شأن امام: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۳۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۴
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۵: خط ۱۵:


=== نخست: [[تقیه]] ===
=== نخست: [[تقیه]] ===
[[امامان]] [[شیعی]] در دورانی [[زندگی]] می‌کردند که هم حاکمانی [[جائر]]، زمام [[حکومت]] را در دست گرفته بودند و هم فضای عمومی [[جامعه]] به لحاظ [[عقیدتی]] و [[فقهی]] با ایشان موافق نبود. [[اختناق]] [[حاکم]] بر آن دوران، گرچه برای همه [[امامان]] یک‌سان نبود، اما در اصل وجود آن برای همه ایشان تردیدی نیست. بی‌گمان انتشار آشکار دیدگاه‌های اصیل [[اسلامی]] و [[شیعی]] در آن دوران، نابودی [[مذهب تشیع]] را در پی داشت؛ از‌این‌رو بود که ایشان هم خود به وقت [[احساس]] خطر، تقیه و از بیان دیدگاه صحیح خودداری می‌کردند و هم [[شیعیان]] را به تقیه سفارش می‌فرمودند؛ تا آنجا که وقتی [[جابر جعفی]] برای کسب [[علم]] نزد [[امام باقر]] {{ع}} آمد و ابراز داشت از [[اهل کوفه]] است، حضرت فرمود: "اگر از تو پرسیدند [[اهل]] کجایی، بگو: [[اهل مدینه]]". [[جابر]] می‌پرسد: آیا [[دروغ]] نیست؟ حضرت فرمود: "هرکس تا زمانی که در یک [[شهر]] باشد، [[اهل]] همان‌جا محسوب می‌شود"<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۱۹۳؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب {{عم}}، ج۴، ص۲۰۰.</ref>. به نظر می‌رسد چون در آن دوران، [[کوفی]] بودن مساوی با [[شیعه]] بودن بود، حضرت با [[آموزش]] این سخن، به دنبال [[نجات]] [[جان]] [[اصحاب]] خود بودند. ایشان در روایتی صحیح به [[ابن مسکان]] یادآور شدند نسبت به کسی که به [[امام على]] {{ع}} [[ناسزا]] می‌گوید، [[خشونت]] به [[خرج]] ندهد. آن‌گاه فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، گاهی می‌شود که من صدای کسی را که به على {{ع}} [[ناسزا]] می‌گوید، می‌شنوم و میان من و او تنها یک ستون فاصله است. پس پشت آن ستون پنهان شده، آن‌گاه که از [[نماز]] فراغت یافتم، بر او [[سلام]] کرده، با او [[مصافحه]] می‌کنم"<ref>احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ص۲۵۹ و ۲۶۰.</ref>. در موارد متعددی، [[امام]] {{ع}} [[شیعیان]] خود را به حضور در [[نماز]] [[مخالفان]] [[دعوت]] می‌کند؛ چنان‌که (براساس روایتی صحیح) وقتی یکی از [[شیعیان]] در‌این‌باره از ایشان سؤال کرد، [[امام]] {{ع}} به بیان [[ثواب]] چنین نمازی نیز اشاره کردند<ref>{{متن حدیث|...أَ مَا تَرْضَى أَنْ تُحْسَبَ لَكَ- بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِينَ صَلَاةً}}؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۰۷). برای دیدن دیگر روایات، ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۷۹-۳۸۱. شیخ حر عاملی نیز روایات متعددی را زیر عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ حُضُورِ الْجَمَاعَةِ خَلْفَ مَنْ لَا يُقْتَدَى بِهِ لِلتَّقِيَّةِ وَ الْقِيَامِ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ مَعَه‏‏» نقل می‌کند (محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۸، ص۲۹۹).</ref>.
[[ابوبصیر]] در روایتی صحیح [[نقل]] می‌کند عبدالحمید از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[قنوت]] [[نماز جمعه]] سؤال می‌کند. ایشان ابتدا جواب تقیه‌ای می‌دهد، وقتی عبدالحمید [[اصرار]] می‌کند که [[شیعیان]] شما، جز این را می‌گویند، [[امام]] قبول نمی‌کند، اما همین که [[امام]] متوجه می‌شود دیگران به کار خود مشغول‌اند، [[حکم]] واقعی را بیان می‌کند<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۷.</ref>.
بر اساس شواهد [[تاریخی]]، [[امام]] ترک‌کنندگان تقیه را نیز [[سرزنش]] می‌کنند؛ چنان‌که [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی معتبر، [[معلی بن خنیس]] را با تأکید فراوان به تقیه سفارش کردند<ref>{{متن حدیث|يَا مُعَلّى‏، اكْتُمْ أَمْرَنَا، وَ لَا تُذِعْهُ، فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَمْ يُذِعْهُ، أَعَزَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا، وَ جَعَلَهُ نُوراً بَيْنَ عَيْنَيْهِ فِي الْآخِرَةِ يَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ؛ يَا مُعَلّى‏، مَنْ أَذَاعَ أَمْرَنَا وَ لَمْ يَكْتُمْهُ، أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا، وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَيْنِ عَيْنَيْهِ فِي الْآخِرَةِ، وَ جَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ؛ يَا مُعَلّى‏، إِنَّ التَّقِيَّةَ مِنْ دِينِي وَ دِينِ آبَائِي، وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَاتَقِيَّةَ لَهُ، يَا مُعَلّى‏، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي السِّرِّ، كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي الْعَلَانِيَةِ؛ يَا مُعَلّى‏، إِنَّ الْمُذِيعَ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَه‏}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۳ و ۲۲۴.</ref> با وجود این، معلی سفارش [[امام]] را رعایت نکرده، کشته می‌شود. [[امام]] {{ع}} پس از شنیدن خبر [[قتل]] وی، بیان کردند که [[انتظار]] این خبر را داشتند و [[ضرر]] [[دشمن]]، کمتر از [[ضرر]] [[دوستی]] است که [[اسرار]] را فاش می‌کند<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۳۸۰. و نیز، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
در [[نقلی]] آمده است [[امام کاظم]] {{ع}} به مناسبت [[مرگ]] [[موسی]]، [[برادر]] [[هارون عباسی]]، به [[مادر]] [[هارون]] (خیزران) [[نامه]] نوشته، ضمن ابراز [[همدردی]]، برای [[موسی]] طلب [[رحمت]] کرده، [[خلافت]] [[هارون]] را تبریک گفته، برای [[هارون]] طلب [[طول عمر]] می‌کنند<ref>عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۱۲۶. گفتنی است علامه مجلسی پس از نقل این نامه می‌نویسد: "ببین شدت تقیه در زمان امام {{ع}} را؛ به‌گونه‌ای که حضرت مجبور است چنین نامه‌ای را به خاطر مرگ کافری که به روز جزا ایمان ندارد، بنویسد" (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۸، ص۱۳۵).</ref>. جالب آنکه [[امام کاظم]] {{ع}} خودْ در نمازهای [[اهل سنت]] شرکت و اعلام می‌کردند که در این کار به [[سیره]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} استناد می‌کنند که در [[نماز]] [[مروان]] شرکت می‌کردند<ref>{{متن حدیث|صَلَّى حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ وَرَاءَ مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّي مَعَهُم‏}}؛ على بن جعفر، مسائل على بن جعفر، ص۱۴۴.</ref>. باری، [[سخن]] در‌این‌باره فراوان است و شواهد [[تاریخی]] پرشماری وجود دارد که نشان از رعایت تقیه از سوی [[امامان معصوم]] {{عم}} برای [[حفظ]] و [[پایداری]] [[مذهب]] بر [[حق]] [[شیعه]] دارد<ref>برای تفصیل بیشتر در‌این‌باره، ر. ک: محمد جواد واعظی، سیره عملی ائمه معصومین {{عم}} و اصحاب در برخورد با مخالفین (پایان‌نامه کارشناسی ارشد)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰، ص۷۳-۱۰۳. برای نگارش این بخش، از منبع اخیر بسیار استفاده شده است.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۹۲.</ref>


=== دوم: [[دفاع در برابر شبهات]] ضد [[شیعی]] ===
=== دوم: [[دفاع در برابر شبهات]] ضد [[شیعی]] ===
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش