آخرت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۴: خط ۶۴:
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آخرت - خراسانی (مقاله)|مقاله «آخرت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آخرت - خراسانی (مقاله)|مقاله «آخرت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[غلام‌رضا رضایی|رضایی؛ غلام‌رضا]]، [[آخرت - رضایی (مقاله)|مقاله «آخرت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۷

آخرت در مقابل دنیا به‌معنای واپسین، به جهان پس از دنیا که جاودانه است گفته می‌شود و برای آنچه در دنیا انجام داده، پاداش و یا کیفر می‌بیند. ایمان به آخرت از آموزه‌های بنیادین ادیان الهی است. بیش از یک سوم آیات قرآن به آخرت مربوط می‌شود و گفته شده که زندگی دنیا مقدمه‌ای برای زندگی جاودانی در آخرت است.

معناشناسی آخرت

آخرت به معنای واپسین، به جهان پس از دنیا که جاودانه است گفته می‌شود و بر اساس وعده الهی در کتاب‌های آسمانی به ویژه قرآن تحقّق یافتنی است، تا اینکه همه انسان‌ها نتیجه اعمال خود را در آن ببینند. ایمان به آخرت از آموزه‌های بنیادی دین اسلام و ادیان پیشین است[۱][۲].

آخرت در قرآن

حدود یک چهارم آیات قرآن درباره معاد و عالم آخرت است. واژه آخرت که ۱۴۳ بار در قرآن به کار رفته، در نُه مورد با کلمه "دار" آمده است، مانند: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۳]؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۴]، در پنج مورد در برابر واژه "الاولی" و هشتاد بار برابر "الدنیا" به کار رفته است؛ ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۵].

واژه "آخرت" محور اصلی کلماتی چون: "بعث"، "قیامت"، "میزان"، "صراط"، "نشر"، المیزان"، "یوم الدین"، "یوم الحساب"، "یوم الحسره"، "یوم الفرقان"، "یوم الساعه"، "یوم الآخر"، "یوم القیامه"، "یوم التغابن"، "یوم عظیم"، "[یوم یقوم الاشهاد"، "یوم البعث" و "برزخ" است[۶].

آخرت در ادیان آسمانی

تحقیقات باستان‌شناسی درباره انسان‌های نخستین، نشان می‌دهد که آنها به نوعی حیات غیر آشکار برای مردگان اعتقاد داشتند؛ لذا همراه آنها غذا و سلاح دفن می‌کردند[۷]. طبق آیات قرآن، اعتقاد و ایمان به آخرت از آموزه‌های اصلی همه ادیان آسمانی بوده و پیامبران، مردمان را به آن هشدار می‌داده‌اند: ﴿وَالآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى[۸]

اعتقاد به آخرت یکی از اصول مشترک ادیان آسمانی است به گونه‌ای که هیچ پیغمبری نبوده مگر اینکه آگاهی دادن از عالم پس از مرگ جزء برنامه‌های تبلیغی او بوده است. تحقیقات باستان‌شناسی نیز حاکی از آثاری است که اعتقاد گذشتگان را به عالم آخرت آشکار می‌سازد.

امّا در کتاب‌های آسمانی مربوط به ادیان گذشته که اکنون در دست ما قرار دارد، توجّه چندانی به آخرت نشده است. از میان ادیان بزرگ شناخته شده، شاید اوستا نخستین کتابی باشد که با صراحت از جهانی در پایان دنیا یاد و درباره حالات آن، حتّی بیش‌تر از کتاب مقدّس بحث کرده است[۹]. هندوان و بوداییان نیز به جهان سعادت‌مندی معتقدند که بی‌درنگ پس از مرگ یا پس از تناسخ‌های مکرّر به آن می‌پیوندند[۱۰]. در تورات کنونی به ندرت ذکری از آخرت به میان آمده[۱۱]، حتّی برخی از دانش‌مندان یهودی با صراحت وجود آن را انکار کرده‌اند[۱۲]. در انجیل کنونی، توجّه بیش‌تری به مباحث آخرت شده؛ امّا باز هم به آخرت‌شناسی اهمّیّت کمی داده شده است[۱۳]، در صورتی که دین اسلام برای آخرت اهمیّت خاصّی قائل شده و اعتقاد به آن را در کنار اعتقاد به توحید، شرط مسلمانی دانسته است[۱۴].[۱۵]

