جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==جابر بن عبدالله انصاری در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]== | ==جابر بن عبدالله انصاری در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]== | ||
[[ابو عبد الله]] [[جابر]] بن [[عبد الله]] بن عمرو [[انصاری]]، از [[صحابیان]] بلندآوازهای بود که روزگاری دراز بزیست. او در [[شب]] [[تاریخی]] و سرنوشتساز [[پیمان]] بستنِ یثربیان با [[پیامبر خدا]] برای [[دفاع]] و [[پشتیبانی]] از او (که در [[تاریخ اسلام]] به "[[بیعت عقبه دوم]]" مشهور است)، به همراه پدرش شرکت جُست. چون [[پیامبر]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد، او با آن بزرگوار، [[همراهی]] کرد و در جنگهای [[پیامبر خدا]] در کنار ایشان حاضر بود. [[جابر]] بن [[عبد الله]]، پس از [[پیامبر]]{{صل}} از [[پاسداری]] [[حق]]، تن نزد و از این که [[جایگاه]] والای [[علی]]{{ع}} را فریاد کند، دریغ نکرد. [[امامان]]{{عم}} [[جایگاه]] والای [[جابر]] را در [[شناخت]] [[مکانت]] [[ائمه]]{{عم}} و [[درک عمیق]] او از جریانهای پس از [[پیامبر خدا]] و [[معارف]] ویژه [[تشیع]]، و [[فهم]] نافذ او را از ژرفای [[قرآن]] ستودهاند و او را از معدود کسانی دانستهاند که پس از [[پیامبر خدا]]، راه دگری نجست و بر [[صراط مستقیم]]، پای فشرد. گفتیم که او روزگاری دراز بپایید و بدینسان، نام ارجمند او در میان [[صحابیان]] [[امام علی]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]]، [[امام سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} آمده است. او حامل [[سلام]] پیامر [[خدا]] برای [[امام باقر]]{{ع}} بود. [[جابر]] در [[جنگ]] [[صِفین]]، همراه مولا{{ع}} بود. او اولین کسی است که پس از حادثه [[کربلا]] بر [[مزار]] [[شهیدان]]، حضور یافته و بر [[ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} سرشک فشانده است. [[روایات]] منقول از او درباره مولا{{ع}}، نقلهای [[تفسیری]] بر جای مانده از او، و گفتگوها و مناظرات او، همه وهمه نشان دهنده استوارگامی، نیکاندیشی و [[ایمان]] ژرف و [[باور]] پایدار اوست. "[[صحیفه]] [[جابر]]" نیز مشهور است. او [[عثمان]] را [[یاری]] نکرده بود. از این رو، [[حجاج]] بن [[یوسف]]، به قصد [[خوار]] کردن وی، بر دست او [[مُهر]] زد. [[جابر]] به سال ۷۸ [[هجری]] [[زندگی]] را بدرود گفت<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۳۲.</ref>. | [[ابو عبد الله]] [[جابر]] بن [[عبد الله]] بن عمرو [[انصاری]]، از [[صحابیان]] بلندآوازهای بود که روزگاری دراز بزیست. او در [[شب]] [[تاریخی]] و سرنوشتساز [[پیمان]] بستنِ یثربیان با [[پیامبر خدا]] برای [[دفاع]] و [[پشتیبانی]] از او (که در [[تاریخ اسلام]] به "[[بیعت عقبه دوم]]" مشهور است)، به همراه پدرش شرکت جُست. چون [[پیامبر]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد، او با آن بزرگوار، [[همراهی]] کرد و در جنگهای [[پیامبر خدا]] در کنار ایشان حاضر بود. [[جابر]] بن [[عبد الله]]، پس از [[پیامبر]]{{صل}} از [[پاسداری]] [[حق]]، تن نزد و از این که [[جایگاه]] والای [[علی]]{{ع}} را فریاد کند، دریغ نکرد. [[امامان]]{{عم}} [[جایگاه]] والای [[جابر]] را در [[شناخت]] [[مکانت]] [[ائمه]]{{عم}} و [[درک عمیق]] او از جریانهای پس از [[پیامبر خدا]] و [[معارف]] ویژه [[تشیع]]، و [[فهم]] نافذ او را از ژرفای [[قرآن]] ستودهاند و او را از معدود کسانی دانستهاند که پس از [[پیامبر خدا]]، راه دگری نجست و بر [[صراط مستقیم]]، پای فشرد. گفتیم که او روزگاری دراز بپایید و بدینسان، نام ارجمند او در میان [[صحابیان]] [[امام علی]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]]، [[امام سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} آمده است. او حامل [[سلام]] پیامر [[خدا]] برای [[امام باقر]]{{ع}} بود. [[جابر]] در [[جنگ]] [[صِفین]]، همراه مولا{{ع}} بود. او اولین کسی است که پس از حادثه [[کربلا]] بر [[مزار]] [[شهیدان]]، حضور یافته و بر [[ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} سرشک فشانده است. [[روایات]] منقول از او درباره مولا{{ع}}، نقلهای [[تفسیری]] بر جای مانده از او، و گفتگوها و مناظرات او، همه وهمه نشان دهنده استوارگامی، نیکاندیشی و [[ایمان]] ژرف و [[باور]] پایدار اوست. "[[صحیفه]] [[جابر]]" نیز مشهور است. او [[عثمان]] را [[یاری]] نکرده بود. از این رو، [[حجاج]] بن [[یوسف]]، به قصد [[خوار]] کردن وی، بر دست او [[مُهر]] زد. [[جابر]] به سال ۷۸ [[هجری]] [[زندگی]] را بدرود گفت<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۳۲.</ref>. | ||
==جابر بن عبدالله و قرآن== | |||
جابر بن عبدالله انصاری<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص۴۹۴؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.</ref> به نقل [[ابوالخیر]] از [[مفسران]] طبقه اول به شمار میرود،<ref>تأسیس الشیعه، ص۳۲۳.</ref> چنان که [[سیوطی]] نیز او را از مفسران عصر [[صحابه]] میداند. <ref>الاتقان، ج ۲، ص۴۱۷.</ref> وی جوانترینِ ۷۰ نفر از [[انصار]] بود که در [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کردند. <ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص۲۱۱، ۲۱۸ - ۲۱۹؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.</ref> در ۱۹ [[غزوه]] با پیامبر{{صل}} شرکت کرد <ref>تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص۲۱۶ - ۲۱۸، ۲۲۱ - ۲۲۲؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.</ref> و در [[جنگ صفین]] نیز از [[یاران امام علی]]{{ع}} بود. <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص۴۹۳.</ref> جابر یکی از برجستگانِ حفّاظ [[حدیث]] و [[سنن]] بوده <ref> الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.</ref> و در کتب [[رجال]] [[شیعی]] از بزرگان [[شیعه]] و [[محدثان]] [[ثقه]] به شمار آمده است. <ref>سفینة البحار، ج ۱، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸.</ref> | |||
[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از وی به سبب تفسیردانیاش [[تجلیل]] کرده است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۱.</ref> شایان ذکر است که افزون بر [[صحابه]] مشهور به تفسیر، صحابیانی نیز بودهاند که اگرچه در منابع به عنوان [[مفسر]] [[صحابی]] معرفی نشدهاند؛ ولی نقش آنها را در [[ترویج]] و [[تفسیر قرآن]] نمیتوان نادیده گرفت. نمونهای از این دست، [[ابودرداء]] <ref> الاعلام بوفیات الاعلام، ج ۱، ص۲۵؛ الاعلام، ج ۲، ص۳۳۸.</ref> است که نام او را در شمار گردآورندگان [[قرآن]] در [[زمان پیامبر]]{{صل}} آوردهاند. <ref>الطبقات، ج ۲، ص۲۸۲؛ تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص۱۱۰ - ۱۱۱.</ref> وی در [[زمان]] [[خلافت]] [[خلیفه دوم]] برای [[تعلیم]] [[معلم قرآن]] به [[شام]] فرستاده شد <ref>الطبقات، ج ۲، ص۲۷۲ - ۲۷۳؛ تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص۱۳۷.</ref> و در ترویج و تعلیم قرآن و [[تفسیر آیات]] آن نقش مؤثری داشت، به طوری که بیش از ۱۶۰۰ نفر در حلقه قرائت او شرکت میکردند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص۳۴۶.</ref> او را میتوان بنیانگذار مدرسه [[تفسیری]] شام دانست. <ref>التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص۳۱۹.</ref> ابودرداء نیز از دوستداران [[امام علی]]{{ع}} بود و از وی [[دفاع]] میکرد<ref> التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص۳۱۹ - ۳۲۰.</ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر علمی (مقاله)|مقاله «تفسیر علمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۷
مقدمه
جابر بن عبدالله انصاری در نوجوانی به اسلامگرایید و همراه پدرش، هنگام نوجوانی، در بیعت عقبه دوم حضور داشت. پدر جابر در جنگ احد به شهادت رسید و جابر پس از مرگ پدر در سایه فعالیت و کار و تلاش توانست دیون پدر را ادا کند. او از دوران نوجوانی در خدمت پیامبر اکرم(ص) بود و در بیشتر جنگهای صدر اسلام، در حالی که نوجوانی بیش نبود، حضوری مؤثر داشت، بهگونهای که پیامبر اکرم(ص) در یکی از جنگها در یک شب چندینبار او را دعا کرد. وی در زمان خلافت امام علی(ع) بدون دخالت در حوادث سیاسی در مدینه ساکن بود و بیشتر به مسائل علمی اشتغال داشت، بهگونهای که در مسجدالنبی سالهای سال تفسیر و حدیث درس میداد. اما برخی روایات مؤید حضور او در جنگ صفین است. جابر از امام علی(ع) و برخی صحابه حدیث نقل کرده است. امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) نیز از قول جابر حدیث نقل کردهاند.
جابر مورد تأیید و احترام علمای شیعه است. وی از اصحاب امامان شیعه از زمان امام علی(ع) بوده است. جابر نخستین زائر قبر امام حسین(ع) است که در سنین کهولت و در کمال ناتوانی جسمی و نابینایی از مدینه بار سفر بست و خود را به مزار امام حسین(ع) رساند. او در زمان امامت امام سجاد(ع) درگذشت. بنابراین امام باقر(ع) را در دوران نوجوانی زیارت کرده بود. وی بنابر وصیت پیامبر اکرم، سلام ایشان را به امام محمد باقر(ع)، بهعنوان شکافنده علوم، رساند و امام باقر(ع) دستنوشته او را از مصحف فاطمه(س) درخواست کردند.
نام جابر در شمار نخستین بیعت کنندگان با امام علی(ع) ثبت شده است. حقانیّت امام علی(ع) بر جابر امری مسلم بوده است. وی در واقعه غدیر حضور داشت و در شرایطی که خلفا از نقل حدیث غدیر اکراه داشتند، به هر سرزمینی که میرسید به نقل حدیث غدیر میپرداخت. نقل است که او در کوچههای مدینه قدم میزد و فریاد برمیآورد که: "علی بهترین انسانهاست و هر که منکر شود کافر شده است"[۱].
جابر راوی بسیاری از احادیث معروف شیعه است، از جمله: حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث انا مدینة العلم، حدیث منزلت، حدیث ردالشمس. همچنین وی راوی احادیثی مانند حدیث لوح بود که در آن پیامبر، امامان پس از خود را نام میبرد. امام علی(ع) در نهج البلاغه خطاب به جابر میفرماید: ای جابر، دین و دنیا بر چهار پایه استوار است: دانایی که دانش خود را بهکار گیرد، نادانی که از آموختن سر باز نزند، بخشندهای که از بخشش بخل نورزد و ناداری که آخرت خویش به دنیا نفروشد. پس آنگاه که دانا، دانش خود را ناچیز انگارد، نادان هم از آموختن سر باز زند و آنگاه که ثروتمند از احسان و انفاق بخل ورزد، نادار نیز آخرت خویش به دنیا فروشد. ای جابر، آنکه نعمتهای الهی بر او زیاد شود نیازهای مردم بدو گسترش یابد. پس آنکه به خاطر خدا انجام وظیفه کند، ثروتش بیمه شود و آنکه دست رد به سینه فقیران زند، در معرض زوال و فنا قرار گیرد[۲]»[۳].
جابر بن عبدالله انصاری در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین
ابو عبد الله جابر بن عبد الله بن عمرو انصاری، از صحابیان بلندآوازهای بود که روزگاری دراز بزیست. او در شب تاریخی و سرنوشتساز پیمان بستنِ یثربیان با پیامبر خدا برای دفاع و پشتیبانی از او (که در تاریخ اسلام به "بیعت عقبه دوم" مشهور است)، به همراه پدرش شرکت جُست. چون پیامبر(ص) وارد مدینه شد، او با آن بزرگوار، همراهی کرد و در جنگهای پیامبر خدا در کنار ایشان حاضر بود. جابر بن عبد الله، پس از پیامبر(ص) از پاسداری حق، تن نزد و از این که جایگاه والای علی(ع) را فریاد کند، دریغ نکرد. امامان(ع) جایگاه والای جابر را در شناخت مکانت ائمه(ع) و درک عمیق او از جریانهای پس از پیامبر خدا و معارف ویژه تشیع، و فهم نافذ او را از ژرفای قرآن ستودهاند و او را از معدود کسانی دانستهاند که پس از پیامبر خدا، راه دگری نجست و بر صراط مستقیم، پای فشرد. گفتیم که او روزگاری دراز بپایید و بدینسان، نام ارجمند او در میان صحابیان امام علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر(ع) آمده است. او حامل سلام پیامر خدا برای امام باقر(ع) بود. جابر در جنگ صِفین، همراه مولا(ع) بود. او اولین کسی است که پس از حادثه کربلا بر مزار شهیدان، حضور یافته و بر ابا عبدالله الحسین(ع) سرشک فشانده است. روایات منقول از او درباره مولا(ع)، نقلهای تفسیری بر جای مانده از او، و گفتگوها و مناظرات او، همه وهمه نشان دهنده استوارگامی، نیکاندیشی و ایمان ژرف و باور پایدار اوست. "صحیفه جابر" نیز مشهور است. او عثمان را یاری نکرده بود. از این رو، حجاج بن یوسف، به قصد خوار کردن وی، بر دست او مُهر زد. جابر به سال ۷۸ هجری زندگی را بدرود گفت[۴].
جابر بن عبدالله و قرآن
جابر بن عبدالله انصاری[۵] به نقل ابوالخیر از مفسران طبقه اول به شمار میرود،[۶] چنان که سیوطی نیز او را از مفسران عصر صحابه میداند. [۷] وی جوانترینِ ۷۰ نفر از انصار بود که در عقبه با پیامبر(ص) بیعت کردند. [۸] در ۱۹ غزوه با پیامبر(ص) شرکت کرد [۹] و در جنگ صفین نیز از یاران امام علی(ع) بود. [۱۰] جابر یکی از برجستگانِ حفّاظ حدیث و سنن بوده [۱۱] و در کتب رجال شیعی از بزرگان شیعه و محدثان ثقه به شمار آمده است. [۱۲]
امیرمؤمنان علی(ع) از وی به سبب تفسیردانیاش تجلیل کرده است. [۱۳] شایان ذکر است که افزون بر صحابه مشهور به تفسیر، صحابیانی نیز بودهاند که اگرچه در منابع به عنوان مفسر صحابی معرفی نشدهاند؛ ولی نقش آنها را در ترویج و تفسیر قرآن نمیتوان نادیده گرفت. نمونهای از این دست، ابودرداء [۱۴] است که نام او را در شمار گردآورندگان قرآن در زمان پیامبر(ص) آوردهاند. [۱۵] وی در زمان خلافت خلیفه دوم برای تعلیم معلم قرآن به شام فرستاده شد [۱۶] و در ترویج و تعلیم قرآن و تفسیر آیات آن نقش مؤثری داشت، به طوری که بیش از ۱۶۰۰ نفر در حلقه قرائت او شرکت میکردند. [۱۷] او را میتوان بنیانگذار مدرسه تفسیری شام دانست. [۱۸] ابودرداء نیز از دوستداران امام علی(ع) بود و از وی دفاع میکرد[۱۹].[۲۰]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ عَلِيُّ خَيْرُ الْبَشَرِ وَ مَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۶۴: «"لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ:یَا جَابِرُ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِیرٍ لَا یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فَإِذَا ضَیَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکَفَ الْجَاهِلُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ یَا جَابِرُ مَنْ کَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَیْهِ کَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَیْهِ فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِیهَا بِمَا یَجِبُ فِیهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ وَ مَنْ لَمْ یَقُمْ فِیهَا بِمَا یَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 231- 232.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۳۲.
- ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص۴۹۴؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص۳۲۳.
- ↑ الاتقان، ج ۲، ص۴۱۷.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص۲۱۱، ۲۱۸ - ۲۱۹؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص۲۱۶ - ۲۱۸، ۲۲۱ - ۲۲۲؛ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.
- ↑ اسدالغابه، ج ۱، ص۴۹۳.
- ↑ الاستیعاب، ج ۱، ص۲۹۳.
- ↑ سفینة البحار، ج ۱، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۱.
- ↑ الاعلام بوفیات الاعلام، ج ۱، ص۲۵؛ الاعلام، ج ۲، ص۳۳۸.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص۲۸۲؛ تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص۱۱۰ - ۱۱۱.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص۲۷۲ - ۲۷۳؛ تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص۱۳۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص۳۴۶.
- ↑ التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص۳۱۹.
- ↑ التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص۳۱۹ - ۳۲۰.
- ↑ دشتی، سید حبیب، مقاله «تفسیر علمی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.