آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ':"' به ': "') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| مدخل وابسته = ؟ | | مدخل وابسته = ؟ | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان = | | پاسخدهندگان = ۴ پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''آیا [[بابیت]] از فرقههای مدعی مهدویتاند؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)|چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''آیا [[بابیت]] از فرقههای مدعی مهدویتاند؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)|چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و [[حاجب]] است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و [[خروج]]" به کار میرود. [[راغب اصفهانی]] میگوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب میخوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.</ref>. | ::::::«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و [[حاجب]] است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و [[خروج]]" به کار میرود. [[راغب اصفهانی]] میگوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب میخوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.</ref>. | ||
::::::در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] میخوانیم:{{عربی|" أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى "}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که میتوان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا "}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میتوان به شهر علم دست یافت. از دیگر موارد، میتوان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد. | ::::::در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] میخوانیم:{{عربی|" أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى "}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که میتوان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا "}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میتوان به شهر علم دست یافت. از دیگر موارد، میتوان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
::::::وی، در بیان فارسی [[فرمان]] میدهد همه کتابها را محو و نابود کنند؛ جز کتبی که درباره [[آیین]] وی پدید آمده یا میآید. همچنین تأکید کرده است پیروانش جز کتاب بیان و آنچه بدان وابسته میشود نیاموزند<ref>بیان عربی، ص ۱۵.</ref>. افکار [[سید علی محمد باب]] مجموعهای از برخی آرای شیخیان و باطنیان "تأویلگرایان" و صوفیان و کسانی که به [[علم]] حروف و اعداد گرایش داشتهاند و پارهای از دعاوی شخصی بوده است. | ::::::وی، در بیان فارسی [[فرمان]] میدهد همه کتابها را محو و نابود کنند؛ جز کتبی که درباره [[آیین]] وی پدید آمده یا میآید. همچنین تأکید کرده است پیروانش جز کتاب بیان و آنچه بدان وابسته میشود نیاموزند<ref>بیان عربی، ص ۱۵.</ref>. افکار [[سید علی محمد باب]] مجموعهای از برخی آرای شیخیان و باطنیان "تأویلگرایان" و صوفیان و کسانی که به [[علم]] حروف و اعداد گرایش داشتهاند و پارهای از دعاوی شخصی بوده است. | ||
::::::[[علی محمد باب]]، آثاری چند از خود به جای نهاده که برخی از آنها چاپ شده و پارهای دیگر به [[دلیل]] کشاکشهای داخلی میان پیروانش هنوز به چاپ نرسیده است. جز آثاری که پیش از این نام بردیم، برخی کتابهای دیگر او عبارتاند از: "پنج [[شأن]]"، "دلائل السبعة"، "[[صحیفه]] [[عدلیه]]"، "[[تفسیر]] سوره کوثر"، "[[تفسیر]] سوره بقره"، "قیوم الأسماء"، "کتاب الروح". | ::::::[[علی محمد باب]]، آثاری چند از خود به جای نهاده که برخی از آنها چاپ شده و پارهای دیگر به [[دلیل]] کشاکشهای داخلی میان پیروانش هنوز به چاپ نرسیده است. جز آثاری که پیش از این نام بردیم، برخی کتابهای دیگر او عبارتاند از: "پنج [[شأن]]"، "دلائل السبعة"، "[[صحیفه]] [[عدلیه]]"، "[[تفسیر]] سوره کوثر"، "[[تفسیر]] سوره بقره"، "قیوم الأسماء"، "کتاب الروح". | ||
::::::آثار [[علی محمد باب]] غالبا به زبان عربی نوشته شده و سرشار از غلطهای صرفی و نحوی است. البته وی کوشیده است- برای آنکه نشان دهد سخنانش رنگ قرآنی دارد- گفتارش را با سجع و وزن همراه سازد و با آنکه یگانه [[معجزه]] خود را همین سخنان میشمارد<ref>بیان عربی، ص ۲۵.</ref>، تکلف و ابتذال در عباراتش سخت [[آشکار]] است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۰۷ - | ::::::آثار [[علی محمد باب]] غالبا به زبان عربی نوشته شده و سرشار از غلطهای صرفی و نحوی است. البته وی کوشیده است- برای آنکه نشان دهد سخنانش رنگ قرآنی دارد- گفتارش را با سجع و وزن همراه سازد و با آنکه یگانه [[معجزه]] خود را همین سخنان میشمارد<ref>بیان عربی، ص ۲۵.</ref>، تکلف و ابتذال در عباراتش سخت [[آشکار]] است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۰۷ - ۱۱۳، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۸۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۷
آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت |
مدخل اصلی | مدعیان دروغین مهدویت |
مدخل وابسته | ؟ |
آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
- «علی محمد باب، مؤسس دین بهایی: وقتی جاسوس روسی در سال ۱۸۳۴ م به ایران آمد، نقشهای خبیثانه و ضد اسلامی ترسیم کرد؛ این جاسوس بعد از مدتی به عراق آمد و خود را شیخ عیسی لنکرانی نامید در حالی که اسم حقیقی او "کنیاز دالگورکی" بود و خود را در ردیف علمای دینی درآورد و در درس سید کاظم رشتی که از علمای کربلا بود حاضر گردیده بود و در آن جا با شخصی به نام علی محمد ملاقات نمود که بعدها به نام "باب" شناخته شد و به مصرف حشیش عادت داشت. جاسوس روسی توانست بین خود و علی محمد، دوستی محکمی به وجود آورد. در یکی از شبها بعد از اینکه علی محمد به عادت همیشگی، حشیش مصرف نمود، جاسوس روسی فرصت را غنیمت شمرد، او را با تمام خضوع و احترام مخاطب قرار داد و گفت:ای صاحب زمان! به من رحم کن که تو قطعاً صاحب الزمان هستی. علی محمد علی رغم اینکه مصرف حشیش و حالت تخدیری که به سبب آن داشت، این خطاب را نسبت به خود رد نمود و سعی کرد، این نسبت را از خود دفع نماید؛ ولی جاسوس روسی، پافشاری و اصرار نمود و این نسبت را به او تلقین نمود که او همان، امام زمان (ع) است. هر وقت علی محمد، حشیش مصرف مینمود، جاسوس روسی فرصت را غنیمت میشمرد و این مسئله را به او تلقین میکرد و هر بار مسئلهای بسیار ساده و پیش پا افتاده از او سؤال مینمود و علی محمد جوابهای سخیف و سادهای میداد؛ ولی جاسوس روسی با تعجب و احساس رضایتمندی بسیار از جوابهای بی ارزش علی محمد، خود را قانع و راضی جلوه میداد. در یکی از روزها، جاسوس روسی، بطریای شراب را از بغداد خریداری نمود و به باب تقدیم کرد، او نیز بدون اینکه آن را رد کند، مصرف کرد و وقتی عقل او زایل گشت، جاسوس روسی شروع به تلقین نمود که تو، همان امام زمان (ع) هستی. تصدیق حرف جاسوس آغاز گردید و او اعتقاد پیدا کرد که امام زمان (ع) است؛ ولی از ابراز و اظهار این امر واهمه داشت تا اینکه جاسوس روسی، او را تحریک نمود و وعده مال فراوان به او داد؛ وقتی علی محمد از کربلا به بصره مهاجرت نمود و سپس به بوشهر در ایران رفت، ادعا نمود، نایب خاص امام است؛ ولی جاسوس به این ادعا رضایت نمیداد؛ بلکه برای او نوشت: تو صاحب امر و امام زمان هستی. سپس جاسوس روسی در کربلا این خبر را منتشر کرد که علی محمد، همان صاحب الزمان است که در بوشهر، ظهور نموده است. آنهایی که علی محمد را میشناختند، میدانستند که او حشیشی و شرابخوار است و به این شایعات میخندیدند و بعضی کم خردهای ساده لوح، این خبر را تصدیق کردند بعد از اینکه جاسوس به این اعمال شیطانی همت گمارد به عنوان سفیر روس در تهران تعیین گردید و شوکت، قدرت و امکانات علی محمد را بیشتر کرد و فرصت عمل بیشتری در پیش روی او ایجاد نمود و فرصت را بیشتر از قبل، غنیمت شمرد. آن جاسوس در تهران افرادی را- که از دوستانش بودند- تربیت نمود و عقاید آنها را خرید و تحت تصرف خود درآورد از جمله حسین علی، معروف به "بهاء" و میرزا یحیی، معروف به "صبح ازل" که این دو نفر، اثر مهمی در نفوذ و اشاعه خط فکری این جاسوس خبیث داشتند. بعد از گذشت دو ماه، علی محمد از بوشهر خارج و به طرف شیراز رفت و در شیراز ادعا نمود که مهدی صاحب الزمان است و در اطراف او عدهای که به هیچ عقیده و دینی التزامی نداشتند، جمع شدند. وقتی علمای شیراز، ورود این شیطان به شیراز را شنیدند، بعضی را برای حصول اطمینان به سوی او فرستادند و آنها با اظهار به محبت و دوستی، اعتماد او را به دست آوردند تا مشخص شود که آیا علی محمد، امام زمان (ع) است؟ در این وقت بود که علی محمد، عقاید خرافی و باطل خود را برای آنان آشکار کرد و این گونه بود که علما از باطن این منحرف گمراه، آگاه شدند. این جا بود که علما ضد او برخاستند، نزدیکان و جیره خوارانش را از منزلش خارج کردند، او را دستگیر نمودند و به سمت محاکمه سوق دادند که در نهایت، او را محکوم به ضرب و زندان نمودند؛ اومدت طولانی در زندان به سر برد و سپس آزاد گردید و از شیراز خارج، و به طرف اصفهان رفت. جاسوس روس، نامهای به استاندار اصفهان نوشت و سفارش علی محمد را برای احترام و محافظت از او به استاندار نمود؛ ولی استاندار اصفهان در آن روزها از دنیا رفت و امام دروغین، دستگیر و روانه تهران گردید. جاسوس روسی به دوستان دستور داد بین مردم شایعه بیندازند که: امام زمان (ع) را دستگیر کردهاند!! حکومت وقت، علی محمد باب را تحت مراقبت به قزوین و از آن جا به تبریز و پس از آن به ماکو فرستاد؛ ولی دوستان جاسوس، مردم را علیه حکومت وقت تحریک نمودند و در شهرهای ایران، خبر دستگیری منتشر شد، و بعضی از افراد نادان باورشان شد و جاسوس هم، ضمن تحریک بیشتر زیردستان خود، امکانات و پول در اختیار آنها میگذاشت تا هر چه بیشتر ضد حکومت، سر و صدا و جنجال راه بیندازند. در پایان، پادشاه دستور محاکمه علی محمد با حضور علما و فقها را صادر نمود، جلسه محاکمه منعقد گردید و بحث و مناقشه آغاز شد و در نهایت، علی محمد از کرده خود پشیمان شد و اظهار ندامت و توبه نمود. جاسوس روسی ترسید، مبادا دخالت او در این امر کشف گردد؛ لذا سعی در کشتن علی محمد نمود تا پوششی بر کوششهای خبیثانهاش باشد؛ در آن روزها، پادشاه وفات یافت و ناصرالدین شاه جانشین گردید، دستور قتل علی محمد را صادر و حکم را تنفیذ نمود»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین عابدی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۳. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۴۴-۳۴۷.
- ↑ محمد بدرالدين مصطفی، مفاوضات، ص ۱۹.
- ↑ محمد بدرالدين مصطفی، مفاوضات، ص ۵۲؛ به نقل از : قصص العلماء، ص ۵۸.
- ↑ گواهی میدهم به تحقیق که علی محمد بازمانده خداوند است.
- ↑ علی قلی اعتضادالسلطنه، باب، ص ۲۰-۲۸
- ↑ علی قلی اعتضادالسلطنه، باب، ص ۱۳۱
- ↑ اشراقات، ص ۵۸.
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسن نیکو، فلسفه نیکو؛ همو محاكمة باب و بهاء؛ همو، فتنه باب و بهاء؛ همو، بهائیان و نقطه الكاف
- ↑ عابدی، احمد؛ مدعیان و منکران بابیت و مهدویت، ص ۴۲۸ - ۴۳۲.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.
- ↑ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.
- ↑ ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.
- ↑ ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.
- ↑ برگرفته از: دانشنامه جهان اسلام، مقاله" باب"، نوشته: مصطفی حسینی طباطبائی.
- ↑ عبد الحمید اشراق خاوری، تلخیص: تاریخ نبیل زرندی، ص ۶۳- ۶۴.
- ↑ فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۹۷.
- ↑ فاضل مازندرانی، اسرار الاثار، ج ۱، ص ۱۹۲- ۱۹۳.
- ↑ فاضل مازندرانی، اسرار الاثار، ج ۴ ص ۳۷۰.
- ↑ فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۴۷۹.
- ↑ تاریخ نبیل زرندی، ص ۶۷.
- ↑ عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱ ص ۴۳.
- ↑ حاجی میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، ص ۱۳۵.
- ↑ ن. ک: علی محمد باب، بیان عربی، ص ۳.
- ↑ تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۱۴۱.
- ↑ احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص ۱۳.
- ↑ ن. ک: فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۱۴.
- ↑ ن. ک: ابو الفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، ص ۲۰۴- ۲۰۵.
- ↑ ن. ک: حاجی میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، ص ۱۶۲.
- ↑ عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱ ص ۱۶.
- ↑ عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱، ص ۱۳۰.
- ↑ محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۲۵۲.
- ↑ علی محمد باب، بیان عربی، ص ۱.
- ↑ علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۸.
- ↑ بیان عربی، ص ۵- ۶.
- ↑ علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۵.
- ↑ بیان عربی، ص ۱۵.
- ↑ بیان عربی، ص ۲۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۰۷ - ۱۱۳، درسنامه مهدویت، ص ۱۸۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۳۱۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۰.
- ↑ نشریه موعود، ش ۲۲، ص ۸۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۳.
- ↑ ولایتی از ولایات عثمانیه (ترکیه جدید).
- ↑ امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۵۷۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۴-۱۷۷.