سیره اخلاقی امام علی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*[[سیره علمی امام علی]] | *[[سیره علمی امام علی]] | ||
*[[سیره تبلیغی امام علی]] | *[[سیره تبلیغی امام علی]] | ||
*[[سیره سیاسی امام | *[[سیره سیاسی امام علی]] | ||
*[[سیره اقتصادی امام علی]] | *[[سیره اقتصادی امام علی]] | ||
*[[سیره فرهنگی امام علی]] | *[[سیره فرهنگی امام علی]] |
نسخهٔ ۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۶
مقدمه
مکتب اخلاقی (اصول برگرفته از آموزههای امام علی در عرصههای اخلاقی)
- چگونگی تبیین پایههای اخلاق از ارکان مؤثر در سعادت افراد و رفتار جوامع است برخی از مؤلفههای مکتب اخلاقی امام عبارت است از:
- عدم نسبیت اخلاق: اصول اولیه اخلاقی همواره ثابت هستند هرچند معیارهای ثانویه نسبی اند[۱]
- انسان کامل: امیرالمؤمنین گذشته از آنکه مصداق اتم انسانکامل است، همواره بر رشد همه جانبه ارزشهای والای انسانی تأکید میکند[۲].
- خودشناسی مقدمه اخلاق و در مکتب اخلاقی علی(ع) مقدمه خداشناسی و حقیقت عبادت است[۳]. یکی از آثار خودشناسی، کرامت نفس است که اساس و محور اخلاق اسلامی است و مقابله با غرایز را آسان میکند[۴]. در نقطه مقابل بردگی روح و نفس نسبت به مال و ثروت است[۵].
- زهد و دنیا: از جمله امتیازات مکتب اخلاقی امیرمؤمنان(ع) بررسی جامع و دقیق مفاهیم اخلاقی است. حضرت زهد را به تنبلی به بهانۀ ترک دنیا تفسیر نمیکند، بلکه روحیه ثبات در برابر از دست دادن و به دست آوردن دنیا است[۶]. همچنین حضرت در مورد دنیا با تفکیک نعمتهای موجود در دنیال و دلبستگی به دنیا، میفرماید: «دنیا کسی را فریب نمیدهد بلکه انسان با هوای نفس فریب میخورد، دنیا مسجد دوستان خداست»[۷].[۸]
رفتارها و عملکرد اخلاقی (سبک زندگی اخلاقی)
- هر شخصیتی، همسنخ خود را جذب میکند و غیر سنخ را از خود دور میسازد. جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. جاذبۀ علی(ع) حقیقتی است که همه افراد را شیفته کرده، بر تارک قرون میدرخشد و تا ژرفای دلها و باطنها پیش رفته است. امیرالمؤمنین میفرماید: «در آینده مرا میبینید و خصایص شناخته نشدۀ من برایتان آشکار میشود و پس از تهی شدن جای من و ایستادن دیگری به جای من، مرا خواهید شناخت»[۹]. سر محبوبیت او معنویت اوست. دافعه علی(ع) نیز ممتاز و برجسته است. چون در راه خدا از کسی پروا نداشت، قهراً دلهای پرطمع را میآزرد، انعطافپذیری او در امور کلی دین و عدالتطلبی او که برای امتیاز طلبان سخت بود برای او دشمنساز و بلکه عامل قتل او بود[۱۰].
- پایبندی به اصول: هیچگاه از خیانت و نیرنگ استفاده نکرد، هرچند به قیمت از دست رفتن خلافتش باشد. در مقابل پیشنهاد سکوت موقت در برابر معاویه، فرمودند: «اگر من معاویه را حتی برای مدتی کوتاه تثبیت کنم، به این معناست که من معاویه را حداقل در این مدت صالح میدانم در حالی که من او را صالح نمیدانم و به مردم هم دروغ نمیگویم». وقتی در جنگ صفین شریعه به دست سپاه علی(ع) افتاد. یاران پیشنهاد مقابله به مثل و بستن آب بر سپاهیان معاویه را دادند؛ اما حضرت فرمودند: «خداوند آب را برای مسلمان و کافر قرار داده و این کار دور از شهامت و فتوت و مردانگی است»[۱۱]. علی(ع) در مسائل شخصی بسیار نرم، انعطافپذیر، شوخ و خندهرو بود و تا جایی که به حد باطل نرسد، با مردم مزاح میکرد. ولی در مسائل اصولی، مقررات الهی و حقوق اجتماعی، بسیار صلابت داشت و انعطافپذیری و مماشات در او راه نداشت[۱۲].[۱۳]
برای مؤمنان پدری مهربان، برای کافران دشمنی سرسخت بود. به نیازمندان رسیدگی میکرد، چشمانش از خوف خدا اشکریز بود، با آن همه عظمت، فروتن بود، همه نزد او در برابر حق و عدل، برابر بودند. شبها از عبادت بیدار و روزها در جهاد پیگیر بود، زندگیاش حتی در دوران زمامداری زاهدانه و ساده بود، با همۀ شجاعت و دلاوری قلبی رؤوف داشت. وقت نماز، رنگ از چهرهاش میپرید. خود را عادت داده بود که از لذایذ دنیا کمتر سود جوید. دل به دنیا نمیبست، اخلاص او نمونه بود، انفاقهای بسیار و صدقات پنهانی و موقوفات فراوان بر محرومین داشت. در مبارزه با ظلم و فساد، سازشناپذیر بود. با سوء استفادهکنندگان از بیت المال برخوردی شدید داشت. خوشرو و خندان، در عین حال با مهابت و عظمت بود. در نبرد، پشت به دشمن نمیکرد، گذشت او بینظیر بود. به آنچه میگفت، پیش از گفتن عمل میکرد. نماز، آرامش جانش بود. خود را بندۀ خدا میدید، هر چند امیر مؤمنان بود[۱۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۷۷.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، ج ۲، ص ۲۵۴.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، حکمتها و اندرزها، مجموعه آثار، ج ۲۲، صص ۴۱۵ و ۴۲۹.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، حکمتها و اندرزها، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۳۹۶.
- ↑ ر.ک: گفتارهای معنوی، ص ۳۷.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۷۰.
- ↑ «مَا الدُّنْيَا غَرَّتْكَ وَ لَكِنْ بِهَا اغْتَرَرْتَ»؛ نهج البلاغه، خ ٢٢٣ و «مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ»؛ حکمت ١٣١.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۲۹۴؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۳۵ تا۶۳.
- ↑ «غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۹.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی مجموعه آثار، ج۱۶،ص ۲۳۲ و ۲۸۹؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت ص ۷۷ تا۸۱.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۷۹ و ۱۰۵ و ۱۱۱.
- ↑ ر.ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۷۶.
- ↑ ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۶۳ تا۷۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲۵.