امامت ائمه اثنی عشر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{امامت شناسی}}' به '')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [))
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[امامان]] و [[جانشینان پیامبر خاتم]]{{صل}} در [[اعتقاد]] [[شیعه امامیه]] [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] پیامبرند که همگی دارای [[مقام عصمت]] می‌باشند. به این جهت [[شیعه اثنی عشری]] نیز نامیده شده است. [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] به ترتیب عبارتند از: [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[امام حسین]] [[سیدالشهداء]]{{ع}}، [[امام علی زین العابدین]]{{ع}}، [[امام محمد باقر]]{{ع}}، [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}، [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام علی الرضا]]{{ع}}، [[امام محمدتقی]]{{ع}}، [[امام علی نقی]]{{ع}}، [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}}.
* [[امامان]] و [[جانشینان پیامبر خاتم]]{{صل}} در [[اعتقاد]] [[شیعه امامیه]] [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] پیامبرند که همگی دارای [[مقام عصمت]] می‌باشند. به این جهت [[شیعه اثنی عشری]] نیز نامیده شده است. [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] به ترتیب عبارتند از: [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[امام حسین]] [[سیدالشهداء]]{{ع}}، [[امام علی زین العابدین]]{{ع}}، [[امام محمد باقر]]{{ع}}، [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}، [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام علی الرضا]]{{ع}}، [[امام محمدتقی]]{{ع}}، [[امام علی نقی]]{{ع}}، [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}}.
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
خط ۱۹: خط ۱۹:
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
*'''[[افضلیت]]:''' [[دلیل]] دیگر [[اثبات امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]{{عم}}، [[افضلیت]] آنان در [[کمالات نفسانی]] است، با این بیان که [[امامان شیعه]] به [[دلیل]] برخورداری از [[کمالات]] و ویژگی‌های منحصر به فردی نظیر: [[علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران [[برتری]] دارند و مستحق [[تصدی]] [[مقام امامت]] و [[ریاست]] عامه‌اند. بدیهی است که با وجود آنان، مقدم داشتن دیگران برای [[تصدی]] [[مقام امامت]]، عقلاً قبیح و ناروا است<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.</ref>.
*'''[[افضلیت]]:''' [[دلیل]] دیگر [[اثبات امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]{{عم}}، [[افضلیت]] آنان در [[کمالات نفسانی]] است، با این بیان که [[امامان شیعه]] به [[دلیل]] برخورداری از [[کمالات]] و ویژگی‌های منحصر به فردی نظیر: [[علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران [[برتری]] دارند و مستحق [[تصدی]] [[مقام امامت]] و [[ریاست]] عامه‌اند. بدیهی است که با وجود آنان، مقدم داشتن دیگران برای [[تصدی]] [[مقام امامت]]، عقلاً قبیح و ناروا است<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.</ref>.
*[[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
* [[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*[[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۰.</ref>.
* [[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۰.</ref>.
*[[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
* [[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
*[[امام شافعی]]، پیشوای [[مذهب شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
* [[امام شافعی]]، پیشوای [[مذهب شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
*[[محمد حسین ذهبی]]، استاد [[دانشگاه الأزهر]] و [[صاحب]] کتاب [[معروف]] التفسیر و المفسرون، در خصوص شخصیت ممتاز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌گوید: [[علی]] دریای بی‌پایان [[علم]] و [[دانش]] بود، از [[استدلال]] [[قوی]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بی‌نظیری برخوردار بود. او دارای [[عقل]] کامل و [[بصیرت]] نافذ بود که در بسیاری موارد [[صحابه]] برای حل مشکلات و [[فهم]] مسائل [[علمی]] و [[دینی]]، به او مراجعه می‌کردند و از آن [[پناهگاه]] و [[مرجع]] در حل مشکلات، [[کمک]] می‌گرفتند<ref>ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.</ref>.
* [[محمد حسین ذهبی]]، استاد [[دانشگاه الأزهر]] و [[صاحب]] کتاب [[معروف]] التفسیر و المفسرون، در خصوص شخصیت ممتاز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌گوید: [[علی]] دریای بی‌پایان [[علم]] و [[دانش]] بود، از [[استدلال]] [[قوی]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بی‌نظیری برخوردار بود. او دارای [[عقل]] کامل و [[بصیرت]] نافذ بود که در بسیاری موارد [[صحابه]] برای حل مشکلات و [[فهم]] مسائل [[علمی]] و [[دینی]]، به او مراجعه می‌کردند و از آن [[پناهگاه]] و [[مرجع]] در حل مشکلات، [[کمک]] می‌گرفتند<ref>ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.</ref>.
*[[ابن صباغ مالکی]] در کتاب الفصول المهمه می‌گوید: [[علی]]{{ع}} بر همه [[حلال و حرام]] احاطه داشت و از غوامض [[احکام]] و حقایق امور با خبر بود، هر حکمی را در محل خود به طور واضح می‌دانست<ref>مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.</ref>.
* [[ابن صباغ مالکی]] در کتاب الفصول المهمه می‌گوید: [[علی]]{{ع}} بر همه [[حلال و حرام]] احاطه داشت و از غوامض [[احکام]] و حقایق امور با خبر بود، هر حکمی را در محل خود به طور واضح می‌دانست<ref>مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.</ref>.
*[[محمد بن مسلم ذهری]] از فقهای تابعی که [[علوم]] فقهای هفتگانه [[اهل سنت]] را از حفظ داشت در مورد [[مقام علمی]] [[امام سجاد]]{{ع}} می‌گوید: {{عربی| مَا رَأَيْتُ أَفْقَهَ مِنْ زَيْنِ الْعَابِدِين}}؛ من فردی داناتر از [[زین العابدین]] هرگز ندیدم<ref>ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.</ref>.
* [[محمد بن مسلم ذهری]] از فقهای تابعی که [[علوم]] فقهای هفتگانه [[اهل سنت]] را از حفظ داشت در مورد [[مقام علمی]] [[امام سجاد]]{{ع}} می‌گوید: {{عربی| مَا رَأَيْتُ أَفْقَهَ مِنْ زَيْنِ الْعَابِدِين}}؛ من فردی داناتر از [[زین العابدین]] هرگز ندیدم<ref>ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.</ref>.
*[[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
* [[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
*[[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
* [[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
*[[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۱.</ref>.
* [[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۱.</ref>.
*[[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
* [[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۲.</ref>.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۲.</ref>.


==[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]==
==[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]==
*[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی‌]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|مقاله «امامت ائمه اثنی عشر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۱۸-۴۲۲.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. رسول‌خدا{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل تصور است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز [[امر]] [[حکومت]] بر [[جامعه]] اسلامی‌را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و اولوا‌الامر سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در [[گفتار]] و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>
* [[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی‌]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|مقاله «امامت ائمه اثنی عشر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۱۸-۴۲۲.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. رسول‌خدا{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل تصور است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز [[امر]] [[حکومت]] بر [[جامعه]] اسلامی‌را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و اولوا‌الامر سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در [[گفتار]] و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>
*'''آیا [[جامعه]] بدون [[رهبری]] ممکن است؟'''
*'''آیا [[جامعه]] بدون [[رهبری]] ممکن است؟'''
*ممکن است کسانی بپندارند که چه نیازی به [[امامت]] و [[رهبری]] وجود دارد که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شود یا [[مردم]] او را برگزینند؟ در پاسخ باید توجّه کرد که اگر [[جامعه]] دارای [[پیشوا]] و [[رهبر]] نباشد، دچار [[هرج و مرج]] و نابودی خواهد شد و به همین [[دلیل]] [[سیره عقلا]] در طول [[تاریخ]] [[بشر]] همواره بر این بوده است که [[جامعه]] دارای [[حاکم]] و [[رهبر]] باشد.
*ممکن است کسانی بپندارند که چه نیازی به [[امامت]] و [[رهبری]] وجود دارد که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شود یا [[مردم]] او را برگزینند؟ در پاسخ باید توجّه کرد که اگر [[جامعه]] دارای [[پیشوا]] و [[رهبر]] نباشد، دچار [[هرج و مرج]] و نابودی خواهد شد و به همین [[دلیل]] [[سیره عقلا]] در طول [[تاریخ]] [[بشر]] همواره بر این بوده است که [[جامعه]] دارای [[حاکم]] و [[رهبر]] باشد.

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۸

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت ائمه اثنی عشر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

ولایت و رهبری اهل بیت

منابع

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۲؛ جوهری بغدادی، علی بن الجعد، مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ صحیح ابن حبان، ج۵، ص۴۴.
  2. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۶، ص۴؛ مسند ابوداود، ص۱۰۵؛ ضحاک ابن ابوعاصم الضحاک، الآحاد والمثانی، ج۳، ص۱۲۶.
  3. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ موصلی تمیمی، احمد بن علی، مسند ابویعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
  4. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۱۸ .
  5. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۲- ۲۹۳.
  6. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۷؛ ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۴؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۴۰.
  7. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، ج۶، ص۸۹.
  8. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۸۷؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۷۱.
  9. ابن بابویه، محمد بن علی، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶۲.
  10. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
  11. «الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
  12. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۱۹ .
  13. « الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ وَ رَابِعُهُمْ عَلِيٍّ وَ ثامِنُهُمْ عَلِيٍّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلَيَّ ، وَ آخِرُهُمْ مَهْدِيٍّ »؛ سبزواری، محمد بن محمد، معارج الیقین، ص۶۲.
  14. «إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي اثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلِيٌّ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ»؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.
  15. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۴۵.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸؛ ابن بابویه، علی بن الحسین، الإمامة والتبصره، ص۱۰۴؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۲۱۰.
  17. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۲۰ .
  18. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۸۰؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۶۶؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
  19. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.
  20. ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.
  21. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۲۰.
  22. شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.
  23. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.
  24. ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.
  25. مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.
  26. ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.
  27. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.
  28. مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ(ع)؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.
  29. مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.
  30. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۲۱.
  31. رسائل جاحظ، ص۱۰۶.
  32. حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.
  33. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.
  34. صمدی، قنبر علی، امامت ائمه اثنی عشر، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۲۲.
  35. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت ائمه اثنی عشر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۱۸-۴۲۲.
  36. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  37. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.
  38. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.
  39. ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.
  40. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۸-۱۹.