شهادت در راه خدا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[رده:شهادت]] | [[رده:شهادت]] | ||
[[رده:جهاد]] |
نسخهٔ ۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۰
شهادت بهمعنای کشته شدن و جان دادن در راه خداوند از مسائلی است در نظام ارزشی اسلام، به عنوان معیاری شناخته شده که بیشتر ارزشها و اعمال صالح با آن سنجیده شده است. مصداق حقیقی شهادت، کشته شدن در معرکه جهاد با دشمن دین است؛ اما در روایات آمده است که جان باختن در برخی حالات دیگر نیز اجر و ارج شهادت دارد. اسلام نگاه ویژهای به شهادت دارد.
مقدمه
از مسائلی که در رابطه با جهاد مطرح بوده موضوع شهادت است، اصولاً در نظام ارزشی اسلام، شهادت خود، معیاری است که بیشتر ارزشها و اعمال صالح با آن سنجیده شده و در طبقهبندی ارزشها، جایگاه ارزشی خود را باز مییابند. شهادت برای انسانهای پاک باختهای که عاشقان خدا جویند و خداگونه راه میپویند راه میان بری است که بسیار زود آنها را به هدف مقدسشان میرساند. تا آنجا که برای انسانهای آلوده نیز که یکباره دگرگون میشوند و به راه پیکار برای خدا میافتند و با اخلاص و آگاهی راه شهادت و مرگ سرخ در راه خدا را در پیش میگیرند، از جمله مطهراتی است که معجزهآسا همۀ آلودگیهای آنان را در یک لحظه در جویباری از خون شستوشو میدهد و آنها را با وجود گذشتۀ سیاهشان به مقام پاکان و برگزیدگان خدا میرساند که رسول خدا(ص) فرمود: «هیچ قطرهای نزد خدا محبوبتر از آن قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، نیست»[۱]. زیرا شهید با نثار قطرههای خون پاکش در پیکر جامعه، خون زنده و گرمی جاری میکند، راه خدا را باز نموده، سدها و موانع تکامل بندگان خدا را از میان برمیدارد، بندهای اسارت را میگسلد و مستضعفان را رهایی میبخشد و راه را برای حکومت خدا و خدا گونهها در زمین هموار میکند[۲].
معناشناسی
«شهادت» واژهای عربی است که در اصل به معنای گواه بودن و گواهی دادن است[۳] و در منابع و فرهنگ اسلامی در معنای کشته شدن و جان دادن در راه خداوند به کار میرود.[۴] برای کاربرد مفهوم شهادت دربارۀ کسی که در راه خداوند کشته میشود، عللی ذکر شده است؛ مانند اینکه چون خدا و فرشتگان گواهی به بهشتی شدن وی دادهاند یا چون گواه دیگران است یا چون زنده و شاهد است[۵]. مفهوم کلی این واژه در ادیان و ملل مختلف نیز نوعی خاص از جان دادن است که در مسیر، هدف و آرمانی برتر مانند دین، ملت و میهن صورت میگیرد[۶].[۷]
مصداق حقیقی شهادت، کشته شدن در معرکه جهاد با دشمن دین است؛ اما در روایات آمده است که جان باختن در برخی حالات دیگر نیز اجر و ارج شهادت دارد؛ مثلًا کسی که به حال دوستی و حب آل محمد (ص) از دنیا برود، یا کسی که در حال دفاع از جان، مال یا ناموس خویش کشته شود، اجر شهید میبَرَد[۸]. شهید، آگاهانه و خالصانه، حق را یاری میکند و به باطل هجوم میبرد و جان خویش را به مخاطره میاندازد و از این رو، شهادت را مرگ باعزت یا شرافتمندانهترین مرگ دانستهاند[۹].
پیشینه
یهودیان پیش از میلاد مسیح(ع) با فرهنگ شهادت آشنا شدند. خشم، شورش و آمادگی یهودیان برای مقابله و کشته شدن در برابر ظلم پادشاه سلوکی (سوریه)[۱۰] تا آنجا رسید که یک زن و هفت پسر او در معبد کشته شدند[۱۱]. یهودیان این زن و پسرانش را همچون «شهید» دانستند و بیان کردند شهیدان پس از مرگ به زندگی جاوید میرسند[۱۲].
در مسیحیت نیز مفهوم شهادت با عروج حضرت عیسی(ع) شکل گرفت. مسیحیان که معتقد به ایستادگی مسیح(ع) در برابر ظلم، انتخاب مرگ در راه خدا[۱۳] و رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی(ع) هستند[۱۴]، آویختن صلیب را به معنای انکار خویشتن و اعلام آمادگی برای فداکاری و ایثار تا حد کشته شدن در راه خدا میدانند. بعدها این مفهوم تکامل بیشتری یافت. شهیدان مسیحی خود را مقلد عیسی(ع) میدانستند و در تحمل رنج و مشقت و پذیرش شهادت از او تقلید میکردند.
با ظهور اسلام و با شهادت تازه مسلمانان مانند سمیه و یاسر[۱۵] و حمزه عموی پیامبر(ص)[۱۶] به دست کفار، مردم با واژههایی چون شهادت و شهید بیشتر آشنا شدند[۱۷]. با شروع حکومت اسلامی و جنگهای صدر اسلام میشد فرهنگ شهادتطلبی را در شهادت یاران نزدیک پیامبر(ص) مانند حارث بن عدی، ابیامیه، قیس و عبدالله بن عامر[۱۸] بهخوبی مشاهده کرد.
در فرهنگهای غیر دینی نیز شهادت با مفهوم کشته شدن در راه وطن معنا پیدا میکند. آنان شهادت را مرگ سرخ قهرمانان، سربازان و فداکارانی میدانند که در نبردهای خونین به دست دشمن کشته شده و قربانی عقیده و مرام خود یا فدایی آرمان و سرزمین خویش گردیدهاند[۱۹].[۲۰]
شهادت در اسلام
اسلام نگاه ویژهای به شهادت دارد. اندیشمندان مسلمان، فداکردن جان در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی والاتر و بهتر از زندگی دنیوی را شهادت مینامند[۲۱]. از منظر اسلام مرگی شهادت خوانده میشود که انسان تنها برای هدفی مقدس و به تعبیر قرآن کریم «فی سبیل الله» انتخاب کند[۲۲]. در این حالت کسی که به درجه شهادت میرسد، چنانکه در برخی روایات آمده[۲۳] به عالیترین و راقیترین مراتبی دست پیدا کرده که انسان میتواند در سیر صعودی خود به آن برسد[۲۴]. علمای دین منشأ قداست شهدا را جهاد در راه خدا[۲۵] و آگاهانه بودن عمل آنان[۲۶] میدانند. در این راه نویددادن قرآن به «اجر عظیم»[۲۷]، «بهشت ابدی»[۲۸]، «رضایت الهی»[۲۹]، «فوز عظیم»[۳۰] و رسیدن به ﴿إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ﴾[۳۱] مؤمنان را مشتاق شهادت میکند[۳۲].
«شهید و شهادت» به معنای «کشته شدن در راه خدا»، در تعدادی از آیات قرآن بهکار رفتهاست. این کلمات غالباً ذیل آیات جهاد بهکار رفتهاند[۳۳]. قرآن تأکید دارد که کشتهشدگان در راه خدا را نباید مرده پنداشت[۳۴] و به جهادگران وعده میدهد اگر در راه خدا کشته شوند مورد رحمت و عنایت او قرار خواهند گرفت[۳۵]. قرآن پاداش آنان را ﴿وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ﴾[۳۶] و شهادت را مایه بخشش گناهان میداند[۳۷]؛ زیرا آنان جان و مال خود را با متاع برتر معامله کردهاند[۳۸].
در روایات نیز شهادت در راه خدا بسی بزرگ داشته شده است؛ چنانکه شرافتمندانهترین مرگ خوانده شده است[۳۹] و محبوبترین قطره در نزد خداوند قطرات خون شهید شمرده شده است[۴۰] و امیرالمؤمنین علی(ع) هزار ضربه شمشیر را که در راه خدا بر او فرود آید، گواراتر از مرگ در بستر دانسته است[۴۱]. شهادت کفاره گناهان و عامل از میان بردن آنهاست[۴۲]. در فقه اسلامی شهید میدان جنگ، با لباس خود و بدون غسل به خاک سپرده میشود. از سوی دیگر، در فرهنگ اسلامی کسی که در راه شناخت حق یا در حال صدقه دادن[۴۳] یا برای دفاع از خانواده و مالش کشته شود نیز در شمار شهدا شمرده شدهاست[۴۴].[۴۵].[۴۶]
جایگاه شهادت نزد شیعیان
شهادت در مذهب شیعیان جایگاهی بس والا دارد. یازده امام معصوم شیعه (ع) همگی به گونهای شهید شده و هیچ یک با مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند[۴۷]. امام نخست شیعیان، حضرت علی بن ابیطالب (ع) چون هنگامه شهادتش فرا میرسد، میفرماید: "به خدای کعبه که رستگار شدم!"[۴۸] و از القاب مشهور امام حسین (ع)، "سید الشهداء" است. این نشان از ارجی است که شیعیان بر شهادت مینهند. در نظرگاه شیعه، شهیدان در آن جهان مقاماتی بس والا دارند. آنان همان دَم که جان میبازند، از همه گناهان پاک میگردند[۴۹]. در قرآن نیز به صراحت از منزلت ویژه شهیدان یاد شده و آمده است که آنان نزد پروردگارشان به سر میبرند و روزی میخورند[۵۰]. حق شفاعت بعد از پاکان والامقامی همچون پیامبران و عالمان، به شهیدان نیز رسیده است و بنابراین، آنان میتوانند از دیگران پیش خداوند متعال شفاعت کنند[۵۱]. از ویژگیهای شهیدان این است که بدن آنان ـ اگر در معرکه جهاد زخم خورند و همانجا جان بازند ـ نیازمند غسل و کفن نیست و بدن شهید در چنین حالتی، پاک است[۵۲].
منابع
پانویس
- ↑ «مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۷۴؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۲۷.
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۵–۴۶۶؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱/۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۸۱–۸۲.
- ↑ زاهدین لباف، مهیا، مقاله «شهادت»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۱۹ ـ ۵۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۲۷.
- ↑ میزان الحکمة، ۲/ ۱۵۱۶ و ۱۵۱۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۱۶.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹.
- ↑ دقیقیان، نردبانی به آسمان، ۱۶۳.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹–۳۰.
- ↑ تنهایی، جامعهشناسی در ادیان، ۱/۳۸۰.
- ↑ ویر، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ۲/۶۹۸.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۲/۶۷.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱/۲۸۶–۲۸۸.
- ↑ نوروزی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، ۱۸۴.
- ↑ ابنهشام، عبدالملک، ۲/۴۸۶–۴۸۷.
- ↑ رضوانی، فلسفه شهادت، ۱۱۶.
- ↑ زاهدین لباف، مهیا، مقاله «شهادت»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۱۹ ـ ۵۲۷.
- ↑ جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ۶/۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۳۴۸.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰ و ۴۹۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۷۴.
- ↑ سوره توبه، آیه ۸۹.
- ↑ سوره توبه، آیه ۲۱.
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ سوره توبه، آیه ۵۲.
- ↑ ملامحمدعلی، مبانی فقهی عملیات استشهادی، ۱۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱۶، سوره آل عمران، آیه ۱۶۹، سوره توبه، آیه ۱۹-۲۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۶۹.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۵۷، سوره آل عمران، آیه ۱۵۸.
- ↑ «و آنان را به بهشتی درمیآورد که به آنان شناسانده است» سوره محمد، آیه ۶.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۹۵.
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۹۷/۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۳.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۱۲۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۵۱.
- ↑ زاهدین لباف، مهیا، مقاله «شهادت»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۵۱۹ ـ ۵۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ۲۱۷۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ۴۲/ ۲۳۹.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ۱/ ۵۱۷.
- ↑ آل عمران/ ۱۶۹.
- ↑ بحارالانوار، ۱۰۰/ ۱۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۱۶-۳۱۷.