امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی |
مدخل اصلی | امام عسکری |
تعداد پاسخ | ۳ پاسخ |
امام عسکری (ع) برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت ج۱» در اینباره گفته است:
«گوشه ای از این فعالیتها که پیوند بیشتری با موضوع مهدویت دارد، به شرح زیر است[۱][۲]:
- کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات: امام عسکری (ع) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بیکران خود در همه جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد؛ اما شاگردانی تربیت کرد که هرکدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزندهای داشتند. شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یک صد نفر ثبت کرده است[۳]. میان آنان چهرهها و شخصیتهای برجسته و وارستهای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داوود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم میخورند[۴][۵].
- گسترش حلقه ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان: در پی تلاشهای فراوان امامان پیشین، در زمان امام عسکری (ع) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گستره وسیعی زندگی میکردند. گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب میکرد، تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند. این نیاز، از زمان امام نهم (ع) احساس میشد و چنانکه در روش آن حضرت و امام دهم (ع) آمده، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه، زمان امام عسکری (ع) نیز پیگیری شد. بنابر یافتهها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیتهای برجسته شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همه مناطق زیر نگاه داشت. یکی از نمایندگان امام "احمد بن اسحاق بن عبد اللّه قمی اشعری"، از یاران ویژه امام و از شخصیتهای بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمیها و امام و از جمله اصحاب خاصّ آن حضرت یاد کردهاند[۶]. اما دانشمندان دیگر، او را وکیل و نماینده امام دانستهاند[۷]. در رأس وکیلهای امام، "محمد بن عثمان عمری" قرار داشت و وکیلهای دیگر، به وسیله او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمعآوری شده را به وی تحویل میدادند و او آنها را به امام (ع) میرساند. افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار میساخت و مشکلات آنان را برطرف میکرد. امام، گذشته از پیکها، از طریق نامهنگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیتهای حساس راهنمایی میکرد. نامهای که امام به "ابن بابویه" نوشته، نمونهای از این نامهها است. امام دو نامه نیز به شیعیان قم و آبه "آوه" نوشته که متن آنها در کتابها گرد آمده است[۸]. بر اساس روایتی، امام عسکری (ع) بامداد روز هشتم ربیع الأول سال ۲۶۰ ق اندکی پیش از رحلت، نامههای فراوانی به مردم مداین نوشت[۹][۱۰].
- فعالیتهای سیاسی سرّی: امام عسکری (ع) با وجود همه محدودیتها و کنترلهای دستگاه خلافت، یک زنجیره فعالیتهای سیاسی سرّی را رهبری میکرد که با گزینش شیوههای پنهانکاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور میماند. برای نمونه، عثمان بن سعید عمری - از نزدیکترین و صمیمیترین یاران امام (ع) - در پوشش روغنفروشی فعالیت میکرد. شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او میرساندند و او آنها را در ظرفهای روغن قرار داده، به حضور امام (ع) میرساند[۱۱][۱۲].
- پشتیبانی مالی از شیعیان: یکی دیگر از موضعگیریهای امام عسکری (ع)، حمایت مالی از شیعیان- به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت - بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی نشوند[۱۳][۱۴][۱۵].
- آگاهیبخشی سیاسی به چهرههای برجسته شیعه: از دیگر فعالیتهای سیاسی امام عسکری (ع)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه، برابر فشارها و سختیهای مبارزات سیاسی، برای حمایت از آرمانهای بلند تشیع بود. از آنجا که شخصیتهای بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، آنان را راهنمایی میکرد و روحیه آنان را بالا میبرد. همچنین میکوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستیها فزونی یابد، تا بتوانند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند[۱۶].