صفات آخرت

در آیات و روایات صفاتی برای آخرت بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. در جهان آخرت، از نظام اجتماعی و تعاون و مدنیت، همانگونه که در دنیا وجود دارد، خبری نیست. در آن جهان، هر انسانی به نتیجه‌ اندیشه و گفتار و کردار خویش می‌رسد و با آنچه در دنیا کرده است، قرین می‌گردد[۱۶].
  2. حقیقت ناب تنها در آخرت برای انسان آشکار می‌گردد و از این رو، شک و تردید در آنجا برای کسی پیش نمی‌آید و اختلاف نظری میان انسان‌ها رخ نمی‌دهد[۱۷].
  3. انسان در آخرت متوجه می‌شود مؤثر راستین در وقایع جهان، تنها خداوند بوده و علل و اسباب دیگر تأثیر مستقلی نداشته‌اند[۱۸].
  4. لذت و رنج در آن جهان به گونه‌ای دیگر است و با دنیا قیاس‌پذیر نیست[۱۹].
  5. انسان در دنیا توانِ آن را ندارد که به تمام و کمال، نتیجه کوشش‌های خویش را به‌دست آورد؛ ولی در آخرت، آن را به گونه کامل می‌بیند و هیچ عاملی مانع آن نیست[۲۰].
  6. آنچه آدمی در دنیا می‌کند، همانند بذری است که می‌کارد و در آخرت نتیجه می‌دهد و آنان که در دنیا تنها برای بهره‌های دنیوی می‌کوشند، نصیبی از آخرت نخواهند برد[۲۱].[۲۲]

ارتباط دنیا و آخرت

باور به پیوستگی دنیا و آخرت و تأثیر و تأثّر متقابل این دو بر یکدیگر، ایجاب می‌کند آخرت را در امتداد دنیا ببینیم و صلاح و فساد یکی را مایه صلاح و فساد دیگری به حساب آوریم[۲۳]. از روایات فراوانی به دست می‌آید اعمال دنیایی ما دارای صورت‌های آخرتی است که در آخرت به صورت نعمت و یا عذاب ظاهر می‌شود[۲۴]. بنابراین میان دنیا و آخرت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. دنیا رَحِمِ آخرت و محل تربیت انسان‌ها و پرورش استعدادهاست. عقاید، اخلاق و اعمال ما در دنیا، تعیین‌ کننده سرنوشتمان در آخرت بوده، چهره آن جهانی ما همان صورتی است که در دنیا برای خویش می‌سازیم. آخرت، چیزی جز باطن دنیا نیست: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۲۵]. به همین جهت در روایتی از رسول خدا (ص) دنیا، کشتزار آخرت دانسته شده است[۲۶]. از این‌رو انسان باید در دنیا زمینه برخورداری از نعمت‌های آخرت را فراهم نماید؛ ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۲۷][۲۸]

تفاوت دنیا و آخرت

میان دنیا و آخرت تفاوت‌هایی وجود دارد:

  1. ثبات و تغییر: در این جهان حرکت و تغییر وجود دارد، کودک به نوجوانی و میان‌سالی و آنگاه به پیری می‌رسد، ولی در جهان آخرت، پیری و فرسودگی و کهنگی وجود ندارد؛ مرگی در آن جهان نیست، بلکه آن عالم، عالم بقا و ثبات است.
  2. این جهان مخلوط است و آن جهان خالص: در این عالم، مرگ و زندگی، جماد و نبات با هم آمیخته و پیوسته‌اند؛ ولی آن جهان، سراپا حیات و زندگی است و تبدیل و تبدّلی در آن وجود ندارد: ﴿وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۲۹]. اعضای بدن در آن جهان، همه درک و شعور دارند و کارهای خود را که در دنیا مرتکب شده‌اند، بازگو می‌کنند: ﴿الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۳۰]. ﴿وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۳۱].
  3. این جهان، خانه کشت است و آخرت، خانه بهره‌برداری: امیرمؤمنان می‌فرماید: "امروز روز عمل است و حسابی در کار نیست، و فردا روز حساب است و امکان عمل نیست"[۳۲].
  4. در آخرت هر کسی سرنوشتی جداگانه دارد: در این دنیا کارهای خوب و بد دیگران در دیگر افراد اثرگذار است ولی در آخرت محال است کسی در عمل دیگری سهیم گردد: ﴿وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ[۳۳]، ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى[۳۴][۳۵].

ایمان به آخرت

اهمیت ایمان به آخرت

ایمان به آخرت در کنار ایمان به خدا و پیامبران و کتاب‌های آسمانی و فرشتگان قرار گرفته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا[۳۶][۳۷]

آثار و برکات ایمان به آخرت

ایمان به آخرت، تأثیرات شگرفی در زندگی انسان دارد از جمله: عقیده به آخرت، چهره مرگ را که برای بشر همواره آزاردهنده بوده است، زیبا نشان می‌دهد. عقیده به آخرت، فضائل اخلاقی را در روح انسان پرورش می‌دهد و او را از قید و بند تباهی‌ها نجات می‌دهد. اعتقاد به آخرت، بهترین ضامن اجرایی برای انجام صحیح و درست تمام کارهاست. دلبستگی به آخرت، امیدواری و خوش‌بینی به آینده انسانی و ریشه کن کردن یأس و ناامیدی است. شخص معتقد به آخرت به فکر خودسازی و اصلاح نفس خویش می‌افتد. آزاد زندگی می‌کند و استقلال خود را حفظ نموده و زیر بار ذلت نمی‌رود. باورمند به آخرت، با تمام تباهی‌ها و ستم‌ها و تبعیض‌ها می‌ستیزد و در مقابل رنج‌ها و محرومیت‌ها و گرفتاری‌هایی که متحمّل می‌شود به رحمت خدا و پاداش او امیدوار می‌گردد. بنابراین عقیده به عالم آخرت، بهترین تکیه‌گاه انسان‌های مؤمن به شمار می‌رود. مؤمن در پناه عقیده به آخرت، خود را از هر گونه لغزشی نگه می‌دارد و با قوّت روح و آرامش دل به انتظار لقا و رحمت پروردگار خویش از مرگ با چهره گشاده و نیکو استقبال می‌کند و زبان حال و قال او این است که ﴿الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۳۸][۳۹]

ویژگی‌های اهل آخرت

  1. عدم تکلیف: اهل آخرت از تکلیف معاف‌اند[۴۰] زیرا با وجود تکلیف، امکان ایصال ثواب به مطیع نخواهد بود و حال آنکه بهشت محل ایصال ثواب است[۴۱].
  2. آزادی و اختیار: اهل آخرت در انجام اعمال آزاد و مختار بوده و هیچ گونه اجبار و اضطراری برای آنها نیست[۴۲]. با این حال از بهشتیان فعل قبیح صادر نمی‌شود، چون انگیزه کار قبیح در آنها وجود ندارد.
  3. معرفت به ذات الهی: اهل آخرت عارف به ذات الهی بوده و تمام حوادثی را که در دنیا بر آنان گذشته است نیز به یاد می‌‌آورند[۴۳] زیرا اگر آنچه به آنها از پاداش و کیفر می‌‌رسد، ندانند از ناحیه چه کسی صورت گرفته و به چه جهت است، عنوان پاداش و کیفر بر آن صادق نخواهد بود، حال آنکه آنچه در آخرت به انسان می‌‌رسد، قطعاً پاداش یا کیفر اعمال اوست[۴۴].
  4. تناسب پاداش با عمل: پاداش اهل آخرت متناسب با اعمال آنان[۴۵] و ملازم آنهاست.
  5. رابطه صمیمی بهشتیان: در آخرت بین نیکوکاران انس و الفت، صفا و صمیمیت برقرار است: ﴿إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ[۴۶].[۴۷]، امّا در اجتماع بدکاران تنفر و بیزاری از یکدیگر و ناسزاگویی حکم‌فرماست: ﴿إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ[۴۸].[۴۹].[۵۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: تفسیر نمونه‌، ۱۹/ ۷۱ و ۲۵/ ۴۰۱.
  2. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ فرهنگ شیعه، ص 40.
  3. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  4. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  5. «و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  6. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ فرهنگ شیعه، ص۴۰؛ خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  7. تاریخ جامع ادیان، ص ۷ ـ ۱۰ و ۲۳ و ۳۱ و ۵۷ و ۵۹ و ۹۱ و ۳۲۴؛ به سوی جهان ابدی، ص ۱۵ ـ ۴۷.
  8. «با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است این (حقیقت) بی‌گمان در صحیفه‌های (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است. صحیفه‌های ابراهیم و موسی\1 سوره اعلی، آیه ۱۷-۱۹.
  9. مجموعه آثار، بازرگان، ج ۹، درس دینداری، ص ۳۲۲.
  10. اوپانیشاد، ص ۶۹ و ۱۱۳ و ۲۶۳ و ۳۱۱؛ بودا، ص ۳۸۱ ـ ۴۰۶.
  11. الحکمة المتعالیه، ج ۹، ص ۱۸۱ و ۱۸۲.
  12. گنجینه‌ای از تلمود، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۵.
  13. مجموعه آثار، بازرگان، ج ۱، ذره بی انتها، ص ۴۶۵ و ج ۹، درس دینداری، ص ۳۲۲.
  14. مجموعه آثار، ج ۴، معاد، ص ۶۲۱ و ۶۲۲ و ۶۳۴.
  15. خراسانی، علی، مقاله «آخرت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱؛ کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  16. سوره نجم، آیه ۳۹.
  17. سوره ق، آیه ۲۲.
  18. سوره نور، ۲۵.
  19. سوره زخرف، ۷۱.
  20. سوره زلزال، آیه ۷ و ۸.
  21. سوره شوری، آیه ۲۰.
  22. فرهنگ شیعه، ص۴۰.
  23. باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۶.
  24. بحار الانوار، ج۷، ص۲۲۸؛ و ج۹، ص۲۲۹.
  25. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  26. عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۶۷.
  27. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  28. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳؛ باقری‌فر، علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۶.
  29. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  30. «امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.
  31. «و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۱.
  32. «إن اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل»؛ ‏نهج البلاغه، خطبه ۴۲.
  33. «امروز ای گنهکاران (از مؤمنان) جدا گردید!» سوره یس، آیه ۵۹.
  34. «و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۶۴.
  35. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  36. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  37. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  38. «همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  39. کوشا، محمد علی، مقاله «آخرت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۱-۳۳.
  40. شرح المواقف، ص ۳۷۹؛ اوائل المقالات، ص ۹۱ـ ۹۲.
  41. کشف المراد، ص ۱۰۵.
  42. اوائل المقالات، ص ۹۲.
  43. امالی سید مرتضی، ج۴، ص ۱۵؛ التبیان، ج۵، ص ۲۹.
  44. شرح نهج البلاغه، ج۵، ص ۱۴۲.
  45. بدایة المعارف، ج۲، ص ۲۸۶.
  46. «برادروار بر اورنگ‌هایی روبه‌رو می‌نشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.
  47. الکشاف، ص ۶۴۲.
  48. «بی‌گمان این راستین است؛ (این) هم‌ستیزی دوزخیان است» سوره ص، آیه ۶۴.
  49. الکشاف، ص ۱۰۵۲.
  50. رضایی، غلام‌رضا، مقاله «آخرت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۳۴-۳۸.