عمرو بن عبدالله

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمرو بن عبدالله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

نسب

ابواسحاق السبیعی در منابع شیعه

ابواسحاق السبیعی در منابع اهل‌سنت

در منابع اهل‌سنت به ابواسحاق بیشتر از منابع شیعه پرداخته شده و او از راویان کتب شش‌گانه اهل‌سنت شمرده شده است و بخاری، مسلم، أبوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه از وی روایت نقل کرده‌اند. در ادامه، نظرات برخی علمای اهل‌سنت درباره “أبو إسحاق” نقل خواهد شد. الف: تصریح بر وثاقت بسیاری از علمای رجال اهل‌سنت ابواسحاق را توثیق کرده‌اند، مانند افراد زیر: ١. یحیی بن معین: ابواسحاق ثقه است[۲۲]؛ ٢. العجلی: ابواسحاق، کوفی، تابعی و ثقه است[۲۳]؛ ٣. ذهبی ابواسحاق سبیعی را شیخ، عالم و محدث کوفه دانسته است و میگوید: وی از علماء عامل، و از تابعین و از طالبان علم و دارای شأن بزرگی است[۲۴]. ۴. ابوحاتم معتقد است که ابواسحاق سبیعی، ثقه بوده و أحفظ از أبی إسحاق، شیبانی است و در کثرت روایت نیز شبیه زهری است[۲۵]؛ ۵. شعبه معتقد است که حدیث ابواسحاق از مجاهد و حسن و ابن سیرین بهتر است[۲۶]؛ ۶. أحمد بن عبدة میگوید: از أباداود طیالسی شنیدم که میگفت: ما حدیث را نزد چهار نفر “زهری و قتادة و أبی إسحاق و أعمش” یافتیم[۲۷]؛ ۷. علی بن المدینی ابواسحاق را هم جزء حافظان علم امت دانسته است[۲۸] و هم وی را از کسانی میداند که سندهای احادیث حول آنها میچرخد[۲۹]؛ ۸. أبوبکر بن عیاش میگوید: هیچ وقت نشنیدم که ابواسحاق عیب کسی را بگوید[۳۰]؛ ۹. علائی میگوید: عمرو بن عبدالله ابواسحاق السَّبیعی، از ائمه تابعین است که همه به سخنان او احتجاج کرده‌اند[۳۱]. ۱۰. ابن خلکان معتقد است، ابواسحاق از اعیان تابعین و کثیر الروایة است[۳۲].

ب: اهتمام به عبادات و تلاوت قرآن ۱. أبُو الأحْوَص میگوید: ابواسحاق خطاب به جوانان گفته است: “ای گروه جوانان! قدرت و جوانی خود را غنیمت شمارید؛ هیچ شبی بر من نگذشت مگر اینکه در آن شب، هزار آیه از قرآن و در هر رکعت از نماز، سوره بقره را تلاوت کردم و تمام ماه‌های حرام و سه روز از هر ماه و روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه هر ماه را، روزه گرفتم”[۳۳]؛ ۲. أبُوبکر بنُ عَیَّاش گوید: از ابواسحاق شنیدم که میگفت: چهل سال است که در شب‌ها یک لحظه چشم‌هایم را روی هم نگذاشته‌ام[۳۴]؛ ۳. یونس، فرزند ابا اسحاق میگوید: “پدرم در هر شب، هزار آیه از قرآن را تلاوت می‌کرد”[۳۵]؛ ۴. أحمدُ بنُ عمران، میگوید: از ابابکر شنیدم که میگفت: ابواسحاق در هنگام پیری میگفت: ضعیف شده‌ام و توانایی به جا آوردن نماز زیاد را ندارم و من نماز به جای نمی‌آورم مگر اینکه سوره بقره و آل عمران را در آن تلاوت میکنم[۳۶]؛ ۴. أخْنسیُّ از علاءُ بن سالم العَبدی نقل می‌کند که ابواسحاق در دو سال آخر عمرش چنان پیر شده بود که توان ایستادن را نداشت، مگر اینکه کسی او را بلند کند و زمانی هم که او را از جایش برای نماز خواندن بلند میکردند، در حالی که ایستاده بود، هزار آیه از قرآن را تلاوت میکرد[۳۷]؛ ۵. فضیل بن غزوان میگوید: ابواسحاق همیشه در هر سه روز، یک ختم قرآن داشت. و بعضی‌ها نیز گفته‌اند که وی همیشه در حال روزه و قیام بود[۳۸]؛ ۶. أبوالأحوص از أبی إسحاق نقل می‌کند که وی در سن پیری میگفت: به درستی که پیر شدم و قوتی در من نیست، لذا فقط سه روز از هر ماه و روزهای دوشنبه و پنج شنبه و ماه‌های حرام را روزه میگیرم[۳۹]؛ ٧. ابن فضیل، از پدرش نقل می‌کند که ابواسحاق هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکرد[۴۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲. سبیع بطن من همدان، نه سبیع و قاعده نیز مقتضی خوانش سبیع است؛ مثل حسین و زبیر و کمیل. (یوسفی غروی).
  2. الثقات، ابن حبان، ج۵، ص۱۷۷.
  3. مقدمة ابن الصلاح، عثمان بن عبد الرحمن، ص۱۹۶.
  4. تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
  5. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
  6. المعجم الأوسط، طبرانی، ج۲، ص۳۴۵.
  7. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.
  8. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.
  9. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.
  10. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
  11. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۵؛ وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۲۰۴.
  12. مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.
  13. سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۳-۱۷۴.
  14. رجال الطوسی، طوسی، ص۸۷ (باب من عرف بکنیته او بقبیلته).
  15. رجال الطوسی، طوسی، ص۹۶ (باب الکنی).
  16. الاختصاص، شیخ مفید، ص۸۳.
  17. اختیار معرفة الرجال، طوسی، ج۱، ص۱۴۷.
  18. رجال الطوسی، طوسی، ص۲۴۸ (باب العین).
  19. معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۴، ص۱۲۱.
  20. الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۱۹۰.
  21. سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۴-۱۷۵.
  22. تهذیب الکمال، مزی، ج۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
  23. معرفة الثقات، عجلی، ج۲، ص۱۷۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ۴۶، ص۲۱۷؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۲، ص۱۰۳؛ عمدة القاری، عینی، ج۱، ص۲۴۱.
  24. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الاسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
  25. تهذیب الکمال، مزی، ۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۲۷۰.
  26. تهذیب الکمال، مزی، ۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
  27. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
  28. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تاریخ أسماء الثقات، عمر بن شاهین، ص۱۴؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ۹، ص۱۱.
  29. الجرح و التعدیل، رازی، ج۱، ص۳۴، ۵۹، ۱۲۹، ۱۸۷ و ۲۳۴؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۸، ص۳۰۶ (شرح حال معمر راشد الحدانی) و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۳۶۰ (شرح حال یحیی بن آدم الحافظ).
  30. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
  31. المختلطین، أبوسعید العلائی، ص۹۳.
  32. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹.
  33. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳ و تهذیب التهذیب، ابن حجر ۸:.۶۵.
  34. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ تهذیب التهذیب، ج۸، ص۶۵.
  35. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.
  36. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ۴۶، ص۲۱۳.
  37. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.
  38. تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۲۷۰.
  39. تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
  40. تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.