- بهرهگیری از دانش غیبی برای ارشاد دیگران: امامان (ع)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از دانش غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح بلند مرتبه امت اسلامی، در خطر قرار میگرفت، از این آگاهی به صورت "ابزار هدایت" استفاده میکردند. پیشگوییها و گزارشهای غیبی آنان، بخش مهمّی از زندگی ایشان را در بر میگیرد؛ با مطالعه در زندگی امام عسکری (ع)، چنین به نظر میرسد که آن حضرت، بیش از امامان دیگر، دانش غیبی خود را آشکار میساخته است[۱۷]. پس از انتقال امام هادی (ع) به سامرا، آن حضرت تحت مراقبت و کنترل شدید بود؛ ازاینرو امکان معرفی فرزندش امام حسن (ع) به عموم شیعیان، در جایگاه امام بعدی وجود نداشت. به طور اصولی این کار، زندگی او را از ناحیه حکومت وقت، در معرض خطر جدّی قرار میداد. به همین سبب کار معرفی امام عسکری (ع) به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماههای پایانی عمر امام هادی (ع) صورت گرفت؛ به گونهای که هنگام رحلت آن حضرت، گروهی از شیعیان از امامت امام عسکری (ع)، آگاهی نداشتند[۱۸]. امام عسکری (ع) برای زدودن زنگار شکها و تردیدها و نیز برای حفظ یاران خود از خطر یا هدایت گمراهان، ناگزیر میشد پردههای حجاب را کنار زده، از آن سوی جهان ظاهر خبر دهد[۱۹][۲۰].
- معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین: یکی از مسؤولیتهای بزرگ امام عسکری (ع)، معرّفی حضرت مهدی (ع) به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سختتر میشد که آن حضرت میبایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پرده "پنهانزیستی" نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است. تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (ع) به کار برده، بدین قرار است:"هَذَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِي"[۲۱]؛ " إِنَ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي "[۲۲]؛ " هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم "[۲۳]؛ " ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی "[۲۴] و مواردی از این دست که در کتابها بدان اشاره شده است.
- آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع): از آنجا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هرجمعیت، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (ص) و امامان پیشین (ع)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده میکردند[۲۵][۲۶]. این تلاش، در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع)، به صورت جدیتری به چشم میخورد؛ چنانکه امام هادی (ع) بعضی از کارها را به وسیله نمایندگان انجام میداد و خود کمتر با افراد تماس میگرفت. این امر در زمان امام عسکری (ع)، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (ع)، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان میداد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر و کمتر میشد؛ به گونهای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیله نمایندگان خویش، به مردم پاسخ میداد. بدین ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده میساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (ع) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت[۲۷][۲۸][۲۹].
حوادث ناگوار پس از شهادت امام عسکری (ع): سوگمندانه پس از امام عسکری (ع)، پدیدههای ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:
- بازجویی حاکمان ستمگر از خانه آن حضرت، برای دستیابی به حضرت مهدی (ع)[۳۰]؛
- برخورد جعفر کذّاب با مادر امام عسکری (ع) بر سر میراث؛
- ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛ شیخ مفید، تهدیدات بر ضد شیعه پس از شهادت امام عسکری{(ع)، را یکی از تلخترین فرازهای تاریخ تشیع یاد کرده است[۳۱].
- اختلاف و چنددستگی بین شیعیان[۳۲].
