامداد روز هشتم ربیع الأول سال ۲۶۰ ق اندکی پیش از رحلت، نامه‌‏های فراوانی به مردم مداین نوشت[۱۳].

سوم: فعالیت‏‌های سیاسی سرّی‏

امام عسکری (ع) با وجود همه محدودیت‏ها و کنترل‌‏های دستگاه خلافت، یک زنجیره فعالیت‏‌های سیاسی سرّی را رهبری می‏کرد که با گزینش شیوه‌‏های پنهان‏کاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور می‌‏ماند. برای نمونه، عثمان بن سعید عمری ـ از نزدیک‏ترین و صمیمی‏ترین یاران امام (ع) ـ در پوشش روغن‌‏فروشی فعالیت می‏کرد. شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او می‏رساندند و او آنها را در ظرف‏های روغن قرار داده، به حضور امام (ع) می‌رساند[۱۴][۱۵]

چهارم: پشتیبانی مالی از شیعیان‏

یکی دیگر از موضع‌‏گیری‏های امام عسکری (ع)، حمایت مالی از شیعیان ـ به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت ـ بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی نشوند[۱۶][۱۷]

پنجم: آگاهی‌‏بخشی سیاسی به چهره‌‏های برجسته شیعه‏

از دیگر فعالیت‏های سیاسی امام عسکری (ع)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه، برابر فشارها و سختی‏های مبارزات سیاسی، برای حمایت از آرمان‏های بلند تشیع بود. از آنجا که شخصیت‏های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، آنان را راهنمایی می‏کرد و روحیه آنان را بالا می‏برد. همچنین می‏کوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستی‏ها فزونی یابد، تا بتوانند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند[۱۸].

ششم: بهره‏‌گیری از دانش غیبی برای ارشاد دیگران‏

امامان (ع)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از دانش غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح بلند مرتبه امت اسلامی، در خطر قرار می‏گرفت، از این آگاهی به صورت "ابزار هدایت" استفاده می‏‌کردند. پیش‏گویی‌‏ها و گزارش‏های غیبی آنان، بخش مهمّی از زندگی ایشان را در بر می‏‌گیرد؛ با مطالعه در زندگی امام عسکری (ع)، چنین به نظر می‌‏رسد که آن حضرت، بیش از امامان دیگر، دانش غیبی خود را آشکار می‌‏ساخته است[۱۹]. پس از انتقال امام هادی (ع) به سامرا، آن حضرت تحت مراقبت و کنترل شدید بود؛ ازاین‌‏رو امکان معرفی فرزندش امام حسن (ع) به عموم شیعیان، در جایگاه امام بعدی وجود نداشت. به طور اصولی این کار، زندگی او را از ناحیه حکومت وقت، در معرض خطر جدّی قرار می‏داد. به همین سبب کار معرفی امام عسکری (ع) به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماه‌‏های پایانی عمر امام هادی (ع) صورت گرفت؛ به گونه‏‌ای که هنگام رحلت آن حضرت، گروهی از شیعیان از امامت امام عسکری (ع)، آگاهی نداشتند[۲۰]. امام عسکری (ع) برای زدودن زنگار شک‏ها و تردیدها و نیز برای حفظ یاران خود از خطر یا هدایت گمراهان، ناگزیر می‏شد پرده‏‌های حجاب را کنار زده، از آن سوی جهان ظاهر خبر دهد[۲۱].

هفتم: معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین‏

یکی از مسؤولیت‏‌های بزرگ امام عسکری (ع)، معرّفی حضرت مهدی (ع) به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سخت‏‌تر می‏شد که آن حضرت می‌بایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پرده "پنهان‌‏زیستی" نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است. تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (ع) به کار برده، بدین قرار است:«هَذَا صَاحِبُكُمْ‏ بَعْدِي‏»[۲۲]؛ «إِنَ‏ ابْنِي‏ هُوَ الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏»[۲۳]؛ «هَذَا إِمَامُكُمْ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ وَ خَلِيفَتِي‏ عَلَيْكُم‏‏»[۲۴]؛ «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی‏‏»[۲۵] و مواردی از این دست که در کتاب‌‏ها بدان اشاره شده است[۲۶].

هشتم: آماده‌‏سازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع)

از آنجا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هر جمعیت، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (ص) و امامان پیشین (ع)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌‏کردند.

این تلاش، در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع)، به صورت جدی‌‏تری به چشم می‌‏خورد؛ چنان‏که امام هادی (ع) بعضی از کارها را به وسیله نمایندگان انجام می‏داد و خود کمتر با افراد تماس می‏‌گرفت. این امر در زمان امام عسکری (ع)، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (ع)، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می‏داد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به ‏روز محدودتر و کمتر می‏شد؛ به گونه‏ای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیله نمایندگان خویش، به مردم پاسخ می‌داد. بدین‏ ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده می‌‏ساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (ع) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت[۲۷].

حوادث ناگوار پس از شهادت امام عسکری (ع): سوگمندانه پس از امام عسکری (ع)، پدیده‌‏های ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:

  1. بازجویی حاکمان ستمگر از خانه آن حضرت، برای دستیابی به حضرت مهدی (ع)[۲۸]؛
  2. برخورد جعفر کذّاب با مادر امام عسکری (ع) بر سر میراث؛
  3. ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛ شیخ مفید، تهدیدات بر ضد شیعه پس از شهادت امام عسکری (ع)، را یکی از تلخ‌‏ترین فرازهای تاریخ تشیع یاد کرده است[۲۹]؛
  4. اختلاف و چنددستگی بین شیعیان. یکی از حادثه‌‏های کمرشکن پس از شهادت امام عسکری (ع)، تفرقه‌‏ای بود که در میان برخی از شیعیان پدید آمد و آ‏ها را از یکپارچگی خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری (ع) پیش‏بینی شده بود. ابو غانم می‌‏گوید: از امام عسکری (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: "در سال ۲۶۰ پیروانم فرقه فرقه می‌‏شوند". آ‏گاه در ادامه ابو غانم می‌‏گوید: در آن سال امام عسکری (ع) رحلت فرمود و پیروان و یارانش متفرق شدند. دسته‌‏ای خود را منتسب به جعفر ـ پسر امام دهم ـ کردند، گروهی سرگردان شدند، عده‏ای به شک افتادند، دسته‌‏ای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به توفیق خدای سبحانه و تعالی بر دین خود ثابت ماندند[۳۰][۳۱]

پرسش مستقیم

  1. آیا خداوند برای امامت امام مهدی‏ زمینه ‏سازی کرده است؟ (پرسش)
  2. آیا نص متواتر بر امامت امام مهدی‏ از امام عسکری رسیده است؟ (پرسش)
  3. آیا انتقال امامت به دو برادر بعد از حسنین جایز است؟ (پرسش)
  4. امامت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده است؟ (پرسش)
  5. آیا فضایل و کرامات امامان ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است؟ (پرسش)
  6. امام عسکری‏ برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
  7. میان نظام امامت و غیبت امام مهدی چه ارتباطی وجود دارد؟ (پرسش)
  8. پس از شهادت امام حسن عسکری چه اختلاف‌‌هایی بر سر مسئله امامت به‌وجود آمد؟ (پرسش)
  9. چرا امام عسکری اقدام به معرفی و نشان دادن فرزندش به برخی از شیعیان نمودند؟ (پرسش)
  10. امام مهدی در پاسخ سعد بن عبدالله قمی دلیل عدم انتخابی بودن امام را چگونه بیان فرموده است؟ (پرسش)
  11. جریان تحویل وجوهات و هدایای شیعیان به امام عسکری توسط محمد بن اسحاق چیست؟ (پرسش)
  12. امام حسن عسکری درباره جانشین بعد از خود چه فرموده است؟ (پرسش)
  13. چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خوانده‌اند؟ (پرسش)
  14. مقام علمی امام مهدی در روایات چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
  15. حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  16. چه ارتباطی میان حدیث معراج و امامت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)


منبع‌شناسی جامع امام عسکری

منابع

پانویس

  1. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳.
  2. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰.
  3. شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۹۲؛ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان (ع)، ص ۶۱۵.
  4. ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، مقدمه.
  5. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب ۲۸، ح ۱.
  6. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۶.
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  8. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ به بعد.
  9. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  10. نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص ۶۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص ۲۳.
  11. محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری، ص ۳۳۳.
  12. حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول، ص ۴۸۶.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  14. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
  15. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۶.
  16. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.
  17. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  18. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۷.
  19. محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری علیه السّلام، ص ۱۲۱.
  20. مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۳۴.
  21. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  22. این، بعد از من صاحب شما است؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
  23. همانا فرزندم، قائم بعد از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۲۴، ح ۴.
  24. این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۳۵، ح ۲.
  25. فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹
  26. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  27. با استفاده از: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان علیهم السّلام، ص ۶۱۵- ۶۶۲.
  28. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۴۳.
  29. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۲۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۳۴.
  30. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۶.
  31. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۸، ۱۶۰.