یکی از حادثههای کمرشکن پس از شهادت امام عسکری (ع)، تفرقهای بود که در میان برخی از شیعیان پدید آمد و آنها را از یکپارچگی خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری (ع) پیشبینی شده بود. ابو غانم میگوید: از امام عسکری (ع) شنیدم که میفرمود: "در سال ۲۶۰ پیروانم فرقه فرقه میشوند". آنگاه در ادامه ابو غانم میگوید: در آن سال امام عسکری (ع) رحلت فرمود و پیروان و یارانش متفرق شدند. دستهای خود را منتسب به جعفر- پسر امام دهم- کردند، گروهی سرگردان شدند، عدهای به شک افتادند، دستهای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به توفیق خدای سبحانه و تعالی بر دین خود ثابت ماندند[۳۳][۳۴][۳۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«حضرت برای تثبیت امامت حضرت مهدی (ع) از راههای مختلف استفاده نمود:
|
۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«سالهای آغازین زندگی امام مهدی (ع)، دوره بسیار حساسی است. از سویی دشمنان به دنبال آنند که فرزند امام عسکری (ع) را شناسنایی کرده، به قتل برسانند و از سوی دیگر شیعیان و دوستان مهدی (ع) میخواهند امام دوازدهم را بشناسند تا به گمراهی گرفتار نشوند؛ بنابراین امام عسکری (ع) در همان حال که مراقب است دشمن از تولّد فرزندش با خبر نشود و ولادت او پوشیده بماند، برای جلوگیری از گمراهی شیعیان و انحراف از مسیر امامت و رهبری، آنان را از ولادت فرزندش که همان جانشین بر حق اوست آگاه میسازد. برخی از اقدامات آن حضرت عبارتند از:
|
پرسشهای وابسته
- آیا خداوند برای امامت امام مهدی زمینه سازی کرده است؟ (پرسش)
- آیا نص متواتر بر امامت امام مهدی از امام عسکری رسیده است؟ (پرسش)
- آیا انتقال امامت به دو برادر بعد از حسنین جایز است؟ (پرسش)
- امامت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده است؟ (پرسش)
- آیا فضایل و کرامات امامان ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است؟ (پرسش)
- امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
- میان نظام امامت و غیبت امام مهدی چه ارتباطی وجود دارد؟ (پرسش)
- پس از شهادت امام حسن عسکری چه اختلافهایی بر سر مسئله امامت بهوجود آمد؟ (پرسش)
- چرا امام عسکری اقدام به معرفی و نشان دادن فرزندش به برخی از شیعیان نمودند؟ (پرسش)
- امام مهدی در پاسخ سعد بن عبدالله قمی دلیل عدم انتخابی بودن امام را چگونه بیان فرموده است؟ (پرسش)
- جریان تحویل وجوهات و هدایای شیعیان به امام عسکری توسط محمد بن اسحاق چیست؟ (پرسش)
- امام حسن عسکری درباره جانشین بعد از خود چه فرموده است؟ (پرسش)
- چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خواندهاند؟ (پرسش)
- مقام علمی امام مهدی در روایات چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان حدیث معراج و امامت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ به بعد
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۴، ۱۵۵
- ↑ نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص ۶۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص ۲۳
- ↑ محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری علیه السّلام، ص ۳۳۳
- ↑ حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول، ص ۴۸۶
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۵، ۱۵۶.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری علیه السّلام، ص ۱۲۱
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۳۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ این، بعد از من صاحب شما است؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
- ↑ همانا فرزندم، قائم بعد از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۲۴، ح ۴.
- ↑ این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۳۵، ح ۲.
- ↑ فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ با استفاده از: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان علیهم السّلام، ص ۶۱۵- ۶۶۲
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۴۳
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۲۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۳۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۶
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۹، ۱۶۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰، ح ۶
- ↑ «ستایش خداوندی را سزاست که قبل از آنکه از دنیا رحلت کنم، جانشین بعد از خودم را نشانم داد»؛ کمال الدین، ص ۴۰۸؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱، ح ۹
- ↑ «این فرزند، صاحب و امام شما بعد از من و خلیفه من بر شما است. او قائمی است که مردم در انتظار او به سر خواهند برد...»؛ کمال الدین، ص ۴۳۱
- ↑ «ای احمد بن اسحاق! اگر کرامت تو نزد خداوند عزّوجلّ و نزد حجتهای خداوند نبود این فرزند را بر تو عرضه نمی کردم...»؛ کمال الدین، ص ۳۸۴و۳۸۵، ح ۱
- ↑ کمال الدین، ص ۴۳۱، ح ۸
- ↑ عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا...؛ کمال الدین، ص ۴۳۵، ح ۲
- ↑ کمال الدین، ص ۴۳۶و۴۳۷، ح ۵.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۴۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۸، ح ۱، ص ۸۰.
- ↑ او دومین نائب خاص امام مهدی (ع) در دوره غیبت صغرا است که در بخش غیبت، شرح حال او خواهد آمد.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲، ص ۱۶۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱۰، ص ۱۵۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱۵، ص ۱۶۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، باب ۴۳، ح ۲۱، ص ۱۹۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲۱، ص ۱۹۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۵۶ - ۶۰.
((رده:پرسش